قرار عاشقانه دختر 17 ساله ای که به تجاوز چند نفر به او تبدیل شد
سایر منابع:
سایر خبرها
یادداشت های اعتمادالسلطنه، چهارشنبه، سوم مهر 1268 / ناصرالدین شاه: نذر کردم که بعد از این هرکس از هرکس ...
امین السلطان بود. بعد از ناهار شاه [به]منزل آمدم. ناهار خوردم. خواستم بخوابم امیرنظام آمد و مانع خواب شد. او که رفت خواستم بخوابم فراش به احضارم آمد. قدری که از منزل دور شدم فراش دیگر رسید. اسباب پریشانی حواس شد که مبادا باز کسالت مزاج مبارک عود کرده باشد. وارد سراپرده شدم. الحمدالله راحت خوابیده بودند. معلوم شد آب مشروب شاه تمام شده مرا خواسته بودند که آب تازه بسازم. طرف مغرب [به]منزل آمدم. ادعا نمی توان بکنم، اما به خواست خداوند دو ثلث بهبودی مزاج مبارک را من سبب شدم و ظاهرا تلافی تربیت این چند سال را کرد. لینک کوتاه کپی لینک ...
روایت دختری که با جنگ آواره شد
کرده بودند، پدرم که ناراحتی اعصاب گرفته بود تصمیم گرفت در جهاد سازندگی بنایی کند تا بتوانیم نیازهای روزمره خود را تامین کنیم، من هم بعد از اینکه دیپلمم را گرفتم تصمیم به کارکردن گرفتم و به عنوان کارگر در یک شرکت مواد غذایی مشغول به کار شدم، هر روز از ساعت شش صبح تا شش عصر از ماشین ها بار خالی می کردیم اما به خانواده ام در مورد کارم چیزی نگفتم، آنها فکر می کردند در یک شرکت، کار اداری انجام می دهم ...
دستگیری دختر فراری، پیش از سفر به افغانستان
بود امسال به کلاس دوازدهم برود و چون 10 روز بیشتر تا باز شدن مدارس نمانده بود از خانه بیرون رفت که لوازم مدرسه بخرد، اما دیگر برنگشت. هرچه به موبایلش زنگ می زنیم جواب نمی دهد و به شدت نگرانش هستیم. شروع تحقیقات اظهارات پدر سحر ثبت شد و مأموران، جست وجو برای پیدا کردن ردی ازدختر 17ساله را شروع کردند. اما هیچ ردی از او به دست نیامد تا اینکه چند روز بعد خانواده سحر راهی اداره پلیس ...
روایت بازیگر زنی که با اجبار مادرش تن فروشی می کرد
...: بازیگر زنی که برای مصونیت از تجاوز ازدواج کرد هر چند ستاره آمریکایی قلبا حرف مرد متجاوز را باور نکرده بود اما داستان بارها تکرار شد و مرد غریبه باز هم به خانه شان آمد و رفت. مادر مور الکلی بود و دختر نوجوانش را با خود به کافه ها می برد تا به مردان نشان بدهد. این زن پس از چند بار اقدام به خودکشی سرانجام در 1998 از دنیا رفت و مور کتاب درون و برون را به مادر فقید و سه دختر ...
جنایت در خیابان جردن
بالا گرفت که ناگهان شاهین به سمت همسرم حمله ور شده و او را مورد ضرب و شتم قرار داد و از آنجایی که من نمی توانستم کاری کنم، بلافاصله رفتم و سرایدار را برای کمک صدا زدم تا برگردم دیدم که همسرم بی هوش بر روی زمین افتاده و از شاهین هم خبری نیست که با اورژانس تماس گرفتم و وی را برای انجام اقدامات درمانی به بیمارستان منتقل کردند ولی بعد از دو روز فوت کرد. با به دست آمدن این اطلاعات و مشخص شدن عامل ...
رنگ صلح به جای خط خون/ ریش سفیدی که 241 نفر را از چوبه دار نجات داده است
نوعی سرپرست مادر و همچنین مادربزرگِ پیرش به حساب می آمد. یک روز چند نفر از بستگانش به منزلِ ما مراجعه کردند و ضمن بیانِ این حادثه ی ناگوار، تقاضایِ میانجی گری از سویِ من را داشتند. آدرسِ خانواده ی مقتول را از آنان گرفتم و به همراهِ تعدادی از خیّرین و ریش سفیدان کرمانشاه، جهت اخذ رضایت، راهیِ منزلِ خانواده ی مقتول شدم. زنگِ خانه را زدم. جوانی قوی هیکل در را به رویِ ما گشود و بدونِ هیچ ...
جزئیات تجاوز جنسی و وحشیانه به دختر دانشجو بعد از پارتی در تهران + عکس
رکنا نوشت : تجاوز به دختر دانشجو , وقتی دو پسر از ثریا خواستند به جای تماس با آژانس آنها او را برسانند دختر جوان پذیرفت و در تاریکی شب سوار خودروی شیاطین شد. ساعت 3 بامداد بود که دختری با ظاهری آشفته ودر حالیکه لباس هایش پاره شده بود خود رابه پلیس رساند و ادعا کرد دو پسر که کمی آنها را می شناسد به وی تجاوز کرده اند. خبر جنجالی : ثریا گفت: امشب از سوی دوستم به نام فاطمه به ...
سرقت به شیوه بیهوشی باز هم قربانی گرفت/ مالباخته ها شناسایی کنند
کارآگاهان پایگاه پنجم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت. وی در ادامه گفت:: شاکی پس از حضور در پایگاه، به کارآگاهان گفت:: در ساعت 20 روز حادثه از چهاردانگه با خودروی سواری خودم به سمت سه راه آذری در حال حرکت بودم که در محدوده پاسگاه نعمت آباد جوانی حدوداً 30 ساله جلوی مسیر مرا گرفته و اظهار داشت: مادرم در درمانگاهی واقع در سه راه آذری بستری می باشد و باخواهش و تمنا خواست که او را به آنجا برسانم ...
دزدی تازه داماد تهرانی به خاطر جشن عروسی مجلل!
...> اعترافات پسر جوان کافی بود تا ماموران در دو عملیات همزمان، همدستان کامبیز را در مخفیگاهشان دستگیر کنند و در بازرسی از خانه متهمان وسایل با ارزش و طلای سرقتی به دست آمد. کامبیز که به تازگی داماد شده است می گوید هزینه جشن عروسی ام زیاد شده بود و چون سرمایه ای نداشتم از چند نفر پول قرض گرفتم اما وقتی دیدم نمی توانم پولشان را بازگردانم مجبور شدم پیشنهاد دوستانم را بپذیرم. سابقه ...
سرقت به شیوه بیهوشی باز هم قربانی گرفت
تهران بزرگ قرار گرفت. شاکی پس از حضور در پایگاه به کارآگاهان گفت : در ساعت 20 روز حادثه از چهاردانگه با خودروی سواری خودم به سمت سه راه آذری در حال حرکت بودم که در محدوده پاسگاه نعمت آباد جوانی حدوداً 30 ساله جلوی مسیر مرا گرفته و اظهار داشت : مادرم در درمانگاهی واقع در سه راه آذری بستری می باشد و باخواهش و تمنا خواست که او را به آنجا برسانم. پس از گذشت چند دقیقه در طول مسیر ...
جوان ترین شهید مدافع حرم به روایت پدر و مادر
دید اما به خاطر سن و سالش او را اعزام نمی کردند. او را فرستادند تا از خانواده رضایت بگیرد. مصطفی یک هفته و 10 روز خانه نمی آمد. می گفت نمی خواهند من را به سوریه ببرند. من آنقدر در گردان می مانم که جا نمانم. پدر ادامه می دهد: از گردان با من تماس گرفتند و گفتند جنگ است و شما همین یک پسر را دارید. من هم اصلا با رفتنش مخالف نبودم. فقط گفتم مصطفی چند سال درس را ادامه بده ان شاءالله سال بعد که سن و ...
مردجوان؛ همسرم با خرید گوشی هوشمند روزگار مرا سیاه کرد
همین خودرو تصادف کرد و من هر بار خسارت آن را می پرداختم ولی همسرم هیچ گاه برای خرید لوازم منزل یا فروش لوازم قدیمی از من اجازه نمی گرفت تا این که حدود چهار سال قبل یک گوشی هوشمند خرید و با ورود به شبکه های اجتماعی روزگار مرا سیاه کرد. از آن روز به بعد با حجاب و آرایش نامناسب پشت فرمان می نشست و برای تغییر دکوراسیون منزل پول های زیادی را هزینه می کرد. دیگر به رفتارهایش مشکوک ...
مادر؛ از اینکه پسرتان در چنین راهی قدم گذاشته به خودتان افتخار کنید
دانم چه اتفاقی برای محسن افتاد. یکی دیگر از همرزم های شهید درباره آخرین روز زنده بودن محسن می گوید: تنها چیزی که من از محسن بیاد دارم این است که محسن با شجاعت و دلاوری بسیار به همه ما کمک کرد اما بعد از پایان عملیات ما هر چه گشتیم نتوانستیم محسن را پیدا کنیم. خواهر شهید شرایط دشوار پدر و مادر شهید را اینگونه شرح می دهد: چند روز پیش آمدم پیش مادرم دیدم باز نشسته و دارد گریه ...
ازدواج دختر تحصیل کرده با پسری کارتن خواب/تصاویر
اقدام برای ترک حتما مرا می کشد و هربار با همین دلیل پوچ خودم را قانع می کردم. از تریاک گرفته تا هروئین و کراک و اواخر دوران مصرفم نیز شیشه ؛ همه را امتحان کردم اما هیچ کدام تسکین دردهای بی درمان من و آشفتگی روح و روانم نبود.حدود 20 سال از زندگیم به همین شکل گذشت و هر روز میزان مصرفم بیشتر و بیشتر شد.خانواده ام، شغل و اعتبارم و همه ی دارو ندارم را از دست دادم.سر انجام به کارتن خوابی و به ...
شعر شفیعی کدکنی مرا دگرگون کرد
، بیان کرد: کتابخانه منزل مرحوم سلطان الواعظین کتابخانه ای بسیار غنی بود که لحظه های خاطره انگیزی برای من ساخت. در آن جا با مصطفی رخ صفت آشنا شدم که مسئولیت کیهان فرهنگی را داشت و مرا به جلسات شعر حوزه اندیشه و هنر که به تازگی افتتاح شده بود، دعوت کرد. اوایل سال 60 به حوزه رفتم که بزرگ ترین خوشبختی در فضای شعری و حتی زندگی من بود. در آن جا با استادانی همچون حسین آهی، مهرداد اوستا، سیدحسن حسینی ...
این مرد خطرناک را می شناسید! / او با مهربانی تهرانی ها به مرز مرگ می کشاند + عکس بدون پوشش
جوان پلید که با آبمیوه طعمه ها را مسموم می کرد به دام پلیس افتاد. به گزارش پایگاه خبری تحلیلی پایان تیتر، سرهنگ کارآگاه خیرالله دولت خواه ، رئیس پایگاه پنجم پلیس آگاهی پایتخت،از دستگیری فرد جوانی خبر داد ، که با بهانه ی ” مرا تا مسیری برسانید” با تعارف کردن مواد خوراکی به [...]
شوهر و بچه هایم را بخاطر داود رها کردم
وی ادامه داد:اواخر تابستان بود و من تازه در دانشگاه قبول شده بودم. با دوستم قرار گذاشتیم تا با هم برای ثبت نام برویم اما صبح خواب ماندم. نگران و با عجله پشت فرمان خودروام نشستم. ناگهان در خیابان با پسر جوانی تصادف کردم. خودرویش آسیب زیادی دیده بود، با اینکه من مقصر بودم وقتی حال و روز مرا دید او از من عذرخواهی کرد. بعد هم با لبخند و خوشرویی خودش را داود معرفی کرد و برای پیگیری کار بیمه و تعمیر ...
تجاوز پدرخوانده شیطان صفت به دختر 11 ساله تهرانی
این ابلیس صبح دیروز در دادگاه کیفری استان تهران اصرار بر بی گناهی کرد. رسیدگی به این پرونده از یک ماه قبل به دنبال شکایت یک زن جوان در دستور کار پلیس قرار گرفت. مادر گریان به ماموران پلیس گفت: مدت یک سال و نیم است که با همسر دومم به نام محسن ازدواج کرده ام. او سر کار نمی رود و مرد بدخلقی است اما من همه سختی های زندگی را تحمل کرده ام و همراه دختر 11 ساله ام مهسا در خانه محسن ...
پدر معتاد پسرش را آتش زد
...، اما آن ها دست بردار نبودند. پسرم ازدواج کرده بود، اما به خاطر اختلاف با همسرش در خانه ما زندگی می کرد به همین دلیل او مرا تحت فشار قرار داده بود که اعتیاد را ترک کنم. اعتیاد متهم ادامه داد: چند روز قبل از حادثه حمید به کمک مادرش مرا به زور سوار ماشین کرد تا به کمپ ببرد، اما بین راه فرار کردم، اما موفق شد با ضرب و جرح مرا به کمپ ببرد. روز های زیادی آنجا ماندم، اما بعد از ...
سخن مخاطبان/ قدردانی یکی از هموطنان از پرسنل زحمتکش بیمارستان سینا
یکی از مخاطبان جماران ( #سخن_مخاطبان ) با ارسال این دل نوشته از زحمات پرسنل بیمارستان سینا تهران تقدیر و تشکر کرده و نوشته است: چند روز پیش مادرم را که متاسفانه دچار مشکلی اورژانسی شده بود برای درمان به بیمارستان سینا تهران بردم. اینکه چرا خودم به تنهایی بیمار را به بیمارستان رساندم، داستانی دارد که شاید این روزها برای برخی از هموطنان اتفاق افتاده باشد. ضمن قدردانی از زحمات عوامل ...
قتل پسر در عشق افیونی پدر
انداخته بود، گفت :باور کنید من پسرم را دوست داشتم و هرگز نمی خواستم او را بکشم .بعد از مرگ پسرم همسرم هم از من جدا شد و مرا رها کرد. من حالا تنها مانده ام و از قضات دادگاه تقاضای کمک دارم. در پایان جلسه، قضات با توجه به این که پسر قربانی هنوز به سن قانونی نرسیده است و حکم رشد ندارد جلسه را به چند ماه بعد موکول کردند. قرار شد با پایان 18 سالگی پسر قربانی، وی بار دیگر در دادگاه حاضر شود و درخواست اش را مطرح کند تا قضات درباره این پرونده حکم صادر کنند. خراسان ...
تلاشگر دیروز ، تنهای امروز
اقدامات درمانی بیشتر شود تا شاید پاهایم حرکت کند، و البته با حمایت مسئول زحمت کش بخش در برنامه درمانی ایشان قرار گرفته است . آیا شما در جوانی شاغل بوده اید ؟ بله من چند سالی راننده بودم و با این کار امورات زندگی خود و فرزندانم را می گذراندم ، البته همسرم همیشه مخالف کار من بود ولی چون وضع مالی خوبی نداشتیم مجبور به کار کردن بوده ام که البته بعد از مدتی راننده بین المللی ترانزیت شدم ...
بچه پولداری که بخاطر هیجان کیف قاپی می کرد/بخوانید
کدام از آن ها به غیر از دو تن از دوستان صمیمی ام پیگیر کارهایم نشدند. معنای رفاقت چیست؟ رفاقت یعنی برادر، یعنی کسی که در همه شرایط پشتت باشد، درست است من وضعیت مالی خوبی دارم ولی بعضی اوقات از نظر روحی و روانی بهم می ریختم و فقط دو تن از دوستانم بودند که در شرایط سخت پشت مرا خالی نکردند و با من همراه شدند. حرف آخر؟ به قول یکی از دوستان، رفاقت تاوان دارد، من تاوانش را دادم تا دوستان واقعی ام را بشناسم و در آخر به عنوان یک جوان می گویم که رفیق بازی اندازه دارد و اولویت هرکسی باید در ابتدا خانواده اش باشد و راه خلاف به هیچ جایی نمی رسد. ...
بسیج شدن مسئولان برای کمک به دانش آموز ریگانی
دانش آموز نمی توانست درست راه برود درد می کشید و گریه می کرد نمی توانست با دوستانش بازی کند و همین اتفاق باعث شد به سراغ خانواده اش برم ولی وقتی وضع زندگیشان را دیدم فهمیدم مادر این خانواده که به تنهایی فرزندانش را بزرگ می کند توان پرداخت هزینه های درمان را ندارد به همین دلیل خودم پیگیر درمانش شدم و او را به تهران بردم گاهی شده بود که توان پرداخت هزینه ها را نداشتم اما با توکل به خدا هزینه ها را ...
سارقی که با تعارف مواد خوراکی رانندگان را بیهوش می کرد
...> شاکی ادامه داد: در روز حادثه از چهاردانگه با خودرو سواری شخصی به سمت سه راه آذری در حرکت بودم که در محدوده پاسگاه نعمت آباد جوانی جلوی مسیر مرا گرفت و گفت (مادرم در درمانگاهی واقع در سه راه آذری بستری است و باخواهش و تمنا خواست که او را به آنجا برسانم). وی افزود: پس از گذشت چند دقیقه در طول مسیر وی اقدام به تعارف بیسکوییت به من کرد و من هم یکی از آنها را برداشتم و خوردم، که بعد از چند ...
سیل مهربانی برای یعقوب دانش آموز ریگانی+فیلم
مشکلاتش افزوده بود و نیازمند کمک خیران بود. چند روز پیش بود که کلیپی از یعقوب و معلمش در برنامه ای تلویزیونی پخش شد، کلیپی که به گفته آقامعلم بعد از پخش این مجموعه تماس های زیادی با او گرفته شد و ابراز محبت زیادی مردم نوعدوست ایران داشتند برای کمک به یعقوب و دلگرمی هایی که به معلمش داده بودند. به دلیل ارتباط این چند ساله شماره آقای موسوی را گرفتیم و هماهنگ شدیم برای مصاحبه ای ...
ناپدری؛ متهم به تعرض به دختر 11ساله
...> در ادامه دختر 11 ساله مورد تحقیق قرار گرفت. او گفت: شوهر مادرم به من چند بار تعرض کرد. من آنقدر می ترسیدم که نمی توانستم موضوع را به مادرم بگویم اما مادرم خیلی اصرار کرد و من هم به او همه چیز را گفتم. قبل از آن فکر می کردم اگر موضوع را به مادرم بگویم شوهرش سر من یا مادرم بلایی می آورد. بعد از گفته های دختر بچه مرد متهم مورد بازجویی قرار گرفت. او اعتراف کرد این کودک را مورد تعرض قرار ...
"بیابانکی" و سروده هایی از جنس آب و آیینه و آفتاب
جنون" اثر ساعد باقری را خریدم. براساس یکی از شعرهای او شعری سرودم و برای آن جشنواره پست کردم دو روز بعد سر کلاس بودم که مدیر در کلاس را زد و گفت: سعید بیابانکی بیا تلفن با شما کار دارد. واقعیتش ترسیده بودم، چون نمی دانستم چه خبر است یک نفر از پشت تلفن گفت: من اصغر حاج حیدری هستم من او را می شناختم چون در محله ما یک شاعر بسیار خوب بود. گفت: شما چند وقت است که شعر می گویید؟ گفتم دو روز است ...
جنایت خونین در عشق یک طرفه به دخترهمسایه +عکس
خانه پریسا بودند مورد بازجویی قرار گرفتند.پدر فرهاد به ماموران گفت: خانواده پریسا همسایه ما هستند و سال ها قبل متوجه شدم پسرم به پریسا علاقه دارد و می خواهد با او ازدواج کند و این در حالی بود که خانواده پریسا نیز از این موضوع اطلاع داشتند. وی افزود: روز حادثه فریادهای پریسا را از داخل پارکینگ شنیدم و به سرعت خودم را به آن جا رساندم که دیدم دختر جوان روی زمین افتاده و پسرم یک چاقوی خونین ...
دربه در کوچه ها بودم که با رسول ترک آشنا شدم/ نوکر امام حسین (ع) باید لیسانسه باشد
سال 1322 در یک خانواده مذهبی تبریزی متولد شد. او که تنها فرزند خانواده ای ثروتمند بود مادرش را در کودکی از دست داد و با ازدواج مجدد پدرش زیر نظر پدربزرگش، حاج مهدی، یکی از تاجران و هیأت داران بزرگ تبریز بزرگ شد. این پیرغلام و شاعر اهل بیت (ع) می گوید: چیزی که عامل اصلی توفیق من در نوکری امام حسین (ع) است جوان مرگ شدن مادرم بود. 7 ساله بودم که مادرم بر اثر بیماری سرطان به رحمت خدا رفت. بی مادری باعث ...