سایر منابع:
سایر خبرها
در ماجرای اعدام نواب صفوی، آقا رفتند پیش آقای بروجردی، ولی ایشان گفتند، دخالت نمی کنم / آیت الله کاشانی ...
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب : پنجشنبه دوازدهم خرداد 1390 روزنامه اطلاعات در ویژه نامه ای به مناسبت سالگرد ارتحال امام مصاحبه ای مفصل با خدیجه ثقفی نوری، همسر امام خمینی، منتشر کرد. این گفتگو را زهرا مصطفوی دختر کوچک ایشان گرفته بود. خدیجه ثقفی اول فروردین 1388 درگذشت، و این که زهرا مصطفوی چه تاریخی این مصاحبه را با مادرش انجام داده مشخص نیست، اما نکته مهم و جالب این است که ظاهرا این اولین و آخرین مصاحبه بلند با همسر امام خمینی بوده است. روزنامه اطلاعات در لید این مصاحبه نوشت: همسر امام خمینی تا هرگز حاضر به گفتگو با هیچ نشریه ای و رسانه ای نمی شدند، اما این گفتگو با زحمت فراوان سرکار خانم دکتر زهرا مصطفوی دختر بزرگوار ایشان انجام شده است. این البته در حالی بود که سال ها پیش از آن روز چهارشنبه چهارم بهمن 57، حمیده امیری، خبرنگار کیهان در پاریس برای نخستین بار با همسر اما ...
زندگی و زمانه سید آزادگان/ کسی که راهش را خوب شناخت و درست حرکت کرد
: واقعاً دایماً خدا را شکر میکنیم. دیروز وقتی این خبر بسیار بسیار خوشحال کننده را دادند که شما آمده اید، واقعاً برای من یک مژده بود. خیلی وقت است که شما را ندیده ایم؛ حدوداً ده سال میشود. از آن سال ها تاکنون، محاسنتان سفید شده است. ما همیشه شما را دوست داشته ایم و خاطرات با شما را فراموش نمیکنیم؛ چه قبل از انقلاب در مشهد، و چه بعد در تهران و سپس در همین اهواز در آن تشکیلاتی که مرحوم شهید چمران به وجود ...
وقتی خانم بازیگر از نسبت فامیلی خود با اخوان ثالث می گوید!
. امروز روز تولد این بازیگر است، با او حرف زدیم درباره نقش های ماندگار، تجربه چند دهه بازیگری و زندگی به مفهوم واقعی اش، زندگی ای که برای گلستانی ارزشش بیش از هر چیز به انسانیت و تجربه لحظه های عمیق انسانی است. در 49 سالگی چه حس و حالی دارید؟ در میانسالی هستید، اما کمتر نشان می دهید... شما که لطف دارید. انسان در هر دوره و دهه ای از زندگی تجربیاتی می آموزد که در دهه های بعد همین ...
ماجرای جالب دستگیری و زندان رفتن محمدرضا شریفی نیا
، 8 صفحه را از کتاب هایی که خوانده بودم، پر کردم که دو صفحه اول آن مربوط به نویسندگان روسی بود. چند ساعت بعد، رئیس زندان مرا خواست و گفت تو چه کاره ای؟ گفتم من یک دانشجو هستم. گفت چگونه جسارت کردی نام تمام کتاب هایی را که خوانده ای، بنویسی؟ گفتم چون من معلم بچه شما هستم، ترسیدم فقط آن سه کتاب را بنویسم و شما از من عصبانی شوید که چطور معلمی هستم که همین سه کتاب را خوانده ام. البته بیشتر از این کتاب خوانده ام اما متاسفانه دیگر امکان نوشتن وجود نداشت. در مقابل، رئیس زندان کمی فکر کرد، من را نگاه کرد و گفت احسنت. ...
روایت مرجانه گلچین از تیغ سانسور در تلویزیون/ به من می گویند اسم شهرزاد را نبر!
نقشم خانمی است که از اروپا آمده است. جذابیت تصویری بخشی از زیبایی کار است. تو را به خدا انقدر بازیگران را زشت و تصنعی نکنید. ما را در خیابان می بینند می گویند شما که این شکلی نیستید چرا شما را در تصویر آنقدر بد ترکیب می کنند. من هنوز به این فکر می کنم که در سریال پرگار چطور می شود خانمی که از اروپا برگشته 30 قسمت با یک لباس باشد. کاش می گفتند خودم چند دست لباس می بردم و آن وقت می نوشتند طراح لباس خود مرجانه گلچین. اکثر فیلم هایی هم که می بینید خوش آب و رنگ است، بچه ها خودشان لباس می برند. ...
روایت دوشکاچی از یک عکس قابل تأمل در جنگ
گذاشته بودم، ولی از آن ها خون جاری بود. لباس هایم خیس عرق شده بودند. بعد از سه چهار ساعت تیراندازی، به بچه ها گفتم: برام نوار بیارید بالا. اما بچه ها گفتند: دیگه فشنگ نداریم، تمام شد! با ناراحتی به جعبه هایی که پایین تر از سنگر بودند، اشاره کردم و گفتم: پس اون همه فشنگ چیه؟ گفتند: تمام شدند، چیزی نداریم! حرف آنها را باور نکردم. با خودم گفتم که شاید می خواهند سربه سرم بگذارند. سیم تلفن را ...
نگاهی به بیوگرافی احمد مهرانفر به بهانه سالروز تولدش
گمشده ، دربارهٔ الی... ، کلبه و آتش بس و تئاترهایی همچون همه چیز دربارهٔ آقای ف ، فنز ، قهوه تلخ ، شکلک 17 دی کجا بودی؟ و... به ایفای نقش پرداخته است. او نویسندگی و کارگردانی نمایش ادیپ افغانی را نیز در کارنامه هنری خود ثبت کرده است. احمد مهرانفر در چند مجموعه تلویزیونی، از جمله مجموعه سریال های پایتخت 1 و 2 و 3 و 4 در نقش ارسطو حضور در تلویزیون را تجربه کرده است. گفت وگو با احمد مهرانفر ...
چشم پزشکی، دنیایی بی انتها است 10 خرداد 1399 ساعت: 17:3
. سپید: چند خواهر و برادر داشتید؟ شغل پدرتان چه بود؟ اینها دیگر جزو حریم خصوصی و مسائل خانوادگی است. لطفاً به این مسائل وارد نشوید!(خنده) سپید: شما روزنامه سپید را می خوانید؟ اگر خاطرتان باشد ما در صفحه مشاهیر این سوال را از همه می پرسیم. بله. روزنامه به دستم می رسد اما متاسفانه دقت نکرده ام. در این سن وسال و با این حجم از بیمار من دیگر حوصله خواندن مطالب غیر طبی را ...
از ترابری جالب طلاب جهادی تا ماجرای پرستار شیمیایی
تاثیر دارد برای آنها انجام دادیم. وی خاطرنشان کرد: یادم می آید یک روز یک بیماری 40 ساله من را صدا زد، گفتم جانم در خدمتم، گفت دلم گرفته بغض دارم، فقط می خواهم گریه کنم. دلم برای زن و بچه ام تنگ شده، الان 8 روزه بستری ام و خبری از آنها ندارم. موبایل هم همراهم ندارم، خجالت کشیدم به کادر درمان بگویم. به او گفتم شماره خانه ات را بگو، زنگ زد و با خانواده اش صحبت کرد و گریه کردند. بعد از 10 ...
آذری: چهار ماه پیش امروز را پیش بینی کرده بودم / فوتبالیست ها علاقه دارند مسابقات برگزار شود
مسابقات حاضر شویم. از قبل درباره مسائل صحبت کرده بودیم وقتی پروتکلی نوشته شد و دستور داده شد تا مسابقات پیگیری شود همه ما باید تمکین کنیم. ما علاقه ای به ادامه لیگ نداشتیم و شاید هم نخواهیم داشت اما الان اینکه اهواز به چه شکل است را همان هایی که پروتکل ها را نوشته اند درباره اش تصمیم بگیرند. آذری افزود: ما می خواهیم از بیستم به بعد در اهواز تمرین کنیم تا دوستانمان در باشگاه استقلال مشاهده ...
کاوه سماک باشی: موفقیت بچه مهندس 3 حاصل تلاش یک گروه خبره است
...: فصل دوم این مجموعه را ندیدم، اما فصل اول را تماشا کرده بودم، اما به شخصه فصلی که خود در آن بازی داشتم را بیشتر پسندیدم، چون در فصل نخست بنا به اقتضائات قصه، داستان کودکانه بود، ولی این فصل دوره جوانی جواد جوادی است، برای همین قصه دیگر آن لطافت دوران کودکی را ندارد و همه چیز جدی می شود. این نکته برایم جزو امتیازات کار است. سماک باشی درباره نقش خود هم چنین توضیح داد: به نظرم نقشی که من ...
ژاله صامتی | توصیه جنجالی به دخترش برای ندیدن صحنه های 18+ در آنتن زنده + فیلم
فقط یک بچه کافی است و تک فرزندی خوب است. همیشه هم دوست داشتم دختر داشته باشم. اتفاقا وقتی یاس را باردار بودم سونوگرافی تا به آخر جنسیت بچه را نشان نداد و من همیشه با خودم می گفتم خدایا بچه ام سالم باشد اما دختر هم باشد. (می خندد) راستش من اصلا روحیه پسر داشتن ندارم و در دوران بارداری ام هم اول اسم یاس را انتخاب کردم. با اینکه دوست داشتم تنها یک فرزند داشته باشم اما بعد از گذشت چند سال یاس ...
از خشکشویی تا لباس سبز/ روایت پدری که هنوز برای پسرش بغض می کند
را می بندد و اشک دور چشمانش حلقه می زند. ظاهراً مادر شهید از احوال همسرش آگاهی دارد و بلافاصله می گوید؛ تو ادامه نده من می گویم. مادر شهید با این جمله رشته کلام را در دست میگیرد؛ "او برای رضای امام زمان لباس پاسداری پوشید و مانند پرستو پر کشید و رفت." مادر شهید در ادامه به خاطراتی از داود اشاره میکند و می گوید: او معارف اسلامی ما را کامل می کرد. هر وقت به هر دلیلی مسجد تعطیل ...
پیکارگران کوچه های آلوده
داده میشه، ولی پولی برای پس انداز نمی مونه . جمشید از وقتی کرونا آمده، هم برای اینکه خودش زمینگیر نشود و هم به خاطر سلامتی خانواده اش بهداشت را بیشتر رعایت می کند. هر روز دستکش ها را به تن دست ها می کند و ماسک را بر چهره می کشد. وقت حرف زدن یادش است که باید از همه فاصله بگیرد؛ چند قدم عقب می رود، به اندازه حد استاندارد فاصله اجتماعی؛ شهرداری به طور منظم هم بخواد هرروز ماسک و دستکش بده، به ...
بیرانوند خودش را با نوستراداموس مقایسه کرد
آغاز لیگ بیستم واکسن کرونا کشف شود؟ مطمئن باشید شرایط برای برگزاری مسابقات تا لیگ بیستم و چند ماه یا حتی سال آینده هم فرقی نخواهد کرد. به قول شما من ایران نیستم، اما نگران دو چیز که هستم! چه چیزهایی؟! اول اینکه من عضو تیم ملی ایران هستم و افتخار می کنم یک ملی پوش به شمار می روم. مهر و آبان سال جاری هم تیم ملی کشورم باید در ادامه رقابت های انتخابی جام جهانی بازی کند و به مرحله بعد ...
سحرقریشی| جنجال ویدیو عجیب از تمرین بدنسازی اش + فیلم و عکس
کارشان بودند. قبل از اینکه اتفاق سینمایی بیفتد من درخواست طلاق داده بودم، سال 84 عقد کردم و اولین درخواست طلاقم سال 85 بود. پدر و مادرم در ایران زندگی نمی کردند و همسرم با معرفی خود به عنوان مدیر برنامه های من در زمانی که ابتدای معروف شدنم بود با سایت ها و روزنامه های مختلف صحبت می کرد، ولی شما بدانید هیچ زنی از خوشبختی فرار نمی کند من یکبار زندگی می کنم و می خواهم این یکبار را خوش ...
بازیگر نقش جواد جوادی: سر نخبگانمان منت نگذاریم
بیفتد؟ دوستان فراخوانی را منتشر کرده بودند که من آن فراخوان را دیدم. خاطرم هست کنار مادرم نشسته بودم و فضای مجازی را رصد می کردم که عکس را به وی نشان دادم و گفتم این نوجوان شبیه من نیست؟ خودم فکر می کردم، چون دوست دارم این نقش را بازی کنم، آن نوجوان را شبیه خودم می بینم، اما وقتی مادرم این مساله را تأیید کرد و بعد که چند عکس از آلبوم را کنار هم گذاشتیم دیگر به یقین رسیدم شبیه هستیم؛ بنابراین ...
جلالی نیازمند و قلعه نویی را با هم آنفالو کرد !
اجازه بگیرم. گفتم من صحبت کردم و شرایط خیلی خوب است. برگه را آماده کردند که امضا کنم؛ گفتم از شما اجازه بگیرم. گفت من جایی امیرقلعه نویی را دیده بودم و صحبت کردیم ولی فکر می کردم بی خیال تو می شوند. گفتم نه الان باشگاه سپاهان هستم و مذاکرات اینطور بوده و خوب پیش رفته است؛ گلر ملی پوش سپاهان سپس به حرف های مجید جلالی اشاره کرد و ادامه داد: آقا مجید گفت تو بیا حرف های ما را بشنو و بعد برو ...
فلاحت پیشه: برخی تخلف می کنند، باز هم هستند!
نمی افتاد. به هر حال مردم به نمایندگان، به عنوان تنها کسی که نماینده آنها در نظام است و حرف شان را می زند و او را می بینند، در نهایت می آیند و متوسل می شوند و این روش، روش خوبی است. هرچند نماینده ای که به مجلس می آید معمولاً با محدودیت هایی مواجه می شود. تقریبا چند ماه پیش مصاحبه ای با توجه به صحبت حضرت آیت الله جنتی که گفته بود من امیدی به این مدیران ندارم انجام دادم و گفتم ...
خدمات سردار معروفی در عرصه انقلاب و دفاع مقدس ماندگار شده است
قول دادند بعد از عادی شدن شرایط کرونا و رفع محدودیت ها در جمع شما حاضر شوند. معروفی بیان کرد: هر وقت توفیق پیدا کردم و بر مرقد مطهر شهید سلیمانی حاضر شدم نائب الزیاره همه شما بودم چراکه هیچگاه محبت مردم گلستان به حاج قاسم را فراموش نخواهم کرد. وی اضافه کرد: همینجا و از همین تریبون اعلام می کنم خادم شما و کاروان های زیارتی استان گلستان در گلزار شهدای کرمان هستم. معروفی گفت: یکی از رموز اصلی توفیق سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی مدنظر قرار دادن خوشنودی حضرت امام خامنه ای (مدظله العالی) بود و ایشان هیچگاه منتظر فرمان رهبر فر ...
مراسم تکریم سردار معروفی فرمانده سابق سپاه نینوا استان گلستان
وطن سوم خودم قرار داده ام و حضور امروز من در میان شما برادران عزیز از سر دلتنگی است و حامل ابلاغ سلام و ارادت خانواده سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی به شما هستم ، 5 شنبه هفته گذشته خدمت خانواده شهید سلیمانی بودم و ذکر خیر مردم عزیز این استان بود. وی افزود: خانواده شهید به من قول دادند بعد از عادی شدن شرایط کرونا و رفع محدودیت ها در جمع شما حاضر شوند. وی ادامه داد: هر وقت توفیق ...
نویسنده سریال بچه مهندس: مخاطب را دست کم نگرفته ایم
. علاوه بر آن ما باید به جذابیت های قصه هم فکر می کردیم و همیشه در کار های درام دنیا می گویند که باید چک اول را به مخاطب زد. شما فکر می کنید چک اول را زدید؟! بله. قسمت های یک و دو به 18 سالگی جواد و آشنایی غیرمتعارفش با مسعود و قاسم اختصاص داشت. آن ها در انتهای قسمت دوم به هم قول می دهند تلاش کنند نخبه شوند تا به پورتلند برسند. بعد ما تعلیقی قرار دادیم و قصه وارد شش سال بعد شد. در ...
شهیدی که جبهه را شیرین تر از خانواده می دانست
.... خاطرات: مادر شهید: در دوران تحصیل همیشه شاگرد اول می شد. وقتی که 17 ساله شد به سپاه تبریز رفت. به من می گفت؛ مامان آن جا درس می خوانم و سرباز هستم. مدتی در سپاه ماند و بعد به جبهه رفت. چیزی از مسئولیت او نمی دانستیم. یعنی به ما نمی گفت. موقع خواندن نماز به قدری گریه می کرد که سجاده اش خیس می شد. می گفت از ترس خدا می ترسم. می گفتم تو که انسان خوبی هستی. می گفت ...
زنوزی: برده شما نیستیم و جام فلزی نمی خواهیم
به گزارش گروه ورزشی خبرگزاری ایسکانیوز، محمدرضا زنوزی در صحبت های امروز خود در رادیو جوان اشاره کرد که مالک دو تیم تبریزی نیست و به عنوان هوادار صحبت می کند: همه جا می گویند مالک، مالک، مالک اما من مالک نیستم و هوادار تیم های تبریزی به خصوص تراکتور و ماشین سازی هستم، مالک این ها شرکت ها هستند و این باشگاه ها زیر نظر این شرکت ها فعالیت می کنند. من هوادار هستم و از طرف هواداران خدمت رسانه ها صحبت ...
بازیگری که می خواست با حریم سلطان لژیونر شود! +عکس
بودم تا این که یک سریال بی نظیر تاریخی پیشنهاد شد. این بازیگر درباره بازی اش در تلویزیون ترکیه گفت: خیلی طول کشید قرارداد امضا کنم؛ خیلی آن ها را اذیت کردم، چون پروتکل خودم را داشتم و می خواستم برگردم ایران و دوباره کار کنم. آن سریال حریم سلطان بود. تست گریم و لباس شدم و چند روز فیلمبرداری کردیم، اما نگذاشتند من کار کنم؛ یک روز به من زنگ زدند که برگرد؛ گفتم یعنی چه، پاسخ دادند که شما ...
ناگفته های دیدار با رهبر انقلاب درباره وضعیت اصلاح طلبان
قرار دادند و من حاضر نشدم سراغ سازمان ملل بروم. به ایشان هم عرض کردم، البته در جریان بودند. گفتم بعد از آن ده ها سفر به خارج از کشور رفتم. چند سری امریکا رفتم، دو سه سال آلمان رفتم، به چین سفر کردم و یک کلمه مسائل داخلی را بیرون نبردیم. نقد هم داریم و نقد به اداره کشور داشته باشیم خدمت خود شما بیان می کنیم. در بیرون هم دفاع می کنیم. ایشان فرمودند من هم می دانم و این طور نیست اصلاح طلبان را جدای از ...
دوش شربت شهید مهدی زین الدین!
کردیم و آقا مهدی زین الدین زودتر از بقیّه تقّه ای به در زد و دست گیره را پایین کشید. یا الله گفت و آن را باز کرد. بله! حدس حمید درست بود. باز شدن در همان و خیس شدن آقا مهدی همان. سکوت شکست و شلیک خنده بچّه های داخل کانکس بلند شد. چراغ ها را هم خاموش کرده بودند، من هم خنده ام گرفته بود و به زحمت جلوی خودم را نگه داشته بودم. آقا مهدی چند لحظه ای سرجا خشکش زده بود و آب از مو و لباس هایش چکه ...
خانم بازیگر مهمان مدیری؛ ماجرای ازدواج فریبا نادری در دورهمی
کار کنیم؛ ان شاءالله کار کمدی که دوست دارید با هم انجام می دهیم. مدیری همچنین درباره بازی هفت سنگ از مهمانش سوال کرد و نادری گفت: من در بچگی خیلی بازی می کردم و باید برنده می شدم؛ وگرنه همه را با سنگ می زدم! چرا که اگر من آن سنگ را نمی زدم، شاید آن بچه می رفت و تصادف می کرد (خنده). مدیری گفت: هیچ وقت از زاویه دید شما به زندگی و جهان نگاه نکرده بودم. واقعاً برایم تجربه عجیبی است ...