اشعار شب تاسوعا_ حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام
سایر منابع:
سایر خبرها
دانلود گلچین مداحی شب عاشورا
...> امون از این غصه و غم چه حالی داره کربلا غریب مادر حسین دل زینب خیمه خیمه نگرونِ داره میبینه رباب و نگرونِ الهی همیشه آب باشه تو خیمه اگرم تموم شه سقا میرسونه مراقب ابالفضل تا صبح کنار خیمه الهی من بمیرم اروم نداره خیمه علم تو دستای عمو دلخوشیِ واسه همه پشت و پناه خیمه ها دعای خیر فاطمه ...
یادداشت| در هیاهوی زمان، باز هم صدای قافله عاشورا را می شنویم، اینجا کربلاست
دست در خنکای آن بردی حداقل کمی به لب های خشکیده ات برسان! ساعتی گذشته و اباالفضل دیر کرده است ، چرا تا حالا نیامده! ته دل اهل حرم ناگهان خالی می شود، امیدواری جای خودش را به نگرانی می دهد و با خود می گویند اگر عمو عباس نیامد چه؟ خیمه ها در دل این شبها و در میان فوج فوج دشمن، بدون او ترس دارد! فریاد یا "اَخا اَدرِک اَخاک "هنوز هم بلند است و در کل جهان می پیچد، حسین خودش را بالای ...
اشعار برگزیده برای ادای احترام به امام حسین(ع)
بر می خیزد شعر می خوانم و یک دشت غم و آهن و آه از گلوی تر نیزار تو بر می خیزد مگر آن دست چه بخشید به آغوش فرات که از آن بوی علمدار تو بر می خیزد پاس می دارمت ای یاس که هر روز،بهار به تماشای سپیدار تو بر می خیزد ای که یک غافله خورشید به خون آغشته بامداد از لب دیوار تو برمی خیزد کیستم من که به تکرار ...
در فضیلت علمداری علمدار کربلا
در شریعه فرات بر زمین افتاد، امام فرمود: " الآنَ انْکَسَرَ ظَهْرِی وَ قَلَّتْ حِیلَتِی وَ شَمَّتْ بِی عَدُوِّی؛ اکنون کمرم شکست و بی چاره شدم و دشمنم نسبت به من، پرده در و مغرور شد". آری، علمدار و پرچمدار امام حسین که افتاد، حرم به عزا نشست. حضرت زینب سلام الله علیها به نوحه سرایی برخاست و گفت: وای عباسم! وای برادرم! فریاد از بی کسی پس از تو! امام نیز گریست و فرمود:" إی وَ اللَّهِ وا ...
بسته محتوایی عصر روز عاشورا | مادرم زهرا در این گودال مهمان من است+صوت و فیلم
، مگر گلی گل بوسه از لبان تو چیده ست در تنور؟ در بوسه های خواهر تو جان نهفته است جانی که بر لب تو رسیده ست در تنور آن شب که ماهتاب تو را می گریست زار دیدم که رنگ شعله پریده ست در تنور صوت روضه، دودمه و شور به مناسبت شام غریبان سیدالشهدا(ع) بشنوید: روضه محمدرضا طاهری دودمه - شاه گفتا کربلا امروز میدان من است شور حسین طاهری - سه ساعته شلوغه تو گودال پایان پیام/ ...
وقایع روز عاشورا در قدیمی ترین منابع تاریخی اسلام/ سید بن طاووس در مورد شهادت امام حسین (ع) چه گفته است
در زیر چانه شریف آن شهید راه دین حنیف محکم بنشست. پس تیر را بیرون کشید و هر دو دست مبارک را در زیر چانه مجروح نگاه داشت و چون پر از خون شد، به سوی آسمان انداخت و این مناجات را به درگاه قاضی الحاجات ، مَرْهَم دل مجروح ساخت که پروردگارا! به سوی تو شکایت می آورم از آنچه از ظلم و ستم نسبت به فرزند دختر پیغمبرت به جا می آورند. شهادت حضرت ابوالفضل العباس (ع) پس از آن، شجاع محکم اساس ...
سروده هایی در رثای عباس بن علی(ع)/ از مشک پاره اشک فرات است می چکد؛ غیر از لب تو نیست مگر آرزوی آب
دست بر نداشت او جسم خویش را سپر آب کرده بود جز مشک پاره پارۀ جانش سپر نداشت درد و غمش تمامی از این بود که چرا یک جان برای هدیه به او بیشتر نداشت... او رفت و مادرش پس از آن روز خویش را امّ البنین نخواند که دیگر پسر نداشت عباس احمدی دستی بر آتش دل و دستی به روی آب از هرم اشک های تو تَر شد گلوی آب بالا نرفت جرعه ...
سوگواری حسینی به سبک جمعی از شاعران فارس
ساقی تشنه لب دشت بلا عباس است سپر خیمه ولی دست جدا عباس است چشم امید همه اهل حرم غیرت او در ره عشق حسین جان به فدا عباس است ک. قالینی نژاد افروز سلام خدا بر اسوه وفا و ادب و ایثار، قمر بنی هاشم، حضرت اباالفضل العباس علیه السلام ای ماه ِ بنی هاشمی ای سایه سر از آب و فرات و مَشک، آقا چه خبر؟ خوش قامت ...
ای کاش؛ این همه عاشق در محرم 61 اینجا بودند
فرونریخته است. بوس یاس آمده در علقمه مقتل می گوید با برادر به دل میدان زدی و بی برادر ماندی، وقتی بین تو و اباعبدالله فاصله افتاد کمین کردند و دست هایت را گرفتند، حتی خدا به حرمت دستان بریده ات واجب نکرده بین نماز، قنوت را. مقتل می گوید آبرویت را به دندان گرفتی و از مُهَج خون مایه می گذاشتی که عمودی افتاد. بوی یاس آمده در علقمه، یعنی اینکه زائر جسم مین خورده ی تو زهرا ...
حریف عشق چنین می دهد به دلبر دست
...> چو شیر، طعمه به دندان گرفت و دست افتاد به حمل طعمه نیاید به کار، دیگر دست گرفت تا که به دندان، ابوالفضایل مشک به اتفاق به دندان گرفت لشکر دست هوای ماندن و بردن به خیمه، آبِ زلال اگر نداشت، چه اندیشه داشت در سر، دست؟ مگر نیامدنِ دست از خجالت بود که تر نشد لب اطفال خیل و شد تر، دست به خون چو جعفر طیار بال و پر می زد شنیده ...
شعر شب دهم محرم
بگذارند قامتش اوج قیام است قیامت کرده است قد سقای تو رعناست اگر بگذارند سنگ ها در سخنت هم نفس هلهله ها لحن قرآن تو گیراست اگر بگذارند تشنه ای آه و دارد لب تو می سوزد آب مهریه زهراست اگر بگذارند بر دل مضطرب و منتظر خواهر تو یک نگاه تو تسلّاست اگر بگذارند آمد از سمت حرم گریه کنان عبدالله مجتبای ...
اشعار روز عاشورا
تو جاری صبحِ ظهورت کجاست منتقم عصر؟! عصر تو کی می رسد؟ که منتظرانیم تشنۀ آن دم که لب ز آب ببندیم زخمیِ آن دم که سر به پات فشانیم حزین لاهیجی: "توفان خون ز چشم جهان جوش می زند بر چرخ، نخل ماتمیان دوش می زند! یا رب! شب مصیبت آرام سوز کیست امشب که برق آه، رهِ هوش می زند؟ روشن نشد که روز سیاه ...
مقتل شب دهم؛ شرح کامل نحوه شهادت امام حسین(ع) در کربلا +اسناد دقیق
آویزان ماند، کودک فریاد زد: مادر جان، پس حسین (علیه السلام) آن کودک را در برگرفت و به سینه چسبانید؛ فرمود: فرزند برادر بر این مصیبتی که بر تو رسیده شکیبائی کن و آن را نیکی محسوب کن، زیرا همانا خداوند تو را به پدران شایسته ات می رساند، سپس حسین (علیه السلام) دست به سوی آسمان بلند کرد و گفت: بار خدایا این مردم را تا زمانی بهره زندگی داده ای، پس ایشان را به سختی پراکنده ساز و گروههایی پراکنده دل ساز ...
اشعار شب عاشورای حسینی
به روی دست تو پرپر شد از خدنگ ستم گلی که از چمن حُسن، یادگار تو بود اگرچه گلشنت ای باغبان به غارت رفت خزانِ باغِ تو، آغازِ نوبهارِ تو بود درخت عدل و مروّت که آبیاری شد رهین منّت شمشیر آبدار تو بود به جز دل تو که بود از وصال، خرّم و شاد جهان و هر چه در او بود، سوگوار تو بود به غیرِ داغ محبت به دل نبود تو را اگرچه ...
وقتی کمر ارباب از داغ علمدار شکست
الامینی سپس دست چپش را قطع کردند و فرمود: یا نفس لاتخشی من الکفار و ابشری برحمه الجبار مع النبی السید المختار قد قطعوا ببغیهم یساری فاصلهم یارب حر النار ناگهان ملعونی عمود آهن بر سر عباس زد و این زمان بود که بر اثر تیرها و جراحات بسیار، توان نداشت و بر زمین افتاد. چون امام حسین (ع)، عباس (ع) را در کنار فرات بر زمین دید، به شدت گریه کرد ...
اشعار روز تاسوعا و حضرت ابوالفضل العباس (ع)
آب ریختی وقتی فرات تشنه لبان را رها گذاشت (محمود ژولیده) اشعار روز تاسوعا؛ حضرت ابوالفضل العباس(ع) جز تو به فکر خیمه گاهم هیچ کس نیست بعداز تو آب آور بخواهم هیچ کس نیست پای شریعه لشکرم را دادم از دست جز یک حرم زن، در سپاهم هیچ کس نیست غربت سراغم آمد عباسم که می رفت غیر از علی اصغر، گواهم هیچ کس نیست زیر بغل ...
حضرت سقا
اوج تشنگی بر امواج دل انگیز آب روان، لب های خشکیده محبوب خود را در نظر آورد و داغ تشنگی را از یاد برد. رشادت، وفاداری و فروتنی حضرت عباس (ع) یکی دیگر از برگ های زرین عاشورا است که همه را به شگفتی واداشته است. در تاریخ آمده است که حضرت ابوالفضل (ع) خدمت امام حسین (ع) آمد و گفت: اجازه دهید به میدان بروم و بجنگم، امام حسین (ع) گفت: برادرم ابوالفضل تو عمود خیمه های من و امید دل بچه های من ...
ماندگارترین پیام قیام حسین(ع) برای بشریت؛ آزاده باشید
جان فشانی بنی هاشم رسید، امام حسین علیه السلام ابتدا فرزندش علی اکبر علیه السلام را برای شهادت در راه خدا فراخواند. جلوه دیگر ایثار در کربلا، در کار زیبای حضرت ابوالفضل علیه السلام بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، یاد لب های تشنه امام حسین علیه السلام و کودکان تشنه کامش افتاد و به خود نهیب زد که: آیا آب می نوشی، در حالی که برادر و مولایت حسین علیه السلام تشنه ...
وقتی نام آب و عمو به هم گره خورده بود
...؛ عباس با آن ها کارزار کرد تا اینکه نوفل ازرق تیغی بر دست راست او زد و آن را برید؛ مشک را از دست چپ به شانه راست انداخت و همانانی که بغض علی را بر دل داشتند، دست چپ عباس را نیز قطع کردند اما هنوز صدای العطش به گوش سقا می رسید، هنوز مشک بود و آب داشت و عباس آن را به دهان گرفت. تیری به مشک خورد؛ قطره قطره آب از مشک می چکید و قطره قطره امید عباس نا امید می شد و در همان لحظات تیری بر سینه ...
یا باب الحوائج | ای اهل حرم میر و علمدار نیامد ...
به گزارش سراج24 ؛ حضرت ابوالفضل فرزند امام علی(ع)، برادر سیدالشهداء، فرمانده و پرچمدار سپاه، ابر مرد تاریخ رشادت و یکی از محکم ترین تکیه گاه های امام حسین (ع) در سال 61 قمری در کربلا بود که در رکاب برادرش به شهادت رسید. حضرت ابوالفضل العباس(ع) زیباترین و خوش اخلاق ترین مردم بود. ایشان با بصیرت عمیق خود، حق را از باطل بازشناخته و همیشه از حق و حقیقت اطاعت می کردو در حفظ آن می کوشید. عب ...
قاتلان امام حسین و سرنوشت تاریک آن ها
. او پشت سر هم از کوزه های پرآب می نوشید اما سیراب نمی شدو فریاد می کرد که تشنگی مرا کشت.چیزی نگذشت که شکمش مانند شکم شتر برآمد و ورم کرد و بعد ترکید و او هلاک شد. زید بن ورقاء جهنی از عناصر خبیث و از قاتلان شهداء در کربلا بود. عده ای از مورخین، او را از همدستهای قاتل حضرت اباالفضل (ع) می دانند. در بسیار از روایات او قطع کننده دست راست حضرت ابوالفضل العباس(ع)، در روز عاشورا بود ...
گلچین مداحی شب تاسوعا بنی فاطمه
اباالفضل ببین محاصره شد حرم یا اباالفضل ببین چی بی کس و مضطرم شور شب تاسوعا 98 ساقیا لاله شیرین لقا حیدر کربلا ساقی لب تشنه آب آور کربلا باز علم را بکوب بر دل پهناور کربلا رفتی و پشت سرم خیره به تو مانده نگاه حیدر کربلا آب گذشت از سر کربلا دست تو لب تر نکرد تا برسد آب ...
گلچین مداحی شب تاسوعا محمود کریمی
قابل اقا اسوه ادب یا ابالفضل فارس العرب یا ابالفضل ای عماد یا ابالفضل من اعتقاد من یا ابالفضل دامان تو هر کس با گریه بگیر چون زنده به عشقه هرگز نمیمره مهر و ماه من یا ابالفضل پادشاه من یا ابالفضل عشق منجلی یا ابالفضل جلوه علی یا ابالفضل پرچم روز محشر دست خوده زهراست راهی بهشتیم با رایت العباس حضرت وفا ...
دانلود مداحی هلالی شب نهم محرم 1400
ذات است وصل تو فراتر ز شعور کلمات است در حسرت لب های تو لب های فرات است عالم همه از این همه ایثار تو مات است از علقمه با دیده ی خون بار نیامد ای اهل حرم میر و علمدار نیامد سقا تویی و اهل حرم چشم براهت دلها همه مست رجز گاه به گاهت هر چند تو بودی و عطش بود و جراحت دلواپس طفلان حرم بود نگاهت ...
اشعار عاشورایی در ادای محبت به حضرت علی اکبر(ع)
... گذاشت صورت خود را به صورت پسرش دوباره مرگ خودش را پدر تمنّا کرد دل امام دو عالم به یک نگاه شکست نشست و زخم قدیمیِ کوچه سر وا کرد شکافت بیشتر از پیش از دو سو پهلو نداشت فایده هر قدر نیزه را تا کرد کسی ز خیمه رسید و به دست زینبی اش امام مرده ی خود را دوباره احیا کرد (سید محمد جوادی) بازدلشوره ای افتاده به جانم چه ...
علی اصغر دیگر تشنه نمی ماند
های پرچم از کنار قاب، آویزان بود. چند پرستار با صورت های خیس و هق هق کنان پشت هم وارد اتاق شدند. صدا در گوش عسل پیچید: رباب می رسد از راه .... با نگاه... با یک جمله کوتاه: آه!، آقا خودتان که سالمید ان شاءالله... بانک شیر نوزادان قصه رباب، قصه بی تکرار... بغض عسل ترکید. یک همدرد پیدا کرده بود. زیر لب با رباب زمزمه کرد: تو هم مثل منی ...
شعر شب هشتم محرم
رفت ز دست صورت ماه مرا رو به افولش کردند مادرت کو که ببیند قمرت رفت ز دست خِس خِس سینه ی تو مثل پدر گفتن توست چه کسی گفته جوانم ! اثرت رفت ز دست سر تو بود چنین خواهرم آمد ز حرم ! حرمت معجر او دور و برت رفت ز دست گریه ام تا خبرت را به در خیمه رساند نفس خواهر تو با خبرت رفت ز دست برسانند ، تنت را ...
اشعار شب هشتم محرم _ حضرت علی اکبر علیه السلام
ابر پنهان کرد علی اکبر سوار اسب شد، آقا خداحافظ جوانی های پیغمبر تو گویی رو به میدان کرد شهادت تشنۀ بوسیدن لب های خشکش بود علی اکبر طوافی کرد در میدان و طوفان کرد علی اکبر زمین افتاد، یا نه آسمان افتاد علی اکبر زمین را آسمانی تر چراغان کرد شهادت هم نمی دانست با این جان چه باید کرد کرم کرد و شهادت را به خون خویش مهمان کرد ...
تراژدی سرقت عجیبی که یک گناهکار و یک بی گناه درگیرش شدند
...، باور نمی کردم. -بعد از آن روز چه شد؟! یک روز خانه بودم که جلوی چشمان مادرم به من دستبند زدند. آن نگاه هایش را هرگز فراموش نمی کنم، داشت سکته می کرد الهی من قربانش بروم که طاقت بی آبرویی من و خودشان را نداشت. -چرا قاسم بازداشت نشد؟! من هاج و واج بودم، مأموران هم تعجب کرده بودند و به ناچار فیلم من و قاسم را نشان دادند و من هرچه گفتم باور نکردند، قاسم ...
سال مرگ رضا شاه پهلوی و کابوس های جزیره ای که تبعید شد
به تملک اراضی در سال های آخر البته او را از چشم مردم داخل انداخته بود. چندان که کسی در رفتن او اندوه گین نشد و همه نفسی کشیدند. دیکتاتورها به تعبیر شاعر اکسیژن هوا را می مکند. رفتار با رجالی چون مصدق و مدرس، تیمور تاش و فروغی و داور هم از چشم نخبگان وانداخته بود و بی توجهی به اخطار اخراج کارشناسان آلمانی نیز از چشم انگلستان و روسیه و آمریکا چندان که دست به دامن روزولت شد ولی افاقه نکرد و با تاخیر ...