مرد جوان همسر عاشقش را با بی اعتنایی کشت!
سایر منابع:
سایر خبرها
سکوت تلخ دختر 15 ساله خراسانی در خواستگاری! / سرنوشت این عروس اشکتان را در می آورد
بلافاصله نزد رمال می رفت تا طلسم زندگی مرا بشکند در همین روزها به طور ناخواسته باردار شدم و دخترم در حالی به دنیا آمد که همسرم فقط به دست پدرش نگاه می کرد تا پولی برای مخارج زندگی کف دستش بگذارد. حالا دیگر دخترم تنها بهانه من برای ادامه این زندگی نکبت بار بود تا این که پنج سال بعد پسرم نیز به دنیا آمد ولی رفتارهای همسرم تغییری نکرد و در قلب من هم جایی نداشت حالا دیگر شب و روز به طلاق می ...
رابطه پنهانی زن جوان و راننده تهرانی لو رفت/ فیلم سیاه مانع از پایان این ارتباط شیطانی!
شکایت کرد و گفت : مهتاب همسر دومم است و من پس از جدایی از همسر اولم با او ازدواج کردم . من وضع مالی خوبی ندارم اما همه تلاشم را می کنم تا زندگی مناسبی برای همسرم فراهم کند .مدتی بود به رابطه همسرم و یک مرد غریبه مشکوک شده بودم . من متوجه تغییر در اخلاق همسرم شده بودم و می فهمیدم همسرم مدام نگران و عصبی است. او ادامه داد: وقتی ماجرا را از همسرم پرسیدم فهمیدم مرد راننده ای به ...
قاتلی که مادر و برادرش را به بهانه خواستگاری های نافرجام کشت از قصاص نجات یافت!
...> متهم این پرونده جنایی در اعترافات خود گفت: ماجرا به 14 سال قبل بازمی گردد که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند. آن زمان پدرم تهمت هایی به مادرم می زد و من از شنیدن این حرف ها از زبان اطرافیانم بسیار آزرده خاطر می شدم و زجر می کشیدم. به طوری که همین تهمت ها درباره برادرم نیز زده شده و من به طور مستقیم یا غیرمستقیم حرف های ناشایستی را درباره برادرم می شنیدم در این شرایط چهار بار قصد ازدواج داشتم و به ...
داماد فقیر برای پول، عروسش را به خانه رییس اش فرستاد
نمونه کارهایش را ببینم و اگر خوشم آمد او را استخدام کنم. بعد پیشنهاد داد که به خانه ام بیاید و طراحی داخلی خانه ام را ببیند. من هم قبول کردم یک روز که برای همسرم کاری پیش آمده بود و او به همراه فرزندم در خانه نبود. مهیا به خانه ام آمد بعد از چند دقیقه پیشنهاد داد اجازه دهم برایم چای بیاورد من هم قبول کردم اما وقتی چای را نوشیدم بی هوش شدم ساعتی بعد که به هوش آمدم متوجه شدم تمام پول، اسناد و مدارک ...
عروس خانم به خانه مجردی فردین می رفت! / سیلی داماد سرنوشت را عوض کرد
دختر 20 ساله با بیان این که خانواده من و نامزدم اصرار دارند هنوز زندگی مشترکمان را آغاز نکردیم از یکدیگر بگیریم، درباره این ماجرای تاسف بار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: آخرین فرزند یک خانواده هفت نفره هستم و پدرم با سرایداری در یکی از ادارات دولتی هزینه های زندگی ما را تامین می کند. همه خواهران و برادرانم ازدواج کرده اند و زندگی خوبی دارند. من هم در مقطع ...
با لگد زدیمش ؛ خسته نباشید واقعا!
دخترم از زیر کتک وارد سالن شدم و شهربانو با مشت به صورتم کوبید، فیلم نگرفته اند! وقتی زن و بچه مرا گروهی می زنند، اصلا رونالدو و مسی باشد، بایستم و نگاه کنم تا جلوی چشمم دماغ همسرم را بشکنند و دختر 12 ساله ام را چند نفری زیر مشت و لگد بگیرند؟ باید از صدیقه دریایی و باقی آن افراد تشکر کنم که دختر و همسرم را زده اند؟ دریایی مربی حریف دختر من بود و خانم منصوریان هم دوست صمیمی صدیقه دریایی است . ...
سرنوشت ورزشکار متهم به قتل در گرو شهادت یک شاهد
رایان عصبانی شده بودم یک ضربه مشت به چانه او زدم که روی زمین افتاد و یکباره متوجه شدم از سرش خون جاری شده است. این متهم ادامه داد: من که ترسیده بودم با اورژانس تماس گرفتم اما اصلاً فکر نمی کردم ضربه ای که به سرش زده ام موجب مرگش می شود. وقتی بعد از 9 روز در بیمارستان فوت شد من شوکه شدم. ممکن است وقتی تعادلش را از دست داد و روی زمین افتاد سرش آسیب دیده باشد. سپس قضات از شاهدان ...
یادداشت جالب عباس جمشیدی از کارگری کردنش+ عکس
خیابان و این درب را نمیدیدم هنوز هم پنجشنبه ها رو دوست دارم ... از کارهای کوچیک شروع کردم تا اینکه برای خودم یه اوستایی شدم تو جوشکاری ، هنوز هر وقت بعضی از چراغهایی که تو خیابون های تهران میبینم که خودم پایه هاشو ساختم، کلی کیف میکنم . جلوی این درب بزرگ بود که خیلی زود بزرگتر از سِنَم شدم جلوی این درب بزرگ روبروی هنرستان کمال المک بود که تازه فهمیدم به هنر علاقه دارم و ...
دستگیری نوعروس | فرار زن متاهل با دوست همسرش
ارتباط خود را با دوستان مجردش قطع کند، به من سوءظن پیدا کرد به طوری که مرا در خانه زندانی می کرد و سر کار می رفت. من هم که دچار یک لجبازی مغرورانه شده بودم سعی می کردم رفتارهایی انجام بدهم که همسرم به خاطر بدبینی هایش دچار رنج روحی شود. روزها به همین ترتیب می گذشت تا این که یک روز، زمانی که در خانه زندانی بودم کلیدها را مخفیانه از جیب همسرم برداشتم و از خانه بیرون زدم. چون جایی برای رفتن ...
جنایت سیاه پسر ناشناس | تجاوز فجیع به زن متاهل پیش چشم فرزندانش
اتهام زنای به عنف، تهدید با چاقو و ورود به عنف و برای فرشته به اتهام معاونت در این جرایم کیفرخواست صادر و پرونده به شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در ابتدای جلسه مهسا به تشریح جزئیات ماجرا پرداخت و گفت : قصد فروش خانه مان را داشتیم و به همین دلیل در فضای مجازی آگهی فروش داده بودیم تا این که یک روز در غیاب همسرم دو نفر برای بازدید به خانه مان آمدند . چند روز بعد یکی از ...
روایت جنجالی پدر و 2 دختری که با خواهران منصوریان درگیر شدند؛ بیرون سالن بودم که گفتند زن و دخترت را ...
جایی که من حمله کردم را فیلم گرفته اند، اما آنجایی که من برای بیرون بردن همسر و دخترم از زیر کتک وارد سالن شدم و شهربانو با مشت به صورتم کوبید را فیلم نگرفته اند! وقتی زن و بچه مرا گروهی می زنند، اصلا رونالدو و مسی باشد، بایستم و نگاه کنم تا جلو چشمم دماغ همسرم را بشکنند و دختر 12 ساله ام را چند نفری زیر مشت و لگد بگیرند؟ البته باید قبول کنید که ورود شما به سالن وارم آپ (محل ...
داماد رازدار عروس تهرانی اش نبود ! / در اوج عاشقی نابود شدم !
این راز را به من گفت. از آن روز همه زندگی ام تغییر کرد. دیگر نمی توانم مثل گذشته خوشحال باشم. زن جوان که حالا صاحب دو فرزند خردسال است، افزود: واقعاً دوست دارم هویت واقعی ام را پیدا کنم. من هیچ کمبودی در زندگی ام نداشته ام و از اعماق قلبم خانواده ام را دوست دارم اما باید بفهمم که از کجا آمده ام و خانواده واقعی ام چرا مرا سر راه گذاشته اند. آیا فقط بیماری پوستی ام باعث این اتفاق شده یا.... البته گله و شکایتی از آنها ندارم. فقط امیدوارم آنها هم دنبال من باشند. کدخبر: 804858 1401/04/26 22:56: ...
پسر شیطان صفت با وعده ازدواج به دختر جوان تعرض کرد
پسر شیطان صفت با وعده ازدواج به دختر جوان تعرض کرد تعرض به دختر جوان چند روز قبل دختر نوجوانی به همراه پدرش به پلیس رفت و گفت 8 ماه قبل در راه برگشت از مدرسه با پسری به نام سهیل آشنا شدم او شماره تلفنش را به من داد. یک هفته بعد با او تماس گرفتم و بعد از آن دوستی ما شروع شد. در این مدت رابطه خوبی با هم داشتیم تا اینکه سهیل مدتی قبل مرا به میهمانی در خانه اش دعوت کرد. ...
مردی که شریکش را زنده به آتش کشید!
این شرایط چهار بار قصد ازدواج داشتم و به خواستگاری می رفتم اما هیچکدام از این خواستگاری ها به سرانجام نرسید و طرف های مقابل به من زن نمی دادند. دلیل آن نیز همین حرف ها و تهمت هایی بود که پشت سر خانواده ام زده می شد و رفتارهایی که پدر و مادرم داشتند. این تهمت ها درباره برادرم نیز از سه سال قبل شدت گرفته بود و آرام آرام مرا به همین تهمت ها متهم می کردند تا جایی که آخرین خواستگاری من باز هم به خاطر ...
قاتل: به من زن نمی دادند!
او عشق می ورزیدم، اما اکنون برای عذاب وجدانی که دارم چند بار دست به خودکشی زدم و... بیشتر بخوانید ربودن و شکنجه یک کودک از سوی راننده تاکسی اینترنتی راننده تاکسی اینترنتی که پسر 9 ساله را در یزد ربوده و او را در بیابان شکنجه کرده بود در حالی از سوی پلیس دستگیر شد که کودک به کما رفته است. بیشتر بخوانید سگ های ولگرد گوش نوجوان اهوازی را تکه کردند! روز ...
خودکشی یک سرباز فراری برای ازدواج
به گزارش ایمنا ، آن قدر در زندگی کمبود محبت را با همه وجود حس می کردم که وقتی با لبخندهای آن دختر جوان روبه رو شدم، دیگر چیزی نفهمیدم؛ به طوری که برای ازدواج با او دست به خودکشی زدم. این ها بخشی از اظهارات پسر جوانی است که پس از اقدام به خودکشی، از مرگ حتمی نجات یافت. او پس از بهبودی نسبی درباره این ماجرای تأسف بار به کارشناس اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد، اظهار کرد: در یک خانواده 13 ...
مرگ دردناک کودک 6 ساله پس از شکنجه پدرش
...: پسرم خیلی لجباز بود و مرتب شیطنت می کرد. بارها به او تذکر داده بودم، ولی خانه را کثیف می کرد. هرچه به او می گفتم، بدتر لج می کرد و آن کار را انجام می داد. من هم عصبانی می شدم. آخرین بار وقتی دوباره لجبازی کرد، دستش را با قاشق سوزاندم. چند ضربه هم به دستش و پهلویش زدم. می خواستم او را تنبیه کنم تا از این به بعد حرف های مرا گوش کند. او هم رفت و با اسکوترش بازی کرد. بعد از همسرم شنیدم که زمین خورده است. همین زمین خوردن باعث مرگ او شده و من نقشی در قتلش نداشتم. منبع: شهروند ...
مردی که با خواهران منصوریان درگیر شد: پشت سالن بودم که به من گفتند زن و دختر 12 ساله ات را کشتند / دماغ ...
از این جملات ظاهرا یکی از شاگردان صدیقه دریایی او را کتک زده است که همسرم برای جلوگیری از دعوا وارد می شود و او را هم می زنند که دماغ او هم شکسته است. الان شرایط فرزند و همسر شما چطور است؟ - ما شهرستانی هستیم و الان در خانه یکی از اقوام که در اندیشه اسکان داریم. شب گذشته در یکی از بیمارستان های اندیشه فاز پنج دختر کوچکم تیام که کتک خورده بود تا ساعت 12ونیم یا یک بستری بود. البته ...
برای اعزام به سوریه چهره اش را تغییر داد!
نه؟ خب این را که دارم می گویم فاصله ای هم نشد که جنگ سوریه شدت پیدا کرده بود و یک روز آمد خانه و گفت مامان! دیگر خواستگاری جایی نرو و تماس هم نگیر. من تازه اینطور نبود که هر روز بلند شوم بروم خواستگاری. من در طول یکسال 5 جا رفتم کلا برایش آن هم با برنامه ریزی و تلفن و کل صحبت هایمان را پشت تلفن انجام می دادیم و بعد می رفتیم. آمد خانه گفت مامان دیگر خواستگاری نرو، یک کاری دارم می کنم ...
فیلم سیاه زن خائن را لو داد! / ارسلان بی شرمانه فیلم را برای شوهرم فرستاد
نشست و با جملات و کلمات زیبایش به روح و روانم آرامش می داد. حرف های محبت آمیز او به گونه ای بود که مرا شیفته خودش کرد. دیگر به هر بهانه ای با او چت می کردم و مدت زیادی را در فضای مجازی با او می گذراندم تا این که از من خواست همدیگر را ملاقات کنیم. من هم که دوست داشتم این جوان را از نزدیک ببینم، بلافاصله پیشنهادش را پذیرفتم و در یک رستوران به دیدارش رفتم. از آن روز به بعد مدام با هم در ...
تلافی سنگین
همسایه و از بستگان همسرم بود باحرفهای قشنگ و فریبنده مرا ترغیب به ازدواج کرد و ازطرفی دربین همسالانم از قد قامت مناسبی برخورداربودم و همین ویژگیهایم سبب شده بود درسن 14سالگی خواستگاران متعددی داشته باشم.تصمیم گرفتم به خواستگاری مسعود جواب مثبت بدهم .در آن موقع برادر بزرگترم (اشاره به مرد همراهش کرد) درشهرستان بود ودرغیاب او من این تصمیم را گرفتم.اما پس از بازگشت باشنیدن خبرنامزدی ام بسیار ناراحت شد و ...
دعوای زن و شوهر جوان در دادگاه/ بهانه های بچگانه برای طلاق!
بود رو به قاضی گفت: حاج آقا بیچاره شدم، بدبخت شدم. از زندگی 27 ساله ام هیچ خیری ندیدم، فکر کردم ازدواج کنم زندگی ام خوب می شود اما اشتباه کردم این خانم حتی بلد نیست یک غذای ساده درست کند یا شاید هم بلد است و عمداً برای من درست نمی کند. دیگر خسته و کلافه شده ام 7ماه از عروسی مان می گذرد، اما یک بار هم غذا درست نکرده است. از بس نیمرو خورده ام دیگر حالم حتی از اسم این غذا هم به هم می خورد. ...
قتل مرموز زن جوان در حمام با حضور مهمانان
رسیدگی به این پرونده زمانی آغاز شد که مردی با مرکز فوریت های پلیسی تهران تماس گرفت و خبر داد همسرش در حمام فوت شده است. این مرد بعد از حضور پلیس در خانه اش به ماموران چنین گفت: زنم به حمام رفته بود. بعد از نیم ساعت دختر کوچک مان شروع به گریه کرد به همین دلیل همسرم را صدا کردم تا زودتر بیرون بیاید، اما زنم جواب نداد. در حمام را که باز کردم دیدم او روی زمین افتاده و جان باخته است. از این ...
اجیر سارق برای انتقام از عشق قدیمی
ازدواج کنیم اما نشد مرد جوان هم همکارم است. پس از این ماجرا متهمان مجبور به اعتراف شدند و زن جوان در تحقیقات گفت: حامد راننده کامیون بود و به شهرهای مختلف بار می برد. من ساکن یکی از شهرهای جنوبی کشور هستم و خیلی اتفاقی سه سال قبل با حامد آشنا شدم. آن زمان حامد مجرد بود و به هم علاقه مند شدیم. قرارمان بر ازدواج شد اما وقتی خانواده حامد از ماجرا باخبر شدند، مخالفت هایشان شروع شد. آنها ...
بیوگرافی شهید عباس دوران؛ تیار شدن آتش ققنوس
، پسرش امیررضا، هشت ماه و نیمه بود. همسر و فرزند عباس دوران ماجرای ازدواج شهید عباس دوران از زبان همسر در همان برخورد اول عباس به دلم نشست و کار خودش را کرد و این آغازی شد برای زندگی مشترکمان. سال آخر دبیرستان بودم که مادر عباس مرا از مادرم خواستگاری کرد. او که هیچ تمایلی نداشت دخترش را به یک نظامی دهد، به فکر ازدواج نبودن من و سیر کردن در فضای درس و بحث را بهانه ...
نقشه شیطانی زن سوم مرد تهرانی لو رفت / همسایه به اعدام محکوم شود
چنار آغاز شد. وی که با پلیس تماس گرفته بود گفت: من برای سیگار کشیدن از خانه بیرون رفته بودم که یکباره با پیکر خونین پیرمرد همسایه به نام اصغر روبه رو شدم. او خونین روی زمین افتاده بود. من که شوکه شده بودم بلافاصله مقابل خانه دخترش که چند خانه آن طرف تر بود رفتم و او را خبر کردم. سپس با اورژانس و پلیس تماس گرفتم. با این تماس ماموران مقابل خانه مورد نظر رفتند و دریافتند پیرمرد به بیمارستان ...
شمشیربازی را 9 سال تعطیل کردند!/ طلای آسیایی را از من گرفتند
) گران ترین مربیان حال حاضر ایران هستید و نباید این طور باشد. آن موقع من 220 هزار تومان می گرفتم. وقتی به خانه برگشتم همسرم از قیافه من شوکه شده بود. حس می کردم به من توهین کرده اند و انگار می خواهند صدقه بدهند. من زندگی ام را در شمشیربازی گذاشته بودم. از این رو همان شب با کویتی ها تماس گرفتم و به کویت رفتم. *بعد از بازگشایی مجدد شمشیربازی، شرایط مانند قبل بود؟ بعد از انقلاب ...