توصیه استاد شهریار به عاشق نشدن!
سایر منابع:
سایر خبرها
از فرماندهان ارشد سپاه و بسیج خجالت می کشیم
محله ای بودیم و 500 متر خانه ها فاصله داشت. *شما هم نزد استاد رفته بودید؟ بله، توفیق داشتم. الان ذهنم تیز نیست، ولی آن زمان حیدربابا را کامل حفظ بودم. سفیر شوروی آن زمان در ایران، اهل آذربایجان آن ها بود. به دیدار شهریار آمده بود به من گفته بودند، این شعر حیدربابا را بخوانم. پزشکی که قبول شدم منزل شهریار برای خداحافظی آمده بودم، خیلی گریه کرد. او خودش دانشجوی طب بود. تا سال آخر هم ...
شاعری در منگنه اندوه
زندگی می کنید؟ متولد برازجان هستم. 33 سال دارم و در حال حاضر ساکن اصفهان هستم. تحصیلاتم هم کارشناسی جغرافیا است. فکرشهر: چرا جغرافیا؟ راستش من بار اول در کنکور رشته حقوق قبول شدم و بعد از گذشت دو ترم دیدم که با روحیاتم سازگار نیست؛ برای همین دوباره کنکور دادم و این بار چون کسی نبود برای انتخاب رشته راهنمایی ام کند، جغرافیا قبول شدم و همین را ادامه دادم. ...
حکایت بهداشت و درمان در 3040 روز اسارت
؛ لذا مصمم شدم که کتابی در این زمینه با اتکا به تجربیات خودم از دوران اسارت، خاطرات و گفته های دیگر آزادگان و اطلاعات موجود در این زمینه بنوسیم. نگارش این کتاب -که مستند است- دو سال زمان برد. عزت نفس اسرای ایرانی در بدترین شرایط وی افزود: فصل نخست کتاب بهداشت در اسارت نام دارد که به پنج مورد اصلی یعنی آب، غذا، پوشاک، بهداشت محیط و سرویس های بهداشتی و نظافت می پردازد. پیوسته تا پایان ...
محمدرضا حیاتی: می شد محترمانه تر از صداوسیما کنار بروم
.... تا دوران جنگ آنجا بودم. بعد از جنگ به اجبار تهران آمدیم. کارم را از رادیو شروع کردم. به خاطر علاقه ام به خبر وارد این حوزه شدم زیرا با روحیه ام سازگارتر بود. او در پاسخ به این پرسش که دوست دارید کدام خبر را بخوانید و کدام را نخوانید؟ گفت: فکر می کنم تمام خبرهای مهم بعد از انقلاب را من خوانده ام و خبری نبوده که من برای اولین بار گوینده اش نبوده باشم. تمامی خبرهای مهم سال 60 به بعد ...
محمدرضا حیاتی: می شد محترمانه تر من بازنشسته از صداوسیما کنار بروم !
آنجا بودم. بعد از جنگ به اجبار تهران آمدیم. کارم را از رادیو شروع کردم. به خاطر علاقه ام به خبر وارد این حوزه شدم زیرا با روحیه ام سازگارتر بود. او در پاسخ به این پرسش که دوست دارید کدام خبر را بخوانید و کدام را نخوانید؟ گفت: فکر می کنم تمام خبرهای مهم بعد از انقلاب را من خوانده ام و خبری نبوده که من برای اولین بار گوینده اش نبوده باشم. تمامی خبرهای مهم سال 60 به بعد را من خوانده ام ...
زارع: به خودم قول دادم سه طلای المپیک بگیرم
مبارزه را ارائه دهم. امسال 5 کیلوگرم سنگین تر شدم وی که سال گذشته نمایش فوق العاده ای در تورنمنت پلیکونه داشت، در پاسخ به این سوال که سال گذشته آماده تر بود یا امسال؟ عنوان کرد: سال گذشته یک مقدار سبک تر بودم، بین 111 تا 112 کیلوگرم و سنم کمتر بود، به همین دلیل از نظر بدنی و قدرتی کم می آوردم، اما اینقدر خوب تمرین کرده بودم که مشکلی برای مبارزه با حریفان بزرگ نداشتم، اما الان حدودا ...
آیدین آغداشلو سکوتش را شکست
کلاسیک تمرکز دارد؛ از او شش مجموعه شناخته شده با نام های خاطرات انهدام، سال های آتش و برف، فاجعه آخرالزمان، معما، شفاعت فرشتگان، و یادداشت های باغ ملک در دسترس است. بهرام بیضایی که جلد سه کتاب او به نقاشی های آغداشلو مزین است درباره شیوه کاری استاد نقاش می نویسد: ... ماننده کشی همهٔ هنر آنان نبود، همچنان که همهٔ هنر آیدین نیست. تخیّل و اندیشهٔ زمان نگر و مرگ آگاه آیدین است که سازندهٔ نهایی ...
تجربه کرونایی شاعران را با جهان به اشتراک بگذارید
شعر فجر امانتدار شعر کهن و نو فارسی است. شعری که سال ها دیده و گفته است. شعری که تجلی رشادت های مردان و زنان ایران زمین بوده است. شعری که بارها سخن از گیسوان استعاره های تاریک و روشن تاریخ به میان آورده است. همان شعری که در آن دوست، عاشق صور خیال دوست می شود و هلهله های طربناک کودکانی که باید (باشند و بسازند) در آن به نظم کشیده می شود. دبیر علمی پانزدهمین جشنواره شعر فجر بیان کرد ...
گرامیداشت احمدعلی راغب| بسیاری از آثار موسیقی انقلاب هنوز دیجیتال نشده اند/ گلریز: دلم خون است
بازنشر آلبوم صبح شقایق اثر استاد احمدعلی راغب، جلسه ای در سالن سلمان هراتی حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی برگزار شد. این آلبوم اثر تازه مرکز موسیقی حوزه هنری در مشارکت با دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما است که در قالب نخستین آلبوم موسیقی دوران انقلاب اسلامی با آهنگسازی احمدعلی راغب، شعر حمید سبزواری و خوانندگی محمد گلریز و مهرداد کاظمی بازنشر شد. این اثر برای اولین بار در سال 1360 ...
کربلا را در والفجر 8 دید و شهید شد!
به گزارش ایسنا، روزنامه جوان در ادامه نوشت: او که یکی از رزمندگان نام آور قائمشهر به شمار می رود، سابقه سال ها فعالیت علیه ضد انقلاب و حضور در جبهه های مختلف دفاع مقدس را دارد. فرماندهی عملیات طرح جنگل، فرماندهی گردان فاطمه زهرا (س)، جانشین تیپ دو لشکر 52 کربلا و ... تعدادی از سمت هایی است که شهید خنکدار در آنها فعالیت داشته است. در گفت وگویی که با علی اکبر خنکدار برادر و همرزمش انجام دادیم، سعی ...
معمای اسکیزوفرنی!
شعار سال ، آنچه در پی می آید ترجمه بخشی از مقدمه کتاب آنگاه که خورشید از هم می پاشد ، نوشته کریستوفر بولاس است، کتابی با محوریت تحلیل روانشناختی و روانکاوانه اسکیزوفرنی. در میانه دهه ی 1960، زمانی که دانشجوی دوره لیسانس در دانشگاه کالیفرنیا بودم، شیفته جنبش آزادی بیان بودم، سپس به جنبش ضدجنگ علاقمند شدم و پس از آن به صورت اتفاقی با حزب پلنگ سیاه آشنا شدم. در همان زمان به مطالعه تاریخ ...
گفت وگو با راضیه تجار درباره ادبیات داستانی ایران پیش و پس از انقلاب | سووشون نظرگیر بود
...> چون دختری بودم که از خانواده ای مذهبی برخاسته، اگر با حجاب وارد کتابفروشی می شدم، احساس می کردم حسابی تک افتاده ام و نوع نگاهی که به من می شود، از بالا به پایین است. حقیقتاً به همین دلیل اذیت می شدم. وقتی با خواهرم به سینما می رفتم در خیل جمعیتی که به تماشای فیلم می نشستند، نگاه هایی به ما می شد که گویی در کنج عزلتیم. این فاصله باور کنید برای خودم هم در همان زمان درست تبیین نشده بود و نمی توانستم ...
جنجال ادامه دار رزیتا قبادی و تلویزیون
خوبی ندارم، اما مقاومم. کلی هزینه مزون دادم برای برنامه شب یلدا تا با پوششی مناسب در مقابل مردم عزیز ظاهر شوم. مقنعه ام را با مانتو ست کردم، اما چند دقیقه قبل از آغاز برنامه گفتند مقنعه ات را عوض کن. در نهایت مجبور شدم مقنعه صدابردار را سرم کنم که نه مناسب اجرا بود و نه اندازه مناسبی داشت. مجری برنامه عصر خانواده با بیان اینکه علاقه بسیاری به اجرا دارد و در این راه سختی هایی متحمل شده ...
سلام بر ابراهیم انگیزه نوشتن از شهدا شد
ابتدایی را به پایان رساند در سه ماه تعطیلی تابستان همان سال مشغول کار در کوره های بزرگ آجرپزی شد تا کمک حال پدر و مادرش باشد. او در این کار سخت و طاقت فرسا بسیار زحمت می کشید و حاصل زحمتش را برای خانه قند و چای می خرید. زیرا در آن زمان خانواده ها به این چیزها بیشتر نیازمند بودند و مادر مهربان و دلسوز ابوالقاسم از کار و زحمت پسرش راضی و دلشاد می شد. مادری که از یک خانواده با اصل و نسب در آن زمان بود ...
حریرچی روایت می کند؛ شهریار و سرنوشتِ چکِ سفید امضا
پی دانه، پای عاشق نتوان بست به افسون و فسانه، ای که گفتی مرو اندر پی خوبان زمانه، ما کجائیم در این بحر تفکر، تو کجائی ! شهریار آن زمان اوج انقلابی گری او بود. سال گذشته اش آقا به تبریز آمده بودند و شهریار شعر های زیادی خوانده بود. این را به یاد دارم موقعی که مقام معظم رهبری در مقام ریاست جمهوری آمده بودند یک چک سفید به شهریار داده بودند؛ چون شهریار در سختی بسیار زندگی می کرد. بسیار کم خرج و تنها بود. من این چک را دیده بودم که پشت چک امضا شده بود که به حساب جبهه جنگ واریز شود. انتهای پیام/ Post Views: 11 ...
چرا کی روش، بوکسور به تیم ملی آورد؟
بودم همیشه آرزو می کردم یک دوچرخه داشته باشم به همین منظور سخت کار کردم و با پول های پس اندازم بالاخره یک دوچرخه خریدم. آنقدر عاشق این دوچرخه بودم که حتی شب ها نیز آن را در اتاق خوابم قرار می دادم و مقابل چشمانم بود و صبح ها هم با دیدن آن بیدار می شدم. بعد از مدتی دوچرخه ام را دزدیدند و برای اینکه بتوانم دزد دوچرخه ام را پیدا کنم و او را کتک بزنم به کلاس بوکس رفتم و این ورزش را یاد گرفتم. آنجا ...
غبار فراموشی بر چهره هنرهای سنتی /آخرین نفس های جولایی در کردستان
. برای دقایقی مهمان ساعات ناب این استاد در کارگاهش می شویم ، می گوید: از همان دوران کودکی با این هنر که شغل پدرم بود آشنا شدم و در کنار تحصیل و درس خواندن در مغازه پدر در محله قدیمی قطارچیان سنندج مشغول به کار شدم پدرم می گفت دوست دارد که در کنار تحصیل شغل و حرفه جولایی را نیز یاد بگیرم و تا به امروز این شغل را ادامه داده ام. وی می گوید: سال 1340 بود به استخدام شرکت بیمه ایران ...
ویدئو | ماجرای نصیحت استاد شهریار به حریرچی | مثل من عاشق نشوی!
دکتر حریرچی، قائم مقام وزیر بهداشت در برنامه دست خط گفت: پدر من شاعر بود و با استاد شهریار دوست و همسایه بودیم. پزشکی که قبول شدم برای خداحافظی به منزل شهریار رفتم، خیلی گریه کرد و شعری برای من نوشت. به من گفت: مثل من عاشق نشوی! گفتم من از این جربزه ها ندارم. ماجرای این دیدار را در این ویدئو ببینید.
اعلام گذشت از عروس خطاکار
شب حادثه به خانه نیامده و آن ها از راز جنایت اطلاعی ندارند، اما در ادامه وقتی با شواهد و مدارک روبه رو شدند به جنایت اعتراف کردند. دختر مقتول به مأموران پلیس گفت: پدرم مرد بداخلاق بود و همیشه مادرم را کتک می زد و با من هم بدرفتاری می کرد. مدتی قبل من عاشق پسر جوانی شدم و وقتی پدرم متوجه شد با من بد رفتاری کرد. من و مادرم از او کینه به دل گرفتیم و برای قتل او نقش های زیادی را طراحی کردیم. ...
پایان خوش قتل پدرخانواده به دست مادر و دختر 15 ساله
15ساله مقتول بود. او گفت: پدرم مردی بداخلاق بود و مادرم را کتک می زد. او با من هم رابطه خوبی نداشت و مدام بدرفتاری می کرد. مدتی قبل عاشق جوانی شدم. تصمیم به ازدواج گرفتیم. اما وقتی پدرم متوجه شد به شدت مخالفت کرد. هرچه اصرار کردم فایده ای نداشت و او راضی نمی شد. همین باعث شد که از او کینه به دل بگیرم و نقشه قتل پدرم را بکشم. او ادامه داد: هرچند که مادرم راضی به انجام این کار نمی شد اما آنقدر ...
واقعیت آنچه در تشییع جنازۀ صاحب مجلۀ یغما گذشت
بیان کرده است. جناب استاد آل داوود، شما چند سالی را در مجلۀ یغما که به همت عمویتان، مرحوم استاد حبیب یغمایی منتشر می شد، فعالیت کرده اید؛ از ورودتان به مجلۀ یغما و شرایط مجله در آن سال ها بفرمایید. من از سال 1349 به تهران آمدم و از آنجایی که مرحوم حبیب یغمایی عموی من بود، کمابیش به دفتر مجلۀ یغما رفت و آمد داشتم. آن موقع دفترِ مجلۀ نام آور یغما عبارت بود از سه اتاق کوچک که در ...
رضا بهرام با صدایی سنتی و ریتم های پاپ
آن به راحتی بر می آمد. او که از سال 88 بصورت جدی موسیقی را ادامه داده بود سرانجام بعد از سپری کردن دوره های مورد نیاز برای استاد شدن در این خصوص توانست در سال 93 قطعه هایی را به صورت رسمی به انتشار برساند اما همچنان برای دیده شدن نیاز به انتشار کارهای خوب و شنیدنی داشت. سرانجام رضا بهرام موزیک شنیدنی و طوفانی خود به نام از عشق بگو را در سال 1397 با تنظیم مسعود جهانی به ...
غم بزرگی که سبب هزاران خیر شد
سالی نقش مهمی اعتلای کشور داشت. حاج آقا مصطفی و فخرالسادات خانم نام محمدرضا را برای این پسر انتخاب کردند. شهره حافظی دختر مرحوم دکتر محمدرضا حافظی این را می گوید و ادامه می دهد: انجام کارهای خیر در خانواده ما رسم است. پدربزرگم حاج محمدصادق حافظ او صحه از اطبای معروف شهر بروجرد بود. همیشه وقتش را صرف معالجه بیماران ایرانی و غیرایرانی می کرد. خانه او مأمن بسیاری از بیماران دورافتاده از ...
رؤیای بازگشت به خیابان
کارگاه کوچک ساخت جعبه های تزئینی که برای یکی از دوستان خانوادگی شان است، کار می کند و دستمزد روزانه ای هم دریافت می کند: در خانه حوصله ام سر رفته بود، از بیکاری خسته شده بودم، حوصله بازی با PS4 و بازی های موبایل را هم دیگر نداشتم برای همین با همفکری پدر و مادرم تصمیم گرفتم که بعد از ظهرها که کلاس ندارم چند ساعتی به کارگاه کوچک یکی از دوستان پدرم بروم و کار کنم. البته من همیشه ماسک می زنم و روزی چندبار ...
گرافیک محیطی از فشارهای روانی و عصبی مردم خواهد کاست/ درباره نقاشی سه بعدی هیچ منبع و مرجعی در ایران ...
منابع بسیار کمی درباره هنرهای محیطی در ایران وجود دارد که این اتفاق باعث شده اطلاعات زیادی از این هنر دسترس نباشد. بله این کاستی وجود دارد و به همین دلیل مدتی است به این موضوع فکر می کنم که انجام کارهای تحقیقاتی پژوهشی بپردازم. متاسفانه درباره نقاشی سه بعدی به هیچ وجه منبع و مرجعی در ایران وجود ندارد و این را زمانی که مشغول نگارش پایانامه ام بودم متوجه شدم. زمانی که تحقیقاتم را آغاز کردم ...