سایر منابع:
سایر خبرها
24 ساعت هولناک ؛ روایتی تلخ از خانواده ای که 8 نفر از اعضای خانواده شان شهید شدند
دوستانمان تصمیم گرفتیم که در مراسم سالگرد ایشان موکب برپا کنیم. در برپایی موکب خانواده هایمان نیز کمک می کردند. امسال هم از دهم دی ماه کار برپایی موکب را شروع کردیم تا اینکه روز حادثه فرارسید. آن روز ساعت 5صبح برای آماده کردن صبحانه در موکب به گلزار شهدا رفتم و خانواده ام نیز ساعت 8آمدند. همه کمک می کردند، شور و حالی شبیه پیاده روی اربعین بود. همه چیز خوب پیش رفت. حتی ناهار را در موکب خوردیم و من بعد ...
کارت دعوت مراسم عقد شهید عباس بابایی + عکس
بودند توی اتاق. مادرم مخالف بود. به او گفته بود اصلاً با ازدواج فامیلی مخالف است، با زود ازدواج کردن من هم مخالف است. گفته بود تازه تو هم نظامی هستی و هر روز یک شهر. مادر من آن موقع با این چیز ها خیلی منطقی برخورد می کرد، معلم بود. پدر و مادرم خودشان با هم فامیل نبودند و مادرم بیشتر از پدرم از ازدواج این طوری خوشش نمی آمد. پدر هم تبعاً مخالف بود؛ ولی او سمج گفته بود که اگر این کار نشود خودش را از ...
محاکمه دوباره مرد خلافکار به اتهام قتل مادرزن سابق / کشف جسد سوخته زن میانسال
درباره اختلاف حسابمان صحبت کردیم اما او را در خیابان شریعتی از ماشین پیاده کردم ودیگر از او هیچ خبری نداشتم. تا اینکه چند روز بعد متوجه شدم مادر همسر سابقم کشته شده است. چون گمان میکردم پلیس به من مظنون می شود از ترسم سه ماه فراری بودم .من از ترسم شبها در پارک میخوابیدم اما بالاخره تصمیم گرفتم به پلیس ماجرا را بگویم . کشف چندین سرنخ در حالی که این مرد اصرار داشت از نحوه کشته شدن ...
پوشش خبری گرامیداشت شهدای دانش آموز حادثه تروریستی کرمان در تبریز
به گزارش روابط عمومی معاونت اموراستان ها، معاونت خبر صدا و سیمای استان آذربایجان شرقی مراسم گرامیداشت سالگرد شهدای مدافع امنیت و اربعین شهدای دانش آموز و فرهنگی حادثه تروریستی کرمان در امامزاده سید حمزه(علیه السلام) تبریز را پوشش خبری داد. مزدوران داعشی آمریکا ساعت 14:45 روز چهارشنبه 13 دی ماه امسال در یک عملیات تروریستی در مسیر زائران گلزار شهدای کرمان و مزار مطهر سردار شهید حاج قاسم سلیمانی 2 انفجار انتحاری انجام دادند که به دنبال آن 95 نفر شهید و تعدادی از هموطنان مجروح شدند و از این تعداد شهید 28 دانش آموز و 2 نفر فرهنگی آموزش و پرورش بودند. امتیاز شما ...
مردی که مدعی بود او را ربوده و شکنجه کرده اند، به اتهام آزار کودکان بازداشت شد
به گزارش اقتصادنیوز روزنامه ایران نوشت:مرد جوان که مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود، تحت درمان قرار گرفت و پس از بهبودی راز آدم ربایی 4 ساعته اش را برملا کرد. پدرام گفت: روز حادثه از خانه ام در جنوب تهران خارج شدم تا به محل کارم بروم. در حال عبور از مقابل پارک بودم که دو خودرو با 6 سرنشین راهم را سد کردند و با تهدید و زور مرا سوار یکی از خودروها کردند. آنها سرم را زیر صندلی عقب خودرو برده ...
رفح آخرین فرصت جامعه جهانی برای نجات فلسطین است
نوار غزه را برای حدود چهار ماه اشغال کرد و کشتار های هولناکی را در خان یونس و رفح انجام داد. در 2 نوامبر، زمانی که ارتش اسرائیل خان یونس را اشغال کرد و به مردان 16 ساله و بزرگتر دستور داد که بیرون بیایند و خود را در نقاطی در سراسر شهر معرفی کنند، عمه من آنجا بود. او تعریف می کرد که یک جوان 22 ساله که تازه ازدواج کرده بود، شاهد بود که ارتش اسرائیل آن مردان و پسران را در طول دو روز به ...
بازداشت مادر و خاله دختر 2 ساله پس از مرگ مرموزش در تهران / ماجرا چه بود؟
... وی افزود: فکر نمی کردم حالش بد شود. گفتم شاید حالا که اشتباهی آن را نوشیده، روی او اثری نداشته باشد. او بعد از بازی خوابید و روز بعد که برای صبحانه دادن به دخترم سراغش رفتم، بیدار نمی شد، او را بیمارستان رساندیم که فوت کرد. ترسیده بودم و نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم. به دروغ گفتم بچه ها بازی کردند و به سر دخترم آسیب وارد شده است. فکر نمی کردم با این کار به دردسر بیفتم. همچنین ...
مولانا از زندگی می گوید و زندگی متعلق به همه است
، مولانا انقدر مورد اقبال جهانی قرار گرفته است؟ البته 20سال پیش اینطور نبود. وقتی همراه مادرم، مهین تجدد و همسرم، ژان کلود کری یر البته به اصرار مادرم 100غزل دیوان کبیر را به فرانسوی ترجمه کردیم، چون ژان کلود خودش شاعر بود، تلاش می کرد تا در ترجمه، ریتم اشعار دربیاید و فقط بر معنا تکیه نکند. تکنیک کار ما اینطور بود که اول مادرم آن را به فارسی بخواند، بعد کلمه به کلمه معنایش کند مثلاً کلمه ...
گفت وگو با آلنوش تریان مادرِ نجوم ایران در بهمن 1346/ یک سال شاگرد دختر مادام کوری بودم کد خبر: 916446 / ...
التحصیل شده بودند، اما نمی دانم حالا کجا هستند. هرچه هست من امروز خیلی دست تنها هستم. بعد از لیسانس دو سال کارمند دانشکده ی علوم بودم و در آزمایشگاه کار می کردم. در همان اوقات پدرم تصمیم گرفت مرا برای ادامه ی تحصیل به فرانسه بفرستد. وقتی قدم به خاک فرانسه گذاشتم به دیدار یک زن شتافتم و او مادام ایران ژولیو کوری دختر مادام کوری مشهور بود. نمی دانید چقدر ساده توانستم با چنین شخصیتی ملاقات کنم. دلم می ...
مجموعه های مردم نهاد در حل بحران جمعیت چه نقشی دارند؟
شهر محل تحصیل خود را به عنوان محل سکونت دائمی انتخاب می کنند و این در حالی است که همه و یا برخی از اقوام و خویشاوندانشان که در موقع ضرورت می توانستند از آن ها کمک بگیرند، در آن شهر حضور ندارند. ساره ابراهیمی خانم 29 ساله ای است که پس از ازدواج از خوی به تهران آمده و با همسرش در این شهر زندگی می کنند، او یک فرزند پسر دارد، از دوران بارداری و به دنیا آمدن فرزندش به عنوان دوران تنهایی و ...
کارشناس اورژانس تلفنی جان نوزاد را نجات داد
با اورژانس تماس گرفت و درخواست کمک کرد. تمام امیدم را از دست داده و به شدت خودم را باخته بودم. آن قدر که از شدت استرس دور خانه می دویدم و گریه می کردم. بعد از تماس با اورژانس همسرم گوشی را روی بلندگو گذاشت تا کارهایی را که کارشناس اورژانس توضیح می داد، انجام دهم. هرچه به پشت پسرم ضربه می زدم، اتفاقی نمی افتاد و کم کم بدنش شل شد. با تمام وجود می خواستم بچه ام را از پشت گوشی به خانم قلندری بدهم و ...
مادرم از کتابفروشی جلوی حرم برایم کتاب های ژول ورن می خرید
را می خریدم و خیلی ها را هم به عنوان یادگاری نگه داشتم. بنابراین مشوق اصلی من، مادرم بود که دوست داشت من و خواهرم- که تقریباً تفاوت سنی مان کم بود- این کتاب ها را بخوانیم و لذت ببریم. این مسئله اثرگذاری زیادی بر ما داشت. به نظرم کتاب هایی که آن موقع خریدیم و تشویق مادرم حتی الان هم در نوشتن من اثر دارند. - به نقش مادرتان در کتابخوانی تان اشاره کردید؛ به نظر شما امروزه خانواده ها چه نقشی ...
قتل دلخراش پسر پولدار توسط یک مادر و دختر / ماجرای شکنجه با اتو چه بود؟
اعتراف کرد و گفت: چند هفته قبل در خیابان با مقتول آشنا شدم. او پسر ثروتمندی بود. موضوع را به مادرم گفتم و تصمیم گرفتیم او را گروگان بگیریم تا از خانواده اش اخاذی کنیم. روز حادثه او را به بهانه اینکه مادرم فال قهوه می گیرد و می تواند آینده ات را پیش بینی کند به خانه مان آوردم. وی ادامه داد: طبق نقشه در قهوه اش 12 عدد قرص خواب آور ریختیم. وقتی بی هوش شد دست و پایش را بستیم. ساعتی بعد که به ...
صبحانه خبری، 26 بهمن 1402؛ از انفجار در خط لوله گاز سراسری تا دومین نامه روحانی به شورای نگهبان برای ...
لوله از بامداد دیشب تا امروز گفت: دیشب حدود ساعت یک بامداد توسط عملیات های خرابکارانه و تروریستی برای خطوط انتقال گاز شبکه های سراسری ما در دو سه منطقه انفجار صورت گرفت و از همان ساعات اولیه همکارانمان در شرکت ملی گاز پای کار بودند، از قبل هم روی همه تاسیسات نفتی و گازی خود آمادگی داشتیم؛ چون می دانستیم این ها با اتفاقاتی که در منطقه افتاده و این راهپیمایی عظیمی که مردم در ایام 22 بهمن داشتند، این ...
اشک ها و لبخندهای آزاده جوان پس از بازگشت به وطن
اردوگاه تکریت 11 و 18 بعقوبه اسیر بودم. خوشبختانه رور 24 شهریور به عنوان آخرین گروه از آزادگان با سربلندی آزاد و وارد کشور عزیزمان شدیم. چون بعد از اسارت هیچ خبری از ما به ایران مخابره نشده بود ما مفقودالاثر حساب شده بودیم، یکی از بچه های لشکر هم به منزل ما رفته و گفته بود مطمئنم محمد شهید شده و شما بی خود منتظر ایشان هستید! پدر و مادرم حالا بخاطر خوابی که دیده بودند یا هر چه که ...
اولین بازی برای بارسا مثل کوه کندن بود!
نمی شنیدم، شاید کل آن لحظه یک دقیقه بیشتر نبوده باشد، اما در پاها و عضلاتم آن را یک ساعت احساس می کردم. بعد از بازی، به پارکینگ ورزشگاه که مادرم در آنجا منتظرم بود رفتم و همه خانواده خیلی برایم خوشحال بودند. روز بعد دوباره با تیم اصلی تمرین کردم. آن روز برایم روز بسیار شادی بود زیرا بعد از بازی دوباره به تمرین اصلی فراخوانده شدم. ...
دختر 2 ساله؛ قربانی اعتیاد شوهرخاله
بازپرس جنایی درباره علت و نحوه مرگ فرزندش گفت: حدود ساعت 6 عصر روز قبل از حادثه با دخترم از خانه خودمان که در دماوند است به خانه خواهرم رفتیم. یکی دو ساعت بعد از آنکه به خانه خواهرم رسیدیم و دختر دوساله ام با پسرخاله پنج ساله اش بازی می کرد، ناگهان صدای بچه ها توجه ما را جلب کرد و سریع خودمان را به آنها رساندیم. دیدم دخترم گریه می کند. در سوال از بچه ها متوجه شدیم دخترم سردرد دارد اما دقیق متوجه نشدیم ...
آماری ترسناک از قربانی شدن پاکبانان در تصادفات شبانه/ جانباختن بهمن فرج زاده از زبان پسرش
و آنقدر هم وقت داشته که با جاروی پدر خرده شیشه ها را از کف خیابان جارو کرده و در جوی بریزد. او همه این کارها را سر فرصت انجام می دهد اما نه به ما زنگ می زند و نه اورژانس را در جریان قرار می دهد؛ شاید اگر پدرم زودتر به بیمارستان منتقل می شد، هنوز زنده بود. امیر فرج زاده ادامه می دهد: ساعت 6:44صبح بود که با گوشی پدرم با ما تماس گرفتند و از ماجرا باخبر شدیم. ساعت 7صبح به محل حادثه رفتم ...
شکنجه مرگبار پسر پولدار توسط مادر و دختر زورگیر
الناز بار دیگر در شعبه نهم دادگاه کیفری پای میزمحاکمه قرار گرفت.در ابتدای این جلسه پدر مقتول گفت: این دختر با بی رحمی، پسرم را کشت و برای او حکم قصاص می خواهم.سپس دختر جوان در جایگاه ایستاد و دوباره منکر دست داشتن در قتل شد و گفت: من از مادرم می ترسیدم و با دستور او در خیابان ها دور دور کرده و مردان را شکار و به خانه می کشاندم. مادرم چند سال قبل هم پدرم را کشت. بعد هم رضایت خانواده پدرم را جلب کرد ...
مداحی که روز تولدش را در اردوی جهادی می گذراند!
آخر می خورد نگاه شما و شفاعت شما است. بعد قرار شد به مادرانمان سر بزنیم. اول به دست بوسی مادرش و سپس خدمت مادر من رفتیم. به هر دو مادر دسته گل و هدیه داد. هر سال، روز مادر را این گونه برگزار می کرد. وقتی به مادر ایشان سر زدیم تلویزیون روشن بود و جمعیت شلوغ مراسم حاج قاسم را نشان می داد. مادرش گفت: کاش ما هم می توانستیم برویم . تا این جمله را گفت همسرم گفت مادر! ساعت یک آماده باشید تا به ...
محاکمه مادر و پسر به اتهام قتل فروشنده خودرو
قربانی درخواست قصاص کردند سپس پسر جوان به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه وقتی مقتول در خانه ما بود به پارکینگ رفتم تا مدارک را از داخل خودرو بردارم اما وقتی برگشتم با دیدن او که در حال صحبت با مادرم بود عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم؛ او به مادرم نظر داشت و به سزای عملش رسید. حالا هم اتهامم را قبول دارم و پشیمان هم نیستم. مادرم فقط در جابه جایی جسد مقتول به من کمک کرد و نقشی در قتل نداشت. ...
شرط شهید دریانی برای پوشیدن لباس نو
.... گفتم خب این شلوار را عوض کن، گفت مردم دارند خون می دهند من شلوارم را عوض کنم؟ تا وقتی اسلام پیروز نشود و رزمنده ها از جبهه برنگردند علاقه ای به پوشیدن لباس نو ندارم. با همان لباس دو روز پیش من ماند. بعد هم گفت می خواهم سری به خانه خاله و فامیلم بزنم. هیچ وقت اینطور نبود که قبل رفتن دیدن کسی برود اما اینبار دیدن همه رفت. مادر شهید دریانی ادامه داد: فردا برایش ماکارانی پختم که دوست ...
قاتل پسرم قبل از مجازات در زندان مرده، دیه اش را از بیت المال بدهید
به گزارش زیرنویس، رسیدگی به پرونده قتل پسر جوان از اواخر تیر سال 1396 با شکایت پدرش به پلیس آغاز شد. روزنامه ایران در شرح ماجرا نوشت:مرد میانسال به مأموران گفت: دو شب قبل پسرم از خانه بیرون رفت. چند ساعت بعد با من تماس گرفت و گفت مشکلی برایش پیش آمده و به پول [...]
رستگاری در اطاعت از ولایت فقیه است
. و حتما مادرم را هم در این مورد آگاهی می دهی. مادر عزیزم تو هم مرا ببخش که زحمات تو را هم نتوانستم جبران نمایم. در مورد من از پدرم مطالبی یاد می گیری و بعد از آن به من ناراحت نمی شوی چون آگاه هستی که زندگی موقت دنیا در مقابل زندگی جهان آخرت چیزی نیست ما را خدا آفریده و به سوی خود هم باز می گرداند. عاطف عزیز امیدوارم تو هم مرا ببخشی و در راه حق و حقیقت فعالیت نمایی. از تمامی ...
زن خیانتکار شوهرش را با سیانور کشت!
دانستند که او بیماری قلبی دارند پزشک اورژانس مرگ او را تایید کرد منم فکر کردم که راحت شدم. الان چه احساسی داری؟ نمی دانم بعد از آن روز هم خیلی پشیمان شدم، حتی روی نگاه کردن به خانوده همسرم را هم نداشتم و از بچه هایم خجالت می کشیدم
غزلی از حافظ که فقط امام حسین(ع)، مصداق آن است!
پیامبر(ص) به من فرمودند که بر جلوی درب خانه بایستم و فردی را پذیرا نشوم، زیرا قرار است که وحی بر پیامبر(ص) نازل شود، در جلوی درب خانه ایستاده بودم که سیدالشهدا(ع) با شیطنت کودکی خود در حال دویدن داخل شدند و به نزد پیامبر(ص) داخل خانه رفتند. بعد از مدتی که گذشت، هیچ یک از این معصومین بیرون نیامدند و من نگران شدم، به داخل خانه رفتم و دیدم که پیامبر(ص) یک مشت خاک قرمز بر دست دارند و از این دست به آن دست ...
جزئیات فوت پریسا بعد از جراحی لیپوماتیک / لوازم پزشکی غیراستریل زن جوان را به کام مرگ کشید
حادثه 24 - پرونده مرگ زن میانسال که بعد از عمل جراحی لیپوساکشن جان باخته بود با شکایت همسرش مبنی بر قتل عمدی وارد مرحله تازه ای از تحقیقات شد. به گزارش همشهری، ماجرا از این قرار بود که 11 آذر ماه پارسال زنی 47 ساله به نام پریسا برای انجام عمل جراحی زیبایی به روش لیپوماتیک به یک مرکز جراحی در خیابان شهید بهشتی رفت. آن روز ساعت 11صبح پریسا به اتاق عمل رفت و ساعت 4 جراحی به پایان رسید ...
آرزو داشتم شهید شوم نه جانباز
جلوی من اصابت کرد و باعث شد تا هر دو پایم قطع شود. یکی از دوستانم که بچه بهزیستی بود و هنوز هم عکسش جلوی بهزیستی استان تهران است (شهید جهانبخش تقی لو) از من 10 قدم فاصله داشت ترکش به سرش اصابت کرد و شهید شد و من که جلوتر بودم پایم را از دست دادم. همان موقع که مجروح شدم مثل یک نوار فیلمی تمام آینده ام جلوی من حرکت می کرد. در ابتدا فکر می کردم یک پایم قطع شده و با خودم تصور دو عصا و یک ...
ملاقات با تصادفی ها
اورژانس شهر تهران تبدیل می کند، آن روز مصدومی نداشتند. روزهای بدون حادثه ترافیکی در معابر بزرگراهی جنوب تهران انگشت شمارند و بخش اورژانس بیمارستان ضیائیان هر روز پذیرای عابران، رانندگان و سرنشینان وسایل نقلیه حادثه دیده ای است که بعد از سانحه رانندگی به این مرکز درمانی منتقل می شوند. بیمارستان ضیائیان تنها مرکز خدمات فوری رایگان به مصدومان حوادث (تروما) جنوب غرب تهران است. آمبولانس در حیاط ...