همسایه آمریکایی ها مدافع حرم شد! + عکس
سایر خبرها
کار امروز را به فردا مفکن!
زندگی مانند یک سیب سرخ تازه و ترد است که باید به موقع آن را گاز بزنی. وقتی پژمرد و کپک زد دیگر لذتی ندارد. باید هر دوره از زندگی را مناسب همان دوره زندگی کرد... نمی توانی لذت رستوران رفتن با نامزدت را به بعد ها موکول کنی. دیگر هرگز آن لذت تکرار نمی شود. باید تا مادرت در قید حیات است با او خوش و بش کنی و هزار تا عکس رنگارنگ از او بگیر. وقتی از این دنیا رفت فقط حسرت به دل می مانی... ...
بدون کتاب نمی توانم زندگی کنم
؟ من از کودکی مدام دنبال یافتن جواب سؤال هایی بودم که در ذهنم شکل می گرفت. وقتی به دبستان می رفتم خیلی از معلم سؤال می پرسیدم و یادم هست یک کتاب از معلم هدیه گرفتم که اسمش چرا بود. مطالعه همان کتاب شاید یک نقطه شروع بود. وقتی کتاب را می خواندم خودم را در همان جایی تصور می کردم که در کتاب نوشته شده بود. موقع کتاب خواندن جسمم در این دنیا بود و ذهنم در دنیای دیگری سیر می کرد. هنوز هم فکر می کنم ...
خفاش شب موتورسوار 7 زن تهرانی را شکار کرد + جزییات ترسناک
بود گفت: من با خانواده ام زندگی می کنم و مجرد هستم .مدتی قبل یک ماشین شخصی خریدم و با ماشین به محل کارم رفت وآمد می کردم .چهار روز به پایان سال 98 مانده بود و از محل کارم به خانه برمی گشتم . اتوبان همت شلوغ بود که دو موتور سوار به من نزدیک شدند و گفتند ماشینم دود می کند و آتش گرفته است. من که ترسیدم بودم با هدایت آنها به سمت گاردریل رفتم و از ماشین پیاده شدم. آنها گفتند ممکن است ماشین ...
زندگی شخصی لعیا زنگنه
...؛ غیر از جمشید بهمنی که آمد و به من گفت تو فقط بیا بنشین کنار صحنه. من هم رفتم و یک روز خودم را وسط صحنه دیدم... بی نهایت احساس عجیبی بود، اصلا یک دنیای دیگری بود... یادم هست پلاتوهای آنجا – یعنی دانشکده سینما – تئا تر را تازه بازسازی کرده بودند و آنقدر حس غریبی بود که من می گفتم بچه ها کفش های مان را دربیاوریم برویم داخل... من 3،2 ماه بعد از ورودم به دانشگاه آنقدر شوکه شده بودم که ...
روضه حضرت زهرا (س) خواند و یک ساعت بعد شهید شد
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: یاسر جعفری نوحه خوان مجالس اباعبدالله (ع) بود که با حمله تکفیری ها به حرم حضرت زینب (س) دل از دنیا برید و در تاریخ 30 مهر 1392 به سوریه اعزام شد. او کمتر از یک ماه بعد در تاریخ 20 آبان 1392 در شهر حلب (سوریه) به دلیل انفجار بمب در سن 29 سالگی به شهادت رسید. یاسر آرزو داشت در صحن حرم حضرت زینب (س) مداحی کند، اما قسمتش نشد و یک ساعت قبل از آخرین عملیات، در جمع ...
تجربه جدید کرونا در کالیفرنیا آمریکا
عددی نیست. واقعیت این است که حدود پنجاه درصد امریکایی ها کمتر از هزار دلار در حساب هایشان ذخیره دارند. به همین دلیل هر چی در می آورند به ماه بعد نمی رسد. گرانی بنزین، کرایه خونه بالا، و نبود کار وضعیت رو برای میلیون ها امریکایی سخت تر کرده. من اگر پول نقد نمی داشتم مثل میلیون ها امریکایی باید صبر می کردم، و به احتمال بالا بعد از یک هفته یا بستری می شدم یا اینکه به لقاءالله می پیوستم! ...
فقط می خواستم حال صاحبخانه را بگیرم!
پرونده ام دارم. در این پرونده قصد سرقت نداشتم. گفتم فقط هدف تنبیه کردن بود وگرنه 10میلیون تومان برای ما پول خرد است. من نمایشگاه ماشین دارم. تو به خاطر بیعانه 10 میلیون تومانی سرقت کردی؟ بله. مابقی پول را پرداخت کرده بود و این 10میلیون تومان مانده بود که بعد از دادن کلید باید پرداخت می کرد که نکرد. ضمیمه تپش روزنامه جام جم ...
نسیم پرچم یار/ دیداری از جنس بوی پیراهن یوسف
خواسته ام را از خدا طلب می کردم تا اینکه چند روز بعد به لطف خدا وقتی با یکی از دوستان تماس گرفتم، گفتند که پرچم گنبد آقا را خانواده یکی از شهدا دارند که امروز برای روضه به منزلشان می رویم که من هم با دوستم به آن مراسم روضه رفتم. بعد از مراسم نیتم را به خانواده شهید گفتم و خانواده آن شهید بزرگوار هم وقتی متوجه شدند که پرچم را برای چه می خواهم قبول کردند که یک هفته پرچم گنبد حرم را به ما امانت بدهند ...
انتقام بی رحمانه 3 برادر از جوان آشنا | سرقت نیم ساعت پس از آزادی
ی داد، یعنی کسی در خانه نبود و با شکستن قفل وارد خانه ها می شدیم و اموال قیمتی را سرقت می کردیم. مهرماه و در این یک ماه به چند خانه دستبرد زدیم که مدتی بعد آن اتفاق افتاد. همدستم فرار کرد. او پشت فرمان بود و هرچه به او گفتم توقف کند گوش نکرد. می گفت عروسی یکی از بستگانش است و اگر دستگیر شود و به زندان بیفتد مادرش سکته می کند. می خواست آبروریزی نشود و در عروسی شرکت کند چون ا ...
روایتگر سروهایی که ایستاده می مانند
داد که بله اگر من آن موقع بودم حتما اجازه می دادم که به یاری امام حسین(ع) بروی و در نهایت برای اعزام حسن قاسمی دانا به سوریه و دفاع از حرم، رضایت می دهد. شهید قاسمی دانا نیز با شناسنامه افغانستانی امکان اعزام به سوریه را یافته بود. چون وی نیز مانند شهید صدرزاده، اوائل جنگ با تکفیری ها داوطلب اعزام برای دفاع از حرم شده بود و آن دوران هنوز به راحتی اجازه اعزام نمی دادند و او از طریق لشکر فاطمیون و به ...
سختی های رزمندگان ایرانی در اولین مواجهه با تانک های تی 72/ عملیاتی که کربلا را مجسم کرد
پیاده شان حرکت می کردند. این جنگ تن به تن را من در طول جنگ جای دیگری ندیدم مگر در عملیات کربلای 5 که حجم آتش زیاد بود، ولی نیرو و زرهی دشمن به این صورت نبود. شما هم رفتید در شلمچه مستقر شدید؟ بله. همه رفتیم آنجا. تیپ 27 هرچه نیرو و امکانات داشت، پای کار آورده بود. بعضی گردان ها بیشتر نیروهایشان را ازدست داده بودند مثلاً یک گردان، 70 درصد از کادرش را از دست داده بود. ...
فیلم سینمایی دیپورت ؛ داستان مجاهدان در غربت
های کمدی یا درام عادت کرده فیلم شما به نوعی خلاف جهت تماشاگر است. نگران پس زدن فیلم تان از طرف مخاطب نبودید؟ خیر، اتفاقا علاقه مندان و دغدغه مندان به فیلم هایی بامحوریت مدافعان حرم زیاد هستند و خوشبختانه بازخوردهایی هم که تا به امروز از پخش فیلم دیپورت گرفتیم خوب بوده است. ایده اش هم از خیلی وقت پیش به ذهنم رسید. هفت،هشت سال پیش فکر کردم مساله مهاجرغیرقانونی قابلیت پرداخت سینمایی دارد اما ...
سه ماهِ تمام در تهران زیر پل می خوابیدم؛ اما بالشت زیر سرم کتاب بود
خاطر دارم که وقتی هفت هشت ساله بودم، سرِ قبرش هم رفتم. پدرم توسط ماموران ژاندارمری در این قبرستان دفن شده بود اما بعدها- حدود 60 یا 70 سال پیش- به خاطر تغییر قبرستان به پارک، دیگر اثری از آن باقی نماند. خانواده شما چند نفره بود؟ مادرم در 15 سالگی با پدرم ازدواج کرد. من فرزند اول بودم و وقتی به دنیا آمدم، مادرم بسیار جوان و زیبا بود. یکی دوسال بعد از فوت پدرم، مادرم مجدد ازدواج کرد ...
گفتگو با محمدرضا حسن زاده، رکورددار حفظ اعداد در جهان که به تازگی رکورد رقیب هندی را شکسته است
کاری نمی کند و این حافظه ضعیف می ماند. سراغ کلاس های حضوری هم رفتید؟ بله، چون به قدری شیفته تقویت حافظه شده بودم که می خواستم مطالب تازه تری یاد بگیرم. من به کلاس های مختلف رفتم و بعد از یک سال در کلاس های مرد حافظه آسیا که آن زمان آقای دیوید توماس بود شرکت کردم و چیز های زیادی از او یاد گرفتم. اتفاقا دو ماه بعد موفق شدم رکورد او در حفظ اعداد را بشکنم. فرمول شما ...
هدایت حزب دموکرات توسط یک زن صهیونیست/ تاثیر فرار بنی صدر در افزایش قدرت برای مهار گروهک های ضد انقلاب
مهاباد سردشت و سردشت بانه هزار و 200 شهید داد و خودش می گفت این تعداد شهید دادم تا جاده باز شود. بعد از عزل بنی صدر پرونده ها رو شد و گروهک ها شکل و شمایل و تغییرات اساسی یافته و یکی شدند. بعد از بمباران دوله تو و سال 60 که بنی صدر عزل شد، نیرو های جهادی قوتی چندبرابر یافتند، چون دیدند کسی که سد راه عملیات ها بود رفت و جریان سازش هم کنار رفت و جریانی که می گفت گروگان بگیری تا امتیاز بگیریم ...
دعوت دانشگاه های معتبر آمریکا را به خاطر خادمی امام مهربانی ها نپذیرفتم
دانشگاه می گذرانید و برای عمل های سخت در بیمارستان حاضر می شوید چگونه با این همه مشغله کاری به خادمی حضرت نیز مفتخر شده اید؟ هر انسانی نیاز به استراحت موقت و دریافت انرژی برای ادامه کار دارد. من هم به زیارت قبر مطهر امام رضا(ع) می آیم تا تجدید قوا کنم و برگردم. آرزوی خادمی حضرت را نیز همیشه داشته ام، سال 1395 که سفر حج رفتم در طواف آخر که به سنگ حجرالاسود رسیدم و الله اکبر گفتم یک لحظه از دلم گذشت ...
جزییات جدید از دستگیری روح الله زم: او مبادله شد
رویداد24 با اکبر خوش کوشک را در ادامه می خوانید: * بعد از انتقال روح الله زم به داخل کشور، این پرسش در افکار عمومی مطرح است که این انتقال چگونه صورت گرفت؟ شما به واسطه چند دهه فعالیت امنیتی آیا از جزییات انتقال روح الله زم و سایر موارد مشابه اطلاع دارید؟ سازمان های اطلاعاتی و امنیتی با یکدیگر بده بستان دارند. اصطلاحا از یکدیگر خواسته دارند. با ذکر این نکته باید عرض کنم بعد از ...
مدافعان حرم همگی آرمان شهادت در سرداشتند
مدام در ماموریت بود اما وقتی برمی گشت در همان فرصت چند روزه مرخصی به همه مسائل زندگی رتق و فتق می داد. جوانان مبارز ما با عنوان مدافعان حرم به میدان جنگ تکفیری ها رفتند، از عالقه و دلبستگی آقا روح الله به اهل بیت (ع) بگویید؟ به همه اهل بیت و ائمه معصومین علیهم السلام عشق و ارادت داشت اما دلبستگی او به حضرت زهرا (س) چیز دیگری بود. همیشه وقتی به جلسات روضه یا عزاداری می رفتیم ...
بازیگر نقش کیان در سرجوخه کیست؟+عکس
این علاقه مندی شکل گرفت؟ به خاطر خدمت سربازی وقت نکردم برای دانشگاه آماده شوم. برای همین دانشگاه آزاد رشته جهانگردی را انتخاب کردم. آن موقع با مشورت هایی که انجام دادم تصمیم گرفتم به خاطر علاقه ام کلاس های بازیگری را همراه دانشگاه ادامه بدهم. یادم است همان روز ها همزمان با ترم یک دانشگاه کلاس بازیگری در کرج می رفتم. در ادامه کلاس های بازیگری را ادامه دادم و در فیلم قیلوله بازی کردم و شروع ...
صبرت داره تموم میشه؟!
تا بمیرم، چون در مرز مردن قرار گرفته بودم. همین طور که طاقت نشستن نداشتم و دراز کشیده بودم و آماده شده بودم بمیرم درِ اتاق را زدند. آن عالم می گوید: قبل از اینکه درِ اتاق را بزنند، من بیهوش شدم و دیدم خدمت وجود مبارک امیرالمؤمنین(ع) رسیدم، در همان حال بیهوشی یک پول حسابی به من داد که می توانستم یک سال در نجف اداره بشوم. در همان حال بیهوشی شنیدم در می زنند، بلند شدم گفت: اسمت عبدالنبی است ...
زیر پوست کابل
و با سرعت رفتم. صد متری داخل دالان جلو رفته بودم که یک نفر مرا صدا زد: خاله، خاله و من بی توجه به راهم ادامه دادم. بند کیفم را گرفت و با ترس گفتم: چکار می کنی؟ گفت: نترس، این را جا گذاشتی. همان مغازه دار بود که دنبالم می دوید تا میکروفن مانده به پیراهنش را پس بدهد. گفتم: رفت؟نیروی(استخبارات) گفت: نترس طالبان با سیاه سر کاری ندارد،(با خنده) شما که ایرانی هم هستید. دلم می خواست برگردم سراغش و ...
شهید مدافع حرم: وقتی برایم زاری می کنید، انگار به سمتم تیر می اندازید
خواستم درس بخوانم. این ماجرا گذشت و یک سال بعد، حمید جلوی منزلمان آمد تا امانتی مادرش را از مادرم بگیرد. من که رفتم امانتی را بگیرم، حمید مرا دوباره دید و به مادرم پیام داده بود که اگر نرگس را به من ندهید، من دیگر زن نمی گیرم. خانواده حمید چند بار به خواستگاری آمدند تا اینکه من راضی به ازدواج با او شدم. حمید متولد 24 تیر ماه بود و ما 29 تیر ماه سال 90 عقد کردیم. یک بار که به ...
مادران چه اشک ها که نریختند!
...> حتی سال دوم دبیرستان با سفارش شهید جعفری که از بچه های محله بود، به پادگان امام حسن (ع) رفتم و آموزش دیدم. همان موقع هم مادرم را به سختی راضی کرده بودم که اجازه رفتنم به اردوی آموزشی را بدهد. وقتی مقدمات اعزام فراهم شد، یک شب مخفیانه وسایلم را جمع کردم و رفتم در مسجد خوابیدم. شهید جعفری یک اکیپ از بچه ها را با خودش به منطقه می برد. می گفتند در جبهه برو بیایی دارد و آنجا سفارش ما را می کند ...
عاشق نماز اول وقت و مأنوس با قرآن بود
. شما ایرانی هستید و سیدهادی اهل افغانستان! چطور با هم آشنا شدید؟ من متولد 1365 و اصالتاً فریمانی هستم و سیدهادی متولد 1362 اهل افغانستان است، اما در ایران به دنیا آمد. من سال 1383 با ایشان آشنا شدم و ازدواج کردم. ماحصل 13 سال زندگی مشترکمان دو فرزند به نام های سیدحسین و سیده زینب است. سیدهادی میوه فروش بود. ما کنار هم زندگی خوبی داشتیم. از زندگی ام راضی بودم. همسرم تا اول دبیرستان ...
موضوع ادبیات مدافعان حرم انسانِ جهانی است
مدافع حرم که همان اوایل که شهید شده بودند، روی سنگ قبر این ها از دوستان ما بودند که محل شهادت را نوشته بودند بلاد کفر. این محدودیت وجود داشت که این ها در چه منطقه ای رفتند و جنگیدند و شهید شدند. این اگر بخواهد برداشته بشود، آیا راهکاری به ذهن شما می رسد؟ نکته ای که باید توجه کنیم این است که عموماً به علت افزایش میزان پایه تحصیلی و سواد خانواده های شهدای مدافع حرم، امکان نوشتن در این ها ...
دلجویی کریمه اهل بیت(س) از همسر شهید مدافع حرم
اینکه وارد خانه این شهید شدیم همسر شهید گفت که شما را حضرت معصومه(س) فرستادند و تعریف کرد که یکی دو ماه قبل من با همسرم نشسته بودیم و ایشان می گفت که ما برای همه اهل بیت(ع) در خانه مراسم گرفتیم غیر از حضرت معصومه(س) بنابراین دونفری عهد بستیم که امسال در روز رحلت حضرت معصومه(س) یک روضه برای ایشان در خانه بگیریم؛ این جریان گذشت و همسرم به سوریه رفت و شهید شد و به قدری ما درگیر مراسم شهادت و تشییع بودیم ...
ماجرای تجاوز جنسی در خانه مجردی | چه کسی به دختر 22 ساله تجاوز جنسی کرد؟
چند باری به موبایل مرد همسایه زنگ زدم و میدیدم در حال کار است. الهه گفت: یک ماه نگذشته بود که از عدد ای ناشناس فیلمی برایم ارسال شد که با دیدن آن شوکه شدم لحظه استحمام من و حتی استراحتم در اتاق خواب فیلم برداری شده بود همان لحظه شک کردم کار مرد همسایه باشد و هنوز در حیرت بودم که پیامی دریافت کردم که نوشته شده بود درست حدس زدید من بهزاد همسایه شما هستم و اگر به حرف های من گوش نکنید این ...
خاطراتی از اعزام اولین گروه پزشکی مشهد به سرپل ذهاب در روزهای ابتدایی جنگ
. با کمک دکتر افضلی او را به اتاق عمل بردیم و جراحی انجام شد. البته چه اتاق عملی! رستوران پادگان ابوذر را با کاشی های سبز دیوارش و کمی امکانات، کرده بودند اتاق عمل. ظهر روز دوم بود. رفتم بیرون درمانگاه و از آب بشکه کوچکی برای وضو استفاده کردم. صدای انفجاری به گوش رسید. تکه هایی مثل سنگ به بشکه آب و در و دیوارخورد. بعدا فهمیدم ترکش بوده است. تا آن روز انفجار و ترکش ندیده بودم. چند لحظه بعد، پیرمردی ...
پشت صحنه ماجرای کامیون های ایرانی در منازعه ارمنستان و آذربایجان/ هدایتی: می خواهند ایران و روسیه را از ...
یک تهدید است، روابط اقتصادی است که روابط سیاسی را به نوعی پایدار می کند و اصطلاحاً پایش بتن می ریزد، الآن دقیقاً مشخص است، شما رفتار ارمنستان را هم در این چندوقته ببینید یکی به نعل می زند یکی هم به میخ می زند. تسنیم: بحث نخجوان چطور؟ نخجوان جزو آذربایجان است، ولی آذربایجان برای تردد به آنجا یا باید از ارمنستان عبور کند یا از مسیر ایران، اینها الآن از مسیر ما استفاده می کنند؟ ...