سایر منابع:
سایر خبرها
اضافه کاری هواپیماها!
...: با لغو پرتاب، تازه مشکلات شروع شد. سکو باید دوباره سوار تیتان می شد و به پادگان برمی گشت، اما با موشکی که عمود بود چطور امکان داشت؟ باید اول موشک را به حالت افقی برمی گرداندند. این در شرایطی بود که دیگر همه چیز به دستور آن ها پیش نمی رفت. فرماندهان سکو هرچه خواستند قنداق را بالا ببرند تا به موشک عمود شده بچسبد و آن را بخواباند، قنداق بالا نرفت که نرفت. علاوه بر آن در کشاکش حل مشکل ...
نخود سیاه!
که مثل همیشه مشکلی پیش نیاید و به سلامت این موشک سیریش را به موضع برساند. قبلش کلی سر اینکه این موشک عاشق ایران شده و دوست دارد همین جا بماند با بچه ها گفته و خندیده بودند. به شوخی قرار گذاشته بودند که اگر امشب هم نپرید، همان جا دفنش کنند و یک موشک دیگر را آماده کنند! به پلیس راه که رسیدند، افسر پلیسی جلوی تیتان را گرفت. سواری ها هم نگه داشتند. احمد در حالی که از ماشین پیاده می شد به ...
جانبازی که چند ساعت شهید بود
به گزارش ایران اکونومیست، سیدمرتضی موسوی فرمانده گروهان یاسر از گردان امام موسی ابن جعفر (ع) لشکر 14 امام حسین (ع) استان اصفهان با اشاره به مجروحیتش در عملیات کربلای 4 روایت می کند: از زمانی که هواپیماهای عراقی شروع به منور ریختن در آسمان منطقه عملیاتی کردند، در بین همه بچه ها زمزمه شده بود که نکنه عملیات لو رفته باشه؟! این گمان؛ یواش یواش به یقین تبدیل شد. با شروع عملیات و آتش سنگین دشمن و ...
شهدای چزابه هنوز هم تنگه را رها نکرده اند!
عربی داد زد دشمن آمد، ایرانی ها آمدند... در همین لحظه درگیری شروع شد و دشمن که غافلگیر شده بود تلفات زیادی داد. البته ما هم شهدای زیادی دادیم، اما توانستیم در تپه های نبعه که محل درگیری بود، مستقر شویم. از همین جا دوره 14 روزه مقاومت بچه های گردان امام باقر (ع) شروع شد. یعنی توانستید دو هفته در عمق خطوط دشمن مقاومت کنید؟ در واقع ما توانسته بودیم با استفاده از تاریکی شب خودمان ...
حسین زاده: به رضا گرایی شوک وارد شد؛ دلخانی در حد جهانی کشتی گرفت
این رقابت ها شرکت کردیم.حضور 2 ستاره کشتی فرنگی ارمنستان در مسابقات قهرمانی اروپا مربی آملی تیم ملی کشتی فرنگی درباره بازگشت طلایی میثم دلخانی به صحنه مسابقات تاکید کرد: او بعد از چندین ماه دوری از مسابقه، کشتی های بسیار خوبی گرفت و جا دارد از حسن رنگرز که پدرانه در کنار این بچه هاست، تشکر کنم. او بعد از آنکه حکم سرمربیگری تیم ملی را دریافت کرد، ارتباط عاطفی با بچه ها گرفت و با آنها خیلی ...
دوکوهه؛ میزبان جاماندگان از قافله شهدا
...، بساط خود را علم کرده بودند؛ از بسیج وزارت نفت گرفته تا بسیج شهرداری تهران، گردان انصار، بر و بچه های گردان 207 امام علی (ع) و گردان عمار. شب اول را با سرکشی از نقاط مختلف پادگان گذراندم و با رزمندگانی که از قبل آن ها را می شناختم سلام و احوال پرسی کردم. فردای آن روز یکی از مهم ترین روز های اردوی سه روزه رزمندگان به پادگان دوکوهه بود. راستی! یادم رفت بگویم که عنوان این اردو میثاق ...
از لابی مرگ تا حفظ هورالعظیم در عملیات خیبر
. پنج گردان عملیاتی ورزیده هم از قزوین حضور داشتند که 28 پاسدار سبزپوش قزوینی در عملیات خیبر به شهادت رسیدند. حلالت می کنم اما کار خوبی نکردی در ادامه علیرضا اکبری، رزمنده دفاع مقدس و معاون گردان امام رضا(ع) گفت: متولد سال 1342 در سلامگاه قزوین یا محله دباغان هستم که شهید محمدحسن ماخانی بچه محل و همبازی دوران کودکی ام بود. وی گفت: هفت دوست بودیم، معروف بودیم به هفت ...
خرازی شهیدی که اخلاص و ولایت مداری در زندگی اش موج می زد
معبر را باز کردند. گردان های پیاده بدون تلفات، میدان مین وسیع دشمن را پشت سر گذاشتند. صبح شد. هوا نیمه روشن بود که پشت خاکریز نماز خواندیم، مهر ما خاک زمین کوشک بود و بعد راه افتادیم. از خط اول عراقی ها گذشتیم. روی یک بلندی، اطراف ما انفجار خمپاره ها لحظه ای قطع نمی شد. حسین دستور داد ایستادیم. - دوربین رابیار، باید از اینجا کار بچه ها را ببینیم، بعد میریم جلو . از روی ...
جزییاتی از مسمومیت 60 دانش آموز در دبستان دخترانه فرشتگان بروجرد: بچه ها می گویند شیئی را دیده اند که از ...
باز شود، می روم چون رشته ام تجربی است، سخت است. معلم ها و مدیر هیچ توضیحی دراین باره به ما ندادند. مادر زهرا هم می گوید، آن روز بچه اش را تقریبا مرده تحویل گرفته است: کسی درست این موضوع را پیگیری نکرده است که اگر می کردند، سه روز پشت سر هم این اتفاق نمی افتاد. وقتی گفتند مشکل حل شده و بچه ها به مدرسه بیایند، فکر کردم مشکل حل شده و اگر می دانستم که قرار است دوباره چنین اتفاقی بیفتد ...
روش فرار صادق آهنگران از دست رزمندگان
به گزارش گروه حماسه و مقاومت خبرگزاری فارس، صدا به صدا نمی رسید. همه مهیای رفتن و پیوستن به برادران مستقر در خط بودند. راه طولانی، تعداد نیروها زیاد و هوا بسیار گرم بود. راننده خوش انصاف هم در کمال خونسردی آینه را میزان کرده و به سر و وضعش می رسید. بچه ها پشت سر هم صلوات می فرستادند، برای سلامتی امام، بعضی مسئولین و فرمانده لشکر و ... اما باز هم ماشین راه نیفتاد. بالاخره سر و صدای یک ...
شهادت برای پشتیبانی نیروها / اگر حاج حسین زنده بود...
فرمانده گردان از خط مقدم تماس گرفت و گفت: ماشین غذای ما را زدند و مسئول تدارکات که در آن خودرو بود شهید شد؛ من در حال صحبت با فرمانده گردان بودم که حاج حسین بیدار شد و گفت: چه خبر شده؟ سریع ماجرا را تعریف کردم. حاجی راه افتاد و گفت: من به سمت سنگر نفربر می روم تا بگویم غذا را با نفربر برای خط مقدم ببرند، حتی به ما اجازه نداد این کار را پیگیری کنیم، روی مسئله غذا و رسیدگی به بچه های خط مقدم خیلی ...
زندگی نامه شهید رحیم واحدی
رقم خورد. خاطرات شهید خاطره 1 عملیات “نصر 7” تازه شروع شده بود. رحیم به منظور بررسی وضعیت نیروهای تحت امر خویش به خط مقدم می رفت. برای رسیدن به مقصد لازم بود که از باریکه خاکی مشرف بر دره عبور کند. جاده در تیررس دشمن قرار داشت. صدای آژیر آمبولانس که مجروحین را حمل می کرد با زوزه خمپاره دشمن درهم آمیخت. رحیم اتومبیل را به کناری کشید و جاده را برای عبور آمبولانس باز ...
همه چیز همه جا یک باره جوایز انجمن بازیگران آمریکا را درو کرد
کسب 4 جایزه برترین فیلم شد و با نزدیک شدن به شب اسکار پس از کسب 2 موفقیت بزرگ پس از جایزه دیروز انجمن تهیه کنندگان و جایزه هفته پیش انجمن کارگردان ها، حالا یک موفقیت بزرگ دیگر را به نام خود کرد. در این مراسم میشل یئو جایزه بهترین بازیگر زن را کسب کرد و گفت: این فقط برای من نیست. این برای هر دختر بچه ای ست که شبیه من است. برندن فریزر نیز برای فیلم نهنگ بهترین بازیگر مرد سال شد ...
خوش قلبی خرازی زبانزد جبهه ها بود
) است. حاج حسین در جریان عملیات کربلای 5 در 8 اسفند 1365 به آرزویی که سال ها در جبهه به دنبالش دویده بود، رسید و با نوشیدن شهد شیرین شهادت، آسمانی شد. رزمندگان لشکر امام حسین (ع) خاطرات و گفتنی های زیادی از فرمانده شان دارند. با هر کسی که صحبت کنید، هر کدام ویژگی هایی از فرمانده را به یاد می آورد و جز نیکی و خاطراتِ خوبِ ماندگار چیز دیگری برای گفتن ندارد. حاج حسین را همه با تمام وجود و از صمیم ...
مسمومیت سریالی دختران دانش آموز کار هزاره گراهاست
...، آن روز بچه اش را تقریبا مرده تحویل گرفته است: کسی درست این موضوع را پیگیری نکرده است که اگر می کردند، سه روز پشت سر هم این اتفاق نمی افتاد. وقتی گفتند مشکل حل شده و بچه ها به مدرسه بیایند، فکر کردم مشکل حل شده و اگر می دانستم که قرار است دوباره چنین اتفاقی بیفتد، 100سال نمی فرستادمش که اینطوری شود. دختر من آنقدر حالش بد بوده که همه دوستانش می گفتند حالش از همه بدتر بوده و دور از جان برایش ...
حکایت سرّی ترین قرارگاه جنگ
همرزمانش در هورالعظیم انجام داده بودند، مطلع گردیدند. کاری کارستان و باورنکردنی یا صبری عظیم و پنهانکاری عظیم تر که حتی خود همرزمان و یاران نزدیک سردار هاشمی هم نمی دانستند این همه شناسایی طویل المدت و بی سابقه برای چه منظوری است. هیچ کدام حتی تصورش را هم نداشتند که چند ماه بعد، بزرگ ترین عملیات آبی خاکی در همین منطقه به اجرا درآمده و اولین حمله و تک جدی و بزرگ رزمندگان به دشمن بعثی پس از 3 سال دفاع ...
مطهری: روح جنگندگی به نساجی بازگشته است
شاءالله بتوانند فردا یک بازی فوق العاده را انجام بدهند تا هواداران مان را راضی کنیم. میدانید این مسابقه نکته ای کلیدی دارد و آن هم حضور هواداران مان است. تشویق بی امان آن ها می تواند تیم ما را رو به جلو کرده و بچه ها را به جلو هُل بدهد تا بازی بسیار زیبایی ارائه بدهند. خارج از مسائل فنی و تاکتیکی بازی فردا را یک جورهایی متعلق به طرفداران مان می دانم. امیدوارم از دقیقه یک تا 90 با تشویق تیم خود، نساجی ...
پشت پرده ویدیوی ماهی فروش اهوازی که مسلط به زبان انگلیسی بود
ین رشته را با موفقیت کسب کردم و یک مدت در تگزاس بودم اما بعد از اشغال کویت توسط عراق در سال 1990 میلادی، پدرم فوت کرد و نتوانستم درسم را ادامه بدهم. راستش را بخواهید دیگر کسی نبود که من را از نظر مالی حمایت کند و خانواده ام هم به شدت نیاز داشتند که من برگردم و برای کمک مالی در کنارشان باشم. من نزدیک 5 سال در آن جا بودم و بعد از پذیرفته شدن در تافل و چند آزمون دیگر، تقریبا 3 سال درس های پزشکی ر ...
اصرارهایم جواب داد و خط شکن شدم/دو جانبازی در دو جنگ!
پرشکوه که مزین به نام ائمه اطهار و اعیاد شعبانیه است و به مناسبت ولادت باشکوه جانبازِ آزاده کربلا، قمر بنی هاشم (ع) با یکی از رهروان راهش به گفت وگو نشستیم. نام خانوادگی اش امینی است و به حق امانت دار خوبی برای میراث گران بهای امامش شد و در راه خدمت به این سرزمین از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. آقا تقی در سال 1336 به دنیا سلام کرد و در وانفسای انقلاب در سال 56 بود که عازم خدمت ...
یک آژانس کاملا سیاسی
ترکیبی در بهار شروع کرد، گروسی هم بلافاصله تغییر رویه داده و 180 درجه موضع بر عکس گرفت و حاضر به کمک برای بسته شدن پرونده نشد. در حالی که ایران تا اسفند سال گذشته همه اطلاعات موردنیاز آژانس در خصوص سه پرونده پادمانی را به آژانس داده بود، گروسی هم اظهار رضایت می کرد و قرار بود پرونده ها بسته شود، اما به ناگاه گروسی هم به جهت مخالف تغییر وضعیت داد تا به عنوان ابزار فشار بر روی ایران اعمال قدرت کند ...
روایتی از لحظه انفجار و جانبازی/ ماجرای شهیدی که چند روز قبل از شهادت در قبر خودش خوابید
وحشتناکی بود که چند نفر را سر بریده بودند و شهید کرده بودند و بسیار درگیری زیاد بود مارا همه چپاندند در لندکروز و گفت ببرشان قره باغ. غروب بود و رفت و آمد ممنوع بود ولی ما را بردند. چند ساعت در راه بودیم تا رسیدیم به روستای قره باغ وقتی وارد روستا شدیم دیدیم 7 یا 8 رزمنده هستند که می خواهند جایگزین کنند که آن هارا برگرداندند. ما ماندیم و دو سه نفر دیگر که یک تپه بالای سر مابود و آن جا هم ارت ...
از کار در کبابی تا عضویت در لشکر 17
خدا رحمتش کند، گفت محسن جان تا همین جا هم با این وضعیتی که داری خیلی لطف کردی و زحمت کشیدی؛ به من گفت حالا که داری می روی یک مقداری لوازم مخابراتی است، این بار را ببر اندیمشک بعد با قطار برو قم، من هم گفتم چشم، با راننده به راه افتادیم، بچه کرمانشاه بود، گفت شب کرمانشاه بخوابیم، گفتم آخه بارمان چه می شود، گفت محل ما امن است، شب خانه این راننده خوابیدیم. بیگی گفت: صبح قبل از حرکت رفتم تا ...
دنیای ده!!! (5)
...> کمی مکث کرد. فنجانِ خالی قهوه را گذاشت تویِ سینی و با بغض گفت: "جایی درز نکند! شبی که لیلو از نردبان افتاد و برای همیشه فلج شد، حسنو پشت بام خانه بود!!! یعنی از بی کسی پناه برده بود به آن جا...از بچگی هر وقت دلش می گرفت، غصّه ی روزگار کلافه اش می کرد یا با خدایِ خویش می خواست خلوت کند؛ می پرید پشت بام! پُکِ محکمی به قلیان زد. سرفه ای کرد و دوباره گفت:"آن شب شوم؛ حاج گندو و زن خپله ا ...
به یاد حاج اسماعیل، بابای خوش خنده ی جبهه ی جهادی
که به روایت حاج اسماعیل رسیدم. با همان لهجه و فارسی دست وپا شکسته شان، روی چمن ها و میان سنگ های کوهستان را نشانم دادند و گفتند حاج اسماعیل همین جا بیهوش شد! گفتم بیهوش؟ گفتند بله. آن قدر یک نفس برایمان کار کرد که از شدت خستگی همین جا افتاد و خوابش برد بعد هم که بیدارش کردند لباس های خاکی بسیجی اش را تکاند و دوباره کیلومترها از این طرف رودخانه تا آن طرفش را توی خاک و گل و شل و سیل رفت تا با راه حل ...
خبری در راه است!/اهتزاز پرچم سلام فرمانده 2 به دست قاسم های لشگر مهدی موعود(عج)
چه گفتنی است بگوید. حضور حجت الاسلام سعید نعیمی هم در این وقت شب غافل گیرکننده است. متن کامل شعر جدید را که با آهنگ زیبایش می خواند، تقریباً خواب را از سر بچه ها و مربیانشان می برد. اما مراسم شبانه در همین جا تمام می شود و بقیه اش به فردا صبح و بعد از نماز و صبحانه مؤکول می شود. بالاخره هرچه باشد بچه ها باید سرحال باشند و بتوانند هر چه در چنته دارند رو کنند. کم کم فضای داخل شبستان هم رو به سردی ...
جانباز بوشهری که از بین رفتن جمجمه اش را احساس نکرد!+ عکس
لو رفت و بچه های ما خیلی مظلومانه و غریبانه در کمین قرار گرفتند و به شهادت رسیدند. همان شب من با بچه های ابر کوه یزد بودم. با یکی از دوستانم به نام حاج سید جواد حسینی مقدم که اهل سربست دشتستان و هشت سال اسارت دارد، با هم بودیم که یک دفعه متوجه شدیم در کمین قرار گرفته ایم؛ بچه هایی که جلوی ما بودند شهید شدند عده ای هم به اسارت در آمدند ما هم که پشت سرشان بودیم مجروح شدیم. ...
پسرش را ندید تا مبادا دلش بلرزد
او گوش می کرد: ماشاء الله! این بچه مگر چند سال دارد؟! محمدجواد که از اتاق بیرون رفت، معصومه خانم به خود آمد و با عجله به دنبالش دوید: محمد جان! ... محمدجواد ایستاد و به طرف او برگشت. مگر من می گذارم تو جایی بروی؟ من نمی توانم مثل مادرت شوم، ولی... لبخند تلخی روی صورت خیس محمدجواد پهن شد: پس بله را گرفتیم! مبارک است! زهرا توی اتاق پشتی با بیقراری گوش خوابانده بود تا کلمه ...
دانلود سریال رهایم کن قسمت سوم | قسمت 3 رهایم کن با ترافیک نیم بها
. پیمان و فریبا در تکاپوی جور کردن مبلغ مورد نظر هستند اما در ادامه شاهد هستیم که قرار است همه چیز طبق نقشه و برنامه ریزی پیمان پیش برود. پیمان بر اساس زمان و مکانی که دریافت می کند کیف پول را در سطل زباله پرتاب می کند و با هماهنگی ای که با یکی از دوستانش انجام داده و او را مامور کرده که از دور مراقب اوضاع باشد منتظر خبر می ماند. بعد از طی ساعت های مدید انتظار به سر می رسد و... سریال سرگیجه ...