سایر منابع:
سایر خبرها
شهید همت را باید با عاشقانه هایش نوشت/ رمان باید منبرِ جذابِ مکتوب باشد
در طول مصاحبه حواسش هست که از مسیر گفت وگو خارج نشویم. مجموعه داستان خط مرزی او را نشر شهرستان ادب منتشر کرده است. وقتی از او پرسیدم چرا برای اولین کار سراغ جنگ رفته ای گفت برای آخرین کار هم سراغ جنگ می روم . او بر این باور است باید قهرمان های دفاع مقدس را دست یافتنی تصویر کنیم تا همه بتوانند خود را در آنها ببینند و بتوانند برای رسیدن به آنها تلاش کنند. در ادامه مشروح این گفت وگو را می ...
پزشکیان:ندید زندگی ام را با افراد مدعی معاوضه می کنم
از نظر زندگی، خودم را خوب می شناسم. من اگر حرف نزنم و بروم جراحی قلب را ادامه بدهم با همین تعرفه ها ماهیانه 600 میلیون تومان درآمد کسب می کنم. روز چهارشنبه (17 مرداد ماه) در جلسه استیضاح علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، محمدرضا پور ابراهیمی در موافقت با استیضاح وزیر در حالی که از مخالفت پزشکیان نایب رئیس مجلس با استیضاح ربیعی رضایت نداشت، گفت: زهرا پزشکیان مسئول فاینانس شرکت ...
حسین دهباشی و مصاحبه های تاریخی اش
بود که بعد از اینکه عراق را گرفتیم، آفریقا و دیگر کشورهای تحت ظلم و مستعمره در دنیا را آزاد می کنیم! بعد هم هرکدام از ما در حوزه کاری مان مسئولیتی را بر عهده می گیریم؛ مثلا یکی دانشگاه می رود، یکی هم کار اقتصادی می کند. البته آن زمان معنی کار اقتصادی این نبود که حتما اتومبیل گران قیمت داشته باشیم؛ بلکه این معنی را می داد که به فقرا کمک و برای آنها اشتغال ایجاد کنیم. دو، سه روز بعد هم امام(ره ...
برد مقابل تراکتورسازی تقدیم به پادوانی
بازیکن جدید هم داشتیم. اما علی کریمی دیر به ما اضافه شد. گرو و نیومایر و تبریزی هم نبودند. الان تقریبا یک هفته است که با تیم کامل تمرین می کنیم. بابت عملکرد امروز تیمم خیلی خوشحالم. تیم ساختن هم اینگونه نیست که بگوییم هرکس شماره شش را برای ما بپوشد لیدر خواهد بود. در زمان کوتاه نمی توان تفکرات را تغییر داد. تمام کسانی که به استقلال آمدند عاشق تیم بودند که آمدند. من هم دیوانه نیستم که بگویم شانس قهرمانی نداریم یا خوب نیستیم. من از حالا نمی توانم بگویم قهرمان می شویم و پنجم می شویم. چون اگر اینطور باشد باید به خانه بروم. منبع : مهر ...
ناگفته های هفت ساله قهرمان ووشو چهارمحال و بختیاری/ از سکوهای جهانی و شرکت در مسابقات غیرمجاز تا لطافت ...
گذشت هفت سال نظر شما درباره ووشو چیست؟ زمانی که تیم ملی ووشو در شهرکرد اردو زد من بعد از هفت سال به خانه ووشو رفتم؛ استاد حسین اجاقی، محسن صیفی و منصور نوروزی از دوستان قدیم من بودند که از قبل و زمانی که در مسابقات حاضر بودم آن ها را می شناختم، این اتفاق باعث تجدید خاطره های قدیم در من بود و بودن با بچه ها باعث شد حس کنم واقعاً عضوی از تیم هستم. در این ده روزی که در کنار ...
فضای حوزه و دانشگاه علمی نیست/ کارخانه اسلامی سازی علوم نداریم
دانشگاه رفتم تا از دوستانم خداحافظی بکنم. اول به دانشکده حقوق رفتم. مرحوم محمود شهابی، مرحوم سنگلجی و علی پاشا صالح داشتند چایی می خوردند. قانون تمام وقت گفته بود استادان از ساعت 9 صبح تا 4 عصر در دانشگاه حضور داشته باشند. مرحوم شهابی می گفت ما آن موقع که تمام وقت نبودیم در واقع تمام وقت بودیم؛ چراکه در خانه نشسته بودیم و کتاب هایمان جلویمان بود و کار می کردیم. الآن آمده ایم دانشگاه نه جایی داریم ...
شهدا از مسئولان توقع روحیه جهادی دارند/شهید 15 ساله ای که قبل از رسیدن به جهاد اصغر، جهاد اکبر را داشت
. روحیه خستگی ناپذیر داشت، بعد از مدسه هم دوست داشت کمک کار پدر و مادرم باشد. یکسال هم رابر مدرسه بود و دوباره به مدرسه قنات ملک آمد سال آخر راهنمای در قنات ملک درس می خواند از همانجا فعالیت انقلابی اش را شروع کرد، حسین پرستار و اصغر محمدی از دوستانش بودندبا هم برای اعزام به جبهه ثبت نام کردند ولی به مادرم و خانواده چیزی نمی گفت، شب آن روز به خانه آمد که مادرم برایتان تعریف کرد درخانه مان ...
پزشکیان: اگر جراحی قلب را ادامه دهم ماهیانه 500 تا 600 میلیون تومان درآمد کسب می کنم/ دختر من و همسرش با ...
. روز چهارشنبه (17 مرداد ماه) در جلسه استیضاح علی ربیعی وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، محمدرضا پور ابراهیمی در موافقت با استیضاح وزیر در حالی که از مخالفت پزشکیان نایب رئیس مجلس با استیضاح ربیعی رضایت نداشت، گفت: زهرا پزشکیان مسئول فاینانس شرکت پتروشیمی جم چه نسبتی با نایب رئیس مجلس دارد؟. بیان این جمله از سوی پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس موجب اعتراض پزشکیان شد و در همان جلسه ...
برد مقابل تراکتورسازی تقدیم به پادوانی/برای بازیکنان جدید خوشحالم
بازیکن جدید هم داشتیم. اما علی کریمی دیر به ما اضافه شد. گرو و نیومایر و تبریزی هم نبودند. الان تقریبا یک هفته است که با تیم کامل تمرین می کنیم. بابت عملکرد امروز تیمم خیلی خوشحالم. تیم ساختن هم اینگونه نیست که بگوییم هرکس شماره شش را برای ما بپوشد لیدر خواهد بود. در زمان کوتاه نمی توان تفکرات را تغییر داد. تمام کسانی که به استقلال آمدند عاشق تیم بودند که آمدند. من هم دیوانه نیستم که بگویم شانس قهرمانی نداریم یا خوب نیستیم. من از حالا نمی توانم بگویم قهرمان می شویم و پنجم می شویم. چون اگر اینطور باشد باید به خانه بروم. ...
روایتی از یک مدافع حرم و فرزندی که بعد از شهادتش هویدا شد
فروردین 1395 در منطقه خان طومان به شهادت رسید و بعد از پنج روز که پیکر وی به کشور منتقل شده بود، خبر شهادتش را به ما اطلاع دادند. این بانوی استوار و صبور از لحظه شنیدن خبر شهادت همسرش گفت و با بغض ادامه داد: از سپاه با من تماس گرفتند و گفتند می خواهیم برای دیدار شما به منزلتان بیاییم، همان لحظه به خودم گفتم حتما برای همسرم اتفاقی افتاده وگرنه یک ماه است که محمدرضا به سوریه رفته است و کسی به ...
مطمئن بودم بهترین زن شمشیرباز ایرانم
بودیم و در جواب سوال او درباره بالا رفتن از درخت گفتیم که شمشیربازی می کردیم و خیلی علاقه داریم. چند روز بعد وی از من خواست با دست خطم که خوب بود، اطلاعیه ای درباره شروع کلاس شمشیربازی بنویسم. شاید اگر اتفاقی من و دوستم لباس شمشیر شوالیه را نپوشیده بودیم و این اتفاق رخ نداده بود، سال ها طول می کشید این رشته در اصفهان فعال شود. آموزش شمشیربازی در خانه جوانان روزی که مربی شمشیربازی آمد ...
شهیدی که از گوانتانامو مورد شفاعت امام هشتم واقع شد
که با لباس محلی افغانستانی بیاید که من استقبال کردم. آن روز دارالامان مصاحبه بسیار خوبی گرفتیم ... سید بااخلاق، خنده رو، نترس و یک شیرمرد واقعی ... پیش از این دیدار، کتاب خاطرات اش از زندان گوآنتانامو را خوانده بودم و بعد از آن هم چند باری در ایران سعادت دیدارش را یافتم. امروز خبر ناگوار شهادت این دوست عزیز و مجاهد فی سبیل الله را شنیدم، شهادتی عارفانه و پرمعنا در مسجدی پر از نمازگزار که تروریست ها ...
پسر سخنگوی دولت با شکایت شوم زن جوان به دردسر افتاد! + عکس
آراسته سوار بر خودرویم شد و به با راهنمایی هایش داخل یک پارکینگ عمومی در منطقه تهرانسر شدیم که در همان جا شروع به چشم چرانی و دست درازی کرد که سریع از پارکینگ خارج شده و به یک پارک رفتم که دوربین های شهرداری تصویر او را ثبت کرده است و پس از صحبت های کوتاه درباره اقامت در یک کشور دیگر به خانه بازگشتم. وی ادامه داد: باور کنید وقتی در اینترنت جستجو کردم و تصویر پسر آقای نوبخت را دیدم باور ...
سرو های پریشان و زریوار همچنان ایستاده اند
زوج معلول و حضور این زوج در اجتماع، ترحم جامعه را دوچندان می کند: من و همسرم نابینا هستیم. وقتی می خواهیم به میهمانی یا حتی گردش برویم، با تاکسی تلفنی سفر می کنیم. علتش همان ترحمی است که گفتم. ضمن اینکه محیط عمومی قروه اصلاً برای تردد معلولان مناسب سازی نشده است؛ مثلاً فاصله زمانی خانه من تا جایی که باید بروم، سه دقیقه است اما به علت نامناسب بودن محیط مجبورم از تاکسی تلفنی استفاده کنم. معتقد است ...
عشق در هزارتوی جنگ
دیگری هم بود که نفسش را برید: عشقش به دختری که از کودکی دوستش داشت، به خطر افتاده بود؛ زیرا خانواده دختر مورد علاقه اش فکر می کردند او دیگر لایق عشق دخترشان نیست. زهیر می گوید: اگر چشمانم را از دست می دادم اما می توانستم دستان او را بگیرم، راضی بودم. اما دیگر نه چشم داشتم، نه او را. حالا زهیر یکی از بنیانگذاران راهپیمایی برای صلح است که پس از طی کردن 400 مایل طی 40 روز زیر حرارت آفتاب و ...
بهار در رفتن رضاخان گفت: هیولا رفت!
.... آن وقت مردم تصور می کنند بهار در آن اوضاع ماشین داشت و پشت رل می نشست. پدر هیچ وقت استخدام دولت نشد و حتی در دانشگاه هم حق التدریس درس می داد که بعد از فوتش، حقوق او را قطع کردند. رابطه پدرتان با محمدرضاپهلوی چطور بود؟ پدر شعر معروفی خطاب به او سروده بود که در آن می گوید: کار هایی را که پدرت کرد، تو نکن! این را از خود پدرم شنیدم که رفته و مشتش را محکم روی میز کوبیده و خطاب به شاه ...
نذر کرد وقتی مدافع حرم شد پوتین همرزمانش را واکس بزند
اعزام شود، گفتم: بهتر است بمانی و درس حوزوی را ادامه بدهی و در لباس روحانیت به مردم و اسلام خدمت کنی. او خندید و گفت: پدرجان غیر از من سه پسر دیگر داری که می توانند روحانی شوند و به دین و مردم خدمت کنند، اما من می خواهم مدافع حرم شوم و با خون خودم به اسلام و مسلمانان خدمت کنم. بعد از اصرار او برای رفتن، من راضی شدم، اما مادرش هنوز رضایت نمی داد. یک روز مادرش آمد و گفت: من راضی به رفتن همه ...
گزارش کسایی زاده از جنوب تهران| فاجعه بزرگ زیست محیطی در فشاپویه
حسن اباد فشاپویه ایجاد شده و 15 هزار زندانی دارد. این یعنی چه؟ یعنی استفاده از منابع این شهر بدون پرداخت عوارض ... مثلا 3 میلیارد بدهی آب به حسن اباد دارد و این حق مردم است. همسران همین زندانیان به سمت ما می آیند و نامه می نویسند کمک می خواهند یا خانه اجاره می کنند و می خرند کنار همسرشان باشند ملاقاتی بروند و این تولید آسیب یا چالش جمعیتی بر اساس منابع شهر می کند. حالا در کنار زندان و ...
قلعه گنج مدلی موفق در اقتصاد مقاومتی/ ریالی از دولت روحانی پول نگرفتم
...، بخشی از سرمایه خود را در بانک و در صندوق های روستایی که خود مدل موفقی است که در کرمان اجرایی شده و کمترین میزان ریسک را دارد سپرده می کنند، آموزش مردم اتفاق افتاده و آنها بعد از آموزش کار می کنند و از این طریق سرمایه را دوباره به شرکت بازمیگردانند. برای مثال شرکت جهاد نصر در یک روستا در سیریز زرند مسئولیت به عهده گرفته و ظرف 6 ماه 250 شغل پایدار ایجاد کرده است. یا شرکت فولاد در زرند ...
پزشک فراری از کارتخوان
متخصص گوش و حلق و بینی روبروی بیمارستان دی. ویزیت نمی گیره. یه صندوق گذاشته توی مطبش و هرکس هر چقدر وسعش رسید و دوست داشت توش می ندازه. می نا دست فروش مترو برای جنس 5 تومنی کارتخوان داره، دکتر مملکت برای ویزیت 70 تومنی میگه پول نقد بدین. که لغنه #9میلیارد_دلار_گم_شد بعد #پزشک_فراری_از_کارتخوان داغ شده اصلاح طلب های شیطون این مطلب به مرور زمان تکمیل میشود ...
هادی غفاری: در دادگاه هویدا تماشاچی بودم
به امام خمینی(ره) بود پنجاه تومان پول برای ثبت نام من نداشت! ساعت 10 صبح در خیابان راه می رفتم که دایی خودم یعنی آیت الله مقدس تبریزی ، که هم اکنون زنده است را دیدم. به ترکی پرسید، خواهرزاده ثبت نام کردی؟ گفتم حاج آقا پول نداشتند بدهند. از جیبش 50 تومان به من داد و گفت برو ثبت نام کن. با عجله رفتم خانه و مدارکم را برداشتم و به دانشگاه تهران رفتم. از عجایب روزگار این است که ساعت 13 که ...
عامل جنایت ترمینال جنوب مجنون است
. وی که فوق دیپلم رشته رادیولوژی بود، در بازجویی ها به قتل اقرار کرد و انگیزه اش را انتقام جویی دانست. وی گفت: روز حادثه ساعت 10صبح بود که به ترمینال رفتم. خانواده ام در سیرجان زندگی می کنند و خودم سال هاست که برای زندگی به پایتخت آمده ام. می خواستم بلیت بگیرم و به سیرجان بروم تا مادرم را ببینم. وقتی از مترو پیاده شدم، در نزدیکی ترمینال شخصی نزد من آمد و پرسید کجا می روی؟ گفتم سیرجان و ...
اعدام، پایان کابوس چهار باره اعدام
الهی بروی کربلا؛ من برایت جلوی در خانه پرچم بزنم تا برگردی و ببینی و خوشحال باشی. بهش گفتم: شیرینی پخش کن پسرم! گفت حالا تو برو کربلا. لقمه نان و پنیرش را خورد و دوستش زنگ در خانه را زد و گفت بیا بیرون. نمی دانستم که دوستش می خواهد با موتور او را کجا ببرد. نمی دانستم با هم کجا رفتند. اسم دوستش علی بود. آن روز عصر از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت . سیمین خانم از غصه کف دست هایش را به هم می کوبد و ...
دختر 15 ساله برای یک شب صیغه شد
. دختر نوجوان گرفتار در گرداب مواد افیونی که با تعارف فردی پای بساطی نشست که زمین گیرش کرد، تعریف می کند: روزی بعد از مدرسه به خانه آمدم و قبل از این که به سراغ درسم بروم پیش زنی که با ما زندگی می کرد رفتم و دیدم در خانه مشغول مصرف مواد صنعتی بود. او نگاهی به من کرد و گفت: اگر دوست دارم می توانم چند پُک بزنم، زیرا به جایی بر نمی خورد و، چون جوان هستم مواد تاثیری جز خوشی بر من ندارد. نمی دانم چه ...
پسر کارمند شرکت نفت را در آتش سوزاندند / در بوکان رخ داد + عکس
خانه نیز تا جایی که می توانست، کمکم می کرد. اهل رفت و آمد با فامیل و سر زدن به اقوام بود. از سر کار که می آمد، اول به خواهرش سر می زد، بعد به خانه می آمد. نماز اول وقتش هیچ وقت ترک نمی شد. سال 1372 بود که دوباره گفت: می خواهم به سربازی بروم. ما مخالفت می کردیم تا اینکه یک روز آمد و گفت: مادر یا شما یا آقاجان باید این برگه را امضا کنید؛ وگرنه بی خبر می روم. به پدرش گفتم الان که جنگ نیست ...
پاسخ به شبهات تاریخی پیرامون آیت الله سیدابوالقاسم خوئی/ در دیدار آیت الله خوئی و فرح چه گذشت؟
نیاوران به تاریخ 4 دی ماه. تاریخ این نامه 34 روز بعد از دیدار فرح با آقای خوئی است. اول اینکه اگر محمدرضا پهلوی اینقدر برایش مهم بود که آقای خوئی چنین انگشتری به او داده، آیا 34 روز بعد جواب می دهد به این هدیه که برای او فرستاده شده است؟ دوم؛ اصل این نامه کجاست؟ اصل این نامه باید به نجف رفته باشد، آن نامه کجاست؟ چرا اصلاً اثری از آن وجود ندارد؟ سوم؛ این مهری که پای نامه است در هیچ یک از اسناد ...
مشکلات اقتصادی خانواده ها، مدافعان را تا چند روز به هم می ریخت/ رزمنده ای از همسرش خواست طلاهایش را ...
...> جدا از هزاران شهیدی که در جریان نبرد های طولانی رزمندگان مدافعان حرم حضرت زینب (س) جان به جان آفرین تسلیم کردند، هستند رزمندگان غیرتمندی که شجاعانه عازم جبهه های نبرد علیه گروه های تروریستی شدند و حالا دوباره به کشور بازگشته اند و خود را آماده می کنند تا هر جبهه دیگری که برای کمک به اسلام، ایران و مردم نیاز است خدمت کنند. محسن لطفی، رزمنده مدافع حرمی که از شهر بروجرد استان لرستان عازم ...
تکامل یک صنعت
تهران متولد شدم. پدر من صنعتگر بود و واحد تولید گچی را که به شکل سنتی و نیمه سنتی فعالیت داشت، اداره می کرد، کارگاهی که بزرگ ترین واحد تولید گچ در دهه 30 در ایران بود. زمان مدرسه در زمان تعطیلات تابستانی، به واحد تولیدی پدرم می رفتم و آنجا فعالیت می کردم. به تدریج با روش های کار گچ آشنا شدم و هر چقدر بزرگ تر می شدم به ویژه زمانی که به مقطع دیپلم رسیده بودم، با خودم می گفتم می توان در تولید گچ ...
به شفرگفتم حاضرم بازیکن استقلال شوم/ازکودکی عاشق تیم استقلال بودم
هستم و به دلیل مشغله کاری زیادی که دارم هر تیم شهرستانی که به من پیشنهاد داد نتوانستم قبول کنم و به همین دلیل هنوز به تیم خاصی نرفته ام. تا دو ماه آینده نمی توانم در تیمی بازی کنم اما با دو باشگاه توافق کردم که شاید نیم فصل آنجا بروم. بحث حضورت در پارس جنوبی جم شنیده می شد . مذاکراتی را داشتیم. من به آنها گفتم اگر تمرینات تهران باشد مشکلی ندارم اما تمرینات در جم برگزار می شود. همچنین ...
مجریانی که زمانی خبرنگار بودند
...، به دلیل اینکه عاشق نوشتن بودم. آنجا از کسی (سهیل ارادتمند) که مصاحبه را انجام می داد، درخواست کردم که برای کمک به او بروم و از فردای آن روز برای کمک به دفتر روزنامه رفتم. بعد هم زمانی که ذوب در حرفه روزنامه نگاری شدم، از فوتبال بیرون آمدم و تا سال 1387 روزنامه نگار ورزشی بودم. من در روزنامه خبر ورزشی کار کردم و همچنین در روزنامه نود معاون سردبیر بودم و سردبیری در روزنامه البرز، مجله خانه و ...