سایر منابع:
سایر خبرها
در جشن عقدم کتک خوردم ! /این عروس چرا عاشق مرد غریبه شد !
به گزارش رکنا، این ها بخشی از سرگذشت عبرت آموز زن 20 ساله ای است که پس از پایان جلسه محاکمه دادگاه، در انتظار صدور حکم مجازات به سر می برد. این زن جوان در حالی که بیان می کرد همسرم دیگر حاضر نیست حتی برای لحظه ای با من زیر یک سقف زندگی کند، دفتر خاطراتش را به 8 سال قبل ورق زد و درباره زندگی پرفراز و نشیب خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری مصلای مشهد گفت:12بهار از عمرم گذشته بود که زمزمه های من ...
زن 25 ساله: با اینکه متاهل بودم ولی فریب پسری شدم
بعد از ازدواج با مادرم برای من شناسنامه گرفته بود تا بتوانم به مدرسه بروم! خلاصه من درحالی با کمک خاله ام تا کلاس پنجم ابتدایی درس خواندم که مادرم همواره از من به عنوان پوششی برای حمل مواد مخدر استفاده می کرد تا ماموران انتظامی به او مشکوک نشوند! با وجود این، روزی با یک محموله سنگین مواد مخدر دستگیر و روانه زندان شد. مرا هم با دستور قاضی به اداره بهزیستی تحویل دادند و سرنوشتم به گونه ای ...
زن شوهردار صیغه مسافر عرب شد ! / در هتل آبرویم را باختم !
...، دختر 22 ساله پس از حضور در اتاق بازپرس گفت: برای تامین مخارج زندگی به عنوان نظافتچی در هتلی که شوهرم در آن مشغول به کار بود مشغول شدم. وی ادامه داد: مدتی بعد مسافری عرب زبان در هتل ساکن شد من که در رویای خارج بودم به او نزدیک شدم و به عنوان راهنما او را به مناطق تفریحی بردم. هنگام بازگشت او دو قطعه اسکناس 100دلاری به من داد و از من خواست تا همراه او به خارج از کشور بروم. ...
زنی در خانه دوربین مخفی گذاشت و مچ شوهرش را گرفت ! / خارج بودم صحنه های باورنکردنی دیدم !
فراموش کرده بود دوربین را خاموش کند و من که می توانستم با تلفنم خانه را ببینم متوجه حضور یک زن در خانه شدم و بعد فهمیدم شوهرم با چند زن رابطه دارد. او یادش رفته بود دوربین را خاموش کند چون خیالش راحت بود که من در ایران نیستم. به او معترض نشدی؟ اگر همان زمان حرفی می زدم، مدارک را پاک می کرد. بعد از اینکه به ایران آمدم، به او گفتم متوجه همه چیز شده ام و درخواست طلاق دادم. ...
اعتراف بی شرمانه زن خیانتکار درمورد قتل شوهرش
.... با این اطلاعات بلافاصله شیما و مرد جوان بازداشت شدند. زن جوان که چاره ای جز بیان حقیقت نداشت به قتل اعتراف کرد و گفت: همسرم استاد دانشگاه بود و یک دختر 12 ساله هم داریم اما با هم اختلاف داشتیم تا اینکه با ساسان آشنا شدم. بعد از مدتی تصمیم گرفتم شوهرم را بکشم به همین خاطر با کمک دخترم قرص برنج داخل غذای شوهرم ریختیم و وقتی حالش بد شد ساسان به خانه مان آمد و با اسلحه شوهرم ...
به خانه مجردی او رفتم و سه روز او من را روی تخت انداخت و ... /از من فیلم سیاه گرفته بود
پشت وی را علت مرگ اعلام کردند. افشای رابطه پنهانی ماموران در نخستین گام از تحقیقات به بررسی فهرست مکالمات تلفنی این مرد پرداختند و دریافتند همزمان با کشته شدن وی گوشی موبایلش نیز سرقت شده است .در بررسی تماس های تلفنی قربانی، ماموران به رابطه پنهانی وی با یک زن جوان به نام پرستو پی بردند و وی را ردیابی و بازداشت کردند . پرستو که سعی داشت با دروغگویی هایش مسیر رسیدگی ...
طلاق به خاطر لجبازی کودکانه
همسرش کرد و گفت: حدود یک سال قبل من با دوستانم به سینما رفته بودم و شیرین هم با دوستانش به آنجا آمده بود. دختر خوش خنده و زیبا رویی بود که توجهم را جلب کرد. همان جا باب آشنایی ما باز شد و بعد از چند ماه هم رفتیم خواستگاری، اوایل خانواده ام موافق نبودند، اما با هر سختی بود آن ها را راضی کردم و بعد هم ازدواج کردیم. در این موقع شیرین اجازه خواست و گفت: آقای قاضی ببینید خانواده اش از اول ...
خودخواهی که ممکن است باعث ناباروری شود
رحم های اجاره ای بروم. مریم از همسرش جدا می شود و چند سال بعد مجدد ازدواج می کند اما در ازدواج دومش بخاطر سقط جنینی که داشته است نمی تواند باردار شود. مریم ادامه داد: چون سقط غیر اصولی انجام شده بود باعث ایجاد مشکلاتی در بارداری های بعدی من در ازدواج مجددم شد، بعد از 10 سال هنوز نتوانستم باردار شوم و دکتر گفته است باید سراغ رحم های اجاره ای بروم. سقط جنین گاهی باعث مرگ مادر ...
همسرم را کشتم چون با این فرد که به خانه ام راهش داده بودم...
.... دوستت چرا در خانه تو بود؟ مهناز دوست دوران دبیرستانم بود او رابطه خوبی با شوهرش نداشت و می خواست طلاق بگیرد. چند هفته قبل از شهرستان به تهران آمد تا آرایشگری یاد بگیرد و در یک پانسیون ساکن شد. در این مدت باهم در رابطه بودیم شوهرم وقتی فهمید مهناز به تهران آمده گفت بگو به خانه ما بیاید و به جای پانسیون به ما پول بدهد. از آنجا که ما هم 4 ماه بود نتوانسته بودیم اجاره خانه مان ...
اعتراف جنجالی کایل واکر: به همسرم خیانت کردم؛ می خواستم برای فرار از واقعیت به بایرن مونیخ بروم
مصاحبه کرد و در اظهاراتی تکان دهنده اعتراف کرد که به همسرش خیانت کرده است. واکر از همسر سابقش آنی 3 فرزند مشترک دارد و فرزند چهارم آنها نیز تا چند ماه دیگر متولد خواهد شد. هرچند خود این بازیکن مدعی است هیچوقت رابطه عاشقانه ای بین خودش و فردی که با او به همسرش خیانت کرده یعنی لاورن گودمن وجود نداشته، اما به هر ترتیب خیانتش را پذیرفته است. لاورن گودمن مدل دو رگه ایرانی-انگلیسی است که از کایل ...
بریژیت باردو در ویلای زمستانی محمدرضا پهلوی | حکایت عیاشی های شاه در مطبوعات اروپایی
بیرون آورد و در گوشه ای از سالن ورودی هتل کنارم نشست و گفت: چون زمان ملاقات با ملکه ساعت4 تعیین شده و هنوز وقت کافی وجود دارد، بهتر است فعلا کمی با هم صحبت کنیم. سفیر ابتدا سفارش چای داد و بعد به مطالعه اوراق پرونده ای که با خود آورده بودم مشغول شد. وقتی داشت چای می نوشید، از او درباره هویت زن موطلایی پرسیدم ولی گویی که سؤالم را نشنیده است، مسائلی راجع به اوراق پرونده پیش کشید و ترجیح داد صحبتی ...
بانوان البرزی از تحریم ها فرصت ساختند
رسیدن به درآمدزایی است و در این راه علاقه و پشتکار حرف اول را می زند. 7 نفر را با خیاطی به درآمدزایی رساندم زهرا جودکی در گفتگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی تیتر یک گفت: حدود 5 سال از زندگی مشترک من و همسرم نگذشته بود که متوجه شدیم که ایشان سرطان دارد و بعد از حدود 6 ماه مرد زندگی ام را از دست دادم. زن سرپرست خانوار و کارآفرین ادامه داد: بعد از مرگ همسرم بی پناه ...
خاطره همسر شهید سیدرضی موسوی از خواستگاری اش/ به من گفت شما زن سومم هستی...
پاکی را روی دست ما می ریخت و ما هم می دانستیم باید چطور رفتار کنیم. -صبوری من و شاید ایثار من هم از لطف و عنایت خدا بود. مگر می شود آدم این همه صبوری و گذشت کند؟ من هم به عنوان یک همسر و یک زن جوان در اوایل زندگی خصوصا، خیلی آرزوها داشتم. دلم می خواست با همسرم راحت سفر بروم. برویم مشهد و مثل بقیه خانم ها زندگی کنم ولی با وجود ایشان خودم را ساختم، اگر اینطور نبود هم من اذیت می شدم و هم ...
این مرد بی غیرت روی هر چی نامرد را سیاه کرد/ خواسته های غیر متعارف از همسر جوانش+جزییات
رفتارهای غیرمتعارف و بی شرمانه همسرش به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد مراجعه کرده بود. این زن جوان درباره ماجرای ازدواجش با مردی بی بند و بار گفت: پدرم کارگری ساده و بی سواد بود که به سختی می توانست هزینه های زندگی خانواده 5 نفره اش را تامین کند. به همین دلیل هم هیچ کدام از خواهران و برادرانم نتوانستند حتی تا مقطع دیپلم تحصیل کنند. من در خانواده ای بزرگ شدم که نه تنها ...
کسی در بهشت گم نمی شود! نگاهی به بخش پیداشدگان و امور گمشدگان حرم مطهر رضوی
...، گویا این فرد همسرش را گم کرده و توسط خادمان حرم مطهر رضوی به عنوان شخص پیدا شده به این دفتر تحویل داده شده است. فاطمه نساء حدود 70سال سن دارد. به قول خودش از یکی از روستاهای شهر شهید مطهری (فریمان) برای زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) به اتفاق شوهرش به مشهد مقدس آمده است. او می گوید: سالی دو یا سه بار برای زیارت به حرم امام رضا(ع) با همسرم می آیم. قربان حرم آقاجان بروم که چقدر بزرگ و ...
رسوایی زن جوان با دوربین مخفی خانه آقای مدیر/متوجه تغییر رفتار همسرم شده بودم+جزییات
به گزارش 361 درجه ایران به نقل از فرتاک نیوز؛ زن 37 ساله که به اتهام سرقت طلا دستگیر شده بود در حالی که بیان می کرد قدر اعتماد و محبت را ندانستم درباره سرگذشت خود و ماجرای سرقت هایش به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: بعد از آن که دیپلم گرفتم و نتوانستم وارد دانشگاه شوم در کنار مادرم به امور خانه داری مشغول شدم. پدرم نیز اگر چه یک کارگر ساده ساختمانی بود و درآمد مناسبی نداشت اما تلاش می کرد تا نان حلال سر سفره خانواده اش بگذارد ولی او هر سال که بر سنش افزوده می شد نگرانی در چشمانش موج می زد چرا که می ترسید من نتوانم شوهر مناسبی پیدا کنم و با این شرایط در خانه بمانم به همین دلیل وقتی در 22 سالگی پسر همسایه مرا خواستگاری کرد پدرم با خوشحالی وصف ناپذیری مقدمات مراسم خواستگاری و عقدکنان را فراهم آورد. با آن که او نظر مرا درباره سعید نپرسیده بود اما حس نگرانی او به من هم تلقین شده بود به گونه ای که احساس می کردم نباید این فرصت ازدواج را از دست بدهم. خلاصه خیلی زود سر سفره عقد نشستم و با سعید ازدواج کردم. او پسر بدی نبود ولی شغل درست و حسابی نداشت به همین دلیل گاهی به عنوان شاگرد در یک تعمیرگاه خودرو یا صافکاری کار می کرد و گاهی هم در کارواش یا تعویض روغنی مشغول کار بود. اگر چه در اوایل زندگی با همین درآمد اندک روزگارمان را می گذراندیم اما با به دنیا آمدن اسماعیل مخارج زندگی ما بیشتر شد و در تنگنای مالی قرار گرفتیم. آن زمان سعید شاگرد مکانیکی بود و از صبح تا شب در تعمیرگاه خودرو کار می کرد ولی برای آن که بتواند درآمد بهتری کسب کند به ناچار شب ها را نیز به عنوان نگهبان در یک مجتمع مسکونی در حال ساخت مشغول کار شد. هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که با تغییر رفتارهای همسرم متوجه شدم او در دام اعتیاد افتاده است چرا که به همراه افرادی که به تازگی با آن ها دوست شده بود به بهانه بیدار ماندن در سرکار و در همان اتاقک نگهبانی مواد مخدر مصرف می کرد. اعتیاد همسرم به جایی رسید که از محل کارش اخراج شد و بساط استعمال مواد مخدر را در خانه پهن کرد این در حالی بود که فشار مالی شدید زندگی ما را سخت تر کرد و من مجبور شدم برای تامین بخشی از هزینه های زندگی به امور نظافتی در منازل مردم بپردازم و هفته ای چند روز سرکار بروم. با وجود این درآمدم کافی نبود چرا که همسرم بعد از اخراج از کار مواد مخدر صنعتی مصرف می کرد و من هم آرام آرام استعمال مواد مخدر را تجربه می کردم به همین دلیل در پی شغلی بودم که بتوانم برای درآمدزایی بیشتر همه روزهای هفته را کار کنم . در این وضعیت روزی یکی از افرادی که امور نظافتی منزل آن ها را انجام می دادم به من پیشنهاد کرد پرستاری از فرزندش را به عهده بگیرم آن زوج میان سال مدیر بودند و نمی خواستند دخترشان را به مهدکودک بفرستند این بود که در کنار امور خانه داری و نظافتی، مراقبت از دختر خردسال آن ها را نیز در حدود 20 ماه به عهده داشتم با آن که آن زوج میان سال با شیوه های گوناگون به من کمک مالی و غیرنقدی می کردند اما من که نتوانسته بودم اعتیادم را کنار بگذارم همواره با خودم فکر می کردم چرا آن ها که تمکن مالی خوبی دارند حقوق ماهانه مرا اضافه نمی کنند. با آن که همواره در این افکار غوطه ور بودم اما به دلیل لطف و محبت زیادی که به من داشتند جرئت نمی کردم این موضوع را ابراز کنم و به کارم ادامه می دادم تا این که یک روز هنگام مرتب کردن اتاق خواب، چشمم روی جعبه طلا و جواهرات درون کشوی میز خیره ماند وقتی داخل جعبه را نگاه کردم برقی از چشمانم پرید اما خیلی زود در جعبه را بستم و نگاهم را از آن دزدیدم ولی وسوسه عجیبی بر وجودم حکم فرما شده بود و نمی توانستم بی خیال آن همه طلا بشوم. چند بار دیگر به درون جعبه نگاه کردم و آن را بستم فکر سرقت طلاها مانند خوره به جانم افتاده بود در مدت دو روز بارها طلاها را بیرون کشیدم و نگاه کردم بالاخره همه اعتماد و محبت های آن زوج را زیر پا گذاشتم و یک زنجیر طلا به همراه یک حلقه انگشتر را سرقت کردم و بقیه طلاها را درون جعبه قرار دادم چند روز بعد وقتی فهمیدم کسی متوجه سرقت نشده است. دوباره مقدار کمی از آن ها را ربودم همه چیز خیلی طبیعی بود تا این که برای سومین بار یک پلاک و انگشتر دیگری را برداشتم اما عصر همان روز وقتی صاحبکارم به منزل آمد با حالتی پرخاشگرانه از من خواست طلاها را سرجایش بگذارم اما من با بیان این که تحمل تهمت های ناروا را ندارم با او درگیر شدم که دقایقی بعد پلیس از راه رسید و فیلم دوربین مدار بسته را مقابل چشمانم گذاشت تازه فهمیدم صاحبکارم به طور مخفیانه در اتاق دوربین مدار بسته نصب کرده بود و حالا در برابر یک رسوایی بزرگ قرار گرفته بودم که ... با توجه به سرقت های مشابه در منازل شهروندان و با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد علی عسکری (رئیس کلانتری احمدآباد مشهد) بررسی های بیشتر درباره این ماجرا به افسران ورزیده دایره تجسس سپرده شد. ...
سرایدار خائن راز سرقت میلیاردی را افشا کرد
ماموران پلیس آگاهی از آنجایی که سارقان از نقاب و دستکش استفاده کرده بودند سرنخ موثری به دست نیامد؛ اما در ادامه روند تحقیقات مدارکی در مورد همدستان احتمالی سارقان بدست آمد. این در حالی بود که پس از چند ماه، زن و شوهر مالباخته با مراجعه به اداره پلیس از احتمال همدستی سرایدار خانه خود در سرقت خبر داند. شاکیان ادله ای را در مورد احتمال دخالت سرایدار در سرقت خانه خود مطرح کردند. این در حالی بود که ...
پیدا کردن گمشده ها،تخصص خانم کارآگاه
به دنبال هدفم بروم و برایم آرزوی موفقیت کردند. من با اطمینان و عشق و علاقه در این حرفه قدم گذاشتم و بعد با همسرم که او هم در اداره آگاهی تهران کار می کند و پلیس است، آشنا شدم و با یکدیگر ازدواج کردیم. چون همسرم خودش پلیس است، سختی های این شغل را کاملا درک می کند و به هیچ عنوان مشکلی با کار من ندارد. گاهی پیش می آید تمام طول روز سرگرم کارم هستم و برای کشف پرونده ها ناچارم به محل حادثه ها بروم ...
دوستم آمد در خانه ما زندگی کند اما شوهرم... | او گلوی فرزندم را گرفته بود و می خواست خفه اش کند | روایت ...
عقب افتاده را بتوانیم پرداخت کنیم. زن جوان در ادامه گفت: فریبا دوستم 2 سالی می شد که ازدواج کرده بود اما با شوهرش اختلاف داشت و می خواست از او جدا شود. او به تهران آمده بود تا دوره آرایشگری ببیند و من وقتی به او پیشنهاد دادم تا به خانه ما بیاید پذیرفت. مدتی بعد متوجه شدم که آنها پشت سر من صحبت کرده اند و به همین دلیل تصمیم گرفتم فریبا را از خانه مان بیرون کنم. اما شوهرم اجازه نداد و مرا ...
پشت پرده سرقت 17 میلیاردی از خانه خانم وکیل برملا شد | یک اشتباه دست سارقان را رو کرد
. من زندگی درستی داشتم و همیشه از راه حلال روزی ام را به دست آوردم. پس چه شد که تصمیم به سرقت گرفتی؟ وقتی به تهران آمدم و سرایدار شدم زرق و برق زندگی ساکنان ساختمان دیدم حسرت خوردم که چرا باید من و خانواده ام در فقر زندگی کنیم اما آنها در ناز و نعمت غرق باشند. وسوسه شدم تا به هر طریق پولدار شوم و زن و فرزندم را در رفاه قرار دهم. دوست داشتم مثل آدم های پولدار برای خودم کار کنم ...
پلیس مشهد، خواب دزد خمار را آشفته کرد!
سال بعد احساس کردم همسرم فریب مردی در فضای مجازی را خورده است که با این سوءظن، زندگی ام متلاشی شد و من دوباره مصرف مواد مخدر را آغاز کردم. همسرم طلاق گرفت و در خانواده پدری ام نیز جایی نداشتم. به همین دلیل شب ها را در بیرون از منزل می گذراندم و با سرقت های خرد هزینه های اعتیادم را تامین می کردم اما شب قبل در حالی که به شدت خمار بودم یک دستگاه پراید را سرقت کردم تا قطعات آن را به مالخران بفروشم ...
خودکشی زن تهرانی برای خرید نان در جنت آباد!
عنوان تنها فردی که قبل از مرگ همسرش با او در ارتباط را پیش روی بازپرس ویژه قتل قرار داد. همسر زن 63 ساله به بازپرس گفت: چند دقیقه قبل از اینکه همسرم دست به این کار هولناک بزند از او خواسته بودم که برای خرید نان به بیرون برود ولی یکباره به سمت پنجره حرکت کرد و خودش را از پنجره به پایین پرتاب کرد. بنا بر این گزارش، تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.ماموران در صحنه جرم با جسد زنی ...
ماجرای عجیب مردی که بخاطر پسر خردسالش سارق شد
ادامه داد: مدتی بعد صاحب پسری شدیم و بعد خانواده همسرم به کشور آلمان مهاجرت کردند. همسرم هم اصرار داشت که مهاجرت کنیم اما من مخالف بودم. او در نهایت رفت و درخواست طلاق داد. من ماندم با پسر خردسالم. خانواده ام نیز مرا ترک کرده بودند و شرایط کار کردن نداشتم. ناچار شدم کارم را کنار بگذارم تا از پسرم نگهداری کنم اما خب خرج زندگیم را چطور تامین می کردم؟ هر ازگاهی بچه را در خانه تنها می گذاشتم و در ...
شهید سیدرضی موسوی به روایت همسرش؛وقتی خواست خدا و خواست بنده یکی می شود
رفتار کنیم. صبوری من و شاید ایثار من هم از لطف و عنایت خدا بود. مگر می شود آدم این همه صبوری و گذشت کند؟ من هم به عنوان یک همسر و یک زن جوان در اوایل زندگی خصوصا، خیلی آرزوها داشتم. دلم می خواست با همسرم راحت سفر بروم. برویم مشهد و مثل بقیه خانم ها زندگی کنم ولی با وجود ایشان خودم را ساختم، اگر اینطور نبود هم من اذیت می شدم و هم او موفق نمی شد و این سید رضی الان نبود. طوری دیگری رفتار می ...
اوضاع وخامت بار آوارگان در نوار غزه؛ زنانی که حتی فرصتی برای گریه کردن نمی یابند /گزارشی از العربی الجدید
حرف دکتر در مورد نیازم به غذا برای درمان کم خونی فرزندم، در ذهنم سنگینی می کرد اما چطور؟ و از کجا؟! سپس به روایت واقعیت خود ادامه داد و گفت: بعد از زایمان مجبور می شدم روزی چند بار به توالت بروم در حالی که تنها یک دستشویی برای صدها آواره وجود داشت، لذا ناچار بودم در صف بایستم تا اینکه خون لباس هایم را کثیف می کرد. بنابراین مجبور شدم نیم ساعت پیاده روی کنم تا آب بیاورم، سپس تنها لباسی ...
تاآنجا که اسلام راشناخته ام درراه اوجانفشانی می کنم
پنهان داشتم، جواب دادم می خواهم بروم تهران. ولی فرزندم گفت مبادا مانند فلان کسی که بدون اجازه زن و فرزندش به جبهه رفت، تو هم چنین کاری انجام دهی. با این گفته ناچار شدم حقیقت را بگویم. همسرم در ماتم و ناراحتی سکوت آوری فرو رفته بود کم کم به حرکتم نزدیک می شدم و من نیز حقیقت را خیلی به آرامی می گفتم که همسر و دو فرزندم متوجه اعزامم به جبهه شدند. فرزندم محسن شروع به التماس نمود، که چرا مرا به جبهه نمی ...
ماجرای عجیب مردی که بخاطر پسر خردسالش سارق شد
مرد جوان به خاطر نگهداری از پسر خردسالش، کارش را کنار گذاشت اما چون از پس هزینه های زندگی بر نمی آمد، پایش در دنیای مجرمان باز شد و باند سرقت راه اندازی کرد. از اوایل تابستان امسال گزارش سرقت های سریالی به پلیس پایتخت اعلام شد. سارقان سوار بر موتور سیکلت می شدند، صورت [...]
درباره حال و هوای ازدواج دانشجویی در مشهد
...، حتی همسرش همان جا شروع کرد به پاک کردن لاک ناخن هایش و گفت فکر نمی کنم تا حالا در دنیا کسی جلوی یک روحانی این کار را کرده باشد. همیشه به نماز حس خوبی داشتم، اما به خاطر بی علاقگی همسرم نمی خواندم. بعد هم از آقاداماد خواست آن شب که آخرین شب اقامتشان در مشهد بود، وضو بگیرند و برای اولین بار در حرم نماز بخوانند. آقاداماد که هنوز از تحول ناگهانی خودش و همسرش شوکه بود، خطاب به عروس ...
بیوگرافی گلاره عباسی از بازیگری و سیمرغ تا سرطان با عکس
و محسن چاوشی علاقه دارد اما مهم ترین تفریح من وقت گذراندن با خانواده است. گلاره عباسی و همسرش گلاره عباسی و همسرش، گلاره عباسی و همسرش و فرزندش، گلاره عباسی و همسرش ادیب راد و...از مواردی است که مخاطبان در اینترنت به دنبال اطلاعاتی در این باره هستند. گلاره عباسی در 25 تیر سال 1394 در سن 32 سالگی خبر ازدواج خود با آقای ادیب راد را با متن زیر رسانه ای کرد و نوشت: به نام ...