زورگیری های خشن یک زن؛ برای خاطر درمان ناباروری بود!
سایر منابع:
سایر خبرها
روایتی از دیدار مردم قم با رهبری/ آخرین نفری که به حسینیه وارد شد
...! نمی دانم اثرِ بسم الله بود؟ ژستم؟ رسانه یا مهربانی متصدی! دستش را از چارچوب در برداشت و گفت: زود برو تو! آن قدر زود رفتم که نفهمیدم چطور پشت سرم در بسته شد و من شدم آخرین نفری که به حسینیه وارد شد. ناچاراً و به پیشنهاد خانمی که روی صندلی نشسته بود همان آخرهای حسینیه نشستم. یعنی اولش گفتم باید بروم جلو چون می خواهم مطلب بنویسم. زن که چهرۀ مهربانی داشت اما شبیه معلم های باتجربه بود ...
رفیق کشی درجنایت مستانه
شد به مادر مهرداد فحش دادم. می دانستم اوعاشق مادرش است وبرای او حتی حاضر به قتل است. بعد چه شد؟ به خودم که آمدم دست به یقه شده بودیم. مهرداد قوی هیکل بود و توان مقاومت دربرابرش را نداشتم. با دست ضربه ای به سینه ام زد و نقش برزمین شدم. درهمان وضعیت برق تیغه چاقو روی کیک به چشمانم خورد. دستم را دراز کردم و چاقو را برداشتم. مهرداد روی سینه ام نشست و ضربه مشتی به صورتم زد. ازشدت ...
وسوسه سرقت میلیاردی رمز ارز
از این حوزه سر در می آورم. دوستم هم می خواست در این حوزه سرمایه گذاری کند که من حماقت کردم. چه کردی؟ دوستم از من خواست برایش کیف پول دیجیتال درست کنم که من این کار را کردم و رمزهایش را تحویلش دادم. چند روز بعد از روی کنجکاوی وارد کیف پولش شدم و متوجه شدم شش میلیارد تومان تتر خریده است. از وقتی فهمیدم چند برابر من رمز ارز دارد، وسوسه به جانم افتاد. با خودم کلنجار رفتم اما شیطان ...
این زورگیران همسرم را کشتند؛ روایت نازنین از شبی که ماه کامل شد
اورژانس زنگ بزنند به پلیس؛ در همین حین یک ماشین 206 آمد توی آن هم انگار نگهبان ها بودند به آنها هم التماس کردم ...فقط می گفتم تورو خدا تورو خدا...حداقل به اورژانس زنگ بزنید. خواستم که همسرم را به بیمارستان ببرند اما گفتند باید اورژانس بیاید. یادآوری آن لحظات برای زن سنگین است. چشمانش را پشت عینک دودی پنهان می کند اما با انگشتانش هراز گاهی گوشه چشمانش را پاک می کند. ادامه می دهد ...
اولین اعترافات عامل جنایت در پارک نهج البلاغه | همسر مقتول از وحشتناک ترین لحظات زندگی اش می گوید + فیلم
خواستند گوشی موبایلش را بگیرند. آنها حتی با چاقو ضربه ای به کتفم زدند و بعد با مشت و لگد به جانم افتادند. سپس حلقه طلا و دستبندم را به سرقت بردند. بر اثر حمله آنها و ضربه ای که به سرم وارد شده بود تا چند دقیقه تار می دیدم. بعد دیدم سیاوش خون آلود روی زمین افتاده است. وی در ادامه به خبرنگار همشهری می گوید: او به سختی نفس می کشید و من به سرعت به طرف نگهبان پارک رفتم و از او کمک خواستم. بعد از ...
روایت زندگی یک زن سرپرست خانوار
.... -نه حاج خانم ندیدم پیچیدم دست راست خیابان، از دور خانمی چادری با هیکلِ سنگین برایم دست تکان داد، زهرا بود! تا نیمه خیابان به استقبالم آمد، دستم را پیش کشیدم سلام کنم، دستم را رها نکرد و کشان کشان من را تا داخل خانه اش برد،کفگیر زندگیش به ته دیگ خورده اما به مانند بزرگان مهمانداری و تعارف می کند. وارد خانه شدم، سطح خیابان چند سانتی متر بالاتر از خانه بود، خانه کوچک و ...
جزئیات قتل زن ایرانی در درگیری خانوادگی در هند
به گزارش تازه نیوز، جمعه گذشته زن 22ساله ایرانی به نام زینت، در جریان درگیری خانواده اش با اقوامشان که همگی در طبقات مختلف یک آپارتمان در شهر نویدا در ایالت اوتار پرادش هند زندگی می کردند، بر اثر ضربات چاقو به قتل رسید. به نقل از همشهری، با اعلام شکایت از سوی خانواده مقتول پلیس نویدا از وقوع این جنایت با خبر شد و تحقیقات در مورد این پرونده را آغاز کرد و سفارت ایران در دهلی نیز در جریان ...
راز جنایت پارک در سینه 6 تبهکار افغان
پول خوب دستت می آید. وسوسه ام کرد وعضو گروهش شدم. با موتورم به پارک ها می رفتیم و با تهدید چاقو تلفن همراه و طلا، سرقت می کردیم. مرتکب چند سرقت شدید؟ نمی دانم اما سهمم از سرقت ها 5 میلیون تومان شد. از شب حادثه بگو ؟ آن شب شش نفری به بوستان نهج البلاغه رفته بودیم که مقتول و نامزدش را اتفاقی دیدیم ویکدفعه حمله کردیم که غافلگیر شوند و راحت سرقت را انجام دهیم. دستبند ...
زن جوان قاتل نامزدش را شناسایی کرد
ایستاده بودند، نامزد مقتول برای شناسایی قاتل اصلی وارد شد. او به محض دیدن رحمان، پسر 18 ساله ای که دستبند به دست بین دو همدست دیگرش ایستاده بود، گفت: خودش است، این قاتل است. زن جوان ادامه داد: تقریباً دو یا سه بار در هفته با نامزدم برای پیاده روی به پارک می رفتیم. آن شب هم وسایل را داخل خودرو گذاشتیم و سیاوش تنها گوشی تلفن همراهش را آورد. در حال راه رفتن بودیم که سارقان به ما حمله کردند ...
قتل جوان 24 ساله در تهران
، به اتفاق دوستم سر قرار حاضر شدیم، دوستم با مقتول درگیر شد و با چاقو متوفی را مجروح کرد که با هم از محل متواری شدیم. سردار ولی پور گودرزی گفت: کارآگاهان با استفاده از روش های اطلاعاتی و کارآگاهی گسترده به دست آوردند قاتل بعد از وقوع حادثه محل سکونت خود را ترک و در دیگر مراجعتی نداشته است تا اینکه کارآگاهان موفق شدند 5 دی ماه مخفیگاه متهم را در شهر "بوشهر" شناسایی کنند و پس از هماهنگی های ...
از زورگیری مرگبار اتباع تا حمله سارقان به بیمارستان
از آن ها از پشت ضربه چاقویی به شانه ام زد و بعد هم زمین خوردم و سرم به لبه جدول برخورد کرد و ثانیه هایی چشمانم تار شد. غم انگیز ترین لحظه زندگی دختر جوان با چشمانی گریان ادامه داد: وقتی از زمین بلند شدم، آن ها با فرها د درگیر بودند و یکی از آن ها که موفرفری است با چاقو چند ضربه به کتف نامزدم زد. صدای دلخراش فرهاد به آسمان بلند شد و زورگیران خشن هم تلفن همراه او و دستبند طلای مرا ...
داستان ترسناک شب های تهران از زبان مامان زری و5 زن آواره در پاتوق ها
روشن کرده اند. رفتم و نشستم. اشک امانش را می برد. نرگس بزرگترین زن خانه است و تمام مدت اشک می ریزد: مادرشوهرم من را برد پیش یک مرد مسن. می خواست من را در مقابل پول بفروشد. مرد، اما توی صورتش تف کرد. 12 سال کارتن خوابی کرده، میدان امام حسین پاتوقش بود و هنوز آن صحنه ها را در یاد دارد. خانم خدادادی، نرگس را اینطور توصیف می کند: زنی که در خانواده حمایت عاطفی نشده، ازدواج اجباری کرده. به همسرش خیانت ...
قتل وحشتناک زن جوان به دست دخترش
دخترم به خانه همسرم در رباط کریم رفتم دختر حالت عادی نداشت و صدایش می لرزید من که خودم بسیار ترسیده بودن وقتی وارد خانه شدم با جسد همسر سابقم روبرو شدم ... قاضی که پس از اقرار های تازه متهم متوجه شد پیش از این وی درپی اقرارهای عاطفی لب به اعتراف گشوده است. اما این موضوع هم قاضی پرونده را راضی نکرد چرا که فرد دیگری هم در آن شب در خانه مقتول حضور داشت و او خواستگار دختر مقتول ...
پایان کار 2 موبایل قاپ حرفه ای محله گاندی
باز هم شیشه را مصرف کردم و بالاخره به خودم آمد و دیدم مصرف کننده دائم شده ام . من معتاد شدم سابقه دار شدم .الان در 29 سالگی توی بازداشتگاه پلیس آگاهی هستم اما دوستم چون مادرش بعد از طلاق او را رها نکرده بود توانست شرایط زندگی اش را اصلاح کند .شیشه را ترک کند دانشگاه برود و الان زندگی خوبی دارد . من مجبور شدم برای اداره زندگی ام سالها با افراد خلافکار همخانه شوم .تحقیر شوم کتک بخورم و فقط ...
پایان کار 2 موبایل قاپ حرفه ای محله گاندی
سرپناهم را از دست ندهم و خرج زندگی ام را بدهند اینهمه آسیب را تحمل کنم .آخرش هم روزی که برای دستگیری دوست پسر و همخانه ام آمده بودند مرا هم به جرم همدستی با او دستگیر کردند .حالا همان پدری که هیچ کاری برای حمایت از من انجام نداده طوری رفتار می کند که انگار تمام زندگی اش را وقف تربیت و مراقبت از من کرده و من باعث سرافکندگی و شرمندگی اش شده ام .خنده دار نیست ؟ والدینم بعد از گذشت اینهمه سال باز هم ...
افشای 3 ضلع قتل زن قرمزپوش/ ردپای شوهر دختر و دوست پسرش در آتشگاه کرج
بازپرس محمد عنبری و تیمی از کارآگاهان زبده آگاهی کرج راهی محل کشف مقتول شدندو با جسد زنی در حدود50سال با پالتوی قرمز که از ناحیه گردن دچار کبودی و آثار شیاری شکل در گردنش هویدابود روبرو شدند. بازپرس که پس از دیدن جسد متوجه شده بود که موضوع علت مرگ زن جوان سقوط از بلندی نیست دستور داد درنخستین گام جسد مقتول به پزشکی قانونی منتقل شود. فردای همان روز بود که فرزندان و همسر سابق مقتول ...
نویسنده همسایه های خانم جان : حاج قاسم به دشمنان قسم خورده خودش هم خدمات رساند
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب همسایه های خانم جان نوشته زینب عرفانیان روایت پرستار احسان جاویدی از یک تجربه انسانی در خاک سوریه است که سال 1399 در 268 صفحه توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر و روانه بازار نشر شد. از سال 1391 که آتش جنگ سوریه، درگیری و جنگ با داعش شروع شده است، ایران از هیچ کمکی به سوریه دریغ نکرده است. مدافعان حرم چه با اسلحه دست گرفتن، چه با انجام فعالیت های ...
کشف 40 میلیارد ریال شکلات قاچاق/ رمزگشایی از قتل جوان 24 ساله در تهران
گرفته و حدود ساعت 22:30 از منزل خارج و دیگر مراجعتی نداشته است. با تحقیق از نامزد مقتول وی اظهار کرد شب واقعه مقتول نزدم آمده و عکس های مرا نشان داد که قاتل برایش ارسال کرده بود و قاتل با این کار می خواست ارتباط مان را با یکدیگر قطع کند و زمینه دوستی بنده با قاتل فراهم شود پس از آن گفت و شنود مقتول رفت و دیگر از وی اطلاعی نداشتم تا اینکه متوجه فوت وی شدم. رییس پلیس آگاهی تهران ...
3 روایت از قهرمانان ناشناس حادثه تروریستی کرمان
پای قطع شده بود. با بیسیم کمک خواستم. 2 دقیقه نشد که همکارانم رسیدند. خانم های امدادگر هم رسیدند و پا به پای آقایان شروع به امدادرسانی کردند. همان موقع ملیکا را دیدم. من را کشاند و به سمت مکرمه برد. رفتم نبضش را گرفتم اما نبض نداشت. سی پی آر کردم اما برنگشت. خونریزی شدیدی داشت و خون بند نمی آمد. ترکش به سرش برخورد کرده بود. متوجه شدم که شهید شده است. در گوشه ای دیگر خانمی را دیدم که جیغ ...
بانوی کارآفرینی که مچ مشکلات را خواباند
... بحران های وحشتناک را پشت سر گذاشتم، غم مادر و غم از دست دادن همسر برایم سنگین بود البته این را هم بگویم بعد از دست دادن مادرم و بیماری همسرم خانه نشین شدم و حتی توان ایستادن نداشتم، چه برسد بخواهم در بحث تولید کار کنم. * بعد از 6 سال خانه نشینی به خودم آمدم خانم کاظمی بیان می کند: این دو غم سنگین و تلخ موجب شد تمرکز خانواده ام به من باشد تا مشکلی برایم پیش نیاید، اردیب ...
روایت همسر شهید مصطفی صدرزاده از مواجهه دخترش با پیکر پدر
بود اگر اتفاقی برای شما می افتاد چطوری به بابا می گفتی؟ گفت صبر می کردیم بیایند یا با ایشان تماس می گرفتیم. گفتم خبر خوش من این است که دیگر نیاز نیست به بابا زنگ بزنی یا منتظر بمانی تا بیایند و خبر را به او بدهی و از این به بعد هر اتفاقی برایت بیفتد، همانجا و همان ثانیه بابا هست و متوجه اتفاقی که برای شما می افتد می شوند؛ و من به محض اینکه این موضوع را به فاطمه خانم گفتم، این بچه شش سال لبخند تلخی ...
اعترافات تکان دهنده زن 27 ساله زورگیر در شهر مهرگان + گفتگو با قربانیان
، اما من ترسیده بودم و نرفتم. بلاخره بعد از او وارد شدم و دکمه طبقه منزلم را زدم و از او پرسیدم شما کدام طبقه می روید؟ که او با لحن تندی گفت "خودم می روم" من از ترس نمی دانستم چه کار باید بکنم، فقط گوشی تلفنم را درآوردم تا به کسی برای کمک زنگ بزنم که با خشم به من نگاه کرد، خیلی ترسیدم، احساس کردم می خواهد آسیبی به من وارد کند و بی اختیار فریاد زدم "نزن" که همان لحظه چاقو را از ...
بازگشت مجری زن پرحاشیه به تلویزیون پس از 4 سال؛ دلیل دوری ژیلا صادقی چه بود؟
هنرمندان به دادگاه پروسه زمان بری بود. او ادامه داد: این طور نبود که تلویزیون مرا کنار گذاشته باشد، اتفاقاً در طول این چند سال چندین بار دعوت شدم اما هر بار که دعوت شدم این پاسخ را می دادم که دلم می خواهد همان ژیلا صادقیِ پرانرژی و صادق همیشگی باشم. نمی خواهم نقش بازی کنم. چون واقعاً حالِ خوبی نداشتم. در حالی که پروسه مادری را طی می کردم تلخ ترین ضربه ای که می توانست به خودم و همسرم وارد ...
مرد همسرکش به درخواست فرزندانش به قصاص محکوم شد
مرد خشن که همسرش را با بنزین آتش زد و او را مقابل چشمان دختر نوجوانش کشت، به قصاص محکوم شد. به گزارش اعتمادآنلاین ، متهم ابتدا سعی کرد مرگ همسرش را یک حادثه نشان دهد اما گفته های دختر 12ساله او همه چیز را تغییر داد. یک سال قبل مردی همسرش را که به شدت سوخته بود به بیمارستان رساند. این زن به نام نازنین که از شدت سوختگی قدرت حرف زدن نداشت بعد از چند ساعت به کما رفت و جانش را از ...
داماد به اتهام قتل مادرزن سابقش محاکمه می شود
قتل شد و گفت: سال 90 به دلیل حمل یک کیلو شیشه بازداشت و به اعدام محکوم شدم. شیشه متعلق به دوستم بود و من فقط آن را حمل می کردم، اما درخواست عفو دادم که با آن موافقت وحکم اعدامم تبدیل به 25 سال زندان شد. با شیوع بیماری کرونا توانستم با سپردن وثیقه از زندان آزاد شوم. من با مادر زن سابقم اختلاف حساب داشتم. به همین دلیل آن روز با ماشین دنبالش رفتم و باهم درباره اختلاف حسابمان صحبت کردیم ...
دسیسه خانوادگی برای سرقت از پدر خانواده
خانه پدری اش رفت و من و دخترم در خانه تنها شدیم. سرقت عجیب چند روز قبل یکی از املاکم را فروختم و امروز برای برداشتن سند آن به سراغ گاوصندوقم رفتم، اما وقتی در گاوصندوق را باز کردم با صحنه عجیبی روبه رو شدم. تمامی اسناد و مدارک و 40 سکه طلا، چند ساعت قیمتی و مقدار زیادی پول و اموال با ارزش داخل گاوصندوقم نبود. با دیدن این صحنه شوکه شده بودم، چون در قفل گاوصندوق سالم بود و از طرفی هم تنها ...
خواهری که دلتنگ برادر بود
مادرم گفت: شکلات بخریم آنجا بدهیم بعد رفت خرید. ما به جمکران رسیدیم خیلی شلوغ بود. بعد رفتیم چند تا چیز بگیریم تا گشنه مان نشود. بعد به وضوخانه رفتیم که وضو بگیریم و نماز بخوانیم. من چادرم روی زمین سرویس بهداشتی افتاد و کثیف شد. نیست. ناراحت شدم و با خودم گفتم زیر چادرم لباس مناسبی نیست. افتادم به گریه و با گریه گفتم: من چادر ندارم یک خانم من را دید و مادرم برای ایشان ...