سایر منابع:
سایر خبرها
معجزه خدا با دست حسین خرازی
بچه ها که تو رو نمی شناسن. نرو با فرمانده گروهانامون درگیر شو! تانک های عراقی به طرف ما حرکت می کردند و پیاده نظام هایشان هم همراه با تانک جلو می آمدند و تیراندازی می کردند. بچه های ما به سرعت خود را روی خاک ریز ها رساندند. چند دقیقه بیشتر نگذشته بود که قبرستانی از عراقی ها درست کردند. آقای حسین سیچانی (کرمی نیا) هم یکی از دیده بان های توپخانه بود که خیلی کمک کرد. من چند بار ...
رهبران خطاکار
بزرگ سیاسی مرتکب شدند. روند سیاسی از سالها قبل از سقوط، به نحوی جریان داشت که نهایتا به سقوط منجر می شد اما این روند را رهبران سیاسی درک نمیکردند و عاجز از پیشبینی بودند. البته در بعضی جلسات رهبران سیاسی در ماههای آخر جمهوریت، ترس از واگذاری قدرت به طالبان وجود داشت اما آن زمان حقیقتا کاری از کسی ساخته نبود. رهبران سیاسی، با غفلت های سیاسی و با بی توجهی و بخاطر عدم عمق فکری و بخاطر تن پروری ...
روایتی از عیادت امام خامنه ای از دانش آموز رزمنده+ عکس
...: نه دیگر، شما نرو. برادر های شما رفته اند. شما بمانید. عباس گفت: هرکس باید برای خودش برود. بعد با آیت الله خامنه ای عکس یادگاری گرفتند. خلاصه عباس رفت جبهه. وقتی عباس شهید شد، یعنی هر سه پسرم شهید شده بودند، بعد از پانزده سال آقا که رهبر انقلاب شده بودند، در منزل شهیدان غضنفری عکس عباس را دیده بودند و گفته بودند: پس این پسرشان هم شهید شد! و دو سکه داده بودند به مادر آن ...
اظهارات تکان دهنده یک قربانی تجاوز
جنسی قرار داد.... او در ادامه می گوید: من فقط گریه می کردم. او گفت مگر دختربچه ای که این کارها را می کنی! من به تو علاقه دارم و دست خودم نبود. مرا به تهران رساند و من آنجا چون خیابان ها را بلد نبودم با یکی از اقوام مان که تهران زندگی می کرد، تماس گرفتم که برایم ماشین بگیرد. به بهانه اینکه می خواهم خانه اقوام مان بروم از دست او فرار کردم. از آن روز به بعد جرات نکردم در مورد این حادثه با کسی حرفی ...
بزرگ ترین پرونده تجاوز به عنف در ایران؛ چرا قربانیان م.س مقابل دادگاه همدان تجمع کردند؟
علاقه دارم و دست خودم نبود. مرا به تهران رساند و من آنجا چون خیابان ها را بلد نبودم با یکی از اقوام مان که تهران زندگی می کرد، تماس گرفتم که برایم ماشین بگیرد. به بهانه اینکه می خواهم خانه اقوام مان بروم از دست او فرار کردم. از آن روز به بعد جرات نکردم در مورد این حادثه با کسی حرفی بزنم. قصد دارم نزد آقای ترکاشوند در دادسرا بروم و ماجرا را تعریف کنم. قربانیان متهم دو دسته هستند؛ افرادی ...
رسانه های غربی در جنگ هایشان طرف مقابل را انسانیت زدایی می کنند
...: آن قسمتی که ما کار نکردیم و طرف مقابل دارد کار می کند این است که هنوز هر حرفی درباره این عملیات می زند، جملاتش را با بعد از حمله تروریستی حماس شروع می کند ولی ما در ازای آنچه داریم و آیا توانستیم تبیین کنیم که این عملیات چه پیشینه ای داشته است. در واقع، صهیونیست ها به این طریق دارند اقدامات حماس را به چالش می گیرند. ولی آیا ما توانستیم تبیین کنیم که این عملیات واکنشی به 75 سال جنایت این رژیم ...
ایران چهارمین کشور صاحب ماهواره بر در جهان
ا تصاویر تله متری برسد من سؤال بعدی را از خدمت شما بپرسم، اهمیت صنعت فضایی را توضیح می فرمایید چه اهمیتی دارد؟ سردار جعفرآبادی: در دهه های اخیر یکسری از شاخه های علم و فناوری خیلی مهم شدند و رهبر معظم انقلاب اسلامی در سخنرانی خیلی جالب فرمودند که اگر کشور ها به این علوم و به این فناوری مجهز نشوند در واقع از بین می روند و مثال هایی زدند که در قدیم چه کشور هایی بودند. سؤال: تصاویر ا ...
قانون زیر چرخ های تاکسیرانی
شهروندان هر روز از تاکسی های شهری استفاده می کنند، اما با مشکلات زیادی مواجه می شوند. به نظر می رسد در تاکسیرانی هیچ قاعده و قانونی وجود ندارد که تاکسی ها از آن پیروی کنند. او ادامه می دهد: در حالی که یک برچسب بزرگ روی شیشه تاکسی زده شده و ابتدا و انتهای خط را برای شان مشخص کرده، اما عمدتاً این مبدأ و مقصد تعیین شده، هیچ ربطی به مسیری که تاکسی در آن قرار دارد و مسافر را جابه جا می کن ...
ترس حریف ایران در جام ملت های آسیا 2023 از تکرار یک خاطره تلخ
...، از جای خود بلند شد و با نشان دادن نیمکت تیم ملی برای کادرفنی با خوشحالی دست تکان داد. در این لحظه اصغرحاجی لو سرپرست تیم ملی نیز حرکت کفاشیان را دید و با نشان دادن عدد 3 با انگشتانش خوشحالی خود را با او تقسیم کرد. بعد از سوت پایان بازی بازیکنان ایران به سمت تماشاگران رفتند و از آن ها قدردانی کردند. این تماشاگران از قطبی خواستند که به طرف شان برود و او به همراه منصور رشیدی و شهاب ...
این مرد امپراتور نمک در جنوب تهران است !
کرده بودند. وقتی امپراتور تازه اسب گاری شده بود و نوبت خیابان گردی اش رسید، شاهرخ چشم هایش را می بست: اسب زود رم می کند. برایش همه چیز ترسناک است؛ از بوق ماشین ها تا رفت وآمد آدم ها و شلوغی خیابان. حتی اگر بچه ای بی هوا به طرفش بیاید و نوازشش کند اسب می ترسد. آن وقت هیچ چیز جلودارش نیست و ممکن است به هر طرفی فرار کند. در این مواقع ابزار گاریچی برای آرام کردن او فقط همان ترکه آلوست که ...
شهید فرید کرم پور حسنوند کیست؟ + نحوه شهادت
فرید از آن طرف خط می آمد که می گفت: فرید تصادف کرده، تو بیمارستانه. سطح هوشیاری فرید خیلی پایین بود و چند عمل سنگین باید روی او انجام می شد. بدنش آسیب دیده بود، استخوان سرش شکسته بود و بافت مغزش له شده بود. راننده پیکان هم بازداشت شده بود. چند روزی گذشت و سه شنبه شد که بیمارستان به پدر و مادرش گفت فرید تمام کرده. قاتلی که پشیمان نبود همان شنبه، اولین دادگاه رسیدگی ...
وقت شکست حصر غزه با ایجاد کریدور حمل و نقل هوایی رسیده است
گروه اقتصاد بین الملل خبرگزاری فارس: بچه هایمان را قانع کردیم مجبورند نانی را که با آرد دانه های خوراک دام پخته می شود بخورند تا گرسنه نمانند. خرید سه کیلوگرم آرد برای یک فلسطینی روزانه 50 شکل (حدود 14 دلار) هزینه دارد که آن هم کمیاب شده و برای ما هم دیگر پولی باقی نمانده است . این بخشی از صحبت های امل، بانوی فلسطینی از اردوگاه جبالیا در شمال نوار غزه در گفت وگو با الجزیره است. پس ...
پنج مهر 59 بدترین روز پایگاه دزفول و خوزستان بود
) امیدی هم در این گفت وگو یاد کنیم. ایشان از معلم های شما بود؟ معلم مستقیم من نبود. چون در گردان دیگری بودم ولی این سعادت را داشتم که تعداد زیادی مأموریت را با ایشان رفتم. به ویژه در یکی از روزهای سخت جنگ که روز پنجم مهر 59 بود، سه مأموریت را با ایشان رفتم. بی سابقه بود. چون بچه ها در روز 2 مأموریت بیشتر نمی رفتند. با آقای امیدی کارخانه کبریت سازی عراق را زدیم. * پس آقای ...
هزار هزار بیدار شو، دانه ی انار بیدار شو
باورها و افسانه هایی که در استان فارس پیدا می کنید: قصه هزار هزار دانه انار . بیایید برویم درون کتاب: اولین بار که شکم زن گرد و قلمبه شد، هفت تا بچه مار زایید. شوهرش با دیدن مارها زد توی سرش و با احتیاط بچه مارها را گرفت. غروب که شد، مرد یواشکی رفت بیرون شهر. بچه مارها را روی تپه ای کنار چندتا درخت رها کرد. وقتی می خواست برگردد، بچه مارها گردنشان را بالا گرفتند و به او نگاه کردند. . ...
گفت مادر زود می آیم و 40 سال دیر آمد
...> مادر و 6 فرزند قدونیم قد او می گوید: پدرم دو هفته بعد از پیروزی انقلاب به رحمت خدا رفت و مادر ماند و شش فرزندش. در تمام این رفتن و آمدن های بچه ها به جبهه مادر آن ها را بدرقه و با دعای خیرش راهی می کرد. مادر می گفت وظیفه شما حضور در جبهه و دفاع از اسلام است. مادر بچه ها را سر و سامان داد و آن ها را به خانه بخت فرستاد. با کار خیاطی هزینه های زندگی را تأمین می کرد. ما هم اگر می توانستیم کمکی به ...
برگزاری راهپیمایی در حمایت از فلسطین همزمان با جشنواره ساندنس
فیلم جیغ اخراج شده، برای نمایش فیلم شما هیولاها حضور داشت. وی که بارها از آتش بس در جنگ غزه دفاع کرده، چند روز پس از اخراجش به دلیل اظهارات ضدیهودی، سکوت خود را شکست و گفت: من یهودی ستیزی و اسلام هراسی را محکوم می کنم. من نفرت و تعصب از هر نوع علیه هر گروه دیگری را محکوم می کنم. این بازیگر که در تظاهرات شرکت کرده بود به ددلاین گفت هیچ مصاحبه ای انجام نمی دهد، اما اجازه داد از حضور وی در ...
بیانی: تغییرات در تیم ملی باید کم شود و نفرات اصلی بازی کنند/ آن قدر قدرت داریم که امارات را ببریم
جهانی به میدان رفت، یکسان نبود. بازیکنانی که کمتر بازی کرده اند در تورنمنتی مثل جام ملت ها، اعتماد به نفس لازم را ندارند و با استرس به میدان می روند، اما نفراتی که همواره ثابت بوده اند با توجه به سابقه شان بهتر بازی خواهند کرد. بازیکنان ذخیره هم با انگیزه وارد زمین می شوند و اثرگذارتر خواهند بود. امارات و دیگر حریفان ایران را آنالیز می کنند وی با اشاره به اینکه تیم ملی ایران خوب ...
صعودهای بی بازگشت
دلیل باید هواشناسی را کامل بررسی و به هشدارها توجه کنیم. در زمستان روزها کوتاه تر است و باید زمانبندی رفت و برگشت خیلی دقیق باشد که به تاریکی نخورند. فاجعه 1996 کوه اورست یکی از تلخ ترین حوادث تاریخ کوهنوردی است. این حادثه به دلیل تغییر ناگهانی هوا و به هم خوردن زمانبندی برای صعود اتفاق افتاد. در این حادثه 8 نفر از بهترین کوهنوردان بعد از صعود به قله اورست گرفتار کولاک شده و کشته شدند. ...
منهای یک وجب زیر زانو در بازی عشق
را بیشتر می کند که مصر بپرسم از حضورت در گلزار شهدای کرمان پشیمان نیستی؟، بی آنکه ذره ای غلظت آرامش حل شده در چشمانش کاهش پیدا کند، مجددا با همان لبخند جواب می دهد: نه، چون در راه حاج قاسم بودم. گویی همین لبخند ثابت روی لبانش با زبان بی زبانی سعی دارد به من بگوید که معادله ساده ای است، چرا پیچیده اش می کنی؟، فهم فدا شدن در راه عشق حاج قاسم آنقدر سخت است؟. از رو نمی روم، سوال ...
یک عهد عاشقانه برای ایران
تماس می گرفتند. حتی ساعت یک یا دو بعد از نیمه شب. سریع از جا برمی خاست و می رفت. نه پنجشنبه داشت و نه جمعه. واقعا کسی نمی تواند عنوان کند که این نیروها چگونه زندگی می کنند؛ مگر کسی که با آنها زندگی کرده است. شاید میان تبلیغات بیگانه به بسیاری از موارد دیگر اشاره کنند اما من که 30سال با او و در کنارش زیسته ام، بعینه دیده ام که نه مرخصی می رفت و نه مسافرت از ایشان دیدم و نه از او چنین کاری را خواستم ...
یک نیستان گل سرخ ؛ روایتگر زندگی شهید مصطفی اردستانی
دست خدا دوباره پروازش می داد. حالا دیگر پهلوان داشت از دوری پرپر می زد و این بود که خبر آن ماموریت حالش را عوض کرد. اتفاقا نوبت ماموریتش نبود یعنی خودش نوبت گذاشته بود که ماموریت روزی معاون هم بشود. خلاصه روز ماموریت رسید. اصلا جلسه اصفهان نبود. کیش بود. بعد که تمام شد، هواپیما پرواز کرد به سمت اصفهان و بعد از اصفهان به تهران. یک دفعه شیشه جلوی کابین شکست و پهلوان در پروازی ...
می خواستم فقط چند دقیقۀ دیگر بازی کنم، اما...
، مشکل خاصی برای او به وجود نیاورد. در مدرسه با بچه ها دوست بود و نمرات کامل هم می گرفت. تکالیفش به حدی آسان بودند که در مدرسه یا در کلاس تمامشان می کرد و بنابراین می توانست بیشترین زمانِ ممکن را به بازی اختصاص دهد. ساعت مدرسه که تمام می شد، معمولاً ساعت ها با پسرعمه اش و جمعی چندنفری از دوستان صمیمی مشغول بازی های ویدئویی می شد و آخرسر برای شام به خانه برمی گشت. بعد به اتاقش می رفت و تا موقع خواب هم ...
شهید طالبیان؛ آقای معلمی که پهلوانِ رنج بود
به دست نیاورد. شهید طالبیان 6 نفر از بهترین ها را از مدارس مختلف جمع آوری کرد که عنوان این گروه 6 نفره، گروه ابوذر و حاصل آن شهدای گروه ابوذر شد، همراه با این گروه کارهای بسیاری ضد حکومت شاه انجام دادند، مدتی بعد شماری از همرزمان او توسط ساواک دستگیر و 6 نفر از نزدیک ترین دوستانش در سحرگاه 30 بهمن 1352 به دستور مستقیم شاه در پارک چیتگر تهران مظلومانه اعدام کردند، اما او کسی نبود که با ...
گاهی با خراب کردن هم می توانی بسازی
اگر در شیراز به دنیا آمده و روزهای تعطیل و جمعه های شش، هفت سالگی را در لابه لای صفه های تخت جمشید و کتیبه های نقش رستم و تنگ چوگان سپری کرده باشید؛ آن چهره ها و صورت ها و نقش ها، روی شما و روانتان تأثیر می گذارند و این تأثیرات، با گوش سپردن به افسانه ها و شعرهای مولوی، فردوسی، سعدی و حافظ از زبان مادری که همه اینها را از بَر است، بیشتر و بیشتر می شود. و این حکایت کودکی هنرمندی است که آثارش با فرم هایی ساده سازی شده و خطوطی بیانگر، عرصه نمایش فیگورهای انسانی به خصوص زنان، جانوران و نمادهایی برگرفته از داستان های اساطیری است: بهرام دبیری. متولد 1329 در شیراز است و سال 1345 همراه خانواده به تهران آمد و سال 1349 در رشته نقاشی در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران پذیرفته و در 1354 از این دانشکده فارغ التحصیل شد. سال 1362 با تشویق دکتر خسرو خسروی به خواندن یشت ها، متون کلاسیک ایران و اسطوره ها گرایش پیدا کرد و همکاری با دکتر مهرداد بهار و دکتر ابوالقاسم اسماعیل پور برای تصویر سازی ارژنگ بازسازی شده پیامبر نقاش، مانی، درهای تازه ای به رویش گشود؛ تا آنجا که به مدت یک سال و نیم، آیین مانوی را نزد این دو اسطوره شناس بزرگ فراگرفت و از آن پس بود که افسانه ها و اسطوره ها هویت او شدند. دبیری طی نزدیک به 55 سال فعالیت هنری، بیش از 70 نمایشگاه انفرادی و گروهی در ایران و کشورهای اوکراین، اسپانیا، آلمان، واشنگتن، نیویورک و... برگزار کرده است. گالری سهراب از جمعه 29 دی 1402 پذیرای آثار این نقاش نوگرای ایرانی در نمایشگاه ستایشگر زندگی، عشق و زیبایی شده و مناسبت گفت وگویمان نیز همین است. ...
در رسانه| بازگشت به شیرینی بله عقد
پایان داستانم شیرین بود (گفتم مهرم حلال، جانم آزاد، اما پایان داستانم شیرین شد.) مه لقا بعد از 8سال زندگی مشترک به بن بستی رسید و راه نجاتش را در طلاق دید : مشکلاتم از همان دوران عقد شروع شد. صبوری ام نتیجه نداد و بعد از 8 سال تقاضای طلاق کردم. مهریه مه لقا معادل سال تولدش بود؛ 1360 سکه بهار آزادی: چون قصدم طلاق بود، بچه دار هم نشدم. شنیده بودم مهریه ام را ببخشم روند طلاق سریع تر می ...
بزرگترین اشتباهم، بازگرداندن آدمی به پرسپولیس بود که تیم را از بین بُرد / قلعه نویی دستیار خارجی می ...
خبرفوری در گفتگو با یک چهره باسابقه سیاسی و ورزشی، به بررسی خاطرات او از گذشته فوتبال ایران پرداخته است.