سایر خبرها
عکس زیبایی عروسکی همسر مجید صالحی و دوقلوهای جذابشان ! / خانواده شیک را ببینید
بازیگری و فوق لیسانس کارگردانی تئاتر از دانشگاه هنر تهران می باشد. مجید صالحی در خانواده پرجمعیتی به دنیا آمده و 4 برادر و 3 خواهر دارد و خودش بچه یکی مانده به آخر است. پدر مجید صالحی شرکت حمل و نقل پیمانکاری داشته و مادرش خانه دار بود، آنها خانواده پرجمعیتی بودند که در جنوب شهر زندگی می کردند. مجید صالحی برنده سیمرغ نقش اول مرد برای فیلم شماره 10 است. کدخبر: 933629 1402/07/11 09:04: ...
همسر بوریس جانسون از بیم رقابت عشقی پرستار بچه اش را اخراج کرد
پرستار آخرین فرزند نخست وزیر اسبق انگلیس اعلام کرد به خاطر یک لیوان نوشیدنی از کارش اخراج شده است. به گزارش اعتمادآنلاین، به نقل از رسانه های عربی، ترزا داز پرستار هشتمین فرزند بوریس جانسون نخست وزیر اسبق انگلیس مدعی است به خاطر اینکه یک نوشیدنی با بوریس جانسون میل کرده، از سوی همسر او اخراج شده است. به گفته داز، کاری جانسون همسر فعلی نخست وزیر اسبق انگلیس بعد از آنکه فهمید ...
سارق بدشانس موقع دزدی خوابش برد!
هشمهری نوشت: سارق منزل که به دلیل سرقت های سریالی شبانه به شدت دچار کم خوابی شده بود، در آخرین سرقت روی تختخواب خانه مالباخته به خواب عمیقی فرو رفت و وقتی چشمانش را باز کرد، پلیس را بالای سر خود دید. بامداد جمعه گذشته مردی با 110 تماس گرفت و وقتی اپراتور پاسخ داد، وی با صدای آرامی گفت: چند روز به سفر رفته و خانه نبودم. امروز صبح وقتی به خانه ام برگشتم، ناباورانه با مردی غریبه در اتاق ...
شش پسر از هشت پسرم راهی جبهه شدند/ هنوز بدهکاریم!
شصت سال دوام پیدا کرده؟ چرا جوان های امروزی بعد از یکی دو سال طلاق می گیرند، اما نسل قدیم بعد از 6 دهه، هنوز مثل روز اول با عشق و علاقه کنار یکدیگر هستند؟ آقای کاوسی فر می گوید دلیل این دوام، همدلی است: ایشان هم مانند من عاشق دین و معنویت بود و می دانست که خدا خودش برای ما دنیا و زندگی خوبی خواهد ساخت. در تمام آن سال ها با اینکه به خاطر مخالفت با حکومت پهلوی بارها و بارها به مشکل خوردم و از کارهای ...
باورم نمی شد روزی که از علاقه شوهرم به دخترا باخبر شوم خودم هم...!
مان ایشان ازدواج موقت داشت. البته وقتی ازدواج کردیم هم همسر صیغه ای داشت. برای اینکه از بودنش با هر زنی جلوگیری کنم و اینکه خسته شده بودم از بس به من گفته بود برایم زن دوم بگیر، تصمیم گرفتم برایش زن بگیرم. یادم می آید که یک روز بلند تابستانی بود، من تنها در خونه بودم و بچه ها تهران منزل پدرم بودند و همسرم یک خانمی را به خانه آورد و به من گفت: برو بیرون . شما حساب ...
شهیدی که به ابو زینب معروف بود
سال 1393 بود، رفت. این بار جور دیگری بود، هفته های بی خبری زیاد بود، استرس ها زیاد شده بود، آمار شهدا هر روز بالاتر می رفت و زیاد هم نمی گذاشتند که زیرنویس شبکه خبر را نگاه کنم، خاطرم هست که در خانه مادرم بودم و به خواهرم زنگ زدم و گفتم که نمی دانم امروز دلم خیلی آشوب است، به مادرم گفتم که اگر می خواهید، شما خانه تکانی عید را انجام دهید، همسرم به من گفته که برای عید حتماً ایران است، من هم زودتر ...
همراه با خاطرات شیرزنی که همسر و خواهر شهید است/ زندگی ام شبیه فیلم سینمایی است
رادیو بود تا شاید اسمی از احمدرضا به گوشم برسد، اما انتظار بی فایده بود، زمانی که بشیر به کلاس اول رفت اسرا به میهن بازگشتند ولی بین آنها اثری از همسر من نبود، فرزندم را برداشتم و به خانه پدری رفتم، کم کم توانستم با کمک پدر، خانه ای مهیا کنم و مستقل شوم، پس از گذشت چند سال پیکر احمدرضا تفحص و خبر شهادت او تأیید شد و در گلزار شهدای قلعه سفید به خاک سپرده شد، سال ها بعد زمانی که فرزند اولم در 16 سالگی ...
اعضای باند مخوف، نوزاد خرید و فروش می کردند| فروش نوزاد به زن و مردهایی که در حسرت بچه بودند
واقعی نوزاد تازه متولد شده نیست. وی توضیح داد: چند سالی از ازدواج من و همسرم می گذشت اما ما نمی توانستیم بچه دار شویم. سالها بود که در حسرت بچه بودیم و نزد هر پزشکی رفتیم اما درمان ها نتیجه نداد و به بن بست رسیده بودیم تا اینکه چندی قبل یکی از اقواممان به ما پیشنهاد عجیبی داد. او زنی به نام فریبا را به ما معرفی کرد و گفت که وی دلال نوزاد است و سابقه خرید و فروش نوزاد دارد! مرد ...
هرگز لحظه ای به این فکر نکرده بودم که شوهرم در خانه دوربین گذاشته است
د مال کجاست تا اینکه بعد از چند روز متوجه شدم او یک خانه مجردی دارد. ماجرا از کجا آغاز شد مرد جوان ادامه داد: پس از ورود به خانه یک دوربین در آنجا نصب کردم تا متوجه شوم همسرم در این خانه چکار می کند. بعد از چند روز وقتی فیلم دوربین ها را دیدم شوکه شدم چون همسرم در آن خانه با مردان غریبه ملاقات داشت یکی از آنها، یک مربی دوچرخه سواری بود و او را می شناختم. با این شکایت، ...
چه مرگی پرسودتر از شهادت که نصیب همسرم شد!
می توانیم از تلویزیون ایشان را زیارت کنیم و دعا کنیم که سایه شان بالای سر ما و این نظام باشد. تا جایی که خودش برایم تعریف کرده بود، در دوران نوجوانی بیشتر اهل مسجد بود و در آنجا کار های فرهنگی انجام می داد. مکبر بود و فعال بسیجی. احسان به خاطر علاقه ای که به پلیس شدن داشت، بعد از سربازی وارد نظام شد تا اینکه عاقبتش ختم به شهادت شد. همسرم خیلی به فوتبال و فوتسال علاقه داشت و در دوران ...
شهید داوود عبداللهی: تا حد جان از مردم و مملکت خود دفاع می کنم
می شد. در مقابل این اقدامات اغتشاشگران که با هدف ایجاد ناامنی و ایجاد شکاف قومیتی انجام شد، مردانی قدم علم کردند و در برابر این ناآرامی ها با تمام وجود ایستادند و برای امنیت مردم از جان شیرین نیز گذشتند، این روزها در آستانه اولین سالگرد شهادت مردان خوش غیرت زمانمان بیشتر از آن ها خواهیم گفت. امروز از شهید داوود عبداللهی خواهیم گفت؛ با ما همراه باشید. داوود رفت و ...
اظهارات عامل تهیه ی فیلم های غیر اخلاقی از زنان/ 20 فقره اخاذی و تهیه فیلم سیاه از زنان
خواست تا چند دقیقه ای به خانه اش بروم و مهمانش باشم. وقتی به خانه اش رفتم چای آورد. چای را که خوردم بی هوش شدم. چند ساعت بعد به هوش آمدم و دیدم داخل ماشینم هستم. متهم دستبند و گردنبند طلای مرا سرقت کرده بود. او چند روز بعد با من تماس گرفت و گفت باید مبلغی به او بدهم تا فیلم هایی که از من گرفته را پخش نکند. شاکی چهارم (مردی 70 ساله): اواسط خرداد ماه جاری همسرم مسافرت رفته بود. یک روز صبح ...
شقایق های دربند
.... بعضی از بچه ها سعی می کردند شکنجه های همگی را به جان بخرند. اردوگاه عراق قوانین خاص خودش را داشت. مثلاً اگر از ساعت 9 شب به بعد کسی از جایش بلند می شد و راه می رفت روز بعد شکنجه می شد. ساعت 9 شب، خاموشی بود و اگر یک وقت برای کسی کاری پیش می آمد مثلاً می خواست برود دستشویی و بلند می شد راه می رفت روز بعد می آمدند و می پرسیدند دیشب چه کسی بلند شده بود؟ اگر جواب می داد او را شکنجه می کردند و ...
مدافعان امنیت| چه وقت شهادت بود پسر 20 ساله؟+عکس
کسایی برسیم که تو بدترین شرایط زندگی می کنند. گاهی با خانواده به امام زاده شاه ابراهیم علیه السلام می رفتند. مهدی نذری ها را می گرفت، به مناطق محروم می برد و بین مردم و بچه ها پخش می کرد. انگاری خودش و خانواده اش هر روز پول پارو می کنند و هیچ نیازی به این چیزها ندارند. هر چقدر به او می گفتند: خوب چرا این طوری می کنی، مگه ما خودمون نیاز نداریم؟ ، می گفت: خدا رو شکر بابا سر کار می ره و ...
هرگز لحظه ای به این فکر نکرده بودم که شوهرم در خانه دوربین گذاشته و ..!
...> بعد از چند روز وقتی فیلم دوربین ها را دیدم شوکه شدم چون همسرم در آن خانه با مردان غریبه ملاقات داشت . یکی از آنها، یک مربی دوچرخه سواری بود و او را می شناختم. با این شکایت، زن ورزشکار به دستور قاضی بازداشت اما در بازجویی ها منکر رابطه پنهانی شد. بدین ترتیب پرونده برای تحقیق و رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. او همیشه به من بدبین ...
وقتی امید به زندگی رنگ می زند
عاً تنها نبوده ام، کسی که نقش مهم تری در تربیت بچه ها داشت، همسرم است . همسری که حالا به گفته آقای محمدی در بستر بیماری است و از او مراقبت می کند: این سال ها مسئولیت مهم تری توی خانه دارم، وگرنه خیلی بیشتر برای نقاشی وقت می گذاشتم، اما همین مقدار هم که می آیم خیلی وقت ها تمام حواسم به همسرم در خانه است و نگرانم برای اینکه زودتر خانه بروم و از همسرم مراقبت کنم، با این حال نقاشی تنها ک ...
نگار کوچولو فرشته نجات شد!
خانه برنگشتیم. ما 15 شبانه روز بالای سر نگار بودیم و دعا می کردیم که به زندگی برگردد. کادر پزشکی هم همه تلاش شان را برای نجات جان دخترم انجام دادند اما تلاش شان بی فایده بود. اما شب پانزدهم بود که همسرم خواب عجیبی دید. این مرد درباره خواب مهمی که همسرش در بیمارستان دیده بود می گوید: ساعت حدود 3 بامداد بود که همسرم گفت خواب نگار را دیده و بهتر است تا دیر نشده اعضای بدن او را اهدا کنیم. من ...
نو عروس 17 ساله نهاوندی که با نارنجک منافقین ترور شد
افراد را قتل عام می کنند. به چه جرم و گناهی؟ باید جوابگو باشند. خواهرم یک نمونه از هزاران تن است. شهدای ترور، مظلومانه به شهادت رسیدند. خواهر شهیده منیره سیف می گوید: این ترور در حالی رخ داد که خواهرم در چند روز آینده قرار بود به خانه شوهرش که عقد کرده او بود، برود اما این ترور ناجوانمردانه او را ناکام از دنیا برد و این برگی دیگر از جنایات منافقین بود. او اظهار داشت: بعد از مدتی ...
چاله های تکراری
.... بچه ها پدر و مادرشون رو خیلی دوست دارن، فراموششون نمی کنن. دست هایش را توی هم گره کرد و خیره شد به آسفالت: – همین جایی که زمین خوردی، خیلی سال پیش، پسرم خورده بود زمین. اون موقع ها اینجا هنوز خاکی بود. پشت زین دوچرخه اش رو ول کرده بودم که خودش بره. داشت خوب می رفت ها... تا برگشت دید پشتش نیستم؛ یک دفعه تعادلش به هم خورد. موقع حرف زدن دست هایش را تکان می داد ...
شهید حوادث 8 مهر زاهدان: 100 نفر از ما بمیریم بهتر است که خمی به ابروی آقا بیاید
...، برود، شهادتش روی چشمم، عاشق شهادت بود، به آرزویش رسید، هر پدر و مادری آرزو دارند، بچه های شان به آرزوی نیک شان برسند، اما دوری خیلی سخت است. اولین کاری که پدر بعد از شهادت پسر کرد وقتی به خانه حمیدرضا در زاهدان رسیدم و یقین پیدا کردم، شهید شده است، اولین کاری که کردم، دو رکعت نماز شکر خواندم که او به آرزویش رسید. در غسال خانه دیدمش، 25 بخیه روی سینه اش خورده بود، الان می فهمم، امام حسین (ع) در کربلا چه کشید. من که خاک پای امام نمی شوم، اما حالا حال ایشان را می فهمم با اینکه می دانم، حمیدرضا خودش، عاشق شهادت بود. پایان پیام/80019 / ش ...
شوهرم چشمش دنبال زنان دیگر بود و من وقتی فهمیدم خودم هم...!
ازدواج موقت داشت. البته وقتی ازدواج کردیم هم همسر صیغه ای داشت. برای اینکه از بودنش با هر زنی جلوگیری کنم و اینکه خسته شده بودم از بس به من گفته بود برایم زن دوم بگیر، تصمیم گرفتم برایش زن بگیرم. یادم می آید که یک روز بلند تابستانی بود، من تنها در خونه بودم و بچه ها تهران منزل پدرم بودند و همسرم یک خانمی را به خانه آورد و به من گفت: برو بیرون . شما حساب کنید با ...
این روش ابراز عشق جلوی فرزندان ممنوع است!
پدر به مادر یا مادر به پدر را ندیده اند. شاد بودن خانوادگی را با محبت کردن به همسرتان تضمین کنید پدر می تواند پیشانی و گونه های مادر را ببوسد، اما فراتر از آن نه! چون بدآموزی دارد و این نوع بوسه و محبتی که جنبه جلفی دارد، ماهیتش بسیار متفاوت است. وقتی پیامبر (ص) درباره بهترین کلیدواژه دوام زندگی می گوید با این وجود تأکید بر روابط عاشقانه میان زن و شوهر ...
زندگی با 6 بچه در خانه 40 متری / جواب سونوگرافی شگفت زده مان کرد
تا از پس تامین نیازهای بچه ها برآییم. روزهای خانه و خانواده مرادنیا با 4نوزاد دوست داشتنی، پر از صحنه های جالب و شیرین است. پدر جوان اینطور تعریف می کند: وقتی بچه ها با هم گریه می کنند، هول می شویم و نمی دانیم چطور آرامشان کنیم. معمولا همه کارهایشان با هم است؛ با هم گریه می کنند، شیر می خواهند و خوابشان می گیرد. مراقبت از 4بچه کوچک و بیداری های شبانه سخت است، اما در کنار سختی ها، شیرینی ...
علت دعواهای زن و شوهری و راه های پیشگیری از آن
...> تنش درونی احساسی شما باید راهی بیابد تا خودش را ابراز کند. این دعوا ممکن است یک ساعت بعد ، یک روز بعد یا یک هفته بعد صورت گیرد. و بنابراین به نظر می رسد که مدام درگیر دعواهای زن و شوهری هستید. آن هم برسر همان مسایل همیشگی. حتی اگر در مورد آن مسایل به توافق ها یا راه حل هایی هم رسیده باشید، همچنان با هم دعوا می کنید. این نشان می دهد قضیه از جای دیگر آب می خورد. چه باید کرد؟ ...
فال روزانه | فال امروز یک شنبه 9 مهر 1402 | چه چیزی در انتظار شماست؟
در انجام کارهای خانه به شما کمک خواهند کرد؛ آنها را به انجام این نوع فعالیت ها در اوقات فراغت خود تشویق کنید. ممکن است همسر شما به خاطر چیزی که شما گفته اید صدمه ببیند. قبل از اینکه از دست شما عصبانی شوند، به اشتباه خود پی ببرید و جبران کنید. احتمالاً در اوقات فراغت خود فیلم تماشا کنید بااین حال، احساس می کنید که وقت خود را با تماشای این فیلم تلف کرده اید زیرا آن را دوست ...
آخرین وصیت های یک ناشنوا
همرزمان شهید به زیارت گلزار شهدا رفت و سر قبرپسرعمویش نشست، بعد با زبون کرولالی خودش سعی کرد چیزی را حالی رفقایش کند. رفقا گفتند: چی می گی بابا!؟ مثل همیشه، زیاد محلش نذاشتند. عبدالمطلب اما اصرار داشت که منظورش را به بچه ها بفهماند. اما چون فهمیدن اشاره ها و سر و صداهای عبدالمطلب سخت بود، بچه ها زیاد جدی نگرفتند. آخرش دید نمی فهمند، بغل دست قبرِ غلامرضا، روی خاک با انگشتش یه دونه چارچوب ...
وقتی دعای مادر مستجاب شد
می دهد: شهید صادق عدالت اکبری متولد دوم اردیبهشت ماه سال 1367 است و با برادر بزرگ تر از خود، صمیمی و هم خواه بود. خوب به یاد دارم زمانی که به دلیل شاغل بودن، مجبور بودم تا صادق را به مهد کودک ببرم، مدام بی تابی می کرد تا اینکه متوجه شدیم صادق بیشتر دوست دارد تا با کودکان بزرگ تر از خودش بازی کند و این دلبستگی و عادت، تا بزرگ شدن صادق ادامه دار بود به گونه ای که همواره دوست داشت تا با بزرگان نشست و ...
اشراف عملیاتی و اطلاعاتی شهید هاشمی بر گروهک ها
سردارمحمدرضا حسنی سعدی با گرامیداشت نخستین سالگرد شهادت مسئول اطلاعات سپاه سیستان و بلوچستان گفت: سیدحمیدرضا هاشمی مهندس کامپیوتر بود و در قرارگاه قدس چهار نفر سهمیه داشتیم و یکی از چهار نفر ایشان بود که جذب سپاه شد. وی با بیان اینکه حمیدرضا یکی از بهترین ها بود، افزود: بعد ها قرارگاه قدس مستقر در کرمان به زاهدان منتقل شد، زیرا ماموریت اصلی در آنجا بود و شهید هاشمی با خانواده به آنجا ...
ماجرای عجیب حمل جسد در چمدان از مشهد تا تهران
شدم و الان هم یک فرزند پنج ساله دارم، اما من او را بی مادر کردم. ای کاش زمان به عقب برمی گشت و الان همسرم پیش فرزندمان بود. شب حادثه فرزندتان خانه بود؟ نه، من او را نزد یکی از بستگان نزدیک برده بودم و خواستم چند روزی پیش آن ها باشد. به آن ها گفتم من و همسرم چند روزی برای انجام کاری به مسافرت می رویم و آن ها هم اعتماد کردند و فرزندم را در خانه شان نگه داشتند. بعد چه شد؟ آن شب ...