سایر منابع:
سایر خبرها
شوهرم همزمان با عروسی دخترم با زن دیگر ازدواج کرد!
شدت گرفت تا جایی که فهمیدم او با زنان غریبه ارتباط دارد. وقتی پیام ها و تصاویر درون گوشی همسرم را به خودش نشان دادم به شدت عصبانی شد و مرا از خانه بیرون انداخت. همسرم مرا کتک زد من هم نزد مادر پیرم رفتم تا از او مراقبت کنم. در همین روزها بود که دخترم نیز پای سفره عقد نشست و ازدواج کرد. اما درگیری های خانوادگی ما همچنان ادامه داشت به طوری که من در یک هتل ساکن شدم و همسرم را به ...
خیانت و رابطه نامشروع زن متاهل/ او در دام فهمیه گرفتار شده بود!
به شوهرم بگویم اما از شدت خماری توان ایستادن هم نداشتم، این بود که از فهیمه نشانی جوان شیشه فروش را گرفتم و به سراغش رفتم. حالا دیگر به طور مستقیم مواد مخدر صنعتی مصرف می کردم اما درتامین هزینه های اعتیادم دچار مشکل شده بودم، به همین دلیل پیشنهاد رابطه غیراخلاقی با جوان مواد فروش را پذیرفتم تا همسرم از اعتیادم مطلع نشود. وقتی تورج به سرکار می رفت من هم به دخترم شربت خواب آور ...
اقدام شرم آور و شیطانی زن تهرانی با برادر شوهرش سوژه شد
... با شکایت مرد جوان؛ تحقیقات به دستور بازپرس حبیب الله صادقی آغاز شد. همزمان با این شکایت زن جوانی به پلیس رفت و گفت: مدتی قبل پسرم را به پارکی در نزدیکی خانه ام بردم. در پارک با زن جوانی به نام فرنوش آشنا شدم. فرنوش خودش را روانشناس معرفی کرد و گفت کارشناس حقوقی نیز هست و اگر کسی مشکلی داشته باشد می تواند آن را حل کند. من که مدتی بود با همسرم دچار اختلاف شده بودم از مشکلاتم گفتم. ...
زن خائن تهرانی همکار مردش را به خانه کشاند!
کارمند یک شرکت خودروسازی به دنبال رابطه پنهانی با یکی از همکارانش وی را کشت. رسیدگی به این پرونده از سال 92 به دنبال پیدا شدن جنازه یک زن جوان در خانه اش در خیابان شریعتی تهران آغاز شد. شواهد نشان می داد مهناز 30 ساله در غیاب شوهر و دختر خردسالش با سیم تلفن خانه خفه شده است. همسر مهناز به پلیس گفت: همسرم در یک شرکت خودرو سازی کار می کرد. من صبح دخترم را به مهد ...
پدر کشی هولناک به خاطر پول مواد مخدر / خواهران قصاص می خواهند
به گزارش صدای ایران ، رسیدگی به این پرونده از یک سال قبل به دنبال کشته شدن مرد 70 ساله ای به نام ابراهیم در خانه اش در خیابان جامی تهران آغاز شد. زن میانسال که هراسان با کلانتری تماس گرفته بود گفت: پسرم در درگیری با من و همسرم پدرش را با ضربه های چاقو کشت و گریخت. با این تماس ماموران پلیس به خانه قدیمی رفتند و جسد مرد سالخورده با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد . ...
اهدای عضو مردجوان به 3 بیمار زندگی دوباره بخشید
میلاد خیلی خوشحال تر از همیشه بود هیچ نگرانی یا ترسی را در چهره اش نمیدیدم،به مادرم که کر و لال است تماسی تصویری گرفت واحوالش و پرسید(کاملا خوشحال و سرحال)...همه چیز عادی بود... فقط ازآیهام دل نمیکند.... میلاد رفت و کمتر از 45 دقیقه خواهرم و همسرش به دنبال من و پسرم آمدند و چهر های پریشانشان گواه بر خبری بد بود: میلادم از دستم رفته بود و ......(نزدیک محل کارش از پشت با نیسانی تصادف کرده بود و فوت کرده بود و صورت زیبایش ...... ...
راز سیاه خودکشی سحر 18 ساله / او 2 سال اسیر عشقی رضا بود + فیلم
خودم ندادم. همچنان کار کردم و کار کردم .این اواخر در یک شرکتی به عنوان نیروی خدمه از 7 صبح تا 7 شب کار ثابت پیدا کردم تا این که 3 روز گذشته متوجه شدم دخترم ناراحته فکر کردم مریض احواله گفتم چی شده جواب نداد من خیلی خسته بودم فقط تونستم شام درست کنم و کارهای خونه رو انجام بدم. از سحر دیگه نپرسیدم چی شده.شام نخورد و رفت توی اتاقش منم ظرفها رو شستم و رفتم خوابیدم . صبح هم رفتم سر کاربعد ...
مادری حسی است که همه می توانند داشته باشند/ روایت یک مادر تصویرگر
خودم می دیدیم. احساس خطر می کردم که نکند به خاطر مادر شدنم از اشتیاقم به این کار کم شود و یا از میادین کاری دور شوم و یا این مادر شدن مانع پیشرفت من شود. من عاشق کارم بودم و شاید بتوانم بگویم خیلی وابسته به کارم بودم. به همین دلیل انرژی مضاعفی در من شکل گرفت که به هر ترفندی شده باید موقعیتم را حفظ کنم و جایگاهم را از دست ندهم. با خودم عهد بستم که: نه می گذارم از دست برود و نه می گذارم دچار ...
محاکمه زنان در خیابان!
علیه خود را گزارش نمی کنند نیز مانعی جدی در حراست از حقوق زنان و محافظت از آن ها در برابر هرگونه خشونت است. " این مساله به طور خاص در مورد پرونده "ماری مجدی" زن 35 ساله مصری که چهار مرتبه خشونت و آزار و اذیت همسرش علیه خود را به پلیس مصر گزارش کرده هم قابل مشاهده است. در حالی که همسر وی برای بازجویی احضار شده با این حال هیچ اقدام قانونی در حمایت از زن برداشته نشده و بنا بر آنچه خودِ ...
روایت قابل توجه یک کلاهبرداری در شهر کرمان
تلاش های خود منزل را به همراه مدارک و اسناد مسروقه ترک کردند و بنده هم ساعت ها بیهوش در منزل مانده بودم. وی ادامه می دهد: در حالت اغما لحظه ای متوجه صدای زنگ تلفن همراهم شدم که وقتی پاسخ دادم، صدای همسرم بود و تنها توانستم چند کلمه برای درخواست کمک بگویم؛ همسرم به همراه دخترم که پزشک است با یکی از دوستان پزشک دیگر بسرعت به منزل مراجعه کردند و با رساندن بنده به بیمارستان جانم را نجات دادند ...
دختران آبی خوشحال آمدن، خوشحال تر برگشتند
ایران اکونومیست پلاس- کبریا حسین زاده: به شوهرم گفتم تا وارد استادیوم نشم و روی صندلیم نشینم باورم نمیشه. وقتی رسیدم هیچی از نیمه اول نفهمیدم و فقط داشتم اشک می ریختم این ها را که می گوید آهی از ته دل می کشد و در رنگ سبز چمن های زمین غرق می شود. کیلومترها راه آمده اند تا خودشان را به بازی تیم محبوبشان یعنی استقلال برسانند. یکی از بندرعباس با برادرش و دیگری از یزد با پدرش همراه شده تا ...
7 سال رابطه نامشروع عروس 20 ساله با دوست پسر سابق اش بلوا به پا کرد
تا او را به قتل برسانم. آن روز سکینه بستگان شوهرش را به بیرون از منزل برد و من که منتظر مرتضی بودم، در یک لحظه غفلت نتوانستم او را بکشم به همین دلیل با سکینه تماس گرفتم و او دوباره شوهرش را به بهانه خرید برای تهیه شام به بیرون از منزل فرستاد که این بار من موفق به شلیک شدم! زن 20 ساله نیز که مقابل قضات هادی دنیا دیده و محمد شجاع پور فدکی ماجرای هفت سال ارتباط شیطانی را شرح می داد درباره ...
ردپای قتل شیدا توسط برادرزاده اش!
خاطر وضع مالی بدم رها کرد. بعد از این اتفاق آن قدر حالم بد بود که حتی قرص روانگردان مصرف کردم. شب قبل از جنایت به خانه عمه ام رفتم. فردای آن روز از سر عصبانیت به عمو و پدربزرگم ناسزا گفتم. چون اگر پدربزرگم حق پدرم را داده بود، من به خاطر بی پولی از سوی دختر مورد علاقه ام طرد نمی شدم و در زندگی شکست نمی خوردم. عمه ام وقتی دید من دارم به پدر و برادرش بدوبیراه می گویم، عصبانی شد و یک سیلی به ...
همسرم 8 سال است برای فرزندآوری مجاهدت می کند ولی یک لوح تقدیر هم به او ندادند! + عکس
ابتدای ازدواج رفتیم قم. با این که در ابتدا خیلی راغب نبودم بروم قم؛ ولی وقتی وارد شدم، دیدم که فواید زیادی دارد. چطور با همسرتان آشنا شدید و فاصله سنی شما و همسرتان چقدر است؟ من متولد سال 66 هستم و همسرم متولد سال 69. زمانی که من تصمیم به ازدواج گرفتم، از چند طریق پیگیری کردیم. یکی از دوستان ما در آن زمان تازه ازدواج کرده بود. همسر ایشان با خانم من دوست بود. از طرفی من به پدر و ...
بچه دار شدن بی شرمانه زن بی آبروی تهرانی از شوهر نابارور
: من به همراه دختر و پسرم به خانه خواهر شوهرم رفته بودیم و شوهرم در خانه تنها بود . وقتی به خانه باز گشتیم کسی در را باز نکرد .من با کلید یدک در را باز کردم و با صحنه وحشتناکی روبه رو شدم و دیدم شوهرم کشته شده است. پلیس در بازجویی از دو فرزند قربانی دریافت ، مهدی تاجر آهن بود و با کسی خصومت قبلی نداشت. وقتی در ادامه تحقیق ها پلیس به اختلاف های دنباله دار مهدی و همسرش پی برد شیرین بار ...
افشای قتل مرد نجار
گفت قصد دارد پدرش را به خاطر اذیت هایش به قتل برساند. او از من خواست پودری را که به خانه آورده است در غذای همسرم بریزم. من هم که از دست غرهای او عصبانی بودم و فکر می کردم اعصابم دیگر تحمل این همه دعوا را ندارد، پودر را در داخل غذای همسرم ریختم و به او دادم.همسرم ساعتی بعد از خوردن غذا دچار اسهال و استفراغ شد .من و پسرم می دانستیم که چه اتفاقی درحال رخ دادن است. او را در خانه نگه داشتیم تااینکه چند ...
خفه کردن زن بیچاره با بند کفش
شیشه مصرف کرده و دچار توهم شده به اورژانس خبر دهید. در معاینات اولیه از سوی متخصصان پزشکی قانونی علت مرگ مصرف بیش از حد موادمخدر اعلام شد. سپس با اعلام موضوع به خانواده حمید آنها برای تحویل جسد و دفن وی به اداره پلیس رفتند اما نیاز به مدارک هویتی او داشتند، به همین خاطر خواهر حمید با مینا همسر وی تماس گرفت تا خبر فوت او را اطلاع دهد اما وقتی زن جوان پاسخگوی تماس ها نبود، به ناچار با ...
نقشه شوم برای لیلای 17 ساله / عفتم را در رستوران متروکه به مرد قوی هیکل باختم
سعید به سر قرار رفتم. کنار دکه ای در خیابان به انتظارش ایستاده بودم که ناگهان مردی قوی هیکل با خالکوبی هایی روی دستش به من نزدیک شد. او هیچ شباهتی به عکس هایی که از سعید دیده بودم نداشت. وقتی تعجب مرا دید خودش را پسرخاله سعید معرفی کرد و گفت سعید نتوانست خودش بیاید و مرا فرستاده تا تو را پیش او ببرم . من هم بدون هیچ سؤالی سوار ماشین آن مرد غریبه شدم. چند دقیقه ای گذشت از شهر خارج شدیم و به محلی ...
پای درددل طلبه ای که همسرش 9 سال است برای فرزندآوری مجاهدت می کند
ششم هم خیلی راغب بودم که بعد از آن هم تهران بمانم، ولی خیلی از اساتید گفتند که برو قم، گرچه در تهران زمینه برای مدرس شدنم فراهم بود؛ اما از باب علمی و این که چه بسا رشد بیشتری داشته باشم، راهی قم شدم. سال ششم آموزش فقه آقای فلاح زاده را به طلبه های پایه 1 تدریس می کردم. بعد رفتم قم و تمام این ها به هم ریخت. قم هم دریایی است و این شرایط فراهم نشد، ولی در دوره شش ساله ای که درس می خواندم، جزء افرادی ...
تجاوز مرد بی شرم به همسر دوستش/ ماجرای پیچیده که هنوز قضات آن را حل نکرده اند
با او زندگی می کنم. این زن ادامه داد: مدتی قبل دوست همسرم را در خیابان دیدم. او از من خواست سوار ماشینش شوم تا مرا به خانه مان برساند. من که به این مرد اعتماد داشتم، سوار ماشینش شدم، اما او حرف های نامربوطی زد و به من پیشنهاد داد تا با او رابطه برقرار کنم. من قبول نکردم و از او خواستم من را مقابل خانه مان از ماشین پیاده کند. این زن ادامه داد: وقتی به مقصد رسیدیم، من با کلید در ...
قصاص 5 قاتل در زندان رجایی شهر
مسموم بی هوش کرد و بعد به قتل رساند. او از من خواست دو نفری جسد را به یکی از شهر های شمالی ببریم و در آنجا رها کنیم و من هم از ترس قبول کردم. او مدتی است مرا هم تهدید می کند و می ترسم مرا هم بکشد. بدین ترتیب مأموران ستار را بازداشت کردند و وی هم به قتل پدر و برادرش اعتراف کرد. وی گفت: مادرم چند سال قبل خودکشی کرد و من احتمال دادم پدرم مقصر است و به همین خاطر پدرم را در خواب به قتل رساندم تا ...
همسر سپهر حیدری دوباره داستان درست کرد + عکس
بچه ها آن هم در شرایطی که خودشان هیچ اختیاری ندارند کار غلطی است. این در شرایطی ست که صفحه شخصی پسر چهار ساله سپهر حیدری بیشتر از چهل هزار و صفحه پسر دو ساله اش بیشتر از بیست هزار دنبال کننده دارد. او می گوید: در دوم فروردین سال 1393 همسرم به همراه پدر و مادرش به مرکز بولینگ اریکه ایرانیان آمده بود که با دیدن او در همان نگاه اول عاشق شدم و پیشنهاد ازدواج دادم. در ...
شوهر بی غیرت این زن تهرانی او را وادار به رابطه جنسی با مردان غریبه می کرد! + جزئیات
زنی بعد از اینکه عاشق مرد دیگری شد، نقشه قتل شوهر ش را طراحی کرد و با همدستی آن فرد همسرش را به قتل رساند و جسدش را دفن کرد. پرونده این زن به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شده و متهمان به زودی پای میز محاکمه می روند. دختری در سال 91 به مأموران گزارش داد پدرش گم شده است. این دختر گفت: پدرم چندروزی است که به خانه نیامده و کسی از او خبری ندارد. من چندبار هم موضوع را از همسر پدرم پیگیری ...
روایت شهید عشق اسماعیل صلبی کارمند بی ادعای گلستانی
...: سال 1356 در زمان ازدواج فقط 17 سال داشتم که به خرمشهر رفتیم شوهرم در زمان پهلوی نظامی بود و در آن دوران سخت زندگی خداوند یک پسر به ما هدیه داد زمانی که فرزندم مریض شد همسرم 10 دقیقه دیر به کارش رسید که بازداشت شد و یک هفته هم برای این جمله اش که ما هم خدایی داریم بندرعباس زندانی شد. شمسی دودانگی افزود: به خاطر اینکه اهل قرآن و مسجدی بود همیشه در اداره اذیتش می کردند و در آن زمان ...
اعدام 5 قاتل در زندان کرج + جزئیات سیاه پرونده اعدامی ها
. راز جنایت های او از 6 مهر سال 91 و زمانی فاش شد که همسرش به کلانتری پرند رفت و گفت: همسرم در خانه پدری اش واقع در شهر جدید پردیس، در حضور من با ضربات متعدد چاقو برادرش به نام علی را کشت. بعد با همسرم همان شب به خانه مادرم رفتیم و روز بعد یک چمدان بزرگ خریدیم و دوباره به منزل پدری همسرم برگشتیم. جنازه را داخل چمدان قرار دادیم و با اجاره یک دستگاه پیکان وانت جنازه را با کمک راننده در ...
3 محکوم از پای چوبه دار به زندان برگشتند
که دیروز پرونده زندگیش بسته شد، فردی بود که سال 91جان پدر و برادرش را گرفته بود. ششم مهر آن سال زنی به کلانتری پرند رفت و اسرار جنایتی هولناک را فاش کرد. او گفت: چند روز پیش همسرم در منزل پدرش، با برادرش درگیر شد و در حضور من او را با ضربات متعدد چاقو به قتل رساند. آن شب جسد در خانه باقی ماند و ما به خانه مادرم رفتیم. فردای آن روز یک چمدان بزرگ خریدیم و جسد را داخل آن قرار دادیم و با اجاره کردن ...
طلاق شهاب حسینی بعد از سه سال علنی شد | شهاب حسینی از همسر هالیوودی اش رونمایی کرد
را در برابر هم قرار داد. به او پیشنهاد آشنایی دادم اما همسرم هیچ اعتقادی به اینگونه دوستی ها و آشنایی ها نداشت و گفت:اگر کسی واقعا عاشق است و تمایل قلبی برای رسیدن به دختر مورد علاقه اش دارد، باید در این راه صادقانه گام بردارد و بنابراین موضوع را با خانواده ام در میان گذاشتم و مصمم به ازدواج شدم. دیگر تکه دوم زندگی ام را پیدا کرده بودم. بعد از صحبت های اولیه و رسم و رسومی که در این رهگذر طی می شود ...
روابط نامشروع زن متاهل مشهدی | اعترافات زشت و شرم آور این زن متاهل مقابل همسرش + جزئیات
موضوع را برای پسر جوانی بازگو کردم که در یکی از قرار های کافه ای گروه، با او آشنا شده بودم. سیروس که از خانواده ای مرفه بود نه تنها همه هزینه های لباس و آرایشگاه مرا پرداخت بلکه حمایت های مالی دیگری نیز از من کرد تا نزد زن برادرم چیزی کم نیاورم، ولی با وجود این سیروس نیز خواسته های نامتعارفی داشت که باید به آن ها پاسخ می دادم این بود که همسرم از تصاویر گوشی همراه و دروغ هایی که برای حضور نداشتن در منزل سرهم می کردم پی به این رابطه خیابانی برد و ...، اما ای کاش معنای نگاه های عاشقانه او را می فهمیدم. ...
از راز جسد رها شده در پارک تا قتل عام انتقام جویانه خانواده
ناموسی دادم، او هم قهر کرد و از مغازه بیرون رفت. دوستم که در مغازه بود مرا آرام کرد و از من خواست تا او را با موتورم به خانه شان برسانم. بعد از اینکه دوستم را به خانه شأن رساندم بار دیگر به یاد رفتارهای امیرحسین افتادم. من آن روز مشروب خورده بودم و حال طبیعی نداشتم و به همین خاطر تصمیم گرفتم مقابل خانه پدری امیرحسین بروم و او را گوشمالی دهم تا بار دیگر با من کل کل نکند. من که حال طبیعی ...