سایر منابع:
سایر خبرها
مهشاد و ریحانه در خانه ابدی آرام گرفتند / صبح جمعه همه برای 2 خبرنگار گریستند + فیلم و عکس
صبح روز جمعه قطعه نام آوران بهشت زهرا میزبان پیکرهای دو خبرنگار جوان کشورمان و بود که با مشایعت صدها نفر از دوستان و همکاران و در میان اشک و آه خانواده های داغدارشان به خاک سپرده شدند. صدای ضجه های مادران ریحانه و مهشاد دل سنگ را هم آب می کرد. چه آرزوهایی که برای دخترانشان نداشتند. مادر مهشاد چشمش که به قبر خالی افتاد بی اختیار زانوانش لرزید و روی زمین نشست فریاد می زد و از خدا می ...
گل صدودهم شهریار
...! چه کسی بهتر از کریس؟ علی کریمی در وصف خوش اقبالی علی دایی می گوید: انگار او را خدا بغل کرده است. چه اتفاق قشنگی؛ چه جایی در دنیا می تواند امن تر از آغوش خداوند باشد؟ دایی البته به هر چه رسیده با تلاش و پشتکار بوده، اما گاهی هم بخت و اقبال به کمکش آمده است. اصلا همین که رکورد گل های ملی شهریار را یکی مثل کریستیانو رونالدو می شکند، خودش از پیشانی بلند دایی است. فرض کنید این رکورد ...
روایت های تکان دهنده بازماندگان حادثه واژگونی اتوبوس خبرنگاران/ سقوط مرگبار چگونه رخ داد
. چند بار این صحنه هولناک تکرار شد و اتوبوس چپ و راست می رفت و هول و هراس همه سرنشینان را فراگرفته بود که در آخرین انحراف به چپ وارد سنگلاخ های کنار جاده شد و درنهایت کنترل از دست راننده خارج و اتوبوس واژگون شد. من در صندلی های عقب اتوبوس بودم که به فضای بین صندلی های چپ و راست پرت شدم. آن لحظه همه به سوی یکدیگر پرت شدند و بعضی از دوستان هم داخل صندلی ها گرفتار شدند. سکوت مرگبار ...
عملیات علیه اجاره نشینی
ها را دوساله می بست و توی این دو سال طبیعتا تعداد ثبت نامی های مدرسه مان افزایش می یافت و ما باید مدرسه را عوض می کردیم، قرارداد که نوشته می شد، ما بودیم و جابه جا کردن دویست سیصدتا صندلی، ده دوازده تا تخته سیاه، چندتا کمد و کامپیوتر و هر چیزی که فکر کنید توی یک مدرسه باید وجود داشته باشد، حالا تو فکر کن یک روز این اثاث کشی افتاده بود درست توی همان روزی که ایران و ایرلند بازی داشت و ما قرار بود ...
بابا! بیا پایین مرا در آغوش بگیر/ شهادت من، نور به قبر هردوی ما می آورد
. گفت: فقط یک بار می روم، اما سه بار رفت آن زمان، باردار بودم. به من می گفت: کاش کاری انجام می دادم. ما در ایران زندگی می کنیم و به درد جایی هم نمی خوریم. در جواب به او گفتم: این حرف ها چیست ؟ حتماً نباید در جنگ شرکت کنی، شما به درد من و مادرتان می خورید. سایه تان بالای سر بچه هاست. خیلی اصرار کرد تا رضایت من را بگیرد. مادرش هم مخالف بود. چون پدرش هم به رحمت خدا رفته بود. پدر ...
سفرنامه ی ناصرالدین شاه، سه شنبه 4 تیر 1246؛ گلستان در دره واقع است، باغات دارد، باصفا بود
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ روز سه شنبه بیست ودوم [صفر]، هوای شهر گرم شده بود. خواستم سه چهار شبه سمت گلستان برویم. دیشب شیرازی کوچکه بله شده، کم خوابیدم. سر دسته [شش] توی پشه دان بیدار شدم. تاج گل پا می مالید، گفت: زبیده از دیشب تا حالا خودش را از گربه کشته است. گفتم: چرا؟ گفت: گربه کوفته دیشب که از این جا برد توی اندرون، از بغل زبیده جست پایین، یک ...
سلام، من امام جماعتم!
احسنت میگفت و کم کم اسم مسکن مهر بود که داشت می پیچید. یادم می آید آن روزها یک نفر برای یکی از بچه ها پیام فرستاد که من مبتلا به کرونا هستم و امسال نتوانستم برای عزاداری جایی بروم و خیلی دلگیر بودم که یکهو صدای نوحه را شنیدم، کنار پنجره که آمدم چشمم به هیئت سیار شما افتاد، انگار دنیا را به من داده باشند مثل بچه ها زجه می زدم، خدا خیرتان بدهد. خب این یک انرژی مثبت برای من و ...
تکه های بچگی!
اختیار دستم به سمتش کشیده شد. عرض و طولش را کاویدم. پسندیدم. کم حجم بود و خوش خوان. در دقایقی میشد خواند. به زوایای کتابفروشی چشم دواندم. جایی برای نشستن پیدا کردم. کنار میز عباس آقا روی مبل زهوار در رفته ای نشستم و شروع کردم به خواندن کتاب. در همان عبارتهای نخست در بحر مرگ جویی های هدایت غوطه ور شدم: ... هیچ کس نمی تواند پی ببرد. هیچ کس باور نخواهد کرد، به کسی که دستش از همه جا کوتاه بشود ...
رای ندادن مساوی با قبول نداشتن راه است
می رود *اگر این انتخابات رقابتی تر می شد، به نظر شما چه تأثیری روی میزان مشارکت در انتخابات داشت؟ هر جا قدرت انتخاب مردم را زیاد کنیم احساس دموکراسی بالا می رود. احساس دموکراسی برای کشور قیمت دارد و میل به مشارکت و گردن گرفتن مشکلات بعدی را افزایش می دهد. ولی وقتی حزب قوی نداریم تمایلی برای هیچ کدام از جناح ها باقی نمانده است. هرج و مرج بدتر از ظلم است. در کتابی ...
درخواست عجیب بیرانوند از انتورپ: فقط شماره یک!
می تواند با چند بازی در لیگ برتر ایران برابری کند. او بدون شک یکی از بهترین گلرهای آسیاست و از همین حالا به فکر این است که دومین جام جهانی اش را هم تجربه کند. با بیرانوند در خصوص روزهایی که در فوتبال اروپا پشت سر گذاشت صحبت کردیم و البته بحث به بازی های تیم ملی در بحرین هم کشیده شد. گفت و گوی اختصاصی ورزش سه با دروازه بان تیم ملی را در ادامه می خوانید: فصلی که در اروپا پشت سر گذاشتی ...
ناگفته های پرویز مظلومی؛ قضیه قرارداد 120 تومانی علی دایی چه بود؟
دهد. در این عکس می دانید چند ساله بودم؟ فقط 17 سال. آنوقت ها عکس کم می گرفتند، ولی یکی از دوستان این عکس را از من گرفت. سبیلم را هم می بینید. من آن موقع در جوانان خوزستان بازی می کردم و آقای گل هم شدم. 17 بار دروازه حریفان را باز کردم. همان موقع به تیم ملی نوجوانان دعوت شدم.
مدافع حرمی که تکفیری ها نقشه ترورش را کشیدند/ نحوه شهادتش را خودش نقاشی کرده بود
... حالا تن صدای پدرآهسته تر است؛ بغض راه گلویش را بسته ،چند لحظه سکوت می کند و بعد دوباره می گوید: ما سوم خرداد بود که از این ماجرا مطلع شدیم، درچند روزی که بی خبر بودیم چون خودش گفته بود یک ماموریت مهم می رود و امکان تماس برایش وجود ندارد،خیلی نگران نبودیم...حتی یادم است، آخرین بار سه روز قبل از مجروحیتش با او صحبت کردم، زنگ زد و گفت : بابا من یک چیزی از شما می خواهم.گفتم بگو پسرم. گفت: فقط ...
20 سال؛ هرروز کتک خوردم!
کوتاه قامت که به همراه دختر 16 ساله اش برای مصاحبه آمده اند، دختر که سمیرا نام دارد کمی خجالتی به نظر می رسد و هر از گاهی استرس در چهره اش نمایان می شود و انگشت هایش شروع به لرزیدن می کند. فریبا درحالی که روی صندلی رو به روی من می نشیند، می گوید چه چیزی می خواهی بنویسی زندگی من بالا و پایین زیادی داشته است، چشم هایش از عشق برق می زند و با شیطنت ادامه می دهد: 14 ساله که بودم عاشقش شدم، آن ...
گفتگو با مهدی کمالی، پیش کسوت ورزش مشهد
برای ارتقای ورزش کشور تاجیکستان نیز عمری را صرف کرده و حالا می گوید دو وطن دارد؛ اول ایران و بعد تاجیکستان. ساعتی را مهمان خانه اش می شویم و همراه با او به عکس ها و خاطرات قدیمی اش درورزش نگاهی می اندازیم. مرور خاطره ها برای دوری از فراموشی دور و بر خانه پر از عکس ها و مدال های قدیمی است. چند آلبوم و روزنامه هم روی میز گذاشته تا گواهی باشد بر صحت داستان هایی که تعریف می کند. سینی ...
لحظه تولد یک قهرمان دور از وطن
را کنار می گذارد و از کیان خودش یعنی آن کودک محافظت می کند. آن لحظه می تواند نقطه شروع یک قهرمان باشد. شجاعت حرف زدن، شجاعت دفاع کردن، شجاعت سکوت کردن و از همه نزدیک تر به این روز های ما شجاعت رای دادن میان آدم هایی که هر لحظه ممکن است مثل حرف هایشان عمل کنند، مثل آن کامنت ها، دایرکت ها و پیامک ها بشوند و آن کاری را بکنند که مردم رواندا در حق همسایه و خویشاوندان خود انجام دادند، همان ...
نذری که مقبول افتاد/ ضمانت وام 96 زوج جوان توسط یک همدانی
. قصه این بار قصه نذری است که دست خدا برای جوانان شد، برای شروع زندگی جوانانی که تعدادشان به 96 زوج می رسد. آقاهادی نذر کرده بود که خدا اگر گره از کارش باز کند، گره از کار 50 جوان بگشاید اما وقتی سقف تعهدش تکمیل شد تازه مزه دست خدا بودن زیر دندانش رفته و حالا می خواهد تعداد جوانان را بیشتر کند. اوج داستان زمانی رخ می دهد که جوانی ناامید و نالان، دست از پا درازتر از بانک برمی گردد اما ...
قسمت 3/ دادگاه های اول انقلاب به روایت خلخالی
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ در مورد خوزستان و اخطار شما این طور استنباط کردم که سرکار در مسائل ملی هم با قاطعیت رفتار کردید و مشکلی را از سر راه برداشتید آیا جامعه روحانیت هم به مسائل ملی کاملا توجه دارد؟ بله، بله، من این مسائل را به آقا هم عرض کردم و گفتم که من به شبیر خاقانی این طور می گفتم و همین باعث شد که واقعا بفهمیم در بعضی مسائل غیر از این راهی نداریم. یعنی من با پیغام به آقایانی که ادعای مردم داری می کردند، فهماندم که ...
واسعی: سال خوبی را در تراکتور نداشتم
را تضمین می کنم. اتفاقاتی افتاد که نباید میفتاد. اما خدا را شاکرم و مطمئنم روی مثبت این روزها برمی گردد. وی افزود: فوتبال سلیقه ای است و اتفاقی افتاد که شاید به فال نیک باید بگیرم. هر مربی سلیقه دارد و می تواند به کسی بازی بدهد یا بازی ندهد. من آماده بودم اما به کار گرفته نشدم و بازیکنی نیستم که چند بازی متوالی به میدان نروم. با باشگاه صحبت کردم و گفتند سر تمرین نیا و اجازه این کار را ...
امام(ره) اعتقاد داشت حفظ نظام اسلامی اوجب واجبات است
شد عضو سازمان مجاهدین خلق بودند. به هر حال پس از ورود امام (ره) چند روزی هم دفتر مرحوم آیت الله طالقانی بودم و در همان اوایل به عضویت سپاه پاسداران درآمدم. ضمناً زمانی که امام (ره) در خانه دربند و بعد جماران بودند، چون با بچه های حفاظت بیت ایشان دوست بودم، هر زمان از جبهه به مرخصی می آمدم در بیت امام (ره) بودم. سال 1358 همراه با حاج احمد متوسلیان به کردستان رفتم و همان قضایای کردستان باعث شد که ...
لزوم توسعه حرفه و مهارت آموزی در زندان اهر
خلق شده و نه برای جهنم چرا که انسان ارزشمندترین مخلوق بوده و دارای کرامت ذاتی و کفایی است و باید همیشه خدا را شاکر و قدردان باشد. وی استفاده درست و صحیح از فرصت ها در زندگی را رمز موفقیت برشمرد و افزود: عمر انسان در گذر است و باید از تمام فرصت ها در رسیدن به رضایتمندی خدا و پیوند بین خدا و ائمه تلاش و از هرگونه بدی به دور باشیم. امام جمعه اهر گفت: امروز زندان ها محل آموزش و ...
آیا داستان آکادمی تکرار می شود؟
شعار سال: سید حمید محمدیان؛ امروز جناب حجه الاسلام و المسلمین سعیدی امام جمعه قم در سخنانی گفته است: برخی از غربزدگان سهل اندیش، فکر می کنند، با مدارک و علوم غربی، می تواند پیشرفت اقتصادی برای مردم به ارمغان آورند، ولی مردم با رأی خود نشان دادند که نگاه به غرب و توسعه غربی را در تضاد با توسعه اسلامی می دانند. در اینباره چند نکته گفتنی است: نخست آنکه به یاد داشته باشیم، در سال های اول انقلاب یکی از فضلای قم _ که تازه از نجف اشرف بازگشته ...
پول خوب است، به شرطی که جنبه اش را داشته باشی
به گزارش سرویس اجتماعی شیرازه ، آوای آرامش شیرازه سلسله موارد دردودل و مشاوره و تحلیل های مرکز مشاوره فارس است که تقدیم مخاطبان گرانقدر می شود. سراب زندگی خانمی 36 ساله به مرکز مشاوره پلیس فارس مراجعه و مشکلش را با مشاور چنین مطرح کرد: خدا بیامرز پدرم همیشه می گفت: پول خوب است، به شرطی که جنبه اش را داشته باشی و خودت را گم نکنی ، از همان روزی که دایی ام حرف ازدواج ...
همیشه نمک همراه دارم برای ساختن لحظه های پُرشور/کاریکلماتور
خراب مالی ، ناگزیر بودم خودنویسم را از سیاهی شب پرکنم و روزی هم که می خواستم به مجلس ختم یکی از همکلاسی هایم بروم ، به علت نداشتن لباس تیره رنگ ، ناگزیر شدم سایه ام را راهی مجلس کنم زیرا هنوز به این مرحله از تکامل نرسیده بودم که با سیاهی شب ، برای خودم لباس رسمی بدوزم و در جشن تولد ماه شرکت کنم . -حالا که صحبت از جشن تولد به میان آمد بد نیست این را هم بدانید که چون تاریخ تولد جسم و روحم با ...
حادثه ترور آیت الله خامنه ای به روایت امام جماعت مسجدجامع ابوذر
این اتفاق های تلخ بود که در منطقه 17 به وقوع پیوست. برای بازخوانی این حادثه سراغ حجت الاسلام رضا مطلبی امام جماعت مسجدجامع ابوذر رفتیم که از نزدیک شاهد این ماجرا بود تا نحوه ترور نافرجام امام جمعه وقت تهران و نماینده امام خمینی(ره) در شورای عالی انقلاب اسلامی را از زبان او بشنویم. می خواستیم بدانیم که آیت الله خامنه ای 6 تیر سال 1360 به دعوت شما به این مسجد آمدند تا برای ساکنان منطقه ...
مأموریت خدا نقد شد/ دیدار با چمران و پیوستن به مجاهدین افغانستانی
پشت پا زده بود را بیشتر بشناسم. این درحالی بود که نامه هایی که از او به جا مانده است این سفر را برای خود سازی اعلام می کند و اسم این سفر را ماموریت خدا می گذارد. دیدار با چمران و پیوستن به مجاهدین افغانستانی این نویسنده افغانستانی در ادامه گفت: این شهید ایرانی ، طی نامه هایی که از خودش به جا گذاشته و من همه آنان را مطالعه کردم و اتفاقا در کتاب ماموریت خدا هم به آنان اشاره کردم ...
مجری تلویزیون مانکن نیست
سیاوش عقدایی مجری تلویزیون با اشاره به برخی سیاست های نادرست در انتخاب مجریان سیما بیان کرد که زمانی به دلیل نداشتن حاشیه های زرد و فالوور پایین در اینستاگرام، کنار گذاشته شده است! سیاوش عقدایی بیشتر با اجرای برنامه های علمی و این اواخر هم مسابقه شناخته می شد و حالا مدتی است برنامه ای شبانه با نام دست در دست را در شبکه دو بر عهده دارد که در آیتم های مختلفی گفتگوهایی با هنرمندان و خیرین ...
بازداشت یک پزشک زنان در پرونده قتل مرد طلافروش
... این زن وقتی متوجه شد پلیس مدارکی دارد که نشان می دهد آخرین بار مرد طلافروش به خانه وی رفته، گفت: مرد طلافروش از دوستانم بود که با هم کار می کردیم و مراوده های مالی داشتیم. آخرین بار او به خانه ام آمد تا درباره مسائل کاری صحبت کنیم. همان روز کولرم خراب شده بود که مرد طلافروش آن را تعمیر کرد و بعد از خانه ام رفت. دیگر از او بی خبر بودم تا اینکه شنیدم مفقود شده است. اگرچه این زن اصرار ...
تجاوز پسرخاله به دختر 13 ساله! / فقط صیغه مردان می شوم!
ام شد. دیگر راهی جز ترک آن خانه برایم نبود. از طرفی، نمی خواستم که خاله ام از این ماجرا بویی ببرد چون می دانستم آخر سر، همه تقصیرات به گردن من می افتد و آدم بده داستان خواهم شد. سال 92 بود که از خانه خاله ام فرار کردم. اعتیادت از کی شروع شد؟ از همان زمانی که خانه خاله ام بودم. من در حاشیه شهر به دنیا آمده بودم و در همان خیابان ها و کوچه های خاکی زندگی می کردم. در مسیر مدرسه ...
خاطرات امام رضایی یک شهید مدافع حرم
و شادی ائمه اگر ابوحامد در خانه حضور داشت حتما آن شب را خانوادگی به زیارت امام رضا(ع) می رفتیم. به خاطر دارم شب ولادتی را که حرم هم بسیار شلوغ بود، از درب ورودی جلوتر نتوانستیم برویم و در همان جا مشغول نماز و زیارت شدیم، در همان حین متوجه شدیم زائری اصفهانی مسیرش را گم کرده است، گوشی موبایل هم نداشت و فقط به صورت کلی می دانست باید به کجا برود. ما هم تازه حرم رسیده بودیم و ...