سایر منابع:
سایر خبرها
انتشار فراخوان نخستین جشنواره رسانه ای شهدای مدافع حرم و جبهه مقاومت
، هنر مقاومت شامل شعر، داستان، عکس، کاریکاتور و طرح گرافیکی منتشرشده در رسانه ها، پادکست، آوا، مقاله و تحلیل، تولیدات رسانه های اجتماعی، سایت و وبلاگ، بازی رایانه ای و انیمیشن، اخبار و تحلیل منتشر شده در روزنامه ها و هفته نامه های رسمی، خبرنگار ویژه مدافعان حرم و زندگی نامه و کتاب دفاع از حرم و شهدای آن، زمینه های رسانه ای، این جشنواره هستند. علاقه مندان تا پایان فروردین ماه سال 1396 مهلت دارند، آثار خود را از طریق پست الکترونیک resaneh.jashnvare@gmail.com به دبیرخانه جشنواره ارسال کنند. ...
سعی کنید به دنیا دل نبندید!
براثر ترکش به مقام رفیع شهادت نائل آمد و به آرزوئی که مدتها انتظارش را می کشید رسید و کبوتر سبکبال روحش به آفاق آسمانی عروج کرد. گوشه ای از وصیت نامه ...سعی کنید به دنیا دل نبندید و خود را مهیای روز آخرت کنید، هیهات که بیش از 15 سال عمرم گذشته و هنوز اندر خم یک کوچه ام زیرا نعمت هایی که خدا به من داده سپاسگزاری نکرده ام شرمنده ام خداوندا ترا به یگانگیت قسم می دهم که شهادت در راه اسلام را نصیبم کنی . ...
نمی گذاریم حیا درشبکه های اجتماعی به حراج رود/ چادرصلاح ما دختران درمقابل دشمنان
به گزارش خبرنگار سازمان بسیج دانش آموزی اولین یادداشت ، ما فرزندان انقلابیم با محوریت نمی گذاریم حیا درشبکه های اجتماعی به حراج رود توسط زهرا نعمائ دانش اموز فعال جبهه مقاومت سایبری بسیج دانش اموزی از شهر انگوت نوشته شده و درسایت بیست استانی منتشرشد. ما فرزندان انقلابیم """ شما خانم خوش تیپی که تو خیابون منو چپ چپ نگاه میکنی! ببین عزیزم ... فکر نکن من که چادر ...
توصیف یک شهید از امام خمینی(ره)
کنید که ان شاء الله من یک ذخیره در آخرت برای شما باشم و ان شاء الله که صبر داشته باشید و از یک طرف از مادرم (عمه ام) می خواهم که مرا ببخشید و از سر تقصیرات من بگذرید. من به جبهه رفتم برای احیای دین خدا. امیدوارم شهادتم تحولی در منطقه مورت حتی در منافقین داشته باشد. یک پیام برای جوان های دوست و رفیقم، از شما تقاضا دارم که از کارهای قبلیتان دست بردارید و راه مرا ادامه دهید. برادران مگر دنیا چند روز است به خدا هر لحظه احتمال مرگ دارد پس چرا انسان در این دنیایی که محل امتحان است گناه مرتکب شود و برای تاریکی قبر یکی چراغی فراهم نکند. چراغ قبر نماز و روزه و راه خدا را پیشه کردن است. ...
پلاسکو رضای مادر را گرفت+عکس
روز اربعین 93 پیاده به کربلا رفت. از من هم خواسته بود تا در نخستین فرصت با هم به مشهد برویم. می گفت: مامان دعا کن توفیق داشته باشم مدافع حرم بشم. مادر غمزده که با یاد آوری خاطرات جگرگوشه جوانش به هق هق افتاده بود، ادامه داد: راستش آن روزها حال و هوای علیرضا عجیب بود و من زیاد درکش نمی کردم. یادم هست حتی او در یکی از همان روزها برایم نوحه ای فرستاد و ازمن خواست آن را کامل گوش کنم. اما نمی ...
شعر آیینی در افق آموزه های انقلاب اسلامی(1)
و تعابیر، منطبق با جریانی از شعر مدح و مرثیه اهل بیت است که در دهه های منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی رواج داشته و جریان غالب بوده است: بوی بهشت می وزد از کربلای تو ای کشته باد جان دو عالم فدای تو برخیز و باز بر سر نی آیه ای بخوان ای من فدای آن سرِ از تن جدای تو اندر منا ذبیح یکی بود و زنده رفت ای صد ذبیح کشته شده در منای تو رفتی به پاس حُرمت کعبه به ...
بنیاد در آینه مطبوعات
محمدهادی بود. محمدهادی همیشه به خواهر بزرگم میگفت آبجی! من رویم نمیشود به مادر بگویم، اما شما بگویید هوای خاله زهرا را داشته باشد. برای شما دخترها هرچه میخرد، از او هم یادش نرود. هر وقت هم از جبهه می آمد، درمورد خاله زهرا به همه سفارش میکرد. بسته ای به نام شهید ماجرای خبر شهادت محمدهادی را کوکب خانم که آن روز به خانه پدر رفته بود، اینطور تعریف میکند: اواخر بهمن سال60 من و مادر تنها بودیم که ...
شهید محمد حاتم الوندیان
دلنشینش ما را تحت تأثیر قرار داده بود که همه به گریه و زاری افتادیم. گریه بچه ها نشان دهنده غم فراقی بود که آنان را از دیدار حضرت دوست محروم کرده بود و شهادت تنها راهی که می توانسنت ما را به حضرت حق پیوند دهد. شهید محمد حاتم الوندیان در روز دهم اردیبهشت ماه سال 1346 در روستای علی بدل از توابع شهرستان بیجار دیده به جهان گشود. شهید محمد حاتم الوندیان که دانشسرای شهید رجایی بیجار مشغول به تحصیل بود و به عنوان بسیجی در جبهه های حق علیه باطل نیز حضور داشت در روز بیست و دوم بهمن ماه سال 1364 در منطقه فاو عراق به شهادت رسید و پیکر پاک و مطهرش در سال 1376 پس از عملیات تفحص به ایران اسلامی بازگشت. ...
خلیلی: آثار گلعلی اعجاب انگیز است/ قرایی: ادبیات مقاومت و دفاع مقدس را جدی نگرفته ایم
او از سرداران جبهه و جنگ است و بسیاری از پرسش هایمان که گاهاً برایم مطرح می شد در این کتاب پاسخ داده شده، گفت: برای من همیشه سؤال بود که او چطور وارد سپاه شده؟ عازم جبهه شده است و یا عضو کتابخانه مسجد جواد الائمه است؟ برای من که مخاطب این کتاب هستم، همیشه کنجکاو بودم که بدانم یک نویسنده ادبیات مقاومت چطور به عرصه فرهنگ وارد شده؛ من دوست داشتم بیشتر بدانم که بابایی برای هریک از کتاب های نوشته شده ...
مادری که بر سر جنازه نوجوانش چشمش روشن و قدش بلند شد
؛ با هم برمی گردیم. همین هم شد؛ سرقولش ماند و رفیق نیمه راه نشد. با او رفت؛ با او هم برگشت، اما این بار خوابیده در تابوت های چوبی! مادر نگاه هایش هنوز نگران است. با اینکه شیطنت های پسر ته تغاری اش را سه سالی هست در خانه ندیده، اما بازهم با چشم هایش رد صدای خنده های او را دنبال می کند. چهره اش جان ندارد! انگار همین دیروز بود. بغضش تر و تازه است! به سختی حرف می زند؛ آرام و مادرانه...! با ...
زندگینامه رودکی پدر شعر فارسی+معرفی آثار/دانلود کتاب کلیله و دمنه
...، هنوز معماهای زندگی او حل نشده و پرده ای ابهام بر روی زندگی پدر شعر فارسی سایه گسترده است. رودکی در پیری با بی اعتنایی دربار روبرو شد و به زادگاهش بازگشت؛ شعرهای دوران پیری او، سرشار از شکوه روزگار، حسرت از گذشته و بیان ناداری است. رودکی از شاعران بزرگ سبک خراسانی است. شعرهای اندکی از او به یادگار مانده، که بیشتر به صورت بیتهایی پراکنده از قطعه های گوناگون است. سیری در آثار ...
حجابت آسمان است و خودت از جنس ماه/حریم حیا
، مانتو یا هر پوشش ناکافی دیگر، جنس بنجل است در بازار حجاب. و سوال این است که چرا نباید برای پوشش حریم ایمانمان، دنبال جنس اعلا باشیم؟ چرا باید به جنس دست چندم چینی شیطان بسنده کرد؟ و چرا تلاش نمی کنیم تا رتبه مان در کنکور حجاب به رتبه یک و پله اول نزدیک شود؟ وقتی پاکی وجودت را ... از نگاه های چرکین می پوشانی ! آنگاه ; پیشکش توست بلندای آسمان ها که حجابت آسمان است و خودت از جنس ماه ... #ما-فرزندان-انقلابیم جبهه مقاومت سایبری استان خراسان شمالی مهشیدنیستانی دبیرستان اسماء انتهای پیام/ ...
عبرتخانه بافق(12) هاشمی و بافق
مرحوم آسید حسین علوی باجگانی معلم ادبیات عرب دوران دبیرستانم بود که خیلی به بنده لطف داشت. وی بیت مشهوری که خیلی ها می گویند از حضرت علی (ع) است را برای آموختن جملات عربی به عنوان شاهد مثال زیاد برزبان می آوردکه حضرتش فرمودند: اتزعم انک جرم صغیر ....... وفیک انطوی العالم الاکبرو حضرت(ع) خطاب به نوع انسان می فرمایند: ای انسان ! تو فکر می کنی فقط سلول کوچکی هستی، در حالی که جهانی ...
فهم مدرن و متفاوت از حافظ در مشربِ هرمنوتیک
عالم غیب و شهادت، جایگاه انسانی یابند. پرسش شوخ و شانه و رندانه حافظ هم در همین باب است، که چرا؟ ، چه شود؟ اگر من میوه ای از باغ تو بچینم و به روشنی ای دست یابم که بتوانم پیش پای خود را ببینم و راه خود را بیابم؟ زیرا تنها از این راه است که من می توانم استعداد عاشقی پیدا کنم و عاشق تو شوم. تعداد زیادی از ابیات حافظ را بر پایه روایت تاویلی اسطوره آفرینش تفسیر کرده اید. آیا به نظر شما تک ...
"کنفرانس فلسطین"، بالا گرفتن صدای انقلاب و مقاومت با تضعیف سازشکارها
. حضور اوباما و تاکتیک های مزورانه او، در آن مقطع، جان تازه ای به خط سازش در منطقه (به ویژه صفوف فلسطینی ها) داده بود. در آن زمان با آغاز تحرکات تروریست ها در سوریه، چشم اندازی مبهم و بعضا نگران کننده در خصوص سرنوشت جبهه مقاومت و رژیم سوریه دیده می شود و احتمال تضعیف جدی محور مقاومت (به واسطه فروپاشی حکومت سوریه) مطرح بود. در آن، مقطع میدان تحرک و قدرت مانور برای لیبرال های خط سازش در درون صفوف ...
شهیدی که با فتح فاو فاتح قلب همگان شد+عکس
بار دیگر از اوایل سال 64 به جبهه آمد و در واحد طرح و عملیات قرارگاه مقدم کربلا مشغول به کار شد. صفای نفس، شایستگی و کارائی مهدی، همسنگران را به گونه ای تحت تأثیر قرار داد که پس از گذشت دو ماه، بعنوان جانشین واحد انتخاب شد. دانش بالای نظامی و زیرکی خاصی که مهدی از آن برخوردار بود، در طرح هایی که ارائه می داد، بخوبی نمودار بود.مهدی تا هنگام شهادت در این سمت و در کنار برادران همسنگرش خدمات ...
ماجرای آهنگی که به برکت شهدای خان طومان معروف شد
کجا آمد؟ درباره روند تولید کار و حس و حالتان حین تولید کار توضیح بدهید. تمامی ایده و پیشنهاد از خودم بود حتی لغات شعر و کلمات مفهومی که شاعر باید آن را در شعر جای می داد را من به او دادم و تمام ایده موسیقی هم باخودم بود. اینکار را قبل از نوروز 95 شروع کردم و چندروز به عید بود که کارش تمام شد و بعد از مدتی که خواستم این کار را منتشر کنم با شهادت 13 شهید مدافع حرمی که از مازندران رفته ...
مهناز مرا در دام مرد 40 ساله انداخت / در بیمارستان دنیا روی سرم خراب شد!
تصادف Crash کردم و الان بیمارستان هستم. در و دیوار خانه هوار شد روی سرم. بغض کردم: - مامان جون... تو رو خدابگو چی شده؟ چه بلایی سرت اومده؟! - هیچی مادر... من طوریم نشده. من به یه پیک موتور سوار زدم. حالا گوش کن ببین چی می گم. برو از تو کمد لباس هام از توی اون کیف پول چرمی چند تا تراول بردار و با آژانس بیا به این آدرس... من جلوی اطلاعات بیمارستان منتظرت هستم... ...
فرمانده ای که آخر به گردانش رسید
قرار می گیرد و حتی به نحوی ماشین را هدف قرار می دهند که کاملا سوخته بود. سرانجام روز 1395٫3٫13 شهادت در راه اسلام نصیب پدرم شد . شما چگونه از شهادت پدرتان خبردار شدید؟ پسر شهید : آخرین روزهای ماموریت40روزه پدر بود، حتی مادر صبح روز شهادت پدر (که البته ما هنوز اطلاع نداشتیم)، خانه را نظافت کرد، چون 2الی3روز دیگر ماه مبارک رمضان آغاز می شد. مادر گفت: اگر اقوام برای دیدن پدر ...
سعید زیست و سعید از دنیا رفت
گروه جهاد و مقاومت مشرق – 24 سالی می شود که کفش های همسرش را جفت می کند و جلوی در خانه می گذارد. حتی وقت هایی که همسرش مأموریت است. چشم انتظاری عادت همیشگی اهل این خانه است. این بار اما همه چیز فرق می کند. فیلم منتشر شده از شهادتش، صحبت های همرزمانش در جبهه خان طومان، تأیید نهادهای مسئول، همه چیز از شهادت سعید انصاری خبر می دهند. اما اهل خانه هنوز باور نکرده اند که حاج سعید دیگر برنمی گردد. هر ...
روایت یک خانواده از مرگ فرزندشان در زنگ ورزش مدرسه + عکس
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، علیرضا دانش آموز کلاس هفتم یکی از مدارس شهر دزفول بود، دانش آموزی که روز شنبه اول اسفند سال 94 بر اثر حادثه ای در مدرسه دچار ایست قلبی شد و جان باخت. با گذشت یک سال از این حادثه، پدر علیرضا هنوز خاطره مرگ تنها فرزند پسرش را از یاد نبرده است و در این رابطه می گوید: علیرضا تنها پسرم بود و مشکل قلبی داشت به همین دلیل پزشک او را از انجام ورزش و فعالیت بدنی ...
روایت عاشقانه همسر شهید مفقودالاثر؛ زندگی به طول هفت سال و به امتداد یک عمر/همیشه چشم انتظار حسینم می ...
و ساکی بر دوش و چون همیشه لبخندی بر لب که از در وارد شود.آن ها خانواده های شهدای مفقودالاثر هستند، شهدایی که در دفاع از سرزمین خود مظلومانه و غریبانه جنگیدند و به شهادت رسیدند، اما هیچ رد و نشانی از خود به یادگار نگذاشتند، همسران این شهدای گرانقدر در تمام سال های فراق بیقرار بودند و این بیقراری تا دم مرگ همراه آن ها بوده است. همسر شهید عبدالحسین صالحی که داغ مفقود الاثری همسر خود را ...
فرار دانش آموز شهید از خانه برای دفاع از خرمشهر
و به خرمشهر برگشت. چند روز بعد مادر به سراغش آمد و او را برد و بهنام دوباره فرار کرد و به جمع بچه ها پیوست! آن روزها هیچ کس فکر نمی کرد که عراق بتواند شهر را تصرف کند. اکثر خانواده ها ماندند و دفاع کردند. از جمله عموی من که حاضر نشد شهر را ترک کند و یک قلم جنس از مغازه اش خارج کند. خمپاره جلوی خانه اش منفجر شد و یک خرمشهری را به شکل دردناکی شهید کرد، به طوری که تکه های بدنش به خانه های اطراف ...
اولین شهید مدافع حرم استان اصفهان مکانیک تانک بود/ همسر شهید: خیلی حرف برای گفتن داشتم، حرف های من و روح ...
/ مادر شهید: برای رفتن به سوریه یک ماه در مسجد جمکران بیتوته کرد/ قبل از شهادت قاتلش را بخشید، ولی از دو گروه نمی گذشت + متن وصیت نامه خواندنی شهید همسر شهید: وصیت کرده بود برای تشییعش لباس سفید بپوشم و لبخند بزنم تا قوت قلب دیگران باشم/ یاد گرفته بودم به جای تشکر، به او می گفتم الهی شهید بشی و هم نشین سیدالشهدا(ع)! + تصاویر مدافع حرمی که دخترش 17 روز بعد از شهادتش به دنیا آمد ...
اهالی افغانستان به مادر ستایش؛ قاتل را ببخش
هر روز نماد دُژصفتی و وحشت باشد؛ اما هرگز ما افغانستانی ها این کار رذیلانه را به ملت شریف و مسلمان ایران؛ همسایه هم دین، هم زبان و تا جایی هم فرهنگ خود ربط نمی دهیم. روزانه چندین انفجار در کشور ما رخ می دهد؛ اما قتل وحشتناک ستایش که نخست ناجوانمردانه به کودک بی گناه تجاوز شد و بعد بی رحمانه کشته شد، انفجار بزرگی را در افغانستان به راه انداخت که هنوز هم با یادش قلب های مان منفجر و پارچه پارچه می شود ...
قاتل پیش از اعدام؛ دوست ندارم زندگی ام تکرار شود
را کنترل کند، زندگی دو خانواده را سیاه نمی کرد. چند سال است که در زندان هستی؟ شش سال و چند ماه. به چه اتهامی؟ قتل. درباره روز قتل بگو؟ حوالی غروب بود. من و پسرعمویم که آن موقع سرباز بود، به خانه خواهرش می رفتیم. در راه، سوار یک پیکان شدیم و من و راننده، سر موضوع ساده ای با هم جر و بحث کردیم. یک موضوع ساده، چگونه تبدیل به ...
ما همان هایی هستیم که سیاهی چادرمان را به رخ سفیدی کاخ های غربی کشیده ایم و دفاع میکنیم از دینمان،دفاعی ...
از چادر حضرت مادر دفاع کردند.به پا خواستند،انقلاب کردند. جان هایشان را زیر قدوم مبارک دخت پیامبرقرار دادند تا فقط اجازه ندهند با یادگار ایشان چنین رفتار شود.تا حرمت این ارثیه حفظ شود ان روزها تمام شد اما اکنون نوع نبرد متفاوت شده است. دیگرتیر و تانکی مطرح نیست.صدای توپ و خمپاره ای درمیان نیست...فقط گاهی درخیابان صدای بلند خنده دخترانمان همچون توپ میترکد. موج انفجارش انقدر مخرب است که ...
خودمان را برای دامادی محمد آماده کرده بودیم که خبر شهادتش را آوردند/ انتظار دیدنش 10 سال طول کشید
شهید صدرزاده به ما گفته بود هر زمان که شیخ در حرم حضرت زینب نماز می خواند در قنوت نمازش از خداوند جهاد در راه خدا و شهادت را می طلبید. وی با بیان این نکته که هر زمان که مادرم از غم از دست دادن محمد می گرید او را در کنار خود حس می کند و آرام می شود، گفت: روزی مادرم از یکی از آشنایان که هنوز از شهادت محمد خبر نشنیده بود شنید که محمد را در حرم حضرت زینب(س) دیدم که به نماز ایستاده است ...
مرزبانی از فرهنگ ایرانی در ماوراءالنهر
زندگی می کردم. حتی در سمرقند نه تنها تاجیک ها که زبان مادری شان فارسی است؛ بلکه خیلی از اقوام دیگر آمده بودند که مجبور بودند زبان مردم را یاد بگیرند، فارسی صحبت می کردند. بعدها من مدرسه را در شهر پنجکت در 46 کیلومتری سمرقند خواندم و در دانشگاه دولتی تاجیکستان ادامه تحصیل دادم. پدر و مادر شما چه شغلی داشتند؟ مادر من خانه دار بود و پدرم هم کشاورزی می کرد و هنوز هم خدا را شکر سلامت هستند. ...
جزئیات مرگ دانش آموز دزفولی در زنگ ورزش
کرده ام. این یک سال برای شما چطور گذشت؟ داغ علیرضا هنوز هم برای ما تازه است. هر روز به مزارش می روم. خیلی وقت ها خواب او را می بینم. همین اربعین امسال من و همسرم عازم کربلا بودیم که علیرضا به خواب دخترم آمده بود. او در خواب به برادرش گفته بود پیش من بمان تا مامان و بابا برگردند ولی علیرضا گفته بود من می خواهم با مامان و بابا به زیارت بروم. داغ فرزند خیلی سخت است. نمی دانم دستم ...