روزهای تلخ و شیرین پرستاری که از فرزندش هم گذشت! + تصاویر
سایر منابع:
سایر خبرها
گزارش یک جشن
هرحال مگر آدم چند بار عروسی می گیرد؟! هر چه پدرم توضیح داد که ممکن است این کار به قیمت جان میهمان ها و خودمان تمام شود، جواب داد: ملیکا و خانواده اش از من خواسته اند تکلیف زندگی ام را مشخص کنم. بعد هم با خنده گفت: میز و صندلی ها را طوری می چینیم که فاصله اجتماعی رعایت شود. روز برگزاری مراسم دلم مثل سیر و سرکه می جوشید. نکند کسی مبتلا به کرونا شود. من و مامان نذر کردیم اگر خدا کمک کند و ...
آوار غم بر سر دوخواهر
حال تیم درمانی مشغول عملیات احیا شد، تلاشی که البته بی نتیجه بود. این دو پسرخاله فردای آن روز در آرامستان ساری کنار هم به خاک سپرده شدند. مادر محمدمهدی به شهروند می گوید که شوهرش وقتی جنازه بچه ها را در مراسم خاکسپاری دید، از شدت ناراحتی تشنج کرد و کارش به بیمارستان و سرم کشید. حکیمه خواهر سی ودو ساله نرگس هم همان شب فشارش بالا رفت و به مرز سکته رسید: به جز من هیچ کس دیگر تاب حرف زدن ندارد. همسرم ...
خانواده ها در دوراهی ثبت نام دانش آموزان
محمد امین تصمیم گرفته او را در یک مدرسه نمونه دولتی ثبت نام کند، خودش از نوع آموزش مدرسه غیرانتفاعی در دوران کرونا راضی نبوده: وقتی وضعیت آموزشی مشخص نیست ترجیح می دهم خودم با او کار کنم. امسال اصلاً بچه ها آموزش خوبی ندیدند. به عنوان یک مادر که در خانه هستم می دیدم که خیلی از بچه ها اصلاً درس نمی خواندند و معلم هم طبق وظیفه مطالبی می گفت و رد می شد. امتحان هم که داشتند خودم کتاب را باز کردم و ...
کودک ربایی در جنوب تهران/ مرد شرور بچه خودش را دزدید
به گزارش صدای ایران - اسفندماه بود که گزارشی مبنی بر ربایش یک کودک دو ساله به یکی از کلانتری های جنوب شهر تهران اعلام شد و سپس پرونده برای رسیدگی تخصصی در اختیار کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی پایتخت قرار گرفت. حامد بچه خودش را از زن مردم دزدید راز این کودک تهرانی را شوهر مهین نمی دانست در گام نخست تحقیقات از مادر کودک ربوده شده به عنوان تنها شاهد ماجرا بازجویی بعمل آمد و ...
بچه دزد هم بچه دزدهای قدیم!
موجب اذیت و آزار آنها می شود. نهال دختر بچه چهار ساله ای بود که در طول تعطیلات نوروز امسال به اتفاق خانواده اش به شهر تهران سفر کرده و همراه مادر و سایر بستگان به بازار بلورفروش ها واقع در محله شوش، رفته بود در جریان بازدید مغازه های بلورفروشی، نهال دست خود را برای چند ثانیه از دست مادر رها می کند و سرگرم تماشای وسایل مغازه های اطراف می شود در همین حین مرد جوانی که گویا از قبل در ...
مسوولان راهداری و حمل و نقل جاده ای با بی تدبیری یک فرزند را بی مادر کردند
به گزارش ریواس جنوب ، چند روز قبل دکتر حسین پسنده، تسهیلگر طرح های بنیاد برکت، طی تصادفی که در این تونل رخ داد همسر خود را از دست داد. وی در گفتگو با ریواس جنوب از مسوولان راهداری و دیگر متولیان انتقاد کرد. وی گفت: مردم بخش چاروسا و دیشموک چندین سال بود که در پیچ های حادثه خیز قلعه گل شاهد از دست دادن عزیزان و بستگان خود بودند و بعد از مدتها دل خوش به این شدند که تونلی باز شد و ...
ایمان و تکیه بر خداوند ما را پیروز می کند
گرفته اند و حالا دنبال من آمده اند. سریع وارد آب شدم. خودم را مخفی کردم. وقتی او نزدیک شد کمی سرم را از آب بالا آوردم. در تاریکی شب نمی توانست من را ببیند؛ اما من او را خوب شناختم. خودش بود؛ احمد! در مسیر برگشت وقتی از محدوده خطر دور شدیم به احمد گفتم، چی شد؟! چطور نجات پیدا کردی؟ نمی توانست حرف بزند. اشک امانش نمی داد. دقایقی بعد، به من از نحوه نجات خودش این گونه گفت: نمی دانم. هرچه تلاش ...
مخمصه کرونا و ورود استادان دانشگاه به خیریه ها
می آید؟ متأسفانه روز به روز بر تعداد فقرا افزوده می شود و از آن طرف هم مؤسسات خیریه بیشتری ایجاد می شود. ما بر حسب وظیفه سعی کردیم همان کاری را که از دست مان بر می آمد انجام دهیم. به مولود و مجید و زهرا فکر می کنم به انبوه مردمی که با فقر و فراموشی در اطراف تهران زندگی می کنند و انگار که اصلاً وجود ندارند. به ماهی 600 هزارتومان درآمد مولود، به شستن راه پله آپارتمان توسط مجید با قلبی که نیم بند کار می کند. به سرنوشت کودکانی که در این خانه ها با محرومیتی تمام نشدنی رشد می کنند. ...
کتک زدن خواهر و کتک خوردن از بچه فیل!
توی تلویزیون باشم و جوری بزنمش که تا چند روز نشسته خاله بازی کند. بعد از مدتی هم خودش عادت کرد و اگر می خواست با دختر همسایه بازی کند، می آمد من چندبار با توپ بزنمش تا وظیفه اش را انجام داده باشد و با خیال راحت برود به بازی اش برسد. همین کتک زدن ها باعث شده بود احساس کنم زورم خیلی زیاد است. برای همین یک روز توی کوچه با بهرام بچه فیل دعوا کردم. بهرام جوری کتکم زد که راه خانه مان را گم کرده بودم و به دوچرخه می گفتم نفر بر زرهی. همین موضوع هم باعث شد وقتی خانه را پیدا کردم، به تلافی اش یک دل سیر دیگر مهتاب را کتک بزنم. ...
برای دختران مان، مثل رضا صادقی باشیم
علف های هرز اطرافت ، برای دریدن دهان یاوه گویانت که رویای تو را نشانه می گیرند ، برای دور کردن گرگ هایی که بوی خون پاکت حتی زیر پوست نازکت ، آنان را به طمع می کشاند... و دست دیگرم پشت سرت که گاه اشتباه فقط محافظت باشم شیرین من ، تو حق خندیدن ، اشتباه کردن ، عاشق شدن و خطا کردن داری ، آبروی من حال خوب توست نه افکار خراب خلق... تولد تو ادامه حال دلنشین من و مادر عاشق و مهربان توست، و حس ...
روایتی از یک جهادگر شهید/به من گفت در را ببندی از دیوار می روم
کردیم تا پیکر پسرم بعد از 14 روز به من برگشت : بچه ام ساده بود .در درس هایش سختکوش بود و نبوغ زیادی در رشته کامپیوتر داشت .همه نوع امکانات برایش فراهم کرده بودیم .اما محمد علی بند این چیز ها نمی شد .یا در مسجد بود و یا با دوستانش به زیارت شهدا می رفتند .یک روز به خانه برگشت و یک پلاک با خودش آورده بود .رویش عبارت (یا فاطمه الزهرا) به زیبایی حک شده بود .در روزهایی که اثری از پیکرش نبود به همین پلاک ...
رهبر انقلاب خدمت سربازی مهدوی کیا را بخشید
. رقبای ما تدارک بیشتری دیده بودند. شما بازی ایران و آمریکا را یادتان هست. تا قبل از اینکه ما به گل برسیم، کلا بازی دست آنها بود. دو سه تا توپ هم به تیر دروازه زدند. بچه ها اما همه رشادت به خرج دادند. از بازیکنان اصلی بگیرید تا تمام اعضای کادر فنی و بازیکنان ذخیره. همه دست به دست هم دادیم تا برنده شویم. به جرات می گویم مردم بعد از انقلاب دو بار به خاطر ورزش از ته دل شادی کردند. یک بار بعد از برد ...
خانه دارند اما در حسینیه می خوابند
.... حالا فکر پویا نگه داشتن حسینیه یک لحظه از ذهنشان دور نمی شد؛ راستش این حس در تک تک خانواده بختیاری بود؛ اما قدم اول را بچه های خانواده برداشتند وقتی پسرهای نوجوان خانه داوطلب شدند تا مجتمع و محله شان را ضدعفونی کنند. همان موقع بود که مادرشان مژگان خانم به فرزندانش و رفقای آن ها گفت: ساخت مواد ضدعفونی کننده با من؛ اما ضدعفونی کردن با شما . این قدم اول بود، چند روز بعد پدر خانواده ...
زندگی به توان2 / روایت زندگی مادر و دختری که با مرگ جنگیدند
می شد، حالم خیلی بد می شد، اما بچه ها اصرار داشتند کنار من بخوابند. شب از درد چهار دست وپا راه می رفتم تا کسی متوجه نشود. باید طاقت می آوردم؛ به خاطر خانواده ام، بیتا و بنیامین. سرانجام پرتودرمانی هم تمام شد. • سرطان را شکست دادم دو سال از این ماجرا گذشت و خدا لطفش را در حق بچه های من تمام کرد و زنده ماندم. من توانایی این را داشتم که سرطان بدخیم را شکست بدهم و جای خوشحالی داشت ...
وقتی دانش آموز نمونه مدرسه عاشق جبهه می شود
در هر گوشه این پهنه خاکی که باشی، حتی در روستایی در گوشه کنار این سرزمین، اگر اهل دل باشی راه حق را می یابی و به دنبال آن راهی می شوی، در طریق مستقیم هدایت قدم برمی داری و سرانجام به سر منزل مقصود راه می یابی. می شوی نور چشم پدر و مادر و در عین حال مطیع امر ولی فقیه، عاشق بسیج و شهادت می شوی و در آخر هم در این راه جان می دهی تا به جانان برسی. می شوی غلامعلی یاورشکوه، جوان برومندی که به قول پدر ...
جانش فدای حفاظت از مرزها شد
می داند که در هر موقعیتی باید چکار کرد، برای همین هم حرف او را می پذیرفتم. علاوه بر این او خیلی مهربان بود، همیشه هوای ما را داشت، نمی گذاشت زیاد کار کنیم، خودش بیشتر کارها را انجام می داد. به زندگی ما رسیدگی می کرد و وقتی هم که سر کار می رفت قسمتی از حقوقش را به ما می داد. من می گفتم تو زن و بچه داری، خرج داری. می گفت: خدا برکتش را می دهد. هیچگاه مهربانی هایش را از یاد نمی برم. بعد از رفتنش ...
نوجوانان صاحب مجله خبری شدند
ادبی نوجوان روی آنتن شبکه امید می رود. مجله خبری "خبردار" به تهیه کنندگی امیر حسن شاه تیموری یک برنامه ترکیبی زنده و روزانه که شامل بخش های مختلف اخبار روز، گزارش روز، شهروند خبرنگار، خبر داغ، خبر خوب و... است. این مجله از 15 تیرماه به آنتن می رسد و روزانه خبرهای حوزه نوجوانان را پخش می کند. شبکه امیدِ، امیدوار به HD شدن! مدیر شبکه امید درباره انتقاد عده ای به ندیده شدن شبکه و ...
"من مادرم؛ اما پدر و مادر بچه های دیگر را کشته ام"
آوریل 1994 را به خاطر می آورد. در راه، او به گروهی از مهاجمان بر خورد که دو مرد را وسط خیابان می زدند. زن 70 ساله به خاطر می آورد: "وقتی آن دو نفر روی زمین افتادند، من چوبی برداشتم و گفتم "توتسی ها باید بمیرند! " بعد یکی یکی آن ها را زدم... من یکی از قاتلان بودم. " یادآوری مدام قتل این فقط دو نمونه از 800 هزار قتل جامعه اقلیت توتسی و همچنین هوتو های میانه ...
سرزمین زیتون | در رودبار هم به زلزله خیانت شد، هم به رودباری
داغ آن یک دقیقه امروز سی ساله می شود؛ تلخی آن نه تمام می شود، نه فراموش. راویان آن روزها می گویند مردم رودبار، منجیل، طارم و روستاهایی که برای همیشه از بین رفت، بعد از زلزله سال 69، دیگر از ته دل نخندیدند و چشم هایشان همیشه غم دارد. همه مردم بدون استثنا آن شب عزیزانی از دست دادند؛ مصیبت فقط برای یک خانواده و یک محله نبود، دردشان مشترک بود؛ شاید همین، تاب و قرار به دل شان داد. شنیدن از آن روزها و نوشتن از درده ...
روش های کم کردن حس حسادت میان خواهر و برادر ها
کار گیرید و به این ترتیب از حسادت فرزندان به یکدیگر کم کنید و یک رابطه ی سالم میان آن ها به وجود آورید. جطور به فرزند اول مان کمک کنیم که با فرزند تازه به دنیا آمده خانواده کنار بیاید؟ فرزند اول تان تا پیش از این تنها بچه ی خانه بوده، پس تعجبی ندارد که به نوزاد تازه به دنیا آمده ی خانواده که به نظر می رسد همه ی توجه ها را به خود معطوف کرده، حسادت کند. اگر کم توجهی تان به ...
نیکوکاری از جنس آرسن میناسیان / اسماعیل پوروطن این بار با احداث خانه عالمین آبجی گُله
تحصیلات عالیه فرزندانش است، بلکه برای ازدواج آنها نیز از تامین مسکن گرفته تا تهیه جهیزیه فکر کرده است. پدری که سرزده به خانه فرزندانش می رود تا از اوضاع زندگی آنها بی خبر نماند. هر بچه ای که به این موسسه می آید، با حکم دادستانی حضانت آن را می گیرم. از همان ابتدا بیمه عمر می شوند و تمام هزینه های تحصیل و ازدواج آنها را می دهم. بعد از ازدواج نیز روز تولد خود و همسرشان، سالگرد ازدواج و تولد بچه هایشان ...
روزی که برگ های زیادی از کتاب زندگی ما کم شد
هرکس آنجا بوده، زیر آوار مانده است ؛ مادر هراسان اطراف پارک می گشت تا خبر درستی دریافت کند، همه می گفتند که رودبار و گیلان از روی نقشه محو شده است. دل در دل مادر نبود، خواهر بزرگ ترم بعد از تمام شدن امتحاناتش همان روز رفته بود خانه مادربزرگ و پدربزرگم دریکی از روستاهای گیلان؛ یعنی چه بلایی سرش آمده است؛ مادر آرام نمی شد یاد دخترکش آتش به جانش می زد، گفته بود می رود تابستان را خوش ...
کتابخوانی ، باب گفت وگو را باز می کند
....به نظرم باید به دور دسترس ترین نقاط کشور کتاب و کتابخو ان بفرستیم و کوچک و بزرگ را تشویق کنیم که کتاب خوب بخوانند. کتاب ها آدم ها را با دنیاهای متفاوتی آشنا کرده و تجربه زیست بهتری را نشان شان می دهند.حتی اگر فقط بچه ها کتاب بخوانند و راه درست زندگی کردن را یاد بگیرند، حتما می توانند بر بزرگ تر ها هم تاثیر بگذارند و جامعه و خانواده بهتری بسازند. طاهره آشیانی - روزنامه نگار / روزنامه جام جم ...
آبروی مردها را نبرید
بروند و با آن ها مشورت کنند و دوستان شان هم به خاطر کم تجربگی مسیر غلط را در برابر آن ها قرار دهند. پدر غیرتمند کسی است که در برابر حرف مردم بایستد و زندگی خودش، زنش و بچه های اش را حفظ کند و دوباره از نو بسازد. پدر غیرتمند کسی است که دخترش می تواند راحت با او حرف بزند و از مشکلات اش بگوید. پدر غیرتمند کسی است که به زن اش اجازه می دهد زندگی کند و او را، چون زن است ...
شهید علیرضا خواجه کجوری : لحظه ای دل به سیاست بازی های فریبکارانه طرفداران اسلام آمریکایی نبندید
، تلاش دیگرگونه داشت. سیده فاطمه در ادامه، بُعد دیگری از شخصیت پسرش را بیان می دارد: یک بار برای خواهرش چادر خریدم. چادر کمی نازک بود. علیرضا با دیدن آن خیلی ناراحت شد. برای همین، یک روز که کنار تنور مشغول پخت نان بودم، ناگهان چادر را داخل تنور انداخت. گفتم: چرا این کار را کردی!؟ من برای خرید آن پول داده بودم. گفت: مادر جان! من با پول خودم برای خواهرم چادر می خرم. همین کار را هم ...
پرستار کودک چه مزایایی برای والدین دارد؟
پرستار بچه می تواند به دو صورت نیمه وقت و یا تمام وقت در منزل کودک استخدام شود و تمام فعالیت های تغذیه ای، تربیتی و شخصی کودک را انجام دهد. پرستار بچه باید کاملاً قابل اعتماد باشد تا خانواده ها نگرانی ای درباره ی سپردن فرزندان خود به ان ها نداشته باشند. مجموعه هوم کا یکی از مراکزی است که شما می توانید با مراجعه به آن از پرستاران بچه مجرب و متخصص برخوردار شوید. پرستار کودک ...
باید خانه را امن کنیم
، باید این اطمینان خاطر را ایجاد کنیم که افراد در معرض خطر و آسیب، پناهگاهی دارند. همین هم شد که ما خانه امن را راه اندازی کردیم. هدف ما این است که خود خانه آسیب دیده را امن کنیم، نه اینکه مادر را بیاوریم بیرون و بچه باقی بماند. یا بچه را بیرون بیاوریم و مادر بماند. ما باید رویکردمان را نسبت به آزارگر عوض کنیم، او باید از خانه بیرون برود. ما درحال حاضر 33 تا 34 خانه امن درکشور داریم، در همه استان ها ...
تدفین هزار آرزو به زور زلزله
قنبر حال دیگری دارد. اومی گوید: کاش خانواده ام در زلزله جان خود را از دست نمی دادند و من اکنون در کنارشان بودم کاش ... از خانواده حاج حسین ، محسن قل 2 ساله پیدا می شود تا خانه وباغ را دوباره باهمت احیا کند او اکنون 31 ساله است وخود پدر 3 فرزند. اومی گوید: پس از زلزله یکی از اقوام دور که ساکن زنجان بوده او را با خود میبرد و بزرگ می کند محسن می گوید چیزی از شب حادثه ...
چگونه رویاهای رنگی به قتل رومینا منجر شد؟!
نمی کند، همه اینها اثرگذار است.او با ابراز تاسف از قتل رومینا دختر نوجوان تالشی به دست پدرش افزود: اما اجازه دهید به یک خلاء اشاره کنم. همین چند وقت پیش پدری، دختر خود را نابود کرد. در این میان مسئول کیست؟ گروه های نمایشی که غالبا به خنداندن مردم می پرداختند و داستان های فانتزی را درباره یک دزد دریایی، دختری در مزرعه آفتابگردان ها، بادکنک ها و ... می گفتند و هرگز به داستان های ظریفی درباره روابط ...