سایر منابع:
سایر خبرها
مرگ دختر 20 ماهه مینابی بر اثر افتادن در کانال آب
خانه پدرم آمد و در آنجا بعد از خوردن ناهار برای انجام کاری به خانه اش برگشت. وی ادامه داد: روز قبل عقد کردم و قرار بود آن شب مراسم جشن برگزار شود به همین خاطر خانه شلوغ شده بود، ساعت حدود 3 بعدازظهر بود دو خواهر و برادر مریم که بزرگ تر از او بودند برای بازی به پارک رفتند، مریم به دوراز چشم خانواده به همراه دختر و پسر خواهرم و پسر برادرم به سمت پارک راه افتادند که حدود 200 متری از محل فاصله ...
یاد کرد ی از شهید مدافع حرم "هادی کجباف"/زندگی به سبک یک مجاهد
.... یک ترکش به شکم، یک ترکش به بازو و یک ترکش به لگن و یکی به ساق پا و یک ترکش به اندازه انگشت اشاره هم به کمر اصابت می کند که نوک آن به نخاعش نزدیک می شود . درآوردنش هم بسیار دشوار بود، زیرا احتمال فلج شدن و قطع نخاع می رفت . به همین خاطر این ترکش تا پایان عمر در بدنش به یادگار ماند. *** - پدرهادی با مادربزرگ من دختر عمو، پسر عمو بودند و خواهرش هم خانم برادرم بود و ما در مدرسه هم ...
شهید طلیعه انقلاب
سنگین و راه سازی را تعمیر می کردند مشغول به کار شد. این شرکت نماینده ماشین های ایرانی و سوئدی بود و پدر برای کارش به استان های مختلف می رفتند و ماشین های سنگین را تعمیر و تجهیز می کردند. پدر سال 50 با مادرم ازدواج کردند و بنده سال 51 به دنیا آمدم، یک خواهرم سال 54 و دیگری دی 57 به دنیا آمد. من موقع شهادت پدر 6 ساله بودم، خواهرم مریم 4 ساله و مرضیه 48 روزه بود. خانه کوچک و پرمهر ...
مناسب ترین فاصله و تفاوت سنی برای ازدواج
حالیکه برای مردان در 35 سالگی به بعد است.به همین خاطر فاصله سنی مناسب اهمیت دارد. از آنجاییکه زنان دو تا سه سال زودتر از مردان بالغ می شوند و زودتر به یائسگی می رسند انتظار می رود که پسر از دختر بزرگتر باشد و این امر از نظر سنت و علم تا حدی قابل پذیرش است. در کل نمی توانیم بگوییم این قانون برای همه یکسان عمل می کند اما نتایج تحقیقات نشان می دهد که ازدواج های با فاصله سنی ...
با نابغه تاریخ تنیس ایران؛ "توپ جمع کن امجدیه که در 3 گرند اسلم بازی کرد"
خود را چگونه می گذراند؟ اکثر مواقع خانه هستم و هفته ای 4 تا 5 روز در این باشگاه شاگرد دارم تا پولی در بیاورم. با این وضعیت گرانی باید کاری انجام داد. روزی یک ساعت می آیم و 23 ساعت خانه هستم. حوصله بیرون نرفتن هم ندارم. من 61 سال تجربه دارم و می توانم خیلی کمک کنم و می دانم چگونه باید به بازیکن تنیس را آموزش داد اما با 61 سال تجربه نباید در خانه بنشینم. من به مربیانی که اکنون کار می کنند ...
زن33ساله: وقتی قصد طلاق داشتم دوست پسر پیدا کردم
زن 33 ساله با بیان این که به سختی از چنگ مرد زورگو فرار کردم و به قانون پناه آوردم، درباره سرگذشت تلخ خود گفت: من و سلیمان سه سال بود که ازدواج کرده بودیم اما بعد از آن که وارد زندگی مشترک شدیم تازه فهمیدم که او به موادمخدر اعتیاد دارد به همین دلیل اختلافات ما شروع شد و دیگر نتوانستم به زندگی با یک مرد معتاد ادامه بدهم چرا که می دانستم فقط جوانی ام از بین خواهد رفت و این زندگی مشترک فرجامی نخواهد ...
این طلبه برای 10 نفر شغل ایجاد کرد/ اگر کار نکنم خسته می شوم
در مسجد روستا حضور پیدا کردم و در کنار کار خطابه و منبر و رسیدگی به امور و مشکل مردم وارد کار و تولید هم شدم. این روحانی می گوید: همین الان که با هم صحبت می کنیم روی درخت آلوچه و مشغول چیدن میوه هستم با توجه به اینکه پدر و برادرم پرورش گاو داشتند و فرزندانم نیز علاقه مند بودند کار تولید را آغاز کردم. همان سال با یک گاو کار تولید را آغاز کردن و اکنون تعداد دام های ما از یک به ...
زندگی عجیب زنی با رفتارهای مردانه
بی درنگ مقدمات جشن عقدکنان را فراهم کردند. هنوز به خودم نیامده بودم که پای سفره عقد نشستم. اگرچه آن روز توانستم نقش یک دختر را بازی کنم اما امروز در زندگی واقعی ام نمی توانم رفتار و گفتار مردانه را کنار بگذارم و همه تلاش هایم در این باره بیهوده است. از سوی دیگر به خوبی می دانم همسرم از زندگی مشترک با من لذت نمی برد. حالا به کلانتری آمده ام تا مرا یاری کنید و... . با صدور دستوری ویژه از سوی سرهنگ بیژن خنجری (رئیس کلانتری سجاد) رسیدگی تخصصی به پرونده این زن جوان به گروه زبده ای از مشاوران و کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی سپرده شد. ...
کشف نوزاد 2 روزه از سطل زباله
مخدر تهران بزرگ از کشف 87 کیلو هروئین و دستگیری یک فروشنده مواد مخدر خبر داد. بیشتر بخوانید بازداشت قاتل زن جوان در شیراز پسر شرور که با همدستی برادرش نیمه شب دختر جوانی را در شیراز به قتل رسانده بود در کمتر از یک ساعت دستگیر شدند. بیشتر بخوانید ازدواج نافرجام در 13 سالگی 13 سال بیشتر نداشتم که جشن ازدواج من و دو خواهر و برادرم در یک روز برگزار شد، اما در ...
دختر کوچه پس کوچه های جنگ
ودند و بعضی ها هم می گفتند هنگام محاصره دشمن با نارنجک خود را کشته که اسیر عراقی ها نشود. عزمم جزم شد تا به دیدن آن ها بروم. محل سکونتشان ماهشهر شده بود و آن ها در سخت ترین شرایط هم از خوزستان دل نکنده بودند. در خانه را که زدم، پدرم با ریشی بلند و سفید شده رو به رویم ایستاده بود و مادرم با با لباس سیاهی که به هوای شهادت من پوشیده بود مرا در آغوش کشید. همان روز بود که پدرم اسلحه M1 و نارنجکم را از ...
جاماندگان یارانه پولدار می شوند | خبر خوش برای جاماندگان یارانه
بودند بنده را بعنوان کارفرمای ایشان شناسایی کرده و از گرفتن یارانه محروم شدم و اعتراض زدم قبول نکردن یکی نیست بیاد تحقیق کنه. - الان بیکارم دارم دلالی میکنم وگذران زندگی میکنم یکی خواهشا منو راهنمایی کنه بگه من باید کجا برم دردمند بگم - یارانه من و مادرم و برادرم چندساله بی دلیل قطع شده، ما الان مستاجر هم هستیم .. - فرزندان من یک دختر یک پسر بعد ازدواج یارانه شان را ...
خوشگذرانی الهام حمیدی با نفیسه روشن در جنگل های شمال | سفر مجردی الهام حمیدی به شمال
صفحه اینستاگرامش را با انتشار خبری از ازدواجش به روز کرد و چند ماه بعد در آخرین روز از فروردین ماه 98 مراسم ازدواج این بانوی هنرمند برگزار شد. فرزند الهام حمیدی 12 خردادماه سال 99 بود که الهام حمیدی با انتشار پستی خبر از تولد پسرش داد و برای اولین بار مادر شدن را تجربه کرد. دلنوشته الهام حمیدی برای تولد پسرش: لحظه شماریمون برای گرفتن دستای کوچولوت به پایان ...
پیام تبریک برای روز جهانی برادر 1401 / عکس نوشته
شد تو ستاره درخشان آن بودی برای همه چیز ممنونم برادر عزیزم داداش که داشته باشی... یکی هست خطاهاتو که براش میگی عصبی میشه و رگ غیرتش به جوش میاد پیام روز جهانی برادر مبارک برادرم پدرم اصل و فصل من عشقست که خویش عشق بماند نه خویشی نسب مولانا داداش که داشته باشی... یکی هست بگه رفتارت خوبن ولی گاهی زود قضاوت میکنی داداش که ...
یادگاری صدام را در اصفهان از پایم درآوردند!
، مسجدجامع خرمشهر بود که از طریق آنجا هم توانستم به خانه مان برسم و مسیرش را پیدا کنم. زمانی که خانه مان را دیدم فقط اشک می ریختم. یاد بچه ها افتادم، یاد دوستانم، یاد پدر و مادرم، یاد جوانانی که اینجا پرپر شدند. اولین باری که رفتم خرمشهر برایم خیلی سخت بود. و هیچ وقت دیگر نخواستید برای زندگی برگردید آنجا؟ نه؛ من ازدواج کرده بودم و امکانش را نداشتم. پدرم هم سال 63 فوت کرد. مادر هم ...
ماجرای دختر فلسطینی که سپر انسانی نظامیان اسرائیلی شد
...: حدود دو ساعت همینطور گذشت ، و من جلوی خودروی نظامی آنها ایستاده بودم ، دیگر از ترس و وحشت توان ایستادن نداشتم بنابراین از آن نقطه به سمت درختی که نزدیک بود فرار کردم و بی رمق زیرآن درخت روی زمین نشستم. یکی از سربازان که مرا دید باز فریاد زد برگرد سرجات ، ولی من دیگر توانی نداشتم و به او پاسخی ندادم. ارتش رژیم صهیونیستی از ابتدای سال جاری تاکنون چندین بار به شهر جنین و اردوگاه فلسطینیان در آن یورش برده و 22 فلسطینی را به شهادت رسانده و تعدادی دیگر را دستگیر کرده است. ...
گفتگو با زینت زنده باد، امدادگر 8 سال دفاع مقدس | از کمک رسانی در جبهه ها تا واسطه گری ازدواج
این سال ها بدون هیچ هزینه ای فقط با این هدف که ازدواج جوانان تسهیل شود کار کرده ام. دختر ها و پسر های زیادی برای پیدا کردن زوج با من تماس می گیرند. حتی مواردی از آمریکا و آلمان هم داشته ام و از سراسر ایران با من به عنوان واسطه تماس می گیرند. پسر برادرم آمریکا زندگی می کند. مدتی پیش می گفت: دوستانم می گویند این خانم زنده باد کیست که در کار ازدواج است؟ گفته بود عمه اش هستم. بچه های آنجا ...
مریم مچ شوهر خائن و زن غریبه را در خانه گرفت ! / مردگل فروش بی وفا بود
پرسش های من گفت، من مسافر اتوبوس مرتضی بودم و چند روزی است که با او ارتباط دارم و به من قول ازدواج داده است. اشک ریزان به مشهد بازگشتم ولی همسرم باز هم موضوع را انکار کرد و مدعی شد آن زن جا و مکانی نداشت و من برای چند روز واحد آپارتمانی را در اختیارش گذاشتم. وقتی فریاد زدم حرف هایت را باور نمی کنم به شدت کتکم زد و از خانه خارج شد. تازه فهمیدم که چرا آن روز پدرم نصیحتم کرد که این عشق ...
ماجرای پیرمرد خوش گذرانی که پسرانش را معتاد کرد؛ شوهرم می خواهد دوباره ازدواج کند!
ماند و در نهایت نیز فوت کرد. در همین سال ها شوهرم منزل شخصی را هم فروخت و به دنبال عیاشی خود رفت. او در این سال ها همه دارایی هایش را از دست داد ولی من با ارثیه ای که از پدرم رسیده بود منزل کوچکی برای خودم خریدم و دو پسر معتاد دیگرم را نزد خودم بردم. حالا دیگر اوضاع مالی قاسم کاملا به هم ریخته بود و نمی توانست مخارج زندگی را تامین کند. کار به جایی رسید که حتی یک بار منزل را ترک کرد و به ...
خاطره بازی: مهاجرت مرحوم پدرم
فکرشهر- عبدالرضا عبدالهی: تازه هشت سالم شده بود که یک باره مرحوم پدرم فیلش یاد هندوستان کرد و با یک مهاجرت معکوس ما را از شهر خِرکش کرد و برد به یک کوره دهات دورافتاده که هر چند خانه آبا و اجدادی مان محسوب می شد، اما با این کار همه آمال و آرزو و آینده مان را به باد داد. این خانه، حیاط دراندشت دو قسمتی داشت، که یک دیوار خشتی کوتاه پرچین مانند، حیاط جنوبی و شمالی را از هم جدا می کرد. توی ...
قرمزشدن داستان من و مادرم است
تر بود. حتی می توانم بگویم که مادرم از دیگر مادران مهاجر هم نسبت به تحصیلات، سخت گیرتر بود، چون خودش هم در حوزه ی آموزش شاغل بود. با این حال والدینم هردو مرا تشویق می کردند که علاقه ام به هنر را دنبال کنم. البته این حمایت و تشویق به شیوه ی والدین مهاجر بود! مثل این جمله: نقاشی کشیدن را دوست داری؟ باید بیش تر و بهتر تمرین کنی! در مدرسه ی ابتدایی و بعد متوسطه، از طرفداران ...
قتل اشتباهی در تهران/سوراخ کردن قلب مرد جوان با پیچ گوشتی
قبل مادرم اصرار کرد ازدواج کنم تا اینکه دلباخته دختر یکی از آشنایانمان شدم، اما پدرش شرطی تعیین کرد که اجرای آن برای من خیلی سخت بود. پدر او می گفت باید به ایران بروی، کار کنی، بارت را ببندی و بعد برگردی و با دخترم ازدواج کنی. می گفت همه اطرافیانش 2 سال تمام در ایران کار کرده و بار خود را بسته اند. من در ابتدا شرط را نپذیرفتم اما بعد با اصرار مادرم راضی شدم. چرا نمی خواستی شرط را قبول ...
وساطت کردم تا حجازی، مجیدی را ببخشد/بعد از 40 سال اعتراف می کنم ناصر به خاطر چک من به شاهین رفت
همدیگر را می دیدیم البته ما در منزل تلفن داشتیم اما تلفن بالای سر پدرم بود و هیچ کس جرات نداشت دست به آن بزند. شاید هر چند وقت یکبار به منزل ما زنگ می زد و در چند کلمه حرف می زدیم. او می گفت سلام حالت خوب است و من جواب می دادم مرسی و تلفن را قطع می کردیم. چطور خواستگاری کرد؟ حتما آن روز را به خاطر دارید و فراموش نکرده اید؟ یک روز در همان سلف سرویس دانشگاه صدایم زد، سرش را ...
طلاق آسان در انتظار ازدواج های سخت!/ یک سوم ازدواج ها در شمال تهران در سال اول به طلاق می رسد
رویداد24 بحث ازدواج آسان سال هاست که مطرح شده است. هدف از ازدواج آسان فراهم کردن شرایطی است که زوج های جوان بتوانند با کم کردن هزینه ها و حذف کردم زوائد مراسم های مختلف با کمترین هزینه به خانه بخت بروند. اما این نوع ازدواج چقدر در جامعه جا افتاده است؟ آیا به لحاظ روانی باید شرایط خاصی برای ازواج آسان برای زوجین و خانواده ها فراهم شود یا نه؟ و سوال مهم تر اینکه در ازواج آسان پایداری ازدواج ها ...
به جای کلاس کنکور بگویید کلاس شعبده بازی!/چرا عُرضه نداریم برای جوانان شغل ایجاد کنیم؟
(ایسنا) با این استاد فرهیخته را میخوانید... سال 1328 در شهر کرمانشاه به دنیا آمدم. پدرم یک نجار ساده بود و مغازه کوچکی داشت و مادرم، دختر یک روحانی بزرگ شهر بود. با روزهای سختی بزرگ شدیم. مادرم خیلی بُلندنظر بود و هیچ وقت حتی به خانواده اش در مورد کم و کسری که در زندگی داشتیم چیزی نمی گفت. ما پنج فرزند بودیم. تا کلاس دهم اصلاً اسم دانشگاه را هم نشنیده بودم. همان سال ها دبیری داشتیم - آقای ...
نشانه رابطه هایی که به ازدواج ختم نمی شوند
هیجان و تجربه های جنسی در قالب دوستی است و هنوز شخصیتش کامل نشده است به ازدواج ختم نخواهد شد. رابطه ای که بدون پیشنهاد ازدواج است مطرح کردن پیشنهاد ازدواج در یک رابطه به معنی واقعی بودن قصد پسر برای ازدواج نیست . پسران زیادی هستند که فقط به درد وقت گذرانی و خنده و هیجانات زودگذر میخورند ولی مسئولیت پذیری ازدواج را ندارند و نمیتوانند مرد ایده آلی برای خوشبخت کردن شما باشند. ...
سرداری که نامش با خرمشهر گره خورد
؛ یعنی چند روز بعد از حمله عراق به ایران و پسر دوم سلمان هم یک ماه بعد از شهادت پدرش. فاطمه به روزهای پر تنش جنگ برمی گردد؛ حمله عراق به مرزهای ایران از نیمه شهریور ماه بود اما رسماً جنگ 31شهریور آغاز شد. دشمن اول به فرودگاه مهرآباد حمله کرد و بعد به خرمشهر. آنقدر فاصله نزدیک بود که با خمپاره می زد. شرایط بدی بود. مادر و مرضیه، خواهر کوچک تر محمد زخمی شده بودند. فاطمه در بیمارستان امدادگری می کرد. هر ...
پیشنهاد وسوسه کننده به مهران رجبی| مهران رجبی پیشنهاد آپارتمان لاکچری را رد کرد!
مهران رجبی این روزها در یک آپارتمان 160 متری در کرج زندگی می کند و دلیل انتخاب او نداشتن خانه در تهران نیست. این هنرمند سرشناس، پول خرید خانه در پایتخت را داشته و حتی یک خانه لوکس در شمال شهر به او هدیه شده است ولی این بازیگر طناز پیشکشی میلیاردر پایتخت را نپذیرفته و بقیه ماجرا را اینطور تعریف می کند: چند سال پیش در میهمانی رسمی، یکی از افراد مشهور و پولدار که سر میز شام کنارم نشسته بود، بعد از ...