سایر منابع:
سایر خبرها
مردی از بهشت
به گزارش اصفهان زیبا ؛ اندازه بابابزرگ دوستش داشتم؛ شاید هم کمی بیشتر. ننه جان می گفت: آقا را همه دوست دارند، بچه ها که بیشتر، با آن دل مهربان و بهشتی شان. رفتم جلوی تلویزیون . حتما آقا جان را نشان می دادند. حسام دوید و صفحه تلویزیون را ماچ کرد. خندیدم. مامان داد زد: نجمه انگشتت را از توی دهانت دربیاور. از صدای بلند مامان تکانی خوردم. وای، من باز متوجه نبودم و هیجانی شده بودم و ناخنم ...
خوابی که رهبر انقلاب درباره امام خمینی دید /پسرم مصطفی مرا نشناخت کد خبر: 914394 / دیروز, 11:11 / ایران
که مرا به همراهی دو مامور خوش اخلاق از زاهدان به جای نامعلومی می برد، نوشتم! این عبارت اثر مثبتی بر هر دوی آن ها گذاشت. بعد از زندان به دیدار امام رفتم اواخر سال 42 برای تبلیغ ماه رمضان به زاهدان رفتم که بازداشت و به تهران منتقل شدم. بعد از بازداشت وقتی از زندان خارج شدم شور و شوق دلم را فرا گرفت و گفتم من هم توکل به خدا کنم و به محل اقامت امام بروم شاید به من هم اجازه ...
سرودی که امام(ره) با آن اشک ریخت | سوگنامه ای برای معلم انقلاب
همشهری آنلاین - سمیرا باباجانپور: محمد گلریز به عنوان خواننده این سرود ماندگار در خصوص شکل گیری قطعه شهید مطهر می گوید: یک سال بعد از شهادت استاد مطهری این قطعه توسط احمدعلی راغب ساخته شد و مجتبی میرزاده آن را تنظیم کرد. اول قرار نبود این کار را من بخوانم، ولی آخرین شبی که باید ضبط این سرود به اتمام می رسید و روز بعدش در اختیار حضرت امام (ره) قرار می گرفت و سپس در حزب جمهوری اسلامی پخش می شد، از ...
ماجرای حضور آیت الله مدنی در فرودگاه برای استقبال از امام(ره)
محمد افتخاری، پیشکسوت انقلابی و همرزم شهید مدنی، در حاشیه جشن انقلابی دانشگاهیان با محوریت شهید مدنی مجاهد حق در گفت وگو با ایکنا از همدان، اظهار کرد: آیت الله مدنی بعد از گذراندن تحصیلات در قم به نجف رفت به دلیل گرما و مشکلات ریه پزشکان به او گفتند باید به محل سردسیر برود و شهر همدان را برای سکونت به او پیشنهاد دادند. وی افزود: او در محله دره مرادبیگ همدان ساکن شد، در همدان کسی را نداشت، 40 یا 50 روز مهمان فردی به نام حاج سیفی می شود، آق ...
ابراهیم یزدی و بازرگان سعی می کردند جلوی خلخالی را در اعدام ها بگیرند اما فایده ای نداشت | به جای 4-5 ...
حاکم شرع تعیین شده ام به این امر توجه نمی کردند، خودشان می بریدند و می دوختند و در باغ سبز نشان می دادند. تلویزیون هم جریان را ضبط می کرد و ما هم نظاره می کردیم سرانجام کاسة صبرم لبریز شد و مستقیماً خدمت امام رفتم و عرض کردم: ابراهیم یزدی می گوید که جزء شورای انقلاب است و نمی گذارد من به کار ها رسیدگی کنم. او در همه کار ها دخالت می کند و مانع کار ما می شود. امام فرمود او جزء ...
مگر کسی می تواند با شاه درگیر شود؟
و ایشون رو آزاد کنین. فهمیدیم روزی که حرم امام رضا(ع) را به گلوله بستند، ساواک دوباره او را گرفته است. آقای غیاثی که کارفرمای همسرم بود، در خانه آمد و پرسید: - چرا اوستا عبدالحسین سر کار نیومده؟ با ناراحتی جریان حرم امام رضا(ع)، زندان و سند را تعریف کردم. آقای غیاثی گفت: - نگران نباشین. خودم اوستا رو می آورم. بعد هم آقای غیاثی سند خانه اش را ...
اثر سوء نبود دارو در بازار بر نسخه پزشک/ دکترم بعد از 11 سال گفت تو این دارو را نیاز نداری!
یکی از مخاطبان خبر فوری که در مشهد ساکن است و سابقه طولانی مدت بیماری دارد، درباره تجربه شخصی اش از نبود داروی مورد نیازش در داروخانه ها برای خبر فوری چنین روایت کرد: به عنوان کسی که 11 سال است به بیماری آرتریت روماتوئید مبتلا هستم، استفاده از داروهای مرتبط با بیماری برایم بسیار مهم است. یکی از این دارو ها سولفاسالازین است که بسته به حالم، پزشکانی که به صورت دوره ای ویزیتم می کنند ...
امامی که علم را با حلم آراسته بود
حجت الاسلام روح الدین دریکوند ، رئیس شورای هیئت های مذهبی استان لرستان در گفت وگو با ایکنا از لرستان با تسلیت سالروز شهادت امام موسی کاظم(ع) گفت: این امام همام 35 سال امامت کرد و با حلم و خویشتن داری و صبوری و تحمل دردها و رنج های فراوان، زندان های طولانی، کثرت زهد و عبادت به جایی رسید که در نزد ما شیعیان به`عنوان باب الحوائج معروف است. تبلیغ دین و معارف اسلامی توسط امام موسی کاظم(ع ...
پیام بعثت رسول گرامی اسلام(ص)
.... رفتیم دیدیم مردی فراسین (فرقه ای از مسیحیت) است. امام از او پرسید: تشنه ای؟ گفت آری. امام به من گفت برو پایین آبش بده. رفتم و آبش دادم و آن گاه از آنجا حرکت کردیم. به امام گفتم آن مرد نصرانی بود آیا بر او هم تصدق می کنی؟ امام گفت: آری وقتی آن ها را بر این حال ببینم، چرا نکنم و در این خصوص روایات بسیاری است که همه حاکی از دامن گستری رحمت، مهر و عطوفت اسلام بر اهل ذمه است. ...
تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
. آنجا هم تشکیلاتی نداشت. شهید کلاهدوز بود و آقای شمس و تعدادی از بچه هایی که قبلاً هم مبارز بودند و از یک طرف با شهید کلاهدوز و از طرف دیگر با فجر ارتباط داشتند. دو سه نفر دیگر از بچه ها هم آشنا بودند و در آنجا جمع شدند و ما به این ترتیب وارد سپاه شدیم. از 22 بهمن 57 تا نوروز 58 سه تا سپاه وجود داشت: ما بودیم؛ آقای غرضی3 و دوستانش، هنگ نوجوانان سابق را که الان پادگان دانشگاه امام حسین(ع ...
احمد صادقی اردستانی: موتور محرّک وجود امام راحل، اخلاص بوده است
.... امام مطالب را به قدری ساده می گفت که مثل پتک بر سر رژیم طاغوت می زد و در وجود افراد چنان شعله ای برمی افروخت که قضیه پُل باقرآباد ورامین و چهارراه سرچشمه تهران پیش می آمد. حرکت امام در قم و شهرهای دیگر استمرار پیدا کرد تا به شب بیست و دو بهمن ختم شد. وی گفت: شب بیست و دوم بهمن در تهران بودم، گرسنه بودم و رفتم چیزی بخورم، چون زندگی من در قم بود. به دلیل اینکه در تهران منبر می رفتم ...
ناگفته های سرتیم حفاظت امام (ره) از روزهای انقلاب/گفت وگوی تفصیلی با حمیدرضا نقاشیان
امام(ره) در این باره چیست. در گروه صف، مرحوم شاه آبادی احکام خاص را از مراجع یا امام(ره) می گرفت؛ هرچند شاید برخی از اقدامات خیلی هم جواز متقنی نداشت؛ اما چون علیه حضور آمریکایی ها بود یا مواردی از این دست، جریان مذهبی و علما درباره آن سکوت می کردند. شاید هم راضی نبودند، اما سکوت می کردند. با این حال، نباید فراموش کنیم بالاخره بحث تیم سازی یکی از ملاک های مهم فعالیت های زیرزمینی در دوران انقلاب ...
مرحوم طالقانی بر این باور بود که مهندس بازرگان نمی تواند با روحانیت کار کند کد خبر: 914623 / دیروز, ...
نپذیرد و کشور دچار مشکلاتی بشود، بازرگان چه جوابی به ملت و تاریخ و یا مهم تر از همه به خداوند خواهد داد. بعد از این بحث ها طالقانی از من خواست که به اتفاق بازرگان به دیدنش برویم. در دیار سه جانبه هم طالقانی و هم من حرف ها و نظرات مان را برای مهندس بازرگان توضیح دادیم. طالقانی در نهایت نظر مرا پذیرفت و به بازرگان توصیه ی اکید کرد که تمام شرایط هم کاری خود را با شورای انقلاب و امام مطرح کند و اگر ...
روایت حاج شیخ از تلخی ها و شیرینی های دوران تبعید پیرجماران / آیت الله کاشانی فرمود "اگر امیدی باشد به ...
سال یک دوره اصول را پیش حاج آقا مصطفی خواندم. 40، 45 بار هم پیاده با ایشان از نجف به کربلا رفتم". احمدآقا هم همه چیز خود را برای اداره بیت امام و مراقبت از سلامتی ایشان گذاشت. او از شاگردان و یاران نزدیک امام خمینی(ره) و معدود شخصیت هایی است که در دوران تبعید در نجف اشرف و پاریس همراه معمار کبیر انقلاب اسلامی بوده و پس از بازگشت حضرت روح الله به میهن هم ارتباط نزدیکی با پیرجماران داشته ...
فعالیت های انقلابی گروه پنج نفره به روایت سردار فتحیان
.... در 19 دی 1356، مردم قم به دلیل توهین یکی از نشریات به امام خمینی، تظاهرات گسترده ای در حمایت از ایشان به راه انداختند. تا آن زمان، نمی دانستیم که امام خمینی در بین طلبه های جوان حوزه های علمیه چقدر نفوذ و محبوبیت دارد. بعد از انتشار این مقاله، اعتراض ها به آن در حمایت از امام خمینی در مدرسه حقانی، مدرسه حجت، مدرسه رسالت و خود حوزه علمیه شروع شد. می توان گفت ...
وصیت نامه شهید
به گزارش گروه فرهنگی پایگاه خبری تحلیلی تیتر یک ؛ رهبر فرزانه انقلاب، بارها در بیاناتشان به این نکته اشاره داشته اند که وصیت نامه شهدا را بخوانید... این توصیه در کلام گهربار حضرت امام خمینی (ره) نیز دیده می شود. وصیت نامه شهید ابراهیم یعقوبی اینجانب ابراهیم یعقوبی یکی از بندگان گنهکار و روسیاه خدا که با چشم باز و آگاهی کامل به دستورات دین مبین اسلام که به آن اعتقاد صد در صد ...
اولین بله سیاسی را چه کسانی به انقلاب اسلامی گفتند؟
کنیم که زنان را برای ...و آشپزی و... نمی خواهد ببینند که اولین بله سیاسی را به یک انقلاب و به یک انتصاب که در طول تاریخ 2500 ساله شاید بی سابقه باشد، خانم ها دادند. من بعد از نماز مغرب و عشا که به دیدار امام رفتم یکی دو نفر پیششان بود که آنها را نمی شناختم، امام به آنها می گفتند به مهندس بازرگان توصیه کرده اند یا خواهند کرد که سعی کند برای تشکیل دولت از شخصیت های فعال و کاری و مهره های ...
چرا به سوریه رفتم؟ (حدیث دشت عشق)
شهید سید فخرالدین تقوی نژاد سال 1363 در یک خانواده مذهبی از سادات امامزاده علی(ع) کازرون چشم به جهان گشود. در تیپ تکاور امام سجاد(ع) کازرون خدمت می کرد؛ اما بعد از مدتی انصراف داد تا اینکه در سال 1394 برای رفتن به سوریه و دفاع از حرمین، اعلام آمادگی کرد. پس از اتمام دوره آموزش، برای اعزام سر از پا نمی شناخت. وی سرانجام 16 بهمن سال 1394 در دفاع از حریم حضرت زینب(ع) و در عملیات آزادسازی شهر نبل و ...
امام خمینی به چه کسی گفتند: داری می روی، انگار با مصطفی وداع می کنم ؟
خواست در محضر آن عالم بزرگ، یک شاگرد ساده باشد. اینطور بود که یک تصمیم مهم گرفت: عادت داشتم اکثر اوقات، محتوای جلسات درس را ثبت کنم. با همین روحیه، بعد از مدتی علاقه پیدا کردم جلسات درس امام (ره) را هم بنویسم. این کار را شروع کردم اما اجازه رسمی از ایشان نداشتم. به همین دلیل در چند نوبت عرض کردم: آقا! من می خواهم درس شما را بنویسم که بعد ها هم کتاب شود. امام اما مایل نبودند. ماجرا که اینطور پیش رفت ...
حضرت آیت الله خامنه ای: بازجوی ساواک دوست دوران کودکی ام بود
را نوشتم ذیل آن این عبارات را هم افزودم: این ابیات را در هواپیمایی که مرا به همراهی دو مامور خوش اخلاق از زاهدان به جای نامعلومی می برد، نوشتم! این عبارت اثر مثبتی بر هر دوی آن ها گذاشت. بعد از زندان به دیدار امام رفتم اواخر سال 42 برای تبلیغ ماه رمضان به زاهدان رفتم که بازداشت و به تهران منتقل شدم. بعد از بازداشت وقتی از زندان خارج شدم شور و شوق دلم را فرا گرفت و گفتم من هم ...
روایت آیت الله خامنه ای از بازجویی که دوست دوران کودکی بود
...> من عادت داشتم که هر شعری را می پسندیدم در دفتر خاصی که سفینه غزل نامیده بودم، می نوشتم. دیدم دو مامور همراه من از دو طرف گردن می کشند تا ببینند من چه می نویسم. وقتی شعر را نوشتم ذیل آن این عبارات را هم افزودم: این ابیات را در هواپیمایی که مرا به همراهی دو مامور خوش اخلاق از زاهدان به جای نامعلومی می برد، نوشتم! این عبارت اثر مثبتی بر هر دوی آن ها گذاشت. بعد از زندان به دیدار امام رفتم ...
برای خدا صبر پیشه کنید
حالتان خوب باشد. اگر از حال من بخواهید خوب هستم. چند روز پیش رفتم اهواز پیش شهلا و سیمین حالشان خوب بود. حالا تازه از رزم شب آمدیم. بعد از نماز صبح ساعت دو و نیم ما را بردند تا ساعت 5 حالا اجازه دادند که تا ساعت 9 بخوابیم. من آمده ام روی بالکن نامه می نویسم. به علیرضا بگو یک عکس امام هست که برای یادگاری برایش می فرستم. به علیرضا بگو که به مامان و آقا کمک کند. به جهانگیر بگویید آنقدر به ف ...
آیا حجاب ازنظر امام خمینی (ره) اختیاری است ؟+فیلم
شهدای ایران :سرویس سیاسی/ وقتی از فرانسه آمدم، هنوز با مانتو و شلوار و مقنعه بودم. یک بار در مهران، پایم صدمه دید و من با عصا و با همان مانتو و شلوار خدمت امام رفتم تا گزارش بدهم. امام فرمودند: اگر چادر ندارید، بگویم احمد برایتان بخرد. عرض کردم: نه حاج آقا! چون به کوه می رفتم و اسلحه روی دوشم بود و فشنگ به کمرم و قمقمه به پهلویم و گاهی هم باید سه پایه تیربار را روی دوش می گرفتم، چادر سرکردن برایم ...
بازجوی ساواک دوست بچگی من و از فرزندان علما بود!
حضرت آیت الله خامنه ای که از ابتدای شروع نهضت انقلاب اسلامی ایران در دوران طاغوت، در عرصه های مختلف سیاسی و اجتماعی حضوری پررنگ داشته اند، انبوهی از خاطرات مستقیم از رویداد های این دوره ی تاریخی را ثبت کرده اند و در بازه های زمانی مختلف و فرصت های مقتضی بازگو کرده اند ...
ماجرای تولید سرود در فرانسه چه بود؟ / توزیع نوارکاست در قنادی
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، کتاب برخیزید مشتمل بر خاطرات شفاهی سیدحمید شاهنگیان از آهنگسازان و پیشکسوتان موسیقی انقلاب یکی از مهم ترین آثار مکتوب مرتبط با تاریخ تولید سرودها و ترانه های انقلابی است که در سال 1398 با مصاحبه محمدجواد کربلایی و مرتضی قاضی و تحقیق و تدوین روح الله رشیدی توسط دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. این کتاب به واسطه گفت ...
کارگردان فیلم میرو : سراغ سیستان و بلوچستان رفتم، چون نیاز است به این استان بپردازیم و فیلم بسازیم+فیلم
حسین ریگی در نشست خبری فیلم میرو گفت: باید بتوانیم تصویر درستی از سیستان و بلوچستان نمایش به نمایش بگذاریم
مجری سرشناس ایرانی با خود اسلحه حمل می کرد!
امیر حسین مدرس به عنوان یکی از مجریان شناخته شده در تلویزیون مقابل دوربین از ماجرای اسلحه بردن خود به مدرسه و در نهایت اخراجش صحبت کرد امیر حسین مدرس در این باره گفت: چند روز با اسلحه یکی از اقوام مان که دزدیده بودم به مدرسه می رفتم. با خودم گفتم برای تئاتر لازم [...]
مدیران بخوانند!/عباس بابایی؛ مصداق بارز مسؤول خدوم و مقتدر مظلوم
...، می پذیرم اما کسی که کاری را بدون تخصص می پذیرد، تقوا ندارد. شهید عباس بابایی ازجمله مدیران جنگ است که هم تخصص داشت هم تقوا و در عین داشتن مقامات و اختیارات بالا، لحظه ای از کارِ مهم نَفْس کشی دست برنداشت. او موی سر خود را با شماره چهار یا هشت کوتاه می کرد و سبیلش را نیز کوتاه می کرد تا چهره اش جایی برای جلوه نمایی نداشته باشد و در طول روز مقابل آینه مشغولش نکند. بیشتر اوقات جنگ هم لباس بسیجی ...