یادی از ابراهیم امیر عباسی فرمانده شهید محور اطلاعات و عملیات لشکر ویژه ...
سایر منابع:
سایر خبرها
کونیکو یامامورا مادر شهید بابایی که بود؟ یک ژاپنی معتقد
بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی خاتم الانبیا خبر درگذشت مادر ژاپنی شهید محمد بابایی را تکذیب کرد. کونیکو یامامورا تنها مادر شهید سال های دفاع مقدس است که اصالتی ژاپنی دارد. فرزند شهید او، محمد بابایی، در 18 سالگی به جبهه رفت و یک سال بعد در سال 1362 در عملیات والفجر یک در منطقه فکه به شهادت رسید. پیش از این پسر بزرگ این مادر شهید نیز به جبهه رفته بود که پس از مجروح شدن و بازگشت، محمد در جبهه حاضر شد ...
نامه یک خطی یک مادر برای فرزندش در خط مقدم!
روزنامه بخواند. - یک طوری حرف می زنی انگار همین امشب می توانی همه سواد دنیا را یاد مادرت بدهی. صبر کن بعد از سخنرانی با هم می رویم. - من 10 روز دیگه باید منطقه بروم. شاید زنده برنگردم. البته شهادت که قسمت ما نمی شود. ولی باید که بتوانم بیشتر به مادرم یاد بدهم. - من عاشق این جور حرف زدنت هستم. شهادت مگر بیکار هست سراغ تو بیاید! او بعد از مدتی به جبهه رفت. منصور که ...
جبهه برای بیت الله بهترین دانشگاه بود
در رفت و دیر رسیدم باز. رفتم بناب پیش شیخ مصطفی که مگر این بچه پیش شما درس نمی خواند؟ این چه درس خواندنی است که سال به دوازده ماه، نیست! او سه بار پشت سر هم گفت انصاف داشته باش! و بعد هم نه گذاشت، نه برداشت؛ گفت: پسر شما از من عالم تر است، آقا سیف الله! - یعنی چی شیخ ؟! این بچه تازه هجده ماه است آمده حوزه. نُه ماهش را هم که جبهه بوده. حالا چطور می شود که از امام جمعه شهر هم عالم تر شده ...
فریدون کار در جهاد را با برادران باکری آغاز کرد
شهید فریدون کشتگر مهندس راه و ساختمان دانشگاه تبریز بود. سال دوم دانشگاه به فعالیت های سیاسی و انقلابی روی آورد و همانجا رفاقتش با مهدی و حمیدباکری شروع شد. این همراهی او را تا جهادسازندگی و جبهه های جنگ کشاند. شهید کشتگر نقش مؤثری در حرکت های سیاسی دانشجویی ایفا کرد. بعد از انقلاب فرهنگی و بسته شدن دانشگاه ها، از سوی جهاد سازندگی رهسپار جبهه های نبرد شد. دغدغه همیشگی شهید این بود که باید به مردم ...
درباره کونیکو یامامورا؛ تنها مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس/ روزی که مزد صبوری ام را گرفتم
- اخبار فرهنگی - به گزارش سایت خبری تحلیلی ذاکرنیوز به نقل از خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، یازدهمین دوره پویش کتابخوانی کتاب و زندگی با محوریت کتاب مهاجر سرزمین آفتاب با همکاری انتشارات سوره مهر و مؤسسه شیرازه آغاز به کار کرد. کتاب مهاجر سرزمین آفتاب که به قلم حمید حسام و مسعود امیرخانی نوشته شده، داستان زندگی کونیکو یامامورا، تنها مادر شهید جنگ تحمیلی است که از دوران ...
از سرزمین آفتاب
سال 42 چه اتفاقی در جامعه ایران افتاد؟ آن موقع مردم می خواستند انقلاب کنند، ولی امام فرمودند که سربازان من هنوز در گهواره هستند، محمد هم آن موقع در گهواره بود. این مادر شهید در مورد رفتن پسرش به جبهه گفته است: من پسرم را به جنگ نفرستادم، خودش تصمیم گرفت. من وظیفه ام این است که اگر راه درستی را تشخیص داد، جلوی او را نگیرم. نباید سد عن سبیل الله کرد و جلوی راه خدا را گرفت، اگر جهاد دیگری ...
هویت انقلاب در دفاع و مقاومت است
، مأموریت تیپ المهدی هم آغاز شد و در هرشب مناطقی که از قبل برای تصرف مشخص شده بود به دست رزمندگان اسلام فتح می شد. وی افزود: درروز سوم عملیات تصمیم به ستون کشی و انتقال تجهیزات در روز شد تا وسعت زمان برای مبارزه در شب فراهم شود. فضلی ادامه داد: در همان زمان حجت الاسلام متقی امام جمعه گچساران وارد پادگان شد و بعد از ایراد سخن و بیان تفسیر به سوی آسمان دست به دعا بلند کرد و رزمندگان آمین گفتند که ...
قتل رقیب عشقی در خیابان سبلان ! / گفتگو با زن خائن مقتول + عکس
روز حادثه بگو. قبل از آن روز دو بار دیگر سمیه از من خواسته بود قرص تهیه کنم تا به شوهرش بخوراند.من هم قرص سرماخوردگی خریدم و نقشه قتل عملی نشد.هر بار با هواپیما به تهران آمدم و دوباره برگشتم.تا اینکه آخرین بار قرار شد در پارکینگ خانه شان به شوهرش با چاقو حمله کنم.صبح روز قبل از حادثه شوهرش داشت برای خرید شیرخشک فرزندش از خانه بیرون می رفت و قرار بود در پارکینگ خانه به او ضربه بزنم. ...
نخبه ربایی (2)
*بچه نخبه من اینجا هر چی اختراعاتش را می برد سازمان های مختلف مطرح می کرد فقط بهش وعده میدادند اما هیچکدام سراغی ازش نگرفتند. آخرش این بچه از سر اجبار و بیکاری رفت تو یک بوتیک تو هفت تیر فروشنده شد. مدتی بعد نمونه ای از تحقیقاتش را که مربوط به چگونگی افزایش کوالیتی یا کیفیت بنزین بود را برای یک موسسه علمی خارجی فرستاد. یک هفته ای نشده نتیجه تحقیقات وی را مثبت ارزیابی کردند ...
روحانی شهیدی که عاشق کار جهادی و خدمت به مردم بود
کنگره 4000 شهدای روحانی برشی از زندگی این شهید را روایت می کنیم. داداش صمد بیست و پنج سالش بود؛ مردی شده بود برای خودش، من و مامان بین دخترهای محل می گشتیم برایش دنبال همسر، اصرار کرد این بار هم بگذاریم برود. مادر دلش به سختی راضی شد. بعد از پدر، طاقت دوری هیچ کدام از پسرهایش را نداشت. اما بالاخره راضی شد. وقتی داداش می رفت، چشمش که به من افتاد و قرآنی که برای بدرقه اش دست ...
نگاهی گذرا به زندگانی شهید شیرازی
صالح بپردازید که من به هر آنچه انجام می دهید آگاهم. از این آیه می توان اهمیت استفاده از خوراکی های حلال و دوری کردن از حرام را درک کرد. البته خوب است بدانیم خوردن غذا های پاک و حلال تنها به زمان بعد از تولد انسان مربوط نمی شود. بلکه خوراکی هایی که مادر در دوران بارداری و شیردهی از آن ها تغذیه می کند، نقش بسیار مهمی در تربیت دینی فرزند او دارد. به همین دلیل است که پدر وظیفه دارد ...
یادکردی از شهید امیر صالحی زاده/داستان حروف مقطعه را شنیده اید؟
نمی تواند لباس سبز سپاه را بپوشد. شهید حسین ناجی برای بچه هایی از این دست، پایگاه مقدسی راه انداخته است به نام دخیره سپاه ، امیر عضو ذخیره سپاه می شود و از همان آغاز جنگ تحمیلی پایش باز می شود به صالح مشطط و عملیات طریق القدس سن شناسنامه ای ، برای امثال امیر که نمی تواند مانع رفتن باشد، هم دستکاری شناسنامه را این بچه ها خوب یاد گرفته اند و هم اینکه سن کم خود را پشت ایمان سترگ خود پنهان ...
فتنه گرهای فراموشکار!
سیدقاسم هیچ وقت عادت نداشته با برادرش به هنگام رفتن به مأموریت ها خداحافظی کند اما خودش هم می گوید نمی دانم چه شد آخرین مأموریت او که قرار بود به سوریه اعزام شود رفتم و خداحافظی کردم. در هنگام وداع سفارش خانواده اش را به من کرد. اما آن چیزی که به وضوح همه چیز را بیان می کرد این بود که برادرم می دانست شهید می شود؛ چرا که در منطقه عملیاتی به پسرخاله مان که آن جا بوده و چندی است بازگشته، گفته بود من ...
روایتی از طرحی که سالمندان و ناتوانان را به پابوس امام رضا (ع) می برد
- رابط طرح - را می بینی که با آن سر و ریش یک دست سپید، بی درنگ داوطلب می شود. خدا می داند که بعد از سکته اخیر و تبعات جسمی ناشی از آن، چقدر به این زیارت دسته جمعی نیاز داشته است. همه می دانند که حال ناخوش جسمی، چقدر او را دل نازک کرده است، به طوری که با کمترین اتفاق، چشم هایش به اشک می نشیند. بااین حال، غرور مردانه اش را جلوی جمع حفظ می کند و با بزرگواری نوبت را به دیگران می دهد. پشت ...
هنر کاشی کاری در حرم مطهر رضوی
، تعالی خواهی و تکامل انسان و حرکت او به سمت خدا است. ولی چنین مفهومی را دیگر در دوره قاجار یعنی کاشی های صحن آزادی نمی بینیم، بلکه اسلیمی یا از داخل گلدان یا از پشت توده خاک بیرون آمده است. نقش اژد ها هم در این صحن کاملا تقلیدی است و حکمت کاربرد آن مدنظر هنرمند نبوده، زیرا معماران دوره صفوی و تیموری حکیم بودند و دانش آنها در هنرشان نیز تجلی می کرد. ولی هنرمندان دوره قاجار دانش اندکی ...
رضا مهماندوست: ارزش یک برنز با ایران هزار برابر طلا با کشور خارجی است؛ مسئولان آذربایجان به وعده ها عمل ...
در آینده به شما پیشنهاد ی شود، حاضر به همکاری هستید یا خیر، گفت: از همان روز اول هادی ساعی در رابطه با همکاری با من صحبت کرد، من به او گفتم هر شکلی که بتوانم به تکواندو کمک می کنم اما چون فعلا با فدراسیون آذربایجان همکاری می کنم این اخلاقی نیست که تیم ملی تکواندوی آذربایجان را رها کنم. از طرفی هم در حال حاضر مربیان خوبی را در تکواندو داریم و این اخلاقی نیست که من در رابطه با این موضوع ...
فرمانده ای که در صف غذا هم قرآن می خواند
مدرسه راهنمایی پاقلعه شد و این دوره را با موفقیت در سال تحصیلی 1357-1356 پشت سر گذاشت. او از همان دوران کودکی نماز می خواند و به محض این که از مدرسه برمی گشت به مسجد می رفت؛ نسبت به خانواده و خویشاوندان مهربان بود، با اشخاص دروغگو نشست و برخاست نمی کرد، امام خمینی (ره) را بسیار دوست داشت و به امر به معروف و نهی از منکر بسیار اهمیت می داد. وی سال اول، دوم و سوم دبیرستان در ...
دیدار با تبار ایثار | 126 بار به اتاق عمل رفتم+ فیلم
رفت و قطع نخاع شد. قبل از ازدواج، بسیاری از افراد به من می گفتند که در این زندگی نمانم اما من با توکل به خدا زندگی ام را با او آغاز کردم، در همه مراحل زندگی پشت و پناه یکدیگر بودیم، کسی نتوانست بین ما را به هم بزند از خدا ممنونم که چنین همسری را به من عطا کرده است. وی افزود: از ابتدای زندگی با مشکلات زیادی روبه رو شدیم اما خدا را شاکر هستم. چراکه حاج آقا آدم بسیار صبوری است و در برخی ...
برای سلامتی تنها مادر شهید ژاپنی دفاع مقدس دعا کنیم/ از مادری برای جانبازان شیمیایی تا سرپرستی نمادین ...
گروه جامعه خبرگزاری فارس- مریم شریفی؛ یک لحظه تصور کنید چه فاصله بعیدی است میان این دو گزاره؛ دختر بودایی ژاپنی و مادر شهید مسلمان ایرانی . اما حالا سال هاست هر دوی اینها یک نفرند! کونیکو یامامورا ، دختر محجوب ژاپنی، 64سال قبل، وقتی که انتخاب کرد با هم کلاسی کلاس زبانش که یک جوان ایرانی متدین بود ازدواج کند، قدم در راه ناشناخته ای گذاشت که درهای دنیای متفاوتی را به رویش باز کرد، دنیای روشنی که او را تا حسرت برانگیزترین جایگاهی که یک زن در این دنیا می تواند کسب ...
دعایی برای امام
پایگاه خبری جماران: حجت الاسلام والمسلمین حاج سید محمود دعایی یار صدیق و باوفای امام هم رفت و به ملکوت اعلی پیوست. با توجه به مطالبی که این چند روزه در خصوص کمالات و سجایای نیکوی سید محمود گفته و نوشته شده است می توان گفت: والدینش چه نام نیکویی بر سید محمود نهاده اند، این نام واقعا برازنده و شایسته او بوده است. نقل شده است هنگامی که حضرت امام حسین (ع) در روز عاشورا بر بالین حرّ بن یزید ریاحی حاضر ...
کارشناس مرکز تخصصی نماز بیان کرد: رسیدگی به نماز مهم تر است یا اختلاس و بی حجابی؟/ پیشنهادی برای مسئولان ...
ی رود، قبرش تنگ می شود، مرگش سخت می شود، در روز قیامت خداوند نظر رحمت به او نمی افکند. این ها را خواند و گذاشت. دیدم که رفت و وضویش را گرفت و نمازش را خواند. می خواست به جایی برود و کار داشت. نماز را خواند و رفت. یعنی خواندن یک حدیث چقدر تأثیرگذار است. آقایی به من گفت: حاج آقا! من در نماز موفق نیستم و اصلا نماز نمی خوانم. یک راننده ی ماشین بود. به او گفتم: دوست داری پیامبر خدا(ص) تو ...
خاطره شنیدنی مرحوم رحیم پور ازغدی از ملاقات امام خمینی و آیت الله شیخ مجتبی قزوینی در سال 1340
امام به نجف رفت، دیگر آن عده از مبارزه کنار کشیدند . به فضل خدا بنده به هدایت چنین موجود آسمانی در آن ایّام غربت حضرت خمینی که مقلّدان امام، خیلی بیش از شاگردان خاصّ ایشان نبودند، به قم رفتیم و با امام، بیعت کردیم و از آن روز که هنوز نهضت جدی امام شروع نشده بود، فرمانبر امام بودم و تا رحلت او از این خاکدان، همه چیز خود را نثار هدف حضرتش کردم . پس از پیروزی هم چون فرمان جبهه و جهاد داد، همه ...
عکسی که جای سنگ قبر را گرفت
. ما چند تا بچه داریم شکر خدا. همه این ها برای تو، محمد برای من. بگذار برود. دل این بچه آن جاست. اصغرآقا چای را کم کم خورد و با خودش یکی - دوتا کرد؛ محمد تا نظر پدر را فهمید، مثل فشنگ از خانه زد بیرون. مادر پشت سرش ذکر فَاللّهُ خَیرٌ حَافِظاً را خواند. بعد به دلش افتاد که: محمدم می شود سرباز آقا. یاد مرحوم کافی افتاد. شیرخواره بود محمد که او آمده بودند بابل. آمنه ...
فرزند شهید: پدرم را از عکس ها و بوی پیراهنش می شناسم
نیاز مرا در آغوش بگیرد تا آرام شوم، ولی مادری فداکار و مهربان در کنارم بود و من به پاس این فداکاری و از جان گذشتگی مادر، دستبوس ایشان و تمام زنان غیور ایران اسلامی هستم. او در حالی که حس غریبی وجودش را فرا گرفته است، ادامه می دهد: پدرم با وجود اینکه صاحب شغل بود و همسر پا به ماه داشت، به خاطر دفاع از اسلام و انقلاب در برابر تجاوزگران، به جبهه های جنگ حق علیه باطل رفت تا ما در سایه پرچم ...
برای تو می نویسم پدر؛ اشک ها اگر بگذارند
زندگی مان، کنار تو و بچه ها، بعد با هم سر زمین، سخت کار می کنیم و بچه ها را بزرگ می کنیم اما خب همان سالی که رفت 25 روز بیشتر در منطقه نماند و در نهایت در شلمچه شهید شد. به او گفتم بچه قد و نیم قد و یک دختر معلول داریم تو نرو که جواب داد: نه من باید بروم و دینم را ادا کنم اصلا تو بگو، چطور می توانم با دوستان و رفقایم که رفتند روبه رو شوم اصلا اگر نروم می توانی فردای قیامت شفاعت مرا بکنی ...
38سال اصلاح رایگان موی بچه های محله
باید با ماشین نمره4 موهایشان را می زدند. خانواده پارسا ماشین اصلاح موی سر داشتند و پارسا برای اینکه بچه محل ها به خصوص خانواده های کم بضاعت پولی برای اصلاح موی سرشان ندهند، در حیاط خانه شان موی آنها را می زد. سربازها هم مشتری دیگرش بودند و موی آنها را با نمره8 اصلاح می کرد. این کار تا قبل از جنگ تحمیلی ادامه داشت. همان زمان او خانه قدیمی پدرش را بازسازی و اتاق کوچکی در زیرزمین را به آرایشگاه تبدیل ...
شهیدی که مژده وصل از رسول الله (ص) گرفت
به خانواده های رزمندگان و شهدای رامهرمز و روستا های رامهرمز سر می زند و خدمت می نماید. یکی از مسئولیت های وی پیک جبهه ها بود و در خطوط پدافندی و عملیاتی حاضر می شدند و خبر سلامتی رزمندگان و نامه های شان را به خانواده هایشان می رساندند. به خانه شهدا که می رفت، به عنوان تبرّک در حیاط خانه شهدا وضو می گرفت و بعد داخل می رفت. همچنین با همکاری شهید دامغانی امام جمعه رامهرمز، هدایایی را تهیه ...
50 مهمان ناخوانده در بدن این مرد جا خوش کرده اند!
.... جنگ بود و ما دوست داشتیم هر کاری از دستمان برمی آید، انجام دهیم.سال 1360 تقریبا 17 سال شده بودم، تصمیم گرفتم به جبهه بروم، از طریق خود سپاه زنجان ثبت نام کردم و حدودا اواسط زمستان برای گذراندن دوره آموزشی به پادگان 21 حمزه تهران اعزام شدم. خرمشهر را خدا به دست بچه های زنجانی آزاد کرد نصیری با یادآوری قرار گرفتنمان در ماه خرداد، از اولین حضورش در عملیات که عملیات ویژه آزادسازی ...
تاکید شهدا بر دفاع از ولایت و احترام به والدین/ سیره درخشانی که دست به دست نمی شود
رهنمودها و سخنان دلنشین خود اهداف این غول را برای مردم بیان کردند و از مردم درخواست کردند که برای دفاع از میهن و انقلاب و ناموس خود به میدان بیایند و چه انسان های پاک و بااخلاص و باایمان بسیاری که به فرمان رهبرشان لبیک گفتند و با دست های خالی به جنگ با دشمن رفتند. از تمامی اقشار در جبهه ها حضور یافتند و عشایر و کشاورزان که مرزبانان و مدافعان بی ادعا بودند نیز به میدان مبارزه با باطل ...