سایر منابع:
سایر خبرها
هدیه های امام رضا(ع) مأنوس با قرآن
.... تا مقطع سیکل درس خواندم و کم و بیش بلدم قرآن بخوانم، دست به کار شدم و خودم به آنها قرآن یاد می دادم. کم کم هم با جلسات قرآن آشنا شدم و پسر بزرگم را به این جلسات می بردم. محمدمهدی در سن 8 سالگی حافظ کل قرآن شد و تا الان که 13 سال سن دارد هر روز دو ساعت تمرین محفوظات دارد و در این تمرینات خودم پا به پای او نشسته و با علاقه به تلاوت هایش گوش می دهم و لذت می برم. البته اگر جایی هم ایراد دارد ...
ماجرای دردسرهای عروس پررو برای خانواده داماد!
، اجتماعی و اقتصادی فاحشی با یکدیگر دارید به گونه ای که ازدواج شما مدت زیادی دوام نخواهد داشت. بالاخره با همه این مخالفت ها پسرم با جمیله ازدواج کرد اما اختلافات آن ها چند ماه بعد از آغاز زندگی مشترکشان شروع شد به طوری که بعد از به دنیا آمدن ساعد مسیر دادگاه و پاسگاه را در پیش گرفتند. آن ها در هیچ موضوعی تفاهم اخلاقی نداشتند و مدام به یکدیگر توهین می کردند. خلاصه زندگی آنان چهارسال ...
دردسرهای عروس پررو برای خانواده داماد ! / عاشقی برای فریب داماد !
با یکدیگر دارید به گونه ای که ازدواج شما مدت زیادی دوام نخواهد داشت. بالاخره با همه این مخالفت ها پسرم با جمیله ازدواج کرد اما اختلافات آن ها چند ماه بعد از آغاز زندگی مشترکشان شروع شد به طوری که بعد از به دنیا آمدن ساعد مسیر دادگاه و پاسگاه را در پیش گرفتند. آن ها در هیچ موضوعی تفاهم اخلاقی نداشتند و مدام به یکدیگر توهین می کردند. خلاصه زندگی آنان چهارسال بیشتر طول نکشید و ...
روایت هایی درباره هوشنگ ظریف در سالروز درگذشت
سه سال قبل در چنین روزی و در کوران کرونا، موسیقی ایرانی برای همیشه یکی از استادان برجسته اش را از دست داد. در آن دوران، اوضاع به لحاظ شیوع بیماری به حدی وخیم بود که مانند سایر درگذشته های آن ایام، نتوانستند مراسمی در خور شأن این هنرمند برگزار کنند و همه چیز به بعد از کرونا موکول شد. به گونه ای که فرهاد فخرالدینی با حسرتی در دل گفته بود: کاش می شد حداقل مراسم چهلمین روز درگذشت هوشنگ ظریف را ...
نگاهی به مسیر حرفه ای علی حاجی زاده مقدم که اعتقادی به مدیریت عمودی ندارد / ضرورت چابکی در جهان بدون ...
درس می خواندیم. یکی، دو بار در کنکور آزمایشی شرکت کردم که خیلی خوب بود و باعث شد ترسم از کنکور بریزد. برای دانشگاه آزاد بدون هیچ آمادگی قبلی سر جلسه رفتم و کامپیوتر تهران قبول شدم؛ پس به این نتیجه رسیدم که جای نگرانی نیست و روی زمین نمی مانم. برای کنکور اصلی نیز استرس زیادی نداشتم. البته که تا صبح روز کنکور درس می خواندم و آخر هم بعضی بخش ها را نخوانده گذاشتم. حاجی زاده مقدم سال 1374 ...
رابطه با زنان و دختران در کافی شاپ
به سرطان مبتلا کرد . در این شرایط من نزد مادرم بودم، ولی او هم سه سال بعد از مرگ پدرم با جوانی ازدواج کرد که چند سال از خودش کوچک تر بود. پدر خوانده ام تعمیرگاه موتورسیکلت داشت و اجازه نمی داد من به مدرسه بروم؛ چرا که ادعا می کرد توان پرداخت هزینه های تحصیل مرا ندارد. بالاخره من تا کلاس پنجم درس خواندم و در حالی که وارد سیزدهمین بهار عمرم شده بودم مرا پای سفره عقد نشاند تا با پسر یکی از ...
آخرین آرزوی شهید میردوستی + تصاویر
... ان شاا... بتوانم جبران کنم. سلام به پدر و مادرم؛ سلام به شما که تا بزرگ شدنم زحمات بسیاری کشیده این. پدرم ممنونم؛ بابت همه چیز ممنون. از این که به من آموختی پشتیبان ولایت باشم و همیشه من را در این راه تشویق می کردی. مادرم ممنونم که همیشه به من لطف داشتی. و از شما پدر و مادرم می خواهم بعد از من از همسرم و پسرم مراقبت کنید. آن ها را بعد ...
حقه بازی مرد برای صیغه زن دلسوز
زن 37 ساله که اشک ریزان به قانون پناه آورده بود تا شاید چاره ای برای رهایی از این مخمصه ملال آور پیدا کند، درباره قصه پر غصه خود به مشاور و مددکار اجتماعی گفت: تا کلاس سوم راهنمایی بیشتر تحصیل نکردم چرا که علاقه ای به درس و مشق نداشتم. بعد از ترک تحصیل نزد مادرم به آموختن امور خانه داری مشغول شدم تا این که بیژن به خواستگاری ام آمد. او از بستگان دور مادرم بود و به دلیل همین آشنایی، من ...
بارداری سحرقریشی ! / بدنسازی کجا و بارداری خانم بازیگر کجا !+ عکس
می کنم. پسر خانواده شدم امروز من به نوعی پسر خانواده هستم، سپهر برادرم گاهی اوقات من را به شوخی داداش سیا صدا می کند به نوعی مثل برادرش شده ام. دلیل اصلی اش شاید چون صبح می روم سر کار و شب بر می گردم یا اینکه خیلی سرم در حساب و کتاب است. برادرم سپهر سپهر به این عرصه علاقه ندارد من خیلی دوست دارم که سپهر هم وارد این عرصه شود بارها با او در این باره صحبت ...
مسافران از خدمات حمل و نقل ریلی گلایه دارند | ستاره های کم فروغ در قطار های مسافربری مشهد
این موضوع نشدم. او ادامه می دهد: بعد از اینکه از دفتر خارج شدم و متوجه شدم مقصد روی بلیت اشتباه درج شده است، به اپراتور صادرکننده بلیت اطلاع دادم؛ اما برای استرداد وجه و صدور بلیت جدید مخالفت کردند و پاسخ دادند بلیت صادر شده است، درصورتی که می خواهید بلیت کرمان بگیرید باید دوباره بلیت بخرید و برای بازگشت پولتان سه روز بعد مراجعه کنید. هزینه های سنگین بارکشی چمدان در کنار ...
این مرد بی غیرت ترین مرد ایران شد ! / زنش را وادار به بی عفتی نزد مردان کرد !
اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد مراجعه کرده بود. این زن جوان درباره ماجرای ازدواجش با مردی بی بند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بی سواد بود که به سختی می توانست هزینه های زندگی خانواده 5 نفره اش را تامین کند. به همین دلیل هم هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود بلکه پدر و مادرم هیچ ...
بخشش 9 اعدامی به احترام نیمه شعبان
بیهوش شدم یکی از اولیای دم زن میانسالی است که چندی قبل وقتی برای اجرای حکم قصاص قاتل برادرش به زندان رجایی شهر رفته بود پای چوبه دار بیهوش شده و قاتل را بخشیده بود. زن میانسال به خبرنگار ما گفت: وقتی برادرم به قتل رسید ابتدا اعضای بدنش را اهدا کردیم تا یاد و خاطره او همیشه زنده بماند و بعد هم تصمیم گرفتیم قاتل را قصاص کنیم، اما مدتی بعد برادرم به خوابم آمد و متوجه شدم از قصاص قاتل رضایت ...
رفتنی که 13 سال طول کشید!
نزدیک در رفت و برگشت. گریه می کردم. آمد مرا بوسید، محمد پسرم سه ساله بود و او هم کنار من گریه می کرد، او نیز به شدت دل بسته برادرش بود. دستی هم بر سر او کشید و گفت: داداشی من به جبهه می روم، تفنگم را از زیر خاک برمی دارم و زود می آیم. این آخرین حرفی بود که از زبان او شنیدم. نامه ای برای یافتن او علی به جبهه رفت و حدود 45 روز بعد از رفتن، در عملیات محرم و در روز دوازدهم آبان ماه ...
خون مقاومت را به دلار نفروختند
و تلویزیون سوریه که در سال 2012 توسط جبهه النصره ترور شد و به شهادت رسید. آن زمان تنها فرزندش جواد دو سال داشت. امروز او نوجوانی 13 ساله است که با همین سن و سالی که دارد ادامه دهنده راه پدر شهیدش است. از مترجم می خواهم برای لحظاتی همراه خانواده شهید سعید باشیم. رسانه ای شدن مقاومت ابتدا با منا سعید همسر شهید همکلام می شویم او می گوید، خوشحالم که امروز اینجا و در این برنامه که به ...
خبرهای جدید ازخودکشی 6 عضو خانواده مشهدی / باعث و بانی مرگ خانواده بهروز است
و در آن جا زندگی می کنم اما قصد داشتم با دختر خاله ام (رویا) نامزد شوم به همین دلیل به صورت تلفنی ارتباط داشتیم و به یکدیگر زنگ می زدیم ولی از دو روز قبل به طور مشکوکی تلفن همه اعضای خانواده خاله ام قطع شد، حتی رویا هم پاسخ تلفن مرا نمی داد. خیلی نگران شدم تا این که بالاخره ایمان (جوانی که زنده ماند) گوشی خودش را روشن کرد و به من پیام داد که میلاد خودکشی کرده است! بلافاصله پسردایی ام را فرستادم ...
فکرش را هم نمی کردم قاتل شوم
... خیلی سخت گذشت یک سال اول در شوک بودم اصلا متوجه نبودم چه اتفاقی افتاده است. چنان در شوک بودم که شاید باورتان نشود تا چندماه اصلا یادم نمی آمد چطور او را زدم و چطور مرده است. بعد از چند ماه تازه یادم می آمد چه شده است. *در این مدت خانواده ات چه می کردند؟ من تازه ازدواج کرده بودم. هنوز یک سال نشده بود. همسرم باردار بود که من زندانی شدم. همه چیز روی سرم آوار شده بود و من ...
رابطه سیاه دوست داماد با عروس تازه مسلمان شده ! / ادعای عجیب در پرونده شوم !
به گزارش رکنا، 18 بهمن ماه امسال زن جوان در تماس با فوریت های پلیس خبر از شدن ناگهانی برادر خود داد به نام وحید داد و اظهار داشت که برادرش هر شب در ساعت مشخصی به منزل مراجعه می کرده اما آن شب خبری از او نیست و تلفن همراهش را هم جواب نمی دهد. ساعتی بعد مرد حدودا 47 ساله ای در حاشیه جاده نظرآباد کرج کشف شد که با توجه به مشخصات اعلام شده توسط زن جوان احتمال می رفت جسد متعلق به وحید باشد ...
تجربه تلخ یک جوان از عضویت در شرکت های هرمی
عنوان قانون کار به من دادند که در آن نوشته بود به هیچ وجه حق تماس با خانواده یا افراد دیگر را ندارم و باید در همه کلاس های آموزشی از 8 صبح تا 9 شب شرکت کنم و حق خروج از آفیس (واحد آپارتمانی) را هم ندارم در واقع به شدت توسط ژوزف و دستیارانش کنترل می شدم به طوری که حتی فرصت اندیشیدن به خانواده ام را نیز نداشتم در کلاس های انگیزشی که من و 12 نفر دیگر شرکت می کردیم فقط حرف از سرمایه گذاری به صورت هرمی ...
آینه عبرت تنها با 37 هزار تومان ساخته شد/ رویای ساخت سریال 400 قسمتی که تعبیر نشد
مالی به سر می برند. وقتی از دفتر کارم برمی گردم در پیاده رو خانمی با چادرنماز جوراب می فروشد، در صورتی که او آن موقع شب باید کنار خانواده اش باشد. این مشکلات واقعاً ناراحتم می کند. سینما و تلویزیون باید آینه مردم باشند ولی الان این طور نیست. سریالی مثل آینه عبرت بین مردم محبوبیت داشت، چون زندگی خود مردم بود. حتی بعد پخش سریال مردم تماس می گرفتند که بیایید فرزند یا همسر معتاد من را ببرید و مشاوره ...
ماجرای رزمنده ای که با خدا شوخی کرد و شهید شد!
محلات که شاید صدها سال است ادامه دارد، با در دست داشتن آرم سپاه و نوحه های حماسی که توسط شهید بزرگوار محمد رضا رحیم نژاد خوانده می شد شرکت و در جمع دهها هزار نفری عزاداران به سخنرانی سردار شهید حمید درخشی گوش می کردیم. با دوستان هماهنگ شدیم هر کجا رفتیم مراسم هیات نیز برگزار شود. اول به تهران و پادگان امام حسین ( ع) و بعد به پادگان ابوذر در سرپل ذهاب رفتیم و تا روز عاشورا هیات عزاداری ...
وداع با یارعلی پورمقدم
می شود، بعد از آن یاد همه رفتگان در ذهن زنده می شود. در گام دیگر پرسیده می شود، این یکی دوست در کدام عبارتی تعریف تواند شد؟ درباره یارعلی پورمقدم چنان تعریفی روشن است، یارعلی از آن اندک مردمان بود که زندگی را با دیگران تقسیم می کرد. پس او همیشه زنده و زندگی بخش بود. من او را زنده در خاطره می دارمش، اگرچه به واقع یارعلی دیگر در میان خانواده و دوستان به چشم نمی آید و باید این فقدان را به ...