ماجرای چاپلین و زنی که او را متهم به تجاوز کرد
سایر منابع:
سایر خبرها
همه آنچه باید درباره سریال بچه گوزن بدانید
با او معاشرت می کند و حتی نام های مستعار زیادی از جمله بچه گوزن را برای او انتخاب می کند. مارتا هر روز صد ها ایمیل به دانی می زند و شرایط معذب شدن او را فراهم می کند. دانی با بی میلی مارتا را به صرف قهوه ای دعوت می کند، اما زمانی ناراحت می شود که مارتا در جمع عصبانیت را به بدترین شکل نشان می دهد... هشدار اسپویل لو رفتن داستان دانی مارتا را تا خانه اش تعقیب می کند و متوجه می ...
ترجمه کتاب غزه در نمایشگاه کتاب عرضه شد
آوری داستان ها، به صورت مستقل توسط هر سردبیر ویراستاری شد. هدف شان این بود تا مردم در دوران همه گیری بتوانند از راه دور با فرهنگ و حال و هوای شهرهای یکدیگر آشنا شوند. مجموعه داستان غزه یکی از عناوین مجموعه داستان های یک شهر انتشارات کماپرس است. پدیدآورندگان این مجموعه، پیش گفتار، سفری در جهت مخالف، شنل دریا، چراغ قرمزها، گل سفیدی برای داوود، شماره های مرده، غزه در قربانگاه، دو مرد، تو و ...
نیمکت یک تجربه واقعی است
متناسب با آن فضا تأمین کردیم. همچنین تابلوهای آن دوره را مورد استفاده قرار دادیم و تخته سیاه آوردیم تا فیلم همان حس و حال قدیم را داشته باشد. وی با اشاره به دیگر چالش ها تولید نیمکت ، گفت: بر سر اصلاح رنگ نظر من با نظر تدوین گر متفاوت بود. تدوین گر علاقه مند بود از رنگ شاد استفاده کند و با فضای امروزی اصلاح رنگ انجام دهد اما من معتقد بودم که این تدوین متناسب با حال و هوای اثر نیست و دست ...
زری خوشکام : سی سال ممنوع الکارم کردند/ علی حاتمی را دق دادند
همیشه می گفت من به قدری مشغول کار بودم که بزرگ شدن و رشد دخترم را ندیدم؛ 10سال، 12سال بچه ام را ندیدم. او به خاطر ساخت شهرک از سر صبح سر کار بود و از بیل زدن و سنگ فرش کردن تا مدیریت کلی را برعهده داشت و آخر هم دستمزد کارش تکه تکه شدن هزاردستان بود. سازمان دستمزد مرا که نداد هیچ، دستمزدهای علی حاتمی را هم برای کارگردانی هزاردستان درست نداد. آن زمان آقای هاشمی که مدیرعامل بود، به حسابداری ...
بچه های آمریکا در دنیایی بزرگ میشوند که از آسیبهای خشونت آگاه است
هویت مان هستند که خارج از خانواده تجربه می کنیم، و من می خواستم نشان دهم که چطور خودانگاره کورا و کوئین در طی این دوستی شکل می گیرد. وقتی من هم سن آن ها بودم، شبیه به این داستان، یک دوست صمیمی داشتم. من و دوستم خیلی باهم فرق داشتیم، ولی از بعضی جهات همدیگر را کامل می کردیم. ما باعث شکوفاییِ هم می شدیم. ولی بعضی از ناامنی های من از همان دوستی شروع شدند، چون نگران کاستی ها و نقاط ضعفم نسبت ...
اشتباه در اشتباه !
قلبم را از قفسه سینه ام درآورده بودند. نشستم و دوباره برایش صحبت کردم . گفتم زندگی را باید با صبر و بردباری ساخت و حالا که ازدواج کرده ای نباید زود کوتاه بیایی و بازنده شوی. از حرف هایم نتیجه ای نگرفتم. این بچه همان طور که موقع ازدواج برای ما خط ونشان می کشید حالا هم می گفت باید به خواسته اش عمل کنیم در غیر این صورت می رود و گم وگور می شود. راهم را گم کرده بودم . مشاوره هم ...
مردم سگ آباد به آشوب طلبی و یاغی گردی معروف اند/ شاه فهمید من ثروتمند نیستم و اصرار داشت بیست هزار تومان ...
نتیجه درنده خویی و رفتار بد چند نفر از ایرانیان گروهمان، نزدیک بود همه مان کشته شویم و همه شهر بر ضد ما برخاست در این موقعیت مهماندار با درایت و هوشمندی رفتار کرد و صبح روز بعد وقتی مردم شهر آرام شدند و وقت کافی پیدا کرده بودند که بفهمند به خاطر توهین کردن به من که هیچ خطایی نسبت به آن ها نکرده بودم - دچار چه مخمص های خواهند شد. وقتی می خواستم از شهر خارج شوم به دور اسبم جمع شدند و التماس کردند که ...
جزییات اعدام مادر مشهدی که کودکان خود را خفه کرد
قتل فرزندانم گرفتم.... گزارش ها حاکی است، با تکمیل تحقیقات در دادسرای مشهد، این پرونده در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی به ریاست قاضی بنده ای و مستشاری قاضی شجاع پور فدکی مورد رسیدگی قرار گرفت و در نهایت قضات با تجربه دادگاه پس از برگزاری چندین جلسه محاکمه، رای به قصاص نفس زن 33 ساله دادند و بدین ترتیب با فراهم شدن مقدمات اجرای حکم در دادسرای عمومی و انقلاب مشهد، این زن جوان که دیگر 37 ساله بود سپیده دم روز گذشته با حضور قضات اجرای احکام در زندان مرکزی مشهد به دار مجازات آویخته شد. لینک کوتاه کپی لینک ...
میت رامنی: اگر رئیس جمهور بودم ترامپ را عفو می کردم
، بلافاصله او را عفو می کردم. وی در توضیح استدلالش اینطور بیان کرد: این بخشش به معنای این است که من یعنی بایدن به عنوان یک مرد بزرگ و شخصی شناخته بشم که یک پسر بچه کوچک یعنی ترامپ را عفو کرده ام. ترامپ، نامزد احتمالی حزب جمهوری خواه در آمریکا به دلیل چهار کیفرخواست جنایی با 88 اتهام مواجه است. رامنی به عنوان منتقد سرسخت وی، از حملات ترامپ به دادگاه ها انتقاد کرده است و جمهوری ...
دردسرهایی که دفن جنازه در کف آشپزخانه برای مرد مستاجر آفرید / این بار هم پای یک زن در میان بود
...> متهم در تشریح ماجرا گفت: من و مقتول باهم فامیل هستیم. مدتی قبل بر سر موضوعی با همسر مقتول به صورت تلفنی صحبت می کردم که صحبت مان طولانی شد و طی تماس های بعدی کم کم به هم علاقه مند شدیم اما بعد از مدتی پشیمان شدم و تصمیم گرفتم ارتباطم را با این زن قطع کنم. وقتی دیدم او موافق نیست و اصرار به ادامه این ارتباط دارد گفتم موضوع را به شوهرت می گویم. همین خاطر صبح روز حادثه با شوهرش تماس گرفتم و از او ...
پیشنهاد مسعود فروتن برای خرید سفرنامه و خاطرات
داستان های کوتاهی است که خانم سالومه طهرانی نویسندگی آن را به عهده داشته است. این کتاب اولین کتاب خانم طهرانی است و پیوندی دارد با دوران کودکی او که در همین محل زندگی کرده است. من شخصاً از خواندن این کتاب بسیار لذت بردم و گاهی این کتاب را به دوستان و آشنایان خود هدیه می دهم. نویسنده کتاب عزیز جون ، کتاب دو دستی اثر منصور ضابطیان را به علاقه مندان سفرنامه پیشنهاد کرد و گفت: این اثر روایتگر ...
هدیه سرخ برای نجات زندگی
نژاد شدم تا از تصمیم گیری برای یک انتخاب و عبور از دو راهی بخشش یا بی تفاوتی برایم بگویند. از آقای عباس نژاد پدر نورالدین می خواهم از نورچشمی خودش بگوید” پنجمین بار که مغزش را آنژیو کردند حالش بدتر شد و خون ریزی کرد.به زور دستگاه هایی که بهش وصل کرده بودند زنده بود. آن روز در بیمارستان بودم بعد از مدتی پزشک معالج گفت متاسفانه پسر شما دچار مرگ مغزی شده است. خیلی ناراحت شدم “آقای دکتر یعنی امیدی به ...
بیست برای همه!
همشهری آنلاین - سیدسروش طباطبایی پور: اگر نخوانید ال خواهم کرد و بل خواهم کرد و جیمبل ! و البته هدف، تنها این بود که در این روزهای پایانی، به بهانه همین آزمون شفاهی کشکی، بچه ها درسشان را مرور کنند. موضوع آزمون شفاهی، پرسش از معانی واژه های انتهای کتاب فارسی بود کلی واژه که با بی رحمی در انتهای کتاب نشسته بودند تا حال بچه های مرا بگیرند. نفر اول بلند شد. میز و صندلی من، پشت ...
در راه خدا خدمت کنید
. همان طور که قرآن می فرماید: تنها به ذکر و یاد خداست که دل ها آرامش پیدا می کند. برادران به نمازهایتان خیلی بیشتر ارج نهید و همیشه در نمازهای جماعت و جمعه شرکت کنید. چون این نماز است که مورد قبول واقع شود، تمام اعمال مورد قبول قرار خواهند گرفت. م طیع دستورات ولی فقیه باشید برادران همان طور که در آیه شریفه قرآن آمده است اطیعوا الله و اطیعوا الرسول و اولی الی الامر منکم ، مطیع ...
بهلول قاتل شیمای 16 ساله آزاد شد: عفو قضایی بعد از 4 سال حبس
قبل از هم جدا شدیم. من دو بار ازدواج کردم حاصل ازدواج اولم پنج فرزند بود. بعد از جدایی از همسر اولم با همسر دومم ازدواج کردم و شیما که ما او را مریم صدا می کردیم به دنیا آمد. در آن زمان من معتاد بودم و بازداشت شدم و وقتی می خواستند مرا به زندان ببرند اجازه گرفتم که با برادرم تماس بگیرم تا بچه را با خود ببرد. شیما 10 روزه بود که برادرم آمد و بچه را با خودش برد. چند روز بعد آزاد شدم و وقتی سراغ بچه ...
جسد را در کف آشپزخانه دفن می کردم که صاحبخانه دید / رابطه سیاه با زن متاهل از من قاتل ساخت + جزییات
جسد در خانه وی در تشریح تشریح ماجرا گفت: مقتول اکبر نام دارد و از بستگان دورمان است. من مدتی قبل تلفنی با همسر اکبر به نام فریبا در ارتباط بودم اما پس از مدتی پشیمان شدم و تصمیم گرفتم ارتباطم را با فریبا قطع کنم و موضوع را با همسرش در میان بگذارم. اما زن جوان دست بردار نبود. به همین خاطر با اکبر تماس گرفتم و از او خواستم باهم قرار بگذاریم. من او را به خانه ام دعوت کردم و ماجرا را برایش ...
حسرت ادامه عملیات آزادسازی خرمشهر به دلیل مجروحیت
چپم کلاً کار نمی کرد. امدادگری هم نبود. با همان وضع یک مقدار جلو آمدم. یکی از افراد بهداری تا مرا دید، گفت: بیا اینجا! تمام ماشین خونی شده بود. احساس می کردم نباید وقت آن بنده خدا را بگیرم؛ چون امدادگر خط بود و من جزو خط نبودم. فقط به او گفتم: ببندش! هر جور که هست، می رم. موقع پانسمان دیدم درد دارم. گفتم: ولش کن، کار دارم. باید برم. سوار ماشین شدم و با یک پا و یک دست؛ ده ...
نجات گروگان 8ساله از عمق چاه
، اگر زنده بودی تو را به اصفهان می بر یم. نجات معجزه آسا یک روز بعد از مفقودی علی اکبر، زنی همراه دخترش در حال عبور از کنار چاه دربسته بودند که به نظرشان آمد کسی از درون چاه ناله می کند. آن ها که نسبت به صدا حساس شده بودند، در چاه را جا به جا کردند و پرسیدند کسی درون چاه است؟ علی اکبر که صدای زن را شنیده بود گفت خاله، شما را به خدا کمکم کنید. با پدرم تماس بگیرید تا مرا از ...
پرداخت دیه؛ مجازات قتل شوهر در دفاع از خود | برای نجات جانم چاقو را برداشتم
سراسیمه از خانه بیرون دوید و از همسایه ها کمک خواست. وقتی مرد همسایه با پلیس تماس گرفت، دقایقی بعد تیم جنایی برای بررسی ماجرا به محل رفتند و با جسد خونین مرد 42 ساله ای روبه رو شدند که با ضربه چاقو به سینه اش کشته شده بود. جسد با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد و همسرش تحت بازجویی قرار گرفت. زن جوان در حالی که به قتل شوهرش اعتراف کرد، گفت: 4 سال قبل ازدواج کردیم. خیلی ...
قتل خونین مرد جوان با ضربه چاقوی زنش / گوشی موبایلم را می خواست که به جان هم افتادیم + عکس
منتقل و همسرش تحت بازجویی قرار گرفت. بدخلق زن جوان در بازجویی ها به قتل شوهرش اعتراف کرد و گفت: 4 سال پیش با محمود ازدواج کردیم. اما از همان روزهای اول زندگی مان با هم اختلاف داشتیم. تا اینکه خانواده های مان توصیه کردند بچه دار شویم تا اختلاف های مان کمرنگ شود. دوسال بعد صاحب فرزند شدیم. اما همسرم هر روز بداخلاق تر از قبل می شد و ما همیشه باهم درگیر بودیم. او سر هر موضوعی مرا به ...
پایان داستان زنی که شوهرش را با چاقو کشت
...> در جلسه رسیدگی اولیای دم برای مینا درخواست قصاص کردند و گفتند از طرف نوه کوچک شان هم درخواست قصاص دارند. سپس مینا در جایگاه قرار گرفت. او گفت: آن روز خواب بودم که با شوک بیدار شدم. مهرداد فریاد می کشید و مرا کتک می زد. او گلویم را گرفت تا خفه شوم. او مرد تنومندی بود و من توان آن را نداشتم که خودم را از دستش نجات دهم. نفسم بند آمد و چشم هایم سیاهی رفت که یکباره دستم به کارد میوه خوری ...
8 هزار زندانی خارجی در کشور داریم/ می گویند زندان های شما هتل است
دشوار بود، زیرا مهمترین مشکلم در آن زمان بی خبری از خانواده ام بود. بعد از آن گفتند که خانواده ام در هر ایستگاه پلیس بازداشت شدند. بیشتر از 24 ساعت در آن سلول بازداشت بودم. فردای آن روز بنده را از سلول خارج کردند و لباس هایم را دادند و به دادگاهی در بلژیک فرستادند. در آنجا علی رغم اینکه صحن دادگاه بود از حق استفاده از وکیل بی بهره بودم و سفارت کشورم را باخبر نکرده بودند و نهایتاً مرا به زندانی در آلمان به مدت 101 روز منتقل کردند و پس از آن به همراه 25 زندانی در تیمارستانی در این کشور بردند. در واقع سختگیرانه ترین رژیم حقوقی برای نگهداری من اعمال شد. ...
شکایت مرد اعدامی از همسرش به دلیل خیانت
دفاع کند که زن جوان با رد اتهامش گفت: مرد بنگاه دار را می شناسم . عکس و فیلم های داخل رستوران و کافه متعلق به من است اما هیچ وقت رابطه ای با این مرد نداشتم. من به خانه اش رفتم تا درباره مسائل کاری صحبت کنیم . محمد شمس، وکیل مرد زندانی در واکنش به دفاعیات این زن گفت: با توجه به اقاریر این زن، او با مرد غریبه رفت و آمد داشته است. رفتن به خانه این مرد چه توجیهی غیر از برقراری رابطه پنهانی دارد. اگر قرار بر صحبت کاری بود می توانستند در همان کافه یا رستوران قرار بگذارند. پس از دفاعیات متهم و وکیلش، قضات ختم جلسه دادگاه را اعلام کرده و برای صدور رای وارد شور شدند. ...
اشتباه کردم؛ گل استقلال به فولاد درست نبود
. این درحالی بود که بعدا فهمیدم منظور بچه ها از درست بودن تصمیم داور در صحنه کرنر آخر بازی بوده که توپ به دست شهاب گردان برخورد کرد و با اعتراض او به داور همراه شد. او ادامه داد: بعد از بازی به قدری از شکست تیم ناراحت بودم که خیلی توجهی به حرف های بچه ها نکردم و فقط یک جمله را شنیده بودم که خودم هم به آن اعتقادی نداشتم. باید بگویم از صحبت هایی که در حال و هوای روحی نامناسب شنیده بودم ...
چاپ بیست وسوم دیدم که جانم می رود به نمایشگاه کتاب رسید
... امروز شهید می شم! فکر کردم این هم از همان شوخی های جبهه ای است که برای همدیگر ناز می کردیم. در حالی که سعی می کردم بخندم، گفتم: از این شوخی های بی مزه نکن که اصلاً خوشم نمی آد، اونم درباره تو. ولی شوخی نمی کرد. اگر می خواست شوخی کند با قهقهه و خنده همراه بود، حالا چهره اش جدی جدی بود. سعی کردم با چند شوخی مسئله را تمام کنم و حرف را به موضوعات دیگر بکشانم، که گفت: حمید جون ...
قاتل اعدامی در زندان خواستار اعدام زن خیانتکارش شد
شناخته و به قصاص محکوم شدم.چون در آن دعوا طرفین درگیری قمه و شمشیر در دست داشتند در برابر اتهام محاربه قرار گرفتم اما چون انگیزه درگیری کینه قبلی و تسویه حساب شخصی بود از این اتهام تبرئه شدم.ولی حکم قصاصم در دیوان عالی کشور تایید شده و در مرحله استیذان قرار دارد. فهرست موضوع در مطالب Toggle شکایت از همسر انکار رابطه سیاه شکایت از همسر وی ادامه داد ...
ما گمشدگان
کرد به انتهای خیابان که گنبد طلایی حرم دیده می شد و گفت: سلطان ایجا و تو خودخور ناخون کشی؛ وخی بوگو یا رضا. کی دست خالی رِفته از ای خانه، بوگو یا رضا. یاد رضا گفتنم افتادم و یاد نیتم که اگر دخترکم پیدا شود، دهه کرامت سال بعد ده زیارت اولی همراه خودم مشهد بیاورم. همان لحظه توی دلم گفته بودم: یا رضا. یاد حرف هایی افتادم که به مینا گفتم. اشک امانم نمی داد. توی خیابان امام رضا ...
زندگینامه سردار شهید محمدحسین علیخانی
.... گفتم: انشالله هر برنامه ای است ،خیر باشد. اصرار کردم که امروز روز میلاد است چند روزی بیشتر بمان. گفت: امروز روز مبارکی است ،بهتر است بروم.وقتی که سوریه بود، من و مادرش خیلی ناراحت بودیم و بی تابی می کردیم. من خیلی به او وابسته بودم .مادر شوهرم به من زنگ می زد و گریه می کرد و گاهی هم من به او زنگ زدم و گریه میکردم. فکر می کردم تنها کسی که می توانم با او درد و دل کنم و درد مرا میفهمد مادرشوهرم ...
یادداشت های علم؛ در سفر مهم شاه به امریکا و دیدار ها در کاخ سفید چه گذشت؟
یادداشت های اسدالله علم: من دست چپ خانم رئیس جمهور و قبل از راجرز وزیر خارجه نشسته بودم. فرصت پیدا شد بالاخره قدری صحبت کنم. به او گفتم: در امر خاورمیانه بی جهت فرانسوی ها و انگلیس ها را شرکت می دهید، مطلب باید بین شما و روس ها حل شود. پنجشنبه 24 مهر تا شنبه 3 آبان 1348: حالا شرح ما وقع سفر آمریکا [را پس از بازگشت] به کمک حافظه، بعضی یادداشتهای پراکنده، برنامه هایی که در دست دارم و نطق ...