منوچهر، سارق کهنه کار که 40 بار دستگیر شده: به دزدی معتادم!
سایر منابع:
سایر خبرها
مرد عنکبوتی ایران: به سرقت معتاد شده ام
تربیت زندانی شدم. از همان زمان هر بار که آزاد شدم باز رفتم به سراغ سرقت. این بار فقط دست به سرقت خانه ها می زدی؟ این بار بله اما تا دلتان بخواهد سرقت با شیوه های دیگری را انجام داده ام و احساس می کنم اگر امروز آزادم کنند، فردا سرقت را شروع می کنم! انگار نمی توانم ترک کنم! با این حساب چندبار دستگیر شده ای؟ نمی دانم حسابش در دستم نیست اما شاید بالای 30یا ...
سارق 53 ساله: از پنج سالگی سرقت می کنم!
پرونده اش، یکی از متهمان سرقت های سریالی از خانه های پایتخت است. خودش می گوید از 5 سالگی سرقت می کرده و سرقت در خونش است و بدون سرقت نمی تواند زندگی کند. به چه جرمی بازداشت شدی؟ به خاطر سرقت خانه، ولی تا دلتان بخواهد سرقت مرتکب شده ام و اگر این بار هم از زندان آزاد شوم، بازهم سرقت می کنم. معتاد سرقت هستم، سرقت در خونم است و نمی توانم آن را از خودم جدا کنم. با این حساب چند بار ...
شکستن طلسم سیاه شگرد مرد رمال برای سرقت میلیاردی
رمال رفتم و هر بار نسخه های او را اجرا کردم اما بی فایده بود و اوضاع بهتر که نشد بدتر هم شد. برای بار چهارم به سراغ مرد رمال رفتم و او گفت ارواح خبیثه خانه ات را احاطه کرده اند و به همین دلیل است که نسخه ها کارساز نیست. او به من نسخه جدیدی داد و گفت برای اینکه بتوانم با ارواح خبیثه مقابله کنم باید لیوان چایی را که داخلش معجونی ریخته بود ، بخورم. شگرد مرد رمال برای سرقت میلیاردی از اینجا شروع شد ...
شرکت در کلاس آموزشی برای سرقت خودرو!
به او برسانم. مهناز از این موضوع ناراحت بود و همیشه به من سرکوفت می زد که با خودروی مادرم به دیدنش می روم. او دوست داشت خودروی مدل بالایی داشته باشم، اما من به او گفته بودم پولی برای خرید خودرو ندارم. مهناز به من می گفت خیلی بی عرضه هستم و چند روز قبل هم پیشنهاد داد خودروی مدل بالایی سرقت کنم و با هم به تفریح برویم. از آنجایی که او را خیلی دوست داشتم، تصمیم گرفتم با سرقت یک خودرو دل او را به دست ...
در مستند امکان تعریف و تحلیل موضوع وجود دارد اما تحریف نه!
از جهان بینی مخصوص به خودم باشد. او ادامه داد: من دوست دارم در حوزه مستندسازی با افراد گوناگونی آشنا شوم و شخصیت های تازه را بشناسم و در ژانرها و گونه های مختلف این حوزه سینمایی فعالیت کنم. باید بگویم که واقعی بودن درام در حوزه مستند همواره مقوله ای است که توجه من را به سمت این حوزه جلب می کند. درست است که تخیل انسان تمامی ندارد و ما در آثار داستانی از عنصر خیال بهره می گیریم؛ اما به ...
کتاب من این شکلی هستم؟! داستان هدهدی که خود را شناخت
...، سرگرمی، و تصویر را با متن همراه می کند تا به بالا رفتن توانایی های متنوع کودکان کمک کند و این که دنیای پیرامون شان را بهتر حس کنند و بشناسند، با کنجکاوی به دنیا بنگرند و حساس و جست وجوگر بار بیایند. ذهن شان پرورش پیدا کند و نیروی اندیشه در آن ها رشد کند. قسمتی از متن کتاب هدهد از پنجره ای به پنجره ی دیگر می رفت و توی شیشه ی پنجره ها خودش را تماشا می کرد و از قیافه ی خودش ...
بابک بیات در موسیقی هایش از چه کسی الهام گرفت؟
...، از بابک بیات گفت وگوهای متعددی چه به صورت مکتوب و چه تصویری موجود است که در این مصاحبه ها او از خود، آثار و موسیقی گفته است. بیات در یکی از این مصاحبه های تصویری درباره خودش اینگونه گفته است: من متولد 1325 هستم. در پل چوبی تهران به دنیا آمدم. بعد به محله های پایین شهر رفتیم و آنجا با پدر و مادرم زندگی را ادامه دادیم تا 19 سالگی که دیپلم ریاضی گرفتم و به اپرای تهران رفتم. ...
سرنوشت وحشتناک زنی با بچه ای در شکم در خانه وحشت / از جهنم به جهنم رفتم!
...> پدرم آرام آرام به سرقت رو آورد و به اموال مردم دستبرد می زد تا بتواند مخارج اعتیادش را تامین کند. مادرم برای حفظ آبروی خودش، چند بار او را در مراکز بستری کرد تا زندگی اش از این بی سر و سامانی نجات یابد ولی هیچ فایده ای نداشت. روزگار تلخ ما به همین ترتیب سپری می شد تا این که روزی پدرم برای گرفتن پول از مادرم، کمربند را برداشت و به جان من افتاد. آن قدر کتکم زد که همه پیکرم سیاه و کبود شده بود ...
ماجرای دیدار زنده یاد جمشید مشایخی با جهان پهلوان تختی
نقش پدر را من بازی کردم. علی نصیریان و اسماعیل شنگله حق به گردن من دارند. دیدار با جهان پهلوان تختی وی خاطره ای از جوانمردی جهان پهلوان تختی را این چنین نقل کرد: من جوان بودم عاشق جهان پهلوان تختی؛ یک بار او را دیدم همان سال 1336 که در اداره هنر های دراماتیک استخدام شدم و هنوز بازیگر آن چنانی نبودم که مرا بشناسند. من در زردبند ایشان را دیدم و دوست پدرم ما را پاگشا کرده بود، به ...
نمی دانستم آن افتخاری که مهدی می گفت شهادت بود
.... من سه فرزند دارم. دو پسر و یک دختر که پسرم مهدی شهید شد. خیلی زود می رود سراغ قهرمان انقلابی خانه اش و می گوید: مهدی خیلی خوب بود. شاید فکر کنید حالا که شهید شده است می گویم، اما واقعاً نمونه بود. من کارگر کارخانه هستم. هر بار که از کارخانه وارد خانه می شدم و مهدی در خانه بود به پای من بلند می شد و دستم را می بوسید. خیلی به من و مادرش احترام می گذاشت. بسیجی شاخص حوزه مقاومت ...
اجازه نمی دهیم خون شهدا هدر برود
ما مهمان بود. مشغول گپ و گفت بودیم که دیدم حمزه آماده شده تا عازم عملیات شود. بلند شدم و به سمتش رفتم. نگاهش کردم و گفتم: بابا! راستی راستی مردِ جنگ شده ای ها! از بی کرانِ نگاهش، حرف های سرخ می بارید اما سرش را پایین انداخت و هیج نگفت. آن قدر خودش را در مقابل عظمت کبریایی خداوند کوچک و حقیر می شمرد که جز خضوع و فروتنی چیز دیگری را شایسته خود نمی دانست. وقتی از آغوشم جدا شد دستم را بوسید؛ خداحافظی ...
تجاوز به دختر 22 ساله در ویلای بستگان
می کردم. در این شرایط به خانه بازگشتم و به دلیل بیماری صرع که داشتم، نزد پزشک مشاور رفتم. حالا در شرایطی که هرکسی به خودش اجازه می داد به خواستگاری ام بیاید، یکی از دوستانم شماره تلفن مرا در فضای مجازی به عنوان زنی که قصد عقد موقت دارد، منتشر کرده و مردی مدام مزاحمم می شود. به همین دلیل به همراه مادرم نزد خانواده آن دختر کثیف رفتیم تا از آن مرد مزاحم نیز شکایت کنیم و... تجاوز به دختر 22 ساله در ویلای بستگان ...
چوپان جوان 8 سال پس از کشتن پدر دختر مورد علاقه اش آزاد شد
قاضی موکل من نزدیک به 8 سال از عمرش را در زندان گذرانده شما بهتر از من می دانید که چوپان ها به خاطر شرایط کارشان ناچار هستند که همیشه چاقویی با خود حمل کنند و آن روز هم موکل من چاقو را به قصد قتل با خود حمل نمی کرد بلکه به خاطر شغلش با خود چاقو داشته و بعد هم که کار به درگیری رسیده در دفاع از خودش دست به چاقو شده است. از این رو تقاضا دارم در صورت امکان برای وی در صدور رأی از جنبه عمومی جرم تخفیف قائل شوید. در پایان جلسه دادگاه قضات وارد شور شدند و حکم آزادی متهم را به شرط آنکه وی در زندان مرتکب تخلفی نشده باشد صادر کردند؛ بنابراین پس از استعلام از زندان وی بزودی آزاد خواهد شد. ...
عاشقی که برای رسیدن به معشوقش پدر او را کشت
به گزارش اقتصاد آنلاین به نقل از اعتماد این قتل سال 93 اتفاق افتاده بود و بعد از گذشت نزدیک به هشت سال، سرانجام متهم موفق به جلب رضایت اولیای دم شد. سال 93 به پلیس تهران خبر دادند یک درگیری دسته جمعی اتفاق افتاده و مردی به شدت زخمی شده است. بلافاصله ماموران رهسپار خانه مورد نظر شدند و دریافتند در درگیری ای که میان پسر 19ساله ای به نام حبیب با مرد صاحب خانه به نام قاسم رخ داده قاسم چاقو خورده است ...
رمال فریبکار مرد گرفتار را از چاله به چاه انداخت
ارواح خبیثه از من و خانه ام دور شوند. من چای را خوردم و از خانه او بیرون آمدم به امید اینکه طلسمم باطل شود، اما هنوز چند قدمی از خانه او دور نشده بودم که بیهوش شدم، وقتی به هوش آمدم، فهمیدم چند روزی است در بیمارستان بستری هستم. پس از بهبودی به خانه ام رفتم و دیدم تمامی وسایل زندگی ام سرقت شده است. من اطمینان دارم مرد رمال پس از اینکه مرا بیهوش کرده، کلید خانه ام را برداشته و وسایل زندگی ام را سرقت ...
حمله تند نجمه جودکی به مجری تلویزیون: چرند نگو! / فیلم
پیش ایشون و گفتم خیلی دوست دارم مجری بشم و اجرا کنم ایشون منو به یکی از تهیه کنندگان معرفی کردند تا اینکه بعد ازآن رفتم تست دارم و وارد سازمان شدم بیوگرافی نجمه جودکی مجری 17 سالگی در سازمان در سال 1386 وقتی 17 ساله بود به کلاس های فن بیان گویندگی مهران دوستی معرفی شدم و سپس در رادیو جوان شروع به فعالیت کردم. ورود به تلویزیون اولین باری که ...
از قتل پیرزن توسط مرد کارتن خواب تا قتل هولناک همسر با چکش
محل متواری شده و فرصت سرقت های بیشتر را پیدا نکرده است. ساعتی بعد، پیرزن به دلیل شدت جراحات واردشده جان خود را از دست داده است. بازپرس پرونده پس از اقدامات اولیه برای شناسایی و دستگیری عامل جنایت، دستور بازداشت پرستار خانگی را به دلیل اهمال در مراقبت و ضد و نقیض گویی صادر کرد و زن جوان به عنوان تنها مظنون پرونده تحت بازجویی قرار گرفت. این در حالی است که دوربین های مداربسته ...
بانویی که با صبر زینبی(س) سه شهید تقدیم انقلاب کرد
کم سن بودم و تنها خاطره ای که از پدر به یاد دارم سفر مشهدمان بود که به نظرم زیباترین سفر عمرم بود. بعد از آن سفر، من بیست سال به مشهد نرفتم. زمانی که در سازمان برنامه استخدام شدم، مراسم های بسیج بود و نام نویسی و قرعه کشی می کردند، دومین نفر به اسم من درآمد و رفتم. وقتی رسیدم احساس کردم پدر و برادرانم در ورودی صحن و مقابل من قرار دارند. دلتنگشان هستم بنده همیشه آنها را در کنار ...
پیرمرد عنکبوتی به دام پلیس افتاد
چی سرقت می کردم. از سرقت وسایل خانه گرفته تا سرقت خودرو و تجهیزات خودرو و سرقت های خرد دیگر. مثلاً در هر خودرویی که دزدگیر نداشته باشد، در کمتر از 10 ثانیه باز می کنم و از دیوار راست هم بالا می روم. چرا دیوار؟ من وقتی وارد خانه خودم هم می شدم، دوست نداشتم از در وارد شوم و از دیوار می پریدم داخل خانه مان. قبلاً مثل مرد عنکبوتی از دیوار بالا می رفتم و از منازل سرقت می کردم، اما الان ...
بی شرمی زن جوان به اوج رسید/ او به برادر همسرش رابطه نامشروع داشت!
ازدواج کند وگرنه باید ترشیش را گرفت، ازدواج کرده و وارد دنیای ناخواسته ای شدم که چندان میل وارد شدن به آن را نداشتم. دیگر چاره ای نبود، بنابراین پس از این ازدواج ناخواسته، پیوسته سعی کردم به اشکال مختلف از قبیل این که دارای همسر خوبی هستم و تا اندازه ای نیز با این درآمد بگیر و نگیر ساخت و ساز ساختمانیش یا به قول خودش بساز و بفروش، به دهانش می رسد، به خودم دلگرمی داده و سعی می کردم مدار ...
جسد باران در یخچال کشف شد
ین به اتهام خرید و فروش موادمخدر و سرقت بازداشت شده و به زندان افتاده بود. به این ترتیب پرونده وی از بایگانی بیرون کشیده شد و تحقیقات برای دستگیری این مرد و مادر باران که بی شک اسرار قتل باران را می دانستند ادامه یافت. فرار متهمان پرونده زمان زیادی طول نکشید و آنها صبح چهارشنبه وقتی به خانه قدیمی بازگشته بودند تا سر و گوشی آب بدهند، دستگیر شدند. متهمان اما قتل باران را انکار کردند و مرد ...
راز سرقت های مرد عنکبوتی تهران؛ نمی توانم بدون دزدی زندگی کنم!
آفتاب نیوز : دیوار راست را به راحتی بالا می رود. یکی از قدیمی ترین سارقان پایتخت است و به مرد عنکبوتی معروف شده. خودش را استاد دزدی می داند و دوست دارد شاگردان زیادی داشته باشد. به ادعای خودش بیشتر از 40 بار دستگیر شده و هر بار در زندان شگرد جدید را آموخته بود. اما حالا خودش تبدیل به استاد شده و در زندان شگرد های مختلف سرقت را آموزش می دهد. هر بار که به زندان می رود شیوه های مختلف دزدی را به بقیه می آموزد. درست از پنج سالگی دزدی را شروع کرد. اوایل از جیب پ ...
بیوگرافی وریا غفوری و همسرش مونا اردلان + عکس های زندگی شخصی
.... به خصوص پدرم که می گفت به جای این کارها بهتر است به دنبال درس و مشقم باشم. پدرم دوست نداشت من هم مانند خودش که درس نخوانده بود سختی بکشم و به همین دلیل اصرار داشت به دنبال درس بروم تا برای خودم نامی دست و پا کنم اما من به عشق فوتبال زندگی کردم و آخر هم فوتبالیست شدم. برای من هم درس خواندن رادین مهم است اما دوست دارم در کنار درس فوتبال را هم به شکل حرفه ای دنبال کند و یک فوتبالیست تحصیلکرده ...
مهم ترین رکن وقوع محاربه چیست؟
حرفه ام که دلداری دادن و دعوت به صبوری بخشی از آن است شروع کردم به صحبت که کلامم را قطع کرد و گفت:زنده باشی باباجان،آه و حسرتم بابت خودم نیست که آفتاب لب بوم هستم وسرد و گرم روزگار را از زندان ساواک تا به امروز چشیده ام!نگرانی ام بابت اخبار و حواشی است که راجع به برخی بازداشتی ها می شنوم... پیرمرد ،معلم بازنشسته بود و مبارز سیاسی پیش از انقلاب،کتابخانه ای بود در هیبت انسان،برای هر عبارت ...
نشست بررسی کتاب تلخی رهایی در متروی تئاتر شهر / تلاش برای گفتن از ناگفته های جنگ
نیست چرا که زندگی آن ها دچار بحران است. تعداد اسرایی که از زندان های عراق به اسارت مجاهیدن خلق درآمدند زیاد است، اما این اولین کتابی است که یک فرد اسیر آزاد شده درمورد آن ها صحبت می کند. بیشتر این افراد حاضر به گفتگو نیستند. وی همچنین درمورد فشار هایی که بعد از انتشار کتاب داشت گفت: من از ابتدای مسیر آگاه بودم که آسان نیست برای اولین بار این مطالب را باز کنیم. چه در ایران و چه در خارج از ...
به دنبال نگاه زیبایی شناسانه در مهاجرت هستم
فیلم خواهد ساخت. در این مدت سه سال بیش از هزار فیلم با موضوع مهاجرت دید. در همه این فیلم ها دنبال موقعیتی، صحنه ای یا حتی پلانی بود که تجربه کرده بود، اما در هیچ کدام چیزی را که می خواست پیدا نکرد؛ بنابراین تصمیم گرفت خودش دست به کار شود و فیلمی را که پلان به پلانش را در ذهن بار ها مرور کرده بود بسازد: اگر می دیدم چنین فیلمی ساخته شده است، دنبالش نمی رفتم. با این تصمیم به ایران برگشت ...