بازرسی بدنی زنان در فرودگاه امام جنجالی شد
سایر منابع:
سایر خبرها
ایستگاه صلواتی در میان مسیحیان برزیل
مگه میشه توی این شهری که حتی یک مسلمان هم نداره، بیام برای میلاد امام حسن ع ایستگاه صلواتی بزنم! نهایتا رفتم و با مدیر هتل صحبت کردم و گفتم: "تولد نوه ی بزرگ پیامبر اسلام برای ما مسلمان ها، بسیار مهم است و به همین مناسبت، بنا دارم که اگر شما اجازه بدهید، مقابل درب اصلی هتل، برای عموم مردم شکلات کنم"، اصلا باورم نمی شد که هنوز جمله ی من تمام نشده بود، مدیر هتل رضایت خودش را با همان زبان ...
اسماعیلی: سروده های سعدی متأثر از بلاغت و مفاهیم متعالی کلام امام علی(ع) است
...؛ خاصه از آن رو که حکمت های علوی در سروده های سعدی بی شمار است و این شهسوار بی بدیل عرصه نظم و نثر فارسی، متأثر از بلاغت و مفاهیم متعالی کلام امام علی(ع) بوده است. امید آن که به شعر سعدی از وجه تعلیمی آن نیز بنگریم و میراث عظیم اجتماعی و اخلاقی او را بیشتر مورد توجه قرار دهیم. پند سعدی را که مایه گرفته از معارف قرآن و حدیث است ارج می نهیم و این بیت درخشان را نثار روح بلندش می کنیم: سخنی که با تو دارم به نسیم صبح گفتم دگری نمی شناسم تو ببر که آشنایی . انتهای پیام/ ...
دزفول، شهری با زخم های سوخته/ تو بوی گوشت سوخته ی آدمیزاد را شنفتی؟!
هنوز با وجود آن مردمک سبز زمردی سرگردان، خرمن مژه های توی هم خزیده ی بورش، زیبا بود. دستش را فشار دادم: آهو، دقیقا مثل چشم های آهو ریز ریز خندید و با روسری رو گرفت. بعد که انگار چیزی یادش آمده باشد به دو بیرون رفت و دست توی دست یک دختر دوازده سیزده ساله برگشت و روبه رویم نشاندش: خیرالنساست، دخترم. دقیقا عین همان موقع های خودم. خوشگل است، نه؟ اسم عربی دخترک نورس بود. مثل سیب ...
مردی که به تمام معنا شایسته فرماندهی بود
، احتمال داره دشمن متوجه بشه و نیروها را به گلوله ببنده. نیروها پناهگاه دیگری ندارن، اون وقت همه قتل عام می شن. کج ومعوج بودن کانال، ضریب امنیت جانی شما رو بالا می بره. زیرکی او برای من و دیگران درس عملی بود. حرف آقای بصیر برای همه بچه ها حجت بود و کسی روی حرفش چون وچرا نمی کرد. از آن به بعد کانال را به صورت زیگزاگ و کج ومعوج کندیم، هرچند کار سختی بود. این روش باعث شد، کار کندن ...
یادی از شهید احمد ملک نژاد معاون واحد اطلاعات و عملیات تیپ امام جعفر صادق (ع)
در کنار خانواده اش باشد، طبق نیازی که به او بود، عازم جبهه شد. تکلیف خود می دانست که در جبهه باشد. یادم است یکی از بچه های اطلاعات و عملیات به نام حمید انتظاری که با من خیلی دوست بود، اسیر شده بود. بنا بود برای شناسایی به همان خطی برویم که حمید در آن اسیر شده بود. من هم به اتفاق ایشان به محل رفتم. با احمد درباره حمید خیلی صحبت کردم. گفتم: حیف شد که حمید اسیر شد او نیروی مثمر ثمری بود در ...
عباس زیبا بود و مدام بلا می دید! + عکس
ودت می خوام کمکم کنی! باباش رفت اتاق عمل تا پارچه سبز رو انداختن برای عمل باباش از حال رفت. دکتر اومد گفت که به باباش رسیدگی کنید؛ یکی بیاد تو اتاق عمل. خودم رفتم توی اتاق عمل. وقتی عباس جیغ کشید گفتم: منم نمی تونم تحمل کنم. دکترا گفتند: شما هم برید بیرون ما عملش می کنیم. وقتی که عملش کردند دهنش چرک کرد و گفتند که شیر رو می گیری و می ریزی تو قطره چکون یا تو قاشق و آروم آروم بهش می دی جوری که فقط بتونه لبش تر بشه. قورت نده و به دهنش برخورد نکنه... * محدثه نیشابوری ادامه دار ...
بسطام جاده هراز+صوت آهنگ
هوا عالیه جای دوستامون که نیستن خالیه ♬♫ هوا همون هواس امشب از اون شباس ♬♫ اگه پایه ای که آتیش کنم بریم باهم جاده هراز یهو بزنیم بغل، بریم تو دل جنگل ♬♫ داد بزنم که دیوونمو بدجوری بهت علاقه مندم دلامون بو نم بارون میخواد ♬♫ بزنه یه دفعه بارون بیاد خیالت جمع، ولت کنت نمیشم اصلا به این زودیا ♬♫ یه جوری تو چشم من زومیا چقدر این حس به ...
اقامت در محله ی حیرت انگیز فاولا در ریو برزیل/ روایتی نفس گیر از الهام منصوری
عصبانیت تو صورتش داد می زنن و می گن اگه همین الان از اینجا نری می کشیمت، تفنگ داشتن و اون پشت شون قایم کرده بودن و فقط داد می زدن داستان خیلی جدی تر از اونی بود که تصورش رو می کردم با یه ترسی رفتم جلو که کوله ام رو تحویل بگیرم، رو کردن به من گفتن شما مشکلی نداری و خطری تحدیدت نمی کنه خیالت راحت باشه ولی این آقای راننده باید زود از این جا بره تا نکشتیمش." این طور که مشخصه ترس راننده اوبر ...
علی آقا
نفس راحتی کشیدم. علی آقا کتابه رو از پاسبونه گرفت داد دسّم و گفت : به بابات بگو میذارم به حسابت نفسِ فوق عمیقی کشیدم و رفتم. مدت زیادی طول کشید تا تونسّم جور کنم پول کتابه رو. یه بعدازظهر نسبتاً خنک بود. آوردم دادمش علی آقا و گفتم : پولِ میشل استروگُفه ! خندید و با کلمات تند و شکسّه ای گفت : پولشو که بابات حساب کرده بود ! حس کردم دوباره قاطی کرده و منو اشتباهی گرفته با یه بچه ی دیگه. گفتم ...
بازنشر یک گفت و گو/ گوشه ای از زندگی علی پیرمرادی از زبان خودش + تصاویر
برداشت و ساعت 10 شب آمد سراغم که همین الان 10 تومان را بده یا باید بروی پاسگاه. من خیلی ازشان ناراحت شدم و به آقای .....*** هم گفتم که می توانم به فرماندهیتان ازت شکایت کنم. به خاطر همین همکاریم را قطع کردم تا دو سال بعد که مدیرش آمد و درخواست کرد که برگردم و من هم برگشتم، تا سال 91. خب من که نه حقوق و دستمزد از آن نشریه می گرفتم و نه کاغذ و قلم و نه بیمه بودم؛ یه روز که خبری را نصفه نوشته بودم و ...
تصادف شدید مهران مدیری | مهران مدیری زخمی شد
گفتم که این مادر شهرزاد نیست و اگر قرار بود مادر شهرزاد خودش را نشان بدهد و علاقه داشت به این کار حتما عکسی را منتشر میکرد و نمیدانم واقعا چرا در تلاشید که ببینید مادر شهرزاد کیست.شهرزاد مدیری هم در واکنش به این عکس گفت:جالبی ماجرا اینجاست که مامان من هم عکس را فرستاد و به من زنگ زد و گفت شهرزاد مردم حق دارند بندگان خدا بخاطر اینکه منی که مامان توام دارم میگم خانمه واقعا ته چهره تو رو داره و واقعا ...
آقای محمد محمدی شما پرسپولیسی نیستی/ وقتی همسرت در ایران بود، مدام در منزل ایشان بود/ اگر ناگفته ها را ...
شدید؟ بله؛ آقای محمدی شما از من شکایت می کنی و پلیس فتا من را می برد و می گوید ما ناراحتیم شما آمده ای. به من گفتند کاری به کار او نداشته باش. وقتی رئیس آنجا با من اینطور برخورد می کند، تو دنبال چه هستی آقای محمدی. من بین مردم محبوبم و هرکاری کنی نمی شود این محبوبیت را از بین ببری. من 12 سال گلر پرسپولیس بودم، آن زمان 180 بازی کردم در حالی که مانند امروز تورنمنت های مختلفی وجود نداشت. ...
برای عکاسی از زیر آب باید بیولوژیست باشید
دریای سرخ، کاراییب و هر جای دیگر دنیا که سفر می کنم، همین قدر سبک می روم، گزارشم را تهیه می کنم و برمی گردم. این کار خارق العاده ای نیست. برای همین به رئیس نیکون گفتم بخش ورزشی این کار را رها کنید و ببینید آیا کارهای من از نظر هنری کیفیت دارد؟ چون وجه ورزشی این ماجرا به سیستم زندگی من برمی گردد؛ یک عمر است که گیاه خوارم، به طرز خاصی ورزش می کنم، با شیوه خاصی دنیای خودم را می بینم و... برای همین هم ...
زندگی برای رضای خدا
برای حفظ روحیه دینی و مذهبی از تشکیل هیئت در محله ها غافل نشوید؛ آن هم هیئتی که سخنرانی محور اصلی آن باشد. مرام و شیوه ابراهیم در برخورد با بچه های محل نیز به این صورت بود که پس از جذب به ورزش، آنها را به سوی هیئت و مسجد سوق می داد و می گفت: وقتی دست بچه ها تو دست امام حسین(ع) قرار بگیره، مشکل حل می شه و خود آقا نظر لطفش رو به اونها خواهد داشت. ابراهیم از همان دوران دبیرستان شروع به ...
موقعیت باقر
...، 39 سال بعد از آن پیش بینی تلخ و دقیق حمید باکری که مجنون هنوز پیکرش را به ما برنگردانده، همسر و فرزند و داماد یکی از همان آدمهای باقیمانده از جنگ، کالسکه به دست و تخت به دوش، از ترکیه بازگشته اند و داستان شده است. شاید بگویند به طرف چه ربطی دارد که زن و بچه اش فلان کار را کرده اند؟ اولا اگر قرار بود کارهای دور و بریهای ما به ما ربطی نداشته باشد، چرا قانون اساسی این مملکت گفت مسئولان باید علاوه بر اموال خود، اموال خانواده شان را هم قبل و بعد از قبول مسئولیت اعلام کنند؟ ثانیا چرا آنجا که منافعی است، فرزن ...
سیسمونی نوه قالیباف از استانبول رسید+واکنش کاربران
نگرانِ "حذف ارز ترجیحی" بودن، الان دلیلش براتون مشخص شد؟! بله اون دلارهایِ 4200 تومنی برای خرید سیسمونیِ نوه "محمدباقر قالیباف " لازم بود. نه برایِ داروهایِ ضروریِ بنده و شما کامبیز گفته: آقای قالیباف با چند درصد میشود به ترکیه سفر کرد و سیسمونی خرید 96درصد یا 4 درصد. کاربر دیگری نوشته: حرف زدنی دَم از عدالت علی میزنن،هر جملشون حدیث از پیامبر اسلامه.. با هزینه سفر خانوادت به ترکیه و پول سیسمونی لاکچری نوه شما میشد برای این بچه ها ی مدرسه ساخت. کاربران دیگر نوشته اند: شما مخاطبان عزیز اصلاحات نیوز نیز نظرات خود را برای ما بنویسید. ...
20 سال پیش هم هفته آخر فجر را بردیم و پرسپولیس قهرمان شد/ باورم نمی شد علی پروین با گل من از جایش بلند ...
قای پروین مرا دوباره صدا کرد و گفت برو بازی کن و فقط مواظب باش گل نخوریم. من فکر می کنم استقلال آنطرف یعنی در انزلی قهرمان می شود. حتما از این بابت خوشحال شدید؟ بله! من جوان بودم و خیلی انگیزه داشتم. خیلی خوشحال شدم. بعد به سمت داوود فنایی رفتم که مچش را گچ گرفته بود، سهراب انتظاری هم کنار دستش بود. به هر دوی آنها گفتم “خواب دیدم که بازی می کنم و گل هم می زنم” آنها هم گفتند ...
داستان عجیب گلر گمنام پرسپولیس!/ با یک تلفن کارم در پرسپولیس تمام شد/ زمانی که به پرسپولیس پیوستم از ...
... در آن دوره حواشی زیادی هم در مورد تو وجود داشت و حتی گفتند چشم هایت مشکل دارد. کارشناس های فوتبالی که در تلویزیون حاضر می شوند همه مغرض هستند و برای تخریب می آیند. من از سال 75 تا 95 فوتبال بازی کردم و می توانم ادعا کنم از فوتبال چیزی می فهمم اما می بینیم کارشناسان فوتبالی که در تلویزیون فقط مغرضانه صحبت می کنند و بخاطر دلالی یا مسائل پشت پرده بازیکنان را تخریب می کنند و همین هم ...
قرار نیست اوضاع همیشه بر وفق مراد ما باشد
شده بود و لق می زد. زنم می گفت به این نردبان اعتباری نیست و ممکن است کار دست خودت بدهی، اما من هر روز تعمیر یا تعویض آن را پشت گوش می انداختم و می گفتم اولاً مراقب هستم و حواسم است، ثانیاً مگر ما چقدر از این نردبام استفاده می کنیم تا اینکه یک شب برق خانه اتصالی کرد و تمام لامپ های لوستر پذیرایی مان سوخت. خب طبعاً باز هم کارم به نردبام قدیمی افتاده بود. بالا رفتن همان و زهوار پله آخر در رفتن همان و ...
بیوگرافی قاضی سراج
بزنند به من نشان دادند . من دیدم این طور شد به فرمانده ناجا گفتم، چون پرونده فوق العاده سنگین بود به لحاظی که رفت و آمد افرادی که از گمرک در فرودگاه دستگیر کردم، برای ما مانع ایجاد می کرد و احتمال می دادم یا آنها را فراری دهند یا اقدام دیگری انجام دهند من به دادسرای اوین می رفتم و تا ساعت 12-10 شب تحقیقات را انجام می دادم. یک شب پس از تحقیقات با ماشین نیرو به خانه باز می گشتم که ناگهان یک ...
روایت بنای مسجد مقدس جمکران به دستور مستقیم امام زمان(عج)
دیشب رفتیم. پس او گفت: به خدا سوگند که نشان و علامتی که امام (ع) فرموده بود، اینجا نهاده است و آن، اینکه حدود مسجد، با میخ ها و زنجیرها مشخص شده است. آن گاه به نزد سیّد ابوالحسن الرضا رفتیم. چون به سرای وی رسیدیم غلامان و خادمان ایشان گفتند شما از جمکران هستید؟ گفتیم: آری پس گفتند: از اول بامداد، سید ابوالحسن در انتظار شما است. پس وارد شدم و سلام گفتم. جواب نیکو داد و بسیار ...
بلایی که شهید همت سر فرمانده روزه خوار آورد
بود و سربازها را یکی یکی مجبور می کرد تا آب بخورند. آن روز همه، روزه هایشان باطل شد و من چنین بی دینی در عمرم ندیده بودم. به خدا گفتم: خدایا، اگه ما برای تو روزه می گیریم، این این جا چی میگه؟ خدایا، خودت سزای اون رو بده. و خدا هم سزایش را داد. روز بعد دستور دادم که آشپزخانه را کاملا تمیز کنند. بعد از این که کف آشپزخانه حسابی تمیز شد، رفتم روغن آوردم و به کف آشپزخانه مالیدم. ...
ماجرای تاسیس مسجد مقدس جمکران در هفدهم ماه رمضان
امام (علیه السلام) فرموده بود، این جا نهاده است و آن، این که حدود مسجد، با میخ ها و زنجیرها مشخص شده است . آن گاه به نزد سیّد ابوالحسن الرضا رفتیم. چون به سرای وی رسیدیم غلامان و خادمان ایشان گفتند شما از جمکران هستید؟ گفتیم: آری. پس گفتند: از اول بامداد، سید ابوالحسن در انتظار شما است . پس وارد شدم و سلام گفتم. جواب نیکو داد و بسیار احترام کرد و مرا در جای نیکو نشانید. پیش از ...
بچه های تیم ملی دیگر آن کار را انجام نمی دهند!
به گزارش "ورزش سه"، علی قلی زاده، وینگر تکنیکی تیم ملی ایران یکی از مهره های اصلی دراگان اسکوچیچ در راه صعود به جام جهانی قطر 2022 بوده است. علی که در اکثر بازی های ایران فیکس بوده از تاثیر اسکوچیچ در موفقیت باشگاه اش می گوید. این بازیکن ستاره خط هافبک ایران محسوب می شود و باید انتظار حضور او در یک تیم بزرگتر و همچنین بازی در جام جهانی را در این سال از وی داشته باشیم. با قلی زاده گفت و ...
تجاوز به بیمار اتیسم در یکی از مراکز نگهداری
پس از سه ماه وقتی پسرم را از مرکز نگهداری از کودکان اتیسم کرج ترخیص کردیم متوجه شدیم در این مدت به پسرم تجاوز می شده . آثار کبودی روی دست های فرزندم گواه بسته شدن او به تخت بود و زخم های بدنش نشان می داد افشین در اثر دریافت داروهای خواب آور و خوابیدن های طولانی مدت در آستانه ابتلا به زخم بستر قرار دارد. به جز این، تاول هایی روی پاشنه پا هایش وجود داشت که نشان می داد بچه ها را به شدت مورد ضرب و شتم و شکنجه قرار داده اند تا در نتیجه درد، راه نرود و یک جا بنشیند. ...
اعترافات صادق قطب زاده در حسینیه زندان اوین؛ شرمنده ام و شکرگزار
می رسد که خدایا شکر که این جریان موفق نشد و ما در یک هَچَلِ جنایت بارِ خارجی قرار نگیریم و شرمندگی از این بابت است که یک مقدار نیرو و وقت خود و دوستانمان را از دست دادیم. این حرف ها را هم از این جهت گفتم که به طور مختصر در دادگاه گفتم، به طور گسترده با شما دوستان و دیگرانی که می خواهند بدانند بگویم. این حرف هایی را هم که من زده ام، در دادگاه هم گفته ام بدون اینکه تقاضایی داشته باشم و یا ...
حق نباید گفت الا آشکار
سفر اتفاق می افتد که از دید عموم جامعه پنهان است و به مدد دوربین مستندسازان نمایان می شود. اینکه آقای رئیسی از کارمند روابط عمومی ریاست جمهوری می پرسد که آیا به شما ناهار داده اند منش و روحیه شخصیتی ایشان است که در راستای نوع دوستی معمول ایشان به تصویر کشیده شده، اما چون در بازروایی این وقایع جرح و تعدیل هایی صورت می گیرد، کل مفهوم در قامتی ناقص و جدای از بافتار واقعی به نمایش درمی آید. انتشار برخی ...
فرهنگ دعا و درخواست در شب های قدر
تعجیلش بهتر است، دنیا چه ارزشی دارد؟ . و اینک درآستان حضرتش با تضرع می گوییم : خدایا! به حق محمد و آل محمد(ص) توفیق معرفت امام زمان(عج) را به ما عنایت فرما خدایا! به حق محمد و آل محمد(ص) شرها و بدی ها و ناجوری ها را از همه مان دفع کن خدایا! به حق محمد و آل محمد(ص) زندگی مان را و ابعاد مختلف وجود ما را بیشتر در راستای برپایی ظهور قرار بده خدایا! به حق محمد و آل ...
معراج پیامبر اکرم در قرآن به مناسبت 17 رمضان
دنیوی به استقبالم آمد و گفت ای محمد به من نگاه کن تا با تو سخن گویم به او نیز توجهی نکردم و همچنان پیش می رفتم که ناگهان آوازی شنیدم و از شنیدنش ناراحت شدم، از آن نیز گذشتم، این جا بود که جبرائیل مرا پایین آورد و گفت ای محمد، نماز بخوان من مشغول نماز شدم سپس گفت هیچ می دانی کجا است که نماز می خوانی؟ گفتم: نه، گفت: طور سینا است، همان جا است که خداوند با موسی تکلم کرد، تکلمی مخصوص، آن گاه سوار شدم ...