شهادت حق سید رضا بود/ گذر از مزارع گلستان و جهاد در سوریه
سایر منابع:
سایر خبرها
پسر! راضی نیستم شهید شوی
مغازه فروش چرخ خیاطی زد. خانم باجی هم امورات خانه را می چرخاند و از بچه هایش بهمن، میرعلی، مهرداد، رضا و مریم مراقبت می کرد. اما چندی نکشید شوهرش فوت کرد و او خودش شد نان آور و سرپرست خانواده. ایامی که مصادف شده بود با اوج گیری جریانات انقلاب. میرعبدالله بچه ها را با لقمه حلال بزرگ کرده بود و بعد از او این خانم باجی بود که حواسش به طهارت لقمه ای که سر سفره می گذاشت بود. اوضاع ...
پشیمانیِ مادری که مقر مخفی فاطمیون را پیدا کرد!
ای من عجیب نبود. گفتم: ما را فیلم کرده ای حاجی؟! گفت: نه، جدی می گویم. غروب به بچه ها بگو که سریع لباس های نظامی را در بیاورند و آماده بشوند... از آن لباس های سبز پاسداری که چندین بار استفاده شده بود به ما داده بودند ولی چون لباس سپاه بود، پوشیدنش خیلی لذت داشت... گفت: همه لباس ها و پوتین هایتان را تحویل بدهید و بروید. گفتم: اگر واقعا فیلم است به من بگو. گفت: نه، چه فیلمی؟!... باز هم من باورم ...
حمزه ؛ روایت خاطرات یک شهید مدافع حرم
، همسر شهید به بیان خاطره می پردازد و می گوید: عادت داشت هر وقت از سفر برمی گشت، یک چیزی می گرفت. مأموریت هم بود، دست خالی نمی آمد. از همان اوّل زندگی، کارهای هیجانی و شگفت آور کم نداشت. یک بار یک دست لباس هندی گرفته بود و وقتِ آمدن، گیر داده بود تنم کنم. می گفتم: من فکرِ توام زودتر بیای، تو فکر چی هستی ؟! کتاب حمزه؛ خاطراتی از شهید مدافع حرم محمد حسین حمزه از سوی علی رضا کلامی در 218 صفحه از سوی انتشارات خط مقدم منتشر شده است. خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، خبرگزاری کتاب ایران ...
روایت عشقی که 72 روز بیشتر طول نکشید
دیدم اما قدرت نداشتم و نمی توانستم جواب آنها را بدهم. مادرم بی تابی زیادی می کرد حتی زمانی که همه فکر می کردند مرده ام همه چیز را می دیدم. یک طرف مسعود را با حالتی بسیار خوب می دیدم یک طرف مادرم که شیون می کرد؛ زمانی که مادرم پای دکتر را بوسید خواستم که برگردم. بعد از شوک و رفتن به آی سی یو و راه افتادن مجدد قلب ام خواب امام رضا علیه السلام را دیدم. او افزود: من یک بار دیگر هم مرگ را ...
خواب تکان دهنده شهید مدافع حرم از امام حسین(ع)
به گزارش پایگاه خبری حامیان ولایت شهید علی امرایی در 30 شهریورماه سال64 دیده به جهان گشود و در اول تیرماه سال 94 در راه دفاع از حرم حضرت زینب(س) در سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد. وصیت نامه شهید علی امرایی : بسم الله الرحمن الرحیم به نام آنکه هستی از آن اوست و حسین را آفرید تا عشق را به ما بیاموزد و ما در مکتب حسینش به کمالات برسیم . بنابراین با ذکر ارباب بی ...
سرمربی سپاهان: امیدوارم یحیی هم عذرخواهی کند!
این اتفاقات رخ ندهد. بحث زد و خورد نبود و بیشتر لفظی بود و یکم تند حرف می زدند. من موقعی که سوت پایان را زدند، سعی کردم بچه ها و کادر را آرام کنم و رفتم با داور دست بدهم. بعد که نزدیک تونل شدم، دیدم درگیری شروع شد. گفتم من ندیدم چه کسی شروع کرد اما از بچه های ما گفتند یکی از بچه های پرسپولیس باعث شده. خب من آنجا بودم سرمربی آن تیمم و باید باشم. * شاید کادرفنی پرسپولیس درست می گفت ...
پیکر زخمی و لب های ترک خورده شان را هرگز ازیاد نمی برم
برای گفتگو با همسر شهید سلیمان سوری از شهدای دفاع مقدس راهی استان البرز می شوم. همان بانویی که افتخار شهادت دامادش مهدی نوروزی مدافع حرم را هم دارد. قبل از رسیدن به خانه شهید این جمله امام خمینی (ره) به ذهنم می آید که از دامن زن مرد به معراج می رود گویی این خانواده با این شهادت ها این فرموده امام را در عمل به منصه ظهور رسانده اند. ...
پس از شهادت پدرم گفتند: روح نواب در همسرش حلول کرده است!
سرویس تاریخ جوان آنلاین: در روز هایی که بر ما گذشت، زنده یاد نیره اعظم نواب احتشام صفوی، همسر شهید سیدمجتبی نواب صفوی و فرزند زنده یاد سیدعلی نواب احتشام رضوی، روی از جهان برگرفت و رهسپار ابدیت گشت. هم از این روی و در نکوداشت پایمردی و مقاومت آن بانوی نستوه، در همراهی با شوی مجاهدش و نیز در تمامی سالیان پس از او، با فرزندش فاطمه نواب صفوی گفت وشنودی انجام داده ایم که نتیجه آن پیش روی شماست. امید آنکه تاریخ پژوهان معاصر و عموم علاقه مندان را مفید و مقبول آید. اکنون و د ...
جهش های اعجاب برانگیز جانباز دوپا قطع + عکس
زمان همه چیز را تغییر داد. همه این مسائل در رشته افکار من بود. الغرض، من به برادر کوچکم آقاسلیم گفتم که به سوریه برود. **: چند سالشان بود؟ فاطمی: متولد سال 1370 بود و آن روزها 22سالش بود. گفتم: من، زن و بچه دارم و تو مجردی. تو برو و اوضاع را ببین. اگر خوب بود من هم پشت سرت می آیم. گفت: مادر چه می شود؟... گفتم: معلوم است که نباید بداند. اگر مادر بفهمد اصلا نمی گذارد ...
زنم بعد از تحصیل مرا با 2 بچه رها کرد/ بچه داری و خانه داری گردن من بود
سکونتمان را عوض کنم بالاخره با هر رنج و سختی که بود دوران تحصیل اعظم به پایان رسید و همزمان با برگزاری جشن دانش آموختگی در یکی از اداره های دولتی استخدام شد از آن روز به بعد اختلافات ما با یکدیگر شدت گرفت چرا که دیگر من جوان معتادی بودم که توان نگهداری از فرزند بیمارم را نداشتم و از سوی دیگر نیز همسرم دارای موقعیت اجتماعی و حتی فرهنگی خوبی شده بود. چند بار تصمیم به ترک اعتیاد گرفتم اما هیچ وقت موفق ...
ناک اوت محرومیت!
این ذهنیتشان از ورزش، فوتبال و بازی هایی مثل توپ وسط بود و وقتی اولین بار تمرینات ووشو را دیدند برایشان جالب بود و پس از آن تعداد کسانی را که آموزش می دادم بیشتر شد. اولش سخت بود، اما بعد مردم و شورای روستا به من کمک کردند و وسایلی را در اختیار ما قرار دادند. زاهدی هم به سختی های کار علی در روستای کوچک شان اشاره می کند: علی واقعاً بابت تمرین دادن بچه ها اذیت می شد، از این بابت که آنجا ...
خیابانی در تهران که گوشه ای از بهشت است + عکس
. ایلیا یک آشنا پیدا می کند حاج آقا امیر حاج علی . جانباز مهربانی که از همان سال اولی که دیدمش روی ویلچر در جای هیشگی خود سر سه راهی داور نشسته و پیر و جوان می آیند با او گپ می زنند. دختر و پسرم وقتی کوچک بودند حاج آقا را معرفی کردم و گفتم: این آقا قهرمان ماست وقتی من بچه بودم آدم بدا اومدن ایران اما بعضی مردا باهاشون جنگیدن و اونا دیگه به غلط کردن افتادن و با ما نجنگیدن از همان موقع ...
رمضان مدافعان حرم در جبهه مقاومت چگونه بود؟
معادلات را بر هم بزند و مدل رمضان را نیز برای مریدانش تغییر دهد. تغییراتی از جنس رزم و شهادت. به خصوص اگر این درگیری در جبهه مقاومت اسلامی و در مقابل گروه های تروریستی باشد که تلاش دارند اسلام را به گونه ای دیگر معرفی کنند. حسین صابری، یکی از مدافعان حرم اهل بیت(ع) است که مدت ها در جبهه های مقاومت در سوریه حضور داشته و در کنار رزمندگان مختلفی از افغانستان، پاکستان، سوریه، عراق، لبنان و ...
داستان بمب گذاری در پاریس
: من از بچه ها پرسیدم گفتند امسال اصلا اینجا ثبت نام نکرده، رفته دبیرستان واعظی! یه نفس راحتی کشیدم و گفتم آقا من روز اول سال دیدمش، فکر کردم هنوز میاد اینجا. گفت همون بهتر که رفت، بچه های مردم رو منحرف می کرد. مجید صالحی در جایی تعریف کرده: عطاران در فرودگاه کانادا زمانی که پاسپورت را به مسوول می دهد پلیس از او سوال می کند که چند روز می مانید به جای اینکه بگوید 10 روز می گوید 10 سال! پلیس دیده روی ...
شهید مدافع حرم: حجاب ها بوی حضرت زهرا(س) نمی دهد
گروه فرهنگی جهان نیوز : نوع لباس پوشیدن، برخورد و گفتار او همه را یاد شهدا می انداخت. آن قدر برای شهدا خدمت کرد تا خدا برای او هم معبری برای شهادت باز کرد و در تاریخ 26 بهمن 1393 در دفاع از حرمین عسگریین به شهادت رسید. به گزارش جهان نیوز ، متن کامل وصیت نامه طلبه شهید مدافع حرم، محمدهادی ذوالفقاری در ادامه می آید: اینجانب محمدهادی ذوالفقاری وصیت می کنم که من را در ایران دفن ...
خواسته شهید مدافع حرم از خدا به جای بهشت
به گزارش شهدای ایران ، شهید حسن غفاری به همراه دو تن دیگر از همرزمانش در دفاع از حرم حضرت زینب سلام الله علیها به شهادت رسید و پیکر پاکش در شهرری تشییع و به خاک سپرده شد. از این شهید عزیز، پسری به یادگار مانده است. خاطره ای در مورد شهید مدافع حرم حسن غفاری قبل از شهادتش آخرین روزی که ایران بود (سه شنبه) آمد حرم حضرت عبدالعظیم. مثل همیشه خندان. هر خادمی رو که میدید میگفت دعا کنید شهید بشوم. آمد ...
شهید حیدری نژاد و ماجرای خوردن حاجی قاتی
موقعیت چطور است؟ گفت الحمدالله خوب است. او با حالت گریه و بغض ادامه داد اما نیروهای زیادی را از دست دادم. بچه ها همه رفتند من دیگر تحمل ماندن ندارم. این جمله را گفت و از هم جدا شدیم. هنوز خیلی از من دور نشده بود که با شنیدن صدای انفجار به پشت سرم نگاه کردم و دیدم که قاسم روی زمین افتاده به شهادت رسیده است. رویای صادقه پدر شهید روایت می کند: هر شب چهارشنبه در روستا ...
مردی که جهاد می رود خداوند در خانه جانشین اوست
ادامه می دهیم و انشالله دشمن را با شکست های خفت بار به گورستان تاریخ روانه می کنیم. مازندران 42 شهید مدافع حرم تقدیم نظام مقدس اسلامی کرده است و 16 مدافع حرم در خان سوریه و در اردیبهشت ماه به شهادت نائل آمدند. شعار سال؛ با اندکی تلخیص و اضافات برگرفته از جوان آنلاین، تاریخ انتشار: 18 اردیبهشت 1400، کد خبر: 1046763، www.javanonline. ...
روش عجیب همسر شهید برای زیارت مزار شوهر! + عکس
... **: الان سرگرمی شان در خانه چیست؟ هنوز هم بهانه پدر را می گیرند یا نه؟ همسر شهید: عنایتی که گفتم به بچه های شهدا می شود، واقعا هست. تا حالا راجع به شهادت صحبت نکرده ایم. یادم نمی آید ما برای اولین بار به آنها گفته باشیم که پدرتان شهید شده. به خواهرزاده ام گفته بودند: پدر ما شهید شده، او را داخل یک جعبه خوشگل گذاشته اند و با پرچم پوشانده اند. ما چیزی نگفتیم و خودشان موضوع شهادت ...
ششمین شهید خانواده/ برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) دانشگاه را رها کرد
من تحسینش می کردم. به وجد می آمدم و خدا را شکر می کردم چنین بچه ای به من داده است. مدرسه که اصلا امکان نداشت ثبت نام کنم. ندای اصفهان: چرا؟ سال 77 بود؛ جنگ طالبان به اوج خود رسیده بود. بیشتر مردان شیعه یا روانه ی زندان ها شده بودند یا به شهادت رسیده بودند. افغانستان دیگر جایی برای ماندن شیعه نبود. ما هم مثل خیلی از مردم همراه برادر کوچکم و عده ای فامیل راهی غرب پاکستان شدیم ...
عقرب جان کودک 6 ساله را گرفت
مادرش پایش را بررسی کردند اما متوجه چیزی نشدند و فکر کردند حشره ای، پای خالد را نیش زده باشد. بعد از مدتی، حال خالد بد شد و تب کرد. والدینش باز هم وضعیت اش را بررسی کردند اما چیزی پیدا نکردند و بچه هم با توجه به سن کمی که داشت، نمی توانست توضیح دهد از چه مشکلی رنج می برد. شب که لباس خالد را از تنش خارج کردند، متوجه سیاهی و کبودی پشت پایش شدند. خانه من و پدر خالد نزدیک هم است و برای همین به خانه ما ...
زندگی نامه شهید محمد اسفندیاری + تصاویر
ه یافت و خیلی زود عازم جبهه ها شد. وی 21 آذر سال 1361 به عضویت سپاه در آمد و تا سال 1363 بار ها در مناطق نبرد با دشمن حاضر شد. حضور در جمع خانوده های شهدا و جمع آوری کمک های مردمی جهت یاری رزمندگان، از جمله اقدامات محمد در جبهه فرهنگی به شمار می رود. گلی در ادامه سخنش اذعان می دارد: یک بار که به مرخصی آمده بود، برایش غاز کشتیم؛ امّا او به غذا لب نزد. گفتم: چرا چیزی نمی خوری؟ گفت: خواه ...
نامش رمضان، متولد رمضان و شهید ماه رمضان بود
ما بود و چند روزی هم بیشتر نماند. آن زمان پسرم تازه به دنیا آمده بود. برای دیدن فرزندم به خانه ما آمد. آرام و قرار نداشت. آخرین لحظات خداحافظی رو به من کرد و گفت : این فقط خدمت من نیست، من از طرف همه شما در حال مرزبانی از خاک کشورم هستم. شاید دیگر بازنگردم. شما به زندگی خودتان ادامه بدهید و بی تابی و ناراحتی نکنید. رمضان رفت و کمی بعد خبر شهادتش را برای ما آوردند. او در 19 ماه رمضان سال 1365 در ...
از خداوند شهادت خواست و به او هدیه شد
عملیات بود. در نهایت در آخرین عملیات هم که به خواسته ی حسن اسمش را ثامن الحجج گذاشتیم با اصابت گلوله داعشی ها زخمی شد و صبح روز بعد به شهادت رسید. شهید بعد از شهادت بر همه چیز سیطره دارد من بعد از شهادت پسرم آدم های زیادی را دیدم که از شهید تأثیر پذیرفتن. من همیشه این را می گویم که شهید تا وقتی زنده است فقط برای خانواده خود است اما بعد از شهادت بر همه چیز سیطره دارد، با همه هست ...
معلمی که فداکارانه با داشتن کودک معلول تدریس می کند
باید به کارهای خانه و پخت و پز می رسیدم تا ساعت یک و دو نیمه شب. یعنی در شبانه روز فقط 2، 3 ساعت استراحت داشتم. اوایل این فرایند بسیار سخت بود، سختی مسافت راه، سختی دانشگاه، دلتنگی و نگرانی برای پسرم و مشکلات دیگر، ولی خب کم کم عادت کردم. این معلم فداکار تصریح در ادامه روندی که طی کرده تا به تدریس رسیده، تصریح می کند: 4 سال دانشگاه را به سختی، اما با شیرینی خاطرات دانشجویی گذراندم و بعد ...
شهدای خان طومان مایه عزت و اقتدار کشور هستند
به گزارش دفاع پرس از ساری، حجت الاسلام جواد یوسف پور مدیرکل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان مازندران به مناسبت سالگرد شهدای خان طومان سوریه ضمن گرامیداشت یاد و خاطره شهیدان گلگون کفن مدافعان حرم مازندران بویژه سردار دل ها سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی اظهار داشت: شهدای گرانقدر خان طومان و مدافعان حرم در آزمون شهادت سربلند بیرون آمدند و مایه عزت و اقتدار کشور ما هستند. وی افزود: جوانان ...
حاج قاسم همیشه در خاکریز بود
؛ اما ما وقتی کار می کردیم، درآمدمان خیلی بیشتر بود. به ما می گفتند وصیت کنید بروید سوریه، همه یا شهید می شوید یا اسیر، و دیگر زنده و سالم برنمی گردید. شهید حاج حسین بادپا می گفت: این بچه ها با جان و دل آمدند. کدام آدم عاقلی می رود جلوی داعش بایستد، سرش را ذبح کنند بعد بگوید به من پول بده! این پول به چه کارش می آید؟ در کشوری که 80 درصدش را تکفیری ها گرفته بودند و در بیست درصد باقی مانده نیز رخنه ...
پیشکسوت جبهه دفاع از حرم فرمانده ای بی ادعا بود
غلامحسین بهبودی- شهید جواد الله کرم از شهدای شاخص نیروی قدس سپاه است که 19 اردیبهشت ماه 1395 در جبهه دفاع از حرم به شهادت رسید. وی که متولد سال 60 در جنوب شهر تهران بود، زمان شهادت دو فرزند خردسال داشت، یادکردی از این شهید والامقام را به مناسبت سالروز شهادتش پیش رو دارید. دیدار با خانواده الله کرم آبان سال 95، مدت زیادی از شهادت آقا جواد نگذشته بود که به همراه جمعی از دوستان ...