از کوچه های کودکی /اپیزود اول
سایر خبرها
یک کارگر رستوران با پشتکار فراوان کارخانه دار شد
وطن و کشورم نامگذاری کردم و در سال 92 به صورت کامل مستقل شدم و البته در همین سال ها در خانه شخصی ام به همراه همسرم، داکت اسپلیت می ساختیم و می فروختم. این کارآفرین ادامه داد: خوشبختانه سال 96 با تلاش هایی که پرسنل شرکت انجام دادند توانستیم بخشی از بازار تهویه را در دست بگیریم و در همین سال کارخانه خوی را تاسیس کردیم که در حال حاضر به تولید محصولات تهویه مطبوع مشغول هستیم تا بتوانیم هر روز ...
آخرش یک هیچ بزرگ گرفتم!
آن روز با کارنامه پربارم آمدم خانه مادربزرگم اینها و منتظر شدم که پدربزرگم از مغازه بیاید. ساعت به حدود 1 بعدازظهر رسید و حاج احمد حکیمی مثل همیشه دقیق و سر ساعت کلید را چرخاند و در خانه قدیمی را باز کرد و از حیاط زیبایش آمد به درون خانه. مثل دستگاه منظم بود این پیرمرد. سفره ناهار پهن شد و مادربزرگ مرحومم و ایشان و من نشستیم و مشغول شدیم به غذا خوردن. ناهار که تمام شد، مادربزرگم ماجرای کارنامه مرا ...
قاتل برای دلداری به خانه مقتول برگشت
می کرد، خبر نداشتم، برای همین نگران شدم و با او تماس گرفتم. اما او پاسخگو نبود و به همین دلیل به خانه مادرم رفتم و وقتی به آنجا رسیدم، با جسد او در حالی که گلویش بریده شده بود، روبه رو شدم. همچنین حدود 50 میلیون تومان از طلاهای مادرم نیز به سرقت رفته است. با کسب این اطلاعات بلافاصله کارآگاهان پلیس آگاهی و بازپرس کشیک قتل سر صحنه جرم رفته و در حالیکه تحقیقات ادامه داشت، ماموران کلانتری ...
جنایت در برج الهیه تهران /قتل داماد جوان توسط مادرزن+عکس
...> وی درباره علت آخرین درگیری با شوهرش گفت : من به پشت بام رفته بودم که زن همسایه را دیدم و به او مشغول صحبت شدم. می خواستم از پشت بام به خانه بیایم و چای ببرم تا با زن همسایه بیشتر صحبت کنم اما متوجه شدم در پشت بام بسته است .آنجا بود که فهمیدم شوهرم بار دیگر به همراه دوستش مشغول کشیدن شیشه است .من به او اعتراض کردم که با هم درگیر شدیم .شوهرم به من حمله کرد و می خواست من را خفه کند که مادرم برای ...
عیادت مدیرعامل موسسه هنرمندان پیشکسوت از محمد ساربان
پشتوانه در روزگار بیماری به کمک وی آمده تا روند بهبود را سریع تر طی کنند. طباطبائی ادامه داد: مخاطبان تئاتر در پنج نسل بازی های آقای ساربان را روی صحنه تئاتر دیده اند و حالا ما امیدواریم هرچه زودتر دوباره این هنرمند پیشکسوت روی صحنه تئاتر ببینیم. همچنین در این دیدار محمدعلی ساربان با بیان خاطراتی از سال ها فعالیت خود در عرصه هنر گفت: تئاتر برای من همیشه اصل بوده است. گمان می کنم ...
فرشتگان سپیدپوش جبهه نبرد با کرونا/پا به پای بیماران
.... بازگشت دوباره به سنگر مبارزه با کرونا خانم مولایی کار روزهای کرونایی در بیمارستان را تکرار صحنه های هشت سال دفاع مقدس توصیف کرده و می گوید: باور می کنید، وقتی لباس سفید رزم را بر تن می کردیم، دیگر چیزی برای ما معنا نداشت و حتی چندین ساعت به دور از گوشی و زنگ تماس ها و نگرانی خانواده در حال انجام وظیفه بودیم، این روحیه در همه کادر درمان موج می زند زیرا کار ما به گونه ای ...
معمار دیپلماسی نفت
تا افراد زیادی در غم از دست دادن او، به سوگ بنشینند. از رئیس جمهور گرفته تا وزرای نفت و امور خارجه جملگی درگذشت او را عارضه ای بر دستگاه دیپلماسی و نفت برشمردند. بیژن زنگنه، وزیر نفت ایران که او را این روزها به عنوان مشاور در کنار خود داشت در پیام تسلیتش نوشته: قریب 23 سال همکاری نزدیک با حسین کاظم پور، مرا در موقعیتی قرار می دهد که می توانم شهادت بدهم او، انسانی متدین، فرهیخته، متواضع ...
مهمان خانه کاپیتان تیم ملی در روزهای کرونایی/ عکس
حضور دارد، شد. اشکان: وای اگر پنالتی مقابل آرژانتین را می گرفت حاج صفی که مشغول تماشای دیدار ایران مقابل آرژانتین در جام جهانی 2014 بود، در لحظه ای که پنالتی روی اشکان اعلام نشد صحبت های جالبی بعد از برقراری تماس تصویری با او که در آلمان حضور داشت، رد و بدل کرد. اشکان بعد از گذشت 6 سال از آن روز، همچنان با یک حسرت بزرگ از این صحنه یاد کرد و گفت: دیدی احسان؟ اینقدر صحنه واضح بود ...
55 سال طبابت با بیش از30 هزار جراحی مغز و اعصاب
، مکتب بود که کسی به نام ملا بچه ها قران یاد می داد. سال هایی بود که به خاطر جنگ جهانی دوم قحطی شده بود و من به خوبی یادم است. سپید:باید خاطره های تلخی باشد؟ بدترین خاطره ای که به یاد دارم وقتی است که 4 سالم بود و به مکتب می رفتم. یادم است یک روز صبح که می خواستم از خانه خودمان به مکتب بروم ، درشهرداری سر سپور بود که اسمش هم یادم است و از این چرخ های دستی هم داشت. او صبح ها می آمد ...
کلیپ خیالی، متهم به قتل را به دردسر انداخت
زیرنظر داشته باشیم که اگر مشکلی به وجود آمد فورا خودمان را برسانیم. از وقتی دوربین را نصب کرده بودیم خیالمان راحت بود؛ با این حال مادرم هر وقت کاری پیش می آمد به من زنگ می زد. او آخرین بار به من زنگ زد و گفت یکی از بچه های محل که پسری جوان است زنگ خانه را زده و می گوید برای کمک معیشتی چند بسته غذا آورده است. مادرم به من زنگ زده بود تا بپرسد که بسته معیشتی را تحویل بگیرد یا نه؟ من از همه جا بی خبر گفتم ...
پیام مدیران ارشد صنعت نفت در فقدان حسین کاظم پور اردبیلی
...> خداوند او را رحمت کند، اجر زحماتش در عاقبت نصیبش شود و به خانواده اش که چنین گوهری را از دست داده اند، هم صبر عطا کند. در پیام امیرحسین زمانی نیا، معاون امور بین الملل و بازرگانی وزیر نفت هم آمده است: خبر درگذشت دوست و برادر عزیزم جناب آقای حسین کاظم پور اردبیلی باورکردنی نبود. او مردی شریف، دیپلماتی برجسته و بی ادعا، خوش فکر، شجاع و منشأ خدمات ناگفته ای به این ...
خاطره ای از سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در شب قدر سال گذشته
...> به هر حال، به نماز سرعت دادم و سه شبانه روز نماز قضا را خواندیم. بعد از آن، حاج قاسم شروع کرد به خواندن دعای جوشن کبیر، باحال خوشی میخواند و گریه می کرد، مدتها بود صدای گریه بلند حاجی را در حال دعا نشنیده بودم. البته سال های خیلی دورتر در گلزار شهدای کرمان، به ویژه کنار مزار شهید یوسف الهی، بعضی شبهایی که در منزلش می ماندم و نیز عصرهای جمعه در روضه های هفتگی خانه اش، به دفعات شاهد گریه ...
ایلیا دهقان ، کوچکترین استندآپ کمدین ایران را بشناسید
این هنر شدند، تصمیم گرفتند به دنبال رشد استعدادش بروند. تنها پسر خانواده با اینکه 6 سال بیشتر نداشت، اما برای اینکه به هدفش برسد از هیچ کوششی فروگذار نبود. ایلیا دهقان اکنون 9 ساله است و به عنوان کوچک ترین کمدین استندآپ، پله های موفقیت را یکی یکی طی می کند. وقتی به محله شادآباد می رویم و سراغ خانه ایلیا را می گیریم، متوجه می شویم همه او را می شناسند و می دانند که یک کودک خلاق در محله ...
بارسلونای مشهد با هدایت اکبر!
، خودشان می آمدند. من مربی شدم، خیلی استقبال کردند. وقتی می گفتند آزادی بازی دارد، تماشاچیان ابومسلمی هم می آمدند و بازی های من را می دیدند. وی می افزاید: آن موقع برای انتخاب بازیکن نیازی به تست نداشتیم. آن قدر محله راه آهن بازیکن زیاد داشت که نیازی به تست نبود. ژیانی که یک باشگاه بود! اکبر میثاقیان، سرمربی وقت آزادی، که هنوز در قواره یک بازیکن برای ابومسلم به میدان می رفت، یک ...
روایت زندگی جانبازی که بدون کاسه سر زنده ماند در خرم شهر
گوینده جوان و باسابقه رادیوست که برای اولین بار به قاب تلویزیون آمده و سال گذشته به عنوان مجری برتر رادیو شناخته شده است. رضا سید حسینی رزمنده دوران دفاع مقدس مهمان خرم شهر بود ودرباره اتفاق خاص زندگی خود صحبت کرد. حسینی درباره حضور در جبهه گفت: با توجه به اینکه در خانواده انقلابی بزرگ شده بودم، در دوران جنگ تحمیلی چندین بار برای کارهای تدارکات با پدرم حضور پیدا کردم. ...
امدادگر جودوکار
...، پایگاه خراسان شمالی و ... حضور داشتم. کمی بعد هم که به عنوان امدادگر و نجاتگر برتر استان مشغول به فعالیت شدم. در کنار همه این فعالیت ها توانستم تحصیلاتم در مقطع کارشناس مدیریت حرفه ای عملیات امداد و نجات را به اتمام برسانم. همچنین در سال 1385 ازدواج کردم و ماحصل آن دو فرزند پسر است. خدا را شاکرم که به برکت دعای مردم زندگی خوبی دارم. همسرم خانه دار است و البته در خانواده امدادگران جمعیت هلال ...
آدم ربایی که قاری قرآن شد
شدم قرآن گمشده من بود. اطلاعی از تأثیر مطالعه کلام خدا بر آزادی نداشتم و تنها برای پر کردن خلا درونی خود و اینکه خانواده با دانستن این موضوع از خطاهای من بگذرند و مرا ببخشند، دست به این کار زدم. استادم که علاقه من را دید برای یادگیری ام سنگ تمام گذاشت و من قاری قرآن شدم و حتی آموزش هم می دادم. مهمان این قسمت از دعوت از دوران آزادی خود گفت: از زندان آزاد شدم اما از درون نه! برای کاری که ...
کوچه گردان شب بیست و یکم
مهدیه تقوی راد_خبرنگار تاریکی شب، محمل خوبی برای کمک رسانی به خانواده هایی است که این روزها نه آهی در بساط دارند نه آذوقه ای سر سفره. آسمان نیمه ابری است و باد در کوچه پس کوچه های محله لب خط به در و دیوار می زند. گاهی کیسه های زباله و کاغذ هایی به دست باد به گردش در می آیند و دوباره گوشه ای دیگر می افتند. امسال بیست و یکمین سالی است که جمعیت دانشجویی امام علی(ع) در شب بیست و یکم ...
در مغرب زمین یک خلأ وجود دارد که می تواند با اسلام پر شود/ پس از مطالعه نقش حضرت مسیح (ع) در اسلام، دیگر ...
در خانه نماز بخوانم. در 15 دسامبر سال 2001 (29 رمضان 1422)، من از طریق مسنجر شهادتین را برای او گفتم : هیچ خدایی جز خدای یگانه نیست و محمد رسول خدا است و با گفتن این جملات زیبا، من مسلمان شدم! پس از پایان دوره دبیرستان، حدود یک سال و نیم بعد از تغییر کیش، شروع به خواندن تاریخ عمومی در دانشگاه ویلفرد لاریر در واترلو در اونتاریوی کانادا کردم. به واسطه زندگی در آنجا با مسلمانان ارتباط ...
داداش زاده: به استقلال گل زدم، 6 ماه محروم شدم!
شما؟ گفتم که اشتباه کردم، عابدینی با دلیل و منطق به درخشان ثابت کرد در ایران بهتر از این ها وجود ندارد و می توانند به پرسپولیس کمک کنند. بعد علی پروین آمد، اما برنگشتید؟ وقتی علی پروین به پرسپولیس برگشت من رفتم باشگاه ذوب اهن و پول سال دوم قراردادم را دادم، خانه ام را پس دادم، رفتم با علی پروین صحبت کردم و او مرا می خواست، اما عابدینی به پروین گفته بود هر بازیکنی را ...
خاطرات شنیدنی اولین معلم قرآن مهاجر بیت الاحزان/ 60 روزی که به 23 سال ختم شد
های ولگرد مواجه شدم، حسابی ترسیده بودم و در نهایت با کمک اهالی بومی که در زمین های کشاورزی مشغول آبیاری بودند به محل اسکان رسیدم. رشد و پیشرفت بچه ها، امیدوارکننده بود و همین مسأله می توانست من را در مقابل مشکلات مقاوم کند. * چه شد که به قم مهاجرت کردید؟ سال 1380 نیز بعد از اینکه حجت الاسلام شاهسونی (مسئول فعلی مؤسسه) از قم برگشتند، بنده به تبریز رفتم و همان سال ازدواج کردم و ...
پرستوهای غریب
سی پوشیده نیست. این اهمیت و تاثیر در دوران جنگ تحمیلی بسیار بیشتر شد. مسجد غریبلر واقع در خیابان امام خمینی(ره) تبریز یکی از صدها مسجدی بود که در طول 8 سال دفاع مقدس با حضور صدها رزمنده و ده ها شهید و جانباز و خانواده هایشان، شور دیگری گرفت. اهالی محله خیابان تاریخ تاسیس این مسجد را حدود سال 1305 شمسی می دانند. در آن روزگار این مسجد، در خروجی شرقی شهر تبریز به سمت تهران بنا شده ...
نامه تاریخی شادروان رضا نیازمند بنیانگذار ایدرو به وزیر پیشین صمت
اقتصاد گردان - زنده یاد رضا نیازمند، بنیانگذار ایدرو، در 31 خرداد 95 و یک سال و نیم قبل از درگذشتش در نامه ای به وزیر صنعت درباره مرگ نشان های صاحب نام تولید ایرانی هشدار داد و این نامه با واکنش و دستور وزیر همراه شد. جناب آقای نعمت زاده وزیر محترم صنعت، معدن و تجارت پس از عرض سلام و شکرگزاری از موفقیت های دولت محترم معروض می دارد، چند روز است که روزنامه ها از ورشکستگی و ...
کارآفرینی که از کارگری رستوران به تولید دستگاه تهویه رسید
. سال 96 با تمام تلاش ها و سخت کوشی هایی که پرسنل شرکت از خود نشان دادند توانستیم بخشی از بازار تهویه را در دست بگیریم و در همین سال کارخانه خوی را تاسیس کردیم که در حال حاضر به تولید محصولات تهویه مطبوع مشغول هستیم تا بتوانیم هر روز نیاز کشور را به واردات کمتر کنیم و به سمت پیشرفت در این صنعت حرکت کنیم. بحث که به اینجا می رسد از او درباره مشکلات تولید می پرسم. پاسخ می دهد ...
شهید منتظر از مجاهدت در اوج غربت تا معراج با جسم متلاشی
محروم قم از جمله محله امامزاده ابراهیم (ع) که فاقد کتابخانه بود، قرار می داد. سال 1357 اوج مبارزات انقلابی او علیه رژیم ستمشاهی بود. محود سال 1359 پس از گرفتن دیپلم تجربی به زمره پاسداران انقلاب اسلامی پیوست. وی که خدمت در سپاه را برای خود افتخار بزرگی می دانست پس از گذراندن دوره آموزش در پادگان شهدای 19 دی، در واحد آموزش سپاه قم مشغول به خدمت شد. نخستین ماموریت او آموزش نظامی طلاب مدرسه ...
مهاجم سابق پرسپولیس: تلخ ترین خاطره را از عابدزاده دارم
منزلمان که در کرج بود بروم، تماشاگران پرسپولیس غرق در خوشحالی بودند و شادی می کردند، من با آنها می رفتم و جالب بود که هیچ کدام از آنها مرا نمی شناختند. هیچ گونه واکنش نشان ندادی؟ خیر. یک جوان خجالتی بودم که ساک بر دوش فقط می خواستم سوار تاکسی شده و به خانه بروم، همین طرفداران پرسپولیس که مثل من در راه کرج بودند برای استقلالی ها کری می خواندند، یکی می گفت بچه محل ما بهنام ...
زندگی نامه عباس معروفی/ به مناسبت تولد خالق سمفونی مردگان
عباس معروفی از ایران نهایتاً نشریه ی گردون توقیف شد و عباس معروفی به آلمان رفت. پس از مدتی موفق به دریافت بورس خانه ی هاینریش بل شد و به مدت سال نیز مدیر آنجا بود. مدتی بعد به ناچار به شغل های دیگر رو آورد. مدتی مدیر شبانه ی هتل بود و مدتی در برلین به اداره ی بزرگترین کتابفروشی ایرانی اروپا مشغول بود. در همان جا بود که عباس معروفی کلاس های داستان نویسی خود را برگزار می کرد و با راه اندازی ...