روایتی از یک مادر شهید/محمد را با دستهای خودم به خاک سپردم
سایر منابع:
سایر خبرها
سفر قاچاقی پدر شهید نابینا به کربلا
مازیار **: خودِ تردد در افغانستان هم الان خیلی سخت شده. مادر شهید: الان می گوید تو مشکلمان را پیش بابام نگو؛ گریه می کند؛ دیشب به من زنگ زد، از بس گریه کرد که مامان تو رو خدا برو، به خون شهید قسم داده به خون داداشم قسم که برو به سپاه بگو یک کار کند که من از این جنگ و درگیری بیرون بیایم؛ می گوید من خودم بچه ایرانم، ایران را دوست دارم. **: شما خودتان برای آمدن لیلا خانم ...
نبرد خونین با اشرار (+عکس)
حجم از رسیدگی به همه مسائل، برای خودم هم جای سوال و تعجب داشت؛ خسته نمی شد؟ بعد کمی مکث می کند و خودش جواب سوال خودش را می دهد: همه اینها به خاطر مسوولیت پذیری اش بود.گاهی وقت ها یک روز کامل یا حتی بیشتر از وقت و زمانش را برای گرفتن مجرمی می گذاشت که یک گرم شیشه با خودش همراه داشت. می گفتم محمد حالا دیگر یک گرم چیست که به خاطرش آنقدر خودت را به زحمت می اندازی؟ اما او می گفت مرضیه، همین مقدارهای ...
خیانت زن مشهدی با پسرخاله اش برملا شد / خیانت زن مشهدی رنگ قتل گرفت + عکس
عاطفی خاصی بین ما شروع شده بود. شب قتل طبق نقشه قبلی، دانیال تعدادی قرص خواب آور برایم آورد و من هم که می دانستم وقتی همسرم به خانه بازگردد خسته است، آن ها را درون لیوان شربت حل کردم. زمانی که وحید به خانه آمد و ابراز کرد به خاطر کوهنوردی پاهایش درد می کند من از دختر 7 ساله ام خواستم تا پاهای پدرش را ماساژ بدهد. خودم نیز لیوان شربت را به او تعارف کردم. وقتی با همان حالت خستگی شربت را ...
روایت دیدار
بست ولی تا پاسخ های منفی به ذهنم خطور می کرد تو دلم می گفتم محمد تو کاره ای نیستی و خود شهید همه ی کارها رو ردیف می کنه. بالاخره ساعت هشت و یازده دقیقه از درب منزل حرکت کردیم. دسته گل رُز و گلاب خوشبختانه بزرگراه آزادگان خلوت بود و از نخستین خروجی که به بهشت زهرا(س) می رفت، پیچیدم داخل. نزدیکای بهشت زهرا که شدیم کودکان کار و مراکز گل فروشی در کنار جاده بیش از هر چیزی نظر آدم ...
ویژگی های بی نظیر شهید نرجس خانعلی زاده از زبان مادرش/داستان زندگی دختری که در همه وجوه زندگی اش فداکار ...
او را از زبان کس دیگری می شنوید،کسی که از همه به او نزدیک تر بود. مادر نرجس به سوال های ما در خصوص دختر قهرمانش پاسخ داده و ویژگی هایی از شخصیت این دختر شجاع و فداکار گیلانی را برای اولین بار به زبان آورده که می تواند الگویی مناسب برای همه باشد. گفتگو با آسیه حاجی زاده را در ادامه می خوانید: بسم الله الرحمان رحیم آسیه حاجی زاده هستم مادر اولین پرستار شهید در پاندمی کرونا ...
از نبرد تن به تن با نیروهای بعثی تا پناه گرفتن در سردخانه
ادامه دادم اما زبانم از خشکی تکان نمی خورد و توان ذکر گفتن را نداشت لذا در قلبم نجوا می کردم. خودم را به دیوار خرابه ای رساندم و به آسمان نگاه کردم، هنگام نمازظهر بود. تیمم کردم و تکه گلی را جای مهر برداشتم که نماز بخوانم، نمی دانستم قبله کدام سمت هست اما اقامه کردم و گفتم خدایا خودت قبول کن؛ موقعی که سرم را روی مهر گذاشتم شکست، وسط آن مورچه ای را دیدم که برگ سبزی در دهانش بود از دیدن ...
بانویی که یک نفر و نصفی بود
.... وصیت وی این بود که هیچ مجلس ختمی برایش برگزار نشود و در عوض مخارج آن صرف امور خیریه شود اما پسرانش به این وصیت مادر عمل نکردند و در مسجد فخرآباد که در پارک امین الدوله ساخته بود، مراسم ختم باشکوهی برگزار کردند و عده زیادی از رجال، شاهزادگان و بزرگان کشور و مردم عادی با حضور در این مراسم یاد او را گرامی داشتند. منابع: مجله خواندنیها، شماره 52، سال 40 ...
تربیت فرزند در راستای سبک زندگی اهل بیت علیهم السلام
آموزه های دینی برای قبل وبعد بارداری زن، آداب و شرایط خاص تعریف شده است که رعایت یا عدم رعایت آن، در شخصیت و آینده فرزند تأثیر شگرفی دارد. به موجب آمار، تعداد بسیاری از کودکان ناقص الخلقه جهان و کودکانی که رشد مغزی، عصبی و جسمی ناقصی دارند، در دوران بارداری مادران شان درست تغذیه نشده اند. طبق برخی تحقیقات، علاقه مندی مادر به فرزند در هنگام شیر دادن، در ثبات شخصیت او مؤثر است.به همین جهت، در روایات ...
از علوی بیشتر بدانیم
در جاده تهران داشتند و هنوز هم پابرجاست و بخش توسعه آن در آینده به شهر صنعتی رشت منتقل شد رفت و آمد داشتم. ابتدا با محمد علی برادرش آشنا شدم و در ادامه روابطم با امیر حسین بیشتر شد، انگار که نمی خواهد گذر زمان سنش را بیشتر نشان دهد دقیقا با همان چهره باز و خوش سیما، آرام، مودب و ته لبخندی که همواره که در کنار گونه های اوست. در کارخانه با پدر و دو برادر با هم بودند، برادرش شوخی می کرد که امیر ...
خدا بعد از چند دختر مازیار را به ما داد ولی... + عکس
روان می کرد و برخی سئوالات را پاسخ می داد نیز تشکر کنیم. **: می شود اسم خواهر و برادرهایتان را به ترتیب سن برایمان بگویید؟ خواهر شهید: شهربانو، شمسی، نازنین، مازیار،... مادر شهید: 5 بچه اولم دختر هستند. خواهر شهید: من به سن گفتم، بعد از نازنین مازیار کریمی بود، بعد علی موسی، بعد لیلا، روح الله و من (مهتاب). **: پس تقریبا آقا مازیار فرزند وسط ...
زری لاته جلسه دادگاه را به هم ریخت
در سوابق کیفری و پرونده ی شخصیتی متهمین به نقل از پدر و مادر زری لاته آمده بود؛با وجودی که زری از ارمین و یامین دو سه سالی کوچکتربود اما این دوتا برادر آنقدر دست و پاچلفتی بودند که همیشه بی چون و چرا تحت سلطه خواهرکوچکشان هرکاری که او می خواست بی کم و کاست انجام می دادنداز کتک زدن بچه های محل تا دزدیدن قلم و خودکار همکلاسی ها و کِش رفتن کیک و ابمیوه از بوفه ی مدرسه برای زری لاته.زری خواهر کوچک ...
مانده بودم احمد چطور می خواهد عاقبت بخیر بشود
خبرگزاری مهر ، فرهنگ و اندیشه- زهرا زمانی: روایتی که می خوانید داستان مقاومت و صبر زهرا سادات الفت مادر شهیدان امیر و احمد اسماعیلی و خواهر شهید اکبر الفت است. قصه ای واقعی از همین روزها! قصه آرزوی شهادت و انتظار مادر و خواهری شهید... از روزهای تشییع شهیدش در دهه 60 و روزهای تفحص شهید دیگرش در دهه 70... اما انگار جهاد در این خانواده هر دهه رنگش عوض می شود تا وقتی پسر دیگر هم عزم جبهه می کند، این ...
زندگی خودتان را با زندگی و خط ولایت فقیه مطابقت دهید
آنچه که دینم و مکتبم و اسلام عزیز به من حکم می کند وظیفه خود می دانم را ذکر می نمایم. ان شاء الله بازماندگانم ادامه دهند و راه انبیاء ائمه و شهدا و علما و فقه های دین باشند و از خط امام خارج نشوند؛ و چند مسئله را که باید ذکر کنم در این ورقه دین به چند بند خلاصه می کنم. اگر سعادت داشتم و شهادت قسمت من شد جنازه ام را در علمده قبرستان عمومی نزدیک ها به مکتب خانه پهلوی قبر دخترم سید رقیه دفن ...
ناگفته های زنی که یک بار تا پای چوبه دار رفت؛ یک شبه موهایم سفید شد!
. برای فاش نشدن راز قتل، با شکایت واهی نزد پلیس وانمود کرد همسرش گم شده است. اما پلیس در تحقیقات متوجه اختلاف او با شوهر معتادش شد و محیا به عنوان مظنون بازداشت شد. متهم در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و بعد روانه زندان شد. در این سال هایک بار تا یک قدمی چوبه دار رفت و امید دارد روزی خانواده همسرش او را به خاطر تنها دخترش ببخشند. در پشت صحنه یک جنایت، این هفته پای گفته های محیا نشستیم و در ادامه مریم ...
برادر مصطفی؛ یک بسیجی فراموش شده
.... 137 شهید خونین بدن را با دستان خودم دفن کردم. همه چیز برایم عادی شده بود، اما رفتن "محمد همت" چیز دیگری بود. وقتی جبهه نبود، همه وقتش را با من می گذراند. آنقدر چهره اش نورانی بود که بچه ها می گفتند؛ تو بالای تپه نرو، نورانی هستی و عراقی ها تو را می بینند و می زنند. با خنده می گفت: این نور نه به درد دنیا می خورد و نه آخرت. بالاخره هم تیر قناسه سرش را نشانه رفت و روی ماهش را رنگ سرخ شهادت گرفت ...
دلدادگی زیر سایه سکوت
. تا زمانی که بزرگ شدیم حدودا سال 1386 خانواده شمال می رفتیم که همونجا بر اثر تصادف مادر و خواهرم از دنیا رفتن. من، بابا و داداش زنده موندیم. من همه اش به یاد امیدواری، پایدار و آموختن مادرم هستم و خواهر بزرگ مون هنوز در خارج زندگی می کنه که اون هم شوهر داره و یه دختر شنوا که 7 سالشه و خارج از کشور زندگی می کنه . آرزو که علاوه بر هنر در رشته شنا هم فعالیت می کند، کمی مکث می کند و ادامه می ...
محرمی که گذشت به روایت یک خانواده خوب
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما ؛ فهیمه مادر جوان این خانواده 4 نفره می گوید: هر سال دهه اول محرم ، هیئت بودیم؛ امسال اما به خاطر شرایط و قرنطینه بودن همسرم به دلیل کرونا خیلی دلمان گرفته بود به پسرم متین گفتم بیا یک کاری بکنیم؛ بعد شروع کردیم با وسایلی که در خانه داشتیم کار هنری تولید کردیم؛ هر شب سعی کردیم با وسایل محدودی که داشتیم کار را بهتر کنیم. کرونای پدر خانواده، بهانه ای شد تا مادر ...
شیرزن کردستانی که برای پیدا کردن پیکر فرزند شهیدش کوه های غرب کشور را زیرپا گذاشت
...> مادر فداکار بیجاری تصریح کرد: محمد رضا علاقه وافری به طراحی و خوشنویسی داشت، روز دهم بهمن ماه سال1361 برای گذراندن خدمت مقدس سربازی به جبهه اعزام شد و پس از مدتی برای گذراندن دوره چتربازی عازم تهران شد. وی خاطر نشان کرد: روز دهم دی ماه 1361 به همراه همرزمش هنگام بازگشت به تهران در محور بیجار - سنندج توسط حزب منحله کومله دستگیر و پس از 11 ماه اسارت به شهادت رسید. شش ماه در ...
■ نماز شهیدان به روایت یاران شهید (چهارم )
یا حتی اسیر شویم؛ ولی او بدون اعتنا به حرف من آرام مشغول ساختن وضو بود . با خودم فکر کردم که اصلاً جنگ ما به خاطره نماز است. همانگونه که امام حسین (ع) نیز وسط میدان کربلا در ظهر عاشورا نماز خواند. یک پتو کف قایق پهن کرده به محمد علی اقدا کردیم و نماز را همانجا برپاداشتیم. *************** 14- اقداء به مادر (شهید امیرحمزه بارلقی) از همان سنین کودکی اغلب ...
عکس لو رفته از عروس شدن مهراوه شریفی نیا / آرزویم او چه بود؟
کارگردانی سینما خوانده اما از ادامه این رشته انصراف داد و در رشته موسیقی مدرک لیسانس گرفته است.او فرزند محمدرضا شریفی نیا و آزیتا حاجیان است و خواهر بزرگتر ملیکا شریفی نیا است. مهراوه یک پرسپولیسی دو آتیشه است، بانوی پرسپولیسی که در جنگ زرگری و کر ی خانی با استقلالی ها همیشه پیشتاز بوده و هر استقلالی جرات کل کل با او را ندارد. به واسطه پدر و مادر هنرمندش، بازیگری را از سال 1368 ...
رقص بهنوش بختیاری در خیابان | عکسهای بهنوش بختیاری
پشت صحنه فیلم مهمان مامان استاد داریوش مهرجویی اشاره کنم که در سمت منشی صحنه در کنار سایر عوامل تولیدی این فیلم حضور داشتم اما در همان دوران هم سودای بازیگری و بازیگر شدن را در سر می پروراندم. سرانجام سال 1375 بود که این فرصت برایم به وجود آمد و در مجموعه هوای تازه ساخته آقای محمد رحمانیان بازیگری را آغاز کردم و به عرصه جدیدی در دنیای سینما وارد شدم. همان چیزی که گفتم سودایش را در سر داشتم و همین ...
شب شلوغ و پر تردد شب نشینی
موقع خواب اگر بچه گریه کرد مادر نمی شنود حالا دستبندهایی آمده است که به دست بچه و مادر می بندند و در شب اگر کودک گریه کند مادر را با لرزش خبردار می کند که کودک در حال گریه کردن است. وی ادامه داد: به کار هنری خیلی علاقه داشتم برای همین در گروه های سرود عضو شدم؛ آهنگ ها را می شنوم ولی نمی توانم تشخیص دهم که خواننده چه می گوید.برای همین مفهوم شعر را یاد می گرفتم و بعد با آهنگ خودم را منطبق ...
پروانه ای که قصه زنان را روایت می کند/ اینجا نفس مهمانان از جای گرم درمی آید!
است که سریال های جذابی را در کارنامه خود دارد. او حالا به سمت اجرا آمده است. **خانم سام برنامه نفس با محوریت مادر روی آنتن می رود؛ با توجه به دارا بودن تجربه اجرا در تلویزیون چه ویژگی از این برنامه شما را برای حضور در آن به عنوان مجری مجاب کرد؟ من سال ها پیش تجربه اجرا برای کودک را داشتم. زمانی که آقای مومن نژاد با من تماس گرفتند، به ایشان گفتم که حرفه من این نیست و علاقه ای ...
حسین یکتا؛ دو نفر مردم و جوانان را خوب درک کردند؛ امام (ره) و حضرت آقا
و حالا کجاییم. بله، حضرت آقا در گام دوم هم می گوید یک جاهایی سر ریل چرخید، آن تکنوکرات ها، نگاه لیبرال، نگاه حواس پرت به جبهه غرب، گم شدن اسلام ناب، یک جایی رفتند سمت اسلام آمریکایی، این هم طبیعی است. خود اسلام، صدر اسلام و بعد از آن هم خیلی جاها ریل ها عوض شده است. به این خاطر وقتی فرایند کلی انقلاب را نگاه می کنیم، با همه غم و غصه ها، با همه گیر و گورها، با همه ضعف ها، با همه ...
طلا نمی گرفتم پول بیت المال را هدر داده بودم
از من فقط حریف مکزیکی پرتاب کرد. روز مسابقه هوای توکیو به شدت بارانی بود، عادت دارم قبل از پرتاب به دستم گچ منیزیم می زنم ولی شدت باران به حدی بود که انگار نه انگار من به دستم گچ زدم! دست هایم خیس خیس بود. با خودم گفتم عضله من که پاره است، اولین پرتاب را انجام می دهم و تا پاراآسیایی 2022 هم یک سال وقت دارم، دستم را درمان کنم. هر چی شد، شد. در زندگی ام هیچ وقت به این اندازه مصمم نبودم و هر چه در ...
حسن آقا می گفت جبهه اصلی خانواده است
چه زمانی به جبهه مقاومت اسلامی رفت؟ شما از حضورش در منطقه عملیاتی مطلع بودید؟ اولین بار سال 1394 به سوریه رفت. همین مأموریت ها روز به روز تجربه نبودنش را برایم بیشتر می کرد و من دلتنگی هایم را با روز های باقی مانده از مأموریت هایش گره می زدم و برای بازگشتش روزشماری می کردم. چند مرتبه اول حضور ایشان در سوریه برای امور آموزشی بود، به خاطر همین خیالم تا حدودی راحت بود. همان مرتبه اول عید 94 ...