سارق حرفه ای: از بچگی فقط دزدی کرده ام!
سایر منابع:
سایر خبرها
تجاوز مرد جوان به دوست همسرش/ زن 27 ساله جرات شکایت ندارد! ماجرا چیست؟
چشمان مادرم به استعمال مواد بپردازم چرا که همواره نگرانی و تاسف را در چهره غمگینش احساس می کردم. به همین خاطر هنگام مصرف به منزل مرضیه می رفتم. من و او از مدتی قبل دوست شده بودیم و او در جریان ماجرای اعتیادم قرار داشت و اجازه داد تا در منزل او مواد مخدر مصرف کنم، ولی چند روز قبل زمانی که شب هنگام به منزل مرضیه رفتم او در خانه حضور نداشت و شوهرش مرا به داخل دعوت کرد هنگامی که در حال ...
سرقت گوشی با پابند الکترونیکی!
، مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی و دستگیری موبایل قاپ ادامه دادند تا اینکه چند روز قبل مأموران پلیس هنگام گشت زنی در یکی از خیابان های جنوبی تهران متوجه فریاد کمک خواهی زن جوانی شدند که می گفت دزد را بگیرید . مأموران مشاهده کردند مرد موتورسواری گوشی زن جوان را قاپیده و در حال فرار است. بدین ترتیب تعقیب و گریز مأموران و مرد سارق آغاز شد و در نهایت سارق پس از طی مسافت کوتاهی کنترل موتورسیکلتش از دستش ...
منبع رشد معنویات، وحدت و اخوت است
... و به خانواده معظم شهدا قول می دهم که تا آخرین نفس راه عزیزان از دست رفته و شهدای آن ها را ادامه خواهیم داد و سنگرهای خالی آن ها را پر خواهیم کرد تا آنکه یا شهید بشویم یا به پیروزی نهایی برسیم. وصیت من به پدر و مادرم: پدر و مادر عزیزم مخصوصاٌ پدر بزرگوارم می دانم که زحمات بسیاری برایم کشیدید و در قبال این زحمات شما کاری انجام نداده ام از پدر و مادر عزیزم خیلی تشکر می کنم که مرا در ...
محله ای که دارد گم می شود
. در این محل همه همدیگر را می شناسند. نه. من اصولاً آدمی نیستم که رفت و آمد داشته باشم و بقیه را بشناسم. با همسایه ها هم ارتباط ندارم. در آپارتمانی که زندگی می کنم همه خانواده هستیم و همسایه های اطراف را هم نمی شناسم. اصولاً آدمی نیستم که به کار کسی کار داشته باشم. من 5 سال است که در این محل هستم. برای همین از قدیمی های محل محسوب نمی شوم. البته بیشتر آدم ها در حال جابه جایی اند ...
فرازی از وصیت نامه شهید محمود تاج الدین
همانند زینب کبری (ع) بعد از شهادتم به ترویج و تبلیغ دین همت گمار و در انجام فرائض و احکام دینی مخصوصاً نماز کوچکترین سستی به خود راه مده. برادر عزیزم! می دانم که کوچکتر از آن هستم که برای شما پیامی داشته باشم، اما به حکم وظیفه چند کلامی نیز برای شما سخن دارم. برادر عزیزم! با اهمیت شمردن نماز، پیروی از بیانات رهبر کبیر انقلاب، ادامه دادن راه شهدا و عمل به وصایای آنان از جمله وصیت های من به ...
جدال نویسنده با سترونی ادبی
و کسی را ندارد که تماس بگیرد. نیشا کاملا نیازهای خودش را خودش برآورده کرده و خودش را بدون دوست رها کرده است. این بخشی از سفر اوست. اما سفرهایی با محوریت اعتماد به نفس نیز وجود دارد. تا اواخر دهه 40 زندگی ام، اعتماد درونی درستی در مورد اینکه چه کسی هستم و چه احساسی نسبت به دنیا دارم، نداشتم. باید بگذاری همه چیز پیش برود. می دانم افرادی که مرا دوست دارند می دانند من ...
فرار نوعروس 17 ساله از چنگ همسایه بی شرم ! / مرا هل داد و دهانم را گرفت !
پسری به خواستگاری ام آمد. او هم شرایطی مشابه وضعیت مرا داشت و در بهزیستی بزرگ شده بود. تنها تفاوتی که من با شاهین داشتم این بود که او از خانواده ای بدسرپرست بود اما من هیچ وقت پدر و مادرم را ندیدم! وقتی با شاهین به گفت وگو نشستم، مهر و محبت عمیقی را در چشمانش دیدم و متوجه شدم که او هم به خاطر همین بی پناهی کاملا مرا درک می کند! خیلی زود اشک شوق ریختم و دل باخته شاهین شدم و در حالی پای سفره عقد ...
زندگی نامه شهید ناصر رسولی جمادی
خانه در حال زایمان به خواهرش می گوید: برو ببین بچه دختر است یا پسر بعد از مدتی از خواهر خبری نمی شود خودش می رود ومی گوید چه شد می گوید دختر بود دیگر نیامدم وگفتم عصبانی می شود ومی گوید اگر خبر دختر بودن او را به من می آوردی بیشتر به تو مژدگانی می دادم وخدا او را دوست دارد که به او دختر داده است . خواهرش میگوید در زمان جان دادن پدرم شهید کودک بود همه دور پدرم جمع شده بودیم برادر بزرگم ...
بگذارید جوانی مان را کنیم
بگذارند و رابطه برابر با ما داشته باشند تا ارتباط با دوستان مان را به آن ها ترجیح ندهیم. اگر من در فضا و محیطی با کسانی قرار می گیرم که بی اطلاع هستند یا خوشایند آن ها نیست، دقیقاً دلیل آن به خودشان برمی گردد، چون رفتن من با گروهی که شاید خودم هم از مسمومیت های اخلاقی آن ها مطلعم، خوشایندم نیست، اما مجبور به انتخاب هستم. فرهاد 33 ساله: پدر و مادرم باید همسر و فرزند مرا مثل خودم دوست داشته باشند ...
مرد طلایی پرورش اندام جهان: بعد از قهرمانی ام، کسی تقدیر و تشکر نکرد!/ کاش کشتی گیر می شدم
برای قرار مصاحبه هماهنگ کند. با روی خندان و پرانرژی وارد خبرگزاری شد، اصلا خنده روی لب، انرژی آدم را زیاد می کند. فارس: خودتان را معرفی کنید، چند سال دارید و اهل کدام شهرستان هستید؟ فردین مردانی 46 ساله و زاده روستای کران از توابع شهرستان فارسان هستم. 20 سال از زمان تاسیس باشگاه و فعالیتم می گذرد و 16 سال است که به صورت حرفه ای کار می کنم. فارس: فعالیت ...
ایوب کلانتری: الگویم آقا کریم باقری است و مثل او در فوتبال ایران متولد نمی شود
اما دوست دارم بیشتر در آرامش و سکوت کار خودم را پیش ببرم. پس از بازی با استقلال و سوپر گلی که زدی چند خبرنگار با تو تماس گرفتند؟ دوستان زیادی لطف کردند و تماس گرفتند اما عذرخواهی کردم. مصاحبه نکردم اما شاید این ایراد من باشد اما خیلی اهل هیاهو نیستم و همین که کادرفنی، همبازیانم و هواداران نساجی مازندران از عملکرد من راضی باشند برایم کافی است. البته باز هم تکرار می کنم این لطف ...
عشق به امام و وطن مرا به جبهه ها برد | به یاد امام حسین(ع) دردهایم را تحمل می کنم
چند تن از دوستانم به شهادت رسیدند. بعد از آن چیزی را به یاد ندارم، تا اینکه چشمانم را باز کردم و دیدم در بیمارستان هستم. به عشق امام حسین(ع) توانستم این مجروحیت را تحمل کنم. خیر. برادر من در منطقه حضور داشتند و به یاد ندارم که به مادرم از چه طریقی اطلاع دادند. من از نظر جسمی در شرایط مناسبی نبودم و زمانی که بستری شدم 6 7 ماه در کما بودم. خاطرات خیلی خوبی ...
چند روایت از خاکی ترین نازکش های شهر/ خانه هایشان اندازه یک شهر است!
اولین پاکبان شهید کشور پاکبان ها هم دلشان تاب نیاورد و صدام که در سوت 8سال جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دمید، جارو روی زمین گذاشتند تا اسلحه به دست بگیرند برای دفاع از خاک و ناموس وطن. مردان خانه تکانی های نیمه شب محله ها که خاک کوچه و خیابان را می رُفتند، برای اینکه حتی یک مشت از خاک کشور به دست نااهل نیفتد راهی جبهه شدند. شهید حسین ذوالفقاری اولین شهید رفتگر کشور است که حالا پیکرش در سینه ...
جنگ و مستطیل سبز چطور با هم ترکیب شدند؟
ها برای مدت طولانی اسلاویانسک را اشغال کردند. پدر و مادرم دست از کار کشیدند، اما پدر سکته کرد و همه چیز سخت تر شد. اکنون اوکراین اسلاویانسک را در اختیار دارد، اما اوضاع در سراسر منطقه بسیار خطرناک است. من سفر به آنجا را با کمک های بشردوستانه غیرنظامیان شروع کردم، همه چیز به سرعت در حال توسعه بود و خط مقدم تنها 15 مایل با شهر فاصله داشت. من به آنجا رفتم، به Kramatorsk و در اطراف ...
شهید انصاری: افتادن چادر خواهران هزاربار زجرآورتر از ترکش خوردن و شهید شدن است
به صحبت امام عزیزمان که فرمود: برادران به جبهه ها بروند، تا آن هایی که آن جا هستند خسته نشوند جامعه عمل بپوشانیم. به هر حال طبق وظیفه شرعی وصیت نامه خود را می نویسم، ضمن آن که هدف از وصیت نوشتن، آن نیست که به کسی بدهکار یا از چه کسی طلب دارم، من فقط یک ماه روزه و یک سال نماز قضا (برای احتیاط) به خداوند بدهکارم و بدهی دیگر من مدیون این خانواده شهدا هستم و در مقابل دیدن آن ها جز شرمندگی کار دیگری را ...
با مدیرعامل استقلال مذاکره حضوری داشتم
تجربه و سبقه ایشان در فوتبال خیلی بیشتر از من بود و سخت بود که کار را از ایشان بگیری . من در آن دوره از آقای رودباریان خیلی چیزها یاد گرفتم و یادم می آید روز اولی که آمدند، فهمیدند که من ناراحت هستم و با من صحبت کردند و گفتند علیرضا می دانم که دوست داری بازی کنی ولی فوتبال حرفه ای همین است و فقط می خواهم بگویم که درکت می کنم. واقعا همیشه این جمله حسن آقا در گوش من هست. ایشان واقعا آدم باشخصیتی ...
ضجه های زن مشهدی در آغوش مردان اجاره ای
کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود بلکه پدر و مادرم هیچ گاه توجهی به نیازهای عاطفی و روحی ما نیز نداشتند. با وجود این من با همه سختی ها به تحصیلاتم ادامه دادم و برای ادامه تحصیل در مقطع کاردانی وارد دانشگاه شدم. این در حالی بود که باز هم خانواده ام اهمیتی به این موضوع نمی دادند و از من حمایت ...
رج به رج با عشق | این ناشنوای هنرمند حافظ کل قرآن است
پیشرفت و آموزش از کسانی که سالمند جلوتر هستند. اما متأسفانه در جامعه هنوز جایگاه خودمان را پیدا نکرده ایم. اصلا. من پس از ناشنوا شدنم در مدرسه ناشنوایان درس نخواندم و حتی زبان اشاره هم بلد نیستم. پدرم از همان کودکی سعی کرد تا لب خوانی من قوی شود. در بسیاری از کلاس هایی که شرکت می کنم استاد نمی داند که من ناشنوا هستم. دوست دارم برخوردشان خوب و مناسب باشند. مردم از اینکه افراد ...
مهدی عبدی: سیامک را خوب درک کردم/ تشنه رقابت با دیگر مهاجمان تیم هستم
.... در جام حذفی سه فینال برای قهرمانی داریم و راهمان کوتاهتر است اما در لیگ کارمان کمی سخت تر است البته با حمایت هوادارانمان و دلگرمی و اعتمادی که آنها به ما می دهند فقط برای برد به میدان می رویم و هدفمان چیزی جز قهرمانی نیست. در رابطه با رقابت با بقیه مهاجمان پرسپولیس و نقش آنها در گلزنی ات چه صحبتی داری؟ همیشه عاشق رقابت هستم و دوست دارم با بقیه هم پستی هایم رقابت کنم چون خوب می دانم که این موضوع چقدر روی پیشرفت بازیکن مؤثر است به همین دلیل از این رقابت خیلی راضی ام. ...
نعمت های خدا برای آزمایش بندگان است
، دست خداست و هرچه صلاح او است همان است، خداوند در این دنیا بسیار آزمایش خواهد کرد. این نعمت ها را برای آزمایش ما قرار داده است مواظب باشیم که از این آزمایشات سربلند بیرون بیائیم. خدایا تو را شکر می کنم که به من قدرت تشخیص حق از باطل را دادی و خدایا تو را شکر می کنم که رهبرم را شناساندی و به من چنین پدر و مادری دادی خدایا تو را شکر می کنم که مرا در نادانی نمیراندی. پدرم و مادرم شرمنده هستم از اینکه نتوانسته ام زحماتی را که درباره من متحمل شدید حتی گوشه ای از آن ها را جبران کنم امیدوارم که بر من ببخشایید و حتماً برایم دعا کنید. انتهای پیام/ ...
نبرد ستاره هندبال ایران با سختی های زندگی
است کفاش شوم! آن زمان روی آسفالت هندبال بازی می کردیم و همین باعث می شد بعد از چند روز کف کتانی پاره شود برای همین من همیشه یک پک کامل از نخ و سوزن همراه داشتم تا کف آن را وصله بزنم. با نخ ابریشم و تکه های چرم در زیرزمین خانه مان کتانی را می دوختم. به قدری در این کار ماهر شده بودم که مادرم می گفت به جای هندبال بهتر است کفاش شوم! با همین عشق به هندبال بزرگ شدم و برای یادگیری این رشته هرجا ...
پسر جوان : ادعای تعرض به دختر جوان فقط برای اخاذی است
...> من فقط مادر دارم. خانواده ای ندارم. مادرم هم در جریان بود و می دانست که آزیتا در زندگی من است؛ اما خبر ندارم آزیتا از من به خانواده اش گفته یا نه. *می دانی چرا آزیتا نمی خواست با تو ازدواج کند؟ همیشه می گفت حالا زود است اما من حالا می فهمم او یک شیاد است. *بیشتر توضیح بده چرا می گویی او شیاد است؟ یکی از دوستانش به من گفت آزیتا قبلاً هم با کسی دوست بوده ...
تصمیم عجیب مرد جوان برای سرقت مسلحانه از طلافروشی | بدهکار بودم؛ یک بچه بیمار دارم
موتورش شد که در همین هنگام مرد طلافروش آژیر خطر را به صدا درآورد. همزمان شاگردش از مغازه خارج شده و با فریاد از مردم کمک خواست. همین باعث دستپاچگی سارق شد و او که سوار بر موتورش در حال فرار بود، تعادلش را از دست داد، موتورش واژگون شد و زمین خورد. همین اتفاق موجب شد تا مردم وی را محاصره کنند و دزد مسلح، فرصتی برای فرار پیدا نکند. از سوی دیگر مأموران پلیس ظرف مدت کوتاهی به محل سرقت رسیدند و ...
سارق مسلح طلافروشی با موتورش زمین خورد و دستگیر شد
که همه النگو بود برداشت و فرار کرد. من با عجله آژیر خطر را به صدا در آوردم و از مردم کمک خواستم که بعد از دستگیری مشخص شد 30 حلقه النگو برداشته بود. وقتی متهم جوان برای تحقیقات به شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت منتقل شد و مقابل بازپرس علیرضا بهشتی قرار گرفت، گفت: من هیچ سابقه و خلافی در پرونده ام ندارم. اگر الان دست به این کار زدم از روی ناچاری بود. 4 سال قبل ازدواج کردم و با ...
کفش های یک نفر دیگر در لیست پرفروش ترین ها
چیز پیش برود – می دانم افرادی که مرا دوست دارند می دانند من کی هستم، و فراتر از آن، اینکه مردم در مورد من چه فکری می کنند. * از آنجا که زندگی شما به سرعت در حال تغییر بود، آیا احساس کردید که باید رابطه جدیدی با خودتان ایجاد کنید؟ بله. من داروهای ضد افسردگی مصرف کردم، زیرا فقط بخش زیادی از روز را با گریه سپری کردم. وزن زیادی از دست دادم و نمی توانستم بخوابم یا کار کنم ...
ایشی گورو و چالش یک نامزدی
. برداشت ماهرانه و صمیمانه او از فیلمی که در دوران کودکی برایش اهمیت زیادی داشت، به درستی او را به مرحله جدیدی در حرفه اش رساند و به قول خودش گام بعدی در رشدش به عنوان یک نویسنده برایش رقم زد. در زیر مصاحبه مجله ونیتی فر با این نویسنده و فیلمنامه نویس را می خوانیم. به عنوان فردی که از بیرون وارد می شود، راه رسیدن به این نامزدی اسکار را چگونه تجربه کردید؟ می دانم که ...
کاپیتان سابق استقلال و مدافع تیم ملی از تلخ و شیرین های زندگی می گوید | هیچ وقت محبت های مردم را فراموش ...
خیابان شریعتی خریداری کردم. یکی از این آپارتمان ها برای خودم و دیگری برای پدرم و مادرم بود؛ این گونه شد با خانواده به منطقه 3 نقل مکان کردیم. سال 65 ازدواج کردم که سال اول را در خانه پدری زندگی می کردیم. بعداز آن به مدت 3 سال با همسرم به قطر رفتیم و آنجا بودیم. از سال 69 تا سال 80 در اینجا بودیم. در سال 81 به محله نیاوران رفتم و حدود 12 سال است در این محله زندگی می کنم البته ...
عجایب انتخابات هیات فوتبال فارس؛ 2 عضو از کمیته سه نفره غیر قانونی بودند
.... قسم جان پدر و دخترش را خورد. به من توهین کرد و تهمت هم زد که وکیلم در حال پیگیری است تا مجددا از او شکایت کنیم. اصلا قرار نبود هنرپیشه در انتخابات شرکت کند. هنرپیشه با من تماس گرفت و گفت 500 میلیون می خواهم که برای دور جدید ثبت نام نکنم. در هیات فوتبال نشستیم و گفت می خواهم به جام جهانی بروم، دخترم هم خارج از کشور اقامت گرفته، 500 میلیون را به دلار می خواهم. وی افزود: با ...
گپ وگفتی با خوانندگان زیر پل خواجو
: من یه پرنده ام آرزو دارم تو باغم باشی من؛ یه خونه تنگ و تاریکم کاشکی تو بیای چراغم باشی هر جا که باشم هر چی که باشم تو باید باشی؛ تا زنده باشم می میرم اگه از تو جدا شم می میرم اگه از تو جدا شم اگه تاریکم اگه روشنم اگه پاییزم اگه بهارم تورو دوست دارم، تورو دوست دارم، تورو دوست ...