هاشمی طبا: دستور دادند، دستگیر شوم/برادرِ خاتمی گفت استعفا کن!
سایر منابع:
سایر خبرها
حرف های تند سیاوش یزدانی در انتقاد از باشگاه استقلال
ساعت قبل از جلسه ی کنکور گذاشتم و اشتباه کردم، من می خواستم بگویم که یک فوتبالیست هم می تواند تحصیل کرده باشد. باید جامعه ورزش و فوتبال از من حمایت می کرد چون من نماینده آن ها بودم اما خیلی راحت سازمان سنجش من را دو سال از درس خواندن محروم کرد، در غیر این صورت من الان دانشجو بودم و 5 سال دیگر داشتم دکتری را می خواندم. آن جا هم سازمان سنجش آمد قانون مداری اش را ثابت کند، بازهم سیاوش یزدانی را خیلی ...
بازیکن باشگاه استقلال: اشتباه کردم/ مسوولان نظام وظیفه کمکم کنند
کدام بخش ارتش یا سپاه می روم و دو روز پیش فهمیدم سهمیه سپاه هستم و باید به فجر سپاسی بروم. وی افزود: به فرهاد مجیدی گفتم شرایط روحی من خراب است و به مصطفی آجورلو زنگ زدند و بعد گفتند که چرا سیاوش پیگیری کرده و از آن پس دعوایی بین باشگاه و نظام وظیفه شروع شد و روح ما هم خبر نداشت و دودش به چشم ما رفت. خیال ما را راحت کرده بودند که اتفاق بدی نمی افتد. من حتی تا امروز امیدوار بودم و با تیم به ...
درباره صبا ایدلخانی | از فحش خوردن زیر تور تا مس رفسنجان
از دریافت قراردادمان صرف نظر کنیم فقط برای این که تیم از بین نرود. با این شرایط، خسته و مصمم برای پایان دادن به حضورم به عنوان یک بازیکن بودم اما مس رفسنجان من را به والیبال بازگرداند. در تیم سال 1400 جوی وجود داشت که به همه فرصت می داد خودشان را نشان دهند. کادر فنی مس صبورانه با بازیکنان رفتار کرد و نتیجه این بود که ما به تدریج خود را پیدا کردیم. صحبت پایانی از آقای احدی به عنوان مشاور و روانشناس در تیم مس رفسنجان قدردانی می کنم. همچنین قدردان همه حمایت های مهرنوش عسکری که برایم مثل خواهر است، هستم. ...
درباره صبا ایدلخانی | از فحش خوردن زیر تور تا مس رفسنجان
از دریافت قراردادمان صرف نظر کنیم فقط برای این که تیم از بین نرود. با این شرایط، خسته و مصمم برای پایان دادن به حضورم به عنوان یک بازیکن بودم اما مس رفسنجان من را به والیبال بازگرداند. در تیم سال 1400 جوی وجود داشت که به همه فرصت می داد خودشان را نشان دهند. کادر فنی مس صبورانه با بازیکنان رفتار کرد و نتیجه این بود که ما به تدریج خود را پیدا کردیم. صحبت پایانی از آقای احدی به عنوان مشاور و روانشناس در تیم مس رفسنجان قدردانی می کنم. همچنین قدردان همه حمایت های مهرنوش عسکری که برایم مثل خواهر است، هستم. ...
در اعزام یزدانی به سربازی اشتباه سهوی صورت گرفته است/ استقلال با آینده ام بازی کرد
آبادان نیوز : فرشید سمیعی بامداد سه شنبه در گفتگویی اظهار داشت : منتظر بودیم تا این کار انجام شود اما انجام نشد تا اینکه د 24 بهمن امسال به وزارت ورزش نامه ای زدند که بازیکنان ما زودتر خود را به سازمان نظام وظیفه معرفی کنند. علت آن است که سیاوش یزدانی و محمدحسین مرادمند به دلیل عدم دعوت به تیم ملی فوتبال و سن بالای 28 سال مجوز فعالیت در تیم های لیگ برتری را ندارند لذا خواهشمند است دستور دهید که ...
طالب نعمت پور سکوتش را شکست: هم تیمی ام مرا دوپینگی کرد/ می خواستند شکمم را پاره کنند
ات را نگه دار بعد از مدتی به خودم گفتم ورزش که تمام شد، حداقل زندگی ات را از دست نده. آمدم تشکیل خانواده دادم، به بحث های اقتصادی ورود کردم، بعد با تیم ایران مال و بیمه رازی به عنوان مدیر فنی 7 سال قهرمان لیگ شدیم و به بچه ها به لحاظ مالی خیلی کمک شد و به من هم مخصوصا از لحاظ روحی کمک زیادی شد. جا دارد از تک تک اعضای تیم و مخصوصا آقای انصاری که حامی اصلی همه ما بود تشکر کنم. ...
یزدانی: آجورلو گفت چرا به نظام وظیفه می روی؟!/ سربازی مقدس است اما الان برای من مقدس نیست!+ ویدیو
فجرسپاسی برویم. این بازیکن استقلال ادامه داد: باشگاه خیال من را راحت کرده بود. من حتی تا امروز امیدوار بودم و با تیم به مشهد رفتم. امروز در رختکن گفتم تکلیف من چیست؟ می گفتند تو را به فجرسپاسی داده ایم و سه ماهه به استقلال بر می گردی و بازی می کنی. پنج ماه است که چنین حرفی را به من می زنند. اگر قرار است سرباز شوم، زودتر می گفتند. چرا با آینده من بازی کردند؟ سیاوش یزدانی قربانی شد. با این شرایط ...
طوفان شبانه سیاوش یزدانی علیه مجیدی و آجرلو
من نمی دانستم که سهمیه سپاه هستم. باشگاه استقلال و مجیدی خیال من را راحت کرده بودند که مشکل حل می شود. اوضاع به حدی خراب بود که رفتم پلیس به اضافه 10 و دیر به تمرین رسیدم و آقای مجیدی گفت “چرا دیر به تمرین آمدی و اجازه تمرین نداری”. گفتم آقای مجیدی شرایطم بد است. به آقای آجرلو زنگ زدم و گفتم شرایطم اینطوری است اما ایشان حتی ناراحت شد که “چرا پیگیری کردی وقتی که من می گویم مشکل حل می شود؟” گفتم اگر می گویی حل است، خیال من را راحت کن. احس ...
طوفان شبانه یزدانی علیه آجورلو و مجیدی
این بازیکن استقلال ادامه داد: باشگاه خیال من را راحت کرده بود. من حتی تا امروز امیدوار بودم و با تیم به مشهد رفتم. امروز در رختکن گفتم تکلیف من چیست؟ می گفتند تو را به فجرسپاسی داده ایم و سه ماهه به استقلال بر می گردی و بازی می کنی. پنج ماه است که چنین حرفی را به من می زنند. اگر قرار است سرباز شوم، زودتر می گفتند. چرا با آینده من بازی کردند؟ سیاوش یزدانی قربانی شد. با این شرایط آینده ام تباه می شود. من 30 سال زحمت کشیدم و فوتبالیست استقلال و تیم ملی شدم. با یک سهل انگاری تمام زندگی من در حال نابود شدن است. نمی دانم به چه کسی اعتراض کنم؟ جواب آینده تباه من را چه کسی می دهد؟ وی یادآور شد: حتی باشگاه به من گفت شرایط حل می شود. به من می گفتند بیا قراردادت را هم تمدید کن. من داشتم درسم را می خواندم. من دانشجو بودم. من نماینده همه فوتبالیست های تحصیل کرده بودم. به خاطر یک استوری خیلی راحت من را از کنکور محروم کردند. من می گویم یک اتفاقی برای من رخ داده است. من نماینده کل جوانان این مملکت هستم. سربازی مقدس است و همه باید یک روزی برویم. من الان در شرایطی هستم و به یک جایگاهی رسیده ام. به من دو ماه مهلت بدهند که در کنکور قبول شوم و به دانشگاه بروم. من یک جوان سالم بودم که درس خواندم و ورزش کردم. من اشتباه نکردم. این دعوای سازمان نظام وظیفه و باشگاه استقلال بود. الان یک خواهش دارم که به من کمک کنند. دو، سه ماه مهلت بدهند ...
بمباران شبانه سیاوش یزدانی
...> این بازیکن استقلال ادامه داد: باشگاه خیال من را راحت کرده بود. من حتی تا امروز امیدوار بودم و با تیم به مشهد رفتم. امروز در رختکن گفتم تکلیف من چیست؟ می گفتند تو را به فجرسپاسی داده ایم و سه ماهه به استقلال بر می گردی و بازی می کنی. پنج ماه است که چنین حرفی را به من می زنند. اگر قرار است سرباز شوم، زودتر می گفتند. چرا با آینده من بازی کردند؟ سیاوش یزدانی قربانی شد. با این شرایط آینده ام تباه می ...
یزدانی: سر من کلاه گذاشتند!
؟” گفتم اگر می گویی حل است، خیال من را راحت کن. احساس می کنم دعوایی بین استقلال و نظام وظیفه شروع شد که دود این ماجرا به چشم ما رفت. روحمان هم خبر نداشت. اگر قرار بود سرباز شویم، می گفتند که به فجرسپاسی برویم. این بازیکن استقلال ادامه داد: باشگاه خیال من را راحت کرده بود. من حتی تا امروز امیدوار بودم و با تیم به مشهد رفتم. امروز در رختکن گفتم تکلیف من چیست؟ می گفتند تو را به فجرسپاسی داده ...
هنوز بوی گوشت سوخته خلبان در یادم هست/اسکندری سیمرغ روزگار ما بود
...! صحبت از هم دوره های محمود عزیز شد که در پاکستان بودند. چندمورد است که می توانم به نوبه خودم با آن ها، سر شما را درد بیاورم. من از سال 1346 لباس دانشجویی خلبانی را با محمود عزیز پوشیدم. چندماه این جا (ایران) بودیم و دوره های مقدماتی را دیدیم و بعد هم عازم پاکستان شدیم. طی سه سالی که در پاکستان بودم و بعدش به پایگاه مهرآباد و شیراز آمدم، با محمود هم اتاقی بودم. یعنی نزدیک ترین دوستش در دوران ...
یزدانی: آجورلو و مجیدی به من گفتند مشکلت حل می شود/ جواب آینده فوتبالی من را چه کسی می دهد؟/ با یک سهل ...
حل است، خیال من را راحت کن. احساس می کنم دعوایی بین استقلال و نظام وظیفه شروع شد که دود این ماجرا به چشم ما رفت. روحمان هم خبر نداشت. اگر قرار بود سرباز شویم، می گفتند که به فجرسپاسی برویم. این بازیکن استقلال ادامه داد: باشگاه خیال من را راحت کرده بود. من حتی تا امروز امیدوار بودم و با تیم به مشهد رفتم. امروز در رختکن گفتم تکلیف من چیست؟ می گفتند تو را به فجرسپاسی داده ایم و سه ماهه به ...
لجبازی علت کنار گذاشتن قهرمان 9 ساله از تیم ملی!
... معاون ورزشی اداره کل ورزش و جوانان استان زنجان نیز درباره مشکل این ورزشکار گفت: در جریان مشکل مطرح شده از سوی این ورزشکار هستیم و به دنبال راه حل برای رفع مشکل هستیم. غفار امانی بیان کرد: آنطور که این ورزشکار اعلام کرده در لیست بازی های آسیایی قرار ندارد و بنده پیگیر حل مشکل وی از طریق هیات جانبازان و معلولین استان زنجان هستم. انتهای پیام/730005/ ...
مسلمان شدن روژه گارودی از زبان مرحوم خسروشاهی/ نماز ظهر عجیبی که امام موسی صدر خواند
به گزارش ایکنا، حجت الاسلام والمسلمین عبدالکریم بی آزار شیرازی ، عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب، شامگاه 8 اسفندماه در مراسم بزرگداشت دومین سال ارتحال آیت الله سیدهادی خسروشاهی با عنوان مردم میدان تقریب ، گفت: در دوره آیت الله بروجردی، حوزه علمیه قم تحول عظیمی پیدا کرد که یکی از تحولات مهم تقریبی بین مذاهب اسلامی بود؛ آیت الله بروجردی واقعا از صمیم قلب و با اخلاص تمام به تقریب ایمان داشت تا جایی ...
هاشمی: برخی ها گفتند طباطبایی و دارودسته مضحک و معلوم الحالش!/ یاد گرفته ام دروغ نگویم و اصولی برای خودم ...
جدید فدراسیون نیز بیان کرد: این موضوع می تواند شروع خوبی برای خروج از بلاتکلیفی این رشته باشد. قبلا گفتم که چرا انتخابات را عقب می اندازید اما دقیقا نزدیک بازی تیم ملی مقابل قزاقستان، زمان انتخابات اعلام شد. این مسائل ناخودآگاه بر روی بازیکنان و کادر فنی و همه تأثیر می گذارد. اجازه بدهند هر کسی رئیس فدراسیون می شود افکارش را پیاده کند و اگر ایرادی هم وجود دارد، به او منتقل کنند. ...
وقتی حسن یزدانی شوکه شد!/عکس
روز اول اینطور نبود و بدنش پر نشده بود اما از روز دوم بهتر شد. وی در پاسخ به این سوال که عکس از شما منتشر شد که لبخند به لب داشتید، جریان این لبخند چیست؟ خاطرنشان کرد: یک فرد بی انصافی کرده بود اما گاهی شاید یک لبخند تلخ هم باشد. نمی دانم زمان کشتی حسن بود یا نه اما واقعا از این موضوع کمرم خم شد. من با تمام وجود کنار تیم بودم. بعد از المپیک هم سکوت کردم چون نیاز بود جو آرام شود، شرایط ...
همه می دانستند شوهرم شهید شده، جز من! + عکس
هم پیشش نشسته بودم؛ اصلا بدنم مُرده بود؛ سلام علیک کرد؛ تو خوبی؛ شما خوبی؛ گفت کجایی؟ گفت هراتیم، گفت باقر را آوردید؟ گفت نه؛ باقر را خدا بیامرزد! این رقمی که گفت ما فهمیدیم که ما مرده بودیم، پیش از پیش این بدن از ما شکسته. گفتم چی میگه این؟ گفت هیچی، تلفن را قطع کرد. گفتم نه، یک چیزی گفت. دیگه اصلا نفهمیدیم، دندان های من دیگر محکم شد و به هم چسبید. فشار روزه هم بود؛ دوم ماه مبارک رمضان بود؛ این ...
مصطفی هاشمی طبا: دستور دادند، دستگیر شوم؛ برادرِ خاتمی گفت استعفا کن!
در سال 57 در کمیته استقبال امام بودم. اولین کارم پس از انقلاب حضور در صداوسیما بود و شهید مطهری بنده و دو نفر دیگر از دوستان را به این سازمان فرستادند و به عنوان مدیر تولید فعالیت کردم. در جهاد سازندگی کرمانشاه نیز مشغول بودم و به معاون استاندار کرمانشاه نیز، فعالیت کردم. زمانی که در جهاد سازندگی کار می کردم شهید باهنر به عنوان نخست وزیر، پیشنهاد وزارت صنایع و معادن را در سال 59 به بنده ...
زن تاریخ ساز ورزش ایران: غافلگیرانه پرچمدار شدم/ غریب مانده ایم
ورزش را کنار گذاشتم. 12 سال عضو تیم ملی بودم و در تمام مسابقات و تمرینات حضور داشتم اما زمانی که فرزند دومم دنیا آمد شرایطم سخت شد. برای بازی های آسیایی بوسان بود که فرزند دومم را باردار بودم و نتوانستم اعزام شوم. از همان موقع دیگر کم کم حضورم در اردوهای تیم ملی کمرنگ شد. البته در مسابقات قهرمانی کشور شرکت می کردم اما دیگر حضور فعال نداشتم. واقعا نمی توانستم دو کودک را در مشهد بگذارم و ...
منطقه15|حضور بانوان مقاوم ایرانی در فضای رسانه ای،مهم اما با آگاهی
برای مخاطب تبیین کنم. با مطالعه در کتب متوجه می شویم حضرت زهرا(س) به عنوان یک زن حالت احساساتی و حقیر و ضعیف نبوده بلکه قدرت روحی بالایی برخوردار بودند. اگر که جنبش این بانو را بعد از شهادت پیامبر اکرم(ص) را مطالعه و بررسی کنیدخواهید دید که فوق العاده قدرت روحی بالایی داشتند و با وجود هجمه هایی که به لحاظ جسمی و روحی که صورت می گرفت این بانو کاملاً قوی و محکم ایستادگی کردند و گریه نمی ...
اجازه نمی دهم کسی فرصت های قانونی استقلال را در پشت درهای بسته لابی کند/ اگر مدیران گذشته جان دفاع کردن ...
برود و در لیگ یک هم سپاه تیم ندارد. در این صورت باید به پادگان برود. من دستور بالاترین مقام را گرفتم که کمک کنید. این کمک کردن است؟ بازیکن باید در کدام پادگان تنهایی تمرین کند که تیم ملی از او بهره ببرد؟ مگر شما مرجع تشخیص بازیکن ملی هستید؟ این را هم فدراسیون گفته است و هم وزیر ورزش. البته آقای سلطانی فر (وزیر قبلی ورزش) برای دیگران این کار را می کرد و برای شما خیر. الان آقای سجادی این نامه را نوشته ...
دوچرخه سوار معلول، پیام آور صلح و آرامش است
درباره گذشته اش می گوید: پدرم نانوا بود و من هم از همان کودکی در کنارش کار می کردم. چندین سال هم در این حرفه فعالیت داشتم. با آنکه کم سن و سال بودم، اما دوست داشتم فعالیتی غیر از کار هم داشته باشم. چه چیزی بهتر از ورزش که هم سرگرمی بود و هم عامل سلامتی. با این حال به تحقق آن فکر نکرده بودم. دیدن رکاب زدن دوچرخه سواران در تلویزیون او را به سمت رسیدن به این رؤیا سوق می دهد؛ یک روز پای ...
پست جدید لیلا بلوکات در میان ابرها+عکس
نگه داری بکنم .و وقتی بازیگر شدم گفتم بذارم معروف شم یه آدم بزرگ شم تا بتونم یه کار بزرگ اینجوری انجام بدم. هرچند الان یه بازیگر کوچیکیم ولی با همین شرایطی که برام به وجود اومد با خودم گفتم این کمک هایی که دارم میکنم به صورت عمومی ترش کنم . اول تنها شروع کردم که تنها برم آدمها رو پیدا کنم که از درو همسایه شروع شد ، از فامیل ، دوست و آشنا و کم کم عمومی تر شد. بعد 8 تا بچه معلول گرفتم و ...
یواشکی های سردار برای رفتن به سوریه + عکس
شود به سوریه رفت؟ گفته بودند از ایران؛ از آنجا قاچاق آمد به ایران و از ایران ثبت نام کردند و رفتند سوریه. **: بحث دفاع از حرم را چطور با شما مطرح کردند؟ همسر شهید: سه ماه اول که رفتند سوریه، اصلا من خبر نداشتم. کلا گوشی و تلفنش خاموش بود؛ بعد از سه ماه که آمد گوشی اش روشن شد و گفت من رفته بودم سوریه. من گفتم دیگر نرو سوریه و بیا افغانستان. گفت من دیگر نمی توانم بیایم ...
راننده افغان در سوریه چه می کرد؟!
راهی که رفتند، بنده های خدا خوب راهی را انتخاب کردند. علی اصغر هم که پسر شهید است قرار است راه بابایش را برود، یک پسر خوب بشود، این یک سالش بود؛ یک ساله بود که تازه پدرش شهید شد. **: شما اسمتان چیست؟ دختر شهید: زینب مهردادی. پسر شهید: من هم علی مهردادی هستم. با این که همسر و فرزندان شهید در مراسم تشییع نبودند اما حضور مردم خمینی شهر در این مراسم چشمگیر ...
قضیه سر کار گذاشتن ماموران ساواک در جلسه بازجویی!
، شاه باشد و ما فقط به مسائل داخلی زیر نظر واشنگتن و لندن بپردازیم. من دیدم که سید واقعا وسوسه شده و پیشنهاد را پذیرفته، گفتم حال چرا شما این حرف ها را به بنده می زنید؟ مگر من چکاره ام؟ سید ابراهیم گفت شما با همه آقایان رابطه دارید خواستم بروید با دوستان مشورت کنید و نتیجه را به من اعلام فرمایید تا به آمریکایی ها منتقل کنم. من برای آنکه ناف قضیه را از بیخ زده باشم عرض کردم اولاً همه می دانند ...