سایر منابع:
سایر خبرها
می گفت خدایا مرا به عنوان شهید بپذیر!
سخت کوش و یاور پدر بود غلامرضا متولد سال 1339 روستای سرخده در شرق مازندران در خانواده ای مذهبی و کم درآمد بود. آن ها در تابستان و زمستان به ییلاق و قشلاق کوچ می کردند. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی غلامرضا در روستای دینه سر به پایان رسید. خانواده اش بعد از آن در سال 53 به خاطر مسائل مالی از مازندران به تهران نقل مکان کردند. غلامرضا هم برای چرخش چرخ زندگی و کمک به پدر مشغول به کار شد. ابتدا به مغازه لنت فروشی رفت. سخت کوش بود تا قدری از بار و فشار ...
آتش خشم / روایتی از خودسوزی زنان در دالاهوی کرمانشاه
همین باعث شد تا با کمک فامیل و همسایه، خانه ای درست کند و همان جا در تنهایی زندگی را پیش ببرد. خودش تکرار می کند: خانه و زندگی برای آنهاست چون مثل یک خانواده به من کمک کردند . منیره حالا بی مقدمه، بعد از سکوت و بغضی چند ثانیه ای، از آن روز تلخ می گوید که حالا بعد از چند سال هنوز روز و شبش را با هر لحظه از یاد آن پیش می برد. همه چیز را هر اندازه که خودش دوست دارد، تعریف می کند: پسرهای ...
قصه های جورواجور برای نوجوانان
زمان مردم هر جامعه تجربه کرده اند. این آثار، پلی ست میان نسل های جدید و مردمانی که در سالیان دور در همان سرزمین می زیسته اند. نمی توانیم از بچه ها انتظار داشته باشیم مفاخر ادبی فرهنگی و کتب کلاسیک ادبیات فارسی را بدون اینکه از آن های متنی خوانده باشند بشناسند و صد البته این نیز بدیهی است که نمی توان انتظار داشت بچه ها یک راست به سراغ خود متن اصلی کتبی مانند بهارستان یا کلیله و دمنه ...
چند تکنیک ساده برای دوباره عاشق همسر شدن
مشترکتان را پیدا کنید و برای انجام دو نفره ی این فعالیت ها تلاش کنید. 4. خاطره بسازید و خاطرات گذشته را یادآوری کنید. عشق نیاز به خاطره دارد. علایق همسرتان را بشناسید و لحظه ها و روز های خاطره انگیزی را بسازید. با هم به جا های دیدنی بروید و تفریح کنید. در سختی ها یار و یاورش باشید. در لحظات حساس او را تنها نگذارید و حمایتش کنید. خاطرات خوش گذشته را نیز یادآوری کنید و زنده نگه ...
مُلکِ مَلک
تاریخی این کشور شده اید: تیمچه ملک. می خواهم دعوت کنم که همراه کودکی هایم شوید و این میراث ملی را اینگونه ببینید. مسیر رسیدن از ضلع جنوبی میدان نقش جهان، سردر قیصریه وارد بازار شوید تا به چهارسوی قیصریه برسید. از سمت راست چهارسو وارد بازار زرگرها شوید و برسید به چهارراه اول دست راست، سپس چهارراه بازار زرگرها دست راست، تقریبا بعد از سی قدم در سمت چپ سردر تیمچه را که دیدید وارد ...
زن 21 ساله: خواستگار نداشتم ولی شوهر می خواستم
پرغصه دارد چون به خاطر وضعیت خانواده اش خواستگاری نداشت و بالاخره مجبور شد با پدر میان سال من ازدواج کند! خلاصه سال ها به همین ترتیب گذشت و من هم به سرنوشت زن پدرم دچار شدم چرا که آرام آرام به چهارمین دهه زندگی ام نزدیک می شدم در حالی که خواستگار مناسبی نداشتم. در همین روزها بود که خواهرم از من خواست پیش آنها رفته و در یک کارگاه تولیدی کار کنم. من هم که دیگر از نگاه های طعنه آمیز دیگران ...
روایتی از سبک زندگی شهید کاوه/ توصیه شهید به مادر برای شهادتش
دیده ام. 2519 یعنی دو هزار و پانصد و نوزده متر ارتفاع. اولین بار، پنج ساله بودم که این ارتفاعات را دیدم. در چند سال اخیر هم، دو_ سه بار آنجا را دیدم. من روی قله این کوه، یک جوان 25 ساله را می بینم که لباس سیاهی پوشیده و در حال سجده است. من همیشه این تصور را دارم وقتی مقابل این کوه می ایستم، پدرم را در این حالت می بینم. حتی همین حالا هم همین تصویر مقابل چشمم آمد. مسئولیت پذیری ...
به همه می گویم من مادر دو تا شهیدم حاج قاسم و حاج علی!
همه چیز را خوب بلد بود که همه فرمانده ها قبولش داشتند. به من زیاد چیزی نمی گفت اما می دانستم کارهای مهمی توی جبهه انجام می دهد. الهی دور قد و بالایش بگردم. کور بشوند این چشم هایم از غصه نبودنش. خدا می داند این همه سال از نبودنش گذشته اما داغش هنوز برایم مثلِ روزِ اول تازه است. یک روز از منطقه برگشت خانه. دید دوباره جابه جا شدیم. خندید. خم شد و دستم را بوسید و گفت: ها یوما! این جا فرار ...
وقتی مرگ تصنعی رزمنده ای را از دست عراقی ها نجات داد
بسته بودم. چهارمین روز بود که من چند قدمی خاکریز عراقی ها خودم را به مردن زده بودم. بعضی از اتفاقات است که اصلا تصور نمی کنیم در طول زندگی ما حتی یک بار هم پیش بیاید. آیا می دانید وقتی تشنگی چنان به شما فشار بیاورد که به ستوه درآیید، چه می کنید؟ من می دانم؛ اگر جایی باشید که زمین تا حدی نمناک باشد، خاک روی زمین را کنار می زنید و گونه های خود را روی آن قرار می دهید تا بدینوسیله شاید تا ...
محمود پوروهاب با قصه های جورواجور به بازار نشر آمد
هایی بر مبنای آموزشی، تربیتی و اخلاقی؛ قصه هایی با درون مایه های کاملاً مذهبی و قصه های طنزآمیز. از نقاط قوت این اثر زبان ساده و قابل فهم آن برای کودکان است؛ به گونه ای که از نوشتن واژه های غیرقابل فهم و نامأنوس پرهیز شده است. خواندن این کتاب به همه کودکان و نوجوانان و افراد علاقمند به حوزه ادبیات، توصیه می شود. در بخشی از کتاب می خوانیم: چند جوان جلوی یک مغازه زیر سایه ...
هدیه خاص رهبری برای عروس و دامادهای معراجی!
.... از سال 96 تا به حال بیش از 600 زوج پیمان عقدشان را کنار شهدا بستند و کمتر از 5درصد از این آمار به جدایی ختم شده است. به قول سردار رنگین، وصال در معراج و در چنین فضای معنوی، نیازمند دعوت خود شهداست و مهم است که زندگی از کجا و با چه نوری آغاز شود. اینجا میزبان ها همه از جنس شهدا هستند و اولین شان مادر شهید مجید قربانخانی است. همان مادرشهیدی که چند روز قبل رهبر معظم انقلاب خطبه عقد دخترش را جاری ...
سکوت این پرسپولیسی بالاخره شکست
در قلب خود نگه داشتم. این افراد در باشگاه بودند؛ اما به این دلیل که سر سفره پدر و مادر خود بزرگ شده و حرمت نان و نمک را همیشه نگه داشته ام عادت ندارم جایی که نمک می خورم نمکدان بشکنم اما آن چسبیده ها در نساجی به من و حدادیان خیلی خیانت کردند. الان آن افراد هیچ جایگاهی در نساجی ندارند زیرا خدایی آن بالاسر است. نیم فصل اول کارمان را می کردیم و تا رتبه پنجم جدول بالا آمدیم که در نساجی بی سابقه بود ...
رابطه سیاه مرد متاهل با خانم فروشنده مغازه اش ! / آقای رییس لو رفت !
خانواده ام حمایتم نمی کردند و از طرف دیگر همسرم اهمیتی به من نمی داد. تمام عشقم شده بود پسرم. بالاخره یک روز دلم را به دریا زدم و به حالت قهر به خانه پدرم برگشتم. همسرم هم تا چند ماه به سراغم نیامد. به محض اینکه خانواده ام فهمیدند می خواهم طلاق بگیرم، پدرم پا پیش گذاشت و با کامبیز حرف زد. سه ماه بعد به خانه ام برگشتم. حالا دو سال است که خانه پدرم هستم. کامبیز هم هفته ای یک روز برای دیدن ...
رمانی که به درون حوزه علمیه سرک می کشد
نیست بذار یه کم باهات حرف بزنم. حرف چی؟ ایوان خندۀ کوتاهی کرد و گفت: حرفای خوب خوب. ممدسن گوشش به حرف های مادرش نبود، دل و فکرش مانده بود پیش کاغذی که طلبۀ همسایه داده بود و حالا توی جیبش بود. چشمش به نوار فروشی سعید افتاد، گفت: مامان، بذار چندتا نوار روضه و منبر جدید برای بابا بخرم، خوشحال می شه. و بی آن که منتظر رخصت مادر بماند رفت توی مغازه. از حاج آقا مطلبی ...
مجموعه شعر مسافرت با قطاری بی قید با ترجمه اصغر علی کرمی
چاپ است. پس گرفتن آنچه هرگز نبوده است در اینجا پیرمردی است که پایش می لرزد چرا که باد عصایش را دزدیده است در اینجا کودکی است که راه رفتن را دوست دارد اما چشم های زمین زیر پایش درد می گیرد این انسان روزی که زمین خواسته اش را پرورش می داد به هیچ احتمالی دست نیافت پس ای پسر ابرها آنچه ابرها ...
روایت زن آقا از مشهورترین ایستگاه اتوبوس تهران | نام سید را مردم روی ایستگاه گذاشتند
به این محل باز شد؟ حالا برای پاسخ به خیلی از سؤال ها دیگر سید را نمی توان پیدا کرد چون سال هاپیش چشم از دنیا فرو بست ولی معصومه جلالی 85 ساله همسر او بهترین کسی است که می تواند ما را با سید آشنا کند. قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید در محل او را به اسم زن آقا می شناسند و هنوز لهجه کردی کرمانشاهی اش را حفظ کرده است. می گوید: بچه بودم با مادربزرگم از راه قصر شیرین به ...
خیابان فردوسی، یک قرن قبل +عکس
های مهم تاریخی در این خیابان ساختمان سفارت بریتانیا بوده است. در عکس اول تصویر یک روز برفی در خیابان فردوسی را می بینیم. چند عابر نیز در این تصویر دیده می شوند که لباس هایی سنتی و زمستانی بر تن دارند و یک نفر نیز با پارویی در دست ایستاده و به دوربین نگاه می کند. عکس دوم عبور عابران و احتمالا دورنمایی از مغازۀ عکاسی خود سوروگین را نشان می دهد. در این عکس عبور هم زمان اتومبیل ...
عشق گاهی بی تصویر در می زند!
. خانمم آن روز به جای دوستش برای پرستاری از شاگرد من آمده بود. عشق رضا و پیمانه با تبریک سال نو آغاز شده : آن روز چند جمله سال نو را تبریک گفتم و برگشتم اتاق خودم. چند روز بعد خانواده خانمم آمده بودند دیدن بچه های کهریزک. آنجا دومین بار بود که خانواده خانمم را دیدم. حس کردم خانواده مومن، خون گرم و به معنای واقعی انسان هستند. خوشم آمد. سومین بار سیزده به در بود. چون بارندگی بود با گروه ...
اهالی تلاش کردند که کاسب منصف از محله نرود | عریضه نویسی برای ماندن آقا ولی
همشهری آنلاین: حالا چند سالی است که خیلی ها معتقدند کسبه امروزی منفعت مالی خود را بر هر چیز دیگری ترجیح می دهند اما در همین دوران هم کسبه ای پیدا می شود که مصداق کاسب حبیب الله است. افرادی مانند حاج ولی الله یزدیان که اهل محل وقتی فهمیدند می خواهد کسب و کارش را تعطیل کند به روش های مختلف، حتی نصب کاغذنوشته هایی روی مغازه اش از او خواستند همچنان کاسب امین محل باقی بماند. همین نوشته ها هم همشهری ...
طرح یک دغدغه همیشگی سینماگران ایرانی
را ساخت در حالیکه ده روز قبل از انتخابات تصمیم به ساختش گرفت. فیلمی که به گفته خودش سندی است که اگر روند اصلاحات به شکست برسد باید در مقابل تاریخ جواب داد او بعد از خون بازی درحالیکه فیلم داستانی و سینمایی چند سال نساخت، دو مستند تاثیرگذار جلوی دوربین برد، مستندهای حیاط خلوت خانه خورشید و ما نیمی از جمعیت ایران هستیم ؛ اولی درباره ی خانه ی خورشید به عنوان اولین مرکز کاهش آسیب های ...
پتوس و درس پرطاقتی
.... شیشه صورتی کمرنگ را برمی دارد و می آید روبه رویم می نشیند. می گوید که پتوس را بسیار دوست دارد، گل کم توقع، پرطاقت و بسیار زیبایی است که درس های زیادی به او آموخته. می گوید که این گل ها مونس همیشگی او هستند و آنها کمکش کردند تا بعد از مرگ مادر زودتر به زندگی بازگردد. وقت خداحافظی شیشه صورتی رنگ شاخه های پتوس را به دستم می دهد. از پله های مجتمع که پایین می آیم دستی بر سر برگ های پتوس می کشم و آرزو می کنم که پرطاقتی و کم توقعی را از این گل بیاموزم و سبزی و صفا را در همه روزها و ساعت های زندگی در خاطر داشته باشم. ...
روایتی از نفوذ شهید کاوه میان کومله ها/ توصیه شهید به مادر برای شهادتش
دیده ام. 2519 یعنی دو هزار و پانصد و نوزده متر ارتفاع. اولین بار، پنج ساله بودم که این ارتفاعات را دیدم. در چند سال اخیر هم، دو_ سه بار آنجا را دیدم. من روی قله این کوه، یک جوان 25 ساله را می بینم که لباس سیاهی پوشیده و در حال سجده است. من همیشه این تصور را دارم وقتی مقابل این کوه می ایستم، پدرم را در این حالت می بینم. حتی همین حالا هم همین تصویر مقابل چشمم آمد. مسئولیت پذیری ...
مشتری مداری از نظر فروشندگان
صرف اقساط و اجاره خانه و شهریه دانشگاه کنند. حالا فرض کنید این میان وسایل خانه هم یک خط در میان از کار بیفتند و احتیاج به تعمیر و تعویض قطعه داشته باشند. خب مسلماً همان اول کار سراغ مارک های به تجربه ثابت شده خارجی می روند که کمتر از این و آن درباره خرابی شان شنیده اند حتی اگر قیمت آن بالاتر از انواع ایرانی اش باشد. شاید این پیش فرض و ذهنیت برای سال های اول تولیدات وسایل خانه و آشپزخانه داخلی ...
چه بلایی سر پژمان بازغی آمده ؟ | گریه های دختر پژمان بازغی اشک همه را درآورد
ث آنلاین: پژمان بازغی در متن عکسی که منتشر کرد، نوشت: (( پایان یک سال تحصیلی دیگه،خداروشکر که اینقدر بزرگ شدی دخترم، آرزوی سلامتی دارم برای همه دختران نوجوان کشور عزیزم که مقتدرانه در وطنشان زندگی کنند وقوی وپایدارباشند.)) پژمان بازغی 48 ساله و متولد مرداد ماه است. پژمان بازغی تنها یک دختر دارد. پژمان بازغی چند سال متوالی مجری برنامه کودک شو بود و در آن برنامه بارها از علاقه اش به بچ ...
زن جوان: شهرام شبها از پنجره به اتاقم می آمد و....
زن 46 ساله گفت: هنوز 13 سال بیشتر نداشتم که مادرم را به دلیل سکته قلبی از دست دادم و در خانه تنها ماندم، چرا که برادر و خواهرانم ازدواج کرده بودند و در شهر دیگری روزگار می گذراندند. آن زمان همه امور خانه داری را به تنهایی انجام می دادم تا پدرم احساس دلتنگی نکند. خلاصه 3 سال بعد و در حالی که به سن 16 سالگی رسیده بودم روزی برای خرید مایحتاج زندگی به تنها فروشگاه رفتم و در آن جا با نگاه های عاشقانه ...
فال حافظ امروز : یک غزل ناب و یک تفسیر گویا (3 تیر)
بزرگ نیز در دوران جوانی در راه سفر نیمه کاره به هند همراه پدرش از دنیا رفت. در تقویم رسمی ایران، 20 مهر روز بزرگداشت حافظ است و هر ساله در این روز مراسم بزرگداشت حافظ با حضور پژوهشگرانی در سراسر دنیا روی آرامگاهش در شهر شیراز برگزار می شود. آثار حافظ دیوان حافظ شامل 500 غزل، 42 رباعی و چند قصیده است که آن را در در 50 سال از زندگی خود سروده است؛ یعنی به طور متوسط در هر ...
بر بام بهشت بامک
بیش از 91 هزار نفر صفحه سیدمهدی طباطبایی را دنبال می کنند و خودش فقط 94صفحه را دنبال کرده است. از بین آنها، چند صفحه مربوط به کلینیک های دامپزشکی و گل و گیاه است و چندتایی هم بازیگر در فهرستش دارد. تقریبا چهره سیاسی یا حتی مذهبی در این لیست نیست الا عبدالرضا هلالی. مداحی که در انتخابات 1396 پشت قالیباف ایستاد و بعد از انصراف او، از رئیسی حمایت کرد. هلالی اما پیش تر کسب شهرت کرده بود. در دهه 80 با ...