عقربه های جامانده توسط انتشارات روایت فتح منتشر شد
سایر منابع:
سایر خبرها
کلانتری:من هم دلم می خواهد منچسترسیتی را داشته باشم/ می خواستیم با چنگ و دندان 3 امتیاز را بگیریم
خبرگزاری میزان – علی اصغر کلانتری، سرمربی تیم فجر سپاسی شیراز در نشست خبری پس از بازی تیمش مقابل نساجی مازندران صحبت هایی انجام داد که گزیده آن را در زیر می خوانید: *می دانستیم با یک تیم خوب و با کلاس بازی داریم. این سه امتیاز برای ما بسیار مهم بود و پس از گلزنی رو به بازی بسته آوردیم و ضد حملاتی را انجام دادیم. *در نیمه دوم هم موقعیت خوبی برای گل دوم داشتیم که حتی فکر کردم ...
چرا احمدشکیب بی خیالِ پناهندگی به اروپا شد؟ + عکس
.... موقعی که رفت آنجا دو سه بار با من زنگ و تماس داشت؛ من واقعا خیلی نگرانش بودم. من این را بهتان بگویم از موقعی که احمد رفت، من تا دو سال بعد و موقع شهادتش هر لحظه استرس داشتم؛ اصلا در حالت طبیعی خودم نبودم، وقتی بچه ها را غذا می دادم و کارهایشان را می کردم از خانه می زدم بیرون؛ یا می رفتم سمت حرم زینبیه یا می رفتم سمت حرم علامه مجلسی؛ چون خیلی دل نگران بودم؛ یک طوری ناآرام بودم. ...
زلاتان: با پاریسن ژرمن سازگار نشدم/ به امباپه گفتم راهی رئال شود
، اما فرانسه استعدادهای زیادی دارد و همه آنها تشنه موفقیت هستند. از نظر فیزیکی آنها قوی هستند. پاریسن ژرمن می خواست به بالاترین سطح برسد، اما کارهای زیادی برای انجام دادن وجود داشت. من با افتخار به خودم می گویم که در ابتدا آنجا بودم و ببینم امروز اونا رو به کجا رساندم. این فوق العاده است. اگر به پاریسن ژرمن کمک می کردم رشد کند؟ بله، 100٪. هر روز آنجا کار می کردم. چیزهایی را که در یووه یا ...
بالاخره دلشوره های نجیبه تمام شد +عکس
دوباره پرواز داشتیم برگردیم تهران. شب اربعین آنجا بودیم؛ خیلی هم شلوغ بود. یک روزِ خیلی دردناک و خیلی سوزناک بود؛ یک آقای ایرانی هم بود و هر چه روضه خواند من گریه کردم، اینقدر گریه کردم که آخرش از حال رفتم! بعد از نماز بود؛ روضه که تمام شد احمد آمد دستم را گرفت و گفت مادر چرا اینقدر گریه می کنی؟ چون حال خودم هم همیشه خوب نبود، می دانست اعصاب و روح و روانم خوب نیست. خلاصه آمدیم سمت هتل و رفتیم سمت ...
رادو: گل محمدی به زودی ایران را ترک می کند!
طرف مدیران حمایت نشدیم و این واقعا وحشتناک است. من به خاطر همبازیانم ناراحتم، وضعیت آنها مشابه من است. اما به هر حال آنها در کشور خودشان هستند و در تهران زندگی می کنند و به خانواده سر می زنند و برادر خواهرشان کمک می کنند. اما من چاره نداشتم و آمده بودم ایران تا نان خانواده ام را تامین کنم. * درباره سیدجلال هیچ شکی ندارم خیلی بازیکنان را کنار خودم داشتم و درست نیست که بخواهم آنها را جدا کنم و نباید اسم ببرم. نوراللهی و کنعانی و بیرانوند انتقال پیدا کردند اما درباره سیدجلال هیچ شکی ندارم. او بازیکن بسیار خوب و یک وزنه است و دلم برایش تنگ خواهد شد. ...
مادرانه های آنا از پشت میله های پشیمانی
.... می دانستم این نان، نان حلالی نیست و من فقط خودم را گول می زدم، اما به خاطر دخترهایم مجبور بودم ادامه بدهم. حدود چهار سال این کار را انجام دادم، سال 93 بود یک روز که با دخترهایم از سمت زاهدان به کرمان می آمدم در پاسگاه مرصاد به من مشکوک شدند و مرا از اتوبوس پیاده کردند. آن لحظه قلبم از تپش ایستاده بود، تمام نگرانیم بی کس شدن فرزندانم بود، سگ پلیس به طرفم آمد و پارس کرد ...
کلانتری: از همان روشی که به بازیکنان گوشزد کرده بودیم گل خوردیم
سرمربی فجر سپاسی در مورد تساوی مقابل نساجی صحبت کرد. به گزارش ایلنا، علی اصغر کلانتری در نشست خبری پیش از بازی فجرسپاسی مقابل نساجی در هفته شانزدهم لیگ برتر اظهار داشت: در بازی اول در دور رفت ما بازی خوبی مقابل نساجی انجام دادیم و یک گل آفساید هم به گواه کارشناسان خوردیم. بازی مساوی تمام شد و الان نیم فصل تمام شده و بازی اول نیم فصل دوم محسوب می شود. شرایط جدول را اصلا دوست نداریم و ...
کلانتری: جایگاه مان در جدول نه برای خودمان خوب است و نه هواداران فجر/ آبرویم زمانی می رود که برای تیمم ...
– اخبار ورزشی – به گزارش خبرگزاری تسنیم، علی اصغر کلانتری در نشست خبری پیش از دیدار تیمش مقابل نساجی اظهار داشت: در نیم فصل اول هم با نساجی بازی خوبی انجام دادیم. البته در آن بازی یک گل آفساید هم دریافت کردیم که به نظر کارشناسان می توانست با یک امتیاز برای ما تمام شود. جایگاهی که در جدول داریم اصلاً نه برای خودمان و نه هواداران تیم فجر خوب نیست. بازیکنان ما تلاش شان را می کنند و فردا ...
الهامی: دوره زیر توپ کشیدن گذشته/ کلانتری: دلم می خواهد تیمم مثل من سیتی باشد!
ایراد بگیرم. شاید من هم در این شرایط بودم که سه امتیاز برایم آنقدر حیاتی بود همین کار را می کردم. این از ارزش های علی اصغر کلانتری کم نمی کند. او از مربیان خوب و سالم و با سواد ما است. جایگاه فجر اینجا نیست. سرمربی نساجی تصریح کرد: فجر امروز تا دقیقه 90 از ما جلو بودند. از گروه داوری تشکر ویژه دارم و به آنها خسته نباشید می گویم که عالی بودند ولی باید سه امتیاز بازی را می گرفتیم. مساوی به ...
کلانتری: از همان روشی که به بازیکنان گوشزد کرده بودیم گل خوردیم/ به من باشد دوست دارم تیمم صدر جدول باشد
به گزارش ایلنا، علی اصغر کلانتری در نشست خبری پیش از بازی فجرسپاسی مقابل نساجی در هفته شانزدهم لیگ برتر اظهار داشت: در بازی اول در دور رفت ما بازی خوبی مقابل نساجی انجام دادیم و یک گل آفساید هم به گواه کارشناسان خوردیم. بازی مساوی تمام شد و الان نیم فصل تمام شده و بازی اول نیم فصل دوم محسوب می شود. شرایط جدول را اصلا دوست نداریم و این جایگاه نه برای خودمان و نه بازیکنان و نه باشگاه و هواداران ...
همسر شهید ایرلو: حاج قاسم به من گفت قرار است همسر شهید بشوی
های نظام از هیچ تلاشی فرو گذار نکردند. مادر شهید توجه زیادی به تربیت دینی و مکتبی بچه ها داشتند و رزق حلال را مؤثر در عاقبت بخیری فرزندانشان می دانستند. ماحصل تربیت و نگاه ایمانی شان هم شهادت دو فرزندشان در دوران دفاع مقدس و شهید حسن ایرلو در روز های اخیر بود. مادر شهیدان در سال 1392 به رحمت خدا رفت. در مراسم چهلمین روز درگذشت مادر شهیدان حسین و اصغر ایرلو؛ حاج قاسم به صورت سر زده آمد و به احترام ...
گرامیداشت روز زن در کتابخانه های عمومی استان مرکزی
...> هر دم به شکل شعر جدیدی سرودمت چیزی دگر نمانده بخوانم مرا ببخش گفتم تو را به قالب پرمعنی سکوت اشعار، مانده روی زبانم، مرا ببخش حرفی بزن که با تو جهانم شنیدنی است عشق به توست، منبع جانم مرا ببخش دنیای من به اسم تو زیبا و روشن است خورشیدِ شو که من نگرانم مرا ببخش تنها دلم خوش است به فردای بهتری ای چون دعای وقت اذانم مرا ببخش سروده ...
کلانتری: جایگاه مان در جدول نه برای خودمان خوب است و نه هواداران فجر
کنفرانس جداگانه مفصل می دهم. یکی از مربیان لیگ برتری به من می گفت که خیلی دل و جرأت دارم که با این شرایط در فجر سپاسی کار می کنم و از آبروی و حیثیتم هم نمی ترسم. باید بگویم که آبروی من زمانی می رود که تمام تلاشم را برای فجر سپاسی انجام ندهم و به این تیم خیانت کنم. من با تمام وجود در فجر سپاسی کار می کنم. در دو بازی به خاطر فشار زیادی که به من وارد شد تا سه صبح در بیمارستان بودم. تیم من، تیم استان فارس ...
شهیدی که صبح خبر شهادتش را شنید و ظهر شهید شد +عکس
و همیشه پشتیبان امام عزیزمان باشیم. در آخر از تمام برادران و آشنایان برایم حلالیت بطلبید تا گناهانم کمتر شود. ضمناً از پول ماشین مبلغ 45 هزار تومان به حساب جنگ بریزید و مبلغ 10 هزار تومان بابت روزه و نماز قضا بدهید تا ادا شود. ضمناً مرا در امامزاده محمد کرج دفن نمایید. ضمناً خمس دارایی مرا که مبلغ 6300 تومان می باشد بپردازید، بعداً خرج نمایید. پول ماشین نیز پیش احمد خیری در کرج می باشد و درست نمی دانم مبلغی به جابر و ... بدهکار هستم، خودش می داند، بپردازید. التماس دعا یداله کلهر 62/1/18 خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار ...
مشهدالرضا (ع) شهر جهانی
به این دانشگاه جلب کرد، اما خود من بعد از 3 سال تحصیل در دانشگاه فردوسی، به دلیل علاقه نداشتن به رشته ام، تغییر رشته دادم و حدود 3 سال است که همراه خواهرانم در دانشگاه آزاد مشهد مشغول تحصیل هستیم. البته پیش از مشهد، بیشتر شهر های ایران را دیده ام، ولی هیچ کدام مانند اینجا به دلم ننشست. مشهد در عین بزرگی، شلوغ نیست، مردم بافرهنگ و امکانات خوبی دارد و در عین حال از نظر اقتصادی نیز شهر به ...
از تکدی گری مدرن در آرامستان ها تا متکدیانی که نرخ تعیین می کنند/ 400 هزار تومان کاسبی فقط در 5 دقیقه!
کنم هنوز بسم الله را نگفته بودم که مرد جوانی حدود 35 ساله کنار مزار نشست و با یک قرآن که جلد آن پاره شده بود شروع به خواندن کرد اصلاً مشخص نبود چه می خواند فقط پشت سر هم الفاظی می گفت که اصلا شبه قرآن نبود از حضورش راضی نبودم دلم می خواست کنار مزار خلوتی داشته باشم بعد از اینکه آنچه می خواند تمام شد زل زده بود و من را نگاه می کرد من هم دو هزار تومان دیگر در کیف داشتم به او دادم و با یک نگاه ...
بازرگان در آینه پشت سر؛ پای صحبت های ابراهیم گلستان درباره ملی شدن صنعت نفت
. اما این تسویه حساب نخواهد بود، بلکه اصرار بر حرفی است که طرف من بد فهمیده است و من می خواهم آن را درستش کنم. وگرنه وقت خودم را با تسویه حساب و این جور کارها تلف نمی کنم. شما تمام آثار مرا نگاه کنید خواهید فهمید که من درگیر این ماجراها نیستم. نگاه هریک از ما به تاریخ از چشم انداز خودمان است و اگر انتقادی هم به چهره ها و وقایع تاریخی داریم، این انتقادات مبتنی بر تجربیات و ایده های ما در ...
معجزات حضرت زهرا(س) در جبهه های نبرد
...: این طبیعی است، خدا می خواهد برای او باشی. وقتی این جمله را گفت، آرامش خاصی پیدا کردم و تصمیم گرفتم مسلمان شوم، بدون اینکه اطلاعی داشته باشم.فردای آن روز تصمیم گرفتم در اولین اقدام پوشش اسلامی را تهیه کنم. از همان روز از همسرم خواستم به من نماز خواندن را یاد بدهد. امروز خدا را شکر می کنم که آن شب در فاطمیه، خدا مرا خواند. من خدا را شاکرم که در فاطمیه کامل شدم. در این مدتی که مسلمان شده ام، به ...
الهامی: جایگاه فجر با کیفیتش فرق دارد/ کلانتری: آبرویم وقتی می رود که برای تیمم تلاش نکنم
کنفرانس جداگانه مفصل می دهم. یکی از مربیان لیگ برتری به من می گفت که خیلی دل و جرأت دارم که با این شرایط در فجر سپاسی کار می کنم و از آبروی و حیثیتم هم نمی ترسم. باید بگویم که آبروی من زمانی می رود که تمام تلاشم را برای فجر سپاسی انجام ندهم و به این تیم خیانت کنم. من با تمام وجود در فجر سپاسی کار می کنم. در دو بازی به خاطر فشار زیادی که به من وارد شد تا سه صبح در بیمارستان بودم. تیم من، تیم استان فارس ...
روایتی از رنج های مادران بهبودیافته / دو زمستان را با دختر و پسرم در خیابان گذراندیم
گروه سبک زندگی " تیتریک "؛ برای هدفم جنگیدم؛ هدفم این بود که بچه هایم را به نزد خودم بیاورم و زندگی را که از دست داده بودم، دوباره بسازم. افسانه و مریم دو مادر هستند، مادرانی که اگرچه سال های زیادی از جوانی خود و فرزندانشان را با مصرف مواد تباه کرده اند، اما حالا پس از سال ها پاکی تمام تلاش خود را می کنند تا بتوانند آنچه از دست رفته را برگردانند. تنها دلخوشی این مادران، فرزندانشان ...
به جای جیغ زدن، زور بزن تا بچه بدنیا بیاد
ظرفیت هیچ چیزی را نداشتم. دلم می خواست یکی از بچه ام مراقبت کند. بلد نبودم پوشک عوض کنم، بلد نبودم بهش شیر بدهم. فقط به خودم فکر می کردم که چقدر خسته ام. توی بیمارستان می خواستند از بچه خون بگیرند. گریه که کرد، من هم زدم زیر گریه. گذاشتندش توی دستگاه. می خواستم برش دارم ولی اجازه نداشتم. آن جا بود که با تمام وجود گریه کردم. تازه سه روز بعد از زایمان، حس مادری را به شکل رایجش تجربه کردم؛ عشق عمیق ...
حرف هایی بدون روتوش از تجربه 3 مادر
...؛ عشق عمیق، دلسوزی و بسته بودن جانت به جان بچه . با همه جانم بچه ام را می خواستم. می خواستم بغلش کنم و وقتی توی دستگاه بود، دلم برایش تنگ می شد. کمی بیشتر از 24 ساعت در بیمارستان بودم، ولی چندروز گذشت. همه روز های اول همین قدر طولانی و سخت گذشت و پر از دعوا. دعوا با شوهرم سر نگه داشتن بچه. گاهی بچه آن قدر گریه می کرد که حتی نمی توانستم دستشویی بروم. گاهی سرش داد می زدم. گاهی بچه ام از من ترسیده و ...
روایت های مادرانه شهدای مقاومت/ از دعای عاقبت به خیری تا به جای آوردن سجده شکر
با تمام وجود جان خود را در دفاع از حریم اهل بیت(ع) نثار کردند. پای صحبت های مادرانه شهدای مقاومتی نشستیم که پرورش یافته مکتب سلیمانی اند و از خاطرات آن دوران که در کنار فرزندان برومندشان داشتند گفت وگویی صمیمی انجام شد. دعای قشنگ مادر حاج ذاکر یک ماه از شهادت حاج قاسم سلیمانی گذشته بود و حاج اصغر پاشاپور معروف به حاج ذاکر که تاب دوری از سردار را نداشت، مزد تلاش هایش را گرفت ...
پیام تبریک روز زن + عکس
مبارک گاهی با خود می اندیشم من دختر خوشبختی هستم که رفیقی چون تو دارم. چون تویی که عشقت را به تمام دنیا و یادت را به کوه دریا هم نمی دهم. بانوی زیبایی ها روز زن بر تو مبارک باد در سرم سودای تو و در دلم عشق تو است. تویی که با آمدنت در زندگی من معنای دوستی و رفاقت را برایم تغییر دادی. دوستت دارم و با عاشق ترین حالت ممکن روز زن را به تو تبریک می گویم. به ...
روز مادر و خرده روایت هایی از خبرنگارانی که مادر نیز هستند
نگاری و دنیایی از استرس و سختی کار، اما با آخرین درجه مهرورزی و محبت. قلم هایشان فارغ از تمام روز هایی که برای مردم می نویسند، امروز بر مدار مهربانی روز مادر و روز زن چرخیده است. مهربانی آن ها روی چشمان ما. طعم متفاوت مادری سعیده ساجدی نیا | عصر که به خانه می رسم، چشمان مهربانش برای رسیدنم لحظه شماری کرده است. چنان با اشتیاق به سمتم روانه می شود که بی اختیار آغوشم برای بغل ...
حمید لولایی: عطاران می گفت از خشایار بیا بیرون
...: کودک آرامی بودم. بازی های دوران کودکی و نوجوانی را به عشق بازیگری انجام می دادم. گاهی همسایه های می آمدند و می گفتند به حمید بگویید بیاید کمی ما را بخنداند. کم کم با عکس هایی که از کتاب ها در می آوردم واسه خودم سینمایی درست کرده بودم. در آشپزخانه متروکی که داشتیم سینما درست کردم. خواهرم هم بلیت ها را می فروخت. بچه ها می آمدند و بلیت می خریدند. اجرا که تمام می شد بچه ها به خانه هایشان ...
حاج قاسم به من گفت قرار است همسر شهید شوید
همراه و همسنگر حاج حسن ایرلو بود و پا به پای او رفت. چندی پیش خبر شهادت سفیر ایران در یمن دلمان را به درد آورد. او که سال ها در گمنامی مجاهدت کرده بود بعد از 40 سال جهاد و ایستادگی در 30 آذر 1400 به برادران شهیدش حسین و اصغر ایرلو ملحق شد. این روز ها و در ولادت بانوی ولایتمدار دخت پیامبر (ص) فاطمه زهرا (س) با عصمت غمین فرد همسر شهید حاج حسن ایرلو همکلام شدیم تا از سال ها همراهی و سیره زندگی شهید ...
گفت وگو با نیکوکاری که برای کودکان کار مادری می کند| 8هزار و 3 فرزند با سواد دارم !
. از گلفروشی سر چهارراه تا دستفروشی و زباله گردی را تجربه کرده بود. وقتی برای سوادآموزی به مؤسسه آمد، مجبور بود برای تأمین خانواده کار کند. پس باید فکری به حال کارش می کردم. دیدم به تعمیر خودرو علاقه دارد. سراغ یکی از تعمیرکاران محله رفتم و از او خواستم کار یادش بدهد. گفت: 50 هزار تومان بیشتر حقوق نمی دهم. 150 هزار تومان هم خودم روی آن گذاشتم تا علی احمد با 200 هزار تومان کمک خرج خانه شود. 4 ماه بعد ...
سفر به دیار سرباز ولایت
بلوچی و صالحی توانستم با 11 تن از این عزیزان گفت وگو کنم که با یاری خداوند در آینده ای نزدیک شرح کامل هر یک در این صفحه به چاپ می رسد. خانه ای با دوشهید پس از گفت وگو با تعدادی از جانبازان قطع نخاع آسایشگاه، راهی منزل شهید اختراعی شدیم. مادر شهید که به تنهایی و با تمام وجود پذیرای ما شده، می گوید: هنوز هم بعد از نماز صبح به انتظار آمدنش چشم به در می دوزم، در حالی که می دانم او ...