حتی مستند قرائتی هم سانسور شد: چگونه شیخ شوخ کاشی شد شرح شیخ کاشان ؟!
سایر منابع:
سایر خبرها
روضه خوان و ماجرای شفای پیرغلام اهل بیت (ع)
گوش نکرده و مستندهایم را در دیگر شهرها ساختم تا نوبت به ساخت این اثر رسید که روایتش در شهر سنقر که زادگاه خود من است می رسد و متوجه شدم که چه قدر حرف ایشان درست بود و از نظر پژوهشی کارم برای ساخت این اثر بسیار آسان شد و به راحتی پیش رفت. جاهدی درباره آخرین وضعیت از اکران مستند تفنگ برادرم گفت: متأسفانه برای پخش بین الملل این اثر امکان توافق با هیچ پخش کننده ای فراهم نشد. اما در ایران ...
دیروز در حد فاصل میدان آزادی تا میدان امام حسین(ع) تهران چه خبر بود؟
...> رفتم جلوتر و در حالی که خودم را زده بودم به آن راه به یکی از زن هایی که در حال سیب زمینی پوست کندن بود، گفتم: خانم پشت این موکب اصلا کسی شما را نمی بیند. چرا اینقدر به خودتان زحمت می دهید. حالا باز آن جلویی ها بهترند لاقل یکی تشکری ازشان می کند. سرش را بالا آورد و لبخندی زد و گفت: والا ما خودمان آمدیم این پشت که کسی ما را نبیند. چراکه آن کسی که باید ببیند خودش می بیند و همان کافیست. صدای ...
روایت جالبی از یک زندگی اورژانسی!
ویدئو وایرال شد من را پیدا کردند. نه تنها من، بچه های اورژانس همیشه این اتفاقات را رقم می زنند. مکالمه از بین 300فایل انتخاب شد! قصه تولید این مستند روایی چه بود؟ این دومین سوالی است که از آقاجری می پرسم و درباره آن، این طور توضیح می دهد: سال گذشته اورژانس خوزستان یک افتتاحیه خیلی بزرگ داشت که باید برای آن یک سری ویدئو از فعالیت های اورژانس تهیه می کردیم. دکتر میعادفر رئیس ...
برگزاری مسابقه کتابخوانی برای دانشجویان از کتاب خاطرات حسین فردوست
دولت شاپور بختیار بوده است. ارتشبد فردوست اما از حضور ژنرال هایزر در روز 22 بهمن در ایران در میانه ی بحث برای اعلام بی طرفی ارتش، چنین می نویسد: من به سرعت از اتاق کنفرانس خارج شدم. قره باغی دنبال من بود و گفت: بد نیست یک دیداری از ژنرال هایزر بکنید. او ستادش در همین اتاق پهلو است. گفتم: با این وضعِ تظاهرات بهتر است دیدار به بعد موکول شود و به سرعت دور شدم ... روایت جالب فردوست ...
تندروی برخی سلیقه من نیست اما به آنها هم احترام می گذارم/ شنیدن بعضی تهمت ها برایم عادی شده و چیز مهمی ...
به مصدق و نفرت زیادی از دربار داشتم. حس می کردم که کودتا کشور را از دست یک گروه ملی درآورده و به دست آمریکا و انگلیس داده است. کاملاً در جریان اخبار مربوط به سپهبد زاهدی نخست وزیر، یا تیمور بختیار، یا سرلشکر آزموده که مصدق را محاکمه می کرد بودم. در سال های دبیرستان شب نامه هایی که جبهه ملی در کوچه ها پخش می کرد و به دستمان می افتاد، می خواندیم. نهضت ملی که بعد از کودتا پدید آمده بود و میتینگ های ...
گزارش شفقنا از نکوداشت عالی نسب و آینده توسعه در ایران ؛ مومنی: فساد و تعارض منافع کمر اقتصاد ایران را ...
مهم تر بودند. وی بیان داشت: علی رغم شرایط جنگی در سال های پایانی جنگ، اندازه تولید کشاورزی نزدیک به دو برابر آغاز جنگ شد و علی رغم همه ماجراهایی که بعد از سال 1365 رخ داد که با شوک معکوس نفتی رو به رو شدیم، ایامی را سپری کردیم که با درآمد حاصل از فروش یک بشکه نفت، حتی قادر به تامین هزینه ارزی تمام شده نفت نبودیم؛ و علی رغم اینکه تمرکز استراتژی صدام حسین از 1365 بر انهدام ظرفیت های ...
زرنگ بود که شهادت او را برگزید!
...: عدو عدو و شروع کردند به شلیک. از فاصله بسیار کمی توپ 23 شلیک می کردند و با کلاش می زدند. من همان مسیری را که آمده بودم دنده عقب گرفتم و از آن ها دور شدم. بعد نمی دانم چه اتفاقی افتاد که به یک باره نفربر پرت شد. یک ساعت بعد چشمانم را باز کردم، با خودم گفتم خدایا اینجا کجاست؟! من کجا هستم؟! چراغ قوه را روشن کردم دیدم داخل کانالی هستیم و با تلاش و سختی توانستیم بیرون بیاییم. بعد به یکی از ...
تنها حاج احمد نبود که آرزوی جنگ با اسرائیل را داشت
اسرائیل باشد. باید در فضای سال 61 و بویژه بعد از فتح خرمشهر قرار گرفت تا این جملات را فهمید و مثل حاج احمد تحت تأثیر قرار گرفت. در آن سال ها جنگ با اسرائیل آرزوی نه تنها رزمندگان که بسیاری از مسئولان و مردم بود؛ بویژه که ما صدام را بیرون کرده و خرمشهر را آزاد کرده بودیم. همه در اوج غرور و اعتماد به نفس بودند. احساسات ضد اسرائیلی در آن سال ها به حدی قوی بود که از ابتدا جنگ با عراق را مقدمه آزادی قدس می ...
اختلاف مبنایی با برخی دوستان
انتقام سازماندهی شد. نشریه انتقام در کنارش بیانگر اهداف جدی و قوی و ناب مبارزاتی بود؛ نشریه ای که آخرین شماره اش مربوط به کاپیتولاسیون بود. ... انتقام، مدتی طول نکشید، فکر کنم یک سال بود. جالب آن است که از هسته های اولیه کار در انتقام آقای حاج شیخ ابوالقاسم وافی که در قم بود. چند سال بعد که ما از موضوع عضویت آقای وافی اطلاع پیدا کردیم، فهمیدیم چقدر هوشمندانه کسانی را انتخاب کرده اند که ...
چراغ روشن فارابی در سال سخت سینما
اولی اگر تهیه کننده و سرمایه گذار پیدا نمی کرد، پروانه ساخت نمی گرفت و صلاحیتش هم تأیید نمی شد. در این فرایند دیگر یک استعداد دنبال تهیه کننده نمی گردد بلکه به شرط داشتن الزامات ورود به سینمای حرفه ای و تأیید صلاحیت فارابی، برای سرمایه گذاری اقدام می کنیم. یکی از تولیدات سال گذشته ما در جشنواره فیلم فجر بعد از رفتن رضا نجاتی بود که سال قبل از آن برنده سیمرغ فیلم کوتاه جشنواره شده بود. اگر فارابی ...
دانستنی هایی شگفت انگیز از علامه امینی و کتاب الغدیر که نشنیده اید
خودش بگوید که این کتاب... . این واقعا یک عنایتی است. * ایشان به کشورهای دیگر هم سفر داشتند؟ بله، سفر داشتند، اگرچه بعضی از سفرهای ایشان متأخر بود. یعنی بعد از این که الغدیر منتشر شد، ایشان به سفر هند رفت و چند ماه در آنجا ماند و اصلا مورد اعجاب و دهشت قرار گرفتند که واقعا اگر ما بدانیم چقدر کتاب هست، چقدر نسخه در جاهای دیگر هست... . همان طور که گفتم این را با ...
سهمیه بنزین از چه زمانی در کارت های بانکی شارژ می شود؟
تامین سوختشان و حتی می گویند که کاش یک فکری به حال ما می کردید تا ما بتوانیم سوخت آزاد بزنیم، تازه ترین اطلاعات و دیدگاه ها را بشنویم از شما به عنوان مقام عالی شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی ایران نژادعلی: با توجه به شایعاتی که در اصل دارد توی فضای مجازی حالا توسعه و گسترش پیدا می کند که حالا دلایلش هم دیگر مشخص نیست که چرا واقعا این شایعات به این وسعت در حال گسترش است من نیاز هست که یک ...
ترفندهای آزادگان ایرانی برای دعاخوانی پنهانی در اسارت
نداشت من به ایشان کمک می کردم تا بتواند دستشویی برود یا حمام کند. وقتی در اردوگاه تکریت کنارش بودم، چون از قبل نمی شناختمش متوجه شدم که دعا زیاد می خواند به بچه ها گفتم حاجی در دعا خیلی وارد هست و از حفظ همه ی دعا ها را می خواند. گفتند هر روز فقط یک خط از دعا را حفظ کن و بیا بما بگو گفتم باشه. این شد که زیارت عاشورا در کاغذ سیگار نوشته شد و تکثیر شد و در کل اردوگاه پخش شد. وقتی حاج حسن ...
نکبت بزرگسالی
؛ ایستاد، تلفن را قطع کرد و مودبانه گفت: بفرمایید. پرسیدم: عمو! چند سالته؟ جواب داد: 14 سال. بدون مقدمه گفتم: آخه چرا این قدر برای بزرگ شدن عجله داری؟ تو می دونی بزرگ شدن یعنی چه؟ جواب نداد؛ من هم جواب نمی خواستم، می خواستم حرف های خودم را بزنم. پس ادامه دادم: می دونی بزرگ شدن یعنی با تیپا توی زندگی پرت شدن؟ یعنی حسرت ایام شیرین کودکی در دوران ادبار ...
خون آرمان چشم ها را به روی حقیقت باز کرد
، چرا بالا آمدی، آرمان گفت: مامان خواستم خودم کیف را از دستت بگیرم، کاری نداری. گفتم: نه شب زودتر بیا. بعد هم گفت یا علی، خداحافظ. این آخرین دیدار من و آرمان بود. بعد پدرش، او را به حوزه رساند. بعد از رساندن آرمان به حوزه، همسرم با من تماس گرفت، که آماده باشید تا خیابان ها شلوغ نشده شما را به منزل مادرتان ببرم. ظهر بود که ایشان به دنبال ما آمد و به منزل مادرم رفتیم. ساعت 3 بعدازظهر بود، که با آرمان ...
شهیدان حسینی؛ روایتگر حدیث عشق غدیر
《چون رهبرم دستور داده در جبهه ها حضور پیدا می کنم》و به یقین هر دوی آنها گلهای دستچین بودند. وی بیان کرد: دوستان سید جواد می گفتند در عملیات کربلای چهار《تیری به پهلوی ایشان خورده و با شال سبزی که گردنشان بوده پهلویش را می بندد 》بعد از آن در حالی که هنوز به سن 34 سالگی نرسیده بود مفقودالاثر می شوند که برادرم سید اسماعیل که در آن زمان دانش آموز سال آخر دبیرستان بودند به عشق دیدار دوباره برادرم و ...
اصفهان مدیون جمشید مظاهری است/ مردی به نفاست یک کتابخانه
، از بیهقی آغاز می شد و به علامه قزوینی، فروزان فر، مینوی، همایی و بهار می رسید. ما 200 سال است بین سنت و تجدد درگیر هستیم و جمشید مظاهری وجودش، 10 درصد مدرنیته بود و 90 درصد سنت؛ زمانی صراحتاً به من گفت شعر پروین را به شعر فروغ فرخزاد ترجیح می دهم. با توجه به همان 10 درصد، انتظار داشتم در این یادنامه، نواندیشی مرحوم مظاهری نشان داده شود. یادنامه، امتداد شخصی است که درباره اش نوشته می شود. ...
حقیقت ولایت در روز غدیر روشن شد/ پرده برداری رسول خدا(ص) از حقیقت ولایت در خطبه غدیریه
فقط با خدا بیعت می کنند. این طور نیست که شما در عرض خدا باشید. غلط معنا نکنیم بگوییم حضرت خداست. حلول نیست. بینونت محفوظ است. در بیعت رضوان می فرماید فقط دارم با خدا بیعت می کنم یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدِیهِمْ ، این دست دست خداست. وَمَا رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ وَلَکِنَّ اللّهَ رَمَی (انفال/17)، این همان است. همه انبیاء مبعوث به ولایت الله اند. باید ولایت الله را در عالم جاری کنند و امت ...