سایر منابع:
سایر خبرها
زن سابقم را دوست داشت، رویش اسید ریختم
فراموش کند که همسرش بودم. تا اینکه روز حادثه دنبال دخترم رفتم تا او را از مهدکودک به خانه بیاورم، در راه خانه پدرم بودیم که مهرداد به سمت من و دخترم حمله کرد و اسید را روی صورت ما ریخت. فریبا گفت: من 70 درصد بینایی یک چشمم را از دست دادم. پلک بالا و پایین چشمم از بین رفت و چشمم از حدقه بیرون زده بود. چون شب عید بود هیچ دکتری نبود که من را جراحی کند و همه رفته بودند. حتی نمی توانستم ...
ناکامی 3 ساله پلیس اسلامشهر در کشف راز 2 مرگ سیانور ی
...، اما عجیب این بود که پدرشوهر سابقم به اداره پلیس رفت، رضایت داد و فرخ آزاد شد. من با پدرشوهر سابقم صحبت نمی کردم، اما وقتی پدرم از او سؤال کرده بود، او گفته بود که فرخ شیشه ای است و اگر او را آزاد نمی کردیم از ما کینه به دل می گرفت و برایمان خطرناک می شد. من از اینکه تنها مظنون را پدرشوهر سابقم آزاد کرده بود تعجب کردم، اما وقتی فهمید من ازدواج کرده ام از من به اتهام قتل شکایت کرد. قاضی براعه پس از ثبت اظهارات زن جوان، پرونده را برای رسیدگی به دادسرای شهرستان اسلامشهر فرستاد. ...
جنایات هولناک باند مردان افغانستانی؛ از سرقت و قتل تا تجاوز در پارک فدک
. شوهرم را جلوی چشمم کشتند زن جوان سیاه پوش با صورت غم زده در طرح پلیس حاضر شده و با انگشت قاتل شوهرش را به همه نشان می دهد. همان قاتل بی رحم که با اعضای باند جنایتکارانه اش بر سر او و شوهرش ریخته و با اصابت ضربات چاقو به آن ها مرد جوان را کشته و همسرش را مجروح کردند. چه مدت بود ازدواج کرده بودید؟ حدود یک ونیم سال بود که نامزد بودیم، اما هنوز سر خانه و زندگی ...
قتل همسر جوان توسط مرد 60 ساله /پیرمرد در یک قدمی چوبه دار
داشتیم و از او دل چرکین بودم. ضمن اینکه او با بچه های من هم کنار نمی آمد و آنها را به خانه ام راه نمی داد. متهم ادامه داد: روز حادثه با زیبا درگیر شدم. او را با چاقو زدم و بعد هم رگ دست خودم را زدم اما پشیمان شدم و با اورژانس تماس گرفتم. بعد از گفته های متهم و صدور کیفرخواست، پرونده برای رسیدگی به شعبه 10 دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد. در جلسه رسیدگی خواهران و برادران ...
آمادو پدر همسر مانه : مانه مسلمان خوبی استو طبق احکام مسلمانان زندگی می کند
نفر می شود. پدر همسر سادیو مانه عایشه تیمبا تایید کرده که دخترش 18 سال دارد و این زوج به صورت سنتی ازدواج کردند. پدر تیمبا آمادو به تمام این سوالات پاسخ داده و گفت که بیشتر از دو سال از روزی که این دو نفر همدیگر را برای اولین بار دیدند می گذرد. او در این باره گفت: همسرم و عایشه یک روز با خانواده مانه دیدار کردند و این دو نفر آنجا همدیگر را برای اولین بار دیدند. احتمالا مانه چیز ...
این زورگیران همسرم را کشتند؛ روایت نازنین از شبی که ماه کامل شد
...> سکوت سنگین حکم فرما می شود؛ می پرسم اورژانس آمد؟ می گوید اورژانس هم آمد اما بعد از 20 دقیقه؛ ما را به بیمارستان نبرد و گفتند : همسرت دیگر نبض ندارد! زورگیری از دختر جوان و نامزدش با چک و سیلی و لگد و چاقو و قمه! مرد با صدای بلند می گوید همین بی وجدان ها بودند که هفت نفری با چاقو روی سر دخترم ریختند؛ بعد متهمان را با دست به رئیس پلیس آگاهی نشان می دهد. مرد میانسال ...
طلاق به خاطر خواستگاری های قبل از ازدواج
زن جوان وقتی فهمید همسرش قبل از ازدواج به خواستگاری چند دختر دیگر هم رفته بود، درخواست طلاق داد. چند روز قبل زوج جوانی وارد یکی از شعبه های دادگاه خانواده شده و وقتی مقابل قاضی نشستند زن جوان بی مقدمه گفت: آقای قاضی من بعد از 6 ماه زندگی مشترک به پنهانکاری همسرم پی بردم و حالا طلاق می خواهم. قاضی سری تکان داد و رو به مرد جوان کرد و گفت: چه کار کرده ای که همسرت در این مدت ...
زن کشی فجیع در تهران/ ضربات مرگبار چاقو به گردن زن جوان
فروش مال غیر شکایت داریم و باید مهریه خواهرمان را تمام و کمال پرداخت کند. پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: قبول دارم که باید 2 دانگ از خانه و 180 سکه طلا به همسرم می دادم، اما پس از اینکه ازدواج کردیم متوجه شدم او مرا فریب داده و در کارش صداقت نداشته است، به همین خاطر یک سال بعد خانه را به نام پسرم کردم. وی درباره روز حادثه هم گفت: من و همسرم اختلافات زیادی داشتیم اما بحث ...
ماجرای زنی که خواست با مردی جانباز ازدواج کند
مادر چنان خوشحال شد که دست مرا گرفت و پیش دوستان دیگرش برد و کلی از من تعریف کرد و گفت: نگاه کنید، این دختر جوان با پسر جانباز ازدواج کرده، یعنی می شود دختری هم دلش بخواهد همسر پسر من بشود؟ خانم که اینها را تعریف می کرد آرام آرام خنده روی لب هایش می شکفت و رد شادی در چشم هایشان می دوید. بعد صدایش را کمی آهسته کرد و با چشم هایی نگران گفت: آن روزها سختی های زندگی کم نبود. خیلی از شب ها حال شوهرم بد ...
دخترکان کاپشن صورتی
. مثل همه ی کسانی که ذوق دارند زودتر برسند. انگار بُعد آینده نگری ام از کار افتاده و گرسنگی را جدی نمی گیرم. من البته چندساعتی از هم شهری هایم جلوترم. قدر فاصله قم- تهران. قرارشان برای حرکت دسته جمعی با اتوبوس ها چهار صبح مصلی و نیروگاه و پردیسان بوده و از سه بیدارند. من از ساعت شش بیدارم و هفت به خیابان فلسطین رسیده ام. به حسینیه که می رسم اول از همه، چشمم زیلوهای بافت میبد یزد را می ...
مرد جوان پس از قتل زن دومش خودکشی کرد اما زنده ماند / جنایت خونین در میدان امام حسین (ع) بخاطر مهریه
به اتهام فروش مال غیر از او شکایت داریم و مهریه خواهرمان را هم می خواهیم . سپس متهم روبه روی قضات ایستاد و گفت: من قبلاً ازدواج کرده و یک دختر و پسر دارم .اما به خاطر اختلاف با همسرم از او جدا شدم. سال 92 به خواستگاری اعظم رفتم و با او ازدواج کردم. مهریه او دودانگ از خانه و 180 سکه بود. اما ما با هم اختلاف داشتیم و او مهریه اش را می خواست .او رابطه خوبی هم با فرزندانم نداشت.اختلاف ما بالا ...
مقتول قبل از مرگ قاتلش را لو داد
مهم ترین اخبار حوادث و توصیه پلیسی امروز (شنبه بیست و سوم دی ماه سال 1402) را می توانید در این بسته خبری مشاهده کنید. همسرم نمیخواست آشتی کند او را سوزاندم مرد کینه جو که در اقدامی هولناک با اسیدپاشی روی همسر سابقش او و دختر چهار ساله شان را سوزانده بود، در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. بیشتر بخوانید عاشقی هوس آلود! وقتی در خلوت خودم به گذشته ...
چگونه به پای هم پیر شویم؟
این باره می گوید: به طور مثال این که نفر اول در زندگی من همسرم باشد. خانم و آقا هم فرقی ندارد. شاید آن لحظه خانم یا آقا نتواند حتی فیزیکی در کنار همسر باشد، اما همین که با کلمات و جملاتی به او آرامش بدهد مثلاً بگوید: عزیزم نگران نباش به خیر می گذرد. ، من هستم ... یا اگر بتواند خودش را برساند که این دیگر بسیار عالی است. در واقع این که همیشه خیال فرد راحت باشد یک حامی در زندگی اش وجود دارد خیلی حال ...
پشیمانی از اسیدپاشی به همسر و دخترخردسال/حمله اسیدی به مادر و دختر
روی صورت او پاشیده شد .می دانم اشتباه کرده ام . قاضی درباره ادعای متهم از زن جوان سوال پرسد و نادیا نیز گفت : قبول دارم همسرم نمی خواست روی دخترمان اسید بپاشد و اسید ناخواسته روی دختر مان پاشیده شد.هدف میثم سوازندن صورت من بود. با پایان دفاعیات متهم، قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.
کریم باقری بهترین گزینه برای پرسپولیس است/ نمی توانستم چشمم را روی کارهای اسکوچیچ ببندم
کرونا گرفته ام و گفت خیلی حالم مساعد نیست. 48 ساعت بعد دوست مشترکمان تماس گرفت و گفت مهرداد در بیمارستان بستری شده و در ادامه متأسفانه پس از چند روز فوت شد. با توجه به اینکه یک سال قبل از آن همسرم فوت شده بود، فوت مهرداد میناوند اتفاق ناراحت کننده دیگر برای من بود و متأسفانه بعد از آن هم علی انصاریان را از دست دادیم. واقعاً دوران کرونا دوران سختی بود و عزیزان زیادی را از دست دادیم و حتی می توان ...
آیا سیاست های حمایتی فعلی برای اجرای طرح جوانی جمعیت کافی است؟
کمتر از چهار بچه نداشته باشند. تولد اولین فرزند برای آن ها محقق شدن بخش بزرگی از آرزوهایشان بود. حالا همه چیز برایشان قشنگ تر و تماشایی تر شده بود. خندیدن و دست و پا زدن نوزادی که روز به روز بزرگ تر می شد، شیرینی زندگی را کامل تر می کرد. اما اضافه شدن یک نفر به جمع خانوادگی شان با همه زیبایی و لطفی که داشت، بدون چالش هم نبود و خرج و مخارج زیادی روی دستشان گذاشته بود. اجاره منزل و خانه ...
قتل فجیع زن تبریزی جلوی چشم پسر 5 ساله اش / شوهر ارث زنش را می خواست + جزییات
پلیس آگاهی صادر کرد و کارآگاهان نیز بعد از بررسی های لازم، عادل، همسر مقتول را دستگیر و به مقر پلیس آگاهی منتقل کردند. عادل در ابتدا منکر قتل همسرش شد و گفت: من از نحوه مرگ او اطلاعی ندارم؛ باهم درگیر شدیم اما او را نزدم. اما با توجه به آثار جراحت فراوان بر روی بدن مقتول و نیز سایر مستندات دیگر که متهم از خود در صحنه جرم برجای گذاشته بود و همچنین گفته های پسر 5 ساله اش که در ابتدا مدعی شد ...
همسرکشی فجیع در تهران/ مرد میانسال زنش را آتش زد
... بررسی های بعدی فاش کرد این زوج با هم اختلاف داشتند و روز حادثه مرد میانسال همسرش را سوار ماشین کرده بود تا با هم به محضر بروند و جدا شوند. آنها خبر نداشتند برای طلاق اول باید در دادگاه درخواست بدهند. به همین دلیل مجبور شدند از محضرخانه به خانه برگردند؛ اما در میانه راه با هم مشاجره کردند. متهم در بازجویی ها این کشمکش ها را انکار کرد و گفت: می خواستم سیگار بکشم که بطری بنزین آتش گرفت ...
مرادی کرمانی: برای نوشتن شما که غریبه نیستید 12 زندگینامه خواندم
من در آن دخالت نداشتم خجالت نکشیدم. از طرفی همسرم و خانواده ام من را در این زمینه حمایت کردند. قبل از آن که این کتاب را بنویسم حدود 12 زندگینامه خواندم که عموما ترجمه ها بهتر بود . شبی که کتابم را تمام کردم داشتم دیوانه می شدم ملوک بهروز، همسر هوشنگ مرادی کرمانی که خودش هم نویسنده است، دربارۀ اینکه همسر یک نویسنده بودن چقدر سخت است، توضیح داد: خیلی سخت است. آدم معمولی دستش ...
گر بگویم ز اباالفضل(ع) نشان داشت، رواست...
...؛ از آن سال ها تا همین حوالی موج انفجار من را گرفته بود، موجی که بعد از این همه سال هنوز اثرش مانده است و تحت درمان هستم؛ تعدادی ترکش هم توی دست وپایم دارم. همراه بابا به بیمارستان منتقل شدم. دیدم پای بابا ول شده و شاهرگش قطع شده است. راستش رد خون بابا تا مدت ها روی خاک توی خانه لای مخروبه ها مانده بود. گریه می کردم. بمباران اتفاق غیرمنتظره ای بود؛ تخریب صددرصدی خانه، شهادت بابا، وضعیت ...
شوهر بی غیرتم مرا در اختیار دوستانش قرار می داد و خودش نگاه میکرد
به گزارش 361 درجه ایران به نقل از 9 صبح ؛ این زن جوان درباره ماجرای ازدواجش با مردی بی بند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بی سواد بود که به سختی می توانست هزینه های زندگی خانواده 5 نفره اش را تامین کند. به همین دلیل هم هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها از اوضاع مالی نامناسبی برخوردار بود بلکه پدر و مادرم هیچ گاه توجهی به ...
راز قتل یک زن در پیکان وانت
شد و همسرم آتش گرفت. باتوجه به اظهارت زن میانسال قبل از مرگ و اظهارات متناقض همسر او، مرد میانسال به دستور بازپرس شعبه سوم دادسرای امور جنایی تهران بازداشت شد و تحقیقات در این رابطه ادامه دارد. منبع: روزنامه ایران با عضویت در شبکه های اجتماعی خبرنامه دانشجویان ایران از آخرین اخبار مطلع شوید ...
قتل ناموسی فجیع در تهران/ مادرم را در اتاقی زندانی و به همسرم تجاوز کرد
هایمان هم او را می خواست اما آن مرد با همان دختر ازدواج کرد و برادرم کینه او را به دل گرفت فکر کنم قتل برادرم کار آن مرد باشد. در حالی که تحقیقات برای دستگیری متهم ادامه داشت 6 روز پس از این جنایت، متهم فراری به پلیس رفت و خود را معرفی کرد. او در تحقیقات گفت: حدود یکسال قبل، زمانی که من برای کار به ایران آمده بودم، مقتول به خانه مان رفته و مادرم را در اتاقی زندانی و به همسرم تجاوز کرده بود ...
"زمانی که این ویدیو را می بینید، جانم را از دست داده ام"
نیروی انتظامی تماس گرفته و اتفاق تلخی که برای اعضای خانواده شان رخ داده بود را گزارش دادند. ماموران در محل حادثه حاضر شدند و زمانی که وارد خانه شدند با جسد 4 زن و مرد و بچه و 2 نفر دیگر که با مرگ دست و پنجه نرم می کردند، روبه رو شدند. تیم پلیسی با بررسی و تحقیقات پلیسی پی بردند مرد جوان که صاحب رستورانی در منطقه امیریه آبادان بوده است از چندی قبل با شریک خود بر سر مالکیت یک ...
شهید اباالفضلی؛ جانبازی در سوریه شهادت در ایران
جوانی حامد جوانی؛ شهیدی که دو دست و دو چشمش را فدای زینب(س) کرد شهید حامد جوانی، جوان دلیر خطه آذربایجان و اهل تبریز است که در سال 1394 هدف اصابت حملات گروه تروریستی داعش قرار گرفت و ابوالفضل گونه دو دست و دو چشم خود را فدای حضرت زینب (س) کرد. شهید حامدجوانی، جوانی اش را تقدیم سیدالشهدا (ع) کرد. همیشه آرزو داشت تا 1400 سال پیش به دنیا می آمد تا بتواند در رکاب ام ...
این بازیگران زن و مرد جنجالی باهم فامیل اند؟ + عکس ها و حاشیه ها
مندید که با فامیلی های پرتکرار سینما بیشتر آشنا شوید ادامه این مطلب از بخش فرهنگ و هنر نمناک را از دست ندهید. طباطبایی های سینما طباطبایی یکی دیگر از فامیلی های پرتکرار در سینمای ایران است و بازیگران سرشناسی با این نام خانوادگی در دنیای هنر کشورمان وجود دارند. از طباطبایی های معروف سینما و تلویزیون است که سالهاست در دنیای بازیگری فعالیت میکند. طناز طباطبایی ...
پیامک توقیف خودرو برای زن بیماری که یک تار مو هم ندارد!
ناشنوا است که به سختی کلماتی نامفهوم را ادا می کند: دددد..ررررر اپراتور متوجه حرفش نمی شود. زن، روی کاغذ کوچکی، جمله ای می نویسد و گوشی تلفن همراهش را نشان می دهد؛ حتما برای او هم پیامک توقیف خودرو ارسال شده است وگرنه این ساعت روز، او اینجا چه می کند؟ بیرون همان اتاقی که گفته می شود به تازگی به ساختمان پلیس امنیت اضافه شده، زنی جوان با صورت نگرانی ایستاده و در انتظار خواهرش است تا از ساختمان بیرون ...
منتظر آمدن امام رضا(ع) در دفتر کارم هستم / گفت وگوی قدس با یکی از متصدیان دفن در دفتر آرامستان های حرم ...
همه انسان هاست، در روز ششم یا هفتم خرداد ماه سال1399 و در همان ماه های نخستین شیوع بیماری کرونا بود که صدای زنگ تلفن همراهم بلند شد، برادر بزرگترم پشت خط بود، بعد از صحبت های او، متوجه شدم پدرم آسمانی شده است. پس از جمع و جور کردن خودم و برداشتن وسایل مختصر سفر، به سرعت با خودرو خودم (پراید) به اتفاق همسر و دو دخترم ساعت دو و نیم نیمه شب، مشهد را به مقصد اندیمشک ترک کردیم و ساعت حدود 5 بعدازظهر ...