سایر منابع:
سایر خبرها
زن41 ساله: شوهرم عفت دو دخترم را به باد داد
زن41ساله ای که با کوله باری از رنج و اندوه به دنبال مهر طلاق می گشت درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی گفت: بیشتر از 20 بهار از عمرم سپری نشده بود که روزی برق نگاه سیاوش را به لبخندی خیابانی گره زدم و این گونه ارتباط های تلفنی آغاز شد و آرام آرام به قرارها و دیدارهای پنهانی کشید. خیلی زود دل به عشق او بستم و دیوانه وار عاشقش شدم. سه ماه بعد سیاوش مرا در حالی خواستگاری کرد که به چیزی جز ...
فصلی برای کوچ معتادان
امنیت کودکان خود هستند. شهرک رضویه تهران با 50 هزار نفر جمعیت با مشکلات رفاهی زیادی دست و پنجه نرم می کند اما وقتی با مردم صحبت می کنید اولین مشکل را حضور معتادان در سطح شهرک عنوان می کنند و پاتوقی که در ارتفاعات مشرف به شهرک محل گردهمایی معتادان برای مصرف مواد است. محلی ترسناک که گفته می شود تا همین چندی پیش با دیده بان و تفنگ از آن مراقبت می شده است. از خروجی اتوبان امام رضا(ع) راهی ...
زندگی یک مادر تهرانی با 9 فرزند / این خانه تلویزیون ندارد ! + فیلم
کوچک یک خوابه داشتیم و تنها یک موتور وسیله نقلیه مان بود. در تمام طول گفت و گو نگاه و منش صبورانه خانم صادقی مرا مبهوت کرده بود. به جز دو پسر بزرگ شان که خارج از منزل بودند، من و ایشان همراه 7 فرزند در خانه بودیم و هم زمان با مصاحبه، پاسخ به نیازهای بچه ها هم از طرف ایشان انجام می شد. من چون مادر سه فرزندم، سر و صدا و رفت و آمد بچه ها اصلاً خسته ام نمی کند، اما می دانم که برای یک شخص دیگر ...
مادر شهید اکبر مردانی : شهدا بهترین الگو برای جوانان هستند
بمباران علاوه بر پسرم و مهدی بازگیر، عالم ماسپی، محمدرضا ماسپی و خاور ماسپی هم شهید شدند. آن سال هر روز با حسرت نظاره گر رفتن بچه ها به مدرسه بودم گاهی اوقات یادم می رفت اکبر نیست و منتظرش می ماندم که از مدرسه بیاید و صدایم بزند. فقط مادرانی که فرزندشان را از دست داده اند می دانند من چه دردی می کشم. درد یک سوخته را سوخته ها می فهمند، روضۀ سخت مرا اهل سما می فهمند. کلام آخر مادر ...
عبدالله 700 کیلومتر آمد تا به ما رسید
.... هلی کوپتر های عراقی بچه های لشکر 7 ولیعصر دزفول را بمباران می کردند. برای همین لشکر ظرف 24 ساعت جا به جا شد. من که در منطقه بودم، با خود گفتم بروم هم عبدالله و هم بچه های لشکر را ببینم. چون محل استقرارشان جابه جا شده بود به سختی توانستم پیدایشان کنم. رفتم و هفت نفر از بچه های مسجدمان را که داخل یک چادر بودند زیارت کردم. همه بچه ها پر شور و شعف بودند و مودت زیادی بین شان بود. دو شب بعد از آن ...
پس از بمباران، یک دستم قطع و چشمانم ترکش خورده بود/ بچه ها با غسل شهادت به کارگاه می آمدند
باشد در حالی که تمامی آن ها عین حقیقت است. شکوری گفت: در اوایل انقلاب وقتی وارد دانشگاه شدم، حال و هوای دانشگاه مرا فرا گرفت و شروع به شک در مورد برخی اعتقاداتم کردم اما در دوران دفاع مقدس به عینه دیدم که چگونه دست و پای جوانان دانشگاهی قطع می شد و پس از بمباران، چگونه همه ذکر السلام علیک یا اباعبدالله را می گفتند. پس از بمباران، با گوش هایم می شنیدم اما چون در وضعیت بدی قرار داشتم، یک ...
متهم به سنگ پرانی در بزرگراه های تهران: مردم مسخره ام می کردند!
...> معتادی؟ نه اصلا. نه مواد مصرف می کنم و نه مشروبات الکلی. قرص اعصاب چطور ؟ نه. قرص هایم را قطع کرده بودم. چون حالم را بد می کند. 27سال قبل معلوم شد که بیماری اعصاب دارم. حتی پرونده پزشکی هم دارم و چندبار در بیمارستان های روانی بستری شدم. برگردیم به پرونده، چند مرتبه اقدام به سنگ پرانی کردی؟ حضور ذهن که ندارم اما کم نبود! می دانی که اقدام خطرناکت جان 2نفر را گرفته ...
اظهارات زن شکنجه دیده در جلسه محاکمه شوهر + عکس
. او 25 آبان سال گذشته گفت از خانه می رود تا من برگردم و به بچه ها گفته بود که به مادرتان بگویید برگردد. چون دخترم کرونا گرفته بود، من برگشتم. البته شوهرم قبول کرده بود به خانه نیاید و من هم به همین خاطر برگشتم. روز حادثه دیدم او پشت در است. خواستم فرار کنم که اولین ضربه قمه را زد و بعد هم من بیهوش شدم و زمانی که به هوش آمدم، سه ماه گذشته بود. وقتی به هوش آمدم تازه فهمیدم چه بلایی سرم آمده است. متهم ...
شکنجه همسر تا یک قدمی مرگ
روزی 100 بار مرگ را می دیدم فقط کتک و فحش دیدم شکستن بینی به خاطر سفر کربلا ادامه رسیدگی 3 هفته دیگر به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از جام جم، اواخر آبان سال گذشته به دنبال وقوع جنایتی هولناک مقابل خانه ای در تهران پرونده ای در دادسرای ناحیه دو تهران و پلیس گشوده شد. در این ماجرا مرد میانسالی به نام شاهین با شکستن شیشه های پنجره وارد خانه شد و با قمه به جان همسر 56ساله اش افتاد. این زن سریع به بیمارستان انتقال یافت و تحت ع ...
روایت برادر شهید "مصطفی چگینی" از شهادت مظلومانه او
برادر شهید مصطفی چگینی می گوید: شب قبل از عملیات بچه هایی که راهی منطقه بودند دور هم جمع می شوند و به آن ها گفته می شود که این عملیات سخت است و رسیدن به اهداف آن دشوار، هرکس تمایل دارد بیاید. شهید مصطفی چگینی متولد دوم آبان 1355 و ساکن یافت آباد تهران بود. او توسط یگان فاتحین راهی سوریه شد و در عملیات منطقه خان طومان شرکت داشت و همراه 12 تن از همرزمان ایرانی اش روز 21 دی ماه 1394 به ...
دوراهی انتخاب بازیگری و معلمی
یکبار یک پیشنهادکاری دارم که، چون درگیر کار های دیگر هستم، ناچارم عذرخواهی و رد کنم. ساکن کرج هستید. اما به واسطه شغلتان اغلب در تهران هستید. مشکلی برای تردد ندارید؟ از وقتی بزرگراه همت را ساخته اند به راحتی از کرج به تهران رفت وآمد می کنم. ولی هیچ وقت تهران را برای زندگی انتخاب نکردم. چون احساس می کنم نمی توانم آلودگی و ترافیک تهران را دوام بیاورم. همین چند روز پیش با پسرم از ...
آیا بازیگر قدیمی تلویزیون پسر اکبر عبدی است؟
بازیگری می کنم و در تلویزیون بزرگ شدم. حتی من عروسی ام را در باشگاه صدا و سیما گرفتم و الآن هم علاقه به بازیگری در سینما و تلویزیون را دارم. اکبرعبدی همیشه از من تقدیر و تعریف می کرد و می گفت: تو یک روز نقش بچه من در خانه ، یک روز رفیق سفر جادویی و یک روز فامیل همخانه را ایفا کردی و یک روز هم نقش خود من را بازی خواهی کرد. او همچنین درباره فایده و زیان های از کودکی وارد بازیگری شدن، صحبت ...
هادی عامل گزارشگری با تکیه کلام های دلچسب | دوست دارم صدایم را خرج کشتی کنم
را می شنوند چه عکس العملی دارند؟ همه اهالی محله مرا می شناسند و هر جا می روم مثل فرودگاه یا جاهای دیگر مردم تا صدای مرا می شنوند ابراز محبت و علاقه می کنند و بسیار نسبت به من لطف دارند. گزارشگری کار سختی است و نیاز دارد که ساعت ها صحبت کنی و قبل از هر اجرا باید مطالعه و تحقیق کنی، اما همین خستگی به محض دیدن لطف و محبت مردم از تن من بیرون می رود و لبخند به لبانم می آید. اعتقاد دارم مهربان ...
آن ها که می گویند بچه مذهبی ها می خورند و می چاپند زندگی جمال شورجه را مطالعه کنند
خسران انسان گفته می شود و در آیه بعدی چند مثال می زند که این خسران شامل حال چه کسانی نمی شود، آقای شورجه مصداق این سوره است؛ هم ایمان دارد و هم کار خیر انجام می دهد. شخصی مثل ژرارد دوپاردیوو که در کار احمد بای بازی می کرد عاشق او شده بود و اگر امکانش وجود داشت امشب در این جمع درباره این استاد سینما صحبت می کرد. عمده کارهای جمال شورجه براساس نیاز روز جامعه و سینمای ایران بوده است. شمقدری ...
گرچه فرقی هست از این فاطمه تا فاطمه // ذکرِ یا اُم ُالبَنین یعنی همان یا فاطمه
تو نا مادری خاک پایت سجده گاه نه فلک روی زمین جای پینه آسمان خورشید دارد بر جبین بعد زهرا این قبیله مادری خواهد چنین تا بنی الزهرا تو را خوانند یا ام البنین زن ولیکن هیبتت مرد آفرین روزگار رشته های چادرت جود کرم را آبشار در کلاس درس حجب تو حیا زانو زده قطره لطف تو بر بحر کرم پهلو زده شب زلبخندت ستاره بر سر گیسو زده زیر ...
اینجا سوخت برها سرویس رفت و آمد مردم اند
ی مرزی بودم اما بخاطر بعد مسافت باید جابه جا می شدم که مرا به یک مقطع راهنمایی فرستادند و گفتند باید به منطقه لاشار بروید و تمامی مقاطع را تدریس کنید. من تخصصی در همه مقاطع نداشتم و گفتم اگر هم تمام درس ها را بتوانم تدریس کنم ولی زبان و ریاضی تخصصی است و نمی توانم . فاجعه ی کمبود معلم به این شکل است. حتی مرا به مقاطع اول ابتدایی فرستادند، باز هم چون تخصص آن را نداشتم خیلی اوایل برایم سخت بود و 8 صب ...
می خواستم دل خودم را خالی کنم چون همه به من ظلم کردند
انگیزه اش از ارتکاب این جرم پاسخ داده است. با این توضیح که ممکن است اظهارات این فرد در مراحل اولیه رسیدگی به پرونده تماما مورد تایید مقامات رسمی نباشد و صحت آن نیازمند بررسی دستگاه های مسئول است، آنچه می خوانید پاسخ های سنگ پران بزرگراه های تهران به پرسش های مطرح شده است: چند ساله ای؟ 45 سال چقدر درس خواندی؟ دیپلم دارم و بعد از آن دلم نمی خواست درس بخوانم ...
مجرمان عجیب پایتخت
.... کفش را با پول دزدی خریدم و باید بگویم که سال هاست به خاطر خرید لباس و کفش مارک دار دزدی می کنم. چند فقره سابقه داری؟ 8فقره سابقه سرقت و حمل مواد مخدر دارم. حسادت، انگیزه آتش زدن 5خودرو یکی از عجیب ترین مجرمان دستگیرشده در طرح رعد، پسر جوانی است که 5خودروی بنز، بی ام و و... را آتش زده است. او ابتدا خونسردانه به سؤالات خبرنگاران پاسخ می دهد اما ناگهان خودش را به ...
زن مشهدی مچ شوهرش را در خانه دخترخاله مطلقه اش گرفت
حرف ها و نصیحت های دیگران توجهی نداشت تا این که خانواده اش به خاطر فرزندم سینا مرا هم پذیرفتند و من و حامد به زندگی مشترکمان در طبقه بالای منزل پدر شوهرم ادامه دادیم. در همین روزها دخترم سهیلا نیز به دنیا آمد و روزگارم بهتر شد اما گویی تقدیر من چیز دیگری بود. بعد از 13 سال زندگی مشترک روزی متوجه رفت و آمدهای نامتعارف حامد به خانه خاله اش شدم . ربیعه دخترخاله حامد بود که پس از چندسال زندگی ...
منصوریان: پول بدهید تا بازیکنان مرا ندزدند!
خودشان یک راهی برای حل مشکل پیدا کنند. وی ادامه داد: آن مثال را نمی خواهم بزنم که اگر به امید من... ما الان نیاز به غذا داریم و اگر یک ماه دیگر به ما بخواهید بدهید به درد ما نمی خورد. دیگر نمی خواهم حرفی بزنم و خسته شدم. به تیم هوادار هم تبریک می گویم و تیم خوبی آقای عنایتی دارد و اگر زمین خوبی داشته باشد لقمه گلوگیری است. منصوریان در واکنش به اینکه پول هتل و ... را از جیب خودش ...
قتل، پایان رابطه پنهانی با زن متاهل
مرد راننده در میان گذاشته و خواستم ترکم کند چون دیگر نمی توانستم از شوهرم جدا شوم اما ترکم نمی کرد. چندماه قبل فرزندم به دنیا آمد اما باز هم مرا ترک نکرد. آن شب با او قرار گذاشتم اما از ترسم که دعوا بالا نگیرد چاقویی با خودم بردم تا او را بترسانم اما آن مرد حاضر به ترکم نبود. دعوای مان بالا گرفت و با ضربه های چاقو او را زدم و بعد گوشی اش را برداشته و در خیابان انداختم که کسی نفهمد آخرین ...
بریدن سر زن خائن توسط شوهرش / مرد ضایعاتی اعدام می شود
پرداخت . شواهد نشان می داد مرد خشن در غیاب برادر، زن برادر و 2 فرزندش دست به زده است . عزیز به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت : من و همسرم افغان هستیم و سالها قبل به ایران آمدیم. من ضایعات جمع کن هستم و از این طریق زندگی خودم و همسر و دو فرزندم می گذرانم . وی ادامه داد: مدتی پیش در گوشی موبایل همسرم عکس های مشکوکی دیدم و از او در این باره سوال کردم .اما جواب سربالا داد ...
ماجرای دردناک زندگی زنی که طلاهای کودکان را می دزدید
کار می کردم و شب ها را نیز در کنار کوکب خانم می گذراندم تا این که در محل کارم با یکی از مشتریان آشنا شدم و با او ارتباط برقرار کردم اگر چه به دلیل رفتارهای نامناسب مدتی بعد ناچار شدم با نعمت ازدواج کنم اما درحالی که کودک یک ساله ای را در آغوش داشتم متوجه شدم همسرم نه تنها به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد بلکه ارتباط با زنان و دختران غریبه برای او امری طبیعی است چرا که مرا نیز با همین شیوه اغفال کرد ...
به بهرام گفتم به رابطه مان پایان دهیم چون باردارم/ خواسته ام را نپذیرفت، من هم با چاقو او را کشتم
می خواهم به خاطر بچه ای که در راه دارم یک فرصت دیگر به همسرم بدهم و زندگی ام را از نو بسازم اما او قبول نمی کرد و اصرار داشت که به این رابطه ادامه دهیم. شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟ با هم قرار گذاشتیم تا آخرین صحبت ها را انجام دهیم وقتی سوار ماشین او شدم خیلی خواهش و التماس کردم که دست از سر من بردارد. از او خواستم که به این رابطه پایان دهد اما بی فایده بود. از قبل چاقویی به همراه داشتم، از حرف هایش عصبانی شدم و با چاقو چندین ضربه به او زدم و فرار کردم. من این جنایت را به تنهایی انجام دادم و کسی همدستم نبود. 23302 کد خبر 1592067 ...
جناب رییس جمهور، پا به پای آرزوهایم بیا
مادرم به شهری که از آنجا آمده ایم برگردیم. در لابلای حرف هایمان دیدم که 2 تن از همبازی های این نوجوان خنده ای کردند و وقتی علت را جویا شدم آنکه بزرگ تر بود به نقل از همبازی کوچکترش با خنده ای دیگر گفت: دوستم می گوید من می خواستم که برای زنم طلا بخرد، من نیز همپای دیگر بچه ها خندیدم. خنده ام که تمام شد و از آنان خدا حافظی کردم حرف های این نوجوانان مرا به دنیای مشکلات مسکن و معیشت ...
خبر شهادت حاج رضا را همه می دانستند جز ما!
. بلند شدیم آمدیم خانه خودمان و شب خوابیدیم. روز بیست و سوم از صبح، تلفن ها شروع کرد به زنگ زدن. همان وقت یکسری عکس برای گوشی بچه ها فرستاده بود و گفته بود به هیچ وجه این عکس را نفرستید برای کسی؛ چون عکس ها واضح است و نیروها شناسایی می شوند؛ از صبح دیدیم دوستان حاج رضا مدام زنگ می زنند. یکسری از بچه های محله قدیم مان زنگ زدند که آقا رسول! یکسری از عکس های بابات را می خواهیم. رسول هم همان عکس های سوریه ...