سایر منابع:
سایر خبرها
گوش دادن به سخنان مقام معظم رهبری قلب ها را بیدار می کند/ به راهی که رفتم یقین داشتم
به گزارش شیرازه به نقل از خبرگزاری حوزه، سید مصطفی صدرزاده از رزمندگان مدافع حرم حضرت زینب(س) و فرمانده گردان عمار لشگر فاطمیون بود که در عملیات محرم به دست تروریست های تکفیری به شهادت رسید. وی متولد 19 شهریور 1365درشهرستان شوشتر استان خوزستان در خانواده ای مذهبی است. پدرش پاسدار و جانباز جنگ تحمیلی و مادرش ازخاندان جلیله سادات هستند. نتیجه ازدواج طلبه شهید در سال 86، دختری 7 ساله به ...
یادی از قهرمانان تیم پروازی آلفارد
...، به نیروی هوایی ارتش رفت؛ او دوره آموزش اولیه را در ایران سپری کرده و برای تکمیل دوره تخصصی پرواز به آمریکا اعزام شد. محمد در سال 1354 با ناهید حسن علی ازدواج کرد و تنها فرزندش به نام پانته آ در سال 1356 به دنیا آمد. وقتی که حضرت امام(ره) در بهمن 1357 وارد ایران شدند، محمد جزو نخستین افراد نظامی بود که به دیدار ایشان رفت. وی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در پایگاه هوایی شهید نوژه و به ...
زنی که قربانی اسیدپاشی برادران همسرش شد
قربانی اسیدپاشی که دل پردردی از حمایت نشدن دارد بخوانید؛ چه شد که قربانی اسیدپاشی شدید؟ بعد از آن که همسرم فوت کرد به اصرار خانواده اش به منزل برادرشوهر کوچکم رفتم تا در یکی از اتاق های خانه او زندگی کنیم. می گفتند بعد از مرگ شوهرم نباید تنها بمانم. حتی تهدیدم می کردند که یا فرزندانم را از من می گیرند یا مجبورم که به عقد برادرشوهر بزرگ متأهل درآیم. برادر شوهر بزرگم مدام به ما ...
نخستین اسیر و آخرین آزاده جنگ
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : پس از آن شور و شوق فراوانی به حرفه خلبانی در وی ایجاد شد؛ به طوری که پس از پایان دوره سربازی در آزمون دانشکده خلبانی شرکت کرد و پس از موفقیت به استخدام نیروی هوایی درآمد.در سال 1354 پس از گذراندن مقدمات آموزش پرواز در ایران، برای تکمیل دوره خلبانی به آمریکا اعزام شد و با درجه ستوان دومی به ایران بازگشت و به عنوان خلبان هواپیمای شکاری اف – 5 مشغول به خدمت شد.ابتدا در ...
آخرین حرف ناتمام عباس
کایت سقوط کرد و کشته شد . * برافروخته شد خواهر شهید بیان می کند: در سال 61 وقتی از قزوین به اصفهان رفتم و از او درخواست کردم پس از دوره آموزشی فرزندم، او را در پایگاه اصفهان نگه دارد و نگذارد به جبهه بفرستند، اول صورتش برافروخته شد و سکوت کرد. سه بار حرفم را تکرار کردم، بالاخره گفت: من نمی توانم و نمی خواهم به عنوان فرمانده پایگاه بچه های مردم را به جبهه بفرستم و ...
خانه ای در انتظار مرگ + تصویر
ندیدند و حس نکردند و زندگیشان همچنان با تدبیر مسئولین امر درعذاب و مشقت سپری می شود. همین اطراف شهر، بیخ گوشمان هستند کسانی که فقر از سر و رویشان میبارد و تنها امیدشان دستان سخاوتمندی است که نه سقفی بلکه تنها لقمه نانی برای زنده ماندن به آنها بدهد. هنگامی که برای تهیه گزارش از وضعیت آسیب دیدگان و قربانیان سیل سال پیش رفتم با صحنه هایی مواجه شدم که تا چند روز از اینکه سه وعده غذا ...
شهادت را در پیشانی اش خواندم/تبلور ایثار در خدمت به درماندگان بود
به خانه آورد و مثل مادر خودش به او خدمت کرد طوری که در مهاباد وقتی آن پیرزن از دنیا رفت همسایه ها فکر می کردند مادر خودش فوت کرده است. همسر شهید دیده بان می گوید: شهید بعد از بازنشستگی در سال 54 به صورت افتخاری در قرض الحسنه مکتب السجاد و درمانگاه ملی حسینی وقت مشغول شد با وجود اینکه تا سطح ششم ابتدایی درس خوانده بود ولی خیلی با سواد بود و در اکثر امور سررشته داشت، به سواد خیلی اهمیت می داد تا جایی که در اوقات فراغت به من خواندن و نوشتن می آموخت می گفت: اصلی ترین سلاح مبارزه با دشمنان سواد و داشتن علم است... انتهای پیام/ ...
دختر امروزی
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی به نقل از خبرنگاران جوان؛ خانم میانسالی که برای طرح مشکل خود و دریافت راهنمایی به مرکز مشاوره آرامش فرماندهی انتظامی استان اصفهان آمده بود، گفت: 34 سال قبل ازدواج کردم اما دخترم را پنج ماهه باردار بودم که همسرم را در تصادف رانندگی از دست دادم پنج ماه بعد از تولد فرزندم، خانواده همسرم گفتند باید بچه را به ما بدهی یا اینکه با بردار شوهرت ازدواج کنی. من که علاقه زیادی به ...
دختر دایی همسرم خودش را به من نزدیک کرد / زمانی که در خانه تنها بودم او به آنجا می آمد
خشمگین به منزل بازگشت و مرا مورد ضرب و شتم قرار داد. آن جا بود که متوجه نقشه ندا شدم. او با طرح این نقشه قصد خراب کردن مرا در بین فامیل و خانواده همسرم داشت که موفق هم شده بود در این میان من گول سادگی ام را خورده بودم چرا که او و برخی از دختران فامیل به زندگی من حسادت می کردند و انتظار داشتند پرویز با آن ها ازدواج کند. حالا هم با این پنهان کاری زندگی ام در آستانه نابودی قرار گرفته است و ...
خورشید سالکان جاودانه ساز کربلا
زمین افتاد. چون نزدیک او رفتم و به دقت به صورتش خیره شدم، متوجه شدم او زین العابدین امام سجاد است . پادشاهی عبدالملک دوران امامت امام سجاد علیه السلام بیشتر مصادف با دوره خلافت عبدالملک بن مروان بوده است. عبدالملک نخستین کسی بود که به صورت رسمی از فریضه امر به معروف و نهی از منکر جلوگیری کرد. او پس از کشتن عبدالله زبیر در یک سخنرانی عمومی گفت: هر کس مرا به تقوا دعوت کند، او ...
معلم هوس باز 2 دانش آموز را به خانه اش دعوت کرد / آنها با رضایت خود و آگاهانه دعوتم را پذیرفتند +عکس
ازدواج موقت که داد خودم را باختم و تن به ارتباط مخفیانه دادم مجازات سنگین برای پسر جوان به جرم متلک گفتن با شنیدن حرف های عاشقانه دوست پسرم به خانه اش رفتم / من فریب کیارش را خوردم تصاویری از لحظۀ دستگیری پسرخالۀ صدام در داخل تانکر آب نقشه زشت پسرجوان برای زن دایی اش/ با شکستن شیشه پنجره وارد اتاق خواب شدم +عکس دختر دایی همسرم خودش را به من ...
دو هفته شکنجه - طاها کوچولو -
سیدجواد حسینی مبنی بر این که مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت ماجرا را بیان کند، در حالی که اظهار پشیمانی می کرد، گفت: وقتی ماجرای رابطه پنهانی ام با دخترخوانده باجناقم لو رفت، سرزنش های زیادی را تحمل کردم، به همین دلیل ملیحه را به عقد خودم در آوردم تا به این موضوعات پایان دهم، اما در این میان، همسرم قهر کرد و کارمان به دستگاه قضایی کشید. چند ماه فرزندم نزد همسرم بود اما از وقتی او را نزد خودم ...
دختری که دید پدرش با مادرش در آشپزخانه چه کرد + عکس
ماجرا شد شروع به دعوا کرد اما من برای خاتمه دادن به ماجرا به اتاقم رفتم و خوابیدم. وقتی بیدار شدم همسرم در آشپزخانه مشغول خرد کردن گوشت برای غذا بود. او بار دیگر دعوا را شروع کرد و یکباره با چاقو به شکمش زد. بنا به این گزارش، در پایان این جلسه هیات قضایی وارد شور شد تا رای نهایی را صادر کند. رادیو سهام 110 ...
روایت دردناک گم شدن 14 ساله یک جانباز!
آشنایی اش را برای مان بازگو کند. می گوید: محمد علی متولد 1328 است و من متولد 1334. با معرفی یکی از آشنا ها با هم ازدواج کردیم. همسرم ابتدا شغل مناسب و خاصی نداشت اما بعدها سراغ جوشکاری و رانندگی رفت. هر کاری از دستش برمی آمد برای رفع حاجت خانه و خانواده اش انجام می داد و یک لقمه نان حلال سر سفره بچه ها می آورد. خانم سورانی از روزهای جنگ تحمیلی و بیقراری همسرش برای جهاد در جبهه ها می ...
دلم گفته بود این بار برود شهید می شود
خانواده ایشان از من خواستگاری کردند و پدرم گفت باید درسم تمام شود، بعد از اتمام درسم مجدداً به خواستگاری ام آمدند و پاسخ مثبت دادم. محمد از سال 1382 به جمع سبزپوشان سپاه پاسداران ملحق شد. در آذر 1385 عقد کردیم و 20 اردیبهشت 1386 زندگی مشترکمان را آغاز کردیم. پس قبل از ازدواج تان ایشان نظامی بودند، نگاه تان به شغل ایشان چه بود؟ احتمال می دادید روزی به میدان جنگ برود و شهید شود؟ آن زمان که من ...
آیا هزینه های درمانی جزو نفقه زن است؟
سلامانه : هر صدایی که می آید ناخودآگاه بدنش عکس العمل نشان می دهد؛ یک نوع واکنش عصبی شدید. بار آخر که صدای کوبیده شدن در یکی از اتاق های بهزیستی آمد پایش به میز خورد و پارچ و لیوان روی آن واژگون شد و شکست؛ بعد فقط می لرزید. به گزارش ایران بانو ضمیمه روزنامه ایران، لیلا زن 35 ساله ای است که داستان زندگیش را این گونه روایت می کند: در یکی از محله های فقیر حاشیه تهران متولد شدم. پدرم کارگر ...
جزئیات طلاق چیستا یثربی از همسرش از زبان خودش
، من باید کارم را رها می کردم و دنبال او می رفتم. بیش فعالی نیایش باعث شد سال ها در خانه بنشینم و فقط نمایش و سریال بنویسم. نه می توانستم کارگردانی کنم و نه تدریس و حتی موقعیت عضویت در هیات علمی دانشگاه را هم از دست دادم. من از همسرم جدا شده بودم و به تنهایی باید هم دخترم را بزرگ می کردم و هم زندگی ام را اداره می کردم. پدرش به شما کمک نمی کرد؟ نه! او بعد از جدایی خیلی زود ...
حاج صمد فاتح نژاد و همسر یک پاسدار/ من با خداوند و اهل بیت(ع) معامله کرده ام/ پاسخِ جانباز مدافع حرم به ...
. با وجود محیا بودن شرایط آسان در خدمت سربازی و پیگیری برادرانم، تصمیم گرفتم تا هرکجا قسمتم باشد راهی شوم؛ از قضا به یگان ویژه نیروی انتظامی منتقل شدم و چندین ماه زیر نظر آموزش های طاقت فرسا به خدمت مقدس سربازی پرداختم و هیچ شکایتی هم نداشتم. در دوران خدمت پاسداری هم هیچگاه با آرزوی ترفیع درجه کار نکردم؛ طوری که پیگیر درجه های اولیه هم نشدم. برایم شکست دشمن و پیروزی سپاه اسلام مهم بود و بس ...
متن کامل گفتگوی فائزه هاشمی با حسین دهباشی [+فیلم]
بعد من از معلمی اومدیم بیرون، شروع کردیم به درس خوندن و کنکور که برم دانشگاه. حالا یادم نیست سال چند باز شد، ولی 4 – 5 سالی پشت کنکو موندم تا سال 68، دوتا با هم قبول شدم یعنی هم مدیریت بازرگانی دانشگاه الزهراء، علوم سیاسی دانشگاه آزاد. هر دو رو با هم رفتم! دوتا لیسانس گرفتم. بعد فوق لیسانس، حقوق بین الملل خوندم دانشگاه تهران – مرکز دانشگاه آزاد و بعد چند سال بعدش رفتم خارج از کشور انگلیس اون جاها ...
کارهای زننده زن مطلقه در خانه مجردی / دوستانم وسوسه ام می کردند
دایی ام به زندگی ام بر می گشتم. تا به خودم آمدم دیدم پایپ در دستانم است و مشغول مصرف شیشه هستم. شوهرم برای اینکه من اعتراضی نکنم مرا معتاد کرد و بدبختی زندگیم را دو چندان کرد. پس از 5 سال دیگر دوام نیاوردم و از همسرم طلاق گرفتم و به خانه اولم یعنی پیش مادرم برگشتم. با کمک مادرم شیشه را ترک کردم و مدت 3 سال پاک بودم که با چند نفر رفیق شدم و چون آنها شیشه مصرف می کردند من هم مجدداً به ...
دستهای زنانه ای که حاضر به تسلیم نشدند
خمینی (ره) دریافت کردم و توانستم ابزار و وسایل مورد نیاز را تهیه کنم. همچنین بیمه تامین اجتماعی من را کمیته امداد برقرار کرد. * چند سال است طباخی خود را در مشهد راه اندازی کرده اید؟ بعد از جدایی از همسرم مسائلی پیش آمد که ماندن در شهرستان برایم سخت شد. به همین دلیل بار و بنه را بستم و به مشهد آمدم. خیلی زود طباخی خودم را در این شهر راه اندازی کردم و امروز بیش از 7 سال است که ...
دزدی از یک خیانتکار !
.... 50 میلیون طلا و دسته چک همسرم به سرقت رفت، چند روز بعد یکی از چک های دزدیده شده همسرم پاس شد و چون شماره چک را همسرم در آن زمان به بانک اعلام کرده بود هویت سارق معلوم شد. همسرم به منزل آمد و گفت: فردی که چک دزدیده شده را پاس کرده شناسایی شده و زنی به نام سولماز بوده و پلیس هم الآن دنبال اوست تا دستگیرش کند، با شنیدن این حرف تازه متوجه شدم دزد خانه ما دوست صمیمی من بوده بلافاصله ...
نگاه های شیطانی امید به قلبم نشست/ ارتباط گناه آلودم را با صاحبخانه مان ادامه دادم
... نمی دانستم که پلیس سراغ ما می آید و دستم برای قانون و همسرم این چنین رو می شود. سعید با تماس افسر تحقیق به کلانتری آمد و با نگاهی سرد به لیلا، پسرش را بغل کرد و رفت. نظر کارشناس: عشق سیاه ممنوع! همین میل های نابجا و محبت های هوس آلود در بسیاری از خانواده ها عامل طلاق و جدایی لااقل عاطفی زن و شوهرها شده است. این عشق های نابجا گاه مادری را از ...
بازگشت 6 استاد مصدوم به خانه
....دکتر بیژن وثوقی وحدت -مدیریت دانشجویی دانشگاه شریف- که در این حادثه سقوط، پای چپش شکسته و مهره کمرش آسیب دیده بود در خصوص آخرین وضعیت درمانش به خبرنگار ما گفت: چهارشنبه گذشته از بیمارستان مرخص شدم که خداراشکر تا حدودی سلامتی ام را به دست آوردم و می توانم چند قدمی با واکر راه بروم اما مدتی باید در خانه تحت مراقبت باشم تا شرایط مساعدتری پیدا کنم.البته 3 ماه دیگر نیز عمل جراحی دارم.وی در خصوص رسیدگی ...
پسربچه 6ساله، قربانی آزار های نامادری
قاضی جنایی مشهد اعلام شد. در ادامه، تحقیقات از پدر طاها آغاز شد که او ابتدا اعلام کرد سر پسر وقتی او را نزد مرد رمالی برده بود، با چارچوب در برخورد کرده و جان باخته است. با توجه به تناقض گویی های مرد جوان او بازداشت و تحقیقات از همسر 21ساله اش به نام مهناز آغاز شد. زن جوان در بازجویی ها گفت: 13 ماه قبل پس از طلاق از همسرم به عقد پدر طاها درآمدم. او مرد خوبی بود و سه ماه قبل فرزندم به ...
وطن اولم هندوستان، میهن دوم ایران ، بویراحمد
. (اگر منظور دکتر شوکت سال 1972 میلادی باشد سال 1351 وارد استان کهگیلویه و بویراحمد شده است.) ** چه مدت در لوداب بودید؟ من یکسال در لوداب ماندم و بعد از یکسال رفتم و به مدیرکل گفتم من نمی خواهم بمانم و میخواهم بروم چون تنهایی خسته شدم. برگشتم به لوداب و یک شب یک دکتر هندی به نام 'مشدین' را برای دستیاری من فرستاد و گفت شما بروید. وقتی که گفت شما بروید تمام کارمندای ...
زندگی من پس از سرطان چه تغییراتی کرد؟
سمت پنجره باشم، بیرون ساختمان 3 متر برف بود. دو دهه بعد، من هنوز هم آن لحظه را به یاد دارم و از هر لحظه زندگی لذت می برم، از جمله زمان هایی که با پسر 9 ماهه ام سپری می کنم. جنی مورو، 39 ساله، مجری پذیرایی در لس آنجلس. *یک یوگی شدم هنگامی که سرطان سینه من در سال 2009 تشخیص داده شد، من شوکه شدم چون فقط 38 سال داشتم. من شروع به تحقیق در مورد قدرت شفای رژیم غذایی کردم و در واقع ...
روایتی از خانواده ای قربانی سازمان منافقین
. بعد از پایان دوره ابتدایی در آبان 1330 در همان شهرستان معلم شدم و در این فاصله ضمن تدریس، تحصیل هم می کردم و توانستم دیپلم دانشسرای مقدماتی را بگیرم. بعد از 9سال تدریس در جهرم، به شیراز منتقل شدم و 8 سال هم در آنجا معاونت دبستان یا تدریس را بر عهده داشتم تا اینکه در سال 46 به تهران منتقل شدم و در مدتی که در تهران معاون دبستان بودم، خودم را برای ورود به دانشگاه آماده می کردم تا در سال 1350 وارد ...
قصه غربت خلبان های دلشکسته
اتفاقاتی که بر او گذشته بود را در کتاب انعکاس دادم و خدا هم کمک کرد و این اثر مورد توجه قرار گرفت. کتاب نبرد در آسمان در سال 90 کتاب اول سال ارتش ایران شد. اولین بار بود که با این سبک، کتابی نوشته شده بود و خوشحال شدم بعد از نبرد در آسمان سبک نگارش آن به عنوان سبکی رایج در نگارش کتاب های حوزه دفاع مقدس مورد توجه قرار گرفت. چهار سال قبل بود که تصمیم گرفتم کتاب دومم، غرش رعد ، را آغاز کنم. خلبانی که در ...
15 ساعت سیاه در مرگ طاها کوچولو
. وقتی مطمئن شدم همسرم قصد جدایی دارد، به خواستگاری آن دختر رفتم و با هم ازدواج کردیم. پس از مدتی، چون همسرم نمی خواست از طاها نگهداری کند او را به خانه آوردم. همسر دومم با پسرم مشکلی نداشت. اما از مدتی قبل متوجه تغییر رفتار او شدیم. حدس می زدم در روزهایی که نزد مادرش می رود، او به پسرم آموزش می دهد که ما را اذیت کند. ناسازگاری های طاها از 2هفته قبل از مرگش شروع شد. در این مدت من و ...