سایر منابع:
سایر خبرها
حقیقی: کی روش هشت سال برای فوتبال ایران جان کند
...> قبل از بازی استرس تقابل با لیونل مسی و ضربات غیرقابل مهار او را نداشتی؟ اصلاً در آن سطح شما بازیکن را باید فراموش کنید و حواست باید فقط به توپ باشد. در همان دقایق ابتدایی اگر نگاه کنید هیگوآین تک به تک شد و اگر گل می شد مشخصاً اتفاقات بدتری می افتاد چراکه باید برای جبران جلو می کشیدیم و آنها هم در آن سطح از بازی، بازیکنی نبودند که از کوچک ترین شکاف و پیش روی ما برای گل های بعدی سود ...
5 مورد از کتاب های رمان که خواندن آنها به نوجوانان پیشنهاد می شود
اینکه روزی متوجه می شود گیاه تازه ای به اخترک آمده که او را نمی شناسد؛ گیاهی که بعدا متوجه می شود یک گل سرخ است؛ گل سرخی که بسیار زیباست، با شازده حرف می زند و خیلی هم مغرور است و دل شازده کوچولو را می برد. داستان شازده کوچولو از جایی دچار گره می شود که شازده اخترکش و گل سرخ را ترک می کند و گذرش به زمین می افتد، به جایی که گل های سرخ زیادی دارد؛ اما هیچ کدام گل سرخ او نیستند. این کتاب با ترجمه های ...
مهرِ اسماعیل به دلم نشست
.... فاطمه خانم، مادرش، می گوید هنوز هم دخترمان بی قرار اسماعیل است. این را وقتی نگاه نرگس به دخترانی می افتد که کنار پدرانشان هستند، می فهمم. بعد از آن نرگس بی هیچ دلیلی شروع به گریه کردن می کند و لج بازی هایش گل می کند. اما نرگس دوبار بعد از شهادت پدرش دوبار آرامش را تجربه کرد. یکبار وقتی بود که حاج قاسم را دید و یکبار دیگر ملاقات با رهبری بود. ملاقاتی که دو هفته باید زودتر انجام می شد تا نرگس ...
توضیحات مدیر عامل صندوق بازنشستگی به تحریف مصاحبه اش با 20:30
سایت المیادین در گزارشی به توصیف خانه نزار قبانی شاعر معروف سوری پرداخته و درباره آن نوشته است: در یکی از محله های قدیمی دمشق، خانه ای است که به شیشه عطر تشبیه شده است. شیشه عطری که تمام حواس پنجگانه شاعر را برمی انگیخت تا او اغلب شعرهایش را در آن بسراید. گل یاس جایگاه ویژه ای در این خانه دارد و درختان همه زنده اند. نزار قبانی موزه کوچکی را در دل دمشق از خود به یادگار گذاشته است. نزار ...
پرستویی: با پول کثیف کار نمی کنم
.... وی اضافه کرد: این سریال قصه هایی دارد که نشان می دهد همه ما هم گناهیم و یک جاهایی گناهکار هستیم. حس کردم در این سریال این مسایل باز می شود و من حس کردم حتماً باید در این سریال باشم و جزو شرح وظایفم است که اگر بخواهم سریال بازی کنم، این همان است. صداوسیما دیگر بی رقیب نیست مصطفی کیایی در ادامه درباره اینکه فضای کرونا چقدر به افزایش مخاطب سریال کمک کرد، اظهار کرد ...
الناز شاکردوست|تیپ جنجالی در مهمانی خصوصی + عکس و بیوگرافی
مسر شاکردوست نام برده شده بود. خبری که روز بعد در روزنامه های سیاسی کشور منتشر شد و در همه یک ماه گذشته ، هیچ یک از طرفین ، این خبر را تکذیب نکردند. او اما درباره اتفاقات روز نمایش فیلم فاصله می گوید: ایشان به تماشای فیلم من آمده بودند. تا قبل از این آقای حقیقی را ندیده بودم اما آنجا که داشتم با مردم عکس یادگاری می گرفتم ، ایشان به سمت من آمد و از بازی ام در فیلم تشکر کرد. از فردای آن ...
یک لژیونر فرهنگی!
ایرانی واژه ای مترادف با تروریسم بود! اما داستان برای من از بندر "بنغازی" در لیبی شروع شد؛ گیت خروج بندر، نگهبانی چاق روی صندلی لم داده بود. پاسپورت ها را دادیم دستش، چشمش که به صفحه اوّل پاسپورت افتاد، گفت: ایرانی؟ سری به علامت تایید تکان دادیم، نفسش را داد تو و همین طور نام لژیونرهای ما بود که مثل قطار از تونل دهانش بیرون می آمدند: علی دایی، کریم باقری، مهدوی کیا، علی کریمی...! با ...
بازگشت دخترخوانده های خانم مدیر به مدرسه
ارزش سوادآموزی، ترک تحصیل کرده بودند با ممارست و پیگیری خانم مدیر این مدرسه و گفت وگوی چند ده باره با اولیا در منازلشان و نهایتاً تقبل تأمین همه هزینه های سال های تحصیلی به آغوش مدرسه بازگردانده شده اند. از کمبود بودجه برای مراکز آموزشی و فرهنگی در کشورمان و شیوه همیشگی استمداد مالی مدیران از اولیا باخبر بودم، داشتم فکر می کردم که یک مدیر چگونه توان پرداخت همه هزینه های سال تحصیلی پنج ...
بزن بهادری که به عشق امام خمینی(ره)، عارف شد/ هم شاه مرا به خانه اش دعوت کرد هم امام!
او را برای همیشه از کشتی و دنیای قهرمانی محروم کرد. اینطور بود که ندیده و نشناخته، شیفته نویسنده آن اعلامیه شد. آقا قاسم انگار از یک خواب عمیق بیدار شده باشد، در مقابل خودش انقلاب کرد. از آن همه برو و بیا، دم و دستگاه و کبکبه و دبدبه عالم لاتی دل کند و قدم در وادی لوطی گری گذاشت. عشق خمینی، همان اکسیری بود که مس وجود قهرمان عاصی داستان ما را طلا کرد. قاسم لات با عشق خمینی، شاگرد مکتب ...
این پرستارمی خواهد گمنام بماند/ماجرای پرستار گمنام؛ ایثار یا خودکشی
به گزارش فارس، بیش از سه ماه از نبرد مدافعان سلامت با ویروسی که همه معادله های نوشته و نانوشته را بر هم زده می گذرد. این 100 روز با همه تلخی ها و از دست دادن ها، قصه هایی واقعی و گاها باورنکردنی از ایثار و بخشش را رقم زد.قصه هایی که تا قبل از پیدا شدن سر و کله این ویروس عجیب فکر می کردیم قهرمانانش را می توانیم فقط در روایت های به جا مانده از دفاع مقدس پیدا کنیم. قهرمان این روایت ...
درسی از فاجعه
امام حسن(ع) می نویسد: خشم خود را اندک اندک فروخور که من به شیرینی آن شربتی ننوشیده ام و پایانی گواراتر از آن ندیده ام. با آنکه، با تو دشمنی کند، نرمی نمای تا او نیز با تو نرمی کند. (نهج البلاغه، آیتی، نامه 31،ص677) مرحوم شمس الدین بهشتی، اولین امام جمعه شهر آردان سمنان، می گفت: در کلاس درس مرحوم علامه طباطبائی بودم. بحثی پیش آمد. یکی از طلبه ها با صدای بلند و با عصبیت با نظر ایشان مخالفت کرد ...
زیبا با اصرار خسرو شکیبایی خوانده شد
نظر خاصی داشت و غزل ها هم نسبت به آن ایام و روزگار، غزل های خوبی بودند. به تدریج من هم شعرهایم را برای آن صفحه فرستادم و از همان جا شروع کردم. بعد از آن مجلات دیگری مثل امید ایران و اطلاعات هفتگی کارهایم را منتشر کردند و این ماجرا تا سه، چهار سال بعدش که من دیپلم گرفتم و وارد محیط دانشگاه شدم ادامه داشت. در آن جا با فضای متفاوت شعر نو و شعر نیمایی و بعد از آن هم شعر سپید آشنا شدم و احساس ...
داستان طلوع خرداد ؛ پاسداشت قیام 15 خرداد
کیا؟ من و من کنان گفتم دو سه روز دیگر کلاً سخته یا راحت؟ ای بدک نیست. سبد به دست رفت. داشتم شعر انتظار را می خواندم. رسیده بودم به بیتی که خیلی دوستش داشتم (از غم دوست در این میکده فریاد کشم) که زنگ زدند. از خدا خواسته دویدم سمت در. لاله بود. پرسید چند بار خوانده ام؟ گفتم: تو که می دونی این درس برام خوندن نداره. انگار کتابو خودم نوشتم. هر دو خندیدیم. پرسیدم تو چطور؟ گفت قبلاً یکی دو بار همه ...
بهروز رضوی: کاش به تلویزیون نیامده بودم
جوان در زمینه قصه گویی موفق نیستند و نمی توانند حسّ خوبی را به شنونده منتقل کنند اما این اتفاق در زمان قصه های شبانه شما می افتد و حس و حال خاصی برای شنونده به وجود می آید، می گوید: دلم نمی خواهد از خودم تعریف کنم، اما موقع اجرای برنامه سعی می کنم طوری قصه را راحت بخوانم که طرف فکر کند خودش داستان را می خواند. هیچ وقت قصه را پیچیده نمی کنم تا حس خوبی به شنونده القا کنم. دلیل این که این حس را از ...
گفت و گو با نقالان جوان فاطمه حسینی و نگار بهرسی
زنان نقال در سال های اخیر توانسته اند جایگاه خود را در هنر نقالی که عموما در گذشته به عنوان حرفه ای مردانه شناخته می شد تثبیت کنند. شاید در نگاه اول نقالی زنان تلاشی ساختار شکنانه در واکنش به هنری مرد سالارانه به نظر آید ولی نباید فراموش کرد که در ادبیات ایران زمین، قصه گویی زنان بخشی از هویت روایت و داستان ها بوده است . در خورموج مرکز شهرستان دشتی نیز اکثر نقالان را بانوان تشکیل می ...
از رابعه بنت کعب تا رومینا 14ساله
پدر رومینا را بیشتر به جوش آورد. باز به داستان رابعه می رویم. حارث شتابان بازگشت. صندوق شعرهای رابعه به بکتاش را یافت. رابعه را در یک چهاردیواری زندانی کرد. پنجره ها و درها را با سنگ و خاک بست. رگ های دختر را زد. رابعه با خون خودش روی دیوارها این شعر را برای برادرش نوشت. دعوت من بر تو آن شد کایزدت عاشق کناد / بر یکی سنگین دل نامهربان چون خویشتن رومینا بعد از 6 روز بازگردانده می ...
عروس های عروسک در دست/ قربانیان کودک همسری
...، اوایل همه چیز خوب بود، ولی پس از مدتی مشکلات روحی پسر ها رو می شود. از قرار معلوم روز سیزده به در پارسال پسر ها همراه خواهران دوقلو و مادر خانمشان به تفریح می روند و همین مایه دلخوری مادرهایشان می شود. تصور کنید همین! باور ناپذیر است و احتمالا همان حکایت گربه و حجله است. مادر های دو پسر شاکی می شوند و بنای ناسازگاری برمی دارند. خانم اکبرزاده هم الحق زن مظلومی به نظر می آید و از ...
مهری و مازیار: از بی اعتنایی همسر تا قلیان در آلاچیق
زندگی نداشتی. همیشه لجوج و خودخواهی، با اینکه فهمیدی اشتباه کردی من آمدم از دلت در بیارم، اما لجوجی." مکالمات ذهنی مازیار و مهری فقط مازیار را عصبی تر و شبش را خراب تر می کرد. تصمیم گرفت تنهایی خوش بگذراند. راه افتاد به سمت درکه و رستوران مورد علاقه اش. تو یکی از آلاچیق ها نشست و یک پرس سبزی پلو با ماهی و با همه ی مخلفات و نوشابه سفارش داد. هر چند راضی نشدن مهری ناراحتش می کرد، اما باری که ...
پرستویی: با پول کثیف کار نکرده ام/ کیایی: شخصیت ترنس سریال، کلیشه ای نیست
.... در ادامه من یکی از کسانی بودم که به ساخت این کار اصرار داشتم. هر قسمت این سریال سینمایی است این احترام مخاطب و آب نبستن به کار در کنار قصه جذاب خیلی مهم بود. چون قصه هم قصه روز بود؛ چون همه ما هم گناه هستیم ولی سرپوش می گذاریم ولی اینجا احساس کردم باید این کار با این دغدغه های مهم اجتماعی کار کنم. برای من تجربه درخشانی بود و از دوستان کیایی ممنونم که این فرصت را به من دادند. مصطفی ...
قصه آشفته زندگی مریلین مونرو: از تجاوز و افسردگی دوقطبی تا شهرت و تمنای نافرجام عبور از کلیشه تا مرگ ...
که این محبوبیت من تنها جرقه ای بیش نیست و بیش از یک سال هم دوام نخواهد داشت. اما این طور نشد. خودم همان وقت هم می دانستم که این طور نیست. از همان وقت که سیزده سالم بود ... می دانستم که متعلق به مردم و متعلق به همه ی دنیا هستم، نه به این خاطر که زیبا بودم یا استعداد داشتم بلکه به خاطر این که اصلا به هیچ کس و هیچ چیز تعلقی نداشتم، مردم تنها ئخانواده ی من، تنها شاهزاده ی سوار بر اسب سفید من، و تنها خانه ای بود که در رؤیاهایم داشتم. منابع: بی بی سی فارسی + کتاب داستان من (نوشته خود مریلین مونرو) انتشارات میلکان ...
آنجا همان ساعت آنلاین اکران می شود
افتید ولی قصه و فضای فیلم کمتر تجربه شده و پرویز پرستویی هم به عنوان یک مکانیک ارمنی نقشی تازه دارد. ضمن اینکه دخترم ماهور برای اولین بار در این فیلم با من کار کرده است. او در پایان با اشاره به توانمندی دیگر بازیگرانش از جمله شهرام حقیقت دوست، امیرحسین فتحی، شاهرخ فروتنیان و یکی از شاگردانش یادآور شد که در این فیلم بجز سعید پیردوست و سعید قراخانلو همه بازیگران اصلی اش اولین تجربه همکاری با او را داشتند. در فیلم آنجا همان ساعت داستان رعنا و امیر که زندگی عاشقانه خود را در محله ای قدیمی و در حاشیه شهر آغاز کرده اند، روایت می شود. ...
بازار فولاد به آرامش متمایل شد
و کسانی که در خط مقدم هستند، حفظ شود. این چیزها، به مرور تبدیل به داستان هایی می شود که سال ها با ما می مانند. حتی برای چند نسل. تبدیل می شوند به لحظاتی که از نظر فرهنگی، تعیین کننده اند. پس از سال ها، مردم به یک سازمان نگاه می کنند و می گویند: این شرکت، همیشه هوای کارکنانش را داشته. تو هم همین طور. ممنون از تو و مخاطبان. به امید سلامتی برای همه. ...
اگه گذاشته بودی برم الان شهید شده بودم
. حتی زمین خاکی و ناهموار ورودی امامزاده جلودارم نبود؛ با همان سرعت از روی قبر های کوتاه و بلند می جستم. مرد قدکوتاهی با مو های فرفری در حیاط امامزاده پرده ای می زد به دیوار. همه داستان های کربلا را از روی همان پرده توصیف می کرد. مثل بقیه جلوی پرده نمی نشستم. ته جمعیت می ایستادم تا خوب چشم های مرد نقال را ببینم. تمام حس آن مرد، از طریق چشمان درشتش به من منتقل می شد؛ وقتی محزون می شد وقتی ...
داستان خیال انگیز سفر عاشقانه
، مرا به لبخندی زیبا میهمان می کند؛ لبخندی که گویی با من و مردمان خوب سرزمینم، سخن های بسیار دارد: ” تو می آیی تا گل خنده و شادی بر لبهایم بنشانی و رضایت خالق را فراهم کنی. من به آرامی سلامت می کنم و تو به گرمی پاسخم می دهی؛ دستم را می گیری و هر دو در زیر نم نم باران بهاری قدم می زنیم و از قصه ها و غصه ها و غم ها و شادی های دور و نزدیک دیروز و امروزمان با هم سخن می گوییم. می دانم که تو با وجود ...
کشف حجاب جنجالی شیلا خداداد +عکس و بیوگرافی
زندگی مشترکش بپردازد. به ویژه این که دوست داشت خیلی زود مادر شود. قصه بازیگری شیلا خداداد از کجا آغاز شد؟ شیلا خداداد: تازه دیپلم گرفته بودم و منتظر نتیجه کنکور بودم، که یک روز داشتم به داروخانه می رفتم تا برای مادرم دارو بگیرم. آنجا با آقای مسعود کیمیایی مواجه شدم. درباره سینما صحبت کردیم و ایشان به من پیشنهاد بازی در فیلم شان را دادند. پس از بازی در فیلم اعتراض به کلاس ه ...
یکی از مسئولان گفت چند داور فاسد داریم
پیشرفت را به خوبی طی کنند و اکنون در لیگ برتر شاغل هستند. هیچ کسی هدایت امید استقلال را قبول نمی کرد لطیفی تصریح کرد: متاسفانه در آن مقطع میان مربیان، کادر مدیریتی و پیشکسوتان باشگاه درگیری های فراوانی بود و حتی کار به دادگاه کشید. در همان مقطع که من سرمربی بودم، بار ها و بار ها به من پیشنهاد کردند که در قبال دریافت پول فرزندشان را بازی بدهم. حتی یک بار که مدیرفنی استقلال بودم، تیم ...
الیف شافاک نویسنده کتاب ملت عشق از راز این کتاب می گوید؛ ملت عشق چگونه زاده شد؟
دوره زمانی گذشته (دوران زندگی مولانا در سال های 639 تا 645 هجری قمری) و حال ( سال های 2008 و 2009 میلادی). فضای داستان نیز در دو محیط متفاوت شرق (قونیه در کشور ترکیه) و غرب ( شهر بستون آمریکا) در جریان است. در این کتاب تضادهای ظاهری این دو روایت در یک زمینه ای عاشقانه به هم پیوند می یابند و فضایی یکسان و یکنواخت را تداعی می کند. این رمان به نوعی بازگویی رابطه میان شمس و مولانا در قالب داستانی امروزی ...
دسترسی آسان و قیمت ارزان، کتاب های صوتی را دوست داشتنی تر می کند
...، احترام برومند، فاطمه آل عباس و ... اشاره کرد. * دلیل شما برای انتخاب این هنرمندان و بازیگران چه بوده است؟ ** مهم ترین نکته مدنظر ما دانش هنرمندان نسبت به ادبیات بود، اینکه آن ها یا کتابخوان حرفه ای باشند یا خود تألیف هایی داشته باشند. طبعاً هنرمندان زیادی وجود دارند که امکان همکاری با آن ها وجود داشت، اما اهل مطالعه نبودند. معتقد بودیم این اتفاق در خوانش و نگرش آن ها ...