در حق زحمت های مادرم خیلی نامردی کردم/ روی نگاه به چشمان مادرم را ...
سایر منابع:
سایر خبرها
جزییات قتل فجیع مرد ثروتمند به دست پسر غیرتی / مقتول چه سر و سری داشت
کرده است. در بررسی ها مشخص شد که چندی قبل ماموران پلیس کازرون جسد سوخته مرد جوان را پیدا کرده و به عنوان جسد مجهول الهویه دفن کرده است. پسر 19 ساله در اعترافاتش ادعا کرد وقتی فهمیدم مرد افغان قصد ازدواج پنهانی با مادرم را دارد عصبانی شدم و به همین خاطر وقتی به تهران آمدم با او درگیر شدم و در یک لحظه او را خفه کردم و جسد را به کازرون برده و در آنجا آتش زدم تا جسد قابل شناسایی ...
اخبار حوادث امروز 26 تیر از سقوط بالگرد اورژانس در کهگیلویه تا قتل وحشتناک مرد مغازه دار در مشهد
...> معمای قتل پدر خانواده با دستگیری پسر معتاد او فاش شد. دستگیری دزد خوابالو در پراید مسروقه دزد خودرو زمانی که در خودروی مسروقه به خواب رفته بود از سوی پلیس دستگیر شد. سرقت سریالی از زنان پولدار به خاطر کینه عجیب شما پولدارها حق ما را خورده اید و سزاتون همینه. این جمله ای بود که سارقان مسلح هربار که از طعمه شان سرقت می کردند، به زبان می آوردند. ...
هزینه 10 میلیونی برای طی کردن آموزش سرقت
یکی از روز های پایان اردیبهشت ماه امسال زن جوانی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از دو سارق موتور سوار به اتهام سرقت گوشی تلفن همراهش شکایت کرد. وی در توضیح ماجرا گفت: ساعتی قبل از محل کارم در یکی از خیابان های شمالی تهران بیرون آمدم و در پیاده رو به طرف ایستگاه مترو در حال قدم زدن بودم. لحظاتی بعد تلفن همراهم زنگ خورد و از کیفم بیرون آوردم و با یکی از دوستانم شروع به صحبت کردم. هنوز ...
زندگی جهنمی دختر 16 ساله در کنار مرد شیشه ای
خانه بیرون آمدم تا خودم را به کلانتری برسانم ولی ناگهان او با موتورسیکلت مقابل چشمان من ظاهر شد و درحالی که خشم و عصبانیت در چهره اش موج می زد از من خواست به همراه دخترم به خانه بازگردم اما من به راهم ادامه دادم و او هم که گویی بویی از مهر و عاطفه پدری نبرده بود با بی رحمی گاز موتورسیکلت را فشرد و من ودخترم را زیر گرفت به طوری که به گوشه خیابان پرت شدم و دست و صورتم زخمی شد. به همین دلیل به کلانتری آمدم تاخودم را از این زندگی جهنمی و شوهر شیشه ای نجات دهم که هنوز در قاب توهم قرار دارد... ...
قتل جوان روستایی به دست دهیار / در کن و سولقان رخ داد + جزییات
دهیار در روستا مشغول به کار شدم. مقتول فامیل دورم بود اما متوجه شدم او در زمین های منابع طبیعی ساخت و سازهای غیر قانونی انجام داده است. چندین بار با او صحبت کردم و از او خواستم دست از این کار بردارد اما بی فایده بود و او به کار خودش ادامه می داد و من هم مجبور شدم این تخلف را گزارش کنم.قصدم قتل نبود. مقتول چند بار به همراه چند نفر به سراغم آمد و معترض بود که چرا ماجرای ساخت و سازهای غیر قانونی او را ...
جانشین معروف: بنویسید زجر کشید و گریه کرد!
بالاترین لول نگه دارم و در لیگ هم عملکرد خوبی داشتم. با اینکه نزدیک 20 سال از دیگر پاسورها کوچکتر بودم اما توانستم خودم را در سطح بالایی نگه دارم. حرف آخر؟ نه فقط اگر ممکن است پایین مطلب بنویسید عرشیا دست بوس پدر و مادرش است. خب در این مورد هم صحبت کن. من یک قول به مادرم داده بودم که عنوان بهترین پاسور جهان را به او تقدیم کنم. آقای مومنی مقدم شاهد هستند من خیلی در ...
صبحانه با طعم خمپاره
اصابت و او به شهادت رسیده بود. آن فرد به دلیل اینکه بخشی از صورت پدرم از بین رفته بود نتوانست تشخیص دهد که او پدر من است یا نه من او را شناسایی کردم، دیدن آن صحنه برایم بسیار سخت بود؛ اما سعی کردم خودم را کنترل کنم؛ چون بیشتر خانواده ها عزادار بودند و گفتن این خبر به مادرم بسیار سخت بود؛ چون همه اقوام از خرمشهر رفته بودند و او کسی را نداشت، تصمیم گرفتیم با یکی از غسالان خانم خبر شهادت ...
داستان صیغه دختر 16 ساله با مرد 28 ساله
آمدهای دیگران به خانه خودمان را به او گزارش بدهم. من هم که در عالم کودکی هیجان زده شده بودم، از یک مرد غریبه برایش گفتم که چند بار به منزل ما آمده بود. این موضوع موجب شد تا پدرم کارش را در شهرستان رها کند و به دنبال شکایت برود. خلاصه خبرکشی های کودکانه من، سوء ظن های پدرم را بیشتر کرد و بالاخره مادرم از او طلاق گرفت و با مرد دیگری ازدواج کرد. من و برادر کوچکم نیز نزد پدرمان ماندیم اما چون ...
نقشه های پسر جوان برای رابطه با دخترخاله اش
برای سومین بار با پسر عمه مادرم ازدواج کنم و اکنون نیز یک دختر 2 ساله دارم ولی در این میان روزی سعید به مرخصی آمد و قادر تهمت های ناروایی را نزد او مطرح کرده بود. سعید هم مبلغی پول به پسرخاله ام داده بود تا مرا رسوا کند. در همین حال قادر به خواهرم گفته بود که قصد دارد تلفنی با من صحبت کند اما من نه تنها قبول نکردم بلکه شماره تلفن او را هم در فهرست سیاه گذاشتم تا مزاحمتی برای من ایجاد نکند ...
از همسرم جدا شدم و صیغه دوست صمیمی او شدم/ اینقدر توی گوش من خوند تا اغفال شدم و..
خودم جلال را دوست داشتم چرا که او هیچ گاه به من بی احترامی نمی کرد و از رفتارهای عجیب و غریب من در حیرت بود خلاصه با ترفندهای شیطانی همت در حالی از همسرم طلاق گرفتم که او بعد از این ماجرا مدام مزاحم من می شد و درخواست ازدواج می کرد ولی با تعریف و تمجیدهایی که از من کرده بود او را نیز شایسته ازدواج با خودم نمی دیدم چرا که نه شغل درست و حسابی داشت و نه تیپ و قیافه ای که مرا به این ازدواج متقاعد کند ...
قتل فجیع پدر با کتک های پسر معتاد
چند روز پلیس شهرستان ملایر در جریان مرگ مشکوک مرد میانسالی قرار گرفت. جسد این مرد در خانه اش پیدا شده و آثار ضرب و جرح روی صورت وی نشان می داد که به قتل رسیده است. در ادامه بررسی ها مشخص شد که این مرد با پسرش که معتاد به مواد مخدر بوده درگیری داشته و همین موجب شد تا این پسر جوان دستگیر شود. این پسر 23ساله اسرار قتل پدر را فاش کرد و گفت: برای تهیه مواد مخدر نیاز به پول داشتم ...
اعتراف هولناک قاتل 23 ساله/ مادر نامزدم گفت پسرم را بکش تا با دخترم ازدواج کنی!
...> زندگی این مادر و دختر بدون حضور پدر و پسر خانواده ساخته شده بود بنابراین ماموران به موضوع شک کردند. تا اینکه مانا تحت بازجویی قرار گرفت و اعتراف کرد برادرش به دست نامزدش کشته شده است. او گفت: من عاشق رامین شده بودم و مادرم هم بسیار تشویق می کرد که ما ازدواج کنیم. مادرم خودش تحصیل کرده بود و به من می گفت شوهر کردن بهتر از این است که وقتت را تلف کنی. مادرم بعد از اینکه پدرم زندانی شد با مرد دیگری ...
شاهین بعد از آزار سیاه در را قفل کرد!/ با پاهای خون آلود از خانه شیطان فرار کردم
گاه در حیاط خانه پرسه می زد و هر کدام به سهم خود بخشی از روز مرا پر می کردند اما من قدر آن روزها را ندانستم . این وقایع مدام فکرم را درگیر کرده اند ، با خودم می گویم که به خاطر یک عشق پوشالی همه چیز را خراب کردم . مرجان سرشار ازاضطراب هایی که در نقاب صورتش موج می زد وارد اتاق مشاوره شد....حال خوبی ندارد احتیاج به کمک برای برگشتن به خانه دارد اما از ترس رفتار های اعضای خانواده ...
باند خشن زورگیری به دام پلیس افتادند
اقتصاد24- زمستان پارسال زنی جوان به یکی از کلانتری های تهران رفت و از سرقت وسایلش توسط چهار سرنشین یک خودرو پراید خبر داد. زن در تشریح شکایتش گفت: منتظر تاکسی بودم تا به خانه بروم که خودروی پرایدی با چهارسرنشین جلوی پایم ایستاد، با این تصور که راننده مسافرکش است و سه مرد دیگر هم مسافر هستند سوار خودرو شدم؛ اما هنوز مسافتی زیادی طی نشده بود که راننده داخل یکی از خیابان فرعی پیچید و مرد جوانی که ...
زورگیران شیطان صفت به دام افتادند
تصمیم گرفتم در خودرو را باز کنم و خودم را به بیرون پرت کنم که یکی از آن ها کلت کمری به پهلویم گذاشت و تهدید کرد حرفی نزنم. آن ها مسلح به سلاح سرد هم بودند، من از ترس حرکتی نکردم تا اینکه راننده در مکان خلوتی خودرویش را متوقف کرد و پس از سرقت اموالم، مرا از خودرو به داخل خیابان پرت و فرار کردند. آن ها همه ماسک به صورت داشتند و من چهره آن ها را ندیدم. با شکایت زن جوان، پرونده به دستور بازپرس ...
هکر معروف سیستم های بانکی کارتن خواب شد / راز بازداشت جوان 28 ساله
های زیادی که در مسیر زندگی داشتم، به خوبی استفاده کنم. بعد از این ماجرا به سوی مصرف مواد مخدر رفتم و طولی نکشید که در گرداب مواد افیونی غرق شدم. وقتی به مصرف مواد مخدر صنعتی رو آوردم دیگر خانواده ام نیز به من اهمیتی ندادند و مرا طرد کردند. حالا دیگر جایی برای خواب هم نداشتم و به همین دلیل روانه پارک ها و خیابان ها شدم تا بلکه بتوانم به هر طریق ممکن هزینه های اعتیادم را تامین کنم. ...
شهید مراد لراوند: خواهرم! حجاب تو کوبنده تر از خون سرخ من است
سلام بر شهیدان اسلام از کربلای حسینی تا کربلای خونین ایران و سلام بر ملت شهیدپرور ایران. برادران! من از آن موقعی که خودم را شناختم و مولایم حسین(ع) را برای من شناساندند عاشق شدم و در دلم آرزوی زیارت کربلا را کردم و گفتم حسین جان اگر آن موقع که تو در صحرای کربلا تنها بودی و من هم آنجا بودم در رکاب تو جهاد می کردم و جان خود را در راه خدا و هدف تو می دادم و در همین هنگام خداوند حاجت مرا به ...
نجات یافته از اعدام اسیدپاشی کرد!
به طوری که همسرم از من جدا شد و من اسیر کوچه و خیابان شدم. به همین دلیل تصمیم گرفتم از او انتقام سختی بگیرم. چرا خانه پدری ات زندگی نمی کردی ؟ برادرم همراه مادرم زندگی می کند. او خانه پدری مان را پاتوق افراد خلافکار کرده و من آنجا نمی رفتم. درباره روز حادثه توضیح بده ؟ من از قبل مقداری مایع اسیدی تهیه و در زیر زمین خانه پدری ام مخفی کرده بودم . روز حادثه به آنجا رفتم و مایع اسیدی را برادشتم و به طرف برادرم پاشیدم که مقداری هم روی پاهای خودم ریخت. الان پشیمانی ؟ نه ! ...
ماجرای وحشتناک اسیدپاشی بر روی برادر
مرا تحت تاثیر قرار بدهد. با هم درگیر شدیم و من اسید را از زیر زمین برداشتم تا روی او بریزم، در این حین مقداری از اسید روی دست و پای خودم ریخت و سوختم. امروز برای دیدن خواهر و مادرم به خانه مادرم رفته بودم که ماموران از راه رسیدند و من را بازداشت کردند. الان هم پشیمان نیستم، چون برادرم، زندگی من را نابود کرد. خودش معتاد به شیشه بود و توهم می زد بعد این بلاها را سر من آورد. من قبل از این اتفاقات ...
به خاطر بدهی مجبور شدم زن صیغه ای بشوم! شب ها خواب ندارم!
ام آمد. من هم بلافاصله به خواستگاری او پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم، ولی روزگارم از آن جا به بی راهه فلاکت و بدبختی رسید که فهمیدم همسرم به مواد مخدر صنعتی اعتیاد دارد. دیگر نمی توانستم با این شرایط به زندگی مشترک با او ادامه بدهم چرا که همه روزهای زندگی ام به مشاجره و قهر و دعوا می کشید. بالاخره چند سال بعد از او جدا شدم و نزد خانواده ام بازگشتم، اما از این که سربار ...
سرقت هالیوودی 3 کیلو طلا از خانه ای در تهران
حادثه 24 - مادرم با ارثیه میلیاردی اش طلا خریده و همه طلاها را در گاوصندوقش مخفی کرده است . دختر جوان وقتی این جمله را از زبان پسر موردعلاقه اش شنید، نقشه سرقت به سرش زد. او با همدستی 3مرد مسلح به خانه پسر جوان دستبرد زد و 3کیلو طلا را به سرقت برد اما یک اشتباه عجیب راز این سرقت را فاش کرد. اردیبهشت سال گذشته بود که پلیس در جریان دستبرد مسلحانه به خانه ای در پایتخت قرار گرفت. صاحبخانه ...
سرقت طلایی با عکس سلفی لو رفت
خودش منتشر کرده و انگشتری شبیه انگشتر قیمتی مادرم به دست دارد. مشکوک شدم و احتمال دادم انگشتر دست او همان انگشتر مادرم باشد که یک سال قبل سرقت شده بود، به همین دلیل عکس را به مادرم نشان دادم و او هم تأیید کرد انگشتر خودش است. الان مطمئن هستم او سارقان را برای سرقت از خانه ما اجیر کرده است. وسوسه پولدار شدن بدین ترتیب مأموران پلیس پس از اظهارات پسر جوان به دستور بازپرس پرونده ...
حمله 4 مرد نقابدار به خانه اعیانی مادر و دخترانش در زعفرانیه تهران
آپارتمانی در زعفرانیه زندگی می کنیم. هر روز ساعت 7 غروب سرایدار مقابل در آپارتمان می آید و زباله ها را جمع می کند. امروز وقتی ساعت 7 غروب در آپارتمان را زدند در را باز کردم. چون فکر می کردم سرایدار است، اما همان موقع چهار مرد نقابدار به همراه سرایدار وارد خانه شدند. آن ها که اسلحه همراه داشتند با تهدید، همه پول و طلاهایمان را سرقت کردند و گریختند. با این تماس مأموران به خانه مادر و 2 ...
بزرگترین اشتباه زندگیم را کردم/ برای لذت بردن به شوهرم خیانت کردم!
خوبی برخوردار نبودیم ولی من با سرویس به مدرسه می رفتم. بعد از خدا،سیروس را واگذار می کنم به شما وقانون/سرنوشت شوم زن جوان در حمام خانه اش پای دوستم مژگان به خونه ما که باز شد قاپ شوهرم رو دزدید/ ضعف جنسی ناصر زندگیم را نابود کرد! حتی مجبور بودم بیش از حد متعارف حجابم را رعایت کنم و ... در همین شرایط بود که یکی از اقوام دورمان مرا برای پسرش خواستگاری کرد. آن زمان 17 ...
خودسوزی مادر سرطانی در تنهایی تلخ
خودم و دو فرزندم مشغول نگهداری از سالمندان و کودکان بودم. فرزندانم که یکی دختر و یکی پسر هستند، بیشتر اوقات نزد من بودند و هرچه می خواستند برایشان می خریدم و همه تلاشم را می کردم که از من راضی باشند منبع: خراسان بیشتر بخوانید زن جوان شوهرش را زنده زنده آتش زد و در را روی او قفل کرد + عکس خودسوزی دردناک خانم جوان ساوه ای / ماجرا چه بود قتل فجیع زن جوان در آپارتمانش/ داشتم سالاد درست می کردم که همسرم را کشتم خودسوزی خواستگار عاشق در خانه دختر جوان | چند نفر سوختند ...
دله آلی: در 6 سالگی قربانی تجاوز، در 7 سالگی معتاد و در 8 سالگی فروشنده مواد بودم
دوچرخه می شدم؛ در حالی که مواد مخدر را در دوچرخه مخفی کرده بودم. برنده عنوان برترین بازیکن ماه ژانویه سال 2017 لیگ برتر انگلیس در مورد نقطه عطف زندگی خود می گوید: در 12 سالگی سرپرستی من را به عهده گرفتند و از آن روز به بعد انگار زیر نظر یک خانواده فوق العاده بودم. حتی نمی توانم خانواده بهتری را تصور کنم که کارهای آنها برای خودم را انجام دهند. اگر خداوند انسان هایی برگزیده داشته باشد، آن ...
بارداری زن صیغه ای از شوهر عقیم اش
پوکه فشنگ به دست آوردند. وی گفت: من خودم از این ماجرا شوکه شده بودم و نمی دانستم پوکه های فشنگ چطور از کیفم سر در آورده اند اما مأموران مرا بازداشت کردند 40 روز در زندان بودم. در این مدت بارها گفتم احتمالا یکنفر با من دشمنی کرده و برایم پاپوش درست کرده است تا اینکه سرانجام با سپردن وثیقه آزاد شدم. من پس از بازگشت به خانه متوجه شدم همسرم باردار است. از شنیدن این خبر شوکه و به همسرم مشکوک ...
دله آلی: در 6 سالگی قربانی تجاوز، در 7 سالگی معتاد و در 8 سالگی فروشنده مواد بودم
دوستان مادرم که اغلب در خانه ما حضور داشت مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتم. مادرم فردی الکلی بود و این اتفاق در شش سالگی برای من رخ داد. برای یادگیری تعلیم و تربیت من را راهی آقریفا کردند و وقتی برگشتم در هفت سالگی شروع به سیگار کشیدن کردم و در هشت سالگی فروشنده مواد مخدر بودم. یک فرد مسن به من گفت کسی کاری به پسر دوچرخه سوار ندارد، بنابراین برای فوتبال به اطراف سفر کردم و در سایه آن اقدام به ...