سایر منابع:
سایر خبرها
مصاحبه با نیکا نیکرو معلم نمونه استان از شهرستان رباط کریم
خدا بود :)) و تا اخر سال اون برگه رو اول کتابشون چسبوندن که یادمون باشه خدا دوسمون داره. ارتباط معلم با شاگردانش چه زمانی می تواند اثر گذار باشد؟ دانش آموز اگه معلم رو دوس داشته باشه اون درس هم دوست داره از طرفی این دوستی در اثرگذاری نقش معلم به عنوان الگو خیلی اهمیت داره. آدما مثل کسایی رفتار میکنن که دوسشون دارن چه بهتر که این الگو معلم باشه. برای علاقه ...
خودم کردم که لعنت برخودم باد| خواستم شوهرم را امتحان کنم بیچاره شدم| پوریا من رو طلاق داد با مرجان ...
کنه اما وقتی نازی داشت شماره می گرفت با کمال تعجب دیدیم اون شماره شماره مرجان است . سراغ مرجان رفتم و دعوای بدی باهاش کردم اما وقتی مرجان لب باز کرد و داستان دوستی اش با پوریا را تعریف کرد دیگه نتونستم تحمل کنم . پوریا مرجان را صیغه کرده بود و بعد از این ماجرا دعوای بدی بین من و پوریا رخ داد و دعوا به خانواده ها کشید و نهایتا پوریا من رو طلاق داد و با مرجان ازدواج کرد . ...
10نکته در هنگام خرید روتختی که فروشندگان به شما نمی گویند
دکوراسیون داخلی اون زیباتر دیده بشه. یکی از رو ش های انتخاب رنگ مناسب برای روتختی اینه که به رنگ تخت خواب و وسایل دیگه اتاق توجه داشته باشین و یه رنگی رو انتخاب کنین که با اونا هماهنگی داشته باشه. روش دوم اینه به سراغ رنگی برین که با رنگ تخت خواب و وسایل دیگه اتاق در تضاد باشه. روش سوم هم اینه که پالت رنگ ایجاد کنین؛ یعنی رنگ اصلی رو با یه رنگ مکمل ترکیب کنین. به افرادی که رنگ های سرد ...
شما از خاطرات مدرسه نوشتید| از نون خامه ای تا دسته گل عروس در مدرسه؛ جوراب سفید ممنوع/ مدرسه صحنه ...
ما دوران خوبی نبود . اوایل دهه هفتاد مدرسه می رفتیم . جوراب سفید ممنوع . کاپشن رنگی ممنوع. هر از گاهی می ریختند توی کلاس ها و کیف بچه ها رو می گشتند . آینه ممنوع . شانه و عطر و کرم و ... ممنوع . خلاصه همه چیز ممنوع . هر چیزی که سبب بشه کمی حس بهتری داشته باشی. مدرسه ما این گونه گذشت. اما ماجد از خاطره عیادت همکلاسی هایش نوشته است: یادم میاد سوم ابتدایی بودم بیماری خیلی سختی گرفتم که ...
روزی که خبر آزادی جزایر بوارین را شنیدم
و همیشه به بچه ها روحیه می داد. با دیدن او نیم خیز شدم و سلام کردم. جلال پیشانی ام را بوسید و گفت: - سلام مخلص، حالت چطوره ؟ گفتم: ای ، نفسی می کشیم! چه خبر! با مهربانی نگاهم کرد و گفت: یک خبر مهم برای تو دارم. مژدگانی ام را بده تا بگم . گفتم: باشه بابا مژدگانی ات توی یخچاله ، یک کمپوت گیلاس بردار و خبر رو بگو. گفت: یکی از بچه های گردان میثم رو الان آوردند. اسمت ...
بچه خوشتیپ دانشگاه که شهید غیرت سبزوار شد
. ماجرای آشنایی ما برمیگشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، 7-8 نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن... زیر مشت و لگد و فحاشی ها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از ...
عمو روحانی بچه ها را بیشتر بشناسید+عکس
مذهبی و دینی را به زبان خود بچه ها به آنها بیاموزد. به همین بهانه سراغ مهدی اکبری یا همان عموروحانی رفتیم تا با او در این باره صحبت کنیم. البته عمو روحانی تنها به آقای اکبری ختم نمی شود و حالا عموروحانی های زیادی هستند که در کسوت روحانیت برای بچه ها کار می کنند. از خودتان برایمان بگویید؟ کجا به دنیا آمدید و از چه سالی عمو روحانی شدید؟ من در سال 1368 در شهر اردبیل به ...
یک روزنامه نگار: شهید حمیدرضا الداغی هم دانشگاهی من بود
ارتباطات می خوندم و حمید حسابداری(اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوشتیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی باهم نداشتیم. ماجرای آشنایی ما برمی گشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، 7-8 نفر ریختن رو سر ...
تشییع پیکر شهید حمیدرضا الداغی با حضور پرشور مردم سبزوار / بچه خوش تیپ دانشگاه شهید شد؛ منِ بچه مذهبیِ ...
. من ارتباطات می خوندم و حمید حسابداری (اگر اشتباه نکنم). من بچه مذهبی دانشگاه بودم و اون بچه خوش تیپ دانشگاه. ظاهراً هیچ صنمی با هم نداشتیم. ماجرای آشنایی ما برمی گشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، 7-8 نفر ...
نفرت از نیمکت نگذاشت او مهدی قایدی شود!
رفتم گل گهر، ولی آن چیزی که فکر می کردم رخ نداد. با گل گهر هم قرارداد دو ساله داشتم و می توانستم بمانم، ولی تصمیم گرفتم جدا شوم و خودم نخواستم. این ها اشتباهاتم بود که در این تیم ها نماندم و خودم را ثابت نکردم. بعد هم به تراکتور رفتم. *اگر آلومینیوم می ماندم سوخت می دادم دشتی سپس درباره جدایی از تراکتور هم گفت: آنجا هم یک سری بحث های بچه گانه رخ داد و سوء تفاهم های الکی رخ داد ...
روایت هایی از جنس ایثار/ معلمانی که عشق را سرمشق می کنند
معصوم و فرشته خو هستند اما بعد یک سنی بچه های عادی دروغ و خصیصه بد شکل می گیرد که در استثنایی اینگونه نیست آنها صاف و ساده هستند، آموزش به آنها کلاً شیرین است حتی تلخی ها هم شیرین است اینکه اولیا اصرار دارند فرزندشان کلاسم باشد و کودکی از کلاسم علاقه ای به رفتن ندارد خیلی شیرین است. روز اول می خواستم استعفا دهم بعد از خانم عزیزان به سراغ خانم مدیر می روم تا مشکلات این ...
یاد باد آن روزگاران یاد باد| روایتی از دورهمی 250 شاگرد و 25 معلم مدرسه قدیمی خاقانی و استقلال
...: خیلی احساس شادمانی می کنم از اینکه معلم هستم و شاگردانم را می بینم. ما فرهنگی ها یک حقوق داریم که هرماه واریز می شود، اما پاداش کاری که انجام می دهیم، نیست. پاداش ما آن محبتی است که دانش آموزان به ما دارند. اتحادی که بین معلم و دانش آموز است و اینکه هنوز بعد از سال ها ما را به خاطر داشته باشند. بعد از آن دورهمی ها کمتر جایی هست که بروم و با محبت و کمک بچه هایم روبه رو نشوم. سؤال ...
این تیم ها نمی خواهند سپاهان و استقلال قهرمان شوند
خوبی را سپری نمی کنند، آنها هرچند بالاتر از چند تیم قرار گرفته اند، اما فاصله امتیازیشان از قعر جدول زیاد نیست و از طرف دیگر در همین روزهای اخیر جام حذفی را هم از دست داده اند و حالا زخم خورده هم هستند. پرسپولیس برای ادامه حضور در جمع مدعیان و رسیدن به قهرمانی از سه سد پیش رو(سه هفته باقی مانده) در اولین هفته باید به مصاف پیکان برود و اگر این تیم را ببرد، پیکان جاده صاف کن پرسپولیس خواهد بود، هر چند ...
گرانقدرترین هدیه ای که معلم نمونه بوشهر دریافت کرد!+عکس
خبرگزاری فارس- شهرستان دشتستان، زینب رنج کش: قدم هایم را می شمرم نمیدانستم اصلا دوست دارم به آن جا بروم یا نه؟ رو به روی درب بزرگش قدم هایم متوقف شد با دیدن درش که این وقت سال رنگ هایش ریخته و زنگ زده است به گذشته کشیده شدم، کلاس پنجم دبستان، اکسید آهن نه زنگ! این صدای معلم کلاس پنجم مان بود و بچه هایی که ریز ریز می خندیدند. با این یاد آوری در حیاط را به داخل هل دادم و در باز شد حیاط ...
پیش بینی ملی پوش واترپلو از لیگ جهانی/ الماسی: باشگاه صربستانی حق مرا نمی دهد
مدال نقره قهرمانی آسیا شویم و سهمیه لیگ جهانی به دست بیاوریم. ملی پوش واترپلو با اشاره به اینکه در لیگ جهانی باید با تیم های رومانی، قزاقستان و نیوزیلند رقابت کنند، گفت: در آنجا باید با تیم های رومانی، قزاقستان و نیوزیلند رقابت کنیم. با نیوزیلند در رده سنی جوانان و مسابقات جهانی سال 2013 بازی داشتیم که خدا را شکر در ضربات پنالتی آنها را بُردیم و پس از آن دیدار مسابقه ای دیگر ...
نجات کانون زندگی دانش آموز با فداکاری معلم
فهمیدم چی شده، اون لحظه بلند شدم و نماز خوندم، در صورتی که به من می گفتند سریع باید خودتون را به بیمارستان برسانید. شرایط بدی داشتم، هر چقدر تاکسی می گرفتم، هیچ کس قبول نمی کرد، رفتم بیرون از منزل، اما از ترس نمی توانستم حرکت کنم. بعد از یک ساعت به بیمارستان رسیدم. تدریس پشت در آی سی یو از هر کسی حال پسرمو می پرسیدم می گفتند پسر شما تمام کرده، احیا کردیم؛ اما فایده نداشت و ...
آرزویم تعلیم قرآن در حرم امام رضا(ع) بود
... نیست. چه بسا در عرصه ترویج و تبلیغ کلام وحی نیز به دیگر کشورها دعوت شده اند. چهارشنبه امام رضایی این هفته مصادف با گرامیداشت هفته معلم است و این روزشمار رسمی کشورمان ما را برآن داشت تا به سراغ فاطمه محمدیان یکی از بانوان موفق در عرصه تعلیم قرآن برویم که سعادت تدریس قرآن برای خادمیاران حرم مطهر، آموزش و پرورش و دانشگاه علوم اسلامی رضوی را در کارنامه خود دارد. در گفت وگو پیش رو بیشتر با ...
عطربرکت|کارگرانی که کارفرمایشان خداست/جوان مردانی در دل شب
کوچه ها شدم. سوال و جواب هایش ختم می شود به یک جمله: بالاخره توهم مثل دختر من باباجان. خستگی از چشم هایش پیداست و طول خیابان حکایت از این دارد که چقدر کار برایش مانده. اما با این حال وقتی می گویم چند دقیقه ای را برای مصاحبه وقت بگذارد قبول می کند. دخترم من سواد آنچنانی ندارم اما اگر کارت راه می افتد باشه. روزی حلال ثروت پدری عموحسن! حس می کنم پاهایش از خستگی گزگز می کند. دنبال ...
راز محاسن سرخ شهید براتی چه بود
... شهادت در والفجر 8 سردار یعقوب براتی در عملیات والفجر 8 به شهادت می رسد. سیدمهدی حسینی در ادامه خاطراتش می گوید: در عملیات والفجر 8 گردان ما در خسروآباد مستقر شد. به خاطر سرمای هوا، به خانه های مردم که خالی از سکنه بودند، پناه می بردیم. داخل خانه ها وسایل مردم همچنان وجود داشت، اما بچه های رزمنده اگر از سرما به خود می لرزیدند، دست به این وسایل مثل پتو یا لحاف نمی زدند. وی می افزاید ...
مجری چادری تلویزیون از همسرش جدا شد!
بچه که بودم خانم رضایی مجری تلویزیون می گفت نقاشی هاتونو به آدرسِ تهران، میدان آرژانتین، انتهای خیابان الوند، شبکه ی دوسیما بفرستید! اون خیابون و اون شبکه واسه من آرزو شده بود. همه اش می گفتم کاش می شد منم یه روزی مثل بقیه ی بچه ها برم برنامه کودک! هیچ وقت این آرزوم محقق نشد اماخداجوری جبران کرد که من اولین اجرای تلویزیونم، اونم هرشب، اون هم به صورت زنده از انتهای خیابان الوند ساختمان شبکه ی دو رفتم و با خوشحالی و بغض رو به دوربین گفتم: سلام ...
لباسشویی دستی ویژه جانبازان!
فاش نیوز - حمید داود آبادی، نویسنده و جانباز دفاع مقدس در فضای مجازی نوشت: این از اون دست خاطره های واقعیست که با یادآوریش، هم قاه قاه میخندم، هم تاعمق وجود آتیش میگیرم! بله قبلا منتشرش کردم،ولی اگه صدبار هم تعریف کنم،برای سوختن و سوزوندن، بازم کمه! ده بیست سال پیش،یه سر رفتم بنیاد جانبازان.همین که از در وارد شدم،دیدم روی تابلوی اعلانات،یه کاغذ چسبوندن که دورش شلوغه! جلو ...
تشییع حماسی شهید غیرت مردم خواستار برخورد قاطع با حامیان شرارت شدند
نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، 7-8 نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن... زیر مشت و لگد و فحاشی ها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو می نوازه... تا جایی ...
قاسمپور: چک های من و پوشکاش پاس نشد!/ می خواستند در مصر ما را بکشند
تیم تاج یا پرسپولیس بازی نکردی. دوست داشتند به باشگاه آن ها منتقل شوم اما نرفتم. من مستقیم از تاج آبادان به تیم ملی رفتم. شاید از نظر جایگاه فعلی ام باید بگویم پشیمانم. دبیرستان شروع فوتبال رسمی ام بود. زمانی بازی های آموزشگاهی برای رده های پایه برگزار می شد و مثل امروز فوتبال حرفه ای در رده های سنی وجود نداشت. در کوچه پس کوچه ها و مدرسه ها بازی برگزار می شد و با توپ پلاستیکی بازی می ...
سلطانی: رفتی ساپینتو را ماچ کردی چه شد آقای قلیچ
ورزش سه: بهروز سلطانی، دروازه بان فیکس تیم ملی ایران در دهه شصت بود اما در پرسپولیس تحت هدایت علی پروین باید برای حضور در ترکیب پرسپولیس با وحید قلیچ رقابت می کرد و حتی در دوره ای سرمربی پرسپولیس به صورت چرخشی دروازه بان های خود را در ترکیب اصلی قرار می داد. حالا در شرایطی که حضور وحید قلیچ در تمرین استقلال باعث ایجاد جنجال و حاشیه در فوتبال ایران شده است، به سراغ بهروز سلطانی رفتیم و ...
امیدواری آرتتا: سیتی هم ممکن است بلغزد
درس بگیریم و سراغ بازی بعدی برویم که دربی لندن است و اوضاع را روبراه کنیم. 247 روز صدرنشینی می خواهم فردا آن را 248 بکنم. فردا ببر و در صدر باش. نامنصفانه نیست که کسی درباره کیفیت بالای سیتی حرف نمی زند فکر نکنم نامنصفانه باشد. فوتبال همین است. ما باشگاه فوتبال آرسنال هستیم و باید برای بردن تک تک جام ها در کورس باشیم؛ سطح خواسته ها این است. آنچه در 50 سال گذشته اتفاق افتاده ...
در هجدهمین شب کارگردانان تئاتر؛ اهالی سینما و تئاتر از آتیلا پسیانی گفتند
...، محمد سلوکی به عنوان مجری مراسم حضور داشت. شهرام گیل آبادی رییس انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران اولین سخنران مراسم بود. وی بیان کرد: این برنامه به مناسبت زاد روز استاد سمندریان هر ساله در اردیبهشت تئاتر ایران برگزار می شود. گیل آبادی در ادامه به قرائت متنی درباره وضعیت این روزهای تئاتر و بی درایتی و بی توجهی مدیران و مسئولان نسبت به تئاتر پرداخت و گفت: تئاتر نقاد است و ...
شهید حمیدرضا الداغی در زمانی که به مفهوم الهی و انسانی غیرت حمله می شود، پرچم غیرت را بالا برد
آشنایی ما برمی گشت به جنجال و نزاعی که سرِ مسابقات فوتبال دانشگاه به راه افتاد. وسط بازی تیم ما، مدافع حریف یه خطای ناجور روی من کرد. من بلند شدم و اعتراض کردم. بازیکن حریف فحاشی کرد و من یه لحظه خون به مغزم نرسید و درگیر شدم. در کسری از ثانیه، 7-8 نفر ریختن رو سر من و کأنه با قاتل پدرشون طرف هستن... زیر مشت و لگد و فحاشی ها، حمید رو دیدم که به هواخواهی من وارد معرکه شده و داره یکی پس از دیگری رو ...
عگس | یادی از رفقا
. سردبیر سختگیر ما قلب بسیار رئوفی هم داشت. امکان نداشت کسی درگیر مشکلی باشد و او برادرانه پا به میدان نگذارد. او تیر 99 از قربانیان ویروس کرونا بود و ما را برای همیشه ترک کرد. من هم مثل دیگر همکارانم خاطرات زیادی از او دارم. یادم نمی رود روزی که آقای رجایی تازه به روزنامه آمده بود. از آنجا که همیشه زبانم به اعتراض باز است، با توپ پر به اتاقش رفتم و شروع کردم به سخنرانی که من سابقه ام زیاد است، من از چند ...
ترانه علیدوستی کیست؟
... از طرف برنامه یکی آمد دنبالم و اصرار و التماس که می شه تا خونه بری و مقنعه سر کنی؟ متاسفانه بچه بودم و گفتم چشم. تا خونه رفتم و برگشتم. راهم دادن. پشت صحنه منتظر نوبت آنتن بودم که آقایی آمد. در حالی که لبخند عریضش تا بناگوش رفته بود، گفت ترانه خانم، محیط اینجا سینما نیستا، لطفا جلوی دوربین رفتی نخند؛ لبخند بزن، ولی کامل نخند. بالاخره رفتیم جلوی دوربین. دو سوال جواب دادم دیدم مجری خانم چشم ...