سایر منابع:
سایر خبرها
شهید صیادشیرازی جهادگر تبیین بود
.... در جایی ایستادند و با فرمانده گردان حبیب در خصوص نیروها و امکانات صحبت می کرد. آفتاب بیرون آمده و کم کم نیروهای یکی از گروهان ها از صبحگاه و کوهپیمایی برگشتند. آنان وقتی متوجه حضور صیادشیرازی و بقیه فرماندهان شدند همدیگر را با خبر کردند. به جمع حاضران اضافه می شد و من چند عکس از حرکت در جاده و آن دیدار نیروها را با دوربین عکاسی شکار کردم. وکیل زاده بیان داشت: شهیدان اصغر علیپور و ...
وقتی رشادت های فاطمیون نیرو های روسی را هم در سوریه به شعار دادن واداشت!
لشکر فاطمیون در این عملیات، موفقیت بزرگی را به دست آورد. با این پیروزی، رزمنده ها سر از پا نمی شناختند و به طور مداوم شعار لبیک یا زینب (س) سر می دادند. فرمانده میدانی روس ها متوجه این صداهای عجیب و غریب شده بود و با نگرانی پرسیده بود که آیا اتفاقی افتاده است؟ من در جواب گفتم: نیروهایم به خاطر این پیروزی شعار سر می دهند. شعاری که رمز موفقیت ماست. آخرین تصویر ثبت شده از حاج قاسم در بین ...
رمضان ناموفق بود؛ اما بیشترین غنایم نظامی را داشت
پایان جنگ و حتی بعد از جنگ نیز ادامه داشت. از همان ابتدا در تیپ امام حسین (ع) در قسمت ادوات خدمت می کردید؟ ابتدا در تیپ امام حسین علیه السلام فرمانده گروهان پیاده بودم. بعد از آن نیاز شد در سازمان رزم به رزمندگان نحوه استفاده از سلاح های تخصصی تر را آموزش دهند. به همین خاطر به واحد ادوات منتقل شدم. سلاح هایی مثل آرپی جی، تیربار و... در ابتدای جنگ موجود بود؛ ولی با گذر زمان ...
صیاد شیرازی، فرماندهی که فروغ جاویدان منافقین را بی فروغ کرد
کرمانشاه انتقال یافت و من فرمانده آتشبار شدم. بعد از یک بار جابجایی و انتصاب در فرماندهی آتشبار در گردان 316 توپخانه، برای گذراندن دوره آموزش زبان انگلیسی به تهران رفتم. سپس با پذیرفته شدن در کنکور اعزام به خارج در سال 1351 برای طی یک دوره تخصصی توپخانه تحت عنوان دوره هواسنجی بالستیک توپخانه به آمریکا رفتم. نقش مؤثر سپهبد شهید صیاد شیرازی در عملیات مرصاد امروز مهران فردا تهرانی که به ...
توصیف نشریه فرانسوی درباره شهید صیاد/ ماجرای دو خلبانی که حاضر نشدند منافقین را بزنند/ ناگفته های ...
آمد که اینها خودی نیستند. گفتم: دیدی خودی ها را؟ اینها (خلبان ها) بچه کرمانشاه بودند، با لهجه کرمانشاهی گفتند: به علی قسم، الان حسابش را می رسیم. سوار بالگرد شدند و رفتند. جایتون خالی. اولین راکتی که زد، کار خدا بود، اولین راکت خورد به ماشین مهماتشان. خود ماشین منفجر شد. بعد هم این گلوله ها که داخل بود، مثل آتشفشان می رفت... این جملات بخشی از خاطرات سپهبد شهید صیاد شیرازی از آغاز عملیات ...
می گفت درجه های روی شانه ام نماد قدرت نیست نشان مسئولیت است
این شهید والامقام را بازگو می کند که نکات جالبی در آن نهفته است. شما از چه طریقی با شهید صیادشیرازی و خانواده شان آشنا شدید؟ من زمان جنگ به عنوان تخریب چی فعالیت می کردم؛ چون دست به قلم هم بودم بعد از جنگ سردار وفایی به عنوان فرمانده مهندسی سپاه یک تیم را برای جمع آوری و نوشتن اطلاعات مهندسی سپاه در بخش های مختلف گرد هم جمع کرد. به همین جهت من به مجموعه ای به نام دفتر تحلیل ...
آخرین تحولات چهل و ششمین روز جنگ اوکراین
اید بگویم به خاطر از دست رفتن برخی از همکاران شما متاسف هستم. ما در انگلیس با شما اعلام همبستگی می کنیم. 17:09 لایحه لغو تسهیلات روادید برای شهروندان اروپایی به گزارش خبرگزاری اینترفکس، دولت روسیه لایحه ای را به دومای دولتی این کشور ارائه کرده است که در صورت تصویب، برخی از روادید های اتباع اغلب کشور های اروپایی لغو خواهد شد. بر اساس این لایحه، دارندگان گذرنامه های دیپلماتیک که ...
شهید صیاد شیرازی الگوی اخلاص و مدیریت جهادی
سرویس سیاسی- امروز به حسب سالروز، سه روز پیش از واقعه فوق است و همزمان است با سالگرد شهادت آن نظامی مؤمن و پارسا و پرهیزکار ارتشی صادق و ذاکر که برای خدا کار می کرد و یاد و خاطره اش در دلهاست و راه و مرامش الگوی ما. ارتش جمهوری اسلامی ایران به مناسبت بیست و سومین سالگرد شهادت سپهبد علی صیاد شیرازی بیانیه ای صادر کرد. در این بیانیه آمده است: ارتش جمهوری اسلامی ...
شهید رضا قشقایی سپربلای دانشمندهسته ای شد
پیروزی انقلاب بدنیا آمد و21 دیماه 1390 در یک عملیات تروریستی با بمب گذاری که توسط منافقین انجام شد همراه شهید احمدی روشن به شهادت رسید. رضا راننده شهید احمدی روشن بود. همه جا با او بود. هنگامی که خبر ترور و شهادت رضایی نژاد را شنیدم خیلی نگران شدم. چون شهید احمدی روشن خیلی فعال بود. به رضا گفتم؛ دیگه نرو، ممکن است شهیدتان کنند و رضا این جمله من را به شهید احمدی روشن گفته بود. رضا در جواب ...
سیب زمینی فروش افغان در ایران چه می کرد؟! + عکس
...> **: آنجا که شما به دنیا آمدید و زندگی می کردید، همه شیعه بودند؟ همسر شهید: بله، همه شیعه بودند. **: اسم دو تا از بچه هایتان را می دانم، علی آقا و نرگس خانم؛ علی آقا بعد از نرگس خانم هستند؟ همسر شهید: اول پسرم سینا است؛ بعد نرگس است. **: فرمودید آنجا همه شیعه بودند؟ همسر شهید: بله. **: شغل پدر شما چه بود؟ همسر شهید: پدر من ...
فرمانده ای که می خواست قشنگ به شهادت برسد
زمان شهادتش همراه او بوده است، می گوید: در جریان عملیات بدر ما در منطقه به عنوان بیسیم چی آزاد بودیم و مأموریت داشتیم تا هر یک از مسئولین که قصد سرکشی به خط مقدم را دارند همراهی کنیم؛ آن روز قرعه به نام من افتاد و به همراه آقا، ولی عازم خط شدم. با دیدن وی نیرو هایی که تعدادشان حدود 20 نفری می شد، روحیه تازه ای گرفتند. وضعیت در آن روز کمی سخت شده بود ازیک طرف بعضی فرماندهان تقاضای نیرو و مهمات ...
ترفند شهید قجه ای برای شناسایی سران ضد انقلاب در غائله کردستان
انقلاب بریده ام و می خواهم از سپاه استعفا بدهم. لباس کردی تن کردم و بی آنکه به کسی اطلاع بدهم، عازم غرب کشور شدم. رفتم و همه شهر ها ازجمله سنندج، پاوه، مریوان و... را که دست ضدانقلاب بود، گشتم. سفر بی خطری نبود. در سنندج ضدانقلابیون جلویم را گرفتند و مشکوک گفتند که قیافه من به پاسدار ها می خورد، خونسردی خود را حفظ کردم. هرچند آماده پذیرش هر خطری بودم، گفتم ای بابا، من خودم دنبال این پاسدار ها می ...
ناگفته هایی از شهید حسن ترک / یوسف لشکر انصارالحسین(ع)
در بیاورد. نگاه کرد توی چشم هایم و با خنده گفت: اگر زحمتی نیست؛ دعا کن اسیر نشوم . دیگر برای سلامتی اش دعا نکردم. انگار از ته دل راضی شده بودم. راضی به رضای خدا. پسرم بود؛ جگر گوشه ام؛ پارۀ تنم، اما هر وقت می خواستم دعایش کنم؛ یاد لحن صدایش می افتادم و تصویر چشم های نمناکش می نشست توی خانۀ چشم هایم. آن وقت زیر لب می گفتم : خدایا بچه ام به اسارت عراقی ها در نیاید . آن روز سه ...
ازخودگذشتگی رزمندگان ایرانی و زبونی بعثی ها
...، فرمانده گردان میثم در دوران جنگ تحمیلی از زبان خودش است. لحن ساده و بی پیرایه کاظمی و به تعبیری ادبیات عامیانه او در کتاب سبب می شود مخاطب ارتباطی صمیمی با اثر برقرار کند. بیان تفاوت های سال های قبل و پس از انقلاب از نقاط قوت گفت وگو با کاظمی در این کتاب است. دوران جوانی وی مقارن است با سال های مبارزه علیه رژیم طاغوت و بعد از آن، او هشت سال دفاع مقدس را تجربه می کند. همرزمی او با شهید ...