سایر منابع:
سایر خبرها
ستاره سادات قطبی از همسرش طلاق گرفت | اشک ستاره سادات قطبی روی آنتن زنده غوغا کرد
...> دیگه رفتم پزشک قانونی و شکایت کردم و براش دیه نوشتند حدود8 م یل یون تو من شد برگه ی پزشک قانونی رو که نشونش دادم شوکه شد عصبانی شد گفت جوری میزنم که نتونی بری شکایت کنی! نشست رو سینه ام و با جفت دست هاش زد تو سرم تند تند میزد تو سرم هی میگفت حالا برو شکایت کن! برو برووو شکاایت کنننن!!!! چشمامو بستم نفسم داشت بند میومد.تکون نخوردم هیچ موقعیتی برای دفاع نداشتم گفتم ...
عشقی که با زبان اشاره فریاد زده می شود
. دخترانی که از نسل امروز جامعه هستند با ظاهری متفاوت از هیأتی ها. در دلم خدا را شکر می کنم که اینها جوانانی هستند که دل در گرو مسجد و امام حسین (ع) دارند. وارد که می شوم سکوتی عجیب حکم فرماست. گرچه جمعیتی سیصد نفری در مسجد به چشم می خورد اما صدایی از کسی در نمی آید تنها یک نفر جلوی منبر در حال وعظ است و همراه با صحبتهایش دستانش را هر از گاهی بالا و پایین می کند. پشت سرش کتیبه ای منقش به نام ...
روضه اهل بیت(ع) را با یک پرچم به خانه ها بیاورید
امام علی (ع)، پلاک1/3 برگزار می شود. خواندنی های بیشتر را اینجا دنبال کنید در مدت زمانی که هیئت دختران ریحانة النبی(ص) راه اندازی شده بانیان و خادمان آن با ماجراهای مختلف و اتفاق هایی شبیه معجزه روبه رو شده اند که خیلی از آنها قابل بیان نیست. اما پناهیان به اصرار ما یکی را تعریف می کند: این ماجرا مربوط می شود به دوران قبل از کرونا. یکی از دختران شهرمان در خواب شهیدی را دیده ...
2920 روز در اسارت!
، موقعی که رسیدم پیش سید یه قمقمه پر پیدا کردم و همونو سر کشیدم، دیدم وضع سید از من بدتره و اون هم ادرار ریخته تو قمقمه ش! سرم گیج رفت و از حال رفتم. شبها از سوز سرما تا صبح می لرزیدیم، روز هم گرما و سوز رمل عذابمون می داد، 5 روز از عملیات والفجر مقدماتی می گذشت و امیدی به زنده موندنمون نداشتیم، وسط ذکر شهادت گفتن بود که سروصدای بعثی ها رو شنیدیم، سر که چرخوندیم با 10،12 تا نیروی بعثی روبه رو ...
سیاسی ترین عاشورای ایران در چه سالی بود؟
ن صدایی رو شنیدن که دو روز پیش شاه رو بدبخت و بیچاره صدا کرده بود. آیت الله که شب تو خونه پسرش سیدمصطفی خوابیده بود، یا به عبارتی مثل اکثر اون ایام سعی کرده بود بخوابه، وسط کوچه اومد و گفت خمینی منم. چرا این ها رو می زنید؟ این چه رفتار وحشیانه ای بود که کردید؟ چرا مثل دزد ها از در و دیوار پایین می پرید؟ سیدمصطفی جلو اومد تا مانع بردن پدرش بشه که از قبل قبا پوشیده بود و عمامه به سر انتظار می کشید، ...
این حسن است یا حسین؟
در ایستاد، دل توی دلش نبود. برادر چشم هایش سرخ بود، جلوی گریه اش را می گرفت، سعی کرد صدایش نلرزد و گفت: دو تا بودن، با هم رفتن، چرا یکی برگشته؟ گفتم: به امید خدا اون یکی هم برمی گرده. فقط شما باید به ما بگی ایشون کدوم برادرتونه، حسن یا حسین؟ نگاهی به جنازه انداخت و گفت: چند روز که توی خونه ما خواب های غریبی دیده می شه، می دونستیم قراره خبری بشه. سکوت قوت گرفت، زل ...
ناطق نوری دوباره به صحنه سیاسی بازمی گردد؟ / سیاست ورزی شیخ نور با خطابه های مذهبی
حتی گفتند حکم مشاور رئیس دولت هم آماده است، اما گفتم افتخار من این است که استخدام امام حسینم و مستخدم او هستم و به استخدام دولت درنیامدم. ناطق نوری گفت: بعد از انتخابات سال 76 هم یک خبرنگار خارجی از من پرسید شما بعد از این برای امام حسین(ع) منبر می روید و در کسوت مبلغ دین و روضه خوانی برای شهدای کربلا و امام حسین(ع) ظاهر خواهید شد؟ به او پاسخ دادم افتخارم نوکری امام حسین(ع) است و هیچ جایگاهی در ...
"منصور" جبهه های خوزستان کیست؟ /ناگفته هایی از عملیات های شناسایی شهید شاکریان
. تکیه و هیات عزاداری اباعبدالله الحسین امام موسی کاظم (ع) منطقه گلستان اهواز پاتوق جبهه و جنگ دیده ها ست که با صفا و خلوص همه سال ها میزبان عزاداران حسینی است. حاج امیر از بانیان اصلی هیات است و در وسط روضه و دسته و زنجیر هم می شود حس و حال جبهه و جنگ را در صورتش لمس کرد و در وسط بارگذاشتن قیمه نذری هم همیشه به یاد شهداست. به یاد همرزمان شهیدش از جمله منصور شاکریان که به قول خودش روزی ...
استفاده از اشعار نباید در مجالس روضه سفارشی و انحصاری شود
نبوده است، بیان کرد: در استان نظام نامه جامع شاعران و مداحان وجود ندارد. برای رونق شعر آئینی باید به ظرفیت های مختلف از جمله ظرفیت زمانی هم توجه داشت، اربعین زمان گل دهی شعر آئینی است. وی در پایان با اشاره به دیداری که با رهبر معظم انقلاب داشته است، گفت: در سال 96 با چاپ کتاب جغرافیای چشم هایم از طرف حوزه هنری در شب میلاد امام حسن مجتبی(ع) به عنوان شاعر برای دیدار با رهبری معرفی شدم و ...
دانلود مداحی نریمانی شهادت امام سجاد
... بابام با اشکای چشاش آقا دستمو تو دستات گذاشت آقا منم سپرد دست علی اکبر گفت که هواشو داشته باش آقا اگه قبول کنی برات فدایی آوردم پسرمو اینجا برای گدایی آوردم کم آقا ولی به قدر وسعم امسالم برای روضه ی تو قند و چایی آوردم با دو تا چشم ترم به نیت مادرم روزی کنی اربعین پیاده میام حرم حسین ...
نوحه خوان پیشکسوت بازار تهران را بشناسید | فکر می کردند برای شاه دعا می کنم
همشهری آنلاین-نصیبه سجادی : عبدالله ملاباقر تهرانی، پیرغلام اهل بیت و نوحه خوان پیشکسوت بازار تهران بود، آن هم دهه چهل و پنجاه که روضه خوانی در مجلس امام سوم شیعیان جرم بود و مجازات دستگیری و زندان را به دنبال داشت. ساکن چهارراه سیروس محله حمام گلشن بود و کسب وکار خوبی را در تیمچه حاجب الدوله داشت در راسته پوشاک و البسه بازار تهران. ته صدایی داشت و این را از نوجوانی، زمانی که بعد از باخت در ...
همه گریه می کردند؛ بی اختیار جیغ کشیدم!
: باشه چشم. اما یک لحظه قرار نداشتم با خودم حرف می زدم و فکر می کردم. دل شوره گرفته بودم. دستم مشغول کار بود اما دلم جای دیگری بود. با خودم می گفتم: خدایا محمد پنجاه درصد جانبازی داره، این چه عشقیه که باز هم داره اونو می کشه پای جبهه و جهاد؟ اما هرچه می گذشت از شوک خبری که به من داده بود کمتر می شد. احساس خوبی در من بیشتر ریشه دواند و حالم را بهتر کرد. دلم می خواست از او حمایت کنم تا دلش در ...
حسین فهمیده هایی از دیارِ میرزا کوچک
چون ثواب داره، خاله منطقه ای که این بچه ها در آن زندگی می کردند آنقدرها مذهبی نشین نبود حتی وقتی مادر یکی از آن ها را دیدم. بانوی جوانی بود که ظاهرش هم امروزی و معمولی بود. اما در برپایی ایستگاه صلواتی مشوق و حامی اصلی بچه ها بود. همه می دانند که حسین، تنها راه نجات است و وقتی فرزندشان را در پناه حسین بزرگ کنند، او خودش نگاه دارشان خواهد بود. پرهام و سامیار گرچه هرگز کربلا نرفته بودند ...
آزار سیاه پسربچه در پارکینگ خانه شان / مامان خیلی اذیت شدم + عکس و نظر کارشناس
.... گفتم کی اونا رو دیدی؟ گریه کرد گفت تو خیلی بدی مامان اون روز که تو خونه به خانم همسایه آشپزی یاد می دادی منم تو پارکینگ بودم میلاد رو دیدم با یک بچه این کار رو کرد گفتم از اول همه چیز رو به مامان بگو شروع به گریه کردن کرد گفت تو کمکم نکردی منو تنها گذاشتی. گفتم کجا تنها بودی گفت تو پارکینگ، میلاو و دوستش منو بردن پشت ماشین اذیتم کردند به من گفتن تو پسر خوبی هستی داد نمی زنی. به کسی ...
شهیدی که وصیت کرد پیکرش در ایران دفن نشود!
مثل تربت بگذارند داخل قبر من مثل حسینیه شود و اگر شد جایی که سرم می خورد به سنگ لحد یک اسم حضرت زهرا(ع) بگذارند که اگر سرم خورد به آن سنگ آخ نگویم و بگویم یا زهرا(ع). بالای سر من روضه و سینه زنی بگیرند و موقع دفن من پرچم بالای قبرم قرار بگیرد و زیر پرچم من را دفن کنید و زیاد یاحسین(ع) بگویید و برای من مجلس عزا نگیرید چون من به چیزی که می خواستم رسیدم و برای امام حسین و حضرت زهرا مجلس ...
گفت وگو با سیده وحیده بحرالعلومی طباطبایی درباره اولویت های مداحی بانوان/ صدای خوب کافی نیست!
همین دلیل از حضور آقای مداح کمتر استقبال می شود. برخی حاج خانمهای قدیمی می گویند همین که دخترم در روضه شرکت کند برای من مهم و ارزشمند است حالا اگر به او اصرار کنم که در مجلس زنانه حجاب داشته باش، همین مقدار حضور را هم دریغ می کند. بنابراین باید چاره ای اندیشیده شود تا ضمن حفظ روضه های خانگی، مسایل شرعی نیز رعایت شود که بهترین آن همراه شدن ساکنان یک ساختمان برای برپایی روضه است. همچنین ...
تنها یک قدم تا شهادت فاصله داشتم
د کرد مغزتان را متلاشی می کنم. از ما خواست تا سلاح های خود را زمین بگذاریم و عقب برویم. دو همراه من فرار کردند و من وسط خیابان ماندم و پرسیدم: چکار کنم اوستا؟ آنها که دیدند از ترس در حال پس افتادن هستم خندیدند و گفتند که خودی است. من هم برای اینکه تابلو نشود گفتم می دانستم خودی هستید. اما رنگ چهره ام همه چیز را لو می داد. تا سال 61 هفته ای دو سه شب مسجد می رفتم و بعضی شب ها حتی تا صبح پست می داد ...
ناطق نوری دوباره به صحنه سیاسی بازمی گردد؟ / سیاست ورزی شیخ نور با خطابه های مذهبی کد خبر: 877469 / ...
گفتم افتخار من این است که استخدام امام حسینم و مستخدم او هستم و به استخدام دولت درنیامدم. ناطق نوری گفت: بعد از انتخابات سال 76 هم یک خبرنگار خارجی از من پرسید شما بعد از این برای امام حسین(ع) منبر می روید و در کسوت مبلغ دین و روضه خوانی برای شهدای کربلا و امام حسین(ع) ظاهر خواهید شد؟ به او پاسخ دادم افتخارم نوکری امام حسین(ع) است و هیچ جایگاهی در هیچ سطحی را به جایگاه نوکری و روضه خوانی امام حسین(ع ...
من با حسین قهرم!/ حاضرم فرش زیر پا را بفروشم و حرف شان را بشنوم
در بسته می خوریم، ولی توجه نداریم شاید به درهای اشتباهی رو می زنیم. شاید این درها از اول هم باز نبوده است. به خاطر تصمیمات غلط خودمان یا دیگران، امام حسین (ع) را مقصر می دانیم. البته بعضی رفتارها هم به این نگاه اشتباه دامن می زند. حالا به هر دلیلی این افراد با امام حسین (ع) قهر کرده اند؛ ما چرا باید آنها را رها کنیم؟ خیلی ها می گویند رفتن یک نفر مهم نیست؛ می خواست قهر نکند! اصلاً توف ...
5 هزار بیت عاشقی | اسرار نیم قرن شاعری و شعری که اشک همه را درآورد
حاضران بخوانم. حاج آقا موسوی هم که نماینده امام(ره) بود، کنجکاو شد و گفت: اینجا همه دل ها یکی است، شعرت را بخوان. من هم پشت تریبون رفتم و این ابیات را خواندم... گفتم به آب دریا محزون و دلشکسته/ از چه به کربلا شد پیوسته آب بسته/امواج او بدادی بر من چنین جوابم/من هم از این قضیه محزون و دل کبابم/آبی که بود مهر نور دل پیمبر/گو از چه رو ندادند بر نور چشم حیدر... وقتی این شعر را می خواندم ...
چرا اینقدر از بچه پول دارهای نازپرورده بدمان می آید؟
افراد داریم می تونه باعث برانگیخته شدن حسادت و احساس بی کفایتی در ما بشه. حالا به طور طبیعی میایم این مقایسه رو از ثروت و موقعیت می بریم روی چیز دیگه تا احساس بهتری نسبت به خودمون داشته باشیم. مثلا میگیم من از اون یارو پولداره خوشگل ترم! من طبیعی جذابم عمل نکردم! من صادق ترم! و... احساس حسادت، بیشتر زمانی رخ میده که شخص منابع خودش رو محدود میبینه یا وقتی باور داره که دیگران از راه های ...
شاعران عاشورایی که از امام حسین(ع) صله و پاداش گرفته اند+جزییات
آزار و اذیت و کشتن زائران امام حسین (ع)، سر راه کاروان زائران کربلا بفرستد! خداوند آرزوی مادر را برآورده کرد و پسر هم وقتی به سن جوانی رسید، پاشنه هایش را ورکشید تا نذر مادر را ادا کند! خلیعی به مسیر تردد کاروان زائران امام حسین (ع) رفت و در کمین نشست تا به محض ورودشان به آن ها حمله کند. طولانی شدن انتظار اما باعث شد از خستگی چشم هایش سنگین شود. اینطور بود که کاروان آمد و آن منطقه را با سر ...
عباس آسمیه چگونه شهید شد؟/ مادر من حتما شهید می شوم!
با ظلم تک تک قیام کنید حتی اگر در این راه تنها بودید چرا که خداوند یار و یاور مظلومین است. مادر جان عاشقانه ترین لحظاتم را با تو گذرانده ام. بعد از خدا، تو را بسیار بسیار دوست دارم و از تو می خواهم آرامش خودت را حفظ کنی، چرا که آرامش تو خانواده را مدیریت خواهد کرد. پس هر زمان به یادم افتادی یاد حضرت زینب (س) باش و از او صبر بخواه. با توجه به رجعت و تشییع پیکر مطهر شهید عباس ...
چگونه برای حج خداحافظی می کنید؟
...؛ تا یار که را خواهد و میلش به که باشد توی روایات هم اومده که امام صادق (ع) به زائرای حج سفارش کردن که رفتنتون رو به اطلاع برادران دینی برسونید و رسول خدا (ص) هم فرمود مسلمونی که قصد مسافرت داره، بهتره که به دیگران خبر بده و دیگران هم لازمه که موقع برگشت این مسافر، به دیدنش برن. یکی از توصیه های برای خداحافظی این بود که حلالیت خواهی رو از پدر و مادر شروع کن و بعد همسر و ...
راننده ای که به عشق حسین(ع) زره بافی می کند
می بینند می گویند، کار سختی است اینکه هزاران حلقه ریز را کنار هم قرار دهی تا یک زره تن پوش و یا دوره را ببافی، اما حکایت زره بافی مثل این است، از تو بپرسند فلان کار را انجام می دهی، می گویی عین آب خوردن است، در مورد زره بافی این ادعا اما صدق نمی کند. حالا یک زمانی از کسی می پرسی می توانی چای درست کنی، خب تهیه چای زمان و یک سری اسباب نیاز دارد. زره بافی را اگر کسی علاقه داشته باشد و ...
دانلود گلچین مداحی مخصوص روز سوم امام حسین(ع)
شماری واسه ی ماه محرم میکنم میشه تو روضه خدارو حس کنی نفس امام رضا رو حس کنی میشه با بوسه زدن به پرچمش ضریح کرب و بلا رو حس کنی از چشمات خلوص نیت میخوام دوری از کبر و منیّت میخوام از چشمات شهادت و شیدایی تو زینبیت میخوام آرزومه توی روضه جون بدم دنیا رو با اسم تو تکون بدم ...
دانلود گلچین مداحی شام غریبان
زمینه شام غریبان محمد رضا طاهری صدای مادرای داغ دیده تو کل دشت کربلا پیچیده یکی میگه لالایی علی اصغر یکی میگه حسین غریب مادر امان ای امان از دل زینب میخونه نشسته نماز شب چه شام غریبونی یارب واویلا رقیه گم شده توی صحرا کبود صورتش شبیه زهرا سه ساله رو ببین در تب و تابِ قرارتون با هم کنج خرابه اسیری و ...
وقتی شمر تعزیه هم می گرید...
کاری انجام بدهی. آن سال برای تعزیه گرمسار دعوت شده بودیم اما حتی نمیتوانستم درست بنشینم، تکیه میدادم به دیوار و ظرف غذا را می آوردند جلوی صورتم که بتوانم بخورم. گریه میکردم و فقط از درد ناله میکردم. روز پنجم محرم موقع سحر، با درد از خواب بیدار شدم. همانطور که در رختخواب نشسته بودم رو به امام حسین علیه السلام گفتم: یا امام حسین علیه السلام، همه به ما می گویند التماس دعا. چرا خودم حاجت نمی گیرم و ...
مسافرکشی پس از قتل نامزد
به مأموران پلیس گفت که زن همسایه شان داخل پله های آپارتمان مسکونی شان با چاقو زخمی شده و به نظر می رسد جان در بدن ندارد. راننده تاکسی اینترنتی بدین ترتیب مأموران کلانتری 127 نارمک به آدرس اعلام شده اعزام شدند و در پله های طبقه همکف آپارتمان مسکونی با پیکر نیمه جان و خونین زن 37 ساله ای به نام مهرانه روبه رو شدند و او را برای نجات جانش با آمبولانس به بیمارستان امام حسین (ع) منتقل کردند ...