ترسناک ترین جملات کودکان که باعث وحشت والدین می شود!
سایر خبرها
چه کسی مادرم را کشت؟
. خواهرم هم قول داده بود که خانه را به نام پسرم بزند. ولی به قولش عمل نکرد. من هم خیلی از دستش عصبانی بودم. تا اینکه سه روز پیش از حادثه به خانه پدرم رفتیم. داشتم به پدرم می گفتم که باید برایت پرستار بگیریم تا از تو مراقبت کند. پدرم هم گفت که خواهرم از او مراقبت می کند. من هم گفتم مراقب باش سرت را کلاه نگذارد. خواهرم این حرف مرا شنید. خیلی عصبانی شد. با هم درگیر شدیم. او به سمتم حمله کرد. من هم مشتی به ...
روایت مادرشهیدی که از شهادت فرزندش بی خبر بود+عکس
چگونه بود؟ در دوران کودکی به بازی های دوچرخه سواری، فوتبال و والیبال علاقه داشت و در کنار دیگر بچه ها بازی می کرد. زمانی که به مدرسه می رفت، معلمانش می گفتند: تو چه شیری به این بچّه دادی که ما آرزو داریم در مدرسه با بچّه ای جر و دعوا کند. من راضی بودم که بچّه ام به جبهه رفت. از خوبی هایش و خوش اخلاقی اش هرچه بگویم کم است. با مردم خیلی اخلاقش خوب بود. در مدرسه، در روستا، با دوستانش اینقدر ...
نبش قبر مادر تهرانی با دستور بازپرس جنایی تهران / مشت دایی رو شد!
آگاهی تهران در ابتدا به سراغ پدربزرگ خانواده رفتند. کارآگاهان در تحقیق از پدربزرگ خانواده پی بردند که دختر و پسرش از سال ها قبل بر سر یک خانه با هم دچار اختلاف بودند و روز حادثه پسر به نام امیر با خواهرش درگیر شده و با مشت ضربه ای به صورت او می زند و زن 63 ساله در این درگیری روی زمین می افتد و پس از 3 روز به مرگ فرو می رود و پزشک عمومی نیز برگ گواهی فوت را صادر می کند. تیم پلیسی ...
قتل خواهر با سیلی به صورت
ضرب و شتم قرار بگیرد. الان هم از او شکایت دارم و خواهان نبش قبر و مشخص شدن علت مرگ مادرم هستم. در ادامه تحقیقات، بازپرس جنایی دستور تحقیق از پدر و مادر زن میانسال را صادر کرد. پدر وی گفت: دخترم برای مراقبت از من و مادرش به خانه ما می آمد. او با برادرش بر سر یک ملک مسکن مهری در هشتگرد اختلاف داشتند و آن روز هم سر همین مسأله دعوایشان شد. پسرم هم با عصبانیت یک سیلی به صورت خواهرش زد که او ...
دستور نبش قبر برای رازگشایی از مرگ مرموز یک زن
با یکدیگر دچار اختلاف شدند. وی ادامه داد: 3روز قبل از حادثه دختر و پسرم مهمان خانه من بودند که باهم بر سر همان اختلاف قبلی درگیر شدند. پسرم با دست مشتی به صورت دخترم زد که باعث شد او روی زمین بیفتد. آن روز دعوای آنها خاتمه یافت و پس از 3روز ناگهان حال دخترم بد شد و روی کاناپه از حال رفت. من دستپاچه شدم و به پسرم و پزشک زنگ زدم اما قلب دخترم از تپش ایستاده و جانش را از دست داده بود. ...
به هود آشپزخانه هم رحم نکردند! + عکس
همسایه مان زنگ زده بود و آمبولانس آمده بود و من را برده بود بیمارستان. بچه ها خانه بودند. سه روز گذشت؛ بعد از سه روز، من هنوز حالم بد بود ولی دنبال کارهای همسرم بودم. همانجا می رفتم یک باره حالم بد می شد، می دیدم من را برده اند بیمارستان و سِرُم می زدند. بعدش دوباره من را از بیمارستان می آوردند خانه. **: این همسایه تان ایرانی بود؟ همسر شهید: بله. **: شما را می شناخت ...
فیلم خانم معلم ایرانی جهان را تکان داد / جایزه یک میلیون دلاری برای فداکاری بزرگ !
.... نمی توانستم زجر کشیدن این دختر بچه را ببینم و کاری نکنم، بار ها به خانه پدرش رفتم و با آن ها صحبت کردم تا اجازه بدهند دخترشان را برای درمان به تهران بیاورم. کار خیلی سختی بود و بار ها اصرار کردم تا اینکه موفق شدم رضایتشان را بگیرم. روند درمانی این دختر خیلی طولانی بود و شاید باورنکنید هنوز پس از گذشت چند سال درمانش ادامه دارد. معلمی شغل انبیاست، این جمله را بار ها شنیده ایم، شغلی که ...
روایت یک شهید از حضور امام زمان(عج) در مجلس ختم شهیدی دیگر که بتازگی هویتش احراز شده است+عکس های شهید
ادب داشت. از خجالت نداری صورتش سرخ می شد، اما حرفی نمی زد. شکایت نمی کرد. جمال تلاش خودش را انجام می داد، اما راضی بود به رضای خدا. در یکی از نامه هایش می نویسد: الان که در سنگر نشستیم، روز جمعه ساعت 7:30 صبح است. به فکر خانه افتادم؛ به فکر روزهای انقلاب، به فکر بچه های کوچه. بعد به خودم می گویم بیخیال بابا، چند سال در کوچه بودی چه کار کردی؟ اینجا را عشق است. نبرد حق علیه باطل را. راستی خدا را ...
طلاق هایی که سبب ساز آن ویروس کرونا بود
ام به اینجا بکشد. دو سال پیش این موقع سر خانه و زندگی ام بودم. فرهاد سر کار می رفت. زندگی مان با همان درآمد فرهاد می چرخید. اما کرونا آمد و فرهاد بیکار شد و حالا از هم جدا شده ایم و انگار خواب می بینم. یک خواب طولانی که پر از اتفاق های بد است. یک روز به مادرم گفتم این روزها واقعی است یا خواب می بینم؟ زندگی که هیچ وقت شروع نشد سامان و فهیمه در دوران عقد از هم جدا شدند تا زندگی ای ...
بعد از سه بار محاکمه، قاتل دختر جوان به قصاص محکوم شد
ولی دم است و او برای قاتل دخترش حکم قصاص خواسته است. مادر سمیه گفته: ما در آمریکا زندگی می کردیم و سمیه مدتی بود که به ایران آمده بود. او ایران را دوست داشت و می خواست در کشور خودمان زندگی کند. دخترم دختر بزرگی بود و دیگر لازم نبود من نگران او باشم یا مدام کنترلش کنم. این را که با چه کسی رفت وآمد داشت، هم نمی دانستم. سمیه ازدواج نکرده بود و مجرد بود. بیشتر سال را ایران بود و گاهی هم به آمریکا می ...
قتل دختر جوان با کارد میوه خوری
گرفت و قضات دیوان عالی کشور این حکم را تأیید نکردند. با شکسته شدن حکم دیه، پرونده فرهاد برای رسیدگی به شعبه هم عرض ارسال شد. پسر جوان این بار در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد. وی حرف های قبلی اش را تکرار کرد و گفت: باور کنید سماجت سمیه باعث شد برای ترساندن او چاقو بکشم؛ اما من نمی خواستم ضربه ای به او بزنم. من اتهام قتل عمدی را قبول ندارم، چون هیچ خصومتی با دختر ...
خاطره خادم حرم حضرت معصومه(س) از شفا گرفتن کودک سرطانی
چند دقیقه که گریه آنها بند آمد علت این گریه را از آنها پرسیدیم که مادر بچه گفت نماز صبح را که خواندم به خواب رفتم و در عالم رویا دیدم حضرت معصومه سلام الله علیها هم اینجا بود و دستی روی سر این بیماران کشید و من مطمئن هستم که خود حضرت شما را فرستاده و عنایتی به این مریض ها داشته اند؛ سال بعد که ما به میبد یزد رفتیم یک خانواده اصرار داشتند که به منزل آنها برویم و وقتی رفتیم دیدیم که این بچه همان ...
زندگی به سبک شهدا-6|روایت دلدادگی یک شهید در 18 سالگی
وقتی ماجرا را فهمید گفت: مگر زن گرفتن لباس خریدن است که چند روز آمدی زن بگیری و برگردی؟ من سه چهار روزه برای تو دختر از کجا پیدا کنم؟ محمد نقشه هایش را از قبل کشیده بود. همان شب با خواهرش زهرا صحبت کرد و او را واسطه قرار داد تا برود و با نرگس حرف بزند. زهرا، دو سه سالی بزرگتر از محمد و محرم رازش بود. فردای آن شب، زهرا نرگس را صدا کرد و گفت: محمد سلام رساند و گفت تصمیم ازدواج دارد. گفته ...
تصویری از امروزِ متروی تهران که پربازدید شد
گزارش کامل از گزیده خبرهای امروز تابناک با تو را با کلیک بر تیتر آن بخوانید. تصویری از امروزِ متروی تهران که پربازدید شد لباس هالووین بازیگر معروف با الهام از سریال Squid Game سگ ها در مسابقه هالووین آرمان: پدر و مادرِ غزاله شانس دوباره به من بدهند چراغ سبز طالبان برای بازگشت دختران به مدارس لئوناردو دی کاپریو و جنیفر لارنس در قابی ...
نبش قبر برای رمز گشایی از قتل
کبودی صورت زن میانسال هنگام دفن سبب شد تا پسر وی به مرگ مادرش مشکوک شده و ماجرا را دنبال کند. چند روز بعد از مراسم خاکسپاری نبش قبر انجام و جسد به پزشکی قانونی منتقل شد. آنجا بود که مشخص شد زن میانسال در جریان یک حادثه به کام مرگ است. به گزارش جوان، چندی قبل مرد جوانی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از دایی اش به اتهام قتل مادر 60 ساله اش شکایت کرد. شاکی در توضیح ماجرا گفت: مادرم ...
ظلم صاحب خانه به خانواده مدافع حرم تا آخرین نفس!
و بچه باشم. یعنی هر چه این اصرار کرد، فایده نداشت. تا ساعت دوازده شب ماندیم؛ روز پدر بود؛ صاحبکار می گفت امروز روز پدر است نمی دانم همسر تو چی گرفته، همسرم حاضر شده می گوید برویم کیک بگیریم برای پدرش؛ من می روم خانه پدر زنم. ما را با ماشینش آورد سمت مترو، در راه یک کیک آنها گرفتند و من یک کیک برای آقا محمد گرفتم. بعدش با هم آمدیم خانه. آقا محمد 15 روز ماند و دوباره رفت. هر چه گفتم نرو ...
■ نماز شهیدان به روایت یاران شهید
خاطرات مربوط به نماز شهیدان 24- عروج شبانه (شهید ابوالحسن حسنی) بارها متوجه می شدم که همسرم (شهید ابوالحسن حسنی) نیمه شب از خانه خارج شده بعد از نماز صبح به منزل باز می گردد. ابتدا خود را به خواب زده، فکر می کردم به دنبال مأموریت های سپاه شب ها از خانه بیرون می رود. یک شب طاقتم تمام شد و خیلی آرام مؤدبانه گفتم. “دلم می خواهد بدانم شب ها کجا می روی؟” وقتی متوجه شد که من نیز ...
مادر تنها امید زنان ته خطی است/ حصارکشی و کمپ اجباری در کمین زنان آسیب دیده
مرسوم است، خودش را معرفی می کند و می گوید: 35 سال خیابان خواب و بیابان خواب بودم، اگر مادر نبود چشم هایم کور می شد، او به داد رسید و برای درمان اقدام کرد. هر روز دعایش می کنم الهی دردهایش به جان من بیفتند و غم و غصه نداشته باشد . محو صحبت هایش شده ام، دندان ندارد چقدر شیرین حرف می زند! باز هم سر و کله مونا پیدا می شود و در پاسخ به سؤالم که چند سال دارد؟ ماسکش را برمی دارد و می گوید ...
آریو کوچولو همیشه زنده می ماند
هدیه کرده بود. آریو به دنیا آمد، اما با بیماری زمینه ای. بیماری که در هیچ کدام از آزمایشات و سونوگرافی و غربالگری های دوران بارداری مشخص نشد. اما وقتی به دنیا آمد، شد جان مادر و چشمان پدر. شب مرگ هفت شب از ماه مهر گذشته بود که شد آخرین روز زندگی اش. سرکار بودم که همسرم با من تماس گرفت و گفت آریو بی حال است. وضعیت عادی ندارد. همین امر باعث شد که خودم را سریع به خانه رساندم. از آنجا ...
بعد از بابا مادرم مرا راهی جبهه کرد
چهار برادر و خواهر بودیم. من متولد 1350 و پسر بزرگ خانواده بودم. یک خواهرم سه سال از من بزرگ تر است. موقعی که پدرم شهید شد، خواهرم 15 ساله بود که ازدواج کرده بود. زمان شهادت پدرم 12 ساله بودم و او را به خوبی یادم است و خاطرات زیادی هم از بابا دارم. پدرتان چه سالی و در کدام عملیات شهید شدند؟ پدرم در طرح لبیک یا خمینی به جبهه رفت و در عملیات والفجر 6 در قالب لشکر 25 کربلا شرکت کرد ...
روایتی از ایثار 64 شیرزن حاضر در دفاع مقدس
.... آن روز بچه هایم ناهار سردستی خوردند. شوهرم دلداری ام می داد و مدام می گفت: خانم، کارت کمتر از بچه هایی که جلوی دشمن موندن نیست. باید مقاوم باشی تا بتونی پتو ها را بشوری . ننه غلام گاهی صبحانه ما می شد یک بیسکویت تا شب که می رفتیم خانه. ماه رمضان سحر می خوردیم و می رفتیم رخت شویی. بعد از افطار برمی گشتم خانه. شب ها هم تا دیروقت کار های خانه را انجام می دادم غذای روز بعد ...
قاتل همکلاسی بار دیگر محاکمه می شود
بود و با سوءاستفاده از این اعتماد کلید اتاقی را که سئوالات امتحانی در آن بود، داشت. من و دوستانم برای اینکه از سئوالات امتحانی باخبر شویم با او دوست شدیم و همین بهانه ای شد تا با او صمیمی شوم و به خانه هم رفت و آمد داشته باشیم. چند سال قبل در خانه آن ها بودم که تصمیم گرفتم به حمام بروم. در حمام بودم که امین به طور مخفیانه از من عکس گرفت. بعد از چند روز او عکس ها را نشان داد و بعد درخواست غیراخلاقی ...
تجاوز به نازنین 7 ساله در خانه مادربزرگ | ماجرای تجاوز به نازنین 7 ساله از زبان مادرش
دخترم را در آغوش گرفتم و از او خواستم با من حرف بزند.فکر می کردم دوری از من او را حساس کرده است.به هر چیزی فکر می کردم جز چیزی که شنیدم. نازنین همان شب به مادرش گفت که در خانه مادربزرگش مورد آزار و اذیت قرار گرفته است.مادر شوکه بود و می خواست از فردی که دخترش را مورد آزار و اذیت قرار داده بود شکایت کند. مادر نازنین در ادامه به سرگرد افشنگ گفت: یکی از اقوام همسرم آن روز مهمان ...
ویدیو هولناک از قتل کشتی گیر ورامینی + صحبت های مادر مقتول | امیرحسین بسحاق کیست؟ / فیلم
پیدا کرده بود و همین باعث شده بود درگیری به برادر صاحب کارش هم بکشد.چند شب قبل از حادثه امیرحسین در خیابان برادر صاحب کارش را دیده بود و باز با هم درگیر شده بودند و این بار کار به اهانت و فحاشی کشیده بود.تا اینکه شب حادثه در حالی که ما در خانه نبودیم و امیرحسین در خانه تنها بود،برادر صاحب کارش مقابل در خانه رفته بود و وقتی امیرحسین در را باز کرده بود با او درگیر شده و پسرم را با ضربات چاقو به قتل رساند.متهم بعد از دستگیری گفته بود که آن شب مشروب خورده بود و در حالت طبیعی نبوده است. مادر مقتول در اخر افزود: می خواهم قانون انتقام فرزندم را بگیرد و تقاضای قصاص دارم. ...