سایر خبرها
فرمانده گردانی که پیک حاج احمد کاظمی شد
اتوبوس رفتم داخل. حوالی اذان صبح رسیدیم نثاره. همین که پیاده شدم، زینلی مُچَم را گرفت و برد چادر فرماندهی. حاج احمد گفت: پس تو کجایی پسر؟! ما یک هفته است دنبالت می گردیم! کلید یک تویوتا را تحویلم داد و خواست که بیارمش. از آن لحظه به بعد، شدم نیروی فرماندهی که یکی از وظایفش انتقال پیام های فرمانده بود. محمد علی مشتاقیان در خصوص دلیل اعزام نیرو ها به نثاره می گوید: نیرو های در اختیار لشکر هر چند وقت یک بار در محلی نزدیک به منطقه عملیات، سازماندهی و متمرکز می شدند تا ضمن دیدن آموزش های مورد نیاز، آمادگی عملیاتی آن ها در سطح مطلوبی نگه داشته شود. انتهای پیام/ 141 ...
عملیات رمضان و آزمون های سخت آن / روایت قمقمه ها و لب های تشنه
روز یکی از رزمنده ها یک قمقمه آب پیدا کرد که زیاد آب نداشت. لب های همه ما از بی آبی ترک خورده بود و آفتاب هم بی امان روی سرمان می تابید. این رزمنده وقتی قمقمه را پیدا کرد، با اینکه خودش تشنه بود و آب قمقمه حتی برای رفع تشنگی خودش هم کافی نبود، قمقمه را آورد و با سر آن به همه بچه ها کمی آب داد. آبی که داد، در حدی بود که فقط لب هایمان تر شد، اما همان یک ذره آب هم در آن اوج گرما نجات دهنده بود. یک ...
روایت یک جانباز از بمباران شیمیایی در عملیات والفجر 8
آلودگی داخلی و ریوی پیشگیری کنند که مؤثر هم بود. احمد عیسوی همان موقع با تجهیزات ضدشیمیایی رسید، اما دیگر دیر شده بود و همه بچه ها را به بهداری سپاه در آبادان برد. آنجا به ما لباس بیمارستان دادند و لباس هایمان را برای سوزاندن جمع کردند و پس از استحمام با یک اتوبوس آمبولانس به پادگان شهید مسعودیان اهواز و از آنجا هم همه مصدومان شیمیایی را با یک فروند هواپیمای C130 به تهران اعزام کردند و به ...
# پرسه در فضای مجازی
، ایران اسلامی ما در سال 1400، رکورد صادرات غیرنفتی به کشورهای مختلف را با 37 درصد افزایش شکست. چرا حاج قاسم سردار دل ها بود؟ زینب سلیمانی: تلفن خانه زنگ خورد. بابا بود با صدای خسته. پرسیدم افطار کردید؟ گفتند بچه ها برایم در قرارگاه افطار آماده کردند اما نرفتم و در خط ماندم و با رزمنده ها سفره انداختیم و نان پنیر مختصری خوردیم. گفتم چرا قرارگاه نرفتید؟ گفتند میترسم در غیبتم ...
گمنام در میان خاکیان و معروف در عرصه افلاکیان
اطرافش خالی می کرد. با حیرت تماشا کردیم. تا آخرین بار که سر از خاک برآورد، پیکر شهیدی از خاک بیرون آمد که توسط فانسق هاش از چنگال بیل آویزان بود. در این لحظه ماشین خاموش شد و دیگر کار نکرد. صدای تکبیر و یاحسین بچه های تفحص فضا را پر کرد و اشک در صورت همه جاری بود.... به معراج شهدا رسیدیم و جنازه را تحویل دادیم. الان چهارصد شهید آماده حرکت بودند.... بعد از زیارت امام رضا(ع)، هر تریلی با صد ...
سردار کوثری: نظر هاشمی این بود که یک جمهوری اسلامی عین آلمان و ژاپن درست شود؛ امام و حضرت آقا اما نظرشان ...
موقع سپاه تهران بودم و به تیپ محمد رسول الله(ص) کمک می کردیم. اما فرمانده حاج احمد متوسلیان بود. خدا روحش را شاد کند. چون بعد از عملیات به سوریه و لبنان رفتند و با شناختی که من از روحیات حاج احمد دارم، می دانم که قطعا جلوی آن فالانژیست هایی که این چهار نفر را در دژبانی گرفتند، ساکت نایستاده و با آنها درگیر شده و همان جا شهیدش کرده اند. اما با این حال ما می گوییم ان شاء الله که زنده است، خودش را می ...
هاشمی فاقد رویکرد توسعه ای واقع گرایانه بود سردار کوثری
جا منابع داشت و می گرفت. عراقی ها می خواستند کار بسیار بزرگ بچه ها در گرفتن فاو را خنثی یا کم اثر کنند. اینجا بود که حضرت امام سه بار پیگیری کرده بودند. ما بعد از فاو و 75 شبانه روز درگیری شدید و شهید و زخمی دادن، موقعی که گفتیم حضرت امام سه بار از طریق حاج سید احمد آقا پیگیری کرده اند که مهران آزاد شد یا نه، می گفتیم باید با همین نیرو ها مهران را بگیریم که حرف امام عملی شود. آنجا ما شش ...
روایتی ساده از غروب روز دهم
جایی که نشسته ام قاب عکس شهید سید ابراهیم سادات از شهدای جوان فاطمیون را می بینم که در کنار تصویر زیبایش بخشی از وصیتنامه اش نیز روی قاب عکس نوشته شده: اگر دوست داشتید اشک بریزید، زمانی اشک بریزید و گریه کنید که هیچ کسی برای دفاع از حرمین نباشد. * آقای رئیسی شروع سال جدید در کنار مضجع شریف حضرت امام رضا علیه السلام و در جمع خانواده های محترم شهدا را توفیقی برای خودش و دولت دانست و بعد هم ...
اعلام نشانی جلسات جزء خوانی مؤسسات قرآنی استان اصفهان
بویین میاندشت جزء خوانی بانوان 18 سال تا 50 هر روز 14 شهر افوس- خ سرچشمه- جنب آموزشگاه حضرت معصومه (س) و کتابخانه بانوان و آقایانی 70 فاطمیه عسگران تیران جزء خوانی بانوان - آقایان همه سنین هر روز 13:30 -14:30 عسگران - مسجد جامع 71 دارالقرآن بانوان تیران تیران جزء خوانی بانوان و آقایان همه سنین هر روز ساعت 18 تیران -آستان مقدس امامزاده احمد علیه السلام 72 رهروان ...
سردار فضلی ناگفته هایی از فتنه های سه دهه اخیر گفت
چشمانش امکان پذیر است. بالگرد اما فقط یک نفر جا داشت و سردار مانده بود و فردی که سکته قلبی کرده بود و باید به تهران رسانده می شد. حاج علی فضلی بعد از سوار شدن به بالگرد با دیدن مرد سکته ای، پیاده می شود و او را به جای خود سوار بالگرد می کند و برای همیشه یک چشمش را از دست می دهد. حاج علی فضلی، در بین بچه های جبهه ملقب به علی آهنی است. این آهنی بودن در مورد او، مرهون ترکش هایی است که در وجودش ...
روایت سردار فضلی از اعتراضات 78 و 88: ورود با سلاح اذن فرمانده کل قوا می خواهد
با فرمانده کل قوا هماهنگ کند. چند دقیقه بعد آقا محسن(رضایی) تماس گرفت و گفت فلانی! حضرت آقا سلام رساندند و فرمودند: با اینها با رحمت و رأفت اسلامی رفتار کنید . انسان می ماند از این همه بزرگواری! خلاصه برگشتم و به آنها گفتم داشتم شما را یکجا به زندان اوین می فرستادم ولی رهبر معظم انقلاب فرمان داده اند با رأفت اسلامی با شما رفتار شود. ولی بدانید قرار بود بروید زندان. اما حالا فرموده ...
خاطره فرزند شهید سلیمانی از افطار حاج قاسم با رزمنده ها در خط + عکس
جی پلاس؛ زینب سلیمانی، فرزند سردار شهید حاج قاسم سلیمانی، در حساب توییتر خود نوشت: تلفن خانه زنگ خورد. بابا بود با صدای خسته. پرسیدم افطار کردید؟ گفتند بچه ها برایم در قرارگاه افطار آماده کردند اما نرفتم و در خط ماندم و با رزمنده ها سفره انداختیم و نان پنیر مختصری خوردیم. گفتم چرا قرارگاه نرفتید؟ گفتند میترسم در غیبتم مظلومی با زبان روزه، اسیر و یا شهید شود . سردار سلیمانی حاج قاسم سلیمانی زینب سلیمانی ...
مردی که حق طلبی و عدالت خواهی اش ستودنی بود
همچنین چند نفر از اعضای خانواده او نیز، خاطراتی تازه از وی را تعریف می کنند. به جز گلعلی بابایی، حمید داودآبادی نیز یکی از کسانی است که نوشتن از حاج احمد را دغدغه کاری خودش کرده است. وی در دو کتاب سی و هفت سال (انتشارات شهید کاظمی) و راز احمد (انتشارات یازهرا) از متوسلیان می نویسد و می کوشد برای برخی پرسش ها درباره سرنوشت این فرمانده بزرگ پاسخ هایی بیابد. فرماندهی سخت گیر و باابهت ...
ماجرای کباب دزدی در فاو و شبیخون دشمن بعثی به چادر تدارکات!
برامون آوردی؟ یُخته برنج و کبابه، آوردیم تا ببریم خط مقدم. لطف کن چند تا غذا بده به من ببرم توی سنگر با بچه ها بخوریم. نمی شه. چرا؟ اینا مال نیروهای خط مقدمه. با انگشت به سنگرمان اشاره کردم و گفتم: برادر اون سنگر ها رو می بینی؟ بله. اون سنگر ماست. خب که چی؟ حوصله کن، بهت می گم، این ...
پاهایی که بهشتی شدند تا سایه سر بماند/ جامانده ورد لب حاج میرزا بود
خیس می خورد و دلش هوای حاج میرزا را می کند، آخر دو سالی می شود حاج میرزا سلگی شربت شهادت را نوشیده و حاجت روا به سمت کربلا پر کشیده، حالا پروین خانم تنها با کوله باری از خاطرات این فرمانده سر می کند. آرزوی حاج میرزا 14 فروردین سال 99 رنگ واقعیت می گیرد و این روز سرآغاز غصه ای تمام نشدنی می شود برای خانم سلگی هر چند او به رضای خداوند رضایت داده و از این پس حاج میرزا را در آلبوم خاطرات و ...
من مادر 4 شهید هستم! + عکس
مرتضی چنین کارهایی می کرد و ما نمی دانستیم. تا مثلا روز شهادتش که ما مراسم داشتیم، در خانه مان مدام مادرها می آمدند؛ خانم هایی می آمدند و گریه می کردند؛ می گفتم چرا اینها اینقدر خودشان را می زنند و گریه می کنند؟ من که گریه می کنم مادر هستم؛ یکی از مادرها برگشت گفت که حاج خانم! آقا مرتضی پسر ما هم بود؛ فقط تنها پسر شما نبود؛ آقا مرتضی خیلی به ما کمک کرده؛ خیلی دست ما را گرفته؛ دست بچه های ما را ...
بهشت در همین حوالی
...، مشغول هستی، هر کاری می کنی، انجام بده؛ فقط کارهایی که در مسیر مکتبت انجام می دهی به درد تو می خورد. شهدا این مسیر را تمام و کمال انجام دادند. بیماری رزمنده 15 ساله و داروی سحر! حاج حسین کاشی خاطره ای از دوران جبهه تعریف می کرد و می گفت: در زمان جنگ یک بچه 15 ساله به مقر لشکر آمد و گفت: امکان دارد مرا قبل از نماز صبح بیدار کنید. گفتم: چرا، گفت: مریض هستم باید دارو بخورم. شب اول رفتم ...
از طراحی جنگنده در ایران تا شهادت در سقوط مرموز +تصاویر
می گردد. او به معنای واقعی کلمه، یک "نخبه علمی" بود. منصور ستاری در 29 اردیبهشت 1327 در روستای ولی آباد ورامین به دنیا آمد. در 19 سالگی وارد دانشکده افسری شد و در سال 1350 به آمریکا اعزام شد تا دوره کنترل رادار را بگذراند. او بعد از بازگشت به کشور، به عنوان افسر کنترل شکاری در نیروی هوایی مشغول به خدمت شد. سپس در سال 1354 وارد تحصیل در رشته برق و الکترونیک شد. با ...
استاد اخلاقی که عاشق نواب بود، سیدمهدی طباطبایی را با زبان روزه تشییع کردند
دیدیدم که روی آن نوشته شده بود: الامام الحمیسی . به کبیری گفتم ما می توانیم الحمیسی را به خمینی تبدیل کنیم. پایین آن هم نوشته شده بود مطبعة الآداب نجف الاشرف . کتاب را خریدیم. آقای کبیری برای اینکه قضیه لو نرود آن را شبانه به چاپخانه ای که در آن کار می کرد، برد و به تعداد دفترچه های مورد نیاز گراور گرفت و آورد و به ما داد؛ لذا اولین کسانی که در سال 1350 به آقای خمینی امام گفتند ما بودیم. ...
خط شکنی موقعیت مهدی
این نکات نشان می دهد رهبر انقلاب چه توجهی به فرهنگ و هنر دارند و چگونه فضاهای فرهنگی و هنری ازجمله سینما را رصد می کنند. چند سال پیش پایگاه اطلاع رسانی رهبر انقلاب اسامی بعضی از فیلم هایی که به نحوی مورد توجه ایشان قرار گرفته را در قالب یک پوستر منتشر کرد؛ پوستری که جمله مهم رهبر انقلاب در مورد سینما که سینما کلید پیشرفت کشور است. امروز این کلید دست شما سینماگران است هم بالای آن به چشم می خورد. بچه ...
ویژه برنامه های سیما برای ماه رمضان اعلام شد
ادعیه خوانی با نوای حاج محمدرضا طاهری هر بامداد حوالی ساعت 1 بامداد از حسینیه چهارده معصوم ناجا روانه آنتن می شود. شبکه سه مناجات خوانی میثم مطیعی هر شب از ساعت 00:30 دقیقه بامداد از امام زاده قاضی صابر (ع) پخش می شود. شبکه چهار مناجات خوانی حجت الاسلام میرزامحمدی هر بامداد ساعت 2:45 از جمکران پخش می شود. شبکه پنج مناجات خوانی در ...