سایر منابع:
سایر خبرها
عکس جنجالی سحر قریشی در دبی | سحر قریشی همه را شوکه کرد
یا اشتباه نکند، خودم دوبار اشتباه کردم و باعث شدم تا کات بدهند. این کار را در توان سپهر می بینم. یک خانواده کاملا هنرمند خانواده مادری من همه هنرمند هستند. مادربزرگم صورتگر بودند، خاله مادرم نقاشی بسیار حرفه ای هستند، مادر خودم نقاش هستند و علاوه بر آن کارهای دستی بسیار حرفه ای درست می کنند، دایی ام خطاط بسیار هنرمندی هستند و سپهر هم در نقاشی دستی دارد. همان طور که گفتم سپهر ...
(عکس) رستوران شیک و لوکس احمدرضا عابدزاده پاتوق سلبریتی ها
دارم همیشه کمک حال خانواده و مفید در محیط کارم باشم، چون در قبال همسرم و کار های خانه معتقد هستم. نباید کار خانه را برای مرد عار دانست، چون زن و شوهر در هر کاری با یکدیگر شراکت داشته باشند و نمی توان کار خانه را یک وظیفه صرفاً زنانه دانست. مردم داری، راهی برای اسطوره شدن: همواره سعی کرده ام مردم دار باشم، فقط در برهه های مختلف شکل و شمایل آن تغییر کرده است و مردم نیز این ...
پاسخ مثبت پله به هنری کیسینجر+ فیلم
به گزارش خبرنگار تاریخ و اندیشه ایرنا، پله می گوید: وقتی به دنیا آمدم، برق تازه به شهر ما آمده بود. برای همین مادرم نام مرا ادیسون یا به زبان محلی ادسون گذاشت اما از نام پله، بیزار بودم و اصلا نمی دانم این اسم از کجا روی من گذاشته شد. هنگامی که کسی مرا پله صدا می زد، خشمگین می شدم و داد می زدم. یکبار حتی با مشت توی صورت یکی از هم کلاسی هایم زدم که مرا پله صدا زده بود. البته پدرم فوتبالیست بود و ...
کتاب صَبورانه روانه بازار نشر شد
که رد خنده اش را از چهره اش محو کند. یک قدم به عقب رفت و دست به کُلت گرفت و با لحن محکم تری گفت: نمی ترسی الان بکشمت؟! فکر می کرد از این حرف ها ترسی دارم. دست برادرم را محکم تر گرفتم و گفتم: چرا باید بترسم! آخرش اینه که تیرهای خودت حروم می شه! اتفاق دیگه ای نمی افته! جوری که خنده اش را پنهان کند، تماشایم کرد و خودش را جمع و جور کرد و با لحن تندی گفت: سریع برگردید به سمت خونه، یالا! نبینم اینجا ...
اعترافات زن خائن؛ هم خودم خیانت می کردم هم دخترم را ترغیب به ارتباط با جنس مخالف می کردم
این میان، او مرا ترغیب کرد برای آن که آزادانه زندگی کنم، با پسر جوانی که به منزل او رفت و آمد داشت، ارتباط برقرار کنم تا معنای زن و مرد در زندگی ام از بین برود و در واقع به سبک فرهنگ اروپایی زندگی کنم. من هم که علاقه ای به همسرم نداشتم، خیلی راحت حرف های فریده را پذیرفتم و به طور پنهانی با هوشنگ ارتباط عاطفی برقرار کردم. مدتی بعد، همسرم متوجه ماجرا شد به طوری که خشم و نفرت سراسر وجودش را ...
قتل مرد هوسران توسط همسرش/ زن جوان: او هر روز با یک زن به خانه می آمد
21سال دارد و شش ماه است به اتهام قتل همسرش زندانی شده و در این مدت در زندان روز و شب خود را سپری می کند تا شاید بتواند دوباره دخترش را ببیند و در آغوش بکشد. تپش جام جم با این زن گفت و گو کرده است که در ادامه می خوانید: چون خیانت می کرد. زنان و دختران را به خانه می آورد و مرا مجبور می کرد از آنها مانند یک کلفت پذیرایی کنم. به خاطر دخترم . اگر از همسرم جدا می شدم ...
قتل مرد هوسران توسط همسرش
21سال دارد و شش ماه است به اتهام قتل همسرش زندانی شده و در این مدت در زندان روز و شب خود را سپری می کند تا شاید بتواند دوباره دخترش را ببیند و در آغوش بکشد. در ادامه گفت و گو با این زن را می خوانید: چرا همسرت را کشتی؟ چون خیانت می کرد از کجا می دانستی؟ زنان و دختران را به خانه می آورد و مرا مجبور می کرد از آنها مانند یک کلفت پذیرایی کنم. چرا ...
سرگذشت دختر فراری
عاطفه ای را در مکانی احساس نکردم که نام خانواده را یدک می کشد. پدرم مردی معتاد و بیکار است که فقط مهارت زورگویی و کتک کاری دارد. مادرم نیز برای آن که پدرم خماری نکشد از صبح تا شب در خانه های مردم کارگری می کند تا شب هنگام با دست پر به منزل بازگردد وگرنه باید مشت و لگدهای پدرم را تحمل کند. هنوز نمی فهمم چرا مادرم از او طلاق نگرفت و به این زندگی خفت بار ادامه داد شاید هم هیچ چاره ای جز ...
قاتل: در بگومگو عصبانی شدم زنم را خفه کردم
احتمال زیاد فرد ناشناسی وارد خانه شده و این بلا را بر سر او آورده است. دقایقی پس از این تماس امدادگران اورژانس به محل حادثه رسیدند اما در همان معاینه اولیه معلوم شد که زن جوان به دلیل خفگی جانش را از دست داده است. در این شرایط بود که ماجرا به پلیس و بازپرس جنایی بندرعباس گزارش شد. همسر مقتول پیش از آنکه حادثه را به اورژانس اطلاع دهد، با پدر و مادرش تماس گرفته و از آنها کمک خواسته ...
همسر، همدرد، همدل
. ماهیچه، عصب، استخوان و رگ های قطع شده حالت بحرانی داشتند. پدرومادرتان چطور متوجه شدند که مجروح شدید؟ واکنش شان چطور بود؟ دفعه اول که پدرم به ملاقاتم آمد، تا مرا با آن حال و روز دید اشک پهنای صورتش را پوشاند. نمی دانستم پیرمرد به چه فکر می کند. مادرم هم گفت: عیب نداره، خدا بزرگه . خودم را کنترل کردم و خندیدم. در همان شرایط روحیه ام را از دست نداده بودم. می دانستم خودم با آگاهی این راه ...
قتل یک زن با 18 ضربه چاقو در مشهد!
دخالت های پدرش قرار داشت و کاری از دست من ساخته نبود. حتی چند ماه قبل با پدرزنم به خاطر همین دخالت ها درگیر شدیم و با یکدیگر به نزاع پرداختیم. پدر ستاره دوستانی داشت که همواره در اطرافش بودند و تنهایی به جایی نمی رفت در این گیرودار بود که ماجرای طلاق بسیار جدی تر از همیشه شد و من هم کینه پدرزنم را به دل گرفتم. با آن که هیچ گاه به جدایی از ستاره راضی نبودم اما دیگر چاره ای نداشتم و همه ...
قتل زن مشهدی توسط همسرش به خاطر سوزاندن عکس عروسی!
مشترکمان را مضاعف کرد اما بدبختی های من از دخالت های پدر زنم در زندگی ما آغاز شد به گونه ای که همسرم نیز تحت تاثیر خانواده اش بود. تا این که از چندین ماه قبل اختلافات ما شدت گرفت و همسرم سر ناسازگاری گذاشت و روزگار را به کام من تلخ کرد. از طرف دیگر من برای آن که او را به زندگی دلگرم کنم و به این اختلافات و ناسازگاری ها پایان بدهم منزل بزرگی را در بولوار مجیدیه گرفتم وهمه لوازم زندگی را نیز ...
شهید ابوالقاسم آروانه: بزرگترین شکست دشمن وحدت و برادری ملت ایران است
نشسته بودم. مادرم در زندگی فقط به یاد خدا باش که تازه فرزندت به آرزویش رسیده است. باز هم می گویم و در هر جا که می روی پشتیبانی از امام بکن و حال سخنی به برادرانم و خواهرانم دارم ان شاء الله که اگر شما را اذیّت کرده ام مرا ببخشید و نصیحتی که من به شما دارم این است که شما آینده سازان این جامعه هستید و شما باید درس هایتان را خوب بخوانید و با درس خواندن خودتان به دشمنان اسلام قدرت خود را ...
با خالق کامبک طلایی کشتی؛ از اوتیسم برادر تا رابطه با پدر و رویارویی با گرایی
که به خانه برگشتم، تمریناتم را شروع کردم که طلای امیدهای جهان را بگیرم. دارنده مدال نقره نوجوانان آسیا در مورد اینکه به نظر افت و خیز کشتی اش زیاد است، گفت: قبول دارم، اما این اولین تجربه های من بود. هنوز 4-5 سال دیگر می توانم در امیدهای جهان کشتی بگیرم. 19 ساله هستم، تجربه ام خیلی بالا نبود، تا فینال هم خیلی خوب کشتی گرفتم و در فینال هم تلنگری به من وارد شد. خداراشکر که دست پُر برگشتم ...
آدم ربایی و سرقت به خاطر اجرای شرط پدرزن برای ازدواج!
که از من شکایت شده است و برای یک سری تحقیقات باید به آنجا بروم. به نقل از ایران، او ادامه داد: مرد میانسال که لباس سرگردی به تن داشت، همراه من پشت فرمان خودروام نشست و بعد اسلحه را روی سرم گذاشت و دست و پا و دهانم را بست. سعی کرد با دستمالی که آغشته به داروی بیهوشی بود مرا بیهوش کند، اما من چون پزشک هستم می دانستم چه کار کنم که بیهوش نشوم و خودم را به بیهوشی زدم. آنها راهی خانه ای در ...
شهیدی که در اربعین کربلایی شد
مومن و مقید است، مهربان و دلسوز است و برای آرامش و آسایش همنوعانش از هیچ کمکی دریغ نمی کند. از همه علایقش می گذرد تا رضایت الهی را کسب کند. آن گاه که پدر بیمار می شود، درس را رها می کند تا کمک خرج خانواده باشد و آن گاه که نیاز است تا از حریم اهل بیت علیهم السلام دفاع کند، از زن و فرزند و آسایشش می گذرد و راهی میدان مبارزه با شقی ترین انسان ها می شود. او در نهایت مزد ایثارش را از دخت ولی خدا می ...
قتل به خاطر عشق پنهانی
1395 مرد 21 ساله ای با صدای گریان و آشفته به اورژانس خبر داد که همسرش حالش خوب نیست. زمانی که کادر درمان اورژانس به محل رسیدند متوجه شدند این زن باردار خفه شده و جان سپرده است. سپس پای پلیس به این ماجرا کشیده شد. حرف های ضدونقیض وحید در محل حادثه خود را همسر مقتول معرفی کرد و در تشریح ماجرا به مأموران پلیس گفت: از محل کار به خانه برگشتم وقتی وارد منزل شدم دیدم همسرم وسط اتاق ...
خیانت زن جوان به همسرش لو رفت/ او با فروشنده لباس رابطه نامشروع داشت!
بیمارستان مرخص کردند و تا حدودی مورد توجه همسرم قرار می گرفتم با بزرگ شدن فرزندانم تصمیم گرفتم حرفه ای را برای خودم دست و پا کنم و با توصیه یکی از دوستانم به صورت اشتراکی آرایشگاهی را دایر کردیم و بیشتر اوقات خودم را در در محل کارم سپری می کردم و دیگر به کمبود محبت هایم فکر نمی کردم. روزی برای خرید لباس به یک بوتیک لباس فروشی که فروشنده آقا داشت، رفتم. یک لباس انتخاب کردم فروشنده طوری از ...
همسر شهید اهل سنت مدافع امنیت: سعید را به جرم بسیجی بودن کشتند
جوانی 36 ساله و اهل تسنن بود که در زاهدان، قربانی آتش همین فتنه شد و فرزندانش حالا باید در سوگ پدر بنشینند. مه نور دختر 40 روزه سعید که هنوز نمی داند بابا یعنی چه، تا آخر عمر باید با عکس پدر جای خالی اش را پر کند. شهید سعید برهانزهی ریگی سعید شهید شد؛ به این جرم که بسیجی بود! سعید به شهادت رسید؛ تنها به این جرم که بسیجی بود و می خواست در نماز جمعه شرکت کند. همسرش فائزه ...
اعترافات تکان دهنده قاتلی که مرگ موش خورد
گردن و مچ دست چپم ایجاد کردم تا خودکشی کنم، ولی فایده ای نداشت. تا این که همسایگان متوجه ماجرا شدند و با شکستن در واحد آپارتمانی وارد پذیرایی شدند. من هم از این فرصت استفاده کردم و از آن جا گریختم، اما فکر خودکشی رهایم نمی کرد دیگر خسته شده بودم و قصد داشتم خودم را نیز نابود کنم! به این دلیل، از بولوار مجیدیه به سمت میدان بار سپاد رفتم و در جست وجوی موادی بودم که بتوانم با مصرف آن ها ...
اگر شهید شوم، بدون مادرم به بهشت نمی روم + تصاویر
استقبال کرد: اگر یک پسر در راه اسلام دادم، اما هزاران فرزند دیگر خدا نصیبم کرد که در چنین شرایطی به یادم هستند و به دیدارم می آیند. برنامه با تلاوت زیبای حسین جعفری آغاز شد و در ادامه رحیم قربانی چند کلامی درباره بزرگداشت مقام شهدا، خصوصاً شهدای قرآنی و دیدار های هفتگی با خانواده های معظم شهدا برای حاضران سخن گفت. در ادامه حاضران از مادر شهید خواستند تا درباره فرزندش چند کلامی ...
طرح شکایت های تازه علیه متجاوز افغانستانی
.... پس از این حادثه ترس و وحشت همیشه همراه من است و آرامش ندارم. وی در پایان گفت: من پس از این حادثه به خاطر ترس از آبرویم شکایتی نکردم، اما وقتی پلیس اعلام کرد مرد متجاوزی را دستگیر کرده، تصمیم گرفتم به اداره پلیس بروم و از متهم شکایت کنم و الان هم او را شناسایی کردم. شاکی ادامه داد: در حالی که دست مرا گرفته بود، اسمش را سؤال کردم که ناگهان گلویم را گرفت و به شدت فشار داد، به طوری ...
روایت 26 سال رنج یک اعدامی
... وقتی آزاد بودی، چطور زندگی می کردی؟ خیلی سخت بود. حال روحی ام خیلی بدتر شده بود. نتوانستم ادامه تحصیل بدهم. هرجا می رفتم برای کار برخورد بدی با من داشتند. جامعه مرا نمی پذیرفت. برای همین دوباره به انزوا رفتم و گوشه گیر بودم. در خانه می ماندم. وضعیت خوبی نداشتم. خانواده مقتول را می دیدی؟ گاهی با آن ها برخورد داشتم. آن ها هم باورشان نمی شد که خودم به تنهایی و ...
مرد کرجی همسر باردارش را کشت!
شوکه شدم و از ترس تمام بدنم یخ زد با اورژانس تماس گرفتم و از مادرم و خواهرم خواستم بیایند اما دیگر دیر شده بود و الناز مرده بود من اصلا میخواستم او بمیرد و ناخواسته گلویش را فشار دادم. بدنبال اظهارات متهم بود که گزارش پزشکی قانونی به دست کارآگاهان رسید و نتیجه این گزارش نشان میداد زن جوان دراثر فشار بر عناصر حیاتی (ناحیه گردن) جان باخته است. بدنبال اعتراف های مرد جوان به قتل ...
حسن روحانی کیست؟ ماجرای تغییر اسم روحانی چیست؟
آنکه ساواک متوجه شود با همین نام فریدون از کشور خارج شدم و بعد که چند شب بعد، مأموران به خانه ی ما ریختند و همه چیز را به هم زدند و از همسایه ها پرس و جو کردند، تازه فهمیدند که من در ایران نیستم. این امر ساواک را شگفت زده کرده بود و مأمورانش نمی دانستند چگونه از کشور خارج شده ام. در دانشگاه نیز کسی نمی دانست که حسن فریدون دانشجوی دانشگاه تهران، همان حسن روحانی است که در تهران و شهرستان ها منبر می ...
آخرین نفری بودم که متوجه شهادت پدرم شدم
...... حتی یادآوری کردند که مرد خانه ام و توصیه هایی کردند و رفتند. چند تا سی. دی هم آن زمان داشتم. یکی شان هم مداحی حاج سعید حدادیان با شعر یاد امام و شهدا بود که من خیلی گوش می دادم. بعد از آخرین دیدار آمدم و مشغول آن صدا شدم. پدرم به نیشابور می آیند، ماشین و خانواده را هم می گذارند و می روند سمت تهران تا به سوریه پرواز کنند. **: فاصله نیشابور تا تهران را همیشه زمینی می ...
فرمانده دستمال سرخ ها دست عباس را گرفت و با خودش برد!
توانم خبر شهادتش را به اطلاع خانواده او برسانم و اصلاً در جواب پدر و مادر عباس چه بگویم. برای نماز صبح که بیدار شدم، به پیکر عباس سلام دادم. ناگهان او جواب سلام من را داد... رضا مرادی و عباس داورزنی تقریباً 20 و چند روز بعد از برادرم عباس، روز 24 دی ماه 1359 در تنگه حاجیان گیلانغرب به شهادت رسیدند. این رفقای جدانشدنی حتی در شهادت هم همراه یکدیگر بودند و بیشتر از یک ماه نتوانستند دوری همدیگر را تحمل ...
بازیگر سریال بی همگان :: توجه و مهر مخاطبان مرا خجالت زده کرد
...> گرچه کاراکتر الناز یوسفیان از نظر سن و سال و ویژگی های ظاهری دیگر شباهت هایی با من دارد؛ امّا در واقع خاستگاه فرهنگی و اجتماعی او با من متفاوت است. فرهنگ خانواده اش و مختصات عاطفی ایشان دور از فضایی است که من به عنوان خانواده ام می شناسم. تصمیماتش در بزنگاه های مختلف نشان از فاصله ی شخصیتی ما داشت که من برای طی کردنِ این مسیر دست به تخیّلِ فعّال می زدم و از شبیه سازی عاطفی مدد می گرفتم و گاهی که ...