سایر منابع:
سایر خبرها
خاطرات شهیدی که تنها دارایی اش یک دست لباس سبز پاسداری بود
نظاره گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. .. . در بخش هایی از این کتاب می خوانیم: همه دارایی رضا یک دست لباس سبز پاسداری، سه پیراهن، یک دفتر و تعدادی عکس که از او به جا مانده است. قطع نامه که امضا شد، رضا مدام گریه می کرد. من که سراغش رفتم، گفت: مادر! این جنگ، جنگ حسینی نیست، حسنی است. آخرین باری که می رفت، تنها سفری بود که با خداحافظی از خانواده و رضایت ما ...
مرشد و مارگاریتا ی بهمن فرزانه به چاپ سوم رسید
ترجمه فارسی رمان صدسال تنهایی گره خورده است. شاید زمانی که بولگاکوف نسخه روسی رمان خود را به دلیل شرایط وقت اتحاد جماهیر شوروی و چاپ نشدن آن آتش زد، تصور نمی کرد 27 سال پس از مرگش نسخه اولیه کتاب که توسط همسرش منتشر شد، با استقبال زیاد مخاطبان روبرو شود. حالا 80 سال از مرگ این نویسنده و پزشک اوکراینی می گذرد. به گفته مسئولان امیرکبیر، تغییر عنوان کتاب به مرشد و مارگاریتا با مجوز و ...
اگر پیام شهدا را نرسانیم، مدیونیم
در کتاب ثبت کنم. البته متأسفم که دیر اقدام کردم و بهتر بود قبل از فوت پدرم شروع می کردم، چراکه ایشان خیلی بیشتر می توانست در ثبت خاطرات و آرمان ها و افکار برادرم کمک کند. با وجود پیگیری ها و تلاش هایی که داشتم، از سال 92 تا زمستان 97 منتظر چاپ کتاب ماندم و بعد از این همه مدت، کتاب به صورت الکترونیکی منتشر شد؛ اما چون اصرار داشتم به صورت مکتوب باشد، مجدداً از طریق اداره کل حفظ ...
جوزفین کاکس، نویسنده پرفروش داستان های خانوادگی درگذشت
و از زمانی که به یاد می آورد همین بوده، همواره یکی از نویسندگانی بود که کتاب هایش بیش از همه از کتابخانه ها به امانت گرفته می شود و در سال 2011 هدایت کمپینی را به عهده گرفت تا مانع از بسته شدن کتابخانه ها شود. چارلی ردمی، مدیر اجرایی انتشارات هارپرکالینز گفت: او یکی از محبوب ترین نویسندگان ماست. صنعت نشر بر پایه نویسندگانی چون جوزفین کاکس بنا نهاده شده، نویسندگانی که به طور غریزی می ...
روایتی خواهرانه درباره شیخ احمد کافی ؛ خودش برایم خواستگاری رفت + تصاویر اختصاصی
، مرحوم حاج میرزا "محمد کافی" هم معمم بود اما برخلاف پدر و برادرش در زمینه منبر و وعظ فعالیت نمی کرد. او سال ها به عنوان مدیر مدرسه، فعالیت آموزشی و فرهنگی داشت. برادرم، شیخ احمد کافی که اولین فرزند خانواده 10 نفری ما بود هم پا جای پای پدرانمان گذاشت و درس طلبگی خواند. این اتفاق برای یکی دیگر از برادرهایم، آقا مرتضی هم تکرار شد. جالب است بدانید از میان پسرهای شیخ احمد هم، 2 تایشان روحانی هستند. ...
کلیما نویسنده ای است که شجاعت بازکردن تاریخ ما را دارد
، کلیما در لندن بود: این مساله مرا شوکه کرد. بعد از زمانی که هساک ، که مدتی بعد رئیس جمهور چکسلواکی شد، به قدرت رسید و به همه ی ما دستور داده شد که از سفر خارج از کشور باز گردیم. ما همچنین می توانستیم مهاجرت کنیم. علی رغم تلاش ها برای ترغیب وی به ماندن، کلیما و همسرش هلنا تصمیم گرفتند به کشور بازگردند. او توضیح می دهد که چه دلایلی باعث شد که اقامت در تبعید را برنگزیند: متقاعد شدم که به عنوان یک نویسنده ...
گفتگو با خانواده باستانی کار ارغوانی | پسران رهرو راه پدر
نجمه موسوی زاده | شهرآرانیوز؛ برخی پیش کسوتان ورزش باستانی می گویند ممکن است در گذر سال ها این ورزش به دست فراموشی سپرده شود، اما این ورزش نسل به نسل چرخیده و تا امروز حفظ شده است و بسیاری هنوز آن را همچون در گران بهایی می دانند که باید به نسل آینده منتقل شود. خانواده ارغوانی ساکن محله بهشتی یکی از همین خانواده هایی است که به این موضوع عقیده دارد. هاشم ارغوانی، پدر خانواده، از کودکی 2 فرزندش را ...
معرفی 20 عنوان کتاب و اشعاری در سوگ امام نهم شیعیان
هیچ است از روایات عشق فهمیدم جان عالم به پای تو هیچ است معجزات مسیح و کار شفا در حضور دعای تو هیچ است این بلندی خاک تا افلاک پیش گلدسته های تو هیچ است دین ما بندگی ما همه اش به خدا بی ولای تو هیچ است کعبه، زمزم، حرم، صفا، مروه همه پیش صفای تو هیچ است بیش از این مدح تو نمی دانم ...
روزهای کرونایی عشایر در چند اپیزود +عکس
رستمی دوربین را عَلَم و میکروفن را به یقه پیراهن پسر جوان وصل کرد، اما او مجال نداد من سوال بپرسم انگار دلش پر و دنبال گوش شنوا بود بدون معطلی می گوید: ما از ایل ترکاشوند طایفه ملک جانی هستیم از سال های خیلی دور بیش از صد سال پیش خانواده ما عشایر بودند حتی مدارکی در این زمینه از سال 1348 هم داریم، تا اینکه سال 78 در دشت میشان منابع طبیعی به سراغمان آمد و مبلغی حدود 9 میلیون تومان به عنوان سنگ خانه ...
آغاز زندگی در عین سادگی/ خدا ضامن این سادگی است...
دیگر به قضیه ازدواج در این روزهای کرونایی بپردازیم، روزهایی که برای همه سخت شده و همه امید داشتیم با آمدن تابستان همه چیز تمام شود و بتوانیم با خیال راحت در مهمانی ها و جشن های عروسی شرکت کنیم و خاطرات خوشی را در کنار اقوام و دوستان خود رقم بزنیم اما گویا کرونا چیزی دیگر را برای ما رقم زده است. هرچند این روزها اگر برای همه سخت می گذرد برای دختر و پسری که مدت هاست منتظر تاریخ ازدواجشان و ...
خداحافظ رفیق
اقشار ضعیف جامعه و ساکنان مناطق محروم بود. دیروز اما او رفت و خبر رفتنش آوار شد روی همه این خاطرات. روح الله رفت و من ماندم و یک تسبیح، کلی خاطره و صفحه ای که جلویم باز است و قرار است در آن درباره او بنویسیم. پس می نویسم برای حسام الدین، شهاب الدین و نرگس، بچه های قد و نیم قدش که به شان بگویم، پدرتان یک پدر، دوست و مرد واقعی بود که هر فرزندی به داشتنش افتخار می کرد. گاهی برای خنده دلم تنگ ...
نفوذ دشمن و تنزل فرهنگ جامعه زمینه پیدایش امثال کسروی است
سبک تاریخ نگاری اش هستند. دو، در این دوره این کتاب از سوی کسانی که معارض اسلام، دین و روحانیت هستند، به عنوان یکی از منابع اصلی تاریخ مشروطه بسیار تبلیغ شد. سه، شاهد خلأ تاریخ نگاری توسط جریانات اسلامی هستیم؛ حالا نمی شد یا نمی گذاشتند؛ ولی به هر حال خلأ تاریخ نگاریِ جریانات اسلامی باعث شد تا کسروی یا ادوارد براون، مرتضی راوندی و... هر کدام به یک شکلی، با خیانت یا خطا، بُعد ...
وصلت جوان ایرانی و ژاپنی در مسجدی باقی مانده از جنگ جهانی دوم
متفاوتی با گذشته پیدا کردم؛ احساسی که تا آن لحظه نداشتم. فکر کردم یعنی راستی راستی باید از وطن و خانواده ام پس از یک سال جدا شوم و برای همیشه به جایی در غرب آسیا بروم؟! در این افکار بودم که پدرم صدایم کرد و گفت: کونیکو زندگی و آینده تو دست خودت است و من و مادرت می دانیم این عشق چشم و دلت را بسته و نصیحت ها را نمی شنوی. من هم به این علت راضی شدم. اما بدان، اگر به خانه این مرد رفتی، باید هر وضعیتی را ...
خاطرات احمدپورمخبر از زبان خودش؛ از رفاقت با تختی تا درگیری با فرمانده ارتش شاهنشاهی!
اذیتتان نکرد؟ هیچ! خیلی هم خوش گذشت. همه آن ها حمید لولایی، مریم امیرجلالی، همگی با عشق کار می کردند و هوای ما را هم داشتند و احترام می گذاشتند. اما کار خستگی دارد! نه، اصلاً. کار که تمام شد من شاکی شده بودم کاشکی بیشتر بود. به خدا والا! آقاجون مثل واقعیت خود شماست نه؟ خودتان را بازی می کنید. احسنت! بارک الله! من خودساخته ام. حرکت طبیعیم هم همین ...
روز عشق بچه شیعه ها
با هم تفاوت دارن. اما! میشه این روز رو به عنوان روز عشق پاک و علی (ع) و فاطمه (س) رو به عنوان نمونه ی کامل عشاق معرفی کرد! میشه با یسری کارهای کوچیک شروع کرد و کم کم گسترشش داد تا این روز توی ذهن همه موندگار بشه. روزی که براش برنامه ریزی می کنن و به مناسبتش به هم کادو می دن. روزی که زن و شوهر ها برای چند ساعت هم که شده به زندگی علی وار و فاطمه گونه فکر کنن، درمورد اینها بخونن و یاد بگیرن... ...
اول اخلاق بعد فوتبال
دلاوران مشهد بازی می کند. قدرت قادری، مرتضی محمدی، حسن ناصری، سید روح ا... علوی منش و مهدی آراسته تعدادی از شاگردان موفق محمد آقا در فوتبال هستند. سال 98 چهار ماه به عراق می رود و تیم الفیحا عراق را ارنج می کند و بازیکنان با استعداد را برای تیم شناسایی می کند. محمد آقا می گوید: اصرار داشتند که همانجا بمانم و حقوق خوبی هم می دادند، ولی دوست نداشتم بچه ها را دوباره اینجا رها کنم. یکی از دلایل دیگر آن نگرانی برای خانواده و پدر و مادرم بود دوران جنگ سختی زیادی کشیدند و همیشه نگران من بودند. ...
گفت وگویی خواندنی با نویسنده مهنا/ با شهید دوران زندگی می کنیم + فیلم
به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز ، کتاب مهنا مجموعه ای است از روایت زندگی شهید عباس دوران از زبان همسرش، به نویسندگی بهرام میرزایی که به مرور خاطرات آغازین زندگی شخصی شهید دوران با همسرش تا زمان شروع جنگ، شهادت و بعد از آن می پردازد و به همت انتشارات بوی باران در 80 صفحه در سال 98 به چاپ رسیده است. میرزایی نویسنده ای است که سال ها دغدغه نوشتن و تئاتر دارد ...
گفت وگو با پسر شهید عباس دوران/ ادعای ژن خوب بی حرمتی به شهداست
اطرافیانم او را می شناسم. نیم ساعت بعد دوباره تلفن کردم. گفت که مادرش راضی به صحبت نشده. گفت خودش هم دلش نیست که صحبت کند. در لابه لای حرف هایش گلایه کرد، این که 30 تیر و سالگرد شهادت عباس دوران که می شود، همه یادشان می افتد، خلبانی بوده به این نام و تلفن ها شروع به زنگ زدن می کند تا درباره او بدانند و بنویسند. گفت: راستش دیگر دل و دماغی برای صحبت نمانده، همه حرف ها گفته شده و دیگر تکرار ...
فارس من| ادامه گلایه معلمان بازنشسته/ با پاداش بازنشستگی، پراید هم نمی توانم بخرم
... چهره بیش از نیمی از معلمان برایش آشنا بود؛ زیر دست همین معلمان تربیت شده و قد کشیده بود و حالا قرار است خودش، کنار آنها به تربیت دانش آموزان بپردازد؛ چه حس دلنشینی و با خود فکر می کرد که چقدر خدا دوستش دارد اما شیرین تر از همه اینها، لحظه ای بود که به کلاس درس برای تدریس رفت و آن هم کلاس درسی که برایش پر از خاطرات دوست داشتنی و تلخ و شیرین بود. یادآوری آن لحظات باعث می شود، بغضی ته ...
گذری بر زندگینامه شهید خبرنگار استان قزوین/ محمدحسن از سنگر فرهنگی تا سنگر حق علیه باطل
های رسانه ای این شهید بزرگوار شد. در آن یادداشت ها و اطلاع رسانی های لازم برای قشر کودک و نوجوان منعکس می شد که مسئولیت قسمت اصول عقاید آن بر عهده شهید ماخان بود. در ادامه برش های کوتاهی از زندگینامه این شهید خبرنگار استان قزوین را مرور می کنیم. ازدواج؛ در اردیبهشت سال 62 توسط یکی از دوستانش در سپاه شهر تاکستان با همسرش آشنا شد که از بسیجیان فعال واحد خواهران آنجا بود ؛همیشه دوست ...
فضایی مجازی به اهرمی مناسب برای خیانت به همسران تیدیل شده است
نشدنی در تاریخ شیعه می باشد به همه شیعیان جهان به ویژه به جوانان ونوجوانانی که در شرف ازدواج هستند تبریک وتهنیت می گویم اولین روز از ماه ذی الحجه برابر است با سالروز زیباترین پیوند آسمانی در جهان اسلام که نمونه تکرار نشدنی در تاریخ شیعه می باشد،که این روز به عنوان سالروز ازدواج حضرت فاطمه (س) و حضرت علی (ع) نامگذاری شده است.این ازدواج نکات بسیار آموزنده ای برای انسانها دارد که می توان در جهت سعادت ...
اخبار تلویزیون| از حضور 120 بازیگر جلوی دوربین "ده نمکی" تا پخش مستند "عینکی خوش قلب"
پرشتاب تر در شبکه مستند را خواهیم داشت. سیدسلیم غفوری نیز عنوان کرد: معتقدم کار رسانه کاری جمعی و گروهی است و قطعاً اگر شبکه مستند هم در این چند سال توفیقی داشته نتیجه زحمت تک تک همکاران و مدیران شبکه بوده است. وی افزود: از مهم ترین کارهایی که در این سال ها صورت گرفت نظم و ترتیب درست جدول پخش شبکه بود، اینکه برنامه ها سر ساعت شروع شود و از تنوع لازم برخوردار باشند و این اتفاق ...
20 جمله ای که حتما باید به همسرتان بگویید
شوهر شما عزت نفس بیشتری داشته باشد بهتر می تواند برای بچه ها و خانواده تصمیم بگیرد. همه دوست دارند پدر و مادر خوبی باشند و این مهم است که به همسرتان بگویید اینچنین است. به او این اطمینان را بدهید که برای کمک و حمایتش در شرایط خاص کنارش هستید. تو خیلی خوب خانواده را می چرخانی وقتی صحبت از ریاست خانواده می شود مردها برای خود استانداردهایی دارند و خیلی برایشان مهم است که شما تلاش هایش ...
کتاب خانه آهنین با یک بغل دانایی/ کشف استعدادهای ناب در دل روستا
...> وی ایجاد نشاط اجتماعی در روستاها را از نقاط قوت و ویژگی کتابخانه سیار عنوان کرد و ادامه داد: فضای فعالیت ما در طول سال مدارس و در تابستان فضای سبز روستایی، مساجد و تکایا است و مربیان کانون با سطح مطالعه بالا باید پاسخگوی بچه ها باشند. این مربی در پایان گفت: رسیدن به این جایگاه و نهادینه کردن فرهنگ کتاب و کتاب خوانی نیازمند تعامل و همکاری همه جانبه، تغییر دیدگاه و نوع نگاه ها به مقوله ...
از تپه های کردستان تا دشت های مشهد
از این درگیری ها دور هستند. به هرحال جنگ شوخی نبود و همه سعی می کردیم به هم قوت قلب بدهیم. از روند درمانتان بگویید. بعد از چند روز مرا به بخش فک و صورت بردند و برای عمل آماده کردند. تک تک دکتر ها را بعد از این همه سال به خاطر دارم و خودم را مدیونشان می دانم. چند روزی با آمپول های بزرگ، بتادین، اکسیژن و سرم، صورت و فکم را می شستند تا آماده عمل شوم. تا آن روز خانواده ام از حال من بی ...
دشتستان همیشه پتانسیل بالایی در والیبال داشت/جان دوباره والیبال توسط جوانان
اتحادخبر-ساناز دانشگر: آنهایی که ورزش را از گذشته دنبال می کنند هیچگاه خاطرات زیبای والیبال برازجان در دهه های پیش را از یاد نمی برند. روزگاری که بزرگانی همچون شاپور صیادی ، شاپور رییسی ، عسکر واقفی، برادران انگالی و ... در ترکیب تیمهای استقلال ، برق، پرسپولیس و دخانیات رقابتی سخت و نفسگیر را دنبال می کردند. اتحاد خبر به پاسداشت سال ها زحمات ارزنده پیشکسوتان عرصه ورزش؛ گفتگویی را با یک ...
شیرمردی که در قلب بغداد حماسه آفرید / شهید عباس دوران، کابوس رژیم بعث عراق
...، انجام دهم. هشت سال دفاع مقدس باعث شد که با بزرگ مردانی همچون شهید دوران، بزرگ مرد نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران آشنا شوم. او با بیان اینکه این بزرگ مرد افتخاری برای کشور ایران است که حتی خارج از مرزها نیز همه او را دوست دارند، افزود: او از لحاظ شخصیتی عاشق خدا بود و آنقدر پاک و ساده بود که همه او را دوست داشتند. امیر ابراهیمی با اشاره به اینکه شهید دوران با انجام ...
روایت یک پرستار از برزخ کرونا: جدال بین مرگ و زندگی
.... فریاد می زدم، نه! من هستم. دارم می جنگم. به من کمک کنید. ؛ اما هیچ کسی صدایم را نمی شنید. قلبم داشت می ترکید از فشار عجیبی که روی آن حس می کردم. قلبم به سرعت خون را تلمبه می کرد؛ اما هرلحظه کار قلب سخت تر می شد، چون اکسیژنی در کار نبود. با همه توانم نفس می کشیدم؛ اما انگار وزنه بزرگی روی قفسه سینه ام سنگینی می کرد. هر چه بیشتر تلاش می کردم، کمتر موفق می شدم تا کمی، فقط کمی اکسیژن ...