سایر منابع:
سایر خبرها
رسوایی مدیر کارگاه موقع رابطه با دختر کارگر
مرد 45 ساله ای درباره سرگذشت خود می گوید: در یک خانواده 8 نفره زندگی کردم و تا مقطع کاردانی درس خواندم اما بعد از آن ادامه تحصیل ندادم و به پیشنهاد پدرم با دختر عمه ام ازدواج کردم چرا که پدرم اعتقاد داشت او تنها دختری است که عصای روزگار پیری من می شود و از من مراقبت می کند. ژینوس یک سال از من بزرگ تر بود و من هیچ گونه احساس عاطفی به او نداشتم و همواره ژینوس را مانند خواهرم می پنداشتم ...
راز فیلم سیاه مدیر 64 ساله مشهدی در خانه زن مستخدم ! / شوهر زن در خلوتگاه چه کرد؟ + عکس
مالی است فردا که به مرکز آموزشی آمدی مبلغی را به تو کمک می کنم! ولی او اصرار داشت که باید از نزدیک او را ببینم! این بود که سوار خودروام شدم و به طرف منزل ویلایی آن ها به راه افتادم. بدون آن که به ماجرا مشکوک شوم، خودرو را پارک کردم و وارد خانه آن زن شدم اما هنوز لحظاتی از ورودم نگذشته بود که ناگهان شوهر او پشت سر من به خانه آمد و شروع به زدن تهمت های ناروا و ناسزاگویی کرد. او ...
افشای راز قتل مرد جوان با پیدا شدن کاپشن بچگانه
کاپشنی است که شوهرش خریده بود. طبق اظهارات زن جوان، شوهرش بعد از خرید کاپشن به خانه برنگشته بود. اما با به دست آمدن این سرنخ، مینا مدعی شد: شوهرم آن روز این کاپشن را از مغازه دوست بهروز - مرد همسایه - خریده بود اما فراموش می کند که آن را با خود ببرد. دوست بهروز که از جا ماندن کاپشن با خبر می شود با او تماس می گیرد و به درخواست وی کاپشن را با تاکسی اینترنتی به خانه ما فرستاد ...
رز آبی هدیه من به همسر شهیدم بود
شدم و نوشتن را دو سه روزی کنار می گذاشتم تا به آرامش مجدد برسم و بتوانم نگارش کتاب را ادامه بدهم. اما نکته ای که لازم می دانم خدمت شما بگویم این است که مطالب کتاب از آنچه شما امروز در کتاب رز آبی مشاهده می کنید بسیار بیشتر بود. یعنی اگر قرار بود یک زندگی 9 ساله را بنویسیم، کار بسیار پر محتوا و حجیمی می شد. اما با راهنمایی دوستان و نظر به اینکه می خواستم محتوای کتاب و خاطرات به صورت مختصر بیان شود ...
تصاویر عجیب و دیده نشده از مرد شیطان نما که از دیدنش وحشت می کنید!
...> پرادو که در سال 2021 انگشت حلقه دست چپش را برداشته بود، گفت: آنچه در سال 2022 بیش از همه مرا تحت تأثیر قرار داد، یکی شدن انگشتانم بود. او فاش کرد که قبل از برداشتن انگشتانش، آن ها را به هم چسب زده بود تا به "پنجه" جدیدش عادت کند. وی ادامه داد: خیلی دلم می خواست تغییراتی در دستم انجام دهم، کاری بود که هنوز انجام نشده بود، نتیجه را خیلی دوست داشتم. پرادو ادامه داد: در هفته آخر ...
زن 17ساله: مرد همسایه مرا هل داد و دهانم را گرفت که سروصدا نکنم!
در خانه نبود، ناگهان صدای زنگ منزل را شنیدم. وقتی از پشت در سوال کردم، او خودش را همسایه معرفی کرد و من هم که پوشش منزل را به تن داشتم، با تعجب در واحد آپارتمانی را گشودم ولی در یک لحظه آن مرد 45 ساله را مقابل خودم دیدم که مرا به درون پذیرایی هل داد و دهانم را گرفت که سروصدا نکنم! در این وضعیت، وحشت زده و هراسان با او درگیر شدم و هنگامی که دستش از روی دهانم برداشته شد، با جیغ و فریاد کمک خواستم ک ...
تجاوز بی رحمانه برادر شوهر به عروس 22 ساله شان
که فرشید مرا فاحشه در مقابل شوهرم جلوه کند از او شکایت کنم. افسر پرونده پس از ثبت شکایت نازنین درباره تجاوز برادرش شوهر اقدامات لازم را برای دستگیری فرشید انجام داد و خوشخبتانه توانست با تاییدیه پزشکی قانونی مرد جوان را به دام بکشاند. /رکنا
نمره قبولی شهید حسین مرانلو در مکتب شهادت
پدری کرد. چه سخت و دشوار است در اوج جوانی پشت کردن به آرزوهایی که یک جوان 16 ساله در سر می پروراند و خود را برای رسیدن به آن به آب و آتش می زند، حسین در دورانی که آرزویش حنا در دست نهادن نو عروسش بود، تن به کاری داد که جز با قبول آن، با هیچ دلیل و منطقی نمی توانست مرحم قلب پدر و مادر داغدیده و تسلای دل دختران یتیم برادر شود. حسین به اصرار پدر و مادر عهده دار سرپرستی یتیمان ...
دفن جسد مرد همسایه در زیر زمین خانه
. بازداشت دروغین در حالی که مأموران پلیس آگاهی تحقیقات خود را برای پیدا کردن ردی از مرد گمشده آغاز کرده بودند، شاکی دوباره به اداره پلیس رفت و اعلام کرد برادرش پیامکی فرستاده و گفته از سوی پلیس بازداشت شده است. وی گفت: ساعتی قبل زن برادرم با من تماس گرفت و گفت شوهرش به گوشی همراهش پیامکی فر ستاده و نوشته مأموران پلیس مرا بازداشت کرده اند و به زودی آزاد می شو م. نگران من نباشید و دنبال من ...
گروگانگیری20 میلیاردی پزشک جراح توسط 2 آدم ربا
از صبح تا غروب در خانه من کار می کردند و ظاهرا از مکالمات تلفنی من متوجه شده بودند که پول زیادی در حسابم است. به همین دلیل آخرین روزی که برای کار به خانه ام آمدند چاقویی زیر گلویم گذاشتند و با تهدید خواستند که همراه آنها بروم. من از رفتار آنها به شدت شوکه شده بودم و ابتدا تصور کردم که شوخی می کنند اما آنها تهدید کردند که اگر به حرف شان گوش نکنم، مرا خواهند کشت. به این ترتیب مرا از ساختمان بیرون ...
تأیید حکم قصاص قاتل مرد موتور سوار
داشتم بیرون کشیدم و کاملاً ناخواسته به او خورد و روی زمین افتاد و من هم از ترسم سوار ماشینم شدم و فرار کردم. پس از اعترافات متهم، بازسازی صحنه، گزارش پزشکی قانونی و پلیس، برای وی به اتهام قتل عمد کیفرخواست صادر و پرونده برای رسیدگی به شعبه سیزدهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. صدور رأی و اعتراض متهم به رأی دادگاه در ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص کردند ...
عروس 12 ساله صیغه شد!
طور پنهانی ازدواج کرده است و قصد دارد مرا از خانه خودم بیرون کند و ... این زن میان سال درحالی که اظهار می کرد به قول معروف شاهد از غیب رسید در تشریح سرگذشت خود به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: 12 ساله بودم که به خواست پدر و مادر مرحومم، پای سفره عقد نشستم و زندگی مشترکم با رحمت علی را آغاز کردم. عروس 12 ساله صیغه شد همسرم از همان روزهای اول زندگی مرا ...
11سال با یک مرد هستم ولی عقدم نمی کند
ازدواج کن که همسرش فوت کرده یا مجرد باشد! 11 سال قبل و درحالی که هنوز چند ماه بیشتر از ماجرای طلاقم نمی گذشت مادرم فوت کرد و من تنها ماندم. از آن زمان به بعد با پرستاری از کودکان مخارج خودم را تامین می کردم تا این که در یک مهمانی دوستانه با ساسان آشنا شدم. او 20 ساله بود و من 16 سال از او بزرگ تر بودم. وقتی با ابراز علاقه ساسان روبه رو شدم به او گفتم ابتدا به صورت غیررسمی با ...
در حاشیه دیدار بانوان با رهبر انقلاب| روایت اشتیاق
گروه زندگی- مژده پورمحمدی: چهارشنبه 14دی 1401 رهبر معظم انقلاب دیداری با بانوان فعال اجتماعی، فرهنگی و علمی داشتند. متنی که در ادامه می خوانید، روایتی واقعی است که در حاشیه این دیدار رقم خورده است. روایت اول زهرا هجده ساله از همدان - آقا شما طلبه هستی خوب. یعنی رهبر با طلبه ها جلسه نمی ذارن؟ یه کاری کن جور بشه بریم رهبر رو ببینیم. - من یه طلبه ساده هستم زهرا خانم. آقا با من که جلسه نمی ذاره. - خوب من که خودم آدم مهمی نیستم، یعنی کاری که نمی کنم. از طرف شما که طلبه هستی فقط میشه بریم دیدن رهبر. هزار بار تا ...
"هو الاول و الآخر"؛ لطفا شکوفه ها را نچینید
همه را به خودش جلب کرد:" ببخشید، اجازه می دید من رد بشم؟ ببخشید... ممنونم. " خانمی میانسال با کاپشن کرم و روسری قهوه ای، خلاف جهت جمعیت حرکت می کرد و چرخ خریدش را با خودش می کشید. نگاهی به اطرافم انداختم و متوجه شدم از یکی از خانه ها بیرون آمده. دوباره ترتیب جمعیت بهم ریخته بود. حالا کنار جمعی دیگر قرار داشتم. یکی از دختران که روسری آبی سرش بود، آهی کشید: " خوش به حالش، لابد هر وقت دلش ...
عاقبت تلخ دختر 12 ساله مشهدی پس از ازدواج
به گزارش شهرآرانیوز، دختر 12 ساله درحالی که قطرات اشک پهنای صورتش را پوشانده بود با بیان این که امروز فقط قلبی شکسته برایم باقی مانده است درباره ماجرای ازدواجش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت: تک دختر خانواده هستم و دو برادر بزرگ ترم نیز هنوز ازدواج نکرده اند. پدرم در روستا کارگری می کند و مادرم به امور خانه داری مشغول است، ولی از نظر اقتصادی اوضاع خوبی نداریم ...
راننده پراید به طناب دار نزدیک شد
فرستاده شد. پرونده بعد از تعیین شعبه در وقت رسیدگی روی میز هیئت قضایی شعبه سیزدهم دادگاه قرار گرفت. ابتدای جلسه اولیای دم درخواست قصاص را مطرح کردند. سپس جاوید به جایگاه رفت و با اعتراف به قتل در شرح ماجرا گفت: آن روز سوار بر خودروی پرایدم بودم و از محل کار به خانه برمی گشتم، در مسیر یک دفعه با موتور شهاب برخورد کردم. او روی موتورش نشسته بود. از ماشین پیاده شدم و از او عذرخواهی کردم. سپس دوباره سوار ...
92مین جام جوکوویچ با قهرمانی در آدلاید
بررسی 4 سناریو در قتل دختر 14 ساله
برای او توضیح دادیم و او هم به بیمارستان آمد. ورزشکار مأموران پلیس در ادامه به سراغ مادر دختر فوت شده رفتند و از وی درباره حادثه تحقیق کردند. او گفت: دو سال قبل به خاطر اختلافی که با شوهرم داشتم از هم جدا شدیم و از آن زمان به بعد من همراه دخترم زندگی می کردم. مدتی قبل این آپارتمان را اجاره کردم، اما با همسایه ها ارتباط زیادی نداشتم و آنها هم من و دخترم را به خوبی نمی شناختند ...
سال های دور از خانه
: پدر و مادر من از هم جدا شدند و من از 5، 6 سالگی با مادرم زندگی می کردم. مادرم دچار اعتیاد شدید شد و نمی توانست از ما نگهداری کند؛ زیرا خواهرهایم هم درگیر اعتیاد شده بودند. مادرم یکی از خواهرانم را به خاطر مواد فروخته بود و خواهر دیگرم نیز سلامت روان خود را از دست داده بود . وی می افزاید: من زمانی که سن کمتری داشتم، یک روز خواهرم را در حمام دیدم که دست هایش خونی بود. رگ دست هایش را زده ...
آخرین ناله های دختر 14ساله در حیاط خانه/ پلیس در تعقیب مرد پژوسوار
...> ماموران در ادامه به سراغ مادر دختر نوجوان رفتند. وی گفت: 2سال قبل به خاطر اختلافی که با شوهرم داشتم از یکدیگر جدا شدیم و از آن زمان به بعد من و دخترم با هم زندگی می کردیم. چند وقت پیش این آپارتمان را اجاره کردیم و زندگی خوبی داشتیم. دخترم ورزشکار و شاگرد اول مدرسه بود و در زندگی هم هیج کم و کاستی نداشت. او خیلی سرحال و شاد بود و همیشه هرچه برایش پیش می آمد را به من می گفت و الان نمی دانم چه حادثه ای ...
مرد 35 ساله: زنم را پیش همه تحقیر می کردم
جوان 35 ساله ای درباره سرگذشت خود گفت: پدرم کارمند یکی از بیمارستان ها بود و به تحصیل فرزندانش اهمیت زیادی می داد. در این میان هر 4 برادرم به تحصیلات عالیه رسیدند و در ادارات دولتی مشغول کار شدند اما من هیچ علاقه ای به درس و مدرسه نداشتم. پدرم به سختی تلاش می کرد تا من نمرات خوبی کسب کنم و برای این منظور هرکاری انجام می داد ولی تشویق ها و تنبیه های او تاثیری در من نداشت. تا این که ...
روایتی از میزبانی از دو مهمان ویژه در دانشگاه آزاد اسلامی همدان
سرم ریخته بودند. نمی دانم چرا با شنیدن صدای غم آلود و با نگاه به چهره نورانی اون پیرمرد منم بغضم گرفته بود. با صدای لرزان گفت : دخترم الان سی ساله با دیدن این شهدا یاد دوستام میفتم. بعد دست برد به جیب لباسش و یک کارت کوچک قدیمی بیرون آورد. گفت این کارت جانبازی تنها نشان و تداعی گر خاطرات آن زمانم است. بعد از شنیدن کلمه جانبازی، چشمانم گرد شد و پرسیدم حاج آقا مگه شما ...
قاضی و دُم گاو
کار غیرانسانی است ومیتوانستی خسارت چند متر زمینت را ازاین مرد محترم که همسایه ات بود را بگیری حالا دیه نقص عضو باید بدهی ومدتی را در زندان بمانی حاج هلال خواست صحبت کنه قاضی دستور داد ببرنش زندان و اورا بردند ، از کنارم با شرمندگی رد شد! قاضی مرا بغل کرد و گفت: او را نفروش می دانم برایت عزیز است تو بمن چیزی را آموختی که هیچ وقت قضاوت ناعادلانه به انسان وحیوان نکنم و حق را برروی زمین برقرار کنم من ...
مرد اسیدپاش قبل از دستگیری به کام مرگ فرو رفت / دو هفته پیش همسرش را سوزانده بود
بلایی سرت می آورم تا بمیری یا خانه نشین شوی. از او خواستم برود و مزاحمم نشود که توجهی نکرد و در بطری را باز کرد و محتویات آن را سمتم پاشید. دستانم را مقابل چهره ام گرفتم که به همین دلیل چهره ام آسیب کمی دید اما دستانم دچار سوختگی شدید شد. با صدای ناله و فریادم، همسایه ها به کمکم آمده و مرا به بیمارستان رساندند که از مرگ نجات یافتم. با بررسی دوربین های مداربسته، فیلم صحنه اسیدپاشی به دست آمد و متهم تحت تعقیب قرار گرفت. اما قبل از آنکه متهم توسط ماموران پلیس به دام افتد با دلایل نامعلومی به کام مرگ فرو رفت. کدخبر: 859258 1401/10/17 20:40:18 لینک کپی شد ...
یادداشت| عمامه طلبه ی ایرانی، سوژه ی دانش آموزان برزیلی
توجه به نسل کودک و نوجوان، حقیقتی غیر قابل انکار است. ایامی که در برزیل بودم، با توجه به تجربه ی چندین ساله ای که در تدریس برای دانش آموزان داشتم، بسیاری از کودکانِ مسیحی را در برخورد اول، مستعد دریافت آموزه های دین یافتم. (همانگونه که این زمینه در فرزندان مسلمان ایرانی و غیر ایرانیِ خودمان نیز به راحتی قابل مشاهده است.) با این مقدمه، رسماََ یکی از فضاهایی که امکان تبلیغ موثّر در آن برای ...
مانچینی: چند روز پس از مرگ سینیشا برادر دیگری را از دست دادم
صحبت کردیم. او در مورد پروژه های تیم ملی پرسید و می خواست بداند در چه مرحله ای هستیم. لوکا لبخند می زد و مزاح می کردیم. به او گفتم پول بیش تری از من در سمپدوریا در آورده است. پس از چند روز که از وداع با سینیشا گذشته یک برادر دیگرم را هم از دست دادم. برادر کوچک ترم. دوست داشتم به این عنوان صدایش کنم. وقتی 16 ساله بودیم هم دیگر را دیدیم و دیگر از هم جدا نشدیم. تیم های پایه آتزوری و تیم اصلی ...
قتل همسر مقابل چشمان فرزند
به مأموران گفت: پدر و مادرم از مدت ها قبل باهم اختلاف داشتند. روز حادثه دوباره باهم بحث شان شد و ناگهان پدرم با چاقو به مادرم حمله کرد و او را زد بعد هم به سرعت از خانه خارج شد. من خیلی تلاش کردم تا مانعش شوم، اما از آنجایی که چاقو در دست پدرم بود و دیوانه وار فقط ضربه می زد نتوانستم جلوی او را بگیرم فقط به سرعت مادرم را به بیمارستان رساندم. پس از دستگیری مرد میانسال وی به قتل همسرش ...
همسرکشی به دلیل بی اعتنایی به شوهر
مرگ شد. با مرگ مشکوک این زن، دخترش که پریشان بود پدر 57 ساله اش را به عنوان عامل جنایت خانوادگی معرفی کرد و گفت: در دعوای خانوادگی، پدرم، مادرم را با چاقو زخمی کرد و از خانه بیرون رفت. من تلاش کردم مانع او شوم اما نشد. به همین خاطر مادرم را به بیمارستان رساندم. با افشای این ماجرا ماموران به ردیابی مرد میانسال پرداختند و در کمتر از 3 ساعت وی را در قرچک ورامین شناسایی و ...