دست درازی مرد بی شرم به دختر 16 ساله دوست همسرش / فیلم های ناجور به من ...
سایر منابع:
سایر خبرها
شاعرانگی شهید جهان شاهلو عامل جذابیت فیلم است/ هنگام مشکلات از پدر شهیدم مدد می گیرم + فیلم
... جهانشاهلو: همانگونه که بیان کردید قبل از تولدم، پدرم به شهادت رسیده بودند اما من همانند بسیاری دیگر از مردم با جنگ بزرگ شدم و سختی های آن را لمس کردم. به یاد دارم در کودکی هر گاه از مادرم درباره پدرم سوال می کردم او می گفت بابایم به جنگ رفته است اما هر اندازه زمان جلوتر رفت و بزرگتر شدم احساس کردم اصل ماجرا امری دیگری است. بعد از اینکه متوجه شدم پدرم شهید شده، تمام تلاشم این بوده در زندگی ...
کانون خانه ی اول و آخر پدرم بود
پوسترهایی که از او توزیع شد و همچنین دکلمه ای که از وی پخش می شد یادش را گرامی داشتند. سخنرانان مراسم یادبود این چهره ی تاثیرگذار هرمز علیپور، آیدین آغداشلو، مسعود کیمیایی، احمد پوری، هوشنگ کامکار، علی میرزایی و تنها فرزندش ماهور احمدی بودند. ماهور احمدی در جمع دوست داران پدر بیان کرد: از همه ی دوستانی که در این گرمای طاقت فرسا به احترام پدر حاضر شدند کمال تشکر را دارم. پدرم یک ...
روایت گری حادثه پدرم باعث شد نمایشگاه دایر کنم
پیرهادی ، دختری که عکاس و مستندنگار است و راوی داستان غم انگیز و واقعی از خانواده خود به خصوص پدرش خسرو پیرهادی به صورت تصویری و مستند به نمایش گذاشته است و به نام نمایشگاه کاسرو رونمایی کرده است و در یک خانواده پنج نفره متولد شده است. چرا کاسرو؟ من مادرم اهل ترکیه است و پدرم بواسطه مسافرتی که به ترکیه داشتند با مادرم در دانشگاه آشنا و با هم ازدواج می کنند چون مادرم اسم خسرو را ...
عکس سلفی راز سرقت طلایی را برملا کرد
از حادثه سرقت منزلمان با دختر جوانی به نام فتانه آشنا شدم. رابطه ما چند ماهی طول کشید و به هم علاقه پیدا کردیم. او چند باری به بهانه دیدن خانواده ام به خانه ما آمد، اما کم کم رابطه اش را با من کم و کمتر کرد تا اینکه با هم قطع رابطه کردیم. البته من در اینستاگرام او رادنبال می کردم تا اینکه یک روز قبل دیدم عکس سلفی از خودش منتشر کرده و انگشتری شبیه انگشتر قیمتی مادرم به دست دارد. مشکوک شدم و احتمال ...
رازگشایی از جنایت آتشین
متوجه شدم یک مرد افغان با مادرم در ارتباط است و از او کینه به دل گرفتم. وی افزود: قصد خرید خودرو داشتم و مادرم نیز عنوان کرد که مرد افغان قصد فروش خودرویش را دارد به همین خاطر شرایط را برای خودم فراهم دیدم و وقتی به تهران آمدم مرد افغان را خفه کردم و جسدش را در صندوق عقب خودرو گذاشتم و به جنوب کشور رفتم. پسر جوان ادامه داد: در بیابان های اطراف شهر کازرون جسد را از خودرو بیرون آوردم و با ...
ابهام در ماجرای سرقت میلیاردی از خانه لاکچری
...: موکل من که پدر خانواده است در خارج از کشور به سر می برد و من به وکالت از او اینجا هستم. موکل من درخواست مجازات متهم و استرداد اموالش را دارد. سپس فرهاد در جایگاه حاضر شد و گفت: من اتهام را قبول ندارم. چند سال قبل دبیر مدرسه بودم و معلمی می کردم، بنا بر دلایلی از کار اخراج شدم. بعد به تهران آمدم و در یک ساختمان فوق لاکچری سرایدار شدم. من هنرمند خطاط هستم و خطاطی می کردم. روز حادثه ...
فیلمساز هندی: به اندازه ایران فیلمساز زن نداریم
اولین بار است که در جشنواره ای با این شعار که پای خانواده می ایستیم ، حضور پیدا کرده ام. موقعی که مشغول ساخت همین فیلم بودم، تجارب آموختنی خوبی از نقش زن در خانواده به دست آوردم که به نظرم خیلی مهم است. این کارگردان توضیح داد: این روز ها متأسفانه معمولاً نقش زن ها به صورت غیرمنصفانه انعکاس داده می شود و ما به عنوان فیلمساز باید آن را به درستی ارائه دهیم. فیلم من درباره پدر و مادری است که دور ...
مداح اهل بیت(ع) باید اهل تزکیه بوده و درگیر غرور کاذب نشود
خیلی زود سایه مهربانی پدر از سرمان کم شد. 9 سال بیشتر نداشتم که پدرم به رحمت خدا رفت و سرپرستی ما را مادرمان عهده دار شد. مرحومه مادرم، بانوی بسیار ساده و مومنه اصالتاً اهل روستاهای نزدیک همدان بود که با پدرم زندگی ساده و بی آلایشی داشت. مادرم یک زن بسیار فداکار بود. بسیاری از کارها را خودش به تنهایی عهده دار شده بود؛ بسیار هم اهل رعایت و احتیاط بود. ایشان معتقد بودند که ما نان را نباید از ...
سلبریتی هایی که خبر نداشتند پدر شده اند!
جنیفر هیل رابطه داشت. بیش از 50 سال بعد، دخترش، اَبی هریس، با او تماس گرفت و خود را معرفی کرد. در حالی که دیوید اعتراف می کند که این خبر برایش غافلگیرکننده بود، به خاطر دارد که از آشنایی با دخترش خوشحال شد. دیوید گفته بود: فهمیدن اینکه من یک دختر دارم، بعد از این همه سال، برایم غافلگیرکننده بود. با این حال، وقتی این ماجرا را فهمیدم، خوشحال شدم که ابی را می شناسم و به همین دلیل هر زمان که ...
هدفم توسعه زبان عربی محاوره ای و تسلط زائران راهپیمائی عظیم اربعین حسینی است
جعفر خفایی که این روزها دوره های رایگان آموزش زبان عربی ویژه اربعین قرار داده است، می گوید: هر سال به خصوص نزدیک به اربعین حسینی، تعداد زیادی از زائرین ، دغدغه یادگیری مکالمه کاربردی عربی عراقی به منظور زیارت عتبات عالیات را داشتند. به همین لحاظ، با هدف کمک به توسعه فرهنگی زیارت اربعین و شرکت موثر در پویش میلیونی پیاده روی اربعین، تصمیم گرفتم که دوره ای رایگان برای آموزش عربی ویژه اربعین و زیارت ...
اظهارات عجیب پدر بی رحم بعد از قتل دخترش/ برای اینکه دخترانم از خانه بیرون نروند می خواستم آنها را فلج ...
، همه خانواده چند ماه قبل به ایران آمده اند و پدر خانواده کارگر فصلی است. اعضای این خانواده در تحقیق جمعی موضوع خودکشی را که پدرشان تعریف کرده بود تایید کردند اما در توضیح ماجرا و جزییات ضد و نقیض هایی وجود داشت. در نهایت یکی از دختران خانواده که از متوفی بزرگتر بود پرده از قتل خواهرش برداشت و گفت: یکشنبه شب وقتی به خانه آمدم متوجه شدم در اتاق بسته است، پدرم و دو خواهرم را برای تنبیه و ...
جزئیات اعتراف هولناک پدر جنایتکار | قصد قتل نداشتم، فقط می خواستم دخترانم را فلج کنم
...> در پی افشای حقیقت مرد 55 ساله بود چاره ای جز اعتراف نداشت و همه ماجرا را شرح داد و به این ترتیب بازپرس جنایی دستور داد جسد دختر 19 ساله پس از انجام معاینات اولیه به پزشکی قانونی منتقل شود و پدر خانواده برای تحقیقات بیشتر تحت نظر ماموران اداره دهم پلیس آگاهی در بازداشت باشد. این مرد در جدیدترین اظهارات خود گفت: من کارگر فصلی هستم و از سالها پیش به ایران می آمدم هر چند وقت یکبار هم به وطنم ...
بازیگری با پول و پارتی نیست!
نیکان چه مسیری را گذراندید؟ 2سال بعد از فیلم آتابای، متوجه شدم که برای سریالی تست می گیرند. روز دوم پیش تولید کار بود که برای تست بازیگری رفتم. اما بعد از تست تا 5 ماه هیچ خبری نشد، فکر می کردم قبول نشده ام. البته در آن زمان مادرم را هم از دست دادم و خیلی دنبال نتیجه تست نبودم ، اما گویا در آن مدت عوامل تولید به بسیاری از آموزشگاه ها و شهرهای مختلف رفته بودند تا از استعدادهای دیگر نیز تست ...
ستاره لیگ برتر از آسیب های دردناک دوران کودکی اش می گوید؛ 6 ساله بودم که دوست مادرم به من تعرض کرد/ از 7 ...
دله الی فاش کرد که در کودکی توسط یکی از دوستان مادرش مورد آزار جنسی قرار می گرفت. این ملی پوش انگلیسی پس از بازگشت به اورتون در ماه آوریل، در جریان مصاحبه با گری نویل این موضوع را فاش کرد. او همچنین عنوان کرد که به تازگی به دلیل اعتیاد به داروی خواب آور مدتی را در بازپروری گذراند. دله گفت: هنگامی که شش ساله بودم از سوی دوست مادرم مورد آزار و اذیت قرار گرفتم... زیرا مادرم الکلی بود ...
تصاویری از بدرقه احمدرضا احمدی به خانه ابدی؛ هنرمندان چه گفتند؟
...، من بعد هم همین طور. اگر جایی پدرم سرش را پایین می گرفت مادرم با دستش سرش را بالا می کرد. کانون خانه اول پدر من بود و خانه آخرش هم بود. سال های اول انقلاب مقداری تحت فشار بود اما خوشبختانه مدیران بعدی کانون خیلی خوب قدر پدر من را می دانستند و رفتار درست و انسانی با پدرم داشتم. او با تشکر از کوروش سلیمانی گفت: او پدر من را به یکی از آرزوهای خود رساند و با جرأت و جسارت یکی از ...
انتشار تصویری جالب از آلبوم خصوصی “شقایق فراهانی”/ عکس
4شکرش باقی بود که به نظر خودم ازون شکنجه گاه راحت شده بودم . تا جنگ شروع شد و استادم از ایران رفتن . ازونجایی که بیش فعال بودم و خیلی شیطون اون سال ها ازینکه از زیر پیانو یاد گرفتن در برم خیلی برام خوشایند بود . گذشت و گذشت و گذشت و .... تا الان که 50 ساله شدم . دور از جون شما بزرگواران مثل سگ پشیمونم . اینکه بچه بودم و سیستم آموزشی و رفتار پدر و مادرم غلط بوده و چنین و چنان ...
پیکر احمدی در خاک آرام گرفت/ وداع کانون پرورش فکری با یار قدیمی
کامکار موسیقی دان و نوازنده ی چیره دست دیگر سخنران این مراسم، در تاسف از دست دادن این شاعر گفت: حدود 45 سال می شود که با احمدرضا آشنا هستم، به واسطه ی هنرش و دوستی ای که با داماد ما محمدرضا لطفی داشت با ایشان دوست شدم. همیشه کارهای مرا پیگیری می کرد و نظر می داد. تقریبا دو سال پیش، من تصمیم گرفتم با خوانش احمدرضا اشعار فروغ را به صورت فایل صوتی در بیاوریم. پروژه ی آن کار چند ماه پیش تمام شد ولی به ...
زندگینامه رجب علی اعتمادی معروف به ر اعتمادی+آثار
نشین ها می رفتند و کار می کردند، ولی به خاطر عشق و علاقه ای که به شهرشان داشتند دوباره برمی گشتند، پول ها را خرج می کردند و دوباره می رفتند . رجب علی اعتمادی می گوید من در یک خانواده متوسط متولد شدم و از سن شش سالگی عاشق کتاب بودم. پدرم وقتی این عشق را دید مرا به مکتب خانه برد تا زودتر سواد یاد بگیرم، چون آن زمان از هفت سالگی در مدارس ثبت نام می کردند. من یک سال در مکتب خانه درس خواندم و ...
قالی های پر از خون مسجد گوهرشاد شاهدانی خاموش/ گودالی انباشته از اجساد
هم با واسطه از روز حادثه می گفتند. زن و مردی که از قول پدر، پدربزرگ، عمو، عمه و... خاطره آن روز را نقل می کردند. باید برای این چندگانگی روایت چاره می کردم. به پیشنهاد مشاور، اول برای یکدست شدن خاطرات و دوم برای روایت از نزدیک، واسطه ها را حذف کردم و ماجرا را از زبان نزدیک ترین افراد در حادثه بیان کردم. فیض الله میرزازاده گله دار متولد 1300: گله دار بودیم. صبح، گوسفندها را برای چرا می ...
شکنجه های پدر مشهدی با خوردن چلوکباب | جریان چه بود؟
این ها بخشی از اظهارات زن 49 ساله ای است که برای شکایت از رفتارهای نامتعارف شوهرش وارد مرکز انتظامی شده بود. این زن که مدعی بود هرکدام از اعضای خانواده یک آب پاش برای خنک کردن خودشان دارند، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری قاسم آباد مشهد گفت: همسرم کارمند بازنشسته یکی از ادارات دولتی است اما اختلافات شدید ما از حدود 3 سال قبل، زمانی آغاز شد که او بعد از بازنشستگی دیگر در پرداخت ...
جزئیات قتل ناموسی دختر 19 ساله در تهران
در جریان درگیری 2 دختر 19 و 23 ساله به شدت از پدرشان کتک خوردند و صبح روز بعد دختر 19 ساله به نام حناز به دلیل شدت صدمات وارد شده و خونریزی شدید داخلی به کام مرگ فرو رفت. پدر مقتول با حضور بموقع مأموران انتظامی و قضایی دستگیر شد و به اتهام خود اعتراف کرد. زن جوان وقتی به پدرش گفت می خواهد از همسرش جدا شود و با فرد دیگری ازدواج کند، فکرش را هم نمی کرد که این ماجرا به قتل خواهرش به دست ...
سناریوی عجیب پدر دروغگو پس از قتل دخترش / متهم: مریم خودش را حلق آوریز کرده بود
...> رنگ پریدگی، شاهد جنایت میترا دختر بزرگ خانواده، وقتی در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت، رنگش کاملا پریده بود. بازپرس که متوجه ماجرا شده بود شروع به حرف زدن کرد و کمی بعد دختر جوان در حالی که گریه می کرد، گفت: پدرم خیلی عصبانی بود، من مینا را نجات دادم اما نتوانستم مریم را از زیر دست پدرم نجات بدهم. او ادامه داد: من شب از سرکار رسیدم و مادرم را با چشمان گریان دیدم. از داخل اتاق ...
صحنه سازی مرد افغان برای قتل دخترش
. مادر خانواده هر چه التماس کرده نتوانسته بچه اش را نجات دهد و از سوی شوهرش کتک خورده است. این مرد قصد کتک زدن دختر 17 ساله اش را هم داشت اما این دختر با کمک خواهر بزرگ ترش نجات یافت و از خانه گریخت. کارآگاهان به تحقیق از دختر بزرگ این خانواده پرداختند که او در تشریح ماجرا گفت : پدرم به رفت و آمد خواهرانم گیر می داد و دعوا و درگیری داشتند. شامگاه یکشنبه از سر کار بازگشتم، دیدم مادرم پشت در ...
مصاحبه پر سوژه بهاره رهنما ؛ حذف از سینما بعد از طلاق ، ترس تلویزیون از او ، دعوای توییتری ، فیلمسازی ...
ارتباطی ندارد که زن دیگر درچه شرایطی قرار دارد. این ماجرا به حدی برای من جدی است که دوستانم می دانند اگر در چنین رابطه ای قرار بگیرند من را به عنوان یک دوست از دست خواهند داد و از اساس بر این باورم که ما نباید وارد زندگی یک مرد زن دار بشویم. در همین شرایط زنانی هستند که بخاطر موقعیتشان ناچارند این شرایط را تحمل کنند چون بخاطر موقعیت مالی، اجتماعی وخانوادگی که دارند ناچارند در زندگی ...
ر. اعتمادی چطور به یکی از پرفروش ترین نویسندگان ایران تبدیل شد؟
آن زمان هر جا که از 15هزار نفر به بالا جمعیت داشت به عنوان یک شهر حساب می شد. لار تقریباً بن بست بود. بسیار فقیر و درمانده. مردمش به شیخ نشین ها می رفتند و کار می کردند، ولی به خاطر عشق و علاقه ای که به شهرشان داشتند دوباره برمی گشتند، پول ها را خرج می کردند و دوباره می رفتند . رجب علی اعتمادی می گوید: من در یک خانواده متوسط متولد شدم و از سن شش سالگی عاشق کتاب بودم. پدرم وقتی این عشق را ...
گفت و گویی خواندنی با حامد بهداد از کودکی و رفاقت تا خانواده و سینما | بازی در درباره الی را به خاطر قهر ...
چرا مادرم دوست داشت من نقاشی و موسیقی یاد بگیرم. کلاس تئاتر را خودم یواشکی ثبت نام کردم. پدرم مدام برایم کتاب می خرید و چون خودش شاهنامه را از حفظ است، شب های زیادی برای من و برادرم شاهنامه خواند. الحمدلله رب العالمین که به این شکل با اجداد تاریخی اسطوره ای خودم آشنا شدم. رستم و تهمتن می دانم یعنی چه و کوروش و شاهان دیگر ایران را می شناسم. در آن دوره روی صحنه هم رفتی؟ بهداد: من از 9 ...
یادی از واقعه مسجد گوهرشاد در تیرماه 1314 | بازخوانی روایت هایی از شاهدان عینی واقعه تاریخی مشهد
می آمد، آن قدر بلند که می گفتی اتفاق در خانه خودمان دارد رخ می دهد. جرئت نداشتیم بیرون برویم. رفته بودیم روی پشت بام با پدر و مادرمان. الهی خدا نصیب نکند. وحشتی بود که زن و مرد همین طور روی پشت بام ها فریاد می زدند. ما بچه ها از ترس می لرزیدیم و گریه می کردیم. این قدر وحشتناک بود که هنوز هر وقت یادم می آید، انگار که صدایش توی گوشم است؛ صدای تیراندازی، صدای وحشت آدم ها. مثل اینکه درِ ...
عبور شاعر از عطر گل ها
...> من ساعت 12 روز دوشنبه سی ام اردیبهشت 1319 در کرمان متولد شدم و از شانس من، خانه ای را که در آن متولد شدم، خراب نکرده اند و هنوز وجود دارد. آن خانه در آن موقع خارج از کرمان بود، ولی الان در وسط شهر کرمان است. خانه ای که من در آن متولد شدم، باغچه ای پنج شش هزار متری داشت که پدرم در آن باغچه پنبه می کاشت. من کوچک ترین فرد خانواده بودم و در واقع خواهرهایم بزرگم کردند. در سال 1326، همین بیماریِ جدا ...