جزئیات تکان دهنده قتل عسل از زبان قاتل
سایر خبرها
عامل قتل در پارک چیتگر به دار آویخته شد
موتورسیکلتی از اینجا فرار کرد. به دستور بازپرس جنایی جسد به پزشکی قانونی و الهام نیز برای تحقیقات بیشتر به اداره آگاهی منتقل شد. زن 24 ساله گفت: مقتول، همسایه سابق ما بود و من با او پنهانی ارتباط داشتم. اما همسرم متوجه ماجرا شد. مقتول مدتی قبل از همسرش جدا شده بود و اصرار داشت که من هم از همسرم جدا شوم تا بتوانیم باهم زندگی جدیدی داشته باشیم. روز جنایت با مقتول تماس گرفتم، می خواستم به او بگویم که دست ...
در رثای شیرزنی که رهبرانقلاب از این زن شجاع قدردانی کردند
قرار می گیرد و کشته می شوید. گفتند: پس چه کار کنیم؟ گفتم: فورا داخل خانه بروید و در اتاق پذیرایی بنشینید و اسلحه خود را درآورید تا آن را پنهان کنم. آنها به گفته من عمل کردند. وقتی خلع سلاح شدند، از پشت، در اتاق را قفل کردم و مردم را صدا زدم. و با اسلحه غنیمتی از آنها شش تن عراقی را به سوی مسجد بردم.بعدا به خاطر این کار و مواردی دیگر که در شهر انجام دادم، مورد لطف و محبت رهبر معظم انقلاب ...
از چلّه نشینی در ماه ذیقعده تا ماجرای اسلام آوردن فرد مسیحی
علیه السلام اول ذی قعده برای مناجات با خدا به کوه طور رفت و بعد هم خدا فرمود اتممناها بعشر و ده روز بر آن افزود، ما از این چله نشینی را درآورده و سفارش می کنیم به مردم برای مراقبت در این چهل روز. من با ایشان تماس گرفتم، ایشان این مطلب را به یکی از علمای اخلاق اسناد داد. گفتم این مطلب که در این ایام حضرت موسی به کوه طور رفته دلیل نمی شود که شارع بگوید تو از اول ذی قعده تا آخر دهم ماه ذی ...
روز خداحافظی ام 12 هزار نفر گریه می کردند
تصویر کشیده شده است. من هرگز تختی را ندیدم با این حال دوران کودکی تختی تا حدی شبیه کودکی خودم بود، من هم بیشتر اوقات در خاک کشتی می گرفتم. یعنی کشتی های تختی را ندیدید؟ نه ندیدم. البته سال 1966 که آخرین کشتی اش بود به سالن رفتیم، باتوم هم خوردیم اما آنقدر شلوغ بود که نتوانستیم داخل سالن شویم و کشتی را ببینیم، برای همین اصلاً تختی را ندیدم. بیرون از کشتی چطور؟ ...
جزئیات تکان دهنده قتل عسل از زبان قاتل/ آخرین حرف عسل پیش از مرگ چه بود؟
دستور قاضی علی اکبر احمدی نژاد، زن جوان با تفهیم اتهام قتل عمدی مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفت تا جزئیات این جنایت وحشتناک را بازگو کند. در همین حال، کارآگاه عظیمی مقدم (افسر پرونده) به تشریح خلاصه ای از محتویات پرونده جنایی پرداخت و توضیحاتی درباره اظهارات متهم در بازجویی های تخصصی ارائه داد. سپس منیره- ن با بیان این که از پنج سال قبل بیماری عصبی دارد درباره قصه تلخ عسل ...
درخواست خواهر ریحانه عامری از دادگاه: پدرم باید اعدام شود
را داده و گویا ساعت 8 صبح زمانیکه ریحانه عامری قصد داشته به محل کارش برود از سوی پدرم به قتل رسیده است او لباس بیرون به تن داشت. اولین نفر شما متوجه قتل خواهرتان ریحانه عامری شدید؟ چهلم همسرم بود و با دخترم سرخاک شوهرم رفتیم و بعد از آن به خانه پدرم رفتیم، وقتی وارد خانه شدم پدرم در حال پوشیدن لباس برای رفتن به سر کار بود روی مبل نشستم دخترم به پدربزرگش می گفت که امروز چهلم ...
نقشه عجیب مادر شوهر برای عروس مشهدی در شب نامزدی!
دخترم نخرید. با این حال، چند روز قبل همسرم به خانه آمد و دخترم را به زور از آغوشم کشید و با خودش برد. اکنون دست به دامان قانون شده ام تا راهی برای رهایی از این زندگی تلخ و بی سر و سامان پیدا کنم، ولی ای کاش ... شایان ذکر است، با صدور دستوری از سوی سرهنگ محسن باقی زاده حکاک (رئیس کلانتری میرزاکوچک خان) رسیدگی به پرونده این زن جوان به کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد، اما وقتی همسر شاکی به احضار های قانونی بی توجهی کرد، این پرونده به مراجع قضایی ارسال شد. ...
سرنوشت سیاه زن جوانی که با مرد غریبه در خانه مجردی دستگیر شد
نیاوردم و از همسرم طلاق گرفتم و به خانه اولم یعنی پیش مادرم برگشتم . با کمک مادرم شیشه را ترک کردم و مدت 3 سال پاک بودم که با چند نفر دوست شدم و چون آنها شیشه مصرف می کردند من هم مجدداً به وسوسه آنها دوباره شروع به مصرف کردم و این کار موجب شد تا با بردارم اختلاف پیدا کردم و دیگر به خانه مادرم نرفتم و برای خود خانه مجردی اجاره کردم که با افراد ناباب معاشرت داشتم که الان هم توسط پلیس همراه یک مرد در ...
اعدام قاتل 8 زن در گیلان
و دل های بسیاری را آتش زد. خودروهای پلیس آگاهی در یکی از خیابان های حاشیه بزرگراه شهید بابانظر مشهد توقف کردند، قرار بود نامادری سنگدل صحنه جنایت هولناک خود را در حضور قاضی ویژه قتل عمد مشهد بازسازی کند، اهالی محل با دیدن خودروهای پلیس به تکاپو افتادند و هرکسی درباره عسل کوچولو خاطره ای بازگو می کرد، اما در این میان اظهارات صاحبخانه (پدر عسل) بسیار تکان دهنده بود و از بی رحمی نامادری ...
انتشار سندی درباره طیب حاج رضایی که یک گره تاریخی را باز کرد
؛ گفتم اینجا جای این حرف ها نیست و زن من آبستن است. از خانه بیرونشان کردم. وقتی بیرون کردم، محمد با دشنه پرت کرد به محسن و محسن فرار کرد... من به شاطر مصطفی گفتم بابا اینها عادت همیشگی شان است؛ بیا برویم. رفتیم. صبح که آمدم منزل، مادرم گفت می گویند پسره [محمد پررو] دیشب خودش را با چاقو زده و مرده است. گرچه در دادگاه اول، طیب به عنوان قاتل محمد شناخته شد، اما از آنجا که حکم صادره قابلیت ...
بازداشت مرد چوپان در پرونده قتل زن تهرانی
بعد هرچه به او زنگ زدم جواب نداد. نگران شدم و به صاحبخانه زنگ زدم، او گفت همسرم فوت شده و من از ترسم به روستا(محل زندگی ام) برگشتم. به خانواده ام گفتم که زن جوان به قتل رسیده و آنها گفتند به تهران نرو چون ممکن است پایم گیر شود.اما من قاتل نیستم و از ماجرای جنایت بی خبر هستم. با اینکه مظنون در قتل منکر قتل عمدی بود، اما قاضی جنایی دستور بازداشت وی را صادر کرد و جوان روستایی برای انجام تحقیقات ...
مریم، قربانی خیرخواهی
مصرف می کرد، خودم را به اتاق دخترم رساندم و گوشی تلفن همراهی را که قبلا برایش خریده بودم برداشتم و شماره پدرم را گرفتم و با صدای لرزان و بی جانی گفتم کمک! با سختی خودم را به کلیدهای در خانه رساندم و آنها را برداشتم و روی دست و پایم نیم خیز شدم و در ورودی خانه را باز کردم و کلیدها را بیرون گذاشتم. حالم خیلی بد بود، از شدت ضعف و درد بالا آوردم، همسرم با صدای تهوع من داخل اتاق ...
جزئیات تازه از جنایت برج باغ فیض از زبان مادربزرگ تمنا کوچولو
یکشنبه 25خرداد ماه به بازپرس جنایی تهران خبر رسید که 3عضو یک خانواده شامل زن و شوهری جوان و دختر 4ساله شان در خانه شان واقع در طبقه هفتم برجی در باغ فیض به قتل رسیده اند. شواهد نشان می داد قاتل، مرد جوان را مقابل خانه اش به قتل رسانده و پیکر او را داخل خانه اش کشانده و در آنجا ابتدا دختر 4ساله و سپس همسر او را نیز قربانی کرده است. در همان تحقیقات اولیه معلوم شد عامل این جنایت پسرخاله پدر این خانواده ...
پرونده قتل فاطمه برحی به کجا رسید
شهر مشهد زندگی می کرد که شوهرش موفق به شناسایی وی می شود و پس از اینکه او را به خانه برمی گرداند دست به قتل فاطمه برحی می زند. فردای روز قتل فاطمه برحی نیز زن جوانی با ضربات چاقوی برادرش در جلوی خانه شان در منطقه بهار 9 آبادان به قتل رسید و برادر این زن جوان نیز پس از دستگیری ادعا کرد که خواهرش با توجه به اینکه ازدواج کرده بود با پسر جوانی در ارتباط بود و حتی پلیس نیز او و پسر جوان را در ...
قتل بخاطر پشیمانی در معامله زمین میان دو دوست
نشنید تا اینکه با پلیس تماس گرفت و ماموران پس از هماهنگی با مقام قضایی به کمک آتش نشانان وارد خانه شدند. مرد موبایل فروش جلوی در آشپزخانه روی زمین افتاده و یک پتو نازک روی بدنش بود و کف اتاق غرق خون بود و وقتی ماموران پتو را از روی مرد جوان برداشتند مشخص شد وی با ضربه چاقو به گردنش به قتل رسیده است. پلیس در صحنه جرم بدین ترتیب تیمی از ماموران دایره جنایی پلیس آگاهی کرج ...
آخرین التماس های اشک آلود عسل به نامادری سنگدل
متهم به قتل پاسخ داد: همین طوری گوش نمی کرد وقتی می گفتم: برو داخل اتاق! نمی رفت! ... تا این که روز حادثه نیز همین اتفاق افتاد. روز جمعه بود که من و فرزندانم منزل مادرم در شهرک شهید باهنر مهمان بودیم. عصر حدود ساعت 6 بعدازظهر وقتی به منزل بازگشتم به عسل گفتم تو به داخل اتاق خواب برو! یک لحظه نگاه کردم دیدم هنوز درون پذیرایی است! دیگر عصبانی شدم. چون باشگاه می روم و ورزش می کنم از چارچوب در اتاق گرفتم ...
آخرین التماس های اشک آلود عسل کوچولو به نامادری/مادر مرا ببخش!
خبرمهم: ناگفته های قاتل عسل کوچولو در بازسازی صحنه جنایت دل ها را تکان داد
سر بریدن 2 کودک توسط مادرشان جلوی چشمان زن همسایه / دکتر زن مشهدی مقصر بود! + جزییات قتل
این جمله را تکرار می کرد. حادثه زمانی رخ داد که پدر خانواده سرکار به سر می برد. سید خلیل سجادپور درادامه تصریح کرد: برای دیدن جسد 2 کودک به گوشه حیاط رفتم تا اول جسد علی رضا را ببینم. بعد ها در بازسازی صحنه جنایت مادر روانی لحظه به لحظه قتل بازسازی کرد. او در گام نخست علی رضا زیر بغل گرفته و به باغچه گوشه حیاط منتقل کرده بود. محمدرضا با دیدن چاقو متوجه شد در سر مادرش چه نقشه وحشتناکی می ...
ناگفته های خواهر ریحانه عامری/ خواهرم به خاطر رازی که از پدر می دانست، کشته شد
8 صبح زمانیکه ریحانه عامری قصد داشته به محل کارش برود از سوی پدرم به قتل رسیده است او لباس بیرون به تن داشت. اولین نفر شما متوجه قتل خواهرتان ریحانه عامری شدید؟ چهلم همسرم بود و با دخترم سرخاک شوهرم رفتیم و بعد از آن به خانه پدرم رفتیم، وقتی وارد خانه شدم پدرم در حال پوشیدن لباس برای رفتن به سر کار بود روی مبل نشستم دخترم به پدربزرگش می گفت که امروز چهلم پدرم بود چرا نیامدی ...
بازخوانی قتل فجیع 2 کودک توسط مادر در سال 83
بدن 2 کودک را شکافت مادر روانی با چاقو اره ای دسته پلاستیکی زرد رنگ وسط حیاط خون آلود مدام راه می رفت و می گفت: " خوب شد الان در بهشت هستند" و فقط این جمله را تکرار می کرد. حادثه زمانی رخ داد که پدر خانواده سرکار به سر می برد. سید خلیل سجادپور درادامه تصریح کرد: برای دیدن جسد 2 کودک به گوشه حیاط رفتم تا اول جسد علی رضا را ببینم. بعد ها در بازسازی صحنه جنایت مادر روانی لحظه به لحظه قتل ...
اتهام تعرض | شکایت دختر جوان از پسر ثروتمند به اتهام تعرض
ولی من شب نمی توانم به خانه برگردم چون به مادرم گفتم شب را در منزل دوستم هستم و اگر برگردم شک می کند. بعد دوستش با جوانی تماس گرفت که به خانه او بروند. من خیلی ناراحت شدم و گفتم همین جا بمانید و من بی غیرت نیستم که دو دختر جوان را به خانه مرد دیگری بفرستم. آنها هم ماندند. داشتم شام را آماده می کردم که دختر جوان به اتاق رفت و من را صدا کرد و به من پیشنهاد داد با هم رابطه داشته باشیم و من هم قبول کردم ...
جزئیات عروسی نیکبخت؛ بی خبری عروس خانم از مراسم عروسی!
همسرم گفتم برایت مراسم تولد گرفته ام. منزل یکی از دوستانم که مساحت بزرگی دارد را آماده کردم، ولی خانواده خودم و همسرم را در جریان قرار دادم و بنا شد به همسرم چیزی نگوییم تا سورپرایز شود. در این اوضاع خطرناک کرونا ریسک بزرگی نکرده ای؟ فضا بزرگ بود و فاصله ها مناسب و فقط در دقایقی کمی تعدادی از مهمانان نزدیک هم قرار گرفتند. آن ها در ماه های گذشته با وسواس و دقت زندگی کرده اند. در ...
ناگفته های خواهر ریحانه عامری از قتل خواهرش؛ ریحانه از پدرم آتو داشت!
... اولین نفر شما متوجه قتل خواهرتان ریحانه عامری شدید؟ چهلم همسرم بود و با دخترم سرخاک شوهرم رفتیم و بعد از آن به خانه پدرم رفتیم، وقتی وارد خانه شدم پدرم در حال پوشیدن لباس برای رفتن به سر کار بود روی مبل نشستم دخترم به پدربزرگش می گفت که امروز چهلم پدرم بود چرا نیامدی که در این صحنه پدرم سراسیمه از اتاق بیرون آمد و یک لنگه جوراب پایش که از خانه خارج شد و خداحافظی کرد. ...
خواهر ریحانه عامری: پدرم باید تکه تکه شود !
خورده است و با من کل کل نکنید به کسی مربوط نیست و سپس به اتاق خوابش می رود. همان شب مادرم به پدرم می گوید اگر آن کار را نکرده بودی می توانستی غیرت خودت را نشان دهی و به دیر آمدن ریحانه اعتراض کنی که پدرم در آن صحنه به مادرم می گوید می خواهی ریحانه را بکشم؟! مادرم می گوید نه ! شما پدر و دختر آخر سر مرا سکته می دهید. مادرتان در صحنه قتل حضور داشت؟ نه، مادرم ساعت 4 صبح برای تعویض پلاک از ...
ریحانه عامری/ناگفته های خواهر ریحانه عامری: خواهرم به خاطر رازی که از پدر می دانست، کشته شد!
آمدی و ریحانه به مادرم می گوید که اعصابم خورده است و با من کل کل نکنید به کسی مربوط نیست و سپس به اتاق خوابش می رود. همان شب مادرم به پدرم می گوید اگر آن کار را نکرده بودی می توانستی غیرت خودت را نشان دهی و به دیر آمدن ریحانه اعتراض کنی که پدرم در آن صحنه به مادرم می گوید می خواهی ریحانه را بکشم؟! مادرم می گوید نه! شما پدر و دختر آخر سر مرا سکته می دهید. نه، پدرم جسد را در بیابان ها ...
رمزگشایی از قتل مرد مسن به دست سارقان منزلش/ متهمان می گویند فقط برای سرقت به خانه او رفته بودند
حادثه24- پنج سال و سه ماه قبل برادرزاده مردی به نام فریدون به مأموران خبر داد عمویش در خانه به قتل رسیده است. این جوان به مأموران گفت من هر روز به عمویم سر می زدم یا تلفنی با او صحبت می کردم. روز حادثه وقتی به تلفنش زنگ زدم، جواب نداد. چندبار تماس گرفتم، اما عمویم جواب نداد. من هم نگران شدم و به خانه اش رفتم. در زدم. در را باز نکرد. با کلیدی که داشتم وارد خانه شدم و دیدم جسد عمویم روی زمین افتاده ...
اخبار حوادث امروز (2 تیر 99) از کالبد شکافی قاضی منصوری تا شکنجه زن روزباری به دست شوهر 83 ساله اش
رسیده است. این جوان به مأموران گفت من هر روز به عمویم سر می زدم یا تلفنی با او صحبت می کردم. روز حادثه وقتی به تلفنش زنگ زدم، جواب نداد. چندبار تماس گرفتم، اما عمویم جواب نداد. من هم نگران شدم و به خانه اش رفتم. در زدم. در را باز نکرد. با کلیدی که داشتم وارد خانه شدم و دیدم جسد عمویم روی زمین افتاده است. 10سال از خودکشی محمدمهدی به تقلید از سریال تلویزیونی گذشت/شکایت بی نتیجه از عوامل ...
شهید چمران مرهم زخم های مجروحان و مایه دلگرمی رزمندگان بود
. قیصر بیان می کند: غروب به خانه پاسداران رسیدم نیروها در حال مبارزه بودند شهید دکتر مصطفی چمران هم در بین آنها بود در کنارش قرار گرفتم، احساس آرامش می کردم این احساس در آن لحظه بزرگترین تکیه گاه برای من بود. وی می گوید: شهید چمران با دیدن من با لحنی پدرانه گفت دخترم کجا بودی چرا رنگ رویت پریده بعد متوجه پای برهنه ام شد و پرسید چرا بدون کفش و جوراب هستی پاهایت چرا خونی است. گفتم ...