سایر منابع:
سایر خبرها
از فقر تا مکنت؛ داستان زندگی سرمایه دار لرستانی مقیم تهران
دورانی بود که به مدت 15 روز به جرم گناه نکرده به زندان رفتم و شیرین ترین خاطراتم مربوط به ایامی است که مشکل کسی را رفع می کنم و متوجه می شوم که خدا، لیاقت خدمت به دیگران را به من عطا نموده است. * چه عاملی باعث شد شما به تهران مهاجرت کنید؟ بی مهری های زیادی نسبت به من شد و در سال 60 تصمیم گرفتم که به تهران مهاجرت کنم. * بعد از مهاجرت، ثروت خود را به تهران منتقل کردید ...
در جست و جوی اسکار
نظر گرفتم. دیدم که چطور هر روز به سختی مسیر خانه تا کفاشی را با ویلچر طی می کند، بار ها به او سر زدم و حال و احوالش را پرسیدم و بالأخره با هم رفیق شدیم. بعد با یک دوربین هندی کم معمولی رفتم سراغش. اول با خودش گفتگو کردم و بعد هم با همسر و فرزندش. این کار را با کمترین امکانات ساختم. جایی هم نمایش ندادم، اما در محفل های خصوصی، دوستان سینمایی ام که کار را می دیدند باورشان نمی شد که این شات ها را فقط ...
منابع مالی سازمان منافقین از کجا تامین می شود؟/ دیدار ماموران سیا با رجوی در پاریس
ادامه می خوانید. در ابتدا لطفا به طور مختصر از خودتان بگویید و خودتان را معرفی کنید. از چه زمانی به سازمان مجاهدین خلق ملحق شدید و کی و چگونه تصمیم به جدایی از سازمان گرفتید؟ به نام خدا. با سلام خدمت شما. من از قبل از پیروزی انقلاب در ارتباط با سازمان قرار گرفتم. حضورم در سازمان از زمان دانشجویی (در انگلستان) شروع شد و تشکیل "کمیته حمایت از مجاهدین خلق" در خارج کشور که بعد از ...
رجبعلی خیاطِ مشهدی ها درگذشت/ ماجراهای عارفانه سیدی که آیت الله بهجت به دیدارش می رفت
یقین بود خدا به او عنایت داشت. وی با بیان اینکه یک ماه من تاریخ را اشتباه دیده بودم و برای روضه اشتباهی رفتم در منزل سید، می گوید: وقتی رسیدم در منزل بسته بود تقویم را نگاه کردم دیدم اشتباه کردم و ناراحت شدم که روضه ارباب و زیارت سیدموسوی از من سلب شده در همان لحظه او در خانه را باز کرد و گفت بیا این همه راه آمدی بیا من صله ات را بدهم، این ماه اشتباه آمدی اما ماه بعد یادت نرود، ماه قبلی ...
برگزاری جشنواره عطر رمضان در فضای مجازی/گروه های جهادی برای حل وفصل اختلافات ناشی از کرونا دست به کارشوند
...> سرهنگ اژدر با اشاره به برگزاری مسابقات اذان گفت: این مسابقات با عنوان ترنم باران در مقاطع مختلف سنی برای فرزندان زیر 15 سال و بالای 15 سال و همچنین همکاران و دانشجویان برگزار می شود. برای کارکنان وظیفه نیز طرح تسنیم در مرحله هشتم برگزار می شود که فرصت مطالعاتی در طول خدمت برای آنها ایجاد می کند تا مروری کنند بر 30 جز قرآن که در ماه مبارک رمضان قرائت می کنند که هدف از آن آشنایی با ترجمه و مفاهیم ...
افتخاری: حقوق من در استقلال 6 میلیون بود
استقلال را گرفت. مثلاً قرارداد سرور جباروف که پرداخت نشد و این بازیکن الان استقلال را محکوم کرده است. - زمانی که بنده از استقلال رفتم، جباروف و تیام بازیکنان ما بودند. حتی آقای فتحی (مدیرعامل استقلال بعد از افتخاری) یک ماه بعد از رفتن من با این بازیکنان مذاکره کرد. نمی دانم چه اتفاقاتی رخ داد که توافق حاصل نشد. همان زمان جباروف مقدار کمی از استقلال طلب داشت که آن را پرداخت نکردیم به این ...
دعای روز شانزدهم ماه مبارک رمضان
همیشه به کسی رای بدهیم که اهل نماز شب و اهل خلوت با خدا و در پی خدمت به خلق باشد. وَ جَنِّبْنِی فِیهِ مُرَافَقَةَ الْأَشْرَارِ با این افراد رفاقت نکنیم خدایا کاری کن که من با بدان رفیق نشوم، با اهل دود و دم رفیق نشوم، با سیگاری هم رفیق نشو، اگر پسر عموی شما سگ بغل می کند با او رفیق نشو ، حالا چون از ارحام است و صله رحم باید کرد در حد یک تلفن و سلام و احوال پرسی با او رابطه ...
بیا بریم دشت
شکلش تا حالا مواجه نشده بودم و راستش را اگر بخواهید به گمانم خیلی هم بی راه نمی گفت و دروغش از نوع دروغ هایی که داریوش بزرگ گفته بود، خانه مان بر انداز و مملکت بر باده، نبود و با خشکسالی و بدبختی هم هیچ ارتباطی نداشت. دروغش از نوع تقیه و توریه هم نبود و به نظرم با معیارهای عقلی و نقلی و انسانی جفت و جور و منطبق بود. آسمان همینطور بی اعتنا به زمین و موجوداتش با سرعتی که از حد تصور زمینیان خارج است ...
بیرانوند: زلزله نمی گذارد به فوتبال فکر کنیم
...> علیرضا بیرانوند گفت: خدا آن روز را نیاورد، اما خود زلزله یک طرف و خدای ناکرده مصیبت های بعد ازآن هم طرف دیگر... خیلی ها تصوری که از زلزله دارند این است که چند تا خانه آن طرف تر خراب می شود و آن ها می توانند سوار ماشین خود شده و از شهر خارج شوند، اما وامصیبتا! برق و آب و تلفن قطع می شود. ارتباطات بین شهر ها از بین می رود و خیابان ها و کوچه ها بر اثر ریزش ساختمان و آوار بسته می شود و... ...
باور نمی کردیم روزی مبتلا شویم
زمانی می گوید که تست کرونایش مثبت شد: آن روز من شب کار بودم و وقتی به خانه آمدم و استراحت کردم، از بیمارستان تماس گرفتند و گفتند که تست کرونای من مثبت شده است. بسیار شوکه شدم؛ اما خوشبختانه همسرم گفت مشکل خاصی نیست و خدا را شکر فعلاً علائمی نداری. او در صدد تقویت روحیه ام بود. قبل از بیماری دائماً پیش خودم فکر می کردم که احتمالاً مرا طرد کنند و بارها می گفتم اگر جواب مثبت شود، به کجا ...
چشم هایش را بست، هنرش ماند
به نام آقارضا خیاط استاد این کار بوده است. کنار دست حاج آقا خیلی چیز ها یاد گرفتیم و چند و، چون کار دستمان آمده بود که سال 79 حاج آقا منبتی به رحمت خدا رفت و حجره تعطیل شد. درخواست تحویل خیاط خانه 2 سال از این ماجرا می گذشت. به این فکر افتادیم اگر موافقت کنند، خودمان کار را دست بگیریم. چند روز قبل از اینکه بخواهیم درخواست بدهیم، یکی از خدام حرم را که در حین خدمت لباسش پاره شده بود ...
اولین وظیفه سازمان های مردم نهاد، تشویق مردم به یاری اقشار آسیب پذیر است
برای رضای خدا کار می کنند و به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) که به خداوند گفت من برای بهشت تو عبادت نمی کنم از ترس جهنم تو هم عبادت نمی کنم، برای اینکه عبادت حق توست، عبادت می کنم چون حق توست و رضای تو فراهم می شود، من عبادت می کنم. بسیار مهم است که هر کسی در جایگاه خودش، خدمتی که می خواهد انجام دهد، این خدمت را به خوبی انجام دهد. یک خیرینی در جامعه ما بوجود بیایند و آنچنان معروف و ...
رئیس جمهور: سمن ها به برند قابل اعتماد تبدیل شوند
است خدای ناکرده من خیر واقعی هستم، ولی می خواهم از این خیر بودن سوءاستفاده کنم و نباید بگذاریم. همه جور افراد در جامعه داریم، آن خیرینی که تمام زندگی شان را گذاشتند، دارند تلاش و فعالیت می کنند و برای رضای خدا کار می کنند و به تعبیر امیرالمؤمنین (ع) که به خداوند گفت من برای بهشت تو عبادت نمی کنم از ترس جهنم تو هم عبادت نمی کنم، برای اینکه عبادت حق توست، عبادت می کنم، چون حق توست و رضای ...
رئیس جمهور در دیدار خیرین و سازمان های مردم نهاد و فعالان مبارزه با کرونا: کمک به اقشار آسیب پذیر، وظیفه ...
سوءاستفاده کنم و نباید بگذاریم. همه جور افراد در جامعه داریم، آن خیرینی که تمام زندگی شان را گذاشتند، دارند تلاش و فعالیت می کنند و برای رضای خدا کار می کنند و به تعبیر امیرالمؤمنین(ع) که به خداوند گفت من برای بهشت تو عبادت نمی کنم از ترس جهنم تو هم عبادت نمی کنم، برای اینکه عبادت حق توست، عبادت می کنم چون حق توست و رضای تو فراهم می شود، من عبادت می کنم. بسیار مهم است که هر کسی در ...
یادداشت های ناصرالدین شاه، جمعه 20 اردیبهشت 1268: رعیت های کَرکَری از دست قلی خان سرتیپ شان شکایت داشتند
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ امروز باید برویم کنار ارس، چهار فرسنگ راه بود، صبح برخاستیم. هوا صاف و آفتاب بود و از باران دیشب خیلی باصفا شده بود، اما من سرما خورده بودم استخوان های پهلویم و گردنم درد می کرد و از بیرون رعیت ها جمع شده بودند یا علی می کشیدند و داد می زدند. عرض داشتند. این رعیت ها کَرکَری هستند، دهی هست در کرکر که اسمش قشلاق است. این عرض ...
کامیابی نیا: بعد از قهرمانی همه پرسپولیسی ها باید 4 نشان بدهند
خارج از زمین، مهربان و بسیار خوش زبان است که به همین بهانه، مصاحبه مان بیش از 2 ساعت به درازا انجامید. بخشی از آن را در ادامه می خوانید: با قرنطینه و کرونا کنار آمده ای؟ اوایل واقعاً سخت بود، چون هیچ کس شناخت کاملی از این بیماری نداشت و در فضای مجازی هر کسی مطلبی می گفت و به هر حال، همه دچار استرس می شدند به خصوص برای خانواده. بعد هم فوتبال را لغو کردند که این موضوع، روی روحیه مردم ...
واقعاً هواداران پرسپولیس گرشاسبی را مدیر موفقی می دانند؟
عجیبی میان طرفین رد و بدل شد. طاهری در اینباره به ورزش سه می گوید: من اصلا جواب ایشان را ندادم و فقط با مجری حرف می زدم. آن ها به من دروغ گفتند و قرار بود درباره عملکرد و اینکه مشکلات کنونی چیست و باشگاه چطور باید شرایط ایده آل دست پیدا کند. بعد دیدم که ریز خودش (گرشاسبی) دارد حرف می زند و چیز هایی که پشت سرم می گوید. شروع کرد به حرف هایی که قبلا زده بود را دوباره تکرار کردند و گفتم الحمدالله و دیگر ...
اینجا کارتن خواب ها و معتادان سابق جهادگر شدند
گروه اجتماعی خبرگزاری فارس- عطیه اکبری: باور می کنید جوانانی که حالا در کسوت جهادگران کرونایی شب به شب خیابان ها و کوچه های منطقه "سهرابیه" کرج را ضدعفونی می کنند، تا چند صباح قبل مخل امنیت مردم بودند؟! شاید دور از تصور باشد اما در گروه جهادی "سلمان فارسی" جوانانی پا به رکاب خدمت شده اند و خانه به خانه، بسته های ارزاق را میان مردم نیازمند توزیع می کنند که روزگاری نشئه وار در کوچه ها پرسه می زدند ...
خدمت آتش به اختیار جهادی ها به 40 هزار نفر که تحت حمایت هیچ نهادی نیستند
تش به اختیار برای خدمت به مردم همراه با گروه های جهادی به خط زده و جواب هم گرفته اید؛ دقیقاً کارهای تان چه دستاوردهایی داشته است؟ گروه جهادی حضرت خدیجه (س) در سیستان و بلوچستان به صورت مداوم فعالیت می کند که به یاری خدا، تاکنون در مناطق محروم، برای کسانی که تحت حمایت هیچ نهادی نظیر دولت، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان و... نیستند و تعداد آن ها بیش از 40 هزار نفر است، تعداد 27 منزل مسکونی ...
روایت پرستارِ دهه هفتادی از تهدید تا دلواپسی های روزهای کرونایی
اتاقم را از شما جدا کنم تا خدای نکرده مریض نشوید. اما نه مادر توانست این موضوع را قبول کند نه دو خواهرم. در نهایت من خودم سعی می کنم همه موارد را رعایت کنم.وقتی که وارد خانه می شوم دم در توی حیاط لباس ها و تمام وسایلم را ضدعفونی کرده و بعد از اینکه از همه چیز خیالم راحت شد وارد خانه می شوم. *** پرده ششم: از بی مهری ها دلمان شکسته/ پرستار کرونایی ها هستیم نه ناقل ...
خاطرات آیت الله هاشمی؛ 20 اردیبهشت 1371 تا 1376: وزیر امور خارجه لیبی پیشنهاد کرد تلاش شود سوریه را از ...
اوضاع کشور و انتخابات و مجلس و سیاست خارجی و افراط کاری های حزب الله صحبت شد. سال 1376 شب راحت نخوابیدم. بعد از نماز صبح خوابیدم و خواب نه چندان خوبی دیدم که نشانی از مشکلات احتمالی بعد از دوران ریاست جمهوری ام دارد. امکانات اقامتگاه، خیلی مطلوب نیست. آب تصفیه شده نیست و چون اخیراً مرض تیفوس در اینجا شیوع یافته، از مصرف آن احتیاط می کنیم. لوله ها قدیمی است و ذرات زنگ زدگی، آب را کدر ...
گذشتن از آبرو برای اسلام، معنای کرامت امام حسن(ع)
. حضرت امام حسن علیه السلام هم، باید نیرو آماده می کرد. اما به دلیل نداشتن امکان قدرت نظامی، وجود خائنان و وفادار نبودن اصحاب، حضرت بین دو کار مانده بود. یا با این تعداد کم از نیروها بجنگد، یا سیاست پیش بگیرد و ظلم معاویه کشف شود، تا کمترین آسیب به مسلمانان بخورد. بنابراین پذیرش صلح از سوی امام حسن، با این شرایط و برای حفظ اسلام و مسلمین و افشای هویت معاویه، اتفاق افتاد. معاویه هم بعد از صلح ...
کارت عروسی ای که به دست آقا رسید
.... آری درست بود، من برای حضور در جلسه دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب اسلامی دعوت شده بودم. لحظه عجیبی بود؛ خوشحالی همراه با اضطراب. ابتدا موضوع را به همسرم گفتم و قرار شد یک کتاب به عنوان هدیه برای آقا ببرم. هدیه را به همسرم نشان دادم، او نیز تایید کرد که با توجه به علاقه رهبری به مطالعه و پژوهش هدیه مناسبی است. دیگر باید وسایلم را جمع می کردم و برای سفر به تهران آماده می شدم. همسرم با وجود ...
رفاقت همیشگی با کتاب
در یک کفاشی در محل نیز کار می کرد و پس از آنکه درسش به پایان رسید به تدریس و وعظ پرداخت. او در سال 88 از میان ما رفت. بهترین خاطرات من رفتن به کتابخانه همراه با اوست. آقای حسینی عطار از مرحوم پدرش خاطرات زیادی دارد و می گوید: هرگاه گرفتار می شدم و گاهی که استرس داشتم در اتاق پدر را می زدم و به داخل می رفتم. به او می گفتم آمده ام احوالتان را بپرسم و با لبخندی ادامه می دادم اگر سیمتان وصل ...
امشب خدا از شاهکارش رونمایی می کند // امشب حسن از عاشقانش دلربایی می کند
آفتاب نیمه ی ماه خدا با طلعت رخسار او ماه حق بار دگر امشب گرفته آ برو فاطمه مادر شده وقت سرور و شادی است ذکر یا مولا حسن ذکر لب منادی است شد مدینه از قدومش نور باران ای خدا این کریم ابن کریم است نور پاک هل اتی هل اتی شمس الضحی بدر الدجی آمد پدید حُسْنِ یوسف در کنار روی ماه او خمید سیرت و صولت نبی زور و بازو چون ولی باز می آ ید به گوشم لا فتی ...
نوای دل نواز
می کردیم. البته مادرم هم برای اینکه به قرآن گرایش داشته باشم تلاش بسیاری کرد و پا به پایم همراهم بود و حتی من را از مسیر های دور به کلاس قرآن می برد و برمی گرداند. از کودکی آرزوی بزرگ من پوشیدن لباس خادمی حضرت رضا (ع) بود. از کودکی با خودم می گفتم ای کاش این توفیق را کسب می کردم تا در حرم حضرت به خدمت بپردازم. این اتفاق مبارک سال ها بعد افتاد. سال ها گذشت تا به کلاس اول راهنمایی رفتم ...
رسالت روحانیت و فرهیختگان؛بایسته شناسی خرافه زدایی- بخش پنجم
که باید در یک نظام متعاضد حلقوی و هرمی دین را فهم کرد. حضرت می فرمایند بعد از اینکه درس او تمام شد، از شاگردانش فاصله گرفت و تنها شد.از پشت سر کنترلش می کردم. دیدم رفت در یک نانوایی بدون اینکه صاحب نانوا با خبر بشود، یا صحبت کند دو تا نان یواشکی برداشت. خدایا چه می بینم. گفتم شاید قبلا پولش را داده است. تمام شد. باز دیدم رفت در یک انار فروشی (گاهی وقت ها غیر از این نقل کرده اند اگر غیر ...
چند روایت معتبر از آدم های خط مقدم مبارزه با کرونا
ام را رها نکرده گفتم خاطره. گفت خاطرات زیاد است. زیر چانه و گلویش را نشان داد و گفت اما یکی اش هنوز این جا مانده و یقه ام را بعد دو ماه ول نکرده. به گوشه ای که موتورهای سم پاش و ادوات ضدعفونی بود نگاه می کرد و انگار دنبال کلمه می گشت که گلویش را سبک کند. بعد نگاهم کرد. اشک در چشمانش حلقه زده بود. خودش را کمی جمع وجور کرد: حوالی ظهر بود که به ما زنگ زدند و گفتند برویم خانه یک زن و ...
روایت جوانان شاعر از دیدار با امین ادبیات
و خیابان ها بود ولی هیچ کدام شان را نمی دیدم. مدام تصوراتم از لحظه صحبت من با آقا جلوی چشمانم می آمد و جملاتی را که باید می گفتم، در ذهن مرور می کردم. پیاده شدیم و بعد از کمی انتظار و بازرسی بدنی وارد محوطه بیت شدیم. لحظه به لحظه بر اضطراب و اشتیاق من افزوده می شد. بسته هدایا را آوردند، با ذوق تمام به سمتش رفتم و شروع به جست وجو کردم، ولی هرچه گشتم، هدیه ام را پیدا نکردم. خبری از کتابم ...