درباره مشکلات توس 81 و معضلات کارتن خواب ها | شب های سیاه مشهدقلی
سایر منابع:
سایر خبرها
ابتکار: تهدید شدم/ می خواهند دولت را تخریب کنند، از من شکایت می کنند
الهه محمدی: 8 سال از آن زمان که معصومه ابتکار برای بار دوم راهی ساختمان سازمان حفاظت از محیط زیست شد گذشته و حالا او، زن 62 ساله ای که روزی در سال 2012 جزو 500 چهره پرنفوذ جهان اسلام در بخش سیاست قرار گرفت و از او به عنوان یکی از هفت قهرمان زمین تقدیر شد، روزهای استراحت بعد از پایان دولت های یازدهم و دوازدهم را می گذراند. سه ماه از پایان کار معاون سابق رییس جمهور در امور زنان و خانواده ...
ظلم صاحب خانه به خانواده مدافع حرم تا آخرین نفس!
و بچه باشم. یعنی هر چه این اصرار کرد، فایده نداشت. تا ساعت دوازده شب ماندیم؛ روز پدر بود؛ صاحبکار می گفت امروز روز پدر است نمی دانم همسر تو چی گرفته، همسرم حاضر شده می گوید برویم کیک بگیریم برای پدرش؛ من می روم خانه پدر زنم. ما را با ماشینش آورد سمت مترو، در راه یک کیک آنها گرفتند و من یک کیک برای آقا محمد گرفتم. بعدش با هم آمدیم خانه. آقا محمد 15 روز ماند و دوباره رفت. هر چه گفتم نرو ...
اصرار همسر شهید برای انجام وصیت خاص شوهر! + عکس
لحظه ها و شماره های بچه ها بود که من خودم در دلم افتاده بود که این بچه ها چقدر نگران هستند؛ چقدر چشم به راه پدرشان هستند. شب تقریبا ساعت دوازده بود، ما زود می خوابیدیم، بچه ها تلویزیون نگاه نمی کردند، همه دلتنگی پدرشان را داشتند. زنگ زدند به گوشی خانه. دیدم آقامحمد زنگ زده؛ گفت خوابیده اید؟ گفتم بله، بچه ها هم خواب هستند. گفت بچه ها را بلند کن می خواهم برای بار آخر باهاشان صحبت کنم. آنجا ...
ترسناک ترین جملات کودکان که خون را در رگ های والدین منجمد کرد!
ها نگفته ایم، پسر کوچکم به من گفت که خواهر بزرگترش هر شب به ملاقاتش می آید، وقتی از او پرسیدم در مورد کدام خواهر صحبت می کند او به من گفت: "همان فرزندی که سال ها قبل از تولدم سقطش کردی." 12: در حالی که من در بالکن خانه ایستاده بودم و بچه های محله بازی می کردند، دختر همسایه به من نگاه کرد و گفت: "فرزندت چه زمانی به دنیا می آید؟" از سوال او تعجب کردم و عصر همان روز متوجه شدم که باردار ...
چرخ اشتغالزایی در وردآورد می چرخد
حسینیه سیاری در محله راه اندازی کنیم و هر شب در یکی از محله های وردآورد برنامه اجرا کنیم. هیئت های محله جز یکی،2 هیئت مشارکت نکردند. پس از این طرح ناموفق به پیشنهاد یکی از دوستان تصمیم گرفتیم تا برنامه دیگری اجرا کنیم و آن چهارپایه خوانی در مقابل خانه شهدای محله بود. به این ترتیب هر روز ساعت 6 عصر مقابل منزل یکی از شهدا به ترتیب مراسم نوحه خوانی، روضه خوانی و پذیرایی برگزار می شد و ساعت ...
داستان های کوتاه ترسناک
گذارد و با خون اجساد چیزی را روی دیوار می نویسد و به زیر تخت پسر می رود. پسر بچه تظاهر می کند که خواب است و خودش را به خواب می زند. زمان می گذرد و چشم پسر به تاریکی عادت و سعی می کند نوشته روی دیوار را بخواند، اما متوجه می شود جمله ای که روی دیوار نوشته شده این است: می دانم که بیداری! چه چیزی در زیر زمین است؟ در این داستان آمده است: مادرم به من می گفت هرگز به زیر زمین نروم، اما ...
مثل یک لباس بدقواره
خانه با دیگری متفاوت است، اما وقتی این موضوع را در وسعت مناطق محدوده غرب تهران زیر ذره بین می گذاریم، ناهماهنگی و آشفتگی ظاهری بیداد می کند. نمای یک خانه، سنگی و سیمان های سفید، نما خانه ای دیگر به سیاهی می زند. یکی آجر سه سانتی و دیگری سنگ مرمر و برخی هم مانند خانه های محله کن خشتی است. کارشناسان باور دارند نماهای ساختمان لباسی برای قامت محله ها هستند که اکنون این لباس برازنده هویت محله ها نیست ...
درنگی در آهنگ کوچه زردی امیرحسین شورچه | هم دردی با رؤیایی مُرده
ای دارد و عمیقا به تار و پود موسیقی می رود؛ چه آن جا که از بهادرخان می گوید و چه آن جا که از پشت قلعه مرمر، منتظر آمدن سواری است. تک آهنگ جدید شورچه که یکی از قطعات آلبوم بعدی اش، شیفت شب ، هم هست روایتی همدلی برانگیز دارد از زنی تنها که در کوچه زردی مشهد قدم می زند. اینجا هویت فرهنگی و تاریخی یک محله شهری به هویت تاریخی و فرهنگی یک سرزمین گره می خورد. درواقع مهم ترین نشانه های یک مکان ...
فیلم اقدام زشت علی دایی ! شما الگویید!
و آبروی او را به مخاطره بیندازد باز هم دست نمی کشد پس بهتر است همه چیز مسالمت آمیز حل شود. البته بر طبق اخبار منابع موثق، همسر سابق این مربی مشهور هم پیغام داده که وی برود از طریق شکایت، خواسته ی خود را مطرح کند؛ چرا که به هیچ عنوان اجازه نمی دهد دخترش نزد این مربی و همسر سابقش زندگی کند. منبع: شما و اقتصاد این مطلب از صفحه وبگردی تهیه شده و فقط جنبه سرگرمی دارد اخبار وبگردی را در اینجا بخوانید: ...
راز یک قبر پنهان در مسجد مظفری
مزاری درست کردند. او ادامه می دهد: بعدها آن یتیم خانه به مدرسه دخترانه و مدرسه هم پس از چندسال به یک پاساژ تبدیل شد. سال 1352 که فردی به نام حجت الاسلام ملکی امام جماعت مسجد مظفری بود، از بزرگان و لوطیان محله خواست پیکر فخرالاسلام را به این مسجد بیاورند و دفن کنند. او ابتدا از حسین اسماعیلی پور ، معروف به حسین رمضون یخی ، از گنده لات های محله، خواست این کار را انجام دهد. رمضون یخی هم ...
سلاخی بی رحمانه زن جوان به دست شوهر | سلاخی بی رحمانه زن جوان در توهم شوهر جنایتکار
قاضی احمدی نژاد بیانگر آن بود که همسایگان تا ساعت 5 بامداد نیز صدای مشاجره و فریادهای زن جوان را شنیده اند اما دیگر سکوت بر خانه این زوج حکم فرما شده است! این در حالی بود که فرزند هشت ساله مقتول آن شب در منزل مادربزرگش مانده و تنها فرزند سه ساله در خانه بود که این جنایت رخ داده است. با وجود آن که برخی شواهد از حضور برادر شوهر مقتول نیز در صحنه جنایت حکایت داشت، تحقیقات گسترده کارآگاهان ...
روایت سفر استانی رئیس جمهور از دریچه نگاه یک عکاس/ قبلا از او خوشم می آمد اما حالا دوستش دارم
، از اهواز تا بخش چلوی شهرستان اندیکا چهار ساعت و نیم راه بود و باید هرچه زودتر خودم را می رساندم. حوالی دوازده نیمه شب بود که به چلو رسیدم و مستقر شدم، در آن تاریکی هوا و بهت کوهستان هم که نمیشد جلوتر رفت، ماندم تا 6 صبح شود و آنور گرگ ومیش هوا، پنجاه دقیقه ای را تا رسیدن به روستای زلزله زده ی سرشط، جاده ی کوهستانی و مخوف این روستا را کوبیدم. ساعت هفت و نیم که شد توی روستا بودم، در کنار ...
پدربزرگ ها و مادربزرگ ها چشم انتظار بازگشایی مدارس
مدرسه بود و تربیت با ما اما حالا تربیت را کنار گذاشته ایم و فقط به درس و کلاس فکر می کنیم. مادربزرگ آیناز معلم بازنشسته است. آیناز قبل از کرونا کنار مادربزرگ کلاس دوم ابتدایی را جهشی خواند. حالا اما مادربزرگ هر روز چشم به گوشی موبایل دارد تا نوه اش از درس جا نماند. می گوید اگر کلاس ها به همین شکل مجازی ادامه پیدا کنند، بچه ها با افت تحصیلی مواجه می شوند: 30 سال معلم بودم و درس دادم. بهترین ...
ماجرای خیریه ای که کارگاه اشتغالزایی شد/ به نیازمندان به جای بسته معیشتی آدرس کارگاه را می دهیم!
دوباره همه درها را نگاه کنیم شاید پلاکی از چشممان پنهان مانده باشد، تا سرش را بالا گرفت فهمیدم از تاریکی ترسیده است دروغ چرا من هم ترسیده بودم اما به روی خودم نیاوردم. رابطمان گفته بود امشب دوتا دختر بچه منتظرتان هستند بهم گفت برویم صبح بیایم که بتوانیم در روشنایی روز آدرس را پیدا کنیم اما من گوشم به این حرف ها بدهکار نبود باید آدرس را پیدا می کردیم، چراغ قوه موبایلم را روشن ...
محله من دوستدار کودک است
شهرداری اجرا می شود. هدف از آن تفکیک زباله در مبدأ است و در نتیجه کاهش میزان تولید پسماند و در این راه آموزش های زیادی در رسانه های مختلف و همین طور در محله ها انجام می شود. در اداره بازیافت منطقه 7 هم کلاس هایی برای کودکان وجود دارد که می توانند با استفاده از پسماندهای خشک، مثل بطری های پلاستیکی، درهای بطری ها و انواع مواد پلاستیکی که بیشتر از 500 سال طول می کشد تا به چرخه طبیعت برگردند، وسایل ...
bZ4X؛ اولین شاسی بلند تمام برقی تویوتا
بابا فعالیت خود را از سال 1394 به عنوان تامین کننده محصولات نوزاد و کودک اصیل ایرانی و خارجی نظیر انواع کالسکه، کریر، ساک لوازم، روروئک، صندلی غذا، صندلی خودرو، دوچرخه، سه چرخه و ماشین شارژی برای فروشگاه های اینترنتی آغاز کرد. تخصص اعضای این شرکت به حوزه محصولات نوزاد وسیسمونی و تجربه آنها در تامین بیش از بیست هزار سفارش برای فروشگاه های متعدد موجب شد تا در سال 97 اقدام به تاسیس فروشگاه اینترنتی نی نی بابا به منظور عرضه سریع و مقرون به صرفه تر این محصولات به مصرف کنندگان کنند. ...
ماجرایی ناب از اعجاز و امداد یک شهید
کنه؟ او هم جواب داد: توی بنری که زدن، سخنران مراسم، حاج آقا پناهیان بود و مداح هم حاج سعید حدادیان. تشکر کردم و گفتم: رضا، من خبرش رو بهت می دم که اومدنی هستم یا نه. شب که به خانه رفتم، جریان را به خانواده گفتم. آن روز، به خاطر افسردگی زیاد، مدام گریه می کردم و یاد آن شب جهنمی میدان مین و دوستان شهیدم می افتادم. خانواده به من گفتند: برو، هم یه تجدید خاطره می شه و هم حال وهوات ...
زمستان سرد پیش روی کارتن خواب های مشهد/ تنها 8 گرمخانه برای 10 هزار معتاد متجاهر وجود دارد
اطلاعات بهزیستی خراسان رضوی، تا پایان سال 99 بیش از 10 هزار معتاد متجاهر و کارتن خواب در مشهد حضور داشتند که قطعا تا به امروز بر تعداد آن ها افزوده شده است بنابراین وجود تنها 8 گرمخانه در مشهد در برابر جمعیت 10 تا 15 هزار نفری معتادان و کارتن خواب های مشهد کافی نیست و می تواند زمستان سرد و تلخی را برای این افراد رقم زند. در همین خصوص سید مجتبی منتظری، رئیس سازمان فرهنگی و اجتماعی شهرداری ...
کاربردهای جالب شامپو بچه
حتما به یک ماده شوینده ملایم مانند شامپو بچه نیاز دارید که علاوه بر پاک کردن لباس به دست آسیب نمی زند. شست و شوی لباس های پشمی و کشی : برای شست و شوی لباس های پشمی می توانید از شامپوی بچه که به اندازه کافی ملایم است، استفاده کنید و لباس ها را داخل سبد قرار دهید تا خشک شود. باز کردن زیپ : در مطالب قبلی بخش رازهای خانه داری در نمناک گفتیم که اگر زیپ لباستان گیر دارد یک قطره از شامپو ...
قصه عروج شهید سلامت یزد
. ده روز قبل از شهادتش سرما خورد و طوری بود که درد هم نداشت فقط تنگی نفس داشت. او را به بیمارستان بردیم و یک سری دارو داد و گفت: او را به منزل ببرید. تا 7 روز هم به همان صورت بود اما در سه روز آخر حالش بدتر شد. حرف ها را مدام تکرار می کرد. هزیان می گفت. روزهای آخر روی مغزش هم تاثیر گذاشته بود. نیمه های شب از خواب بیدار می شد و داخل کمد به دنبال چیزی می گشت. وقتی از او می پرسیدم به دنبال چه هستی می ...
راه های برقراری ارتباط موثر با نوجوانان/ با نوجوان آشفته چه کنیم؟
، مرتب اخم می کند و غر می زند و از شرایط شکایت دارد. بچه دیگرش که شانزده ساله است هم مدام حرف می زند و با هر چیزی مخالف است. اما دختر هجده ساله اش با دو پسرش کاملا متفاوت است و رفتار دوستانه دارد، به خوبی رفتار می کند و تمیز و مرتب است. نکته دیگر از این صحبت مادر بر می آید که هر بچه ای در دوره نوجوانی با دیگری متفاوت است و هر یک الگوی خاصی دارند، بنابراین نمی شود قوانین خاص برای هر بچه ای ...
زن مطلقه به دست همسر سابقش به قتل رسید
پرونده قرار گرفت در همان ابتدا به قتل زنش اعتراف کرد و گفت:7 سال قبل با همسرم ازدواج کردم و از همان روزهای نخست با هم اختلاف داشتیم و مدتی بود فکر می کردم همسرم با کسی در ارتباط است. وی افزود: روز قتل داخل خودرو بودیم از خانه پدرزنم که در کرج است بیرون آمده بودیم و در نزدیکی تهران بودیم که داخل خودرو با هم بحث کردیم که در یک لحظه عصبانی شدم و با 6 ضربه چاقو همسرم را به قتل رساندم و برای ...
مروری بر زندگی نامه شهید فهمیده
تا ادامه دهنده راه شهدای کربلا باشد. محمدحسین مقطع ابتدایی را در قم گذراند و بعد به کرج آمدیم. در سال 1357 در زمان درگیری های انقلاب او که 11 سال بیشتر نداشت به پخش اعلامیه ها و نوار های حضرت امام (ره) می پرداخت. سال 1359 زمانی که شیپور جنگ نواخته شد. روز اول مهرماه ما به مدرسه رفتیم، اما محمدحسین به بهانه بازی کردن از منزل خارج شد، ولی دوباره برگشت و بار دیگر با ما خداحافظی کرد و به ...
حضرت فاطمه(س) برای پسرم مادری می کرد
آمادگی که می رفت، در یک سال، سه بار دستش از آرنج و مچ شکست. یک سال دستش در گچ بود. با وجود تمام حوادثی که برایش اتفاق افتاد، به لطف خداوند زنده ماند تا بزرگ شود و برای سال های جنگ و دفاع از کشورش ذخیره شود. خداوند این گونه دست هرکس را بخواهد می گیرد و بالا می برد و به او عزت می دهد. یار و مددیار مادر قدری که بزرگ تر شد، در کارهای خانه به من کمک می کرد. چون فرزند اول بود، همواره یار و ...
تدارکِ تلویزیون در هفته نوجوان/ پخش فیلم "جشن تولد" علیرام نورایی
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم ، فیلم های دیدار (قسمت اول و دوم) ، جشن تولد و بچه های محله گل ها از امروز شنبه تا چهارشنبه 8 تا 12 آبان ماه از شبکه امید پخش می شود. - فیلم تلویزیونی دیدار (قسمت اول) به کارگردانی سیدجواد هاشمی ، یکشنبه 9 آبان ماه ساعت 18 از شبکه امید پخش خواهد شد. - خلاصه داستان فیلم از این قرار است که: حمید نوجوان سیزده ساله ای است که از روی کنجکاوی ...
قبل از بچه دار شدن این تصاویر را ببینید+تصاویر
دختر م خارج کردم. این زندگی واقعی است همسایه گفت که کودکش برای چند دقیقه ساکت شده. این هزینه سکوت او است. یک قوطی کوچک رنگ سفید پیدا کرد. انتظار نتیجه دیگری نمی رفت. امروز به خاطر دخترم که اینطور کنارم ایستاده بود از خواب بیدار شدم. من هرگز اینقدر نترسیده بودم پسر پنج ساله من روز گذشته کیف پول همسرم را برداشت و بی سر و صدا به اتاقش دوید ...
تاریک ترین رازی که از همسرت پنهان کرده ای!
تا 10 سالگی اسیر آن مکان باشم( چون از سرنوشت بسیاری از هم دوره ای هایم خبر دارم می گویم من خوش شانس ترین بودم) اما اتفاقات آن 10 سال حتی اگر 1000 سال هم زنده باشم هرگز من را در خواب و بیداری رها نخواهد کرد. از طرف کاربر u/lHeartdana " شرایط بد روانی و اعتیاد به قرص های مختلف" پیش از هر حرفی بگویم که به خوبی از وخیم بودن شرایطم، همچنین از نیازی که به کمک گرفتن دارم، آگاهم ...
گفتگو با پدر سنگدل که پسرش را مثله کرد!
هایم زندگی می کردم اما یکی از پسرانم به نام اشکان بنای ناسازگاری گذاشت. هر بار پول بیشتری می خواست و کم کم باعث اختلاف و درگیری مان شد. سال ها برایش زحمت کشیده بودم اما بدرفتاری و بی احترامی می کرد. دیگر نمی خواستم کنارم باشد. چطور او را کشتی؟ رفتارش خسته ام کرده بود و می خواستم تنبیهش کنم نه او را بکشم. آن شب من و پسرم در خانه تنها بودیم. حرف های نامناسب و توهین آمیز به من زد ...
مهربان و وسیع؛ مانند قیصر!
.... چند پاکت سیگار خریدم. حدسم درست بود. بالاخره حدود ساعت 2بعد از نیمه شب، سیگارشان تمام شد. چند پاکت را به اصطلاح رو کردم اما آن چند پاکت هم برای چند ساعتشان بیشتر کفاف نداد. تا نزدیکی های صبح همه بیدار بودند و اتفاقا بحث ادبیات و شعر و داستان بالا گرفته بود. آنها صبح رفتند و من هم خوابیدم و بعد از ظهر، از خواب بیدار شدم. همسرم و بچه ها خانه پدر و مادر همسرم بودند و می دانستم که فعلا نمی آیند ...