بخاطر رهایی از رنجی که می بریم با ماسک وارد شوید
سایر منابع:
سایر خبرها
گرفتگی صدا را چطور درمان کنیم ؟
است بر اثر پدیده رفلاکس یا برگشت اسید معده اتفاق بیفتد که در این گونه موارد بادرمان مشکل رفلاکس، سرفه نیز برطرف می شود. ورم تار های صوتی ممکن است به دلایل گوناگونی مثل سرماخوردگی های ویروسی، عفونت گلو وسینوزیت، استفاده بیش از حد از گلو وحنجره مثل داد و فریاد کردن و صحبت کردن با صدای بلند به مدت طولانی، پدیده رفلاکس یا برگشت غذا از معده به مری (در این افراد گرفتگی صدا در اول صبح بیشتر است و ...
زیر پوست کابل
مینا قاسمی زواره، خبرنگار شهروند | اول پاییز است. شبی عجیب را پشت سرگذاشتم. تمام شب تا اذان صبح در کنجی غرق بودم که این خود جدید را در کشوری دیگر کشف کنم. هنوز مبهوت و سردرگم هستم. من، اینجا، در کابل چه می کنم؟ انگار یادم رفته است که آمده ام برای ساخت مستند! ناگهان احساس تنهایی و غربت وحشتناکی همه وجودم را فراگرفته است. همه تصاویر سفر از تهران تا کابل مثل قطار در تونل از ذهنم عبور می کند، اما من ...
وقتی دل یک ایل شکست/ روایتی از شهادت هدایت الله حسینی پور
چشمانم هویدا بود ودستانم با تک تک آنهاحرف میزدند.هیچ کس جرات نزدیک شدن به مرا نداشت. خانواده حسینی پور شامل پدر و برادران در 8 سال دفاع مقدس چند بار تصمیم گرفتم به اتاق حاج پیروز مراجعه کنم و دل به دریا بزنم و بگویم حاجی جان مادرت اگر از برادرم خبری رسیده به من هم بگو طاقتش را دارم. بُغضم را فرو خوردم بین رفتن ونرفتن توی ذهنم باکلمات کلنجار میرفتم که بگویم: ...
مادری به توان2 | کلاس اولی ها و چالش آموزش مجازی
زبانش مو در می آورد، آن قدر که باید به دختر هفت ساله اش بگوید حواست به درست باشد یا تکالیفت را به موقع انجام بده. ریحانه به معنای واقعی کلمه از اینکه هر روز باید از صبح تا شب امر و نهی کند تا فرزندش از زیر بار درس خواندن و تکلیف نوشتن فرار نکند، خسته شده است. شاغل است و به همین دلیل صبح زودتر از اعضای خانواده بیدار می شود تا به کار های خانه اش برسد. پیش از اینکه به سر کار بروم، پسرم را بیدار می کنم ...
یک مدافع حرم با سابقه دو بار اخراج از ایران! + عکس
حرم مرتبط شدید؟ حسینی: راستش من در افغانستان بودم که ماجرای سوریه اتفاق افتاد. چند سال در ارتش افغانستان بودم. **: یعنی شما دوباره از ایران به افغانستان رفتید؟ حسینی: بعد از چند سال برگشتیم. سال 81 بود. خانواده ها همه رفته بودند؛ آن سال خانواده ام برای چند سال به افغانستان رفتند. **: منظورت آن زمانی است که رد مرز می کردند؟ حسینی: نه؛ رد مرز ...
فکر می کردم شام می دهند
خاطره دیگری هم گفته: در هول و ولای مشروطه بود. من با بچه های ملک المتکلمین به خانه آنها رفته بودم. تابستان بود و ما شب در حیاط خوابیدیم. صبح که بیدار شدم، دیدم مامورهای نظمیه آمده اند داخل حیاط و دنبال ملک المتکلمین می گردند. دو تا پسرش را که کنار من خوابیده بودند، با خودشان بردند. بعد یکی از ماموران آمد به من گفت تو کی هستی؟ من هم با لهجه غلیظ اصفهانی گفتم: من قوم و خویش اینا هستم که مرا رها کرد و رفت. ...
دور بین ابراهیم گلستان در دادگاه دکتر مصدق/ آینه در تالار آینه
مصدق را پیش چشم ایرانیان و جهانیان قرار داد که دادگاه را از اتفاقی که باید بی سر و صدا تمام می شد خارج کرد. ابراهیم گلستان نویسنده و فیلمساز پرآوازۀ ایرانی که با شرکت نفت ارتباط داشت و به تازگی 99 سالگی را پشت سر گذاشته سال قبل در گفت و گویی با سهیلا عابدینی و در مصاحبه با مجلۀ چلچراغ ماجرا را این گونه روایت کرد: روزی که من رفتم دادگاه، اولش که مصدق را آوردند، خبرنگارها همه ...
2سال خدمت قاتل به مادرش، شرط گذشت از قصاص
قاتل که می گوید در همه این سال ها در زندان تنبیه شده و توبه کرده است درس زندگی و انسانیت بدهیم. او گفت: ما مادری دلسوز را از دست دادیم و تصمیم گرفتیم برای آرامش او دل مادر دیگری را شاد کنیم. از وقتی مادرمان را از دست دادیم و قاتل به زندان افتاد، مادرش مدام به سراغ من یا برادرم می آمد. اشک می ریخت؛ پینه دستانش را نشانمان می داد و می گفت با وجود اینکه بیمار است و کمر درد دارد اما از صبح تا شب کار می ...
نجات عجیب 2زن سالخورده از یک قدمی مرگ
خانه اش گرفتار شده و با مرگ دست و پنجه نرم می کند تا اینکه مأموران یکی از کلانتری ها در شمال تهران با قاضی محمدحسین زارعی تماس گرفتند و این بار هم از وی خواستند که دستور قضایی برای ورود آنها به آپارتمان یک زن سالخورده را صادر کند. این زن نیز به گفته همسایه ها تنها زندگی می کرد و چند روزی بود که از وی خبری نبود. وقتی مأموران با دستور قضایی وارد خانه وی شدند چشمشان به پیکر نیمه جان ...
فتح الفتوح حق بین در نبل والزهرا/نظرحاج قاسم درباره عملیات
چیزی باقی نمی ماند، چندین بار شاهد این بودم که حاج آقای حق بین از درآمد شخصی خود به کارکنان کمک کردند. * مدیر شجاع در صحنه نبرد این شهید والامقام عمری را عزتمندانه و شرافمندانه زندگی کردند، ایشان در همه حال دغدغه حل مشکلات نیروها را داشت، شهید حق بین، مدیری شجاع در صحنه های نبرد بود، اینجانب چندین دوره توفیق داشتم که در سوریه همراهشان باشم. به سردار حق بین می گفتم، همیشه فکر می ...
شهیدی که مادرش را از آمدن میهمان باخبر می کند/ محمدم گفته بود می آیید
تلفن دنبال چیزی می گشت، یک دفتر، برش داشت و داد دست یکی از دخترها، خواست برایش یادگاری بنویسیم، بچه ها که شم خبرنگاری شان گل کرده بود شروع کردند به ورق زدن دفتر و خواندن دست نوشته ها. خیلی از امضا ها و یادگاری ها برایمان آشنا بود و خیلی هایشان هم ناآشنا. برای برادر عزیزم محمد سرتیتر اغلب یادگاری های این دفتر بود... چند خطی هم ما به یادگار گذاشتیم، اسامی مان را ثبت کردیم و دفتر را بستیم ...
واکنش ایران به ترور نافرجام الکاظمی
واکنش به سوءقصد به جان مصطفی الکاظمی نوشت: سوءقصد به جان نخست وزیر عراق فتنه جدیدی است که رد آن را باید در اتاق های فکر خارجی جست وجو کرد که از سال ها قبل با ایجاد و پشتیبانی گروه های تروریستی و اشغال این کشور، جز ناامنی، ایجاد اختلاف و بی ثباتی، ارمغانی برای مردم مظلوم عراق نداشته اند. همزمان نورنیوز رسانه نزدیک به شورای عالی امنیت ملی ایران در تحلیلی حمله صورت گرفته به اقامتگاه مصطفی ...
نقش و نگار ایرانی روی سر ما جا دارند!
به گزارش ذاکرنیوز، الناز قندفروش، جوان دهه هفتادی که با استفاده از طرح کاشی های ایرانی بر روی روسری، شال و کیف چرم، توانسته است یک برند موفق در حوزه مد و لباس ایرانی را خلق کند و طی چند سال گذشته برای بیش از 30 نفر اشتغال مستقیم و در 8 شهر ایران، نمایندگی خود را راه اندازی کند. * داستان شما از کجا شروع شد؟ در سال 93 و 94 که مشغول تحصیل در رشته عکاسی در دانشگاه هنر بودم، با علاقه ...
برشی از زندگی بانوی مؤلف دهه هفتادی با 4 فرزند/ از ازدواج و تحصیل تا فعالیت ممتاز در حوزه مهدویت
جنبه های لذت بخش دیگری دارد. یک دلیل مهم دیگر در عدم تمایل جوانان به فرزندآوری کم رنگ شدن اعتقادات است. حرکت ها به نوعی به سمت تفریح های فردی است. فارس: از طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده مجلس اطلاع دارید و مشوق هایی که برای فرزندآوری در نظر گرفتند ؟ ابراهیمی: سال 93 رهبری طرح افزایش جمعیت را اعلام کردند و من در اوج درگیری های زندگی ام فرزند دومم را باردار بودم. و از طرفی ...
خاطرات خدادی از خبرنگاری تا مدیر عاملی در ایرنا
پرینت می شد . این تلکس ها از دفاتر خبرگزاری پی تی آی و خبرگزاری یوان آی هند می آمد. خیلی سخت بود. به همین دلیل من خیلی تلاش کردم زبان انگلیسی یاد بگیرم. شب و روز زبان انگلیسی می خواندم. ایرنا: زبان انگلیسی را در هند یاد گرفتید؟ خدادی: نه. یک سال قبل از اعزام خواندن زبان را شروع کردم و تقریبا به سطح قابل توجهی رسیده بودم چون انگیزه هم داشتیم. من شب ها تا سه صبح زبان می خواندم. تکست ...
شه بخش: کودک سیستان و بلوچستانی بودم که دمپایی هم نداشت!
مدال المپیکی خواهم رساند، اما متاسفانه آسیب دیدگی که در مبارزه پیش آمد مانع از دستیابی به این افتخار بزرگ شد. برای مسابقات جهانی هم وقتی وارد صربستان شدم خودم را روی سکوی جهانی می دیدم. من حتی قبل از خواب نیز همه کارهایی که باید روی رینگ انجام می دادم را بارها در ذهنم مرور می کردم. به خودم می گفتم دانیال تو باید روی رینگ این ضربات را بزنی، اینگونه جای خالی بدهی و ... تا به برد برسی که خوشبختانه این ...
روحانی مبارزی از دیار میرزا کوچک خان
فومن و اطراف آن بودند که عمامه همه را برداشتند، ولی عمامه پدر ما را نتوانستند بردارند. علاوه بر راه پدر، اندکی هم نفس شهید نواب صفوی به ما خورد. بعدها هم مبارزات امام باعث شد که ما به امام پیوستیم. به دلیل داشتن خانواده ای روحانی به طلبگی علاقمند میگردد و در حدود سال 1329، برای بهره گیری از اساتید خوب حوزه راهی قم می شود. در قم با افرادی همچون آیت الله هاشمی رفسنجانی و آیت الله قربانی ...
عصرانه بصرف چای و اعدام/کتابی که باید خواند، سریالی که باید ساخت
اتاق بودم که تا سی سال بعد نتوانستم زوایای پنهان شخصیت گمنامش را کشف کنم. در آن زمان، با شناختی که از رفتار و کردار او کسب کرده بودم، کمکش کردم تا از زندان کومله فرار کند. آشنایی کوتاه آنها بعد از عملی شدن نقشه فرار، به یک بی خبریِ طولانی می انجامد. سال هایی که آقای نویسنده هیچ اطلاعی از زنده بودن یا شهادت همبند سابقش نداشت. تا اینکه برای ثبت خاطرات خودش دست به قلم شده و کتاب شُنام را روانه بازار کرد ...
قتل در تفلیس بخشش در تهران!
محکومیتش را در یک زندان بسته سپری کند. بعد از آن به زندان تفلیس یا همان بند عمومی زندان منتقل شدم. برخی ها نمی توانستند شرایط زندان بسته را تحمل کنند و جانشان را از دست می دادند. وضعیت تو در آن زندان چگونه بود؟ چهار سال و نیم در زندان بسته گرجستان بودم. یک اتاق برای زندانی ها بود که گاهی هم سلولی برایت می آمد و می رفت و گاهی فقط تو تنها زندانی آن سلول بودی. صحبت تلفنی و ...
ماجرای سیلی زدن به عطاران
حالا دیگر هرکس می پرسید معنی اسمت چه می شود؟ به سرعت می گفتم نعمت الهی که از طرف خداوند به سوی بندگانش سرازیر است. او درباره ویژگی های شخصیتی اش در کودکی می گوید: در دوران کودکی، حسابی فضول و کنجکاو بودم و دوست داشتم از همه چیز سر در آورم. پدرم فنی کار بود و همه چیز را خودش تعمیر می کرد؛ ماشین، لوازم برقی و... من هم سعی می کردم ادای او را درآورم و مثلا ناگهان دل و روده رادیو را می ریختم بیرون، با ...
پایان راوی داستان های دیدنی
: مادرت آمد و آن را گرفت. گفتم: چرا؟ گفت: مادرت گفت کامبیز همه پولش را هله هوله می خرد و صورتش جوش می زند. درمبخش همچنین درباره دوران فعالیتش در سال های نخست پس از انقلاب گفته: بعد از انقلاب، مجلاتی که در آنها مشغول بودم، تعطیل شدند و ناچار راهی آلمان شدم و کارم را در آنجا از سر گرفتم. با وجود همه شهرتی که در ایران به هم زده بودم، در آلمان باید از صفر شروع می کردم. خوشبختانه بعد از دو سال ...
رئیس دانشگاه علوم پزشکی بابل مهمان پربیننده ترین بخش خبری / مشروح
گفته که متن آن به شرح زیر است: مجری: ما در چند سالگی با شما صحبت می کنیم؟ مهمان: 55 سال مجری: اهل کجا هستید؟ قائم شهر مجری: در چه خانواده ای بزرگ شده اید؟ مهمان: در یک خانواده ای که کار دامداری و کشاورزی داشتند، دو تا اتاق داشتیم یک اتاق برای مهمان ها بود و یک اتاق که هم آشپزخانه بود و هم اتاقی که برای زندگی خودمان بود همه همین جا متمرکز بود، یعنی شما تصور ...
وقتی آجرهای کهنه عزیز می شوند
کهنه نما پرداخته بودم که فرسوده و نم دار هستند و از نمای بیرونی خانه ها به نمای داخلی در اتاق پذیرایی منتقل شده اند. شاید زمانی تصور آن بسیار سخت بود که طرح آجر های کهنه و نم دارِ خانه ای متروک که در گذشته می توانست موجب ترس عابران پیاده شود روزی بیاید و به عنوان نشانه زیبایی و داشتن سلیقه بهتر، بر دیوار پذیرایی خانه ها بنشیند. وابی-سابی (1) ، زیبایی شناسی برخاسته از فرهنگ ...
همسایه آمریکایی ها مدافع حرم شد!
: راستش من در افغانستان بودم که ماجرای سوریه اتفاق افتاد. چند سال در ارتش افغانستان بودم. **: یعنی شما دوباره از ایران به افغانستان رفتید؟ حسینی: بعد از چند سال برگشتیم. سال 81 بود. خانواده ها همه رفته بودند؛ آن سال خانواده ام برای چند سال به افغانستان رفتند. **: منظورت آن زمانی است که رد مرز می کردند؟ حسینی: نه؛ رد مرز نشدند. سازمان ملل افراد و خانواده ها ...
پیشنهاد مژده لواسانی به رئیس جدید صدا و سیما: کاری کنید مردم دوباره با شوق پایِ تلویزیون بنشینند/ سختی ...
تلویزیون اند. باید سعی کنیم آنها را حفظ کنیم و همه در کنار هم کمک کنیم که سازمان صداوسیما برنامه هایی داشته باشد که روز به روز مردم را بیشتر آشتی بدهد. من یک وقت هایی واقعاً مثل یک بچه ای که دلش می تپد برای خانه اش، گاهی خیلی غمگین می شوم که مثلاً یک ذره کم فروغ تر شده است. در خانواده های ما مثلاً برنامه ها را ببینند برنامه سازی های خلاقانه کمتر شده است. امیدوارم که با حمایت و هدایت و تدبیر ایشان همه با هم دست به دست هم دهیم که دوباره مردم با شوق سریال ها و برنامه های تلویزیونی را ببینند. دوباره با شوق یک چیزی را مثل صبح جمعه با شما را در رادیو گوش بدهند و لذت ببرند. انتهای پیام/ ...
اوضاع بازار کتاب ناراحت کننده است/ ارتباط با ناشران چالش مهم کتاب اولی ها
برای نوشتن به دست می آورد. وی اضافه کرد: بالاخره من مجبور شدم برای نوشتن پایان نامه، چند ماهی رمان را کنار بگذارم و به ذوق اینکه زودتر به نوشتن رمان برگردم، پایان نامه را جمع وجور کردم. خیلی هم نمره خوبی گرفتم! بعد از این توقف در نوشتن هم دیگر آن تعصب اولیه را نسبت به چیزهایی که نوشته بودم، نداشتم. یادم هست اوایل کار وقتی می خواستم جمله هایی را از کتاب حذف کنم، می گفتم حیف است و برای اینکه ...
4 قتل پرسروصدا به خاطر مهریه
پرستو و برادرش برایم دام پهن کردند؛ روزی با آنها در پارک قرار داشتم که پرستو مرا به برادرش معرفی کند تا بعد از جدایی از همسرم با او ازدواج کنم. سر قرار با آنها بودم که همسرم سر رسید. او با تهدید من و برادر پرستو را سوار خودروی خود کرد و ما را به خانه ای قدیمی حوالی شهرری برد. در آنجا 3 روز مرا در اتاقی با دست و پای بسته حبس کرد و می گفت برادر پرستو را نیز در اتاق دیگری زندانی کرده است. شوهرم برایم ...
درخواست کارکنان قضایی از رئیس عدلیه
نیز در پاسخ به این درخواست ها ابراز امیدواری کرد که هرچه زودتر با کمک دولت و مجلس طرح همسان سازی حقوق کارکنان دستگاه قضا با سایر سازمان های کشوری به نتیجه برسد. رئیس قوه قضاییه در بخش دیگری از این بازدید، در اتاق مرحوم منصور فریدونی معاون قضایی دادگستری شهرری که چندی پیش بر اثر کرونا جان خود را از دست داده بود حضور یافت و فاتحه ای را برای این مرحوم قرائت کرد. حجت الاسلام ...
تقوا، عقل و حکمت؛ سه گوهر گران بها در وجود آیت الله حسن زاده آملی / معنای خَیْرًا کَثِیرًا در قرآن
. بنده سال ها در محضر مرحوم علامه حسن زاده آملی بودم و از محضر ایشان بهره می بردم. البته آشنایی بنده با ایشان از طریق کیهان فرهنگی بود که اوایل دهه شصت چاپ می شد. وی ادامه داد: در هر شماره ای با یکی از شخصیت ها مصاحبه می شد و در یکی از این شماره ها با استاد حسن زاده مصاحبه شده بود که با خواندن آن به ایشان علاقه پیدا کردم، لذا به درب منزل علامه حسن زاده رفتم و گفتم که می خواهم از محضر شما ...
پول سوزی با همین اشتباهات ساده!/ تجربیات امتحان پس داده برای خرید صحیح
رفته بوده که قبلاً یکی عین همین را خریده. از این دست اتفاق ها کم نمی افتد. یا ماجرای یک خانمی که بعد از چند دقیقه گشتن در مغازه ما به خواهرش می گفت: حالا یک چیزی بردار، دست خالی نرویم، بد است! حرف هایش را جمع بندی می کند: خلاصه که بی برنامه خریدکردن واقعاً در این شرایط مالی به نفع خانواده نیست. شکر خدا همسرم در این موارد دقیق است یک ماه 480 هزار تومان پول به من نشان داد و گفت این پول خرده خرید هایی ...